eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
470 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
یا امام حسن🌹 ای عشق! به عشق تو صبوری زیباست با یاد بقیع، در دل ما غوغاست ای شیر جمل! قبر تو ویران شد چون تخریب همیشه عادت ترسوهاست @shaeranehowzavi
🔅شفای زائر ائمه بقیع ✍️ حجت الاسلام حسن ابوطالبی، استاد سطوح عالی حوزه یکی از توصیفات بقیع توسط فرهاد میرزا (1233-1305ق)، ملقب به معتمدالدوله، پسر پانزدهم عباس ميرزاى نايب‌السلطنه، فرزند فتحعليشاه قاجار، برادر محمدشاه قاجار و عموی ناصرالدین شاه، از مشاهیر رجال عهد ناصرالدین شاه ثبت شده است. او در سفرنامه خود که به نام «هدایه السبیل و کفایه الدلیل» است، رویدادهای مشاهده قبرستان بقیع در مدینه منوره را گزارش کرده است. در بخشی از این گزارش، به شفا گرفتن پای خود با توسل به ائمه بقیع علیهم السلام اشاره کرده است: «روز جمعه هیجدهم ذی القعده [1292ق]: بعد از طلوع آفتاب به روضه مبارکه مشرف شده از باب جبرئیل که به طرف بقیع است، داخل شدیم. اذن دخول و زیارت حضرت رسول و فاطمه بتول [را] به قاعده ای که در کتاب هدایة السالکین در اعمال بیت الله الحرام مسطور است، بجا آوردم. بعد از باب جبرئیل در آمده، به زیارت ائمه بقیع مشرف شدم. صندوق ائمه اربعه در میان صندوق بزرگ است که عباس عم رسول الله نیز در آن صندوق است. متولی آنجا، در صندوق را باز کرده به میان ضریح رفتم و دور ضریح طواف کردم. میان صندوق و ضریح، کمتر از نیم ذراغ است که به زحمت می توان حرکت کرد بلکه برای آدمهای قطور متعسر است. در کنار مقبره امام حسن(ع) بی اختیار به حالت عجز پای خود را به صندوق دراز کرده، عرض کردم: «یابن رسول الله، یا معدن الجود و السخاء أُنشدک بحق أمک الطاهره الصدیقة، که من از تهران به قصد زیارت آستان جد بزرگوار تو و مادر صدیقه تو درآمدم، پای من به این حالت بُوَد. تو را به حق مادرت قسم می دهد اگر در اجل مهلتی است، پای مرا شفا بده که به وطن مألوف با این پای موف نروم.» آن جمع بر دمع من حسرت می خورند بل بر اشک من رشک می برند و من ضریح را صریح در بغل داشته شفا می طلبیدم. الحمدلله که شفای عاجل عطا فرموده و در حق این ذلیل ترحم نموده، ألم و ورم تا در مدینه بودم تمام شد حرکت بی ادبانه این بنده ذلیل در آن آستان همایون به مغفرت مقرون گردید.» 📚سفرنامه فرهاد میرزا، ص 140 @HOWZAVIAN
🔥حواشی مناظره جنجالی؛ اقتصاد مال خر است؟! ✍️ محمدصادق خرسند، پژوهشگر علوم سیاسی ♨️پس لرزه های مناظره دکتر درخشان و غنی نژاد هنوز ادامه دارد؛ مناظره ای که توانست نظرات زیادی را به خود جلب کرده و عیار واقعی طرفداران اقتصاد سرمایه داری را نشان دهد. ⭕️بخش جنجالی صحبت های دکتر غنی نژاد، اتهام مارکسیستی بودن انقلاب اسلامی و نقش ویژه چپ ها در تدوین راهبردهای اقتصادی جمهوری اسلامی است که مورد انتقاد دکتر درخشان واقع شد. 💢بعد از مناظره، سیل برداشت ها از آن به راه افتاد، اما آنچه بیشتر به چشم آمد، انعکاس نظرات غنی نژاد در زیر سوال بردن راهبردهای اقتصادی امامین انقلاب بود. ⛔️در همین راستا اعتماد آنلاین تحت عنوان بی ارزش شدن پول ملی،کاریکاتوری را با متن نوشته: اقتصاد مال خر است، منتشر کرد. اقتصاد مال خر است، جمله ای است که به نادرستی به امام خمینی (ره) نسبت داده شده است. انتشار این جمله در برهه کنونی، ناخودآگاه اذهان را به یاد صحبت های غنی نژاد در مناظره می اندازد. 🚫جدای از مطلوبیت فضای نقد و لزوم تضارب آرا، گویا موج سواری رسانه‌های اصلاح‌طلب، برای شبهه سازی و اهانت تمامی ندارد. ⁉️هیچ چیز مانند قلم قادر به پاره کردن شریان های فرهنگی یک جامعه نیست و سکوت کر کننده مسئولین انقلابی! نیز نقشی جز تیز کردن این قلم ها نخواهد داشت. @HOWZAVIAN
. ▪️گشته دامانش زیارتگاه قرص آفتاب ▪️سایه از بال و پر روح‌الأمین دارد بقیع هشتم شوال؛ سالروز تخریب حرم مطهّر ائمه مظلوم علیهم‌السلام السَّلامُ عَلَیکمْ أَئِمَّةَ الْهُدی، السَّلامُ عَلَیکمْ أَهْلَ التَّقْوی، السَّلامُ عَلَیکمْ أَیهَا الْحُجَجُ عَلی أَهْلِ الدُّنْیا... @HOWZAVIAN
. 🔶 اندوه شیرین ✍️ علی‌رضا مکتب‌دار اندیشه‌های متحجرانه و نگاه‌های کینه‌توزانه در هشتم شوال سال 1344 هجری قمری همچون اخگری شوم بر خرمن یکی از مقدس‌ترین اماکن مذهبی شیعیان در قبرستان تاریخی بقیع افتاد و مرقد مطهر امامان بزرگوار شیعه را به تلّی از خاک بدل ساخت. البته این نخستین‌بار نبود که دست دشمنان واقعی اسلام از آستین اندیشه‌های واپس‌گرایانه وهابیان بیرون می‌آمد و صحنههای ناگوار وخون‌باری را رقم می‌زد، پیش‌تر، در سال 1220 هجری قمری نیز وهابیان با اتکا به فتوای 15 تن از فقیه‌نمایان متحجر خود، مراقد امامان پاک شیعه و دیگر بقعه‌های این قبرستان تاریخی، مهم و مورد توجه حضرت ختمی مرتبت (ص) را منهدم ساختند. قبرستانی که علاوه بر درآغوش کشیدن بدن‌های پاک چهار تن از امامان بزرگوار شیعه، صحابه و تابعین زیادی را نیز در دل خود جای داده است. زائر بقیع که شوریده‌سر به زیارت می‌رود، ناگزیر باید بغض خود را فروخورد، نفسش را در سینه حبس کند، به چشمه اشکش اجازه جوشیدن ندهد، شرار ناله‌هایش را در تنور دلش بریزد و تکه‌های جگرش را در آن خاکستر کند، بکوشد تا شانه‌های خود را که از شدت اندوه به لرزه درآمده است، از چشمان پر از رشک و حسد دشمنان پوشیده نگاه دارد و همه عشق و مهر خود را در نگاهی غم‌بار خلاصه کند و به پیشگاه امامان خود تقدیم دارد. و چه سخت است که این حجم از خوارداشت نسبت به مرقد و بقاع بهترین بندگان خدا را ببینی و دم فروبندی! چه دشوار است نتوانی عطش عشق خود را با خنکای در آغوش‌گرفتن تربت پاک امامانت فرونشانی! ادامه در «دیباج» @HOWZAVIAN
♨️ آش همان آش است... ✍️ سید محمد مهدی شرف‌الدین 🔶 ده‌هزار نفر با شمشیرهای صیقل‌داده‌شده و اسب‌های تازه‌نفس اطراف شهر را محاصره کرده بودند؛ همه در فکر این بودند که چه کسی را یارای مقابله با احزاب مختلف عرب است؟ عده‌ای از مردم در برابر این سوال به بن‌بست رسیدند؛ آنها از شدت ترس یا از علاقه‌ای که به تحجر پیشین خود داشتند، لباس رزمی همرنگ با دشمن به تن کرده و فتنه خود را آغاز کردند. از نظر آنان کار تاریخ مصرف نظام اسلامی تمام شده و دیر نباشد که نقشه براندازی دشمنان محقق گردد؛ این جماعت آنقدر در این اعتقاد راسخ بودند که دیگر نام مدینه را به کار نبرده و از عنوان قبلی شهر(یثرب) برای خطاب مردم کوچه و بازار استفاده می‌کردند؛ در کنار خراب‌کاری‌های داخلی، گعده‌های رُعب‌آفرینی را در کوی و برزن تشکیل داده و از مردم می‌خواستند تا دست از نظام اسلامی برداشته و فرار کنند. آنها حتی پارا فراتر نهاده و رسول خدا را هم نصیحت به تسلیم یا برگزاری رفراندوم می‌کردند. 🔷 در مقابل اینان اما عده‌ای با تایید اینکه پیش‌بینی وقوع این جنگ را از رسول خدا شنیده‌اند، پیروزی اسلام بر کفر را تصدیق کرده و ساعت‌های شِنی خود را برای لحظه جهاد و شهادت، کوک کردند. 🔶 در این بین خدا و رسولش نیز دست به تقسیم کار جالبی زدند؛ رسول به سراغ فتنه‌گران رفت و همچون پدری مهربان، بعد از موعظه آنان و هشدار نسبت به عواقب ترس و طمع مال دنیا، ضمانت‌نامه عفو عمومی آنها را علیرغم خرابی‌هایی که به وجود آورده بودند، امضا کرد. پروردگار نیز خوبان را از جمع سوا کرده و با آیه معروف من المومنین رجال صدقوا، تصدیق‌کنندگان را به دو دسته به‌هدف‌رسیده و در مسیر هدف، تقسیم کرد. 🔷 1440 سال بعد تاریخ تصمیم گرفت بار دیگر همان آش شور را بار بگذارد تا آدمی را بیازماید؛ از این رو احزابی از دشمنان شرق و غرب را گرد جامعه اسلامی به صف کرد؛ با استفاده از هوش هیجانی، عده‌ای نوجوان و جوان ناپخته را به خیابان فرستاد و عده‌ای ترسو یا طمع‌کار را در مقام تئوریسین براندازی نشاند تا بتواند کار نظام اسلامی را در نظر مردم جامعه تمام‌شده روایت نماید. تاریخ حتی بعد از عدم موفقیت اینان، همان پیشنهاد نخ‌نماشده رفراندوم را نیز بار دیگر به آنان آموزش داد تا بلکه بتوانند از این طریق جامعه را به تسلیم در برابر دشمنان متکثر جامعه اسلامی بکشانند. در این بین باز هم رهبر جامعه چاره‌ای جز افشاسازی مکر فتنه‌گران و موعظه و عفو جوانان نداشته و خدای متعال نیز چاره‌ای جز تسکین قلوب مومنین و افزایش ایمان آنان نخواهد داشت. ❇️ برگرفته از سخنرانی استاد نجف لک‌زایی در محفل «رفراندوم، از مطالبه تا واقعیت» @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
🔴 حجاب و امر سیاسی ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه قم 🔻شنیدم یکی از مدرسان فقه چنین توصیه فرموده‌اند: «مسأله بی‌حجابی را سیاسی نکنیم... به نظر من، مسأله را باید خدایی شرعی کرد و از پتانسیل آیات قرآن، و کلمات و رفتار معصومان(ع) استفاده کرد.» 🔻این بنده خدا گویا توجه نکرده‌اند که: اولاً، مسأله حجاب و بی‌حجابی اساساً مسأله‌ای سیاسی، مدنی و اجتماعی است. نمایش اجتماعی تعهد یا بی‌تعهدی به «ارزش‌های اجتماعی اسلام» است. ثانیاً، پیش‌فرض غلط این سخن آن است که مسأله سیاسی نمی‌تواند، خدایی و شرعی باشد! آیا چنین سخنی غیر از پذیرش است. ثالثا، لازمه آشکار این سخن آن است که در مسائل سیاسی نمی‌توان از «پتانسیل آیات و کلمات و رفتار معصومین استفاده کرد»! آیا این چیزی جز پذیرش جدایی دین از سیاست است؟! رابعاً مگر تاکنون و هم‌اکنون نیز از «پتانسیل آیات و روایات» استفاده نشده یا کم استفاده شده است؟ و خامسا، بسم الله! این گوی و این میدان. از این پتانسیل استفاده کنید و چگونگی استفاده از آن را عملاً نیز به دیگران یاد دهید. @HOWZAVIAN
. 🌹بدرقه‌ی باشکوه شهید آیت الله سلیمانی در قم @HOWZAVIAN
رفت و با خون خودش باز به ما ثابت کرد وطنم پر شده از نام سلیمانی‌ها @shaeranehowzavi
🗂 ✅ مروری بر مطالب برگزیده اندیشمندان و پژوهشگران در هفته گذشته: 🔻هیچ تفاوتی بین زن و مرد در رسیدن به کمال وجود ندارد| آیت الله جوادی آملی 📎لینک مطلب 🔻اگر نهی از منکر عده‌ای را روی دنده لج بیندازد، دیگر نهی از منکر نداریم| ابوالقاسم علیدوست 📎لینک مطلب 🔻مگر میشود با فضای مجازی سر و کار داشت و طهارت ذهن را حفظ کرد؟| سید یدالله یزدان پناه 📎لینک مطلب 🔻رفراندوم؛ از مطالبه اپوزیسیون تا واقعیت|نجف لک زایی 📎لینک مطلب 🔻 لزوم توجه به پیوست فرهنگی و اجتماعی در معماری کشور| عبدالحسین خسروپناه 📎لینک مطلب 🔻عربده‌ی نفسانیّت در خیابان | مهدی جمشیدی 📎لینک مطلب 🔻قیمت واقعی دلار چقدر باید باشد؟ | سیدیاسر جبرائیلی 📎لینک مطلب 🔻از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز»| احمدحسین شریفی 📎لینک مطلب 🔻نقد دیدگاه منکران افول آمریکا در قم |محمدرضا باقرزاده 📎لینک مطلب 🔻رشد فزآینده دین‌داری در جامعه ایران|حمید پارسانیا 📎لینک مطلب 🔻قرائت غلط از اخلاق به دین‌گریزی می‌انجامد|رضا برنجکار 📎لینک مطلب 🔻صدای پای زندگی دیگر| علی مهدیان 📎لینک مطلب 🔻معیارهای طبقه‌بندی کارکردی فیلم‌ها| رفیع الدین اسماعیلی 📎لینک مطلب 🔻پیرامون مناظره دو اقتصاد دان | داود مهدوی زادگان 📎لینک مطلب 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | بله | ویراستی | اینستاگرام | تلگرام @HOWZAVIAN
🌹 خون ✍️ علی مهدیان 🔹خودم را میگویم و همه مان را. خون یک عالم مظلومانه ریخت، متوجه شدیم اصلا؟ این چندمین خون بیگناه است؟ طلبه همدانی بیگناه جلوی در مدرسه! طلبه‌های جهادی مظلوم در حرم امام هشتم! طلبه ای مظلوم در کرج، طلبه ای یک لا قبا در مترو! این غیر از خون آرمان عزیز و روح الله مظلوم و چندین شهید حزب اللهی بود که جلوی چشممان پرپر شدند. این غیر از چادر کشیدن از سر «فاطمه» های مظلوم و یتیم شهر ما بود جلوی چشممان. این غیر از هتک حرمت علنی شریعت در کوی و برزن این شهر های پر از خانواده شهید است. این غیر از بمباران توهین و هتک مقدسات در «مملکت طاغوتی مجازی» است. خفه شده ایم؟ کور شده ایم؟ باز نمیکنیم چشمانمان را! 🔹نهادهای امنیتی آچ مز شده اند چرا؟ چون بحث ربط آشکار به گروهکهای تروریستی شناخته شده ندارد. ربط آشکار امنیتی به مزدوران آمریکا و اسراییل ندارد. این خونی است که دفاع از او کار مسوولین فرهنگ و اندیشه این کشور بود. بیش از ده سال بود که خود مسوولین فرهنگی درگیر ترویج «بیست سی» بودند و باید همه را رها میکردیم و غضنفرهای فرهنگی را جمع میکردیم. بیش از ده سال است که به تعبیر رهبری فرماندهی فرهنگی کشور مختل شده بود و باید آتش به اختیار عمل میکردیم. بیش از ده سال بود که حتی نیروهای انقلابی ما مانند «مرغ نجاستخوار» عادت کرده بودند به تنفس در زمین بازی مجازی تحت حکومت طاغوت و با جمع کردن آن مخالفت میکردند و میکنند. 🔹حالا داریم چه میکنیم؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی! آقای حوزه علمیه! سازمان تبلیغات اسلامی! وزارت فرهنگ و ارشاد! مبلغین! مراجع! طلاب! فرهنگیان! انقلابیان! آی منتسبین به فرهنگ! چند خون پاک دیگر به زمین بریزد تا تفاوت میز کار و تریبون را یاد بگیریم؟ 🔹 برای فضای مجازی بی در و‌ پیکر تحت حکمرانی کفر طرحی داریم؟ برای سریالهای خانگی که مثل فاضلاب در خانه های مردم جاری شده کاری میخواهیم بکنیم؟ برای برهنگی وارداتی طرحی داریم؟ برای آنکه دوباره نیروی انتظامی در ماجرای برهنگی، تنها و بی حامی نشود و به تبع امنیت کشور ضربه نخورد و خون مردم بیگناه زمین نریزد فکری کرده ایم؟ 🔹گیجی صحنه را میبینیم؟ طلبه هایی که نمیدانند یقه چه کسی را بگیرند. دانشجوهایی که ظلم را گردن رهبری میاندازند و با شعارهای انقلاب بلندگوی نسل غربگرای دشمن پرست شده اند. خانواده های شهدایی که با خون دل صحنه را نگاه میکنند، هیاتهایی که جز دهه گیری و سینه زنی کاری بلد نیستند. صحنه بلبشوی اجتماعی فرهنگی را میبینیم؟ آقا خواهشا بنا نیست صلای «جهاد تبیین» و نبرد امیدآفرینی را لبیک بگوییم؟ 🔹راستی از «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» چه خبر؟ دست روی دست گذاشتن ما باعث نمیشود دشمن هم دست روی دست بگذارد. پاسخ خون عالم شهید را من و شما باید بدهیم. چرا ریخته شد؟ به کدامین گناه؟ 🔹خدایا چنان جوششی به این خون بیگناه بده که همه ما را بیدار کند. وادار به تعقل و حرکت کند. خدایا این خون پاک و مظلوم «دو قطبی» نخواهد ساخت اما مدد کن که «بیداری» بیافریند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻روایت انقلابی از حکمرانی اجتماعی ✍️ مهدی جمشیدی ۱. دوگانۀ «جامعۀ اکثری/ جامعۀ اقلّی». دولت اسلامی با وجود همۀ عظمت و اهمّیّتی که دارد نباید جامعه در خود هضم کند و نگاه انقباضی به آن داشته باشد، بلکه باید خود را همچون زمینه‌ای ساختاری و رسمی برای گشودگی جامعه قلمداد کند. به بیان دیگر، دولت باید بسترساز ظهور و تحقّق امکان‌های نهفتۀ جامعه باشد، نه این‌که جایگزین جامعه شود و آن را کوچک و ناچیز کند. جامعه باید اکثری باشد و دولت نیز اقلّی. ۲. دوگانۀ «حلقۀ میانی/ توده». مقصود از جامعۀ در این الگو، فقط تودۀ بی‌شکل مردم نیست، بلکه جامعۀ اسلامی دارای نیروهای اجتماعیِ «فعّال» و «ساختاریافته» نیز هستند که در فضای میان مردم و دولت قرار دارند و نقس میانجی و واسطه را ایفا می‌کنند. این نیروها، هم در پی راهبری عمومی و بسیج اجتماعی هستند و هم نسبت به دولت، نقش عقل منفصل را بر عهده دارند. ۳. دوگانۀ «هدایت/ رهاشدگی». دولت اسلامی برخلاف دولت سکولار، وظایف خویش را نسبت به جامعه، در استقرار امنیت و آزادی و رفاه خلاصه نمی‌کند، بلکه فراتر از اینها، به دنبال فراهم‌سازی زمینه برای «تکامل معنوی جامعه» است و می‌خواهد مادّیّات را به خدمت معنویّات بگمارد. ۴. دوگانۀ «تکثّر/ انحصار». روشن است که در جامعه، طبقه‌های مختلفی از مردم حضور دارند ولی جامعۀ اسلامی، این تفاوت را به جامعه‌های دیگر دارد که در آن اکثریّت افراد جامعه، معتقد به ارزش‌های اسلامی هستند. در این حال، کسانی که به هر دلیلی به این ارزش‌ها باور یا التزام ندارند، باید در عرصۀ عمومی، رفتارهایی که این نقص را نمایان می‌کند نداشته باشند و همچنین نمی‌توانند توقع داشته باشند که حاکمیّت، ارزش‌های هویّتی آنها را نیز پوشش دهد و به رسمیّت بشناسد. ۵. دوگانۀ «اخلاق/ قانون». در مقام هدایت جامعه، به‌کارگیری روش‌های نرم و فرهنگی که بر اخلاق و تربیت مبتنی هستند، تقدّم دارند و حاکمیّت باید بکوشد از طریق سازوکار درونی‌سازی، ارزش‌ها را در جامعه بسط بدهد. ازاین‌رو، اخلاق بر قانون ترجیح دارد و قانونی در جایی ظهور دارد که وجدان اخلاقی و دینی فرد، قدرت مهار او را ندارد. ۶. دوگانۀ «عقلانیّت/ احساس». جامعۀ دینی، هر چند بر شور و حرارت دینی تأکید دارد و عواطف دینی در آن، حماسه‌ساز هستند، امّا بیش از هر چیز باید «جامعۀ عقلانی» باشد. ارزش‌های دینی، دلالت‌های احساسی نیز دارند، امّا مهم این است که از نظر منطقی و عقلانی، اثبات‌پذیر هستند. چنانچه جامعه بر مدار عقلانیّت حرکت کند، دیگر دچار تلاطم‌ها و نوسان‌های برخاسته از احساس و شور نمی‌شود و حرکتش فراز و فرود نخواهد داشت. ۷. دوگانۀ «عرصۀ عمومی/ عرصۀ خصوصی». دولت اسلامی حقّ ندارد به حریم خصوصی وارد نشود، امّا باید جامعه را به گونه‌ای صورت‌بندی کند که فساد در آن، «اقلّی» و «زیرزمینی» باشد؛ یعنی از یک سو، «جریان غالب» در جامعه، خیر و صلاح باشد نه شر و فساد، و از سوی دیگر، کسی جرأت «تجاهر» به فسق و فجور نداشته باشد. پس تمام الزام‌ها و ایجاب‌های حاکمیّتی، منحصر به عرصۀ عمومی هستند و انتخاب‌های عرصۀ خصوصی به خود فرد واگذار شده است. ۸. دوگانۀ «تفرّد/ ترابط». جامعۀ اسلامی از انسجام درونیِ بسیار بالایی برخودار است و چسبندگی آن نیز بر مدار دین است. در این جامعه، افراد در قالب نسبت‌های مختلف، در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و «پیوندهای متعدّد» و «تعامل‌های مستحکم» دارند و حالت انفراد پدید نمی‌آید. خود دین، سازوکارهای مختلفی را برای این پیوستگی‌ها و ارتباط‌ها طراحی کرده است و حاکمیّت نیز می‌کوشد این اتّصال‌ها را هرچه بیشتر تقویّت نماید. ۹. دوگانۀ خویش‌تنظمی/ رعیّت‌مآبی. پیش از نقش‌های سیاستی و نظارتی حاکمیّت، این خود جامعۀ اسلامی است که بر اساس منطق هویّتی‌اش، خودش را بازآفرینی و بازسازی می‌کند و اجازه نمی‌دهد هویّت و ارزش‌هایش از دست برود. جامعۀ اسلامی، معطّل و در انتظار مداخلۀ حاکمیّتی نیست، بلکه خودش نیز «احساس مسئولیّت» دارد و می‌کوشد نسبت به وضع درونی‌اش، «کنشگری مستقل» و «فاعلیّت مستقیم» داشته باشد. ۱۰. دوگانۀ «استقلال/ استعمار». بر اساس قاعده‌های قرآنی «نفی سبیل» و «نفی ولایت جامعۀ غیراسلامی بر جامعۀ اسلامی»، جامعۀ اسلامی نباید به گونه‌ای به جوامع دیگر ارتباط داشته باشد که حاصلش، برچیده‌شدن یا حتّی رقیق‌شدن «استقلال جامعۀ اسلامی» باشد. پس سخن دربارۀ «خویش‌بسندگی» و «جزیره‌ای‌شدن» جامعۀ اسلامی نیست، بلکه باید در عین برقراری ارتباط برای استفاده ار فرصت‌ها و ظرفیّت‌های جوامع دیگر، «تمایز» و «تشخّص جامعۀ اسلامی» نیز از دست نرود. 🔗 متن کامل در این صفحه @HOWZAVIAN
📗کتاب نظام اقتصادی در اسلام(مباحث کاربردی) 🖌نوشته دکتر سید محمد حسینی بهشتی 📚 شما را به 👈 دعوت می‌کنیم @HOWZAVIAN
🔸همسران طلاب ✍️ مجید ابطحی 🔹زن در طول تاریخ فارغ از تأثیر و نقش منحصر به فرد خود، به عنوان و برای مرد داشته و به این صورت نیز ایفای نقش کرده است. از جمله‌ی این نقش‌ها، همسربودن برای مردانی ست با یا بهتر بگویم خاص؛ ماموریتی مانند با حساسیت‌های مخصوص خودش! 🔹شهادت یک عالم خدوم یا سوء قصد به جان یک روحانی دیگر در عین اینکه جانسوز و دردناک است، عجیب نیست؛ چرا که تاریخ پر است از شهادت مردان خدا و سوء قصد به جان اولیای الهی و استهزای انبیا و... اما این تحلیلِ منِ طلبه است که با نگاهی به گذشته ی جبهه ی حق و کنونی این جبهه که سرشار از پویایی و امید است، از دست دادن این و اهانت به این را طبیعتِ مبارزه می‌دانم، آیا همسران طلاب هم همین نگاه و تحلیل را دارند یا با شنیدن هر خبری نگرانی‌ها و دغدغه‌هایشان بیش‌تر می‌شود؟ 🔹ناگفته پیداست مردم به دین و عالمان دینی در این برهه از تاریخ هزاران برابر بیش تر از گذشته است و اتفاقا همین باعث شده دشمن در جنگ رسانه ای خود اینگونه القا کند که مردم اقبالی به روحانیت ندارند! 🔹از زوایای مختلف می توان به اتفافات این روزها نگاه کرد؛ اینکه جنگ رسانه ای دشمن چقدر موفق بوده که با به هم زدن نظام محاسباتی، کسی را به جسارت یا حتی قتل یک می‌کشاند... اینکه ظلم یا خیانت مسئول خصوصا اگر ۸ سال مسئولیت داشته و هم باشد چقدر نقش دارد و افراد کوتاه بین را به این اشتباه می‌اندازد که این قشر مقصر مشکلات جامعه است... اما فارغ از این تحلیل‌ها آنچه جای تامل دارد آسیبی است ذهنی و روانی که به همسران طلاب وارد می‌شود! همسرانی که جز همراهیِ سربازان امام زمان عج جرمی ندارند! همسرانی صبور، وقور، قانع و همسرانی همراه! @HOWZAVIAN