eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
443 ویدیو
169 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📰دکه‌ی تیترخوانی پنجشنبه ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ @HOWZAVIAN
. ✨حسرت شاعرانه استاد محبت از یک اتفاق اجباری ✍ بیژن شهرامی مرحوم استاد محمد جواد محبت برایم تعریف کرد‌: روزی به قم رفته بودم و زیارت نکرده، مجبور شدم به تهران بروم. در همان حال دلم شکست و خطاب به حضرت معصومه (س) این طور سرودم: این چنته به دست و دوش درویش تو بود در جمع نشسته غرق تشویش تو بود هر چند نشد به آستانت برسد اما به خدا قسم دلش پیش تو بود (س) @HOWZAVIAN
🔹چشمۀ دیدار چشمۀ دیدار تو سراب ندارد ساحت دل، بی‌تو آفتاب ندارد آن‌که پناهش دهی چه بیمش از اغیار؟ وآن‌که شفیعش تویی حساب ندارد گفتم و بستم دهان مدّعیان را حرف حسابی دگر جواب ندارد رحمتی ای آشنای جان که دل من از تو دگر طاقت عتاب ندارد چون که تو را خواست، پس هر آنچه تو خواهی عاشق تو حق انتخاب ندارد «صدق» دعا را بَرَد به‌سوی اجابت برگِ گُل کاغذی، گلاب ندارد یادشون گرامی🖤 💠 @shaeranehowzavi
🔴 تزریق ناامیدی در بهاریه‌ی مطبوعاتی‌ها ✍️ سیدمحمدمهدی موسوی، پژوهشگر عرصه رسانه سنت نسبتاً دیرپایی است که روزنامه نگاران و اهالی قلم و بعضاً چهره های سیاسی و سینمایی و غیره، در ویژه نامه های نوروزی مجلات و روزنامه ها به جهت چشم انتظاری عید نوروز و سال نو، بهاریه می نویسند. کار قشنگی است انصافاً، روی سخنم اما ناظر به این مساله توأم با یک گلایه است. واقعیت آن است که در همین واپسین روزهای سال فرصتی شد که چند ویژه نامه نوروزی اعم از روزنامه های سیاسی و اقتصادی و ایضاً سینمایی را تورقی کنم و به سیاق گذشته، بهاریه های آن ها را مطالعه نمایم. آن چه ذهن نگارنده این سطور را درگیر کرد این بود که چرا در بهاریه که قاعدتاً باید از امید به سالی بهتر نوشت، بیشتر لحن و بیان نویسندگان و به خصوص چهره های شناخته شده، توأم با غم و افسردگی بود؛ افسردگی که البته در دل آن نارضایتی نیز وجود داشت و لاجرم گویا گریزی از آن نیست! بدون اطاله کلام و به دور از هر مقدمه چینی دیگری آن چه قابل بیان است؛ در این که سال 1401 در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، سال سختی بود و با خود مشکلات قابل توجهی به همراه داشت، شکی نیست اما این که روزنامه نگاران و چهره های فرهنگی و سیاسی کشور بدون توجه به نقاط مثبت و امیدوارکننده همین سال رو به زوال، صرفاً پمپاژ کننده نااُمیدی در رسانه ها شده اند، به نظرم خیلی جالب نیست اگر نگوییم نگران کننده است. به هر حال از قدیم و ندیم گفته اند آدمی به امید زنده است و این امید را ما باید گاهی زمزمه کنیم و گاهی فریاد بزنیم و در عین بیان نقدها، به نقاط مثبت هم بیندیشیم و آن ها را تبیین نماییم. هنر نیست که همچون خیلی های دیگر در جامعه و عمدتاً متأثر از فضای مجازی، آه و ناله کنیم و به دور از نقادی صحیح و مطالبه گری مطلوب، تنها از نیمه خالی لیوان و حسرت ها سخن به میان بیاوریم بلکه به نظرم، هنر آن است که با وجود سختی ها ، ناملایمتی ها حتی در بیان احساسات و عواطف یک ساله، دست از اکسیر "امید به آینده" نشوییم و به ویژه در قاب رسانه نویدبخش حرکتی رو به جلو در سایه همین امید باشیم. @HOWZAVIAN
"همین" ✍️زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین دیروز بعد از ماه‌ها چشم انتظاری، مجلس محترم به مساله‌ی حجاب پرداخت. به مختصرگویی‌های نمایندگان در مورد قانون حجاب و عفاف، گِله‌ای نیست چراکه عادت داریم‌؛ به هر حال بار اول نیست که مردم از مفاد طرح‌های مربوط به خود، بی‌خبر باشند؛ دیروز هم با وجود ادعای شفافیت که انگار قرار نیست محقق شود؛ برای بار اِن‌م، همان رویه را شاهد بودیم البته با چاشنی نه سیخ بسوزد و نه کباب! یعنی هم هوای خرما و هم هوای خدا را داشتن! نماینده‌ی محترم در سخنان‌شان، به کنترل هوشمند اشاره کردند اگر چه این سوال به قوت خود باقی است که این کنترل به سند 2030 مرتبط است یا خیر؟ اما به قول دوستان گیر سوزن ما جای دیگری است! از مهم‌ترین نکته‌ی بیان همان نماینده که نقل قولی بود از امام راحل «ره» با عنوان مجلس در راس امور است، آرزومند می‌گذرم، گیر دقیقا این بخش از صحبت‌های نماینده‌ی محترم است که «با ارائه‌ی این گزارش خواستیم بگوییم که مجلس به وظیفه‌ی خود عمل کرده و به درخواست‌های مردم رسیدگی می‌کند و نقل به مضمون ما کار خودمان را انجام دادیم حالا دیگر کسانی که مانع تراشی و دست‌اندازی می‌کنند را خود مردم خواهند شناخت» جناب آقای مجلس با کمیسیون‌های مربوطه! جناب نماینده‌ی محترم! به پشتوانه‌ی رأیی که به شما دادیم و به پشتوانه‌ی همان قانون اساسی که این روزها واجب الخواندن‌ است برای اغلب مسئولین، می‌توانیم از شما این سوال را بپرسیم، وظیفه‌ی شما بر نظارت اجرای قوانین چه می‌شود؟ آیا در این برهه که همه روزه‌ی سکوت گرفته‌اند تا آنجا که در بیخ گوشمان، رقص دسته جمعی راه می‌اندازند و به همه‌ی جهان مخابره می‌شود، بعد فلان نشریه‌ی با پول بیت المال آن را خبر زرد می‌خواند؛ ما باید به ارائه‌ی گزارش دلخوش شویم آن هم بعد از چندین ماه؟ برای این ولنگاری موریانه‌وار که به جان جامعه‌مان افتاده و پاکی نهاد مقدس خانواده‌ی مسلمان ایرانی را نشانه گرفته، همچنان باید منتظر طرح فلان قوه و فلان دستگاه باشیم تا مجلس زحمت ورود به قضیه را پیدا کند؟ اصلا اگر هدف فقط ارائه‌ی گزارش بود چه نیاز به جلسه‌ی علنی؟ همین را می توانستید از پایگاه‌های خبر رسانی به مردم ارائه دهید! این همه مدت که شما در حال ارائه‌ی گزارش بودید بنده نه به محتوای کلامتان که از عجیب هم عجیب‌تر بود بلکه به نوع وسیله‌ی نقلیه‌ی شما فکر می‌کردم که اگر اتومبیل است؛ جنس شیشه‌هایش از چیست که از دور و بر بی‌خبر هستید؟ اگر هم پیاده و یا با دوچرخه برای عبور و مرور استفاده می‌کنید از کدام خط فضایی خود را به این جلسه رسانده‌اید؟ دیگر از نوع مترو و خط آن هم بخاطر تلاش و زحمت‌های شما در ارائه‌ی این گزارش، فاکتور گرفتم! تنها از باب وظیفه‌ی اخلاقی در حسن‌ظن؛ به این بسنده کرده‌ام که حضرات مسئول شب و روز و بی‌وقفه، محبوسند در چهاردیواری محل کار، تا در پیشگاه خداوند شرمنده نباشند! و ما هم نه به پشتوانه‌ی جمهوری اسلامی که روح مطالبه‌گری را در انسان‌های آزاده زنده کرد بلکه از باب همان توجیهات دوستان همیشه مدافع که حتی نمی‌دانند از چه دفاع می‌کنند، مجیزگویان از شما تشکر می‌کنیم؛ تا از عجایب این زمانه، تشکرتان برای رعایت حجاب ما، بی‌پاسخ نماند؛ به یاد آن مرحوم فرهیخته همین! @AFKAREHOWZAVI
📌حقوق حقیقی زنان ✍️زینب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین 🔸 باید از همان‌جایی شروع کرد که دشمن شروع کرد. آری، دشمن هویت زن را نشانه گرفت. او با یک جنگ ترکیبی و همه جانبه و به وسیله‌ی فضای مجازی، پی‌در پی حقیقت زن را پیش چشم او چنان تحریف کرد که زن تخریب شد. او تعریفش را از خودش دگرگونه کرده. او با تعریف جدید از خود، دیگر بین خود و امر حجاب سنخیتی نمی‌بیند. وقتی یک بانو نه به حقوق حقیقی خود واقف است، نه به تکالیفی که در ازای آن دارد؛ به ناهنجاری کشانده می‌شود چرا که کنشگری‌ها همیشه برپایه‌ی ارزش‌ها است و ارزش‌ها زیر سایه‌ی شناخت و معرفت ساخته و پرداخته می‌شوند. 🔸حال که شاهد ضربات عمیقی بر پیکره‌ی شناختی بانوان جامعه هستیم باید جراحی را از همین نقطه آغاز کنیم. تا کم‌کم‌ ارزش‌های تخریب شده در ذهن و اندیشه آنان ترمیم شوند و در پی آن کنشگری‌ها اصلاح شود. برای تحصیل چنین فرایندی باید در تمام مراکز علمی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، بهداشتی و... پیوسته از هویت حقیقی یک زن گفت و به شیوه‌ای جدید و با زبانی گویا تصویری جامع و کامل و زیبا از آن به نمایش گذاشت. باید زن را بازتعریف کرد. باید نقش و مسئولیت و هدف از آفرینش جنسیتی او را بدو نشان داد. 🔸باید الگوهای شایسته‌ی زن را به او معرفی کرد. فعالیت و نقش‌آفرینی و سبک‌زندگی آنان را به‌درستی به‌تصویر کشید و به‌سوی الگوگیری از آن پیشوایان، هدایت کرد. از سوی دیگر نباید پنداشت دشمن در این مسیر تخریبی، تنها به زن اکتفا کرده است بلکه از او مهم‌تر امر خانواده را خدشه‌دار کرده است. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
📌دعوا؛ نمک زندگی ✍️سمیه رستمی، عضو تحریریه مجتهده امین «زن و شوهر دعوا کنند؛ ابلهان باور کنند.» این ضرب‌المثل را قدیمی‌ها گفته‌اند که نور چراغ فانوس دریایی به قبرشان بپاشد. لابد برای اینکه دیگران از ترس قرارگرفتن در زمره ابلهان، هوس دخالت در دعوای زن و شوهرها نکنند. اما همین قدیمی‌ها که با پند و اندرزهای لنگه‌به‌لنگه‌شان ثابت کرده‌اند در جزو ابلهان نیستند؛ اعتقاد سفت و سختی داشتند که دعوا نمک زندگی است و اگر نباشد و همه‌اش عشقولانه در کردن باشد حتماً یک جای کار می‌لنگد. به‌هرحال آدمی حداقل بیست انگشت باریک و پهن دارد که هیچ‌کدامش شبیه آن‌یکی نیست. پس چطور می‌شود اخلاق و سلایق دو نفر مثل هم باشد که مشکل و اختلاف نداشته باشند. اما هرکس به طریقی، می‌زند دل آن‌یکی را می‌شکند و در این زمینه تنوع زیاد است. ولی گل درشت‌هایش در این مطب ذکر می‌شود که مشتری زیاد دارد: دادوفریاد: این روش دعوا برای حل اختلاف بسیار عمومیت دارد. نیاز به شرایط و لوازم خاصی ندارد و در هر مکانی قابل‌اجراست و محدودیتی ندارد. در این روش زن و مرد باید به صدایشان ولوم بالا بدهند جوری که دیوار صوتی بشکند. اختلافشان را هر چه باشد با دیگران به اشتراک بگذارند. مخصوصاً اگر دعوا در منزل اتفاق می‌افتد، حق همسایگی را رعایت کنند. شاید این اختلاف برای همسایه‌ها دیگر هم پیش بیاید به‌این‌ترتیب با چندوچون حل این اختلاف آشنا شوند. بعضاً دیده شده این روش را با روش‌های دیگر ترکیبی می‌زنند که دیگر بسته به سلیقه زوجین دارد. آنچه اهمیت دارد تولید فرکانس‌های بالا با آخرین ظرفیت تارهای صوتی است. جوری که حق این روش ادا شود و بدیهی هرکسی داد و جیغش بیش، حرفش پیش‌تر. بی‌محلی کردن: این روش برای زوجین مبتدی پیشنهاد می‌شود. بیشتر جنبه قلق‌گیری و دست‌گرمی دارد و برای سنجش ظرفیت طرفین است. تنها درصورتی‌که زن و مرد کهنه‌کار و باسابقه باشند و به‌تازگی از انواع دیگر دعوا مثل روش دادوفریاد بهره وافر برده باشند که صدایشان شده باشد مثل جوجه پنگوئن یخ‌زده؛ می‌توانند از این روش استفاده کنند. چون هیچ‌چیز مثل تنوع حال نمی‌دهد. اگر زوجین صاحب فرزند هستند حتماً آنها را به‌عنوان قاصد و چاپار برای ارسال پیغام‌پسغام به کار بگیرند. مسئولیت دادن به کودکان آنها را برای پذیرفتن نقش‌هایشان در آینده آماده می‌کند. از این روش برای اختلافات جزئی می‌توان بهره برد. شکستن اشیا و لوازم منزل: این روش نقش به سزایی در اقتصاد جامعه ایفا می‌کند و زاویه دید گسترده‌ای را می‌طلبد. هرچه خانواده‌ها از این روش در حل اختلافات و دعواهایشان استفاده کنند چرخ صنعت تندتر می‌گردد. از این روش بارهاوبارها می‌توان استفاده کرد البته بستگی به میزان لوازم منزل دارد؛ مثلاً یک‌بار سرویس چینی را به فنا بدهند، بار دیگر سرویس کریستال را خرد و خاکشیر کنند که لامصب شکستنش صدای زیبایی تولید می‌کند. در نظر داشته باشند آینه را بگذارند برای آخرین مرحله که صحنه دراماتیکی خلق می‌شود و صدای جرینگی که ایجاد می‌کند خیلی نمادین است و نشانه خاتمه این روش باشد. این نوع دعوا دعای بسیاری از مشاغل و صنایع را به دنبال دارد و کلاً دعوای مبارکی است. اگر زوجین به اختلافات مالی برخورده‌اند این روش پیشنهاد نمی‌شود. زدوخورد فیزیکی: این روش اگرچه بسیار بدوی است و مورداستفاده زن و شوهرهای اولیه ماقبل تاریخ است؛ اما از قدیم گفته‌اند «هرچه که خار آید؛ روزی به کار آید» و بالاخره این روش هم برای ایجاد تنوع بدک نیست. مخصوصاً که نه حنجره‌ای برای فریادزدن مانده باشد نه ظرفی برای شکستن و اختلافات همچنان باقی‌مانده باشد. باید به این روش به‌عنوان تمرین برای مبارزه با خفت‌گیران نگاه کرد و ضربه‌ها کاملاً واقعی باشد تا قدرت بدنی افزایش پیدا کند. اگر ضربات حقیقی نباشد و تنها با دهان خود صدای دیش، دیش دربیاورند که یعنی آره، ما داریم همدیگر را لت‌وپار می‌کنیم تا مثلاً اختلافشان گول بخورد و خودبه‌خود حل شود، اشتباه کرده‌اند. چون اختلافی که کار را به زدوخورد کشانده باشد این‌طوری حل نخواهد شد. قهرکردن و ترک منزل: فرقی نمی‌کند کدام‌یک به این روش مبادرت ورزند حتی می‌شود زن و مرد هم‌زمان بروند قهر منزل بزرگ‌ترها. اما اگر فرزند دارند بهتر است انصاف را رعایت کنند و نوبتی بروند قهر. در این نوع دعوا پای بزرگ‌ترها هم به اختلافات زن‌وشوهری باز می‌شود و دعوا برکت می‌کند، گسترده‌تر می‌شود. باور دعوای زن و شوهر کار ابلهان است دعوای پدرزن و داماد یا عروس و مادرشوهر را در برنمی‌گیرد. بالاخره همه اختلافات فرصت ظهور پیدا می‌کنند، یکهو هیجانی کل فامیل را درمی‌نوردد و همه باهم مستفیض می‌شوند. مراجعه به مشاور متخصص: خیلی خوب تا اینجا شوخی کردیم، خندیدیم. وقت آن شده که دو کلام حرف جدی بزنیم. بالاغیرتاً هنگام اختلافات خانوادگی از مشاور امین و کاربلد استفاده کنید. 🔗متن کامل @AFKAREHOWZAVI
✍️ زندگی‌تان را با «قلم»، بهتر رقم بزنید 💐خیر مقدم به عزیزانی که به ما پیوستند، لطفاً با نظرات و پیشنهادات سازنده‌، خادم خود را در کانال نویسندگان حوزوی همراهی بفرمایید. 🙏 🌱 این کانال به صورت خودجوش و جهادی اداره می‌شود و به هیچ نهادی وابسته نیست. 🍃درصدد هستیم پیام‌های متنوعی در عرصه ادبیات، سیاست، اجتماع و فرهنگ تقدیم مخاطبان فرهیخته‌ی کنیم. ✍️ شما هم برای ما بنویسید.... @HOWZAVIAN
💠 مهربانی‌ام نذر منتظران من مهربانی‌ام را نذر شما کردم؛ شما در کدام بازار به نیم سکه‌ی زر، قلب خود را فروختید؟ من در زمهریر غیبت، کنار هیچ آتش خون‌گرمی ننشستم که شما را فراموش کنم؛ شما اما چه ارزان بر همه‌ی گرمی‌های خود چوب حراج زده‌اید. خاطر من از شما مکدر نیست، که در آنجا جز نسیم خوشرویی، راه نمی‌داند. شما نیز چنان نباشید که به غمزی برآشوبید، و به دوغی مست شوید. بامدادان، خمار عشوه‌های دوشین، شما را چون شاخه‌های نرم و نازک بید، دود پراکنده می‌کند. بهوش باشید و در پای هر خرمهره، محراب نسازید. غیبت منتظر می‌خواهد، نه عزادار؛ افزار، نه عروسک؛ مهربانی؛ هر چند غمگینانه... @HOWZAVIAN
✔️رابطه با عربستان، عدول از ارزش‌ها نیست ✍️ محمدرضا باقرزاده، دکتری علوم سیاسی، استاد حوزه 👈در قانون اساسى، داشتن رابطه نیکو با کشورهایى که قصد سلطه و دخالت در امور ایران ندارند، یک اصل بنیادین است و آمده است:«سیاست خارجى جمهورى اسلامى ایران بر اساس... روابط صلح آمیز متقابل با دول غیر متحارب استوار است.(اصل ۱۵۲قانون‌اساسی) این اصل حتی در مورد غیر مسلمانان جاری است و در قانون اساسی آمده است که«به حکم آیه شریفه "لایَنهاکم اللّهُ عن الذینَ لم یُقاتلوکم فى الدین و لم یُخرجوکم مِن دیارِکم أن تبرّوهم و تُقسطوا اِلیهم اِن اللّهَ یُحِبُّ المُقسطین" (ممتحنه: ۸)؛ دولت جمهورى اسلامى ایران و مسلمانان مؤظفّند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامى عمل نمایند و حقوق انسانى آنان را رعایت کنند.»(اصل۱۴) در این راستا امام خمینی ره اصل را بر ارتباط با دیگر کشورها نهاده می‌فرمایند«امروز دنیا مانند یک عایله و یک شهر است، و یک شهر دارای محله های مختلفی است که با هم ارتباط دارند. وقتی دنیا وضعش این طور است، ما نباید منعزل باشیم... اسلام یک نظام اجتماعی و حکومتی است و می خواهد با همۀ عالم روابط داشته باشد.»‏‏ (امام خمینی؛ صحیفه امام؛ ج 19، ص 413)‏ و می فرماید ‏‏«ما با همه ملتهای عالم می خواهیم دوست باشیم ... می خواهیم که روابط حسنه، با احترام متقابل نسبت به همه داشته باشیم. مگر اینکه دولتهایی باشند که با ما خلاف رفتار کرده باشند و بخواهند به ما ظلم بکنند.»‏‏ (همان؛ ج 11، ص 153) اما برخی افراد و جریانها با برقراری مجدد روابط میان ایران و عربستان، دچار گره ذهنی شده به برقراری ارتباط با عربستان می تازند به این بهانه که این احیای روابط به‌معنای عقب نشینی از ارزشهایی است که هنگام قطع روابط آنها را جار زدیم. اینان توجه ندارند که حساب روابط بین المللی با کشورها و حسن همجواری با آنها از حساب مطالبات به حقی که از آنها داریم جدا است. به عنوان مثال ما با کشور عراق دوست و‌برادریم اما در عین این به معنای گذشتن از طلب خسارات جنگ تحمیلی نیست. دیروز دولت عربستان با ما قطع ارتباط کرده و امروز به دنبال برقراری مجدد روابط است و ما هم این برقراری روابط را رد نمی کنیم بلکه از آن استقبال هم می کنیم چون به نفع دو ملت ایران و عربستان می دانیم اما این به معنای اعراض از مطالبه حقوق انسانی شهروندانمان از دولت عربستان نیست و به بهانه برقراری روابط با عربستان از حق تعیین سرنوشت ملت یمن و‌بحرین هم نه گذشته ایم نه خواهیم گذشت چون این یک اصل اساسی در سیاست خارجی کشور ما در قانون اساسی است که از حقوق مستضعفان و‌مسلمانان دفاع کنیم. بر این اساس موضع تغییر ناپذیر ما در روابط بین الملل، برقراری رابطه با هر دولت غیر متخاصم در عین پافشاری بر اصول و ارزشهای انسانی اسلامی و انقلابی است. @HOWZAVIAN
. 📌ازدواج مجازی ✍️ زهرا نجاتی عصر؛ عصر رسانه است و خیلی اتفاقات برمحور پلت‌فرم‌ها، رخ داده است. خریدهایمان را با اپلیکیشن‌ها انجام می‌دهیم، رژیم‌ گرفتن‌های‌مان، خرید کتاب‌، کتاب‌های پیشنهادی و بسیاری از اتفاقات دیگر. اما آیا واقعا می‌شود در همین فضای مجازی و با تکیه بر آینده‌ی متاورس، آشنایی و ازدواج و تشکیل زندگی هم داشت؟ برای بررسی این موضوع خوب است که معایب و محاسن این موضوع را بررسی کنیم. در بُعد فواید و خوبی‌ها، می‌توان به مواردی اشاره کرد مثلا حذف رفت و آمد و هزینه‌هایش: مثل هزینه ماشین، دسترسی به موارد خوب ازدواج در راه دور، یکسان بودن شرایط برای افراد مختلف، راحتی و حذف موضوعاتی مثل خانواده‌های سخت‌گیر یا پذیرایی. اما چه ایرادی دارد؟ اولین موضوع مشکل اکانت‌های فیک یا جعلی است. همان قضیه‌ی معروف سرقرار رفتن یک پیرمرد یا پیرزن به اسم فلان پروفایل. بفرمایید چه راهی برای تشخیص حقیقت وجود دارد؟ بر فرض شما فرد را وادار به ارسال عکس حقیقی کنید؛ آیا باز نمی‌تواند عکس‌هایی را از اینترنت دانلود کند و بفرستد؟ این در مورد تمام اطلاعاتی که می‌دهد، صادق است. البته یک راه این است که بگوییم:"ما حواسمون جمع هست و دروغ‌ها و حرف‌های ضد و نقیض رو تشخیص می‌دیم" 🔗 متن کامل در صفحه افکار بانوان حوزوی @HOWZAVIAN
السلام علیک یا ربیع الانام ای آنکه عطر در دل گل ها گذاشتی در جان ما محبت خود را گذاشتی باران حضور گرم تو را مژده می دهد ما را که گفته است که تنها گذاشتی؟ با ابرها تپیدی و آرام و بی قرار نم‌نم قدم به خلوت دریا گذاشتی خود را میان دشت پراکندی ای بهار در هر کجای راه، گلی جا گذاشتی حالا اتاق، پر شده از باغ، ای نسیم! ممنون از اینکه پنجره را وا گذاشتی ای آفتابِ رد شده از شیشه باغ ها! بر تار و پود سبز چمن پا گذاشتی گل‌های فرش، گرم پذیرایی ات شدند ممنون که پا به زندگی ما گذاشتی... 💠 @shaeranehowzavi
. آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ آخرین‌جمعه سال است کجایی آقا؟ یک نفس عاشق اگر بود زمین‌ می فهمید عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟ @HOWZAVIAN
. 🔶 زیبایی کلام اهل بیت (ع) ✍ علی‌رضا مکتب‌دار گاه که به رفتارهای اجتماعی خود و دیگران می‌اندیشم، درمی‌یابم بسیاری از حساسیت‌های ما نسبت به ناهنجاری‌های اجتماعی نه برخاسته از ایمان ریشه‌دار که برآمده از اضطراب‌های درونی است؛ چرا که ایمان وقتی اصیل است که آبشخور آن خرد باشد و نه نادانی، اندیشه باشد و نه پیروی کورکورانه و تلاش باشد و نه سستی. چنین ایمانی، امنیت و طمأنینه می‌آفریند و در مواجهه با ناهنجاری‌های بروزیافته در جامعه، به دور از احساساتی‌شدن و گرفتارشدن در چرخه رفتارهای متناقض، مسیری درست و روشی کارآمد را فراروی مؤمن می‌گشاید. این‌که گاه، حتی به رغم آشنایی احتمالی با احکام منکرات، خودْ دست به ارتکاب منکری دیگر می‌زنیم تا به‌زعم خود مانع از بروز آن امر ناپسند در اجتماع شویم، معلول بی‌هنری ما در این باره است. به باور من، اگر فقط چند درصد به مهارت‌های راهنمایی درست آشنا باشیم، چند ده درصد در درمان ناهنجاری‌های اجتماعی توفیق خواهیم یافت. باید محاسن دین را در رفتاری از جنس حریر به دیگران پیشکش نمود تا با رغبت آن را پذیرا گردند. @HOWZAVIAN
🔻 پیشنهادهایی برای نوروز ۱۴۰۲ در مشهد ✍️ سید محمدحسین دعائی ۱ـ به‌طور کلی باید توجه داشت که وظیفۀ نهادهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شهر مقدس مشهد، چیزی بیش از ترویج و توسعۀ گردشگری، صنایع دستی، سوغات محلی و آداب و رسوم بومی است. به عبارت دیگر، نباید حرم مطهر امام رضا علیه السلام و موقعیت معنوی مشهد را بهانه‌ای قرار داد برای جذب گردشگر و ایجاد رونق اقتصادی؛ بلکه باید موقعیت‌های اقتصادی و جاذبه‌های گردشگری این شهر را بهانه کرد برای «ترویج فرهنگ زیارت» و «ارتقاء سطح معنویت و عقلانیت» در میان زائران و مجاوران. بر همین اساس، محور و غایت همۀ برنامه‌ها باید مسئلۀ «زیارت» باشد. البته این‌که در کنار زیارت و از قِبَل آن، رونق اقتصادی و توسعۀ گردشگری هم اتفاق بیفتد، نه تنها هیچ مانعی ندارد، بلکه مطلوب نیز هست. ۲ـ با توجه به نکتۀ پیش‌گفته، آن‌چه که بیش از فرهنگ میزبانی باید ترویج شود، «فرهنگ و آداب زیارت» است. به‌علاوه آن‌که در رابطه با امر میزبانی نیز باید بیشتر بر روی «میزبانی از زائران امام رضا علیه السلام» تأکید شود، نه مطلق میزبانی. ۳ـ در یک نگاه عام، میزان توجه به شاهنامه و شهر توس در برنامه‌های پیش‌بینی‌شده از سوی شهرداری، تناسبی با میزان اهمیت آن‌ها در مقایسه با حرم مطهر، مسئلۀ زیارت و دیگر مقولات دینی و معنوی مرتبط با فضای مشهد ندارد. به‌علاوه آن‌که اگر هم قرار است با محوریت شاهنامه کاری انجام شود، لااقل در کنار بازی‌ها و عروسک‌های شاهنامه، باید به «جنبه‌های معنوی، حکمی و موعظه‌ای شاهنامه» نیز توجه داشت. ۴ـ شاید بهتر از ساخت عروسک‌های غول‌پیکر شاهنامه، اجراء برنامه‌های «نقالی و پرده‌خوانی»، با محوریت مباحث آموزندۀ شاهنامه باشد. طراحی و اجراء تئاترهایی بر اساس داستان‌های شاهنامه، اما مرتبط با مباحث روز نیز می‌تواند پیگیری شود؛ تئاترهایی که با الگوسازی برای نوجوانان و جوانان، «چگونگی مواجهه با بحران‌ها و دفاع از هویت خود در مواجهه با دشمن» را به آنان بیاموزد. در همین زمینه، استفاده از طرح‌های گرافیکی جذاب، در قالب پوستر، بنر و بیلبورد نیز مهم است؛ شبیه بعضی از کارهایی که به‌مناسبت حضور تیم ملی فوتبال در جام جهانی انجام شد. ۵ـ عکاسی با نمادهای شاهنامه، شاید بد نباشد؛ اما احیاء «فرهنگ نوستالوژیک عکاسی با گنبد و بارگاه»، آن هم با تأمین «پوشش اسلامی»، قطعا خوب است؛ به این شکل که در مکان‌های مشخصی، برای بانوان، پوشش معیار (مثل چادر، مقنعه یا روسری کامل) فراهم شده و با همان پوشش، یک عکس یادگاری برای آنان ثبت شود. 🔗 ادامه در این صفحه @HOWZAVIAN
📐 خط‌کش زندگی ✍ مجتبی میرزایی شما در هر بازی و رقابتی بر اساس یک خط‌کش فرضی و ذهنی، تیم‌کشی می‌کنید و برای خودتان یار و حریف تعیین می‌کنید. در زندگی واقعی و مجازی هم این خط‌کش وجود دارد. توجه! در این یادداشت کلماتی وجود دارد که ممکن است ذهن شما سوت بکشد! 🔗 متن کامل در این صفحه @HOWZAVIAN
💠 نامه نوروزی به خداسید عبدالله هاشمی انت السلام و منک السلام و الیک السلام 🔸سالی دگر از مهلت عمرم به سر آمد. سالی که گذشت، جانم را چون مرغی در قفس اراده های پست زندانی می‌دیدم. بال و پر زدن جانم را دیدم و صدای شکستن پرهایش را شنیدم؛ اما باز هم پستی غریزه مرا از نجات فطرت باز داشت. 🔸منتظر دستی از غیب بودم تا مرا از لجنزار انتخاب های پست بیرون بکشد؛ اما هستی هوشیار است و کسی که خود را به خواب زده باشد، بیدار نمی کند. خدایا 🔸 بیدارم اما چشمانم بسته است، چشمانم را باز کن. خدایا 🔸بدترین رابطه با کریم حسابگر بودن است. زشت ترین عمل نزد قدرتمند،بی ادبی است. احمقانه ترین سرمایه،خودبینی است. و... هزاران«ترین» دیگر هست که یکجا من نسبت به خدای خود داشته ام. چه بد پرونده‌ای دارم و بدتر از این چقدر بی خیال خدایا 🔸از اینکه دوباره مهلت جبران بگیرم خجلان و ناامیدم. خودم را با همه بدی هایم به تو می‌سپارم. سال نو را با خدایی خود برایم بنویس، دیگر زبان خواستن ندارم. ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است. @HOWZAVIAN
🩺پزشک خوش اعتقادنجمه صالحی خیلی دیر آمده بود، با لبخند روبه‌رویم نشست، با نگاه‌مهربانش خستگی‌ام کم شد. اجازه خواست فرمش را تکمیل کند، جلوی‌گزینه‌شغل نوشت دکتری پزشکی‌حرفه‌ای. داستان دعوت و انتخابش را برایم گفت. برای تکمیل اطلاعات فرم به مسئول خادمین گفته بود از طبابت خسته‌است، می‌خواهد بین زائرین باشد و در حال و هوای آن‌ها نفس بکشد، حدود بیست‌سال با بیمار و بیمارستان مانوس بود، آمده بود تا بیماری‌ دلش را درمان کند و چشمانش را بیمه؛ اما با دیدن خوابی، تصمیمش عوض شده بود. خواب دیده بود نوزادی به دنیا آورده ولی به اطرافیان می‌گفته از مادری کردن خسته شده! و آن برایش نشانه شد و تعبیرش کرد مولا او را در همان حرفه‌اش انتخاب کرده و باید از علمش دیگران بهره ببرند! یاد حدیث امیرالمؤمنین علیه‌السلام افتادم که فرمود"خَيرُ العِلمِ مانَفَعَ"* و علم او قطعا مفید و سودبخش بود! به‌خاطر آموختن طب سنتی اسلامی و استفاده از متون اصلی، زبان عربی را مسلط شده بود. کتاب قانون ابوعلی سینا را به خوبی یاد گرفته بود‌. قرآن را به خوبی قرائت کرد. پزشکی خوش‌اعتقاد و بسیار متواضع* بود. گاهی پازل زندگی را ما انتخاب نمی‌کنیم و خودشان برای‌مان‌ رقم می‌زنند! قطعا وجود کیمیایی چون او در ارزشمند است. بعد از پایان یافتن سوالات مصاحبه، در انتهای فرمش نوشتم محل خدمت پیشنهادی: همکاری در بهداری و آموزش طب سنتی! *غررالحکم و دررالکلم،ص 354 *امیرالمؤمنین ع: ِاذا تَفَقَّهَ الرَّفيعُ تَواضَعَ/انسان بلند مرتبه چون به فهم و دانايى رسد، متواضع مى‌شود./همان، ص285 @HOWZAVIAN
🔴 نقش‌های کاذب در کارخانه جریان سرمایه‌داری ساخته می‌شود در میان نحله‌های فکری متناقض، متنافر و بعضاً پرطرفدار، ناگهان الگوی سوم زن به مدد انقلاب امام روح‌الله متولد می‌شود، «تکلیف‌گرایی الهی» شاید مهم‌ترین وجه تمایز این الگو با سایر الگوهای زنانه است. زن انقلاب اسلامی نه خانه‌نشین است و نه خانه‌ستیز. راه خود را از میان بیراهه‌ها تشخیص داده و به شخصیت رسیده است. تکوین و زنانگی را نه عامل فضیلت و رذیلت بلکه خصیصه متفاوتی می‌بیند که در آفرینش او لحاظ شده تا در مسیر رشد و کمال خط سیر متمایزی نسبت به مرد داشته‌باشد. زن انقلابی، در حیطه تکلیف‌گرایی حصارشکن و بی‌کلیشه است. وقتی پای تکلیف در میان باشد، گاهی بی‌الگویی، الگوی اوست. هر جا خلأیی باشد، همان جا را پر می‌کند. هرکجا ظرفیت‌ها، استعدادها و توانمندی‌های فردی و جمعی او باری از دوش ولی خدا برای خدمت به جامعه اسلامی بردارد، همان‌جا حاضری می‌زند. گاهی خانه‌دار است و گاهی وزارتخانه اداره می‌کند. تجرد و تأهل تنها تاکتیک بازی زن انقلابی را عوض می‌کند، اما هیچ‌گاه او را نیمکت‌نشین نمی‌کند. زنانگی را نه یک محدودیت و نه عامل سرافکندگی و نه حتی دستاویزی برای برتری‌جویی می‌داند. زنانگی در نگاه او هم حرمت دارد و هم مزیت می‌آفریند. زن انقلابی پاسدار زنانگی عفیفانه است و از آن برای خلق موقعیت‌های ناب زندگی و بندگی استفاده می‌کند. الگوی سوم، زن تراز هزاره سوم است. از آن باید بیشتر گفت و بیشتر شنید. 🔗 شما هم دعوتید به 👈 محفل فکرت؛ رسانه‌‌ی اندیشه‌ای، آزاد با موضوعات مهم جامعه و علوم انسانی @HOWZAVIAN
. 📌 شیوه‌ی مواجهه با عبدالحمیدها ✍️ حجت الاسلام جعفر علی‌نقی، استاد حوزه علمیه با نوشتاری به نویسندگان حوزوی پیوست: 💢 در پاسخ به این سؤال که چرا نظام اسلامی با افرادی همچون مولوی عبدالحمید که اظهارات تفرقه‌ افکنانه و نادرستی دارد برخورد نمی‌کند؟! 🔹 راهبرد جمهوری اسلامی صبر استراتژیک در مواجهه با نیروهای درون پارادایمی است. از این‌رو چنان‌چه شخص یا گروهی که خارج از چارچوب عقلانیت و منطق انقلاب، اظهارات و کنش‌گری داشته باشد، نظام او را واگذار می‌کند تا با خودشکنی، جایگاه خود را در بین اذهان (حداقل بین جامعه نخبگانی) از دست بدهد و برخورد با او تبدیل به مطالبه حداکثری شود. در چنین موقعیتی که آن فرد یا گروه جایی برای دفاع از خود ندارد دیگر جای مماشات نیست و نظام او را در قوه قهریه خویش هضم خواهد کرد و این بهترین شیوه تقابل با مخالفان داخلی در شرایط کنونی است. @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی یکشنبه 28 اسفند ۱۴۰۱ @HOWZAVIAN