eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
478 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از خبرگزاری رسا
🔸نامه حوزه علمیه به حضرات آیات و حفظهما الله 🔹بسم الله الرحمن الرحیم «و أَطيعوا الله و رسوله و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم واصبروا ان الله مع الصابرین» 🔹 حضرات آیات یزدی و آملی لاریجانی، طلاب حوزه علمیه با توجه به شرایط بوجود آمده و سوء استفاده از آن، مطالبی را محضرتان عرض خواهند کرد: 1️⃣ سزاوار نیست مباحثات طلبگی حضراتی چون شما که استوانه‌های نظام هستید به عرصه جامعه کشیده شود؛ چراکه همانگونه که شاهد هستیم عواقب آن دامن‌گیر ، ، و خواهد شد. 2️⃣ مباحثات طلبگی همیشه بر محور استدلال استوار بوده است؛ نه تخریب و تضعیف و تقبیح طرف مقابل. 3️⃣ با توجه به پیش رو بودن انتخابات (مجلس و سپس ریاست جمهوری) و تمام تلاش ضد انقلاب برای و هدم ، اصلا به صلاح نیست که اختلافات و منازعات به متن جامعه رسوخ نماید. 🔻حضرت آیت‌الله یزدی: 🔹شما از دیرباز از دنیا و تعلقات دنیوی گذشتید و در شهر و روستا، در تبعید و ناخوشی و در همه احوال، یار صدیق و با وفای بودید و تا آخر هم امام امت به شما ارادت داشت. اما چند نکته‌ای هم محضر شما شایان ذکر است: 1️⃣ شایسته بود در مورد نامه‌ای که از اساس تکذیب شده، بیشتر فحص و تحقیق می‌کردید. 2️⃣ شایسته است لحن تعابیر و انتقادات خود را با کمال سعه صدر بیان دارید؛ تا مبادا گرگهایی که دندان تیز کرده‌اند برای نظام، از بیانات شما، خوراک خود را برگیرند. 3️⃣ متن بیانیه مبنی بر سندیت نداشتن استنادات غیر رسمی و منتسب به حضرتعالی، کافی نبود؛ لذا شایسته بود مطالب منتشر شده که حاوی شیطنت‌های رسانه‌ای بود، قویا تکذیب شود تا دیگر شاهد مسمومیت و تشنج فضای فعلی نباشیم. 🔻واما آیت الله آملی لاریجانی: 🔹شما در زمره علمای انقلابی و متعلق به بیت گرانقدری هستید؛ اما نکاتی شایان ذکر است: 1️⃣ با توجه به اینکه روز گذشته دفتر جامعه مدرسین سخنان منتشر شده و منتسب به آیت‌الله یزدی را فاقد سندیت دانست، توقع می‌رفت حضرتعالی سعه صدر بیشتری نشان دهید و نه تنها مراعات شرایط را بنمایید؛ بلکه احترام بزرگتری آیت‌الله یزدی را همچنان نگه دارید. 2️⃣ اگر با شخص آیت‌الله یزدی و یا سخنان ایشان مسأله دارید، چرا پای ارکان نظام و انقلاب باید به میان آید؟! در سخنان حضرتعالی -که البته شاید از روی تعجیل و ناراحتی بوده- اتهامات غیر مستند نبود؟! سخن از و لطایف الحیل گرفتن آنجا، سخن از برنامه‌‌ریزی‌های صداوسیما و نهادهای دیگر، اتهامات اثبات نشده درباره برخی مسؤولین و ...؛ از شما که یک دهه بر مسند قضا تکیه داشتید، برخوردی اصولی‌تر و دقیق‌تر توقع می‌رود. 3️⃣ قبول کنید نمی‌توان از طرفی وکیل متولی یک مدرسه علمیه بود و از طرف دیگر، همه بار مسؤولیت ساخت و ساز آن را و اینکه اشرافی هست یا خیر را از خود مبرا دانست. هرچند ای کاش خیلی پیشتر از این و با آرامش خاطر همین توضیحات را به جامعه طلاب می‌رساندید. همین مورد هم می‌رساند که حضرتعالی باید تعامل بیشتر و بهتری با رسانه‌ها، طلاب و مردم داشته باشید. 4️⃣ خوب می‌دانید که استعمار چه تلاش گسترده‌ای برای حذف آیت‌الله یزدی از خبرگان نمود، جا داشت با تأنی بیشتری وارد میدان می‌شدید؛ تا مبادا خوراک ضد انقلاب فراهم شود. 5️⃣ حتی اگر انتقادات شما به شخص آیت‌الله یزدی وارد باشد، نباید لبه تیز نقد، جایگاه مقدس جامعه مدرسین را هدف قرار دهد. امروز که عده‌ای با سودای مرجعیت، دنبال تحقق اهداف خود هستند، چه نهادی غیر از جامعه مدرسین، توان مقابله و دفع که امام امت در سال پایانی عمر خود اشاره کرد را دارد؟! ایشان فرمودند: «إن‌شاءالله در بین جامعه مدرسین و طلاب انقلابی اختلافی نیست، اگر باشد بر سر چیست؟ بر سر اصول یا بر سر سلیقه‌ها؟ و آیا ایادی استکبار، روحانی‌نماهایی را که تا حدمرجعیت تقویت نموده است، فرد دیگری را بر حوزه‌ها حاکم نمی‌کنند؟» ♨️در آخر از هردو عالم انقلابی درخواست می‌شود با انتشار بیانیه‌ای مشترک به همه مخاصمات پایان داده و نشان دهند که خوشحالی فعلی ضد انقلاب چیزی جز یک خواب زودگذر نبوده و ارکان جمهوری اسلامی از بن، مستحکم و بی خدشه است؛ کما اینکه مسؤولین آن نیز متعهد به اسلام و انقلاب هستند. لذا در این عرصه مجالی برای جولان خناسان و وطن فروشان ضد انقلاب نیست. همچنین به جد باید با منتشر کننده سخنان آیت‌الله یزدی برخورد قضایی شود؛ تا دیگری جرأت نکند با اعتبار و آبروی نظام بازی کند. 🆔 @rasanews_agency
#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا _______________________🍃 #یادداشت | مبادا مردم را ناامید کنیم 🔴بسیاری از تحلیل‌ها درباره نامه یکی از شخصیت‌های سرشناس نظام، رنگ و بویی سیاسی دارد و برخی در این میان از آب گل آلود برای حزب خود ماهی می‌گیرند. 🔵در این روز‌ها نامه‌ی یکی از شخصیت‌های ارزشمند حوزوی به یکی از ریش سفیدان انقلاب و حوزه بسیار خبرساز شده است. پیرو آن، در فضای مجازی نیز بازار تحلیل‌ها و مباحثه‌ها داغ شده است. 🔵این که یک مسئول به شبهات دیگران در مورد خودش پاسخ دهد، کاملا درست و شایسته است. این که بخواهد از حق و آبرویش دفاع کند نیز بسیار پسندیده است. اما این که بخواهد خارج از جاده‌ی انصاف از خویش دفاع کند و به نوعی مقابله به مثل کند، این همان چیزی است که توجیهی برای آن وجود ندارد. این‌ها چیز‌هایی است که ما طلبه‌ها در منابر به مردم عادی توصیه می‌کنیم. 🔵در هر حال مردم به طور مستقیم از حوزه و روحانیت انتظار انذار و تبشیر دارند. حوزه علمیه حدود هزار سال است که مرجع علمی و اخلاقی شیعیان قرار گرفته است. علمای حوزه در طول تاریخ با سختی‌های طاقت فرسا، از اخلاق و دیانت مردم مراقبت کرده اند. مبادا که این سرمایه‌ی هزار ساله را در معرض خطر قرار دهیم و و موجب کاهش اعتماد مردم شویم که در این صورت مصداق "هر چه بگندد نمکش می‌زنند" می‌شویم. ✍ علی خردمردی #مرجعیت #روحانیت #حوزه #حوزه_علمیه #مرجع_سازی #آملی_لاریجانی #آیت_الله_یزدی 🌐rasanews.ir/002ajI 🆔 @rasanews_agency
_______________🍃 | "خود اصل‌ پنداری" آفتی که مدیران نظام را تهدید می‌کند 🔴 دو عاملِ "خود اصل‌پنداری" برخی مسئولان و "جنگ روانی رسانه‌های نفوذی دشمن" از دلایل عمده ایجاد فضای بی اعتمادی به نظام مقدس اسلامی است. 🔵 مناصب حکومتی در جمهوری‌ اسلامی نیازمند کسب فضایل اخلاقی و انسانی است. عبورِ از خود و تعصب نسبت به دین خدا، از بارزترین صفات اولیای الهی و علمای راستین تشیع بوده‌است. در سیره رسول‌ خدا(ص) می‌خوانیم که حضرت هرگز برای خود خشمگین نشدند و علی(ع) بزرگ شاگردِ مکتب نبی مکرم اسلام(ص) در نبرد با عمروبن عبدود این کمال اخلاقی را به تمامی به نمایش گذاشت. 🔵 توقع به حق مردم از شخصی که منصوب رهبر انقلاب‌ اسلامی یا منتخب ملت ایران در دولت و مجلس است، گذشتنِ از خود و دفاع بی امان از خط امام، دین خدا و انقلاب‌ اسلامی است. مردم هوشمند ایران با مرور مواضع ده سال اخیر یک مسئول سیاسی، از خود خواهند پرسید، یک مسئول در حکومت‌اسلامی چرا فقط زمانی که پیکان انتقادات به سمت خودش یا مجموعه تحت مدیریتش است، برآشفته می‌شود. آیا افراد باید خرج نظام شوند یا نظام خرج افراد؟ 🔵 البته تا کنون در پس هر اتفاق ریز و درشتی در حوزه، رسواشدن هرچه بیشتر خناسان نفوذی را شاهد بوده ایم که این رسوایی نمی تواند بهانه ای بر بی احتیاطی برخی بزرگان و رسانه های خودی در اعلام مواضع شتابزده باشد. ✍محمدصادق ناطقی 🌐 rasanews.ir/002atB 🆔 @rasanews_agency
#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا _______________________🍃 #یادداشت | واقعیتی به نام "انتظار مردم از روحانیت" 🔴 در بخش‌های زیادی از فقه و اصول احاله به عرف به چشم می خورد. در واقع اجتهاد یعنی همان تطبیق حکم الهی با شرایط و نیاز‌های زمان و مکان. 🔵 بسیاری از طلاب در طول سال در مسجد یا نهادی خاص فعالیتی ندارند و تعداد کمی هستند که در طول سال همواره منبر و تریبون در دست دارند. ایام تبلیغی خاصی وجود دارد که فرصت رویارویی مستقیم با مردم برای همگان فراهم می شود از جمله ماه مبارک رمضان و ایام محرم و ایام شهادت حضرت زهرا(س). 🔵 با همه این وجود اگر نگاهی مقایسه‌ای بین روحانیت و سایر اقشار و گروه‌های خاص داشته باشیم، می‌بینیم فرصت‌های تبلیغی فضای مساعدی را برای روحانیت به وجود آورده تا از خطر دور شدن از بدنه جامعه رها شوند. فضایی که در اختیار هیچ دسته و گروه دیگری وجود ندارد. با این توضیح می توان ادعا کرد روحانیت مردمی‌ترین نهاد در بین همتایان خود است. 🔵 بسیاری نیز مشکل دور شدن از مردم را از آنجا می دانند که تشکل‌های مختلف توان پاسخگویی به همه‌ی نسل‌ها را ندارند و نمی‌توانند با نسل‌های جدید‌تر ارتباط برقرار کنند. روحانیت امروزه یک طیف گسترده‌ای از طلاب نوجوان تا مسن‌ترین افراد هستند. همه‌ی نسل‌ها در بین روحانیت دارای نماینده بوده و از این ناحیه مشکلی برای ارتباط روحانیت با جامعه وجود ندارد. ✍ مهدی خدایی #نهاد_روحانیت #روحانیت #منبر #منبر_و_خطابه #ارتباط_با_مردم #استاد_پناهیان 🌐rasanews.ir/002bWP 🆔 @rasanews_agency
💠پرتاب‌شدگیِ روحانیت 🔹حاشیه ای بر انتخاب یک طلبه معمم به عنوان رئیس هیأت بیلیارد، بولینگ و بوکس خراسان رضوی ✍محسن‌حسام مظاهری 🔸۱. در خبرها آمده بود «یک روحانی جوان به ریاست هیئت بولینگ، بیلیارد و بولس خراسان رضوی» انتخاب شده است. چنین خبری اگر چند دهه پیشتر منتشر می‌شد، امکان نداشت کسی باور کند. الان ولی این خبر و موارد مشابه‌اش را لابه‌لای اخبار می‌خوانیم و می‌گذریم و نهایتاً پوزخندی می‌زنیم. 🔸۲. یکی از ویژگی‌های روحانیت در زمانه‌ی ما، «پرتاب‌شدگی» است؛ پرتاب‌شدگی به بیرون از جایگاه تاریخی و هویتی خود. تا پیش از انقلاب، روحانیون نوعاً پذیرای نقش‌هایی بودند که فلسفه‌ی وجودی روحانیت در همه‌ی ادیان یعنی تبلیغ و ترویج دین اقتضا می‌کرد. به جز معدود موارد استثنا، بدنه‌ی روحانیون، پس از اتمام تحصیل علوم حوزوی یا به‌موازات آن، واعظ می‌شدند یا امام جماعت یا نویسنده و مدرس دینی. پایگاه اصلی روحانیت، بعد از حوزه، مسجد و منبر بود. 🔸۳. با تشکیل حکومت دینی، بسیاری از همان وعاظ و ائمه جماعات قبلی شدند مسئولان اجرایی کشور و از بالای منبر یا داخل محراب منتقل شدند به پشت میز ریاست و قضاوت و مدیریت. با شکل‌گیری بوروکراسی مذهبی، نقش‌های جدید تکثیر شدند و فرصت‌های شغلی تازه‌ای برای روحانیون به‌وجود آمد. حکومت دینی پروژه‌های متنوعی داشت و چه کسانی بهتر از روحانیون (که در گفتار رسمی «سرباز نظام» محسوب می‌شوند) برای کارگزاری و پیگیری این پروژه‌ها؟ به‌تدریج روحانیت از معنا و تعریف سنتی و ضیق خود منفصل شده و پذیرای هویت تازه‌ای ‌شد و دامنه‌ی تکثر نقش‌های جدید تا آنجا ادامه یافت که بسیاری از روحانیون بیرون از نقش‌های کلاسیک و اصلی صنفی‌شان، و در نقش‌هایی قرار گرفتند که منطقاً جزو شئون روحانیت محسوب نمی‌شود. 🔸۴. در زمانه‌ی ما روحانیون (یا دقیق‌تر بگویم: معممین) همه‌جا هستند جز آن‌جایی که باید باشند و همه کاری می‌کنند جز کاری که ازیشان انتظار می‌رود. از انواع مناصب سیاسی و اجرایی گرفته تا مدیریت‌ سازمان‌های فرهنگی و اقتصادی و تدریس علوم غیردینی و حتی علوم غربی در دانشگاه‌ها و مشاوره روان‌شناسی و طبابت و درمان و نقد فیلم و حتی مجری‌گری تلویزیون همه جا معممین حضور دارند. و این درحالی است که به گفته مسئولان ذیربط بیش از نیمی از مساجد کشور امام‌جماعت ندارند! (لینک پایین 👇) در همین تهران، خصوصاً اگر برای نماز ظهر به مسجد بروید، در بسیاری از مساجد خواهید دید که یا نمازگزاران فرادا نمازشان را می‌خوانند یا یکی از معمرین و کسبه‌ی معتمد محل عبا روی دوشش ‌انداخته و خلق‌الله پشت سرش قامت بسته‌اند. مشابه همین اتفاق سال‌هاست در مجالس مذهبی و هیئت‌ها افتاده است: کمبود وعاظ حرفه‌ای و تمام‌وقت و بی‌رغبتی طلاب و فضلای نخبه‌ی حوزه به منبررفتن، در کنار عوامل دیگر، سبب شده است محوریت میدان تبلیغ دین به دست مداحان بیفتد و خلأ روحانیون را هم آن‌ها پر کنند. ناگفته پیداست که این جابه‌جایی نقش، سرمنشأ چه آفات و آسیب‌هایی در فرهنگ دینی شده است. این معنای همان پرتاب‌شدگی است؛ این‌که روحانیون از متن و میدان اصلی خود (مسجد و منبر) به بیرون پرتاب شده‌اند. 🔸۵. با این ‌اوصاف برخلاف آنچه تصور می‌شود در حکومت دینی، قدرت نهاد روحانیت افزون‌تر نشده است. شاید روحانیت پساانقلابی ثروتمندتر شده باشد، شاید از حیث مالکیت ساختمان و بنا و میز و منصب بسیار برخوردارتر شده باشد، شاید حضورش در عرصه‌ی عمومی بیشتر شده و از فرصت‌های شغلی متنوع‌تر و با پرستیژ بالاتری منتفع شده باشد، شاید ازنظر امکانات سخت‌افزاری و نفوذ در ساختار قدرت سیاسی رسمی رشد بی‌سابقه‌ای کرده باشد، اما هیچکدام اینها به‌معنای آن نیست که قدرت و نفوذ و منزلت اجتماعی‌اش هم افزایش یافته است. 🔸۶. حکایت روحانیت پساانقلابی، حکایت کسی است که خانه‌ی پدری‌اش را رها کرده است، به طمع تصرف خانه‌های دیگر. غافل از آنکه خانه‌ی پدری‌اش را دیگران تصاحب کرده‌اند و در خانه‌های دیگر هم او آخرش یک "بیگانه" است برای اهالی. کانال دین و فرهنگ .................. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
✴️ خدشه به وجاهت روحانیت، جرم انگاری شود ✍ احمد اولیایی حوزه و روحانیت در جامعه اسلامی سال هاست به عنوان یک نهاد علمی-دینی نه تنها کنش های نظری بلکه در ساحت عمل نیز خدمات عمده ای به جامعه داشته است. از هزاران سال پیش از این تا انقلاب مشروطه و سپس انقلاب اسلامی و در ادامه جمهوری اسلامی، حوزه و روحانیت صادقانه، مخلصانه و مجدانه همه توان خود را برای پیشبرد اهداف متعالی اسلام به کار گرفته است. هزاران روحانی از روستاهای دور افتاده گرفته تا پست های کلیدی نظام، چه در مقام مبلغ و چه در مقام مسئول، مشغول به خدمت اند و انشاء الله تلاش وافر خود را دریغ نکرده اند. اما در همین اثنا، روحانیونی پیدا می شوند که فارغ از اینکه جرم سیاسی، اقتصادی یا نظامی یا ... آن ها اثبات شود یا نه، به وجاهت روحانیت خدشه وارد می کنند. آن ها، چه یک منبری باشند و چه یک قاضی، نباید به مانند یک شهروند عادی محاکمه شوند. حتی اگر تمام اتهام ها منجر به برائت شود، چه کسی تاوان خدشه ها و افولی که شأن و جایگاه روحانیت دچار آن ها می شود، را می دهد؟! آیا صدمه زدن به وجاهت ذهنی حوزه و روحانیت نزد مردم جرم نیست؟! یک روحانی هر چند یک انسان است و ممکن الخطا، اما باید بداند که دو شأنیت دارد؛ یکی به عنوان همشهری عادی با نام و مشخصات شناسنامه ای اش، و دیگری به عنوان «روحانی» که مقتضیات خاص خود را به همراه دارد. اگر همه مردم باید پاسخگوی اعمال خویش باشند، او باید پاسخ پیامدهای غیر عامدانه و تسلسل واری که فعل او برای حوزه به همراه داشته است را نیز بدهد. لذا بنظر می رسد «خدشه به وجاهت روحانیت» باید جرم انگاری شود. این، یک پیشنهاد برای تقویت عدالت قضایی نیست، بلکه این جرم انگاری می تواند عدالت فرهنگی را در جامعه بسط دهد. آنجا که «برداشت ها»، «شناخت ها»، «تصورات» و «دریافت ها» ی مردم موضوع توزیع قرار می گیرند. ما اگر نسبت به توزیع ثروت در اقتصاد، توزیع قدرت در سیاست، توزیع حقوق در قضاوت مسئولیم، این مسئولیت در توزیع آگاهی و شناخت در فرهنگ بسی مهم تر و ضروری تر است به خصوص زمانی که این شناخت مربوط به شناخت جایگاه حوزه و روحانیت باشد. https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔴 بازی گزنده با مفهوم «آیت الله» / سرنوشت سه‌گانه روحانیت، انقلاب اسلامی، دینداری ✍ علی اسفندیار جامعه ما بی تردید با برخی اصطلاحات قرآنی و دینی آشناست، لااقل برخی واژه‌های پرکاربرد همچون نماز، عدالت، امت، امر به معروف و نهی از منکر و مستضعفین به گوش ما رسیده است، همچنین واژه‌هایی مثل آیت الله، مجتهد، روحانی، مرجع تقلید و حوزه علمیه. هر یک از این واژه ها و عبارات، جدای از معانی‌شان، مرزهای عقیدتی را هم ترسیم می‌کنند و در مسیریابی دینداران نقش اساسی دارند. نگارنده این سطور بر خدماتِ بخش مهمی از روحانیت و تلاش‌های پرثمر مراجع معظم تقلید، علما، طلاب و فضلا واقف است؛ اما گاهی کم‌هایی هستند که بزرگترین خدمات را باد می‌دهند؛ متأسفانه عملکرد برخی احزاب سیاسی در رویارویی با مفاهیم قرآنی و حوزوی، به تقلیل مفهومی اصطلاحات دینی در جامعه ای مثل ایران انجامید، جالب اینجاست که این حرکت‌های سیاست‌زده‌ همچنان در جایگاه رویکرد گفتمانی آن احزاب در حال سوء استفاده است. از سویی دیگر، رکن مهم حفظ و نشر دین و آموزه‌های آن(علما، مجتهدین و حوزه‌های علمیه) که در برابر این گونه هجوم معرفتی به مفاهیم والای انسان‌ساز، غفلت کرده و به بهانه واردنشدن به ماجراجویی‌های حزبی و سیاسی دست از حراست جدی و عملیاتی آموزه‌ها کشیده‌ و به چند مصاحبه و ابراز ناخرسندی بسنده کرده‌اند. این را صریح باید گفت که هر حرکت خوب یا بد در انقلاب اسلامی به ویژه از سوی احزاب و اهالی سیاست، سرنوشت دینداری را رقم می‌زند و صریح باید گفت که سکوت در برابر چنین اختلال کارکردی مفاهیم و دست‌مایه قرارگرفتن عناوین و لباس روحانیت، خیانتی بالاتر از سوء استفاده‌های روحانی‌نماهای قدرت‌طلب و فرصت‌طلب است. آیت الله کیست؟ حجت الاسلام والمسلمین چه ویژگی هایی دارد؟ حرمت عبا و عمامه را چگونه باید پاسداری کرد؟ و در رویارویی با روحانی نماهای سیّاس باید چه راهبردی اتخاذ کرد؟ قرار بوده در دوران غیبت کبری دستگیر مردم بود تا امام معصوم از راه برسد. قرار بوده قرارِ جامعه باشیم و قرار بوده جلوی هرزگی سیاسی، حزب بازی و غرب پرستی گرفته شود. چه شد که امروزه واژه‌های قدسی و گره‌گشایِ عقیدتی مردم، پای مطامع سیاسی و هوس‌های قدرت طلبانه ذبح می‌شود، آن هم با صدای بلند در مطبوعه‌ها؟ واقعا چه شده است ما را؟ چرا از کسانی که در پوستین دین دست به هر آلودگی معرفتی و دین‌ستیزانه می‌زنند، تبری جسته نمی‌شود و چرا آنان از سکانداری بخشی از جامعه روحانیت و روحانیون پالایش نمی‌شوند. همه ما می‌دانیم «ساحت دین» به ویژه آیات نورانی قرآن کریم، خود را از هرگونه پلشتی‌های روزگار مصون می‌دارد؛ اما اشتباه اینجاست که فکر کنیم «ساحت دینداری» هم بدون عمل و واکنش علمای دینی، از آسیب‌ها و خطاها باز داشته می‌شود، این یک خطای استراتژیک در فهم دین و دینداری است. بی‌تردید مدیریت ذهن مخاطبان دینی و هویت جامعه اسلامی رابطه‌ای مستقیم با عملکرد و واکنش حافظان دینداری و سلامت معنوی جامعه دارد. نکته ی دیگر این که خلأ حقوقی و قانونی در برخورد با هنجارشکنان معرفتی، سبب سوء استفاده‌های چهل ساله روحانی‌نماها از انقلاب اسلامی شده است که بخشی از آن به سبب روشن نبودن نسبت نهادهای دینی با ماهیت انقلاب اسلامی است، بخش دیگر آن چوب نگاه تقلیلی نهادهای نظارتی و قضایی همچون دادگاه ویژه روحانیت به جرم و ناهنجاری روحانی‌نماها است. در هر حال باید گفت دامنه کارکردی روحانیت عصر انقلاب اسلامی بیش از پیش از انقلاب است؛ عجیب آن است که آنقدر غفلت شده است که این کارکرد و فرصت خدمتگزارانه در خدمت تضعیف دینداری و انقلاب اسلامی و تقویت جبهه بدخواهان قرار گرفته است، و حافظان دینداری همچنان در سکوت و غفلت. امروزه راه اصلی حراست از عناوین حوزوی، برخورد با روحانی نماهای متخلفی است که نقاب فعال سیاسی دارند. @howzavian
🔸یادداشتی در باب مسائل و کارکرد تلبس؛ 💠 لباس روحانیت؛ هویت طلبگی و ذهنیت برنده ✍️ علیرضا محمدلو 🔺 از قول دنی آلوز، پر افتخارترین بازیکن فوتبال از حیث تعداد و تنوع دریافت جام و ستاره فوتبال بارسلونا نوشته شده؛ وقتی لباس بارسلونا را در تن دارید، حتی در بازی سنگ، کاغذ، قیچی هم باید پیروز شوید. 🛎 با این مقدمه و بعنوان یک صورت مساله و با رویکرد ، باید بررسی کنیم که چگونه و با چه متدهایی، مساله هویت را در ساحت طلبگی پررنگ نماییم؟ 🔴 قطعا یکی از متغیرهای هویت در بحث نظام و طلبگی، مساله لباس روحانیت است. نسبت شخصیت با لباس خاص و تاثیر معمم بودن در درونی سازی و تثبیت هویت طلبگی، امری پوشیده نیست و کاملا ملموس و قابل درک است. 🔹 اما گاها دیده می شود که پوشش طلبگی به معنای خاصش برای برخی از طلاب آنچنان که باید و شاید جا نیفتاده و دارای ابهاماتی است. عده ای را در شرایط فعلی جامعه، مانع حضور پررنگ و عمیق در میان مردم می‌بینند. 🛎 محورهایی مثل مروت و زی و هویت طلبگی و.. نیز وزن فقهی ماجرا را بالاتر برده و احتیاط در تلبس را باعث می شود و در برخی اوقات نیز منجر به کارکردی و موقعیتی شدن استفاده از لباس می‌شود. 🔴 حال و با توجه به یک تعبیر ، چگونه ذهنیت برنده را در شخصیت طلبه جوان، تزریق و تثبیت نماییم که لباس طلبگی را مانع حضور اثرگذار در جامعه تلقی نکند؟ ⏹ از طرفی نیز زی و هویت طلبگی را چگونه بازتعریف کنیم که احتیاط های خاکستری و ، سکوهای تبلیغی و خلاقیت های فردی اش برای حضور موثرتر در جامعه را محدود نکند؟ 🛎 این لباس مقدس، اصلا قابل مقایسه با لباس یک باشگاه ورزشی نیست ولی اگر خیلی مختصر و فشرده بخواهیم موارد اثرگذار در موقعیت امروزی طلاب را بیان کنیم، ارتباط موثر، اعتمادبنفس، دانش‌کافی و اشراف بر کارویژه‌های روحانیت، می توانند، و افتخار به تلّبس در تمام ساحت های اجتماعی را برای طلاب به ارمغان آورند. @HOWZAVIAN
🔎 واکنش‌های شش‌گانه به حادثه ترور و شهادت طلاب در حرم رضوی ✍️ حجت الاسلام علیرضامحمدلو، کارشناش و پژوهشگر رسانه 🔸بعد از اتفاق ناگواری که در رابطه با شهادت و جراحت سه تن از طلاب معزز در صحن حرم مطهر رضوی رخ داد، چرخی در و پیج های موافق و معاند انقلاب زده و به مجموعه ای از رویکردهای متفاوت در تحلیل حادثه دست یافتم که هر کدام البته بخشی از واقعه را بازنمایی و تبیین می‌نمود. 1️⃣رویکرد روانشناختی: این نوع نگاه با محور قراردادن و نزدیکانشان، توصیه به عدم انعکاس تصاویر قتل و خونریزی و خشونت حادثه می کردند و بهداشت روانی در فضای مجازی را مدنظر قرار داده بودند. 2️⃣رویکرد رسانه ای: اهالی این نگاه نیز همچون رویکرد قبلی، پرهیز از بازنشر تصاویر و فیلم‌های خبر و البته مراقبت از منابع خبر و فیک‌نیوزها را مدنظر داشتند و از طرفی، ناشی از تحلیل‌‌های هیجانی بدون فکت و دلیل را به نقد می‌کشیدند. 3️⃣رویکرد جامعه شناختی: این نوع نگاه نیز چون فاقد فکت و داده‌های جدی بود، صرفا گمانه هایی همچون تسویه حساب و نفرت یا حداقل فاصله گرفتن مردم از و اجتماعی و فقر و اقتصاد را مطرح می‌کردند که ضعف تحلیلی این رویکردها در تبیین این واقع خاص با توجه با اخبار پسینی درباره هویت ضارب و مدل برخورد حمایتی مردم سر صحنه، مشهود بود. 4️⃣رویکرد سیاسی: اختلاف افکنی میان شیعه و سنی نقطه بارز این نوع دیدگاه بود که سرویس های جاسوسی انگلیس را بازیگر اصلی این ماجرا تلقی می‌کردند. اینکه چند روز گذشته دو تن از طلاب گنبد کاووسی با ضرب گلوله فوت شدند و حال سه تن از طلاب شیعی مورد تعرض واقع می‌شوند، نشان از یک پشت صحنه سیاسی با چاشنی داشت. 5️⃣رویکرد ژئوپلیتیک؛ با توجه به تحرکات جدید ناتو در فضای بین‌الملل و قضایای اکراین، اختلاف ایرانی و افغانی و تسویه حساب آمریکایی ها با کشورمان از کانال برجسته کردن ، نقطه ثقل این نوع رویکردها بود. اینکه آمریکایی ها پس از خروج شکست‌گونه از افغانستان، مترصد ایجاد تنش میان افغانستان و ایران بودند و هستند، دال مرکزی این تحلیل های ژئوپلیتیک بود که در عصرجدید، تولید و سرزمینی برای تمرکززدایی از دولت‌ها بسیار حائز اهمیت است. 6️⃣رویکردهای ایدئولوژیک؛ این نوع از برداشت ها نیز به جنبه و تکفیری بودن ضارب توجه ویژه داشتند و تسویه حساب این جریانات با مبلغان و کنشگران حوزه فرق و ادیان را مطمح نظر قرار دادند. اینکه شهید معزز حجت الاسلام اصلانی از فعالان این حوزه بود نیز در این رویکرد مورد توجه قرار گرفت. کنسولگری سعودی، متهم ردیف اول ماجرا در این رویکرد محسوب می‌شد. ⏯کلیدواژه های ، ، شیعه و سنی، افغانستان، اقتصاد و فقر، حوادث ورزشگاه مشهد و اسامی برخی علما مثل حاج‌آقای علم الهدی در واکنش‌های مجازی مردم و رسانه ها، پررنگ و متمایز می‌نمود. @HOWZAVIAN
〽️ منزلت اجتماعی روحانیت (1) 🔰 از «روایت» تا «فَرا روایت» ✍️ عبدالحسین مشکانی به‌نظر می‌رسد قاطبه روحانیون، متدینین و مخالفین و معاندینِ روحانیت، درباره روحانیت، به یک باور مشترک در طیف‌های گوناگون رسیده‌اند و آن‌هم «کاهش منزلت اجتماعی روحانیون» است. در این‌باره چندین نکته و نظر وجود دارد که إن‌شاءاللّٰه تلاش خواهدشد تا به‌مرور زمان، به آن‌ها پرداخته شود. در این مرقومه، تلاش دارم تا نگاهی به نسبت بین این «روایت» و «سنجش‌ها»ی مستند آن، بیافکنم. سنجش‌ها، حتی از نوع علمیِ آن، در چند نقطه می‌توانند دارای سوگیری باشند: «نظریه پشتیبان»، «گویه‌های برآمده از آن»، «نوع نمونه‌گیری» و «دستگاه تحلیل داده‌ها». ازاین‌جهت، اگر پژوهش‌گر، اهل بی‌تقوایی در پژوهش باشد، یا اگر دقت کافی در هرکدام از موارد فوق را از دست بدهد، امکان «روایت‌سازی غیر واقع»، در آن وجود دارد. به‌نظر می‌رسد اگر روایت برآمده از یک سنجش را نتوان به‌صورت پسینی، مؤید به ادلّه، شواهد و قرائن نمود، استناد به آن، جای تأمل دارد؛ به‌خصوص اگر استناد به چنین روایتی، جهت «سیاست‌گذاری کلان» یا «شکل‌دهی به فرهنگ عمومی و باورهای رایج»، صورت پذیرفته باشد. سنجش‌های علمی و یا ارتکازی موجود، باید بتواند به‌صورت پسینی، از روایت ارائه‌شده که «کاهش منزلت اجتماعی روحانیت» است، دفاع نماید. برخی از پرسش‌ها و چالش‌هایی که این روایت را محتاج استناد پسینی می‌سازد، از این‌قرار است: 1️⃣⟩ «منزلت اجتماعی روحانیت» با «قداست اجتماعی روحانیت» چه نسبتی دارد؟ آیا لزوماً کاهش قداست اجتماعی، با کاهش منزلت اجتماعی همراه است؟ (ادبیات نظریِ پشتیبان و گویه‌های سنجش) 2️⃣⟩ بین منزلت اجتماعی روحانیت و نقش‌های جدیدِ تعریف‌شده برای روحانیت، چه نسبتی برقرار است؟ به‌صورت روشن و شفاف، آیا انتقال و انقلاب در «پرسش‌گری و مطالبه‌گری مردم» از سؤالات و مطالبات پیرامون طهارت، صوم و صلاة، به پرسش‌ها و مطالبات حاکمیتی و تمدنی که از نظر کمّی و کیفی، قابل‌مقایسه نیستند، نشان‌دهنده کاهش منزلت اجتماعی است؟ (ادبیات نظری پشتیبان) 3️⃣⟩ روایت پیشینی قالب و غالب در بین مردم از نارضایتی از روحانیون چه تأثیری در «باز سنجش‌ها» و «بازخوردگیری‌ها» داشته و دارد؟ به‌شکل واضح و روشن: وقتی به‌هر علتی، در یک همراهی بین سه قشر پیش‌گفته («روحانیون»، «متدینین»، «مخالفین و معاندین») گزارهٔ نارضایتی، روایت قالب و غالب شده است، در سنجش‌های جدید، به‌صورت فزاینده، این گزاره تأیید نخواهد شد؟ (گویه، جامعه آماری، دستگاه تحلیلی) 4️⃣⟩ نقض تحلیل: قریب‌به‌اتفاق کسانی‌که در تحقیقات اجتماعی با آن‌ها روبرو شده‌ام، علی‌رغم «نقد بنیادین»،‌ «تخریب» و «تهاجم» به روحانیت، یک گزاره را مطرح می‌کردند که دالّ بر حاکم‌بودن یک «فراروایت»، بر روایتی با اشکالات فوق‌الذکر بود. تمامی این افراد اذعان می‌کردند که «مسئول روحانی، دوست و یا دوستانی روحانی دارند که استثناء محسوب می‌شوند و بسیار آدم‌های شریفی هستند». ⁉️ به نظرتان: تکرار حداکثری و چه‌بسا کامل این گزاره، نشان‌دهنده چه چیزی است؟ آیا چنین نمی‌نمایاند که گویا همهٔ مردم، علی‌رغم ناراضی‌بودن و ناراحت‌بودن از «جامعه روحانیت»، اما همه‌شان یک یا تعدادی روحانی می‌شناسند که مورد قبول و وثوق‌شان است و این‌ها را استثناء می‌کنند؟! ➕ به‌نظر می‌رسد که با پاسخ به پرسش‌های فوق و ارائه تناقضات موجود در تحلیل‌های رایج در این‌باره، می‌توان به فراروایتِ روایتِ مذکور پی بُرد. 🔸 پ.ن: ⟨1⟩ نگارنده، به «کاهش نسبی قداست اجتماعی روحانیت» که از قضا آن‌را مثبت می‌داند، «وجود مطالبه‌گری شدید مردم از روحانیت» که آن‌را نشانه‌ای بر ارتقاء کیفی منزلت اجتماعی روحانیت می‌داند و «وجود نارضایتی شدید در بخشی از جامعه نسبت به روحانیت» قائل است و در این یادداشت، تنها درصدد ارزیابی روایت فوق‌الذکر است. ⟨2⟩ وقایعی مانند حمله تروریستی حرم مطهر و تلاش در جهت قراردادن آن در طول روایت فوق‌الذکر و پخش کلیپی از سوی شخصی مجهول‌الهویه (حجت‌الاسلام ذکایی) جهت بازگویی رسانه‌ای و عوامانه روایت فوق و…، نشانه‌هایی از وجود چنین فراروایتی است. @HOWZAVIAN
♨️خطر آخوندهای خوش خط و خال! ✍️ محمدحسین رمضانی 🔻این حوادث هم گذشت و به تاریخ سیاسی ایران پیوست؛ اما اثبات شد که باید بیش از پیش مراقب مارهای خوش خط و خال حوزه بود. 🔻چه آنهایی که در برنامه های رسانه ملی دعوت می شوند و شهرتی کسب می کنند و با اندک انتقادی از سوی مسئولان، از روی لجاجت،موضع غلط می گیرند و مخرج مشترک با دشمن پیدا می کنند. 🔻 یا ساده لوحانه بر روی منبر حرف دشمن را می زنند و بعد از روشن شدن قضایا، موضع غلط خود را به همان صراحت و گستردگی تصحیح نمی کنند و بعدها کم کم به دامن ضد انقلاب می روند(البته کم از این مورد نداشتیم). 🔻و چه آنهایی که سکولارند و دارند و دنبال فرصتی می گردند تا دو قطبی بین مردم و حاکمیت ایجاد شود تا با چهره ای دلسوز و خاطرخواه مردم ظاهر شوند بلکه محبوب و مقبول مردم واقع شوند؛ انگار صحنه درگیری، آشوب و اغتشاش ؛ میدان رقابت و انتخابات است که طرفدار بیشتری جلب کنند. 🔻بماند رفت و آمد این روزهای اصلاح طلبان رادیکال در قم؛ که اگر تنها به انگیزه پروژه مرجع سازی نباشد، قطعا بی انگیزه و بی ارتباط با این پروژه نیست. 🔻شاید خطری بزرگ تر از "مارهای خوش خط و خال و آخوندهای ساده لوح و سکولار" برای و نظام اسلامی وجود نداشته باشد. @HOWZAVIAN
☑️روحانیت و ناکامی در خنثی‌سازی اغتشاشات ✍ سیدروح الله سیدی 🔸روحانیت امروز با مسائل متفاوت‌تری از گذشته و پیشینه خود روبه‌رو است. جهان پیچیده‌ای که نمی‌توان آن را همانند اجتماع ساده گذشته قلمداد کرده و در تناسب با موقعیت‌های اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی اقدام کرد. در هم‌تنیدگی و حجم زیاد معانی موجود در جهان جدید در تعاملات روزمره عرفی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی اجازه تعاملات سنتی را از روحانیت سلب کرده و کارویژه آنها را در جهان امروز معاصر، به چالش کشیده است. بنابراین مسأله‌ی جهان امروز مسأله هویت مدرن و دنیای جدید است که با ایجاد طرح دهکده جهانی تلاش می‌کند ارزش‌ها، باورها و هنجارهای اسلامی را به تدریج با ایجاد تساهل و تسامح از میان برداشته و پس از زدودن هویت اسلامی از چهره کنش‌گران و آحاد امت اسلامی ایران، فرآیند تحقق هویت متناسب با تفکر خود را دنبال نماید. 📎 متن کامل را در «روحانیت امروز» بخوانید @HOWZAVIAN
📚معرفی و دریافت «لباس روحانیت در نبرد نمادها» 💠 روحانیت نه فقط یک لباس بلکه یک نماد دینی و اعتقادی است و در زمانی که ادیان، مذاهب و آیین­‌های ساختگی نمادهای باطلشان را به جهانیان عرضه می­کنند، این لباس ساده­ی مقدس و در عین حال سازگار با فطرت و معنوی تمام آنها را به مبارزه می­‌طلبد. در این راستا معاونت تهذیب حوزه­‌های علمیه با تدوین و انتشار کتاب لباس در نبرد نمادها به تبیین جایگاه این نماد پرداخته و موجبات انگیزه طلاب جهت به لباس مقدس روحانیت را فراهم نموده است. 🔹این کتاب شامل مقدمه و ۷ بخش می­باشد: ۱- دلائل تقدس لباس روحانیت ۲- ضرورت ۳- کارکردهای معنوی ۴- بایدها و نبایدها ۵- وسوسه­‌ها و موانع موجود ۶- توقعات ۷- آئین نامه تلبّس. ✍️نویسنده: مهدی اسماعیلی سادیانی 📤 🔗مشاهده و دریافت فایل کتاب @HOWZAVIAN
☑️ پاسخگویی روحانیت در حوادث اجتماعی؛ از نظر تا عمل 🔺یادداشت علیرضا محمدلو، دانشجوی دکتری فلسفه علوم اجتماعی روحانیت برای اقامه دین سزاست که از مقام فیلسوف به ساحت راهبردنویس فرهنگ و استراتژیست قانون و کنشگر عدالت تغییر وضعیت دهد‌ تا اقامه دین را تضمین کند. جدای از بازیگری درست در وجه مشروعیت بخش قدرت، در بعد هویت‌ساز نیز میدان تبلیغ و فرهنگ‌سازی را جدی‌تر از گذشته و با امتداد مجازی و میدانی وسیع تری دنبال کند تا از فرایند برساخت افکارعمومی کنار گذاشته نشده و منزوی نشود. اقامه دین در عصری نو، با «ارائه تمام وجوه روحانیت» ممکن است تا از خطر تحریف و انزوا در امان بماند. 🔗 متن کامل در صفحه‌ی «روحانیت امروز» @HOWZAVIAN
. 🔰 دل آرام دار و آسوده باش ✍️ مالک حسنی، نویسنده حوزوی ۲۰۰۵ توهین کاریکاتوریست دانمارکی ۲۰۰۷ جمعیت مسلمانان ۲۰٪ جمعیت ۶,۶ میلیاردی زمین بوده ۲۰۱۷ مسلمانان حدود ۲۴٪ از جمعیت ۷,۶ میلیاردی زمین را به خود اختصاص دادند آلن کوپرمن می‌گوید: دین اول جهان در سال ۲۰۷۰ خواهد شد. این عمامه که از پیامبر خاتم(ص) آن را الگو گرفته‌ایم بر رویش خاکستر آتش ریخته‌اند چه رسد که آن را بپرانند. گفت حاج اقا اگر پروندن چکار میکنی؟ خندیدم و آرام گفتم: خرجش کمی آب و تاید است؛ والسلام. @HOWZAVIAN
🔴 تقلیل سطح منازعه اصلاح‌طلبان حوزوی به امر موهوم ✍️ مجتبی عباسی، عضو تحریریه نویسندگان حوزوی 🔸در جریان مسمومیت دانش آموزان قمی، یکی از اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه مثل همیشه در همراهی با روایت‌گری ناقص و جهت‌دارِ دوستان خود در رسانه‌های معلوم‌الحال اصلاح طلب همانند قم‌نیوز، خبرآنلاین، شرق، آفتاب یزد و... تلاش کرد، با کج‌روایت‌‌‌ها و برچسب‌زدن به برخی از مردم، فلش اتهامات را از منافقین به سمت ناموجودات موهومی با عنوان مجعول تندروان مذهبی تغییر دهد و محتوای دلخواهِ رسانه‌های معاند را تولید کند! 🔸اخیرا محمدتقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین در گفت‌وگو با شبکه شرق در واکنش به مسمومیت‌های مدارس قم گفت: «یک جامعه‌شناس که نمی‌توانم نامش را بگویم در قم پژوهشی در این زمینه انجام داده و در جلسه‌ای این موضوع را برای برخی شرح داده است که این اقدامات را گروهی موسوم به «هزاره‌گراها» انجام می‌دهند که نوعی تفکر نزدیک به طالبان و یک جریان مذهبی و ضد مدرنیته در قم و اصفهان است.» 🔸وی بعد از انتشار گسترده این شایعه در رسانه‌های معاند و التهاب آفرینی آن در جامعه، خبر مسمومیت دانش‌آموزان توسط جریان «هزاره گرا» از قول خود را تکذیب کرده و گفته است: «نمی‌دانم که شبکه شرق چرا این مطلب را از قول بنده زده، من گفتم یکی از دوستانم بیان کرده و باید از وی بپرسید و جریان هزاره گرا برای ایران نیست، افرادی در مسیحیت و یهودیت هستند که اعتقاد دارند هر هزار سال مصلحی ظهور می‌کند.» 🔸تاکتیک رسانه‌های اصلاح طلب و سابقه فعالیت‌های سیاسی مجمع محققین و مدرسین بیانگر این تجربه است که این جریان غربگرا در حوزه به تبع از دوستان اصلاح طلب خود در رسانه‌ها به دنبال التهاب‌آفرینی و موج سواری رسانه‌ای در جامعه هستند؛ چنان که در جریان اغتشاشات اخیر، نخستین بیانیه را علیه نظام اسلامی صادر کرده و برای صید مقاصد سیاسی جناحی و حزبی خود، منافع ملی و امنیت مردم را به بازی گرفتند. 🔸البته بر کسی پوشیده نیست که ارتقای جایگاه و افزایش سطح تحصیلات دختران و بانوان، یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است که رسانه‌های معاند تلاش می‌کنند با این گونه سیاهنمایی‌ها مشابهِ شعار دروغین زن، زندگی و آزادی به سرمایه‌های اجتماعی نظام اسلامی ضربه وارد کنند. 🔸فقط جای تأمل و سؤال است که چرا سطح منازعه جریان اصلاح طلب حوزوی بعد از ناکارآمدی مسئولان برآمده از این جریان در عرصه سیاست، اقتصاد و فرهنگ به دوگانه‌سازی و از بین بردن انسجام اجتماعی در جامعه کشیده شده است و در این قضیه نیز مثل همیشه با سرپوش گذاشتن بر واقعیت‌ها و نادیده گرفتن متغیرهای مختلف به شنیده‌ها و موهومات دلخواه توسل جسته و سطح مواجهه را از نقد و تحلیل عمیق و اندیشه‌ای به امور سطحی، شایعه پردازی و لجن‌پراکنی علیه چهره‌های مذهبی تقلیل داده‌اند. 🔸آیا این نوع ادبیات تفرقه افکنانه از سوی کسانی که در فضای قم زیست می‌کنند، مصداق قم هراسی و به تعبیر رهبری حکیم، نوعی آنتی تز علیه جریان اصیل انقلابی و مذهبی قم محسوب نمی‎شود؟ @HOWZAVIAN
. ⁉️ به روحانی‌ها حمله می‌کنند بعد می‌گویند ضارب، بوده، اختلال داشته... 📌بله اختلال در فهم انقلاب اسلامی ما اکنون با جمعی از ضاربان روانی روبه‌روییم که از رسانه‌های غربزده‌‌ی داخلی سمت و سو می‌گیرند. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📌کاهش محبوبیت روحانیت را ببینید!👇 ▪️تشییع پیکر آیت الله سلیمانی با این کلام👇 🍃 عمامه‌ی روحانیت پرچم ایستادگی ست🍃 ▪️تشییع پیکر مطهر آیت‌الله شهید «عباسعلی سلیمانی» در شهر بابلسر، با حضور انبوه مردم قدرشناس و دوستدار روحانیت ▫️صبح امروز جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
🌹 خون ✍️ علی مهدیان 🔹خودم را میگویم و همه مان را. خون یک عالم مظلومانه ریخت، متوجه شدیم اصلا؟ این چندمین خون بیگناه است؟ طلبه همدانی بیگناه جلوی در مدرسه! طلبه‌های جهادی مظلوم در حرم امام هشتم! طلبه ای مظلوم در کرج، طلبه ای یک لا قبا در مترو! این غیر از خون آرمان عزیز و روح الله مظلوم و چندین شهید حزب اللهی بود که جلوی چشممان پرپر شدند. این غیر از چادر کشیدن از سر «فاطمه» های مظلوم و یتیم شهر ما بود جلوی چشممان. این غیر از هتک حرمت علنی شریعت در کوی و برزن این شهر های پر از خانواده شهید است. این غیر از بمباران توهین و هتک مقدسات در «مملکت طاغوتی مجازی» است. خفه شده ایم؟ کور شده ایم؟ باز نمیکنیم چشمانمان را! 🔹نهادهای امنیتی آچ مز شده اند چرا؟ چون بحث ربط آشکار به گروهکهای تروریستی شناخته شده ندارد. ربط آشکار امنیتی به مزدوران آمریکا و اسراییل ندارد. این خونی است که دفاع از او کار مسوولین فرهنگ و اندیشه این کشور بود. بیش از ده سال بود که خود مسوولین فرهنگی درگیر ترویج «بیست سی» بودند و باید همه را رها میکردیم و غضنفرهای فرهنگی را جمع میکردیم. بیش از ده سال است که به تعبیر رهبری فرماندهی فرهنگی کشور مختل شده بود و باید آتش به اختیار عمل میکردیم. بیش از ده سال بود که حتی نیروهای انقلابی ما مانند «مرغ نجاستخوار» عادت کرده بودند به تنفس در زمین بازی مجازی تحت حکومت طاغوت و با جمع کردن آن مخالفت میکردند و میکنند. 🔹حالا داریم چه میکنیم؟ شورای عالی انقلاب فرهنگی! آقای حوزه علمیه! سازمان تبلیغات اسلامی! وزارت فرهنگ و ارشاد! مبلغین! مراجع! طلاب! فرهنگیان! انقلابیان! آی منتسبین به فرهنگ! چند خون پاک دیگر به زمین بریزد تا تفاوت میز کار و تریبون را یاد بگیریم؟ 🔹 برای فضای مجازی بی در و‌ پیکر تحت حکمرانی کفر طرحی داریم؟ برای سریالهای خانگی که مثل فاضلاب در خانه های مردم جاری شده کاری میخواهیم بکنیم؟ برای برهنگی وارداتی طرحی داریم؟ برای آنکه دوباره نیروی انتظامی در ماجرای برهنگی، تنها و بی حامی نشود و به تبع امنیت کشور ضربه نخورد و خون مردم بیگناه زمین نریزد فکری کرده ایم؟ 🔹گیجی صحنه را میبینیم؟ طلبه هایی که نمیدانند یقه چه کسی را بگیرند. دانشجوهایی که ظلم را گردن رهبری میاندازند و با شعارهای انقلاب بلندگوی نسل غربگرای دشمن پرست شده اند. خانواده های شهدایی که با خون دل صحنه را نگاه میکنند، هیاتهایی که جز دهه گیری و سینه زنی کاری بلد نیستند. صحنه بلبشوی اجتماعی فرهنگی را میبینیم؟ آقا خواهشا بنا نیست صلای «جهاد تبیین» و نبرد امیدآفرینی را لبیک بگوییم؟ 🔹راستی از «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور» چه خبر؟ دست روی دست گذاشتن ما باعث نمیشود دشمن هم دست روی دست بگذارد. پاسخ خون عالم شهید را من و شما باید بدهیم. چرا ریخته شد؟ به کدامین گناه؟ 🔹خدایا چنان جوششی به این خون بیگناه بده که همه ما را بیدار کند. وادار به تعقل و حرکت کند. خدایا این خون پاک و مظلوم «دو قطبی» نخواهد ساخت اما مدد کن که «بیداری» بیافریند. @HOWZAVIAN
📌جزئیات رازگشا 🔺همیشه جزئیات مهم هستند ✍️ محمدرضا جوان آراسته همیشه جزئیات مهم هستند. سرنوشت همه ‌داستان‌ها در دست جزییات است و پرونده‌های مهم را جزئیات رازگشایی می‌کنند. من پشت در ICU بودم فکر می‌کردم ماشین وقتی به کسی می‌زند و چند متر پرتش می‌کند آن‌ طرف‌، واکنش دفاعی بدن این هست که اعصاب را از کار بیاندازد یا نه؟ عکس‌ها را توی ایتا نگاه می‌کنم. یک تیباست که همان اول‌های خیابان صفائیه قم، جدول‌کشی جوب را رد کرده و آمده وسط پیاده‌رو ایستاده. عکس بعدی یک عمامه است روی زمین و یک کیف سیاه طرح چرم هم کنارش. عکس بعدی توی آمبولانس است و کسی که صورتش زیر دستگاه اکسیژن و لباسش خونی است. جزئیات البته بیشتر از چیزهایی است که توی عکس‌ها دست به دست می‌شود. من پشت در ICU می‌فهمم. چاقو رگ گردن را بریده، مری را هم بریده، پهلو را هم دریده، به شش‌ها هم آسیب زده. توی تلفن به پدرش می‌گویم عمل خوب بوده، سطح هشیاری پایین است، سجاد بی‌هوش است، منتظریم تا ببینیم چه می‌شود. این «منتظریم» را تا غروب به صد نفر دیگر می‌گویم. توی ICU راه‌مان نمی‌دهند، دکترش را ولی در رفت و آمد‌های بین سالن‌ها گیر می‌آورم و از حال سجاد می‌پرسم. می‌گوید عمل خوب بوده، الان توی مرحله بحرانی هستیم، باید ببینیم بدن چه جوابی می‌دهد. این بدنی که می‌گوید، منظورش همان سجادی است که تازه از مشهد آمده قم و همین تازگی‌ها خانه ما بود و من بهش می‌گفتم همان مشهد می‌ماندی قم مگر چه خبر است که آمدی؟ دکتر جزئیات بیشتری را نمی‌گوید. دیگران اما وقتی به من زنگ می‌زنند جزئیات بیشتری می‌خواهند. جزئیاتی که امید بدهد به پایان خوشِ خبر سخت امروز. می‌گویم کسی که حمله کرده را گرفته‌اند، توی همین بیمارستان بستری است. می‌گویم وقتی پلیس می‌خواسته دستگیرش کند، خودزنی کرده. فکر می‌کنم ضارب چقدر خودش را آماده کرده، از کی چاقو را کنار دستش گذاشته، چطور تصمیم گرفته به یک طلبه جوان ساده کنار خیابان حمله کند. فکر می‌کنم آدم عادی نبوده، آدم‌های عادی وقت تصادف دست‌پاچه می‌شوند، این آدم اما دست‌پاچه نشده، برای بعد از تصادف برنامه داشته، چاقو را برای همین دم دستش گذاشته. من فکر می‌کنم آدم‌های عادی هیچ وقت بعد از حادثه خودزنی نمی‌کنند، می‌کنند؟ سجاد دو تا بچه کوچ دارد، توی قم به جز من، فقط دو سه تا فامیل دیگر دارد و چندتا دوست و همکار، باقی دوستان و بستگانش مشهد هستند. ماجرا حتما جزئیات بیشتری هم دارد، جزئیاتی که دوست ندارم به‌شان فکر کنم، جزئیاتی درباره یک طلبه جوان وقتی تنها و بی‌دفاع روی زمین بوده و مردی ناشناس چاقو به دست بالای سرش بوده. . پ.ن: الحمدلله وسط نوشتن این متن، سجاد به هوش آمد. @HOWZAVIAN
⁉️جامعه روحانیت یا روحانیت جامعه 🔻آخوندی در آبشار نیاسر! ✍️مجید ابطحی 🔹پله های آبشار را یکی یکی پایین می‌روم. نگاه‌هایشان نشان می‌دهد انتظار حضور یک روحانی را بین این جمعیت ندارند! هم کسانی که باما پایین می‌روند هم کسانی که برمی‌گردند هم کسانی که زیراندازی انداخته و نشسته‌اند با تعجب نگاه می‌کنند! مردمی خوب، که دوست دارند یک روز تعطیل را با طبیعت باشند؛ هست، با حجاب و هست، بدحجاب هم هست؛ بدحجابهایی که اگر نبود، شاید الان چادری بودند! 🔹از پشت سرم مرد جوانی به همسرش می‌گوید: "آخوندهای..." به این گمان که ترکی متوجه نمی‌شوم فحشی کاملا ترکی می‌دهد و می‌رود! و من که تُرک‌ام و متوجه اهانتش شده‌ام با خودم می‌گویم کاش دست به شانه‌اش می‌زدم و چندقدم هم‌صحبتش می‌شدم که "برادرم آنچه نسبت به روحانیت در ذهنت پر کرده اند درست نیست و ما طلبه‌ها..." تا من تصمیم بگیرم و کلامی آماده کنم رفته‌اند... به سمت آبشار! شاید فکرمی‌کند این فحش دادن _آن هم طوری که شخص متوجه نشود_ حداقل اعتراضی‌ست که می‌توانم به حکومت بکنم؛ از نظر او این لباس نماینده‌ی حاکمیت است و جواب کم‌کاری‌ها یا حتی خیانت‌های همه‌ی مسئولین را از وزیر و نماینده‌ی مجلس گرفته تا کارمندان سازمان‌های مختلف(که اتفاقا اکثرشان هستند نه !) باید همین طلبه بدهد! مسئولینی که به راحتیِ آب خوردن زحمت‌های خمینی کبیر و خون دل‌های سیدعلی عزیز را هدر می‌دهند! 🔹درحال قدم زدن از خودم می‌پرسم: بودنِ یک روحانی در این ازدحام جمعیت که مجبوری پشت سر زنانی با لباسهای بدن‌نما راه بیفتی چه وجهی دارد؟ غیرازاینکه خودت را در معرض قرار بدهی؟ خودم پاسخ می‌دهم: چاره ای نداریم، ما برای همین‌ مردم شده‌ایم؛ خوب،بد،زشت،عالی... همین است، راهکار اصلاح جامعه از‌ نیست، گفتگو ست، گفتگویی عالمانه اما صمیمی. حضور یک یاچند روحانی اگر در از بین بردن منکرات اثر نداشته باشد(که قطعا دارد!)، حداقل قوت قلبی ست برای حضور افراد مذهبی در این قبیل مکان‌ها. قوت قلبی برای برخی از خانوم‌های چادری که شیطان در گوششان پچ پچ میکند: الان دیگر چادر پوشیدن... ! و شاید قوت قلبی برای نیروهای انتظامی که حوصله‌ی ورود به پارک را هم ندارند؛ و شاید انگیزه‌ای هم برای برخورد با منکرات...! 🔹می‌دانم این صدای دلنشین آبشار و برخورد آب با سنگ‌ها و صخره‌ها را در قم پیدا نخواهم کرد؛ اما چه کنم که بیشتر نمی‌توانم بمانم، موسیقی تند و بی‌ربطی که مدعیان پخش می‌کنند مانع و لذت بردن ماست، البته حضور خانوم‌های بی‌حجاب و بد‌حجاب برای تلخ کردنِ تفریح نیم‌‌روزی‌مان کافی ست اما باز هم دعایشان می‌کنیم، ان‌شاءالله به همه خوش‌ بگذرد و خون از دماغ این مردم خوب نیاید! 📌به امید حضور بیشتر روحانیون مجاهد در بین مردم و همین پارک‌ها و مراکز تفریحی... @HOWZAVIAN
✔️ روحانیتِ نشسته، روحانیتِ راهبر من یه طلبه سال دوم خارج فقه هستم. و به خاطر علایق شخصی و استعدادی که دارم عمده فعالیت‌های تبلیغی‌ام در کار های مدیریتی متمرکز شده است. اولین باری که با کاروان به اربعین رفتم، کاروانی بود که راس و مدیر اصلی کاروان یک روحانیِ خیلی مدیر بود. در طول سفر خیلی به ارتباط حاج آقا با مردم دقت کردم. به وضوح برایم روشن بود که ارتباط مردم با ایشان ارتباط امام و مامومی است. به عبارت دیگر در این برنامه چند روزه آن روحانی در جایگاه امامت و هدایت بود و مردم در جایگاه تبعیت و پیروی. حس مردم هم کاملا رضایت بود. هیچکس به این قالب ولایی انتقادی نداشت. کانه بر اساس فطرت دینی اقدامی انجام داده باشیم. آن کاروان گذشت و بنده همواره آن خاطره را در ذهن داشتم تا این که چرخ روزگار چنان چرخید که بنده را در همان شرایط قرار داد. با توجه به پیش فرضی که داشتم با تمام وجود سعی کردم چیزی که خوب دیده بودم را خوب اجرا کنم. هر چند بین شخصیت من که یک طلبه جوان هستم با آن روحانی جا افتاده و سرد و گرم چشیده که این روزها امام جمعه یکی از مراکز استان‌ها است تفاوت از فرش است تا عرش؛ ولی عنایت الهی این بنده را بی نصیب نگذاشت و برای دومین سال کاروان مسجد محله به خوبی برگزار شد. در این دو سال سعی کردم رئیس نباشم امام باشم. در جلو کاروان راه میرفتم ولی دلم با نفرات آخر بود. آن که کند میرود و خسته است. آن که پایش تاول زده، آن که سرما خورده و.... سعی میکردم برای هر یک از نفرات حرفی را بزنم و کاری را انجام دهم که باعث رشدش شود. گاهی اوقات در اوج خستگی پای صحبت جوان‌ها نشستم و در پاسی از روز پای صحبت بزرگ‌ترها. بحث سیاسی و عقیدتی و احکام و... که جای خود داشت. حسی که از مردم به من منتقل میشه حس رضایته. گویا مردم از ما چنین توقعی داشتند که کف میدان باشیم و امامت کنیم. نه الزما به خاطر شخص خودم بلکه به خاطر عنوانی که بر گُرده‌ام گذاشته شده است. هر چند امامت واژه ای مشکک هست که در صدر آن انبیاء و ائمه اطهار قرار دارند و در مراتب بعد از آن اولیاء الهی قرار دارند ولی با تمام وجود امامت را احساس کردم. خوشحالم از این حسی که دارم و من هم حس میکنم بر اساس فطرت دینی عمل کرده‌ام. اما غرض از نوشتن این متن چیز دیگری است. در طول مسیر پیاده روی اربعین میزهای متعددی مربوط به پاسخگویی به سوالات شرعی مشاهده کردم که وظیفه خودم می‌دانستم که از ایشان تشکر و قدردانی داشته باشم لکن از دیدن صندلی‌های خالی پرسش کنندگان کمی ناراحت شدم. البته ندیدن من نمی‌تواند ملاک بهره‌وری این اقدام تبلیغی باشد ولی احساسم این بود که بین من طلبه با آن طلبه‌ها خیلی تفاوت است. شاید امروز نیاز جامعه ایمانی ما فراتر از پاسخگویی به سوالات شرعی باشد. شاید اگر مردم یک پیکر بودند و یک زبان رسا داشتند از ما می‌خواستند که امامت کنیم. نکند روزی برسد که مردم ما طلبه‌ها را در پیشگاه خداوند محکوم کنند که ما پای کار پیروی و تبعیت بودیم ولی طلاب نشستند و قیام کردند و امامت نکردند. @HOWZAVIAN
🔘حاشیه ای بر سینمایی حق سکوت ✍️سلمان ایرانمنش ▫️در کنار استادی نشسته بودیم که او نیز از جرگه روحانیت بود اما اهل هنر و فهم مطلب. ◾️داستان فیلم را روحانی‌ای روایت می‌کرد که در دل مشکلات مالی فرو رفته و قصد برنامه ریزی اقتصادی برای جبران کم ‌و کاستی‌های مالیش داشت ▫️تصمیم گرفت برای تبلیغ به روستا برود و این حرکت برای ما چیز عجیبی نبود چون بسیاری از طلبه‌ها و روحانیون برای معاششان مدتی را در تبلیغ سپری کرده‌ و می‌کنند ◾️اما چیزی که توجهم را جلب می‌کرد استاد کنارم بود؛ بعضی دیالوگ‌های فیلم را دوباره زمزمه می‌کرد و کمی می‌خندید و از این خنده متوجه می‌شدم فیلم هدف گیری درستی دارد و استاد با فیلم همزاد پنداری می‌کند. ▫️یک لحظه خنده همه گیر شد و بقیه هم که عموما طلبه بودند،خندیدند ◾️فیلم کمدی نبود اما روایتی درست از طلبگی، سادگی و منش آنها داشت. ▫️بعد گفته شد نویسنده و کارگردان فیلم هم طلبه است ◾️این نشان می‌داد که چقدر فضای طلبگی ناشناخته است که اگر طلبه باشی می‌توانی روایتگر زیست آنها شوی و اگر طلبه نباشی قاعدتا فهمی از منش و زندگی آنها نداری، در حالی که روحانیان و طلاب امامان و الگوی معنوی جامعه هستند ▫️چگونه می‌توان از الگویی پیروی کرد که روایتی از زیست او را نمی‌دانیم و فقط آنها را در جلوی صفوف نماز یا بر منابر دیده‌ایم. ◾️این ضعف روایتگری تا کجا می‌خواهد شکاف میان روحانیت و مردم را افزایش دهد؟ و چرا افرادی از بین طلاب برای روایتگری زیستشان دست به قلم نمی‌شوند و این سیره پر از عبرت را به تصویر نمی‌کشدند؟ 🔻انجمن سواد رسانه طلاب ایتا @HOWZAVIAN
🔘 آخوند‌ها به چه دردی می خورند؟! ✍️ جواد حاجی اکبری قسمت اول: هنگامی که من وارد حوزه شده بودم، افرادی که من و استعدادم را می‌شناختند، می‌گفتند: اصلاً دوره آخوندی گذشته و این کار چه فایده‌ای داره؟ من خوشحال بودم که مسائل و گرفتاری‌هایم را از اول برایم می‌شماردند. بعد از خطبه طولانی آنها می‌گفتم: این حرف‌ها را قبول دارم و بهتر از شما هم می‌دانم و چون اینها را دانسته‌ام مجبور شدم در این راه بیایم. اگر به اندازه احتیاج، روحانی و آخوند داشتیم که به من احتیاج نبود، حال شما هم باید بیایید تا این زمینه پر شود و به اندازه احتیاج و نیاز اجتماع، فقیه در دین تهیه شود و آنگاه به کارهای دیگر بپردازیم؛ چون اجتماعی که مغز و قلبش گرفتار است، فکر و روحش علیل است، نمی‌توان برایش لباس قشنگ و وسائل قشنگ و مدرن و تکنیک پیشرفته درست کرد؛ چون این تکنیک پیشرفته با این فکر مسموم و قلب آلوده جز به نابودی و هلاکت ما خدمت نمی‌کنند، جز تیغ دادن در کف زنگی مست نیست.! و در اینجا بود که همان خطبه سرایان زبردست با بیچارگی می‌گفتند: آخر ما کار داریم و بار داریم و فلان داریم و بهمان داریم و من گفتم وقتی که انسان کارهای زیادی پیش رو دارد، باید به ترتیب «الاهم و فالاهم» شروع کند و با ملاک اهمیت جلو بیاید. مگر این تربیت و آدم سازی‌ها و درمان دردها بی کاری است. این بزرگترین نیاز و بزرگترین احتیاج و در نتیجه بالاترین کار است. آخر آدم‌هایی که از درون پوک و فاسد شده‌اند، طبیب و مهندس می‌خواهند چه کار؟!! (علی صفایی حائری؛ عین_صاد، آیه های سبز، ص 204) گفته شده است که تیموریان برای احترام به روحانیون زمان خود، به آنها «آخوند» می‌گفتند، صفویان این سنت را اجر نهادند، اما قاجاریان مفهوم آن را گسترش دادند و در دوره پهلوی، حرمتش کاسته شد و حتی مورد استعمال استهزاءآمیز پیدا کرد! ظاهراً از زمان پهلوی‌ها این سؤال را بین مردم رواج دادند که؛ آخوند‌ها به چه دردی می‌خورند؟؟!! البته چیزی نگذشت که سید روح الله، جواب عملی محکمی را به آنها داد. اما اینک در آستانه روزهای پایانی ثبت نام حوزه‌های علمیه بر آن شدیم تا این سؤال غبار گرفته شده را جوابی دیگر بدهیم. روحانیت شیعه، در طول تاریخ، خدمات شایانی به انسانیت کرده است؛ چه در وادی علم و چه در وادی عمل. در ادامه به برخی از مهمترین عناوین این خبر اشاره میشود: الف: خدمات علمی: از قرن سوم (غیبت صغرا) تا کنون چهره‌های شاخصی از روحانیت و فقها را داریم که مجاهدت بسیاری در دنیای علوم دینی داشته و همواره نامشان ورد زبان‌ها بوده است. شیخ صدوق، عباس سمرقندی، ابن قولویه، ابن ابی عقیل، شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ ابوجعفر طوسی، ابن البراج، محقق کرکی، مقدس اردبیلی، سید مهدی بحرالعلوم، شیخ جعفر کاشف الغطاء، شیخ مرتضی انصاری، میرزای شیرازی بزرگ و صدها عالم دیگر که چون ستارههای درخشانی، آسمان تاریک جهالت را روشنایی دادند. همه این فرزانگان، در سایه اوصاف پیشرو، چهره ماندگار روزگار شدند: ترویج مسائل حلال و حرام الهی بدون دخل تصرف، ترویج علوم قرآن و اسلام و اهل بیت در بین مردم، جمع‌آوری و نگهداری علوم قرآنی و اسلامی و آثار و احادیث پیامبر(ص) و سنت و سیره معصومین با امکانات اندک، مهمترین پایگاه محکم اسلام در برابر حملات و انحرافات و کج‌روی‌ها، رسیدگی به محرومان، مقاومت در برابر ظلم و ستم و ... ب: خدمات عملی: خدمات عملی روحانیت در سطوح مختلف جاری بوده است؛ چه در سطح خدمات اجتماعی مانند تأسیس مدارس، مساجد، مراکز فرهنگی، بیمارستان و کمک به سیل‌زدگان و زلزله‌زدگان. خلاصه اینکه اینان در تعمیر بلاد و تأمین عباد تلاش‌های فراوانی را به منصه ظهور رسانده‌اند. @HOWZAVIAN