eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
476 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
📣 خط حزب‌الله ۴۰۱ | اکسیر «تبلیغ» در مبارزه تمدنی 🔹 چهارصد و یکمین شماره هفته‌نامه‌ خط‌حزب‌الله، با عنوان «اکسیر «تبلیغ» در مبارزه تمدنی» منتشر‌ شد. 📝 سخن هفته این شماره خط‌‌حزب‌الله به مناسبت دیدار اخیر جمعی از مبلغین و طلاب حوزه‌های علمیه سراسر کشور با رهبر انقلاب، به این پرسش پاسخ داده است که اهمیت و ضرورت توجه ویژه‌ به تبلیغ در شرایط امروز و آینده چیست؟ 🔸گزارش هفته این شماره خط حزب‌الله با عنوان «مهدتناقض» نگاهی به معیارهای دوگانه غرب در ادعاهای آزادی و حقوق‌بشر، داشته است. 🌷 شماره‌ این هفته خط حزب‌الله به روح مطهر شهید مدافع حرم سجاد عفتی تقدیم می‌شود. 📥 نسخه PDF👇
هدایت شده از خط حزب‌ اللّه
شماره ۴۰۱ خط حزب‌الله.pdf
2.46M
🔖 شماره جدید نشریه خط حزب الله
"برسد به دست دختر مریم" ✍سبحانی ماجرا دقیقا بعد از مرگ مادرت شروع شد! تا قبل از آن، نمی‌دانستم انسانی با این شکل و شمایل بر روی کره‌ی زمین وجود دارد. شاید بگویی طبیعی‌ست که از آن جمعیت میلیاردی کره‌ی زمین، خیلی‌ها را نشناسیم، اما برای من و مادرت اوضاع فرق می‌کرد؛ او به چیزی رسیده بود که این روزها برای چال کردن‌اش کمر همت بسته‌اند. برای منی که حال و هوای دنیا به دلم نمی‌نشیند؛ مهم است که یک زن «مادری» را بفهمد؛ کشف کند و برای رسیدن به آن از خودش بگذرد؛ این شد که مادرت از تمام آن جمعیت ناشناخته‌ی میلیاردی، برایم شناخته شد. اگر حساب و کتابم درست باشد باید الان سیزده ساله باشی، تبعه‌ی آمریکا و عاشق آواز. سیزده سالگی مادرت در تهران گذشت، خودش می‌گفت آن روزها، عشق رمان بود، فکر می‌کرد روزی نویسنده می‌شود؛ ولی‌ نشد عجیب‌تر اینکه در سی سالگی حتی به آن فکر هم نمی‌کرد. بخواهم با خودم مقایسه کنم منِ سیزده ساله‌ام، اصلا نمی‌دانست رمان چیست و منِ سی ساله‌ام رمان‌خوان شد و نویسنده. می‌دانستی به حال دنیا فرقی نمی‌کند چه می‌شویم ولی برای روزی که شمس و قمر جمع می‌شود فرق می‌کند که برای کِه، چه شدیم؟ حالا با این وضع تو چه می‌شوی؟ برای که می‌شوی؟ راستی، عکس‌های مادرت را دیده‌ای؟! مدل لباس بچگی‌هایش هنوز برای من تازگی دارد نه فقط من، برای اغلب ایرانی‌ها. به گمانم صدسال هم بگذرد باز هم تن دخترکان خردسال ایران، پیراهن چین‌دار، گل‌‌گلی‌ با آرایش موی دم اسبی را خواهیم دید. شاید به این خاطر باشد که دوران بچگی دوران بی‌شیله‌وپیله و یک رنگی‌ست. اما راست‌ش را بخواهی تیپ نوجوانی‌اش، مرا رنجاند، نه اینکه لباس مادرت بد باشد، نه! آن مانتوهای اُپل‌دار گله گشاد و بلند کجاو این نیم متر پارچه که به زور تنمان را در آن، جا می‌دهیم آن هم بدون بستن دکمه، کجا؟ مادرت با همان روسری، دو مدال طلای جهانی به ارمغان آورد! روسری که این روزها عار شده برای خیلی‌ها! دمده شده برای ملتقط‌ها! و له شده زیر پای مصلحت‌اندیشی‌ها! دوره‌ی «توسعه» است دیگر، باید با سازَش برقصی و بی‌خیال شوی از اصولی که وصلت می‌کند به ابدیت به اکسیر جاودانگی و الّا محکوم می‌شوی به تحجّر و خشکی مقدسی و اینجور حرف‌ها! از مدال‌های مادرت گفتم، دختری از ایران در مدرسه‌ی فرزانگان تهران نبوغش شکوفا شد! برای مادرت اهمیت نداشت که تو در ریاضی نابغه شوی ولی درست فکردن‌ت برایش مهم بود که ندیده و نشناخته نگویی که هیچ سردَر نمی‌آورم؛ شاید اگر خداوند به او عمر بیشتر می‌داد زمینه‌اش را برایت فراهم می‌کرد، مثل ایران که برایش مهم بود مادر رمان‌خوانت با استعداد ریاضی، درست فکر کند و زمینه‌اش را هم فراهم کرد؛ همانی که بعد از مرگ مادرت، کلی زخم زبان شنید آن هم از خود شهروندهایش با همین گوش‌هایم می‌شنیدم که می‌گفتند: «ببین با آدم چه می‌کنند که فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد و در غربت می‌میرد»و... کاش مادرت بود و جوابشان را می‌داد که ایران، دانه‌های مستعد را به ثمر نشاند و دیگری درو کرد! کاش بودو می‌گفت که با اینکه دانش آموز سال سوم بیشتر نبوده، برده بودنش کنار دانشجوهای شریف با آن اساتید سطح بالا! بدون کنکور تا ارشد پذیرشش کردند و هزاران مورد دیگر. مادر است دیگر، «ایران» را می‌گویم که با تمام لگدها هنوز دارد مادری می‌کند؛ همان مقتدر مظلومی که من می‌شناسم و تو نه! نمی‌دانم مادرت چرا قصد رفتن کرد؟ شاید توصیه‌ی استادش بوده باشد! شاید هم روحیه‌ی جستجوگرش! شاید هم همان وعده‌ی پیشرفتی که آب می‌کند دل‌ها را!با این حال، کامنتهای بعد از فوت مادرت را که می‌خواندم یکی گفته بود: افتخار ایران! نمی‌دانم مادرت هنگام فوت، افتخار ایران بود که اولین نمره‌ی کامل المپیاد ریاضی را گرفت یا افتخار هارواردی که در آن تدریس داشت و یا افتخار جامعه‌ی زنان که برای اولین بار یک زن، جایزه‌ی «فیلدز» را ازآن خود کرد! برای من اما، افتخار مادرت به «مادری» مهم‌ست؛ همان که حساب و کتابش را از بقیه برایم جدا کرد. «مادری» که این روزها ما را با لطایف الحیل از آن دور کرده‌اند. آنقدر که یا دوست نداریم بچه‌دار شویم یا اگر هم بشویم روانه‌ی مهدکودک‌ها می‌کنیم که مسببات خوشحالی این «توسعه»‌ی بی پدر را فراهم کنیم و برای همه هم شاخ و شانه می‌کشیم تا بازی سرکاری جنسیت را به نفع خود پایان دهیم. به نظرت می‌ارزد؟ آن هم برای این دنیا که نه وفا سرش می‌شود و نه قول و قرار! جواب مادرت با وجود اختلاف مبنایی که با او دارم، عجیب به دلم نشست آنجا که بدون تعارف در مصاحبه گفت:«اگر کسی فکر کند که هم می‌تواند یک خانواده خیلی خوب و با ارتباط قوی داشته باشد، هم کار به همان سرعت قبل پیش برود اینطور نیست، باید به هر حال هزینه کند»حالا با تمام این حرف‌ها هنوز، به هزینه‌ای که برای مادری تو خرج کرد، فکر می‌کنم‌آنا! تو هم فکر می‌کنی؟ @AFKAREHOWZAVI
🔸به بهانه حواشی جدید عدالت‌خواهان با موضوع اوقاف و موقوفه ها 🖊محسن عبدالله زاده ✍اینکه اداره اوقاف، یکی از فشل ترین سازمان های ایران هست، شکی نیست. اما اینکه شخصیتی افراطی، هوچی گر و .... مثل وحید اشتری داره به این قضیه می پردازه قابل تامله. متاسفانه تفکر و فرهنگ خوارج عدالت‌خواه هنوز هست و فقط در افراد جدید ظهور کرده. رفقا، امثال وحید اشتری به کسی رحم ندارن، پاش بیفته خود انقلاب و رهبر رو هم میزنن. الان هم داره با سیاست و ظرافت خاصی طلبه و روحانیت رو میزنه. اولا ما نباید بازی این آدم رو بخوریم،احساساتی بشیم، نسنجیده اظهار نظر و واکنش نشون بدیم و دوما بایستی وظیفه و تکلیف خودمون راجع ب موضوع رو انجام بدیم. و سوما مراقب باشیم تفکر حاکم بر امثال اشتری بر مغز ما حاکم نشه. 🔸آقای علم الهدی توی مشهد یعنی یک رکن قوی از انقلاب و ولایت فقیه. این کار اشتری عدالت خواهی نیست بلکه به بهانه عدالت، داره خیلی جاها و اشخاص رو میزنه. داره خوراک و سوژه تهیه می‌کنه برای ضد انقلاب و مخالفین آقای علم الهدی. ظاهرش عدالت خواهی و بحث موقوفاته اما پشت پرده، زدن نیروهای انقلابی، نماینده ولی فقیه،خود ولایت فقیه، عدالت، تقوی و تشرع آقای علم الهداست. @HOWZAVIAN
🔸بر صلیب عشق ✍ علی‌رضا مکتب‌دار 📌برخی بر این باورند که تبارش ایرانی است. از منطقه نهروان که جایی است در عراق، بین واسط و بغداد و زمانی جزء ایران بوده و یا آن‌که زاده آذربایجان است. 📌بند اسارت، حلقه عاشقی شد بر گردنش. پیامبر _ص_ او را به علی_ع_ بخشید و او رشته دوستی و عشق علی را بر فراز صلیب نیز از گردن خود نگشود. 📌حکایت عشق او به علی بیشتر به افسانه شبیه است؛ اما افسانه نیست. اگر عشق یعقوب به یوسف فسانه است، عشق او به علی هم. 📌محرم راز علی، محبوب فرزندان او نیز بود. ظرف وجودش گسترده بود. 📌او چنان عشق و عرفان را به هم آمیخته بود که در تمام دورانی که دل در گرو عشق معشوق نهاده بود، رنج‌ها را به جان می‌خرید و صلیب عشق را بر دوش می‌کشید. 📌سخن از میثم تمار است. خرمافروشی که رطب‌های شیرین معرفت را با شراب عشق علی آمیخته، درهم‌آمیزه‌ای ناب فراهم آورد و آن را به یک‌نوش سرکشید. مست شد و در این مستی بر دار. أمصلوب حكم البغي مثلك لا يُرى يصيّر جذع النخل للحق مِنبرا ٢٢ ذی حجه سال ۶۰ هجری، سالروز شهادت این صحابی ارجمند است. رضوان خداوند بر او باد. @HOWZAVIAN
🍀 مبلغان و ساحت اندیشه ✍️ سیدجواد نقوی، خبرنگار روزنامه فرهیختگان رهبر انقلاب در جمع مبلغان و طلاب حوزه علمیه طرح بحثی را بیان کردند که کار تبلیغ نیاز به شناخت صحنه دارد. این نکته به نظر دارای اهمیت وسیعی است، به این جهت که مساله بیش از واکنش و پاسخی درباره یک شبهه است و سوژه‌ها در ساحت گفتمانی و بافت خود معنی پیدا می‌کنند. یکی از مواردی که در سال‌های اخیر به شدت ملموس است، جدل‌های مجازی در ساحت زبانی است اما درحقیقت این جدل‌ها یک لایه کم‌عمق هستند و به نظر نمی‌رسد برآیند خاصی را برای دنبال‌کنندگان به همراه داشته باشد و بیش از اینکه کمک‌کننده باشد در پازل ابتذالی که در اشکال مختلف در حال رقم خوردن است قرار می‌گیرد. افراد‌ و گروه‌هایی که علیه انقلاب ۵۷ و اسلام سیاسی فعالیت می‌کنند، صرفا نباید خنثی فهمیده شوند. تک‌تک نحله‌های مختلف از درون‌گفتمانی به‌صورت خود‌خواسته یا نا‌خواسته بحث می‌کنند و این تمایز حائز اهمیت است و می‌تواند فتح باب ورود از ساحت مجازی‌زدگی به ساحت اندیشه و گفتمانی باشد. یعنی وقتی شما مشاهده می‌کنید که گروهی علیه مساله عدالت و آزادی بحث می‌کنند، قطعا در لایه‌های پنهان در حال دفاع از یک تفکر خاص و یا بحثی خاصی هستند. در این هنگام قطعا مساله بسیار با بحث‌هایی که بدون در نظر گرفتن پس‌زمینه گفتمانی است فرق دارد. آنچه اهمیت ویژه‌ای دارد شناخت همین پس‌زمینه‌های گفتمانی در کنار شناخت موقعیتی که در آن زیست روزمره صورت می‌گیرد؛ یعنی قبل از آنکه به عرصه عمل و فعالیت‌های عملی و فکر کاری ختم شود، نیازمند دقت نظری درباره بافت و موقعیت فعلی کشور و عالم و جهان‌بینی افراد جامعه بوده و هستی‌شناختی و شناخت جهان‌های اجتماعی اولویت ورود به بحث است. برای ورود به بحث لازم است به نکته‌ای دقت کنیم. وقتی از شناخت صحنه صحبت می‌کنیم یعنی درک عوالم مدرن و شناسایی سوژه مدرن، آیت‌الله جوادی‌آملی در دهه 90 در هنگام درس تفسیر قرآن ‌خود بحثی را پیرامون شیعه امام زمانی طرح کرده‌اند که در آن منظور از شیعه امام زمانی را اینگونه بیان کرده‌اند؛ شیعه‌ای که کانت و هایدگر متوجه است. این تبیین از شیعه در جمع طلاب و شاگردان ناظر به همان شناخت صحنه است. به تعبیری تبلیغ و طلاب برای ورود به این ساحت باید با خودآگاهی به سوژه مدرن و تحولات عوالم مدرن همراه باشند تا بتوانند در صحنه سیاسی اجتماعی و فرهنگی بحث گفتمانی را ترویج دهند تا از سطح‌های نازل زبانی عبور کنند. اما این صحنه جدید دارای چه ویژگی‌هایی است؟ جهان در سیطره کامل نیهیلیسم به سر می‌برد و نیهیلیسم صرفا یک موقعیت بد یا دلهره‌آور مقطعی نیست بلکه وضعیتی پیچیده است که جهان را دچار بی معنایی کرده است که در پس این بی‌معنایی، سبک زندگی‌های خاصی با باور‌های گوناگون‌ رواج پیدا کرده که دقت درصورت این‌ مساله و شناخت صحنه اهمیت ویژه‌ای دارد. هنگامی که شما در ساحت نیهیلیسم دارای کنش هستید قطعا با وضعیتی بیرون از آن یکسان نیست، درنتیجه صحنه را باید شفاف‌تر کرد تا هنگام کنش و واکنش دقیقا متوجه غایت بحث شوند. نیهیلیسم یک وضعیت به شدت خاص است که زندگی در سیطره آن در مقابله با عوالم دینی و هرگونه سیطره متافیزیکی و ترنس فیزیکی و الهیاتی است و این دقیقا همان صحنه‌ای است که برای کنش باید درک شود و بعد از درک این صحنه کنش و واکنشی صورت بگیرد. برای کمک به تبیین در صحنه جدید می‌توان از تجربه انقلاب ۵۷ و مساله ظهور پر‌سرعت مدرنیسم در عصر پهلوی استفاده کرد و این تلقی که مردم در انقلاب ۵۷ از ابتدا با اسلام سیاسی و کنش سیاسی آشنا بوده‌اند غلط است. متفکران و کنشگران آن عصر با شناخت صحنه عصر خودشان که بر‌گرفته از نگاه فلسفی و الهیاتی بوده توانسته‌اند برای خروج مردم از مدرنیزاسیون آمرانه بدیلی در نظر بگیرند تا اسلام سیاسی به عنوان پناه‌گاهی شکل بگیرد و دوگانه‌هایی مثل لیبرالیسم و مار‌کسیسم هم نتوانسته‌اند در آن مقطع به اندازه اسلام اجتماعی و سیاسی صاحب نفوذ شوند. امروزه هم حوزه و طلاب و مبلغان باید قبل از هر کنش و ‌واکنشی با آشنایی از صحنه جدید ورود پیدا کنند. در این وضعیت است که ساخت گفتمانی از نوعی مجازی‌زدگی وارد ساحت اندیشه‌ای می‌شود که در تربیت سیاسی و عمق‌دهی به مسائل کمک می‌کند و در این شرایط است که می‌توان تهاجمی‌تر از منظر فکری ورود کرد و این مواجهه حقیقی باعث خواهد شد حوزه و طلاب با درک بهتری از سنت خود رویارویی دقیق‌‌تر با صحنه جدید داشته باشند و در عین حال که مجددا باید سنت را بازخوانی کنند، از جهتی دیگر عاملی برای کنش تهاجمی خواهد بود؛ چرا‌که کنش تهاجمی نیازمند دقت وسیعی است از آنچه رقم خورده و آنچه رقم خواهد خورد. به این منظور نیازمند است مجددا حوزه علمیه و مبلغان برای ورود به بحث‌‌های جدی‌تر بازآفرینی را رقم بزنند. @HOWZAVIAN
📌 ۴ ویژگی تبلیغ در محرم سهیلا عباس‌پور ایام محرم و صفر مهم‌ترین برهه تبلیغ دینی در کشور و فرصتی برای اصلاح برخی مناسبات و زمینه‌های فرهنگی است که چند ویژگی خاص آن را از سایر مناسبت‌های دینی متمایز می‌کند: 1- عزاداری‌های حسینی فراگیرترین شرکت‌کننده و مخاطب از هر طیف و عقیده با هر مقطع سنی را دارد که منحصر به درون کشور نیستند و صرف‌نظر از تفاوت در اعتقادات و ظواهر، حضورشان در مراسم مختلف عزاداری از جنس ارادت و احترامی دیرینه به اهل‌بیت علیهم‌السلام است و با نظم و شوری خودجوش در روضه‌های خانگی، حسینیه‌ها و تکایای محلی تا محافل بزرگ‌تر سوگواری به عزاداری می‌پردازند. 2‌- مسائل و بحران‌های مهم در برهه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی کشور با دهه محرم چنان گره خورده است که اغلب به محوری برای بازتولید کنش‌های فردی و جمعی در مقاطع بعدی و نقطه‌عطفی مساله‌ساز تبدیل شده است و ثابت کرده در‌جهت کاهش یا افزایش سرمایه اجتماعی کشور به‌شدت قابلیت بهره‌برداری دارد. 3- گزاره‌های محتوایی که از سوی مبلغان مطرح و اثرگذار در این مدت از منابر و تریبون‌های رسمی ارائه می‌شود، مبنایی برای تحلیل‌های مختلف دوست و دشمن و نیز مرجعی برای تولید محتوا و جهت‌گیری فرهنگی از سوی افراد، گروه‌ها و نهادهای فعال درعرصه فرهنگی کشور خواهد بود. 4- با توجه به اینکه رشد پرشتاب فردگرایی از رهگذار توسعه افسارگسیخته و گسترش عرصه‌های نمود و تحرک فردی در جامعه امروزی که بسیاری از کارکردهای اجتماعی مثبت را که در پیوند با مراجع اقتدار دیرینه شکل می‌گرفت، کم‌اثر و بی‌جلوه ساخته است، بازگشت به مناسک و شعائر جمعی به هر مناسبتی که تقویت‌کننده روح جمعی و تعاون است راهکاری اثربخش در‌جهت حذف تعینات فردی و تمایزات خرده‌فرهنگی خواهد بود که هر‌چه بیشتر و باشکوه‌تر برگزار شود، منشأ همدلی بیشتر توده‌ها خواهد بود. 🌐 ادامه متن در این صفحه @HOWZAVIAN
درباره «سخن تبلیغی رهبر انقلاب» ▫️یازدهمین یک‌شنبه‌ی مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی این هفته با عنوان: «آنچه رهبری فرمود» گفت‌و‌گوی آزاد نویسندگان درباره تبلیغ کارآمد 📆 زمان: یک‌شنبه ۲۵ تیرماه، ساعت ۱۷:۳۰ 🏢 مکان: کافه جهان‌نما قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ 📣 اعلام حضور برادران به نشانی 🆔 @Aftabehazer 📣 اعلام حضور خواهران به نشانی‌ 🆔 @mahta_sa @HOWZAVIAN
🦋 پروانه‌های کربلایی ✍ علی کردانی 🔻خانمی که به همسرش می‌گوید؛ شما به‌سوی یاری امام حسین‌ علیه‌السلام برو و نگران من و فرزندانت نباش، خانمی است که از موقعیت امام مظلوم آگاهی دارد. این خانم می‌داند که منبرها و روضه‌ها از فرصت‌های یاری رساندنِ به امام است. 🔻کسانی‌که نه تنها مانع تبلیغ همسران‌شان نیستند، بلکه در این مسیر آنها را همراهی یا بدرقه می‌کنند، تا در یاری امام حسین‌ علیه‌السلام سهمی داشته باشند و خداوند به آنها ثواب بدهد. 🔻همسر زهیر به او می‌گوید: «پسر پیغمبر، قاصد را نزد تو فرستاده که پیش او بروی و تو دعوت او را رد می‌کنی! به‌سوی او برو» چون زهیر در ابتدا نمی‌خواست با امام روبه‌رو شود. 🔗متن کامل در خبرگزاری رسمی حوزه @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
💠 لَبَّيكَ الَّلهُمَّ لَبَّيْكَ هرچند دل ما حرمِ آن شاه است گویند طواف کعبه‌اش دلخواه است ای کاش همه به خانۀ او برسیم این نقطه همان نقطۀ بسم‌الله است @shaeranehowzavi
. 📰دکه‌ی تیترخوانی یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN