eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر سینه طراوت بهاران بخشند بر دیدۀ ما صفای باران بخشند @hosenih تا عید سعید فطر اعلام شود یکباره گناه روزه داران بخشند ممنونِ خدائیم که بعد از یکماه شیرینیِ وصل را به یاران بخشند در لحظۀ پایانیِ ماهِ رمضان عصیانِ همۀ گناهکاران بخشند عید است ، و یا اینکه قیامت بر پاست که این گونه هزار در هزاران بخشند @hosenih امروز دعا کنید انشاالله یک کرببلا به بی قراران بخشند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ▶️ ای جذبه‌ی ذی‌الحجه و شور رمضانم در شادی شعبان تو غرق است جهانم تقدیر مرا نور نگاه تو رقم زد باید که شب چشم تو را قدر بدانم @hosenih روی تو و خورشید، نه، روشن‌تر از آنی چشم من و آیینه، نه، حیران‌تر از آنم در سایه‌ی قرآن نگاه تو نشستم باران زد و برخاست غبار از دل و جانم @hosenih برخاست جهان با من برخاسته از شوق تا حادثه‌ی نام تو آمد به زبانم عید است و سعید است اگر ماه تو باشی ای جذبه‌ی ذی‌الحجه و شور رمضانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم . ، ▶️ اذان عشق وزیده ،هلال پیدا شد هزار پنجره رو سوی حقتعالی شد مراد من دم عیسی گرفت و دست قنوت هزار مرده به صوت نمازش احیا شد @hosenih شنیدن نفسش در نماز عید خدا تمام شوق من از رفتن مصلی شد نفس نفس همه می آمدند دنبالش همانکه نور نگاهش بسان موسی شد خشوع چشم ترش پایگاه عرفان است به یمن بارش باران ،بهار پیدا شد @hosenih غزل حکایت عشاق بی پر وبال است که وقت بال گشودن قنوتشان وا شد به شوق فاما السائل فلا تنهر امید عفو به دلهای اهل تقوا شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان از درد ما که باخبری صاحب الزمان ما ندبه های پشت سر مرکب توایم پایان راه در به دری صاحب الزمان @hosenih دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟! شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟! ای که امید چشم تری صاحب الزمان عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟! حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان @hosenih ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست آقای سامرا نظری صاحب الزمان امشب دعا به حال دل تنگ ما نما از کربلا که میگذری صاحب الزمان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ، ، ، ️ ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است هله ای ماه! خدای من و تو الله است [1] روز عید است و قنوت است و دعای من و تو اهل جود و جبروت است خدای من و تو کبریا و عظمت چیست؟ ردایش آری عفو و رحمت نمی از بحر عطایش آری و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد بسته شد پنجره عرشی راز رمضان الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش» دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی «بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی» دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلی «بحسین بن علیٍ بحسین بن علی» سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رمضان! ای که از همدمی ات نرم شد این دل، رمضان [2] الوداع ای که لبم را به عطش خوش کردی در دلم شوق گنه بود تو خامُش کردی تشنگی را تو چشاندی به من از روی کرم تا ز یادم نرود تشنگی اهل حرم یا رب ار هست مرا جرم نبخشیده هنوز عیدی ام را بده و در گذر از آن امروز @hosenih کاش فیض سحر و روزه بماند با ما نور این طاعت سی روزه بماند با ما دل ببندیم به شیرینی امساک ای کاش روزی ما نشود لقمه ناپاک ای کاش ای خوشا روزه هر روزه چشم و دل و کام ای خوشا شیوه پرهیز ز شبهه، ز حرام نگذاریم که آید به سر سفره ما لقمه دوزخی "رشوه" و زقوم "ربا" پی هر لقمه مبادا که دهان بگشاییم ما که پرورده نان و نمک مولاییم @hosenih کار و همت همه‌ی رنگ و بوی این خاک است عرق کارگران آبروی این خاک است به عمل کار برآید به سخندانی نیست پینه دست کم از پینه پیشانی نیست کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد عرق شرم مبادا که به رویش باشد آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد @hosenih ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم پی اقدام تو هستند هنوز این مردم چند روزی تو مقامی به امانت داری منصبت را نکند طعمه خود پنداری [3] راه می جویی اگر، شیوه مولاست دلیل قصه آهن تفتیده و دستان عقیل حرف تبعیض در آیین علی هرگز نیست آهن سرخ گواه است خط قرمز نیست پلک بر هم مگذارید که فرصت رفته ست پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته ست @hosenih ما نه آنیم که آموخته غرب شویم پی هر وسوسه ای سوخته غرب شویم سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد و زمین‌خوار سرانجام زمین خواهد خورد "بیست سی" چیست که تعلیم جهان، از دل ماست هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماری ست قرص خواب است ولی چاره ما بیداری ست تا ابد تربیت از مهر ولی می‌گیریم مشق از غیرت ابروی علی می‌گیریم ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم @hosenih
آری آرامش ما مرد خطر می‌طلبد صبح پیروزی ما خون جگر می‌طلبد «می وزد از همه جا بوی گل یاس شهید از کجا آمده اند این همه عباس شهید ذوالجناح از نفس اینبار نخواهد افتاد علم از دست علمدار نخواهد افتاد [5]» در دفاع از حرم، آیینه آن سقاییم همچو عباس، علمدار ولایت ماییم این زره پشت ندارد منگر برگردیم تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم قدس ای قبله آغاز که پایان با توست مهر باطل شدن فتنه شیطان با توست تو کلید همه گمشدگی‌ها هستی قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی منشینید به غم شام بلا می‌گذرد راه ما از سفر کرببلا می‌گذرد @hosenih [1] دعای رویت هلال ماه: رَبِّي وَ رَبُّكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَيْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِيمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ وَ الْمُسَارَعَةِ إِلَى مَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي شَهْرِنَا هَذَا وَ ارْزُقْنَا خَيْرَهُ وَ عَوْنَهُ وَ اصْرِفْ عَنَّا ضُرَّهُ وَ شَرَّهُ وَ بَلاءَهُ وَ فِتْنَتَهُ. [2] فرازی از دعای 45 صحیفه سجادیه (وداع با ماه رمضان): اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ. خداحافظ اى همسايه اى كه در کنارت قلب‌هایمان رقّت داشت. [3] بخشی از نامه پنجم نهج البلاغه (که حضرت علی علیه السلام به اشعث بن قيس عامل آذربايجان نوشت): وَ إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَة... حكمرانى براى تو طعمه نيست، بلكه امانتى است بر عهدهات... [4] آلعمران : 139: وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين. و سست نشويد! و غمگين نگرديد! و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد. [5] مطلع دو غزل از مهدی جهاندار. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم شعری که در مراسم نماز عیدفطر 25 خرداد 97 قرائت شد ▶️ آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه! با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله» [۱] چه سحرها، چه سحرهای خوشی بود و گذشت چه خبرها، چه سفرهای خوشی بود و گذشت نظر لطف خدا بود که افتاد به ما تشنگی، فرصت سیراب شدن داد به ما یاد جوع و عطشِ روز قیامت کردیم یاد ظهر عطش‌افروز قیامت کردیم [۲] گفته بودم دل من! ماه شو و روشن شو رمضان است، ز مَن‌ها بگُذر، ایمَن شو به خدا چلّه عشق است همین سی‌روزه می‌توان بار سفر بست همین سی‌روزه گفته بودم که فقط چند سحر فرصت هست چند بار ای دل من! بغض تو این ماه شکست؟ روزی‌ات شد سفری در دل شب، با مولا؟ سفری تا سحرِ «فُزْتُ وَ رَبّ» با مولا؟ [۳] تشنگی ذکر لب ما شده بود این یک‌ماه روزه شد روضه لب‌های اباعبدالله سوختیم آه به یاد لب عطشان حسین یاد لب‌های ترک‌خورده طفلان حسین ای خوشا آنکه سبکبار به عید آمده است آنکه با وعده دیدار به عید آمده است آنکه عیدانه ز لبخند امامش دارد چشم بر آمدن ماه تمامش دارد @hosenih تو عزیز دوجهانی و فقیریم، فقیر یوسفا «أَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ»، تو ما را بپذیر [۴] نوبهارا! دل پرخون چمن را دریاب روزه‌داران فلسطین و یمن را دریاب طاقت امت جدّت به خدا طاق شده آه خونین‌جگرا‌ن، شعله آفاق شده کاش آیینه دل، مات جمال تو شود عید ما رؤیت ابروی هلال تو شود مادران شهدا! ‌عید مبارک باشد ای خوشا صبر شما، عید مبارک باشد همسران شهدا! همسفران شهدا! عید شد، می‌ر‌سد از فاطمه عیدی به شما موسم بندگی یار مبارک باشد مردم ای مردم بیدار! مبارک باشد عید فطر آمده، باشیم به فکر فقرا عید فطرآمده، «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا» [۵] مردم ما دلشان صبر زلالی دارد سفره کوچکشان نان حلالی دارد همه هستند اگر نوبت ایثار شود پای کارند اگر موسم پیکار شود گله‌مندند ولی حُجب و حیایی دارند مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند ای نشسته صف اول! صف ایثار آنجاست آن سوی «نرده»... ببین... لذت دیدار آنجاست نکند «نرده» میان تو و مردم باشد دردِ دل‌ها پسِ این فاصله‌ها گُم باشد دوستان! صدق و صفای دهه شصت چه شد؟ راستی حال و هوای دهه شصت چه شد؟ [۶] @hosenih آن مدیران جوانی که جهادی بودند بی‌تکلّف، ز همین مردم عادی بودند شور آن شعله مگویید که خاموش شده «اختلاس» آمده، «اخلاص» فراموش شده ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مانده بر شانه تو بار امانت برخیز عَلم داد برافراز، که ملت هستند دل به شاهینِ ترازوی عدالت بستند همتت قطع ید دانه‌دُرشتان باشد وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی شکر کن، این‌همه نعمت نرود از دستت قدر دان، فرصت خدمت نرود از دستت صف اول، صف خدمت، صف مردم‌داری یک نفر نیست مخاطب، همه هستند آری گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست صف اول منشین، بین جماعت جا هست سعی کن در سعه صدر شوی پیش‌قدم رهبری گفت که من نیز صف اولی‌ام [۷] گوش کن قصه پرغصه بیکاران را شِکوه کارگران و کامیون‌داران را چه شده ارز؟ که مات‌اند همه تاجرها نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها کاش آرام کنیم این نگرانی‌ها را سعی ما سد کند این موج گرانی‌ها را معدن رنج، دل کارگران است هنوز چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز سنگر تو ست همین میز و امیدی ست به تو @hosenih 👈👈👈 ادامه شعر در پست بعدی👉👉
📜 ادامه‌ی متن شعر: آن سوی میزِ تو چشمان شهیدی ست به تو گره ار وا نکنی خود گره کار مباش برنمی‌داری اگر بار کسی، بار مباش عید شد، آمدن عید مبارک بادت وان مواعید که کردی، نرود از یادت [۸] عید رسوا شدن دشمن پیمان‌شکن است روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا... چند روزی به تو و عهد تو دادیم زمان چند روزی محک تجربه آمد به میان تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد تا سیه‌روی شود هر که دُروغش باشد [۹] هان! مپندار که پیمان‌شکنی آسان است نقض این عهد میندیش که بی‌تاوان است @hosenih پنجه در پنجه مشو روبهکا! با شیران آن که با آن طرفی، جان جهان است: ایران یک‌شبه بر طمع خام شما پایان داد موشک ما که در آفاق شما جولان داد پشت گوشت بنویس این سخن، این سیلی را که یکی گر بزنی، می‌خوری از ما ده تا [۱۰] شریان‌های حیاتی جهان در کف ماست تنگه هرمز و دریای عمان در کف ماست صبر کن روز پریشان شدنت نزدیک است لحظه سخت‌پشیمان شدنت نزدیک است قفل تعلیق به امید خدا می‌شکنیم هرچه زنجیر کشیدی همه را می‌شکنیم چرخه هسته‌ای از نو به تکاپو افتد آب رفته همه باز آید و در جو افتد دست تو رو شد و شرّت کم و ننگت افزون پنجه از دستکش مخملی‌ات زد بیرون [۱۱] شرّ تو از سرمان کم شده حمداً لله دشمنی‌هات مسلم شده حمداً لله @hosenih دولت ما شده هشیارتر، إن‌شاءالله مجلس ما شده بیدارتر، إن‌شاءالله دل به لبخند که بستیم؟ خدایا! توببخش پای عهد که نشستیم؟ خدایا! توببخش حیف از آن سعی و از آن آمدن و رفتن‌ها که شده با لگد بوالهوسی باد هوا دشمن است او، چه سگ زرد و چه روباه سیاه دشمن است او، چه دموکرات و چه جمهوری‌خواه باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود سند محکم بدعهدی ابلیس شود [۱۲] دل به لبخند که بستیم، عدو غدار است وقت اظهار«اَشداءُ علی الکُفار» است پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را... گفته بودند که امضای فلان تضمین است نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است [۱۳] زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش بوی فاسدشدنش نیز بلند است بلند اُدکلن‌های اروپایی اگر بگذارند @hosenih اُدکلن‌های اروپایی بی‌خاصیتی که ندارند به جز گیج شدن منفعتی این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟ ترس و ترساندنِ از جنگ غلط بود غلط ترس، دروازه به تحریم گشوده‌ست فقط [۱۴] مشکلی نیست که با همّت ما حل نشود کارها کاش به برجام معطّل نشود آنچه باعث شده تحریم شود طاقت‌سوز اقتصادی‌ست که وابسته به نفت است هنوز نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست ذره‌ای ترس به دل راه مده، حق با ماست نیل اگر هست عصا در کف موسا هم هست مژده «إِنَّ مَعِيَ رَبِّي» آقا هم هست [۱۵] باتوام ای سند جعلی باران دیده! موریانه‌زده! طومارِ به هم پیچیده! ای به هر جنگ جهان، نحسی راه تو دلیل ننگ بادا به تو و مرگ به تو اسرائیل ای که از عمر تو جز بیست خزان برجا نیست حرص بیهوده نخور، نام تو در فردا نیست از سوی کرب و بلا عازم راه قدسیم روز پیکار همه عضو سپاه قدسیم قدس ای قدس! پی یاری تو از همه سو میرسد لشکر پیروز "رِجالٌ صَدَقوا" می‌رسیم از ری و بلخ و نجف و شام و حجاز صف به صف تا که بخوانیم به صحن تو نماز مژده ای قدس که آیات رهایی با ماست بزن ای قلب فلسطین که صدایت زیباست رود، آن نیست که سنگی به رهش سد نشود رود، آن است که در راه مردّد نشود چشم این رود چهل‌ساله‌ به دریاست هنوز یک جهان، نهر دعا پشت سر ماست هنوز اولین بارقه صبح سپید است امید نفس زخمی جانباز و شهید است امید دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو دل ما مانده به پیروزی فردا روشن دل ما روشن و راه حججی‌ها روشن @hosenih 👈👈👈 پی نوشت ها در پست بعدی👉👉👉
📜 پی‌نوشت شعر: ۱- بخشی از دعای قرآن به سر گرفتن در شب‌های قدر ۲- اذْکُرُوا بِجُوعِکُمْ وَ عَطَشِکُمْ فِیهِ جُوعَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ عَطَشَهُ؛ با گرسنگي و تشنگي روزه به ياد گرسنگي و تشنگي روز قيامت باشيد. (عيون أخبار الرضا، شیخ صدوق، ج ۱ ص ۲۹۵) ۳- «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَة» کلامی است از امام علی"علیه‌السلام" به معنای «قسم به خداى کعبه، رستگار شدم» که پس از ضربت خوردن بر زبان آورده است. عالمان مختلفی از شیعه مانند سید رضی، ابن شهر آشوب و از اهل سنت مانند ابن اثیر و بلاذری این کلام را نقل کرده‌اند. تعداد اندکی از منابع متأخر تعبیر «فزت برب الکعبة» را نقل کرده‌اند. ۴- فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿یوسف، ۸۸﴾ پس هنگامى كه (مجدداً) بر يوسف وارد شدند، گفتند: اى عزيز! قحطى، ما و خاندان ما را فراگرفته و (براى خريد گندم) بهاى اندكى با خود آورده‌ايم. ۵- قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا ﴿شمس، ۹﴾ به راستى رستگار شد، آن كس كه نفس خود را تزكیه كرد. ۶- دهۀ شصت یعنی دهۀ اوّل پیروزی انقلاب و دهۀ حیات بابرکت امام بزرگوار. برادران و خواهران عزیز! دهۀ شصت، یک دهۀ مظلوم است؛ دهۀ تعیین‌کنندۀ در سرنوشت ایران و ایرانی، دهه‌ی فوق‌العاده مهم و حسّاس و درعین‌ حال ناشناخته و اخیراً به‌وسیلۀ برخی از بلندگوها و صاحبان بلندگوها مورد تهاجم؛ دهۀ شصت را مورد تهاجم قرار میدهند. دهۀ شصت، دهۀ آزمون‌های بزرگ و دهۀ پیروزی‌های بزرگ است. بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و هشتمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)، در تاریخ ۱۳۹۶/۰۳/۱۴. ۷- خود بنده هم صف اوّلی هستم. صف اوّل یک نفر نیست که؛ ما، هم مدعى بوديم و هم صف اوّلى. در آن شعر هم هست: «ما مدعیان صف اول بودیم»، ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم. هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خسته‌شدن بود آن‌هایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته می‌شدند. دیدار رهبر انقلاب با مداحان مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین، در تاریخ ۱۳۹۶/۰۷/۰۹، به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان. ۸- ساقیا آمدن عید مبارک بادت / وان مواعید که کردی مرواد از یادت. مطلع غزل شمارۀ ۱۸ دیوان حافظ. ۹- خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان / تا سيه‌روي شود هر که دَرو غش باشد. بیتی از غزل شمارۀ ۱۵۹ دیوان حافظ. مصرع دوم را برخی به غیر از «در او غش» (ناصافی در آن) به صورت «دُروغش» (او را ناراستی) نیز خوانده‌اند. ۱۰- امروز جوانان ما توانسته‌اند به قدرت موشکی اوّل منطقه تبدیل بشوند. دشمن می‌داند که اگر یکی بزند، ده تا می‌خورَد. پس موشک، مایۀ امنیّت و نقطۀ قوّت است. ببینید؛ دشمن روی مسئلۀ موشکی متمرکز می‌شود. عدّه‌ای هم متأسّفانه در داخل با دشمن هم‌صدا می‌شوند که «آقا چه فایده‌ای دارد؟» بیانات مقام معظم رهبری در مراسم بیست و نهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) در تاریخ ۱۳۹۷/۰۳/۱۳ . ۱۱- می‌گویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خُب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علی‌بن‌موسی الرضا(ع)، در تاریخ ۱۳۸۸/۰۱/۰۱ . ۱۲- رئیس‌جمهور در بازدید از کلاس تدریس تاریخ با موضوع برجام گفت: شما آینده‌سازان و امیدهای ما برای ادارۀ کشور هستید؛ پس قدر خود را بدانید و تلاش کنید، آموزش‌های لازم را به بهترین نحو فرا بگیرید. وی ابتدا در زنگ تاریخ یکی از این کلاس‌ها که دبیر در حال تدریس مبحث برجام بود، حضور یافت و پس از طرح سؤالاتی دربارۀ کم و کیف وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان و اطلاع یافتن از اینکه دانش‌آموزان در حال فرا گرفتن مبحث برجام در درس تاریخ هستند، از یکی از دانش‌آموزان خواست که دربارۀ آنچه فرا گرفته‌است، توضیحاتی بدهد. گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری از بازدید روحانی از کلاس تدریس تاریخ با موضوع برجام در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۱ ۱۳- جان کری، وزیر امور خارجۀ آمریکا تعهد داده است که مصوبۀ جدید سنا بر اجرای برجام تأثیر نخواهد گذاشت و نامۀ وزیر امور خارجۀ آمریکا تضمین‌کنندۀ اجرای برجام در مسیر اصلی آن است. گفتگوی زندۀ عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجۀ کشور، با شبکۀ یک سیمای جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ ۱۳۹۴/۰۸/۳۰ .
📜 ادامه پی‌نوشت شعر: ۱۴- گاهی می‌شنویم و در گذشته شنفته‌ایم که بعضی‌ها فرض کنید گفته‌اند «ما که آمدیم مسئولیّت پیدا کردیم، توانستیم سایۀ جنگ را از سر کشور [برداریم]»؛ نه، این حرف‌ها، حرف‌های درستی نیست؛ از بنده بشنوید، آنچه سایۀ جنگ را، سایۀ تعرّض دشمن را در طول این سال‌های متمادی از سر این کشور رفع کرده، حضور مردم بوده است. بیانات در دیدار کارگران، به مناسبت روز کار و کارگر، در تاریخ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰. ۱۵- قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿شعراء، ۶۲﴾ (موسى به آنان) گفت: چنين نيست، قطعاً پروردگارم با من است و مرا هدايت خواهد كرد. وقتی كه این دو جمعیت به حدی رسیدند كه دیگر همدیگر را از دور می‌دیدند، یعنی این‌ها می‌دیدند كه آن‌ها دارند می‌آیند، آن‌ها هم این‌ها را می‌دیدند؛ قالَ اصحبُ موسی‌ اِنا لَمُدرَكون، پدرمان در آمد، از دست رفتیم؛ قالَ كَلّا اِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین؛ ببینید این درس است: با خدا باشید، خدای متعال مگر وامی‌گذارد بنده‌ای را كه با او باشد؟ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۱۵ . ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شوّال اگر نشد به محرّم حساب کن این روسیاه را بخر ، آدم حساب کن یک عمر گفته ام به همه نان خور توام لطفی کن و زکات مرا هم حساب کن @hosenih اشکم چکیده در غم تو صبح و ظهر و شام این چشمه کوچک است تو زمزم حساب کن یا ایهاالعزیز گناهم اگر زیاد بخشنده ای ، گناه مرا کم حساب کن صف بسته اند خیل طلبکارهای من تو ضامنم شدی خودت از دم حساب کن @hosenih این اربعین مسافر تو می شوم حسین! با اینکه روسیاه می آیم ، حساب کن خوبان عالم اند همه زیر سایه ات من را دخیلِ سایه ی پرچم حساب کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: جانباز شیمیایی و شاعرِ دلسوخته اهلبیت(ع) ▶️ از محضر حق ، فيضِ دعا بايد خواست اين فيض ، به بركتِ بكا بايد خواست در عيدِ سعيدِ فطر، عيدى ز على پابوسىِ حضرت رضا بايد خواست @hosenih هنگام تشرُّف ، به حريم رضوى شايد تو بگويى كه مِنا بايد خواست اما نظرِ شاعرِ اين بيت، اينست در صحنِ رضا ، كرب و بلا بايد خواست وقتى شب جمعه ، كربلا قسمت شد از فاطمه، وصلِ شهدا بايد خواست درمانِ هزار دردِ بى درمان را از ذكرِ مَن اسمُهُ دوا بايد خواست پايانِ شبِ درد و غمِ جانبازان از تُربتِ ذِكرهُ شفا بايد خواست از اهلِ جفا گلايه مندى! غم نيست اينجا مدد از شاه وفا بايد خواست @hosenih اى اهل حرم ميروعلمدار بخوان از خضرِ حرم آب بقا بايد خواست ايام اجابتِ دعاى فرج است تقريرِ ظهور از خدا بايد خواست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ کاش اینجا داشت تکه سایه بانی لااقل کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن کاش اینجا داشت شب ها روضه خوانی لااقل کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد کاش می شد تاسحر اینجا بمانی لااقل کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع زائران را خوب می شد که نرانی لااقل کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل کاش میدادیم با یک روضۀ ام البنین قلب سنگی نگهبان را تکانی لااقل کاش در خاک بقیع اذن زیارت داشتیم کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم @hosenih آخرش آقا به این تقدیر پایان می دهد خاتمه بر غصه قلب پریشان می دهد مطمئنم او بیاید کار عالم دست ماست ساخت و ساز حرم را دست ایران می دهد کارفرما مهدی و ما پارکابش می شویم اولش نقشه برای صحن و ایوان می دهد گنبد و گلدسته و ایوان طلایی می شود چون طلای این سه را شاه خراسان می دهد چونکه بعدش زائرِ اینجا فراوان می شود قطعاً اذن ساخت دهها شبستان می دهد هرچه سینه زن بیاید در حرم جا می شود دورتا دور رواق و صحن غوغا می شود @hosenih صبح و ظهر و عصر این صحن و سرا هم دیدنیست روی گنبد پرچم یا مجتبی هم دیدنیست چشم دل هم بسته باشد چشم سر باشد بس است در مدینه چارتا نور خدا هم دیدنیست می شود یک پنجره فولاد در این صحن ساخت در میان کاسهٔ آبی شفا هم دیدنیست چارتا خورشید پیش هم تلألو می کنند چارتا خورشید این صحن و سرا هم دیدنیست در زیارتنامه خواندن زیر چتر آرزو بین قاب نور ایوان طلاهم دیدنیست از روی گلدسته های صحن زیبای بقیع تابش گلدسته های کربلا هم دیدنیست مسجدی باید به نام حضرت سجاد ساخت گوشه این صحن باید پنجره فولاد ساخت @hosenih حیف اینها آرزوهای قلوب مضطر است حیف اینها بغض جاری دوتا چشم تر است ای بقیعی که پُر از گرد و غباری خود بگو در کدامین گوشه از خاک تو قبر مادر است در کجایت نیمه شب ها مرتضی سینه زده در کجایت رد پای اشک های حیدر است گرچه خاک تو پُر از درد و غریبی و غم است کربلا در غربت و در غصه چیز دیگر است گرچه در قلب تو خوابیدند یک عده غریب کربلا آرامگاه لاله های پرپر است گرچه دیدی که حسن را تیرباران می کنند کربلا هم شاهد حلقوم خشک و خنجر است من نمیدانم که محسن هست آنجا یاکه نه در عوض کرببلا قبر علی اصغر است در دل تو بغض سقا نیست قطعاً ای بقیع یک جوان ارباًارباً نیست قطعا ای بقیع ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ می رسد از مدینه بوی غم فاطمه باز دیده گریان شد چونکه قبر چهار فرزندش در حریم بقیع ویران شد @hosenih آتش کینه شعله ها دارد از دل سرسپرده های یهود لعنت حق به هر چه وهابی لغنت فاطمه به آل صعود @hosenih قصد دارند ریشه را بزنند صحبت از قبرها بهانه بود ریشۀ بغض و کینۀ اینان آتش و دود و تازیانه بود @hosenih لعنت حق به آن کسانی که اولین شعله را به پا کردند حق پیغمبر معظم را با لگد پشت در ادا کردند @hosenih در مدینه ز بعد پیغمبر ناله های بلند ممنوع است در مرام پلید این مردم زن زدن از امور مشروع است @hosenih گریه کردند آسمانی ها با نوای حزینه ی زهرا به گمانم که باز تازه شده داغ مسمار و سینه ی زهرا @hosenih بعد از آنکه زدند زهرا را دستشان باز شد به بی ادبی کاش روزی هیچکس نشود ضرب سنگین سیلی عربی @hosenih کاش مهدی بیاید با او ریشه ی فتنه را براندازیم عاقبت بهر مادر سادات گنبد و بارگاه می سازیم @hosenih با نیابت ز قبر مادرمان سوی ام البنبن سلام کنیم دست بر سینه در مقابل او مثل عباس احترام کنیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ؛ () ▶️ دیشب برای دفتر من همّ و غم شدی بی حرف پیشِ مطلعِ حرفِ قلم شدی باور نکرد نیست سرانجام در زمین مهمانِ رسمی شب شعر خودم شدی @hosenih تو از زمان آدم و حوا، وَ قبل از آن بر روی دست های مشیّت علم شدی بی مرحمت که روز شما شب نمی شود اصلاً تو آفریده برای کرم شدی هشتاد سال و خرده ای انگار می شود از جمع اهل بیتِ حرم دار کم شدی با اتفاق هشتم شؤال آن زمان تنها گریزِ روضهٔ من در حرم شدی ماندم چرا زمین و زمان زیر و رو نشد آن موقعی که وارد بازی سم شدی آن بار هفتمی که لبت رنگ سبز شد آن بار هفتمی چه قَدَر پر ورم شدی وقتی که شعله چادر مادر گرفته بود زخمیِ دست هیزم و چوبِ ستم شدی @hosenih حالا بماند این که چه شد بین کوچه ها حالا بماند این که برای چه خم شدی «عارف» نگو دگر، نکند فکر می کنی! مثل مؤید و شفق و محتشم شدی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ گرد و غبار غم زده خیمه به سینه ام من زائر قبور خراب مدینه ام آنجا که گریه ها همه خاموش و بی صداست هرکس بمیرد از غم آن سرزمین رواست @hosenih آنجا که بغض سینه گلو گیر می شود حتی جوان ز غربت آن پیر می شود خاکش همیشه سرخ و هوایش غباری است از گریه های فاطمه آیینه کاری است اهل مدینه باب عداوت گشوده اند بر اهل بیت ظلم فراوان نموده اند هرکس دم از علی زده تخریب می شود صدیقۀ مطهره تکذیب می شود دنبال بی کس اند که تنها ترش کنند صیاد بلبل اند که خونین پرش کنند ازنسل هیزمند و به آتش علاقه مند تفریحشان تمسخر هر نالۀ بلند در خواب هم نشان حیا را ندیده اند نیروی خویش را به رخ زن کشیده اند بغض علی زبانه کشد از وجودشان رنگ ریا گرفته همه تار و پودشان روزی که راه حضرت صدیقه بسته شد با ضربه ای حریم ولایت شکسته شد ظلمی اگر که هست از آن لحظه حاکی است تصویر چادریست که در کوچه خاکی است @hosenih امواج یک صدا دلم آزار می دهد گویا صدای صورت و دیوار می دهد گویا به گوش می رسد از قصۀ فدک آوای نیمه جان و ضعیف «علی کمک» تصویر هر چه درد از آن صحنه شد بدیع یک گوشه ای ز غربت آن لحظه شد بقیع اوراق خاطرات غیورانه نیلی است هر چه که هست صحنۀ یک ضرب سیلی است بی درد مردمان زمان جان مرتضی ما را رها کنید بمیریم زین عزا روزی رسد ز سینه غم آزاد می کنیم همراه منتقم حرم آباد می کنیم @hosenih گلدسته می زنیم چونان صحن کربلا گنبد بنا کنیم چونان مشهد الرضا ما داغ دار سیلی ناحق مادریم چشم انتظار منتقم آل حیدریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ تاکه ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد شهر راحیدر بسازد @hosenih ازحسن دارالکَرَم محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتراز کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید از خرمای نخلستان میثم«سازگاری»؛ هی تناول کرده وازمزّه اش دفتربسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک؛ بعد از این باروضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، بااین مضامین؛ یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد @hosenih روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش؛ ازهمان کوچه علی بانام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را باضربه ای بی سر بسازد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ باز هم قسمتش خداحافظ ، شاعر است و همیشه غم دارد دفتر شعر های آیینیش چند بیتی وداع کم دارد با خودش فکر میکند : شاید چشم من کور این همه صحن است حتما از ازدحام سینه زن است که هوای بقیع دم دارد @hosenih با خودش فکر می کند شاید شرطه ها خادمان این حرم اند پس چرا این مبلغ دم در کینه نسبت به مادرم دارد؟ هر چهار آسمان کنار هم اند زائر خاکی مزار هم اند دارد از پا مرا می اندازد خاکهایی که بوی سم دارد @hosenih دفترش ته کشید و کم آورد جز دو سطری که آخرش مانده قصد دارد وداع بنویسد با گلویی که از ورم دارد... باز هم لحظه وداع رسید ، یک قدم رفت و یک قدم برگشت می رود شاعر است و تصویری از چراغانی حرم دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ اشکم به رخ، خونم به دل، آهم به سینه است ای زائرین، ای زائرین این جا مدینه است شهری که خاکش آبرو بخشد به جنّت شهر محمّد شهر قرآن، شهر عترت @hosenih در هر وجب صدها چراغ راه دارد نقش از قدم های رسول الله دارد ای جا محمّد عالمی را رهبری کرد هم یار امّت بود و هم پیغمبری کرد ای جا ستمکاران کافر عهد بستند پیشانی و دندان پیغمبر شکستند این جا شرار آه جبریل امین ریخت خون از سر و روی محمّد بر زمین ریخت این جا علی پروانه سان گرد پیمبر گردید تا آمد نور زخمش به پیکر این جا دل پیغمبر اسلام خون شد این جا جگر از پهلوی حمزه برون شد این جا محمّد داغها بر سینه اش ماند زنگ غم و اندوه بر آئینه اش ماند این جا قدم بر عرش اعلامی گذارید چون پا به جای پای زهرا می گذارید این جا مراد از قبّة الخضراء بگیرید این جا سراغ از تربت زهرا بگیرید @hosenih این جاست کعبه نه، زکعبه بهتر این جاست هم فاطمه هم تربت پیغمبر این جاست آوای وحی آید زدیوار رفیعش هم باب جبرائیل و هم باب البقیعش در بین آن محراب و منبر جا بگیرید بوسه زقبر مخفی زهرا بگیرید گلزار وحی و روضۀ طاهاست این جا آتش گرفته خانۀ زهراست این جا پشت در این خانه نزدیک همین قبر زهرا کتک خورد و علی بگریست چون ابر خورشید در این کوچه ها گردید نیلی بلبل سراپا سوخته گل خورد سیلی این جا امیرالمؤمنین را دست بستند تا با لگد پهلوی زهرا را شکستند این جا کشیده بر فلک آتش زبانه این جا گلی پرپر شده با تازیانه @hosenih این جا به زیر پای مردم کوثر افتاد تنهای تنها فاطمه پشت در اوفتاد پیوسته چشم شیعه اینجا خون فشان است زیرا زیارتگاه قبری بی نشان است قبری که هر قلبی بیاد او کباب است قبری که تنها زائر او آفتاب است قبری غریب و بی رواق و بی نشانه بر خاک آن صورت نهد طفلی شبانه قبری که مخفی در دل تنگ زمین است خاکش گل از اشک امیرالمؤمنین است قبری که ما گشتیم و پیدایش نکردیم از دور هم حتی تماشایش نکردیم این قبر، قبر دختر پیغمبر ماست با آن که پیدا نیست چون جان در بر ماست @hosenih این قبر احمد، این بقیع و قبرهایش گلهای پرپر گشته اما با صفایش آن فاطمه بنت اسد آن ام عباس این قبر ابراهیم، احمد را گل یاس این مجتبی این قبر بی شمع و چراغش این سید سجاد با آن درد و داغش این باقر و این صادق آل محمّد این قبر عباس آن عموی پیر احمد این قبرها را یک به یک دیدیم اما یابن الحسن، یابن الحسن، کو قبر زهرا @hosenih این جا محمّد رازها در پرده دارد این جا امیرالمؤمنین گُم کرده دارد این جا شرار، از سینۀ عالم برآید جا دارد ار جان از تن میثم برآید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ ای اهل دل را جنّة الاعلا مدینه باز آمدم آغوش خود بگشا مدینه آغوش بگشا کز رضا باشد سلامم بر تربت گمگشتۀ زهرا مدینه @hosenih آغوش بگشا تا ز باب جبرئیلت آیم حضور خواجۀ اسری مدینه آغوش بگشا تا کنم با چشم گریان گمگشتۀ سادات را پیدا مدینه آغوش بگشا تا کنار قبر زهرا گریم به یاد گریۀ مولا مدینه آغوش بگشا تا پر پرواز گیرم گردم به دور قُبّة الخضرا مدینه آغوش بگشا تا کنم تشییع در شب با شیر حق تابوت زهرا را مدینه @hosenih آغوش بگشا تا به دیوار بقیعت صورت گذارم با تن تنها مدینه آغوش بگشا تا بسوزم در بقیعت چون شمع سوزان در دل شبها مدینه آغوش بگشا تا کنار چار قبرت از اشگ گردد دیده ام دریا مدینه آغوش بگشا تا ستون توبه ات را گیرم به بر با گریه و نجوا مدینه آغوش بگشا تا به قبر حمزه گریم بر غربت انسیّة الحورا مدینه آغوش بگشا تا بگریم در دل شب مثل علی در دامن صحرا مدینه آغوش بگشا و بگو از خانۀ وحی دود از چه رو شد بر فلک بالا مدینه @hosenih آغوش بگشا و بگو حامّی حیدر افتاد پشت در چرا از پا مدینه "میثم" سؤالی دارد از تو پاسخش ده زهرا کجا و سیلی اعدا مدینه؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت @hosenih ای زمینت لاله زار اهلبیت ای امین و راز دار اهلبیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت کعبۀ دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است "نقش هستی نقشی از ایوان توست" "آب و باد و خاک سرگردان توست" ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما توئی آیه های صبر را معنا توئی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو @hosenih فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفائی» آرزومند توام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ این چار مزار نور، جان شیعه است منظومه خورشید نشان شیعه است @hosenih این بقعه ی توحید، بقیع دل ماست گلدسته ی این حرم زبان شیعه است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست یا از صدای آشنایی، ردّپایی نیست طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی جاری‌ست در این دشت، اما ناخدایی نیست @hosenih مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد بی وسعت این خاک، گویا ماورایی نیست! قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست در غربت این دشت، اما آنچه می‌پیچد تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست هریک بقیع کوچکی در سینه‌مان داریم مائیم و اندوهی که آن را آشنایی نیست بر شانه‌های غربت ما، زخم می‌روید زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست @hosenih مائیم و، ارث چارده قرنِ عزا، آری! غمگین‌تر از این قصه، گویا ماجرایی نیست در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ بقیعا السلام ای تربت عشق سلام ای بارگاه غربت عشق سلام ای خاک پاکت نورباران سلام ای مرقد زهرا تباران @hosenih سلام ای مهد زوار خدایی انیس دردهای مجتبائی سلام ای ناظر تبلی السرائر دلیل غربت سجاد و باقر سلام ای قبله دلهای عاشق سلام ای بوستان پاک صادق چرا ای بقعه بی شمع چراغی نگیرد از تو جز شیعه سراغی فدای آن زمین و آسمانت که چندین گنج داری در نهانت @hosenih که گفته بارگاهت خشت خشت است که خاکت بهتر از باغ بهشت است تو باب باب جبریل امینی زیارتخانه ام البنینی نشان از عطرو بوی یاس داری که در خود ریشه عباس داری گلی که می دهد بوی علی کیست؟ گلی جز فاطمه بنت اسد نیست انیس گنبد خضرا تو هستی قرین تربت زهراتو هستی @hosenih تو سفره دار مهمانی عزیزی غبار مهدوی بر سر بریزی کنی هر روز و شب تجدید عهدی به یک بوسه زخاک پای مهدی بقیعا در دل شهر مدینه تویی تنها انیس زخم سینه تو تنها شاهد صوت الحزینی شنیدی نالۀ فضه خذینی @hosenih بده اذن دخولی تا بیائیم به مژگان آب و جارویت نمائیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ در آفتاب تو انوار کبریاست مدینه به سویت از همه سو چشم انبیاست مدینه اگر چه غریبی نشسته بر در و بامت هماره با دل ما نامت آشناست مدینه @hosenih تو همچو حلقه ی انگشتر و نگین شریفت تن مقدس پیغمبر خداست مدینه به بیت فاطمه و باب جبرئیل تو سوگند تو قبله ی دل مایی خدا گواست مدینه به هر طرف که نهم روی خویش روی دل به مسجد الّنبی و مسجد قباست مدینه هنوز چشم تو محو است بر نماز محمّد هنوز بانگ بلالت به گوش ماست مدینه هنوز از جگر نخل سبزهای تو بر پا صدای ناله ی العفو مرتضاست مدینه هنوز از نفس جبرئیل، گوش دلت را نوای روح برانگیز هل اتاست مدینه نیازمند به ناز طبیب نیست وجودم که در نسیم مسیحایی ات شفاست مدینه کجا به خاک بقیعت نشسته یوسف زهرا؟ که گرم زمزمه و ناله ی دعاست مدینه @hosenih به اشک دیده ی مهدی به خون سینه ی زهرا مزار فاطمه و محسنش کجاست مدینه؟ صدای ناله ای از کوچه می رسد به گمانم صدای ناله ی جانسوز مجتباست مدینه چرا خراب نگشتی در آن غروب غم افزا؟ که فاطمه زخدا مرگ خویش خواست مدینه به آفتاب تو نقش است جای ضربت سیلی که روز تو چو شب تیره غم افزاست مدینه @hosenih سئوال میکنم از تو بگو به حق پیمبر به روی فاطمه سیلی زدن رواست مدینه؟ سرشک دیده ی مولا گذشت از سر هستی اگر چه گریه ی او در تو بی صداست مدینه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih