eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
439 ویدیو
169 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
. انتشار یادداشت‌ نویسندگان حوزوی در قالب کتاب @HOWZAVIAN
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بخشی از برنامه همایش بین المللی حضرت ابوطالب . و انتشار یادداشت‌ نویسندگان حوزوی در مجموعه ۳۳ جلدی حضرت ابوطالب علیه السلام @HOWZAVIAN
. ☀️ خالق ادبیات پیروزی در سپهر سیاسی ایران کیست؟ ✍️علی کردانی در فکرت نوشت: «دلی قوی داشت و در شجاعت جزء نوادر قرون بود» ، «یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود»‌ ، «او فراتر از زمان می‌اندیشید» ، «از دورانی دیگر آمده بود.» ، «جهان را تکان داد». این جملات را به ترتیب: آیت‌الله شبیری زنجانی، آیت‌الله خامنه‌ای، میخائیل گورباچف رهبر شوروی سابق، محمد حسنین هیکل نویسنده مشهور مصری، پروفسور ویلیام بیمان از دانشگاه براون آمریکا، درباره شخصیت امام خمینی(ره) گفته‌اند. متن کامل را اینجا بخوانید @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| مجموعه پوسترهای دستاوردها های انقلاب نزدیک قله هستیم خستگی ممنوع 🌐مركزمتناسازمان فضاى مجازى استان تهران 🇮🇷 @matnatehran 🇮🇷 @matnamedi
🔘 «قلب رقه»؛ عاشقانه‌ای بی‌مزه در دل داعش ▫️وقتی به نام فیلم برخوردم تصورم این بود که با یک فیلم داعشی پرهیجان و کمی با چاشنی ترس مواجهم، اما بعد از تماشای آن در سینما، کوه تصوراتم از هم متلاشی شد و با یک عاشقانه‌‌ی امنیتی در دل داعش روبرو شدم. ▪️جدای از اینکه باگ‌های امنیتی فیلم برای یک مامور ایرانی خیلی در چشم می‌زد، با فیلمنامه‌ قوی و سرحالی نیز طرف نبودیم؛ گرچه فیلمبرداری و صداگذاری را جزء نقاط قوت فیلم برمیشمارم. ▫️داستان از ابتدا لو رفته بود ولی میتوانست با شخصیت‌پردازی کاراکترها و تقویت قصه، همچنان بیننده را پای فیلم نگه دارد و در پایان بتواند تشویق را از تماشاگر بگیرد، گرچه رخ نداد. فیلم با پرداخت بهتر می‌توانست برای پخش در خارج از ایران هم ادعا داشته باشد. ✍🏻 حسن مرادپور 🔻انجمن سواد رسانه طلاب @savad_rasaneh
🤩 مسابقهٔ بزرگ فانوس۲ 🤩 🇮🇷به مناسبت ایام الله دهه فجر۱۴۰۲🇮🇷 🔻با موضوع: بازخوانی سخنرانی های رهبر معظم انقلاب در دیدار با طلاب ✅️ ویـژه عموم طـلاب خـواهر و بـرادر سراسـر کشـور 🎁 با ۱۷ جایزه 🔸️برای ۱۴ طلبه و ۳ مدرسه علمیه 🆔 جهت شرکت در مسابقه به ادمین کانال «مجموعه طلبگی آینده روشن» مراجعه نمایید. @admin_ayanderoshan 🔻مجموعه 🔻 https://eitaa.com/joinchat/3365077224C79656cb49c آینده بسیار روشن است🇮🇷
🟡 باید به وسیله خدمت هم توجه کرد! ✅ در دعای کمیل اینگونه می خوانیم: قَوِّ عَلیٰ خِدْمَتک جَوارحِي ✴️ کسی می تواند به مسئولیت های طلبگی خود عمل کند که جسم سرحال و آماده ای داشته باشد. گاهی برخی مشکلات جسمی که مورد غفلت قرار میگیرد میتواند مسیر زندگی انسان را تغییر دهد. باید حواسمان به نوع غذاها، مصرف پروتئین و سبزیجات، تحرک و ورزش، سبک نسشتن و خوابیدن و... باشد تا بدنی سالم داشته باشیم. 🔻پ.ن: با عرض معذرت از برخی طلاب، منظورمان از ورزش، ورزش های تخصصی قهرمانی و آمادگی برای المپیک نیست!! آقاےطلبه @HOWZAVIAN @aghaye_talabeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کتاب صوتی زندگی پیامبران و امامان (ع) قسمت 6: محمد (ص) شناسی تألیف استاد علی اکبر خانجانی @HOWZAVIAN
🔻 سوت قطار ✍ بهروز دلاور سوت قطار به صدا در آمد. تقریبا همه سوار شدند. همه چیز خوب و خوش بود. هوا هم بر خلاف قطارهای دیگر عالی بود. بوی عطرِ خوشی، به مشام مسافران می رسید. همه در فکر رسیدن به مقصد، سر از پا نمی شناختند. شوق و ذوق عجیبی بر دل ها حاکم بود. بوی خوش صفا، صمیمیت و برادری از وجود نازنین مسافران به یکدیگر تزریق می شد. هر چند عده ای سوار نشدند، اما مسافران قطار همه با هم یکنواخت بودند. از لحظه ای که سوار قطار شدم و صحبت های هم کوپه ای هایم را شنیدم، با خودم می گفتم: ای کاش از همان ابتدا من هم با شما همسفر بودم! چه روزهای شیرینی را سپری کرده اید! توصیفاتشان از میانه راه بسیار شگفت و عجیب بود. خاطرات فوق العاده جذاب از آدم های فکور، قدرتمند و معنوی تعریف می کردند. برایم از لحظه های سخت جنگ و جهاد گفتند. از یک سو جنگ و سختی و رنج و از سوی دیگر عقلانیت و عشق و عرفان. مصمم شدم در قطار بمانم. قطار ایستگاه های بسیاری را طی کرده است. اما در یک نگاه کلان به نقشه جغرافیا، اکنون در مسیر رسیدن به ایستگاه سوم هستیم. دو ایستگاه تا الآن به اتمام رسیده است. سوت ایستگاه اول در بهمن ماه سال 1357 به صدا در آمده است. در کوپه کناری مان یک پیرمرد خوش اخلاقی می گفت: وقتی به این ایستگاه رسیدیم، همه جشن گرفتند. تکبیر می گفتند. هیچ کس غم و غصه ای نداشت. با وجود همه رنج ها و سختی ها، انگار بهشت را به ما داده بودند. یک انقلاب بزرگ در جهان برای هیچ کس باور کردنی نبود. راستش خودمان هم باورمان نمی شد. تا مدت ها فکر می کردیم خواب دیده ایم. آخر سوزن بان قبلی قطار، آنقدر وقیح و ظالم بود که تصور بیرون کردنش را هم نداشتیم! چه برسد به اینکه یک سوزن بان حکیم فرزانه را داشته باشیم. داشتیم از ایستگاه اول فاصله می گرفتیم به سمت مقصد بعدی. سوزن بان حکیم به همه مان گفت: ضروری است که برای این قطار یک هویت کلی تعریف کنیم. اگر یک هندسه عمومی و منظمی برای قطارمان نداشته باشیم، هرج و مرج و آشوب به پا می شود. اگر بخواهیم وارد مقصد دوم شویم، ضروری است بر اساس همان ارزش های ایستگاه اول، قانون اساسی تدوین نماییم. بالأخره می بایست ارکان تصمیم گیری قطار مشخص می شد. افت و خیز داشتیم. رنج نامه ها و شوق نامه های زیادی داشتیم. قصه ها و غصه ها داشتیم. اما با همان شور و نشاط به مقصد دوم، یعنی ایجاد نظام اسلامی رسیدیم. اکنون سه دهه است که من هم سوار این قطار شده ام. به سمت ایستگاه سوم، یعنی تشکیل دولت اسلامی در حال حرکتیم. در این سال ها تعداد از هم قطاران را دیده ام که پیاده شده اند. اما عزیزان زیادی هم با اشتیاق تمام، سوار شده اند. به هر حال هر کسی مقصدی دارد. توفیق همراهی در این مسیر نصیب هر کسی نمی شود. فرهیختگی و لیاقت بسیار بالایی نیاز دارد. مقصد نهایی این قطار تمدن نوین اسلامی و زمینه سازی برای ظهور خورشید ولایت عظمی (عج) است. جمعیت این قطار نسبت به گذشته بسیار بسیار زیاد شده است. روز به روز واگن ها اضافه می شود. از اقصی نقاط جهان برای دریافت بلیط در این قطار ثبت نام می کنند. البته حکیم قطار هم با آغوش باز استقبال می کند. سریعا درب قطار را باز کرده و اجازه ورود به مسافران را می دهد. حکیم کنونی که مسئولیت سوزن بانی قطار را بر عهده دارد بسیار تیزبین و با هوش است. بر ادامه مسیر آگاه است. همواری ها و ناهمواری ها را خوب می شناسد. دانش، تعهد و اخلاق او بسیار دیدنی است. گاهی که برخی از ماها خسته می شویم، حکیم مان پدری می کند و ما را دلداری می دهد. با ما صحبت می کند. به ما آگاهی می دهد. کمک می کند تا کدورت ها باعث تنفر نشود. هر کس از نزدیک با او مراوده دارد، جذب رفتار و اخلاقش می شود و برای دیگران تعریف می کند. مثل حکیم قبلی، روز و شب نمی شناسد تا ما را به ایستگاه سوم برساند. حدود نیم قرن از آغاز حرکتمان می گذرد. با همه فراز و نشیب ها چشمانمان به سوی مقصد است. به آرمان ها چشم دوخته ایم. نگاهمان به قله هاست. خدا را شکر سوزن بان عزیزمان هیچ گاه خسته نشده است و به ما هم خوب روحیه می دهد. سوار بر این قطار نشسته ایم و خوش می گذرد. @HOWZAVIAN