#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
درماه رحمت جلوهی توحید آمد
نومیدی از دل رفته و اُمید آمد
ماهِ فَلک نقرهفشانی کرد از شوق
در نیمهی ماه خدا، خورشید آمد
خورشید بر دستان مولا دیدنی بود
از این کرامت، شوق زهرا دیدنی بود
این گلشن توحید چشمانداز دارد
چون باغ جنت جلوهای ممتاز دارد
از عرشِ اعلا تا همین باغ بهشتی
جبریل چون پروانهای پرواز دارد
کروبیان در آسمان، آئینه بستند
یک گل به یاد مجتبی بر سینه بستند
آمد به دنیا و سپس یا ربنا گفت
با لهجهی شیرین خود، نام خدا گفت
او بر خدای خود گواهی داد و دیدند
او اشهدش را زبتدا تا انتها گفت
آری امام است و زخود اعجاز دارد
بر کل خلقت افتخار و ناز دارد
وقتی علی با فاطمه در گفتگو بود
وقتی پیمبر غرق در انوار او بود
جبریل از سوی خداوند جلی گفت
نام حسن زیبندهی این ماهرو بود
آری حسن او را خداوند مبین گفت
باید براین حُسنآفرین، صدآفرین گفت
گفتم حسن، عشق تو در دل شعلهور شد
گفتم حسن، حُسن پیمبر جلوهگر شد
گفتم حسن، دل میل سائل بودنش کرد
گفتم حسن، دل تا مدینه رهسپر شد
تو جلوهای از رحمت ربّ رحیمی
من سائلم؛ اما تو مولای کریمی
در راه دین، امر تو قانون است مولا
دل برشما شیدا و مفتون است مولا
صُلحت زمینهساز عاشورای عشق است
اسلام بر صلح تو مدیون است مولا
فرمان تو، جلوهگر از آیات نور است
این صلح، سازش نیست، تدبیر امور است
پیوسته در حُسن عمل، تو جلوه کردی
صدبار در جنگ جمل، تو جلوه کردی
در کربلا گرچه نبودی، قاسمت بود
در بانگِ احلی من عسل، تو جلوه کردی
گلهای باغت را که خیراندیش کردی
دو شیر را نائب مناب خویش کردی
بر لوح هستی خط زرینی به عالَم
احیاگر این مکتب و دینی به عالَم
کلک «وفایی» با خط زر مینویسد
تو افتخار آل یاسینی به عالَم
نیکو شده با مدحت تو حالم امشب
مُهری بزن بر نامهی اعمالم امشب
✍ #سیدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
اگرچه عاشق ناقابل شماست دلم
بیا به خانهی خود، منزل شماست دلم
اگر که شیعه شدم از دل شماست دلم
که از اضافهی آب و گِل شماست دلم
من آفریده شدم تو دل مرا ببری
طفیل هستی عشقاند آدمی و پری
تو آمدی، رمضان سفرهی ضیافت شد
شب تولد تو، تازه ماه رؤیت شد
همین که در دو جهان کار تو کرامت شد
خیال من دگر از روز حشر راحت شد
به شکر آنکه برای خدا حسن شدهای
چهار رکعت یومیههای من شدهای
سه بار زندگیات را به این و آن دادی
جذامی آمده و روی خوش نشان دادی
به آنکه گفت به تو ناسزا، امان دادی
گرسنه بود و به او قرصهای نان دادی
هزار سفره اگر هم فراهم آورده
کَرَم کنار کریمی تو کم آورده
ازل ندیده دگر تا ابد همانندت
غزل چه هست به جز بندهای دربندت
جمل شکسته شده فتنهاش ز ترفندت
عسل شدهست چه شیرین ز کام فرزندت
برای روز مبادا دوتا پسر داری
دوتا پسر که نه، یک جفت شیر نر داری
سفید نیست که سرخ است پرچم صلحت
و نیست صحبت سازش در عالم صلحت
نبود تیغ برندهتر از دم صلحت
بپاست کرب و بلا از مُحرم صلحت
سکوت تو ثمرش میشود قیام حسین
شما امامْ حسن هستی و امامِ حسین
تو اعتبار زمین، افتخار زهرایی
قرار فاطمهای، بیقرار زهرایی
توئی که تا به ابد رازدار زهرایی
میان کوچه فقط تو کنار زهرایی
دوباره حرف تو شد، نام مادرت بردم
مرا ببخش اگر خاطر تو آزردم
✍ #محمد_رسولی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#قبرستان_بقیع
من تو را در حُسنِ روزافزون، سرآمد میکشم
آیتی از آیههای ذاتِ سرمد میکشم
تا جمالت را به زیبایی ببینم، بارها
در ضمیرم نقش سیمای «محمد» میکشم
از حریم پاک تو، تا «قُبّه الخَضرا»ی عشق
با نگاهِ عاشق خود، خطِّ ممتد میکشم
خسرو خوبان عالم! ای کریم اهل بیت
شرمساری پیش تو، از کردهی بد میکشم
گرچه از ذوق عبادت، سالها بی بهرهام
با بلور اشک خود، تصویر معبد میکشم
آه، ای سردار مظلومی که تنها ماندهای!
خجلت از رخسار آن نفسِ مجرّد میکشم
چون شنیدم از دهانت، سودهی الماس ریخت
دامن از یاقوت و مرجان و زِبَرجد میکشم
آب شد سنگ صبور، از آن همه صبر و شکیب
وسعت صبر تو را، بی مرز و بی حد میکشم
روضهات با خاک، یکسان است، ای روح نماز
من به نام نامیات، طرح مجددّ میکشم
تا نسوزد، تربت پاکت ز هُرم آفتاب
در خیالم، سایبانی، مثل گنبد میکشم
تا ببوسم گلشنات را مثل یاس و اطلسی
پشت «دیوار بقیع»ات، بارها قد میکشم
تا بشویم، گردِ غربت را، از آن تربت به اشک
منّت از مژگان خود، هر قدر باید، میکشم
میروم از این حرم، اما دلم پیش شماست
گاهِ رفتن، نیّت خود را مرددّ میکشم
میروم با بی قراری، باز میگردم به شوق
جلوهی عشق تو را، در رفت و آمد میکشم
من به یادِ این کبوترها، که مهمان توأند
بعد از این نازِ کبوترهای «مشهد» میکشم
تا زیارتگاه دلها، لالهزار مجتبیست
سرمهی چشم «شفق»، خاکِ مزار مجتبیست
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
به خنده میرسد از مهر بامداد، ندا
که ماه فاطمه شد در مه خدا پیدا
به بوستان رسالت، گلی شکفت امشب
که آفتاب به لبخند گفت: صل علی
مه ضیافتِ الله و چشم میهمانان
زآفتاب رخ میزبان گرفت صفا
یُسبِّحونَ لَه الْحَمد روی خویش امشب
گشود حضرت سُبحانَ رَبّیَ الاَعلی
قسم به قدر! که برتر ز شام قدر بود
شب ولادت او از برای اهل ولا
به شکر مقدم او عاشقان حق دارند
صلوة و صوم و مناجات و شور و حال دعا
از آن مه رمضان شد مهِ هدی للناس
که جلوه کرد در آن آفتابِ برج هدا
مهی که گشته کتاب خدا در آن نازل
گشود سینه به شوق جمال آن مولا
فرشته! خنده بزن فاطمه شده مادر
ملک به وجد درآ مرتضی شده بابا
خدا به فاطمه و مرتضی حسن داده
حسن که آینهی مصطفیست سر تا پا
حسن که روح دو گیتی به مهر او زنده
حسن که جان دو عالم شود ورا بفدا
حسن وجود و حسن خلقت و حسن طینت
حسن خصال و حسن سیرت و حسن سیما
نسیم، مُشک برای فرشتگان میبُرد
دمی که موی ورا شانه میزده زهرا!
پدر چو حیدر و مادر چو فاطمه باید
که این چنین پسر آید به عرصهی دنیا
پسر کدام پسر؟ بر تمام خلق پدر
پدر کدام پدر؟ باب آدم و حوا
علی به چهرهی او خنده میزند همه دم
رسول بر لب او بوسه مینهد همه جا
چراغ روشن دلهاست قبر خاموشش
اگر چه در دل ظلمت نهان بُوَد شبها
مگو درِ حرمش بسته، کو بُوَد شب و روز
به عالمی ز همین باب بسته، عقدهگشا
مگو که نیست به گرد مزار او زائر
که انبیا همه در بر گرفتهاند آن را
اگر اجازهی بوسیدن درش گیرند
ستارگان همه ریزند بر زمین ز سما
به عرش، حُسن فروزندهاش سراج منیر
به فرش، رویِ درخشندهاش چراغ هدی
ز صبر اوست اگر جُند حق شده پیروز
ز صلح اوست اگر مُلک دین گرفته صفا
به صبر، گلبن اسلام را دهد رونق
به صلح، کفر معاویه را کند افشا
بحق حق که اگر آن ثبات و صبر نبود
نبود نهضت خونین روز عاشورا
اگر به دیدهی تحقیق بنگری بینی
که صلح اوست بنای قیام کرب و بلا
اگر به صلح دهد حکم، جنگ، عصیان است
وگر به جنگ کند حکم، آشتی است خطا
نَبَرْد و صلح، بُوَد تحت اختیار کسی
که در قیام و قعود است بر همه مولا
کسی که تیغ به کف بر گرفت در صفین
به قلب کفر زد و خصم را فکند ز پا
کسی که در صف جنگ جمل به بازویش
صدای احسن برخاست از لب اعدا
کسی که ارث شجاعت ز مرتضی دارد
کسی که خوی شهامت گرفته از زهرا
کسی که هست سراپای مظهر توحید
کسی که بوده ز پا تا سر آیت تقوی
چگونه پیش ستمبارگان شود تسلیم
چگونه قامت خود را کند به خصم دو تا
چگونه جنت و دوزخ کنار یکدیگر؟
چگونه روشنی و نور جمع در یک جا؟
چگونه همدم نمرود گردد ابراهیم؟
چگونه روی به فرعون آورد موسی؟
نداشت چاره به جز صلح و صبر با دشمن
که بود بین همه دوستان خود تنها
قیام کرد ز آغاز لیک از یاران
هماره دید جفا، لحظهای ندید وفا
سکوت چون نکند رهبری که در خانه
شریک زندگیاش قاتلش بُوَد ز جفا
هر آنکه گریه برای حسن کند امروز
به گریه وارد محشر نمیشود فردا
زبس که تیر به جسمش زدند دوخته شد
تنش به تختهی تابوت، آن امام هدی
الا زخیل نبیین تو را همیشه درود
الا ز فوج امامان تو را هماره ثنا
الا عدوی تو را دائم از خدا نفرین
الا محب تو را روز و شب ز خلق، دعا
الا به روی تو دیدار جان، به هر شب و روز
الا به کوی تو پرواز دل، به صبح و مسا
به صلح و صبر تو و نهضت حسین قسم
به اشک چشم تو و خون سیدالشهداء
به آن بدن که ز تو، شد به تیر گلباران
به آن سری که لبِ تشنه شد جدا ز قفا
به آن دو طشت که شد طشت خون ز دیدنشان
دل مقدس زهرا و سیدالشهداء
به عزم و همت رزمندگان حق سوگند
به صدق و نیت و اخلاص عاشقان خدا
اگر نشاط ببارد، وگر بلا خیزد
نمیشوم جدا هرگز از طریق شما
میان جان و تن ما جدائی افتد اگر
هزار مرتبه بِه، کز شما شوم جدا
به غیر مدح شما نیست بر لب (میثم)
بگو برند ز کامش زبان به دار بلا
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
ای غریبی که غربت چشمت
غزل ناب آشنایی شد
حس و حالت به شعر جان بخشید
حُسن تو آیتی خدایی شد
چهل و هفت گردش کامل
سهم دنیای توست؛ اما دل
آنقدر حول محورت چرخید
که دل آسمان هوایی شد
صلح تو جنگ نابرابر بود
قلم عهدنامه خنجر بود
شاهد این مثال آوردم
پسرت را که کربلایی شد
ای نگاهت به سبزی قرآن
صوت بارانی تو المیزان
هرکه از جام تو عسل نوشید
چشمهایش طباطبایی شد
دو برادر نگو! دو نیمۀ سیب
هر دو بودید کمسپاه و غریب
پس چرا آستان تو خاکیست
او چرا گنبدش طلایی شد؟
کربلا و مدینه و کوفه
با زیارات غیر معروفه
همه را گشتم و نفهمیدم
این غزل عاقبت کجایی شد
✍ #احمد_علوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
عالَم پیر دگر باره جوان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
با قدم رنجهی این شاهْ پسر، بیش از پیش
قیمت سائل این خانه گران خواهد شد
عشقِ عرش است همین شیر که در گهوارست
سید و شاه جوانان جنان خواهد شد
متجلا شده از هر نَفَسِ او الله
از ید او کرمُ الله، عیان خواهد شد
اعتقاد دلم این است که فردای ظهور
«اَشهد اَنَّ حَسَن...» جزء اذان خواهد شد
✍ #عماد_بهرامی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
قلم چو کوه دماوند سخت و سنگینبار
ورق کبوتر آتش گرفتهای تبدار
زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز
زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار
زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است
که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار
تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش
نه در مقابل این پای تا به سر زنگار
کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد
مراست در پی هر یک، هزار استغفار...
روایتیست شریف از کتاب القطره
که قطرهایست ز دریا و وصف توست بحار
که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر
امیر قصر کلام و عمارت گفتار
امام خطبه طلب کرد خطبهای از تو
ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار
تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم
شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار
کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر
کسی ندیده چنین آفتاب در انظار
زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش
شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار
پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی
چه گوید آنکه علی راست تاج ایل و تبار؟
علیست باب الهی علیست حصن حصین
علیست پرسش اول علیست آخر کار
موالیان علی مؤمناند و گوهر قدر
و منکران علی کافرند و بیمقدار
چنان مدیح علی از زبان پاک حسن
نشست بر دل کروبیان عرشسوار
که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت»
فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار
فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را
هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار
ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست
ثنای حُسن تو گفتهست حیدر کرار
✍ #هادی_جانفدا
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
خرم از بوی گلی، دامن کوه و چمن است
هر کجا مینگرم، رشک بهشت عدن است
بر لب بلبل و گل از لب زهرا سخن است
نـیـمـهی مـاه خـدای اَحَـد ذوالـمـنـن است
خبر از هلهله و شادی هر انجمن است
سخن از ماهِ رخ و جلوه حُسنِ حَسن است
دل شب، طلعـت خـورشید هُـدا پیدا شد
نـیــمـه مـاه خــدا، مــاه خــدا پــیــدا شـد
آمد آن ماه که خورشید کمین بندۀ اوست
نور حق جلوهگر از حُسن فروزندۀ اوست
فیض صد باغِ بهار از گل یک خندۀ اوست
عـقـلِ کل واله مِـهـر رخ تـابـندۀ اوست
صبر و صلح و کرم و لطف و عطا زندۀ اوست
دوست مات کَرَم و دشمن، شرمنده اوست
این گل سرسـبد باغ پیـمـبر حسن است
پای تا فرق حَسن، بلکه حَسن در حَسن است
روزهداران! به رهش جان و دل ایثار کنید
امشب از جـام تـوّلای وی افـطار کـنید
چـشم، گـردیـده تـماشـای رخ یـار کـنید
سـجـده بـر آیـنـۀ طـلـعـت دلـدار کـنـیـد
گـل رخـسار حـسن را همه دیـدار کنید
ناز با آن گل و رو بر گل و گلزار کنید
باغـبان! خـنـده بـزن یـاسـمنـت را بنگر
یا محـمـد! گـل روی حـسـنـت را بنـگـر
این همان است که لبهاش پیمبر بوسید
نه پیـمـبـر، که عـلی ساقی کـوثر بوسید
نه عـلی، فـاطـمه صدیقهی اطـهـر بوسید
روی او حضرت جـبریل مکرر بوسید
دست او را لب سلـمان و ابـوذر بوسید
قـاسـم و اکـبـر و عـبـاس دلاور بـوسید
طوطی وحی خدا را سخن از این حسن است
کُنیهی شیر خدا بوالحسن، از این حسن است
این حسن کیست که چون خصم دهد دشنامش
حـلم پـیـش آرد و با خـنـده کـند آرامش
بــرهــانـد ز کـرامـت ز غــم و آلامـش
بـدهـد بُـرد یـمـانـی و کـنـد اطـعــامـش
با دلی شاد فـرسـتد سوی شـهـر شامش
ای فدای وی و آن مرحمت و اکـرامش
به خدائی که غفور است و حکیم است و رحیم
این کریم است، کریم است، کریم است، کریم
به رسـول و به گـلِ یاسـمنـش باد سلام
به عـلـی و به مـه انـجـمنـش بـاد سـلام
به بتـول و به جـمال حسـنـش بـاد سلام
به جمال حسن و جان و تنـش باد سلام
به نسیـمی که وزد از وطنـش باد سلام
به چـنـین لالۀ باغ و چـمنـش باد سـلام
مهـر او از همه طاعات بُوَد حاصل ما
حــرم مـحــتـرم اوسـت بــقــیـع دل مـا
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
وقتی بساطِ مستیمان جور میشود
نامِ تو سبز میشود انگور میشود
«حا»ی حسن حلاوتِ حلوایی از بهشت
«سین»اش میان سفرهی ما سور میشود
ما بینوا و نان و نوا «نونِ» نام توست
با گفتن از تو نان و نمک نور میشود
نامت ستارهایست که با هر طلوعِ آن
چشم حسودهای دمت کور میشود
وقتی هجاهجا به تو نزدیک میشویم
بیچارگی قدمبهقدم دور میشود
نام تو را ادامهی کوثر نوشتهاند
از روی «حا»ی حضرت حیدر نوشتهاند
شد آبروی دفترِ ما «حاوسینونون»
شعرآیهای مُقَطّعه با «حاوسینونون»
سرمشقهای دَم زده از «عینولامویا»
راه سلوکِ ما شده تا حاوسینونون
خواندیم اسمِ اعظمِ پروردگار را
با یا هجاهجای تو؛ «یا حاوسینونون»
دیدیم بر کلیدِ مفاتیحِ مستجاب
منقوش بود جای دعا «حاوسینونون»
لکنت نوشتهایم، که با آن صدا زدیم
شعرِ بلندِ نامِ تو را «حاوسینونون»!
گُنگیم در نوشتن از اوصافِ نامِ تو
این شعرهای لال کجا و مقام تو!
ما سائلانِ دست به دامان گرفتهایم
سخت است زندگی؛ ولی آسان گرفتهایم
ما خاکسارهای تو در هر تیمّمت
کشکول، زیر نمنمِ باران گرفتهایم
رزقت زیاد و ریزهخوریهای ما کم است
از نانخورانِ خانهی تو نان گرفتهایم
ما از جُذامیان سرِ راهت از قدیم
معنا برای واژهی درمان گرفتهایم
وقتِ سلوک، از نفسِ ذاکران تو
ذکرِ «حسینجان» و «حسنجان» گرفتهایم
وقتی دو نعمت است دَمِ هر نفس زدن
باید حسین دَم شود و بازدم حسن
ای واژهی سکوتِ پُر از حرف؛ امام صبر!
ای آنکه ریختند به کام تو جام صبر!
با پِی کنندهی شترستان چه کردهاند؟!
ای ذوالفقارِ زخمی دامِ نیام صبر!
وقتی نمازِ ذکر علی در قعود بود
برپا نگاهداشتیاش با قیام صبر
حافظ سکوتِ سرخِ تو را یک جگر گریست
تا گفت: «سنگ، لعل شود در مقام صبر»
باید نوشت مقتلی از روضهی سکوت
با نام گریهدارِ «امامی به نام صبر»
ای صبرِ تو، تجلّی پیکارِ کربلا
باید تو را نوشت جلودارِ کربلا
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
میرسد باز به گوش دل ما این آواز
چه نشستید که درهای عنایت شد باز
جاری از طور ولایت شده سرچشمۀ نور
چشم دل خیره شد از دیدن این چشمانداز
تا که از چرخ چهارم شِنَوَد «روحالله»
سخنی روحافزا، زآن دو لب روحنواز
گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت
زُهره گردید همآغوش جگرگوشۀ ناز
به صفای قدمش ماه خدا گشت دو نیم؟
یا نبی آمد و شقّالقمر است این اعجاز؟
مکّه در زمزمۀ آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک»
وادی قدس شد از جلوۀ خورشیدِ حجاز
ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد
ای حقیقت که بود تحت شعاع تو مَجاز
به خدا آینۀ حُسنِ رسولاللهی
ای ظهور ازلی، ای ابدیّتپرواز
به جمال ملکوتی تو هر کس نِگَریست
آفرین خواند بر آن صورت و صورتپرداز
جز تو، ای سیّد و سالارِ جوانان بهشت
در سراپردۀ عصمت که شود مَحرم راز؟
کَرَمت نامتناهی بُوَد، ای چشمۀ فیض
تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز
از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی
رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز
همۀ سعی تو آن بود که کوتاه شود
دست نامحرم از این مکتب محرومنواز
آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود
یک وفاپیشه و یک جانبهکف و یک سرباز
اُمّت از دایرۀ عشق تو بیرون رفتند
ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز
عرقِ شرم به پیشانیِ سجاده نشست
چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز
مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد
راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز
ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک
خلق در شیب نشیباند و تو در اوج فراز
غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد
ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز
تا مگر باز کند عقدۀ دل را به «بقیع»
هر گفتار غمی، سوی تو میآید باز
شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بُوَد
عوض شمع، دل فاطمه در سوز و گداز
آرزوی «شفق» این است که گاهی او را
به طواف حرم پاک تو بخشند جواز
✍ #محمدجواد_غفورزاده
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
Kashani-14000208-MaheMan15-Hkashani_Com.mp3
22.55M
🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
سخنرانی حجتالاسلام #حامد_کاشانی
📝 با موضوع: فضائل امام حسن مجتبی(ع)
🌙 برنامه #ماه_من، #سحر_پانزدهم
↳ @hosseinieh_net
Kashani-14000209-MaheMan16-Hkashani_Com.mp3
20.95M
🌷 #امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
سخنرانی حجتالاسلام #حامد_کاشانی
📝 با موضوع: ما و شیوه ی زندگی امام حسن مجتبی(ع)
🌙 برنامه #ماه_من، #سحر_شانزدهم
↳ @hosseinieh_net