eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴خشونت و وحشی‌گری در غرب باستان ✍️ محمد تهرانی یکی دیگر از ویژگی‌های تمدن غرب، خشونت و ترور می‌باشد. امروز نشانه‌های پدیده تروریسم و خشونت‌گرایی به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای سیاسی-فرهنگی غرب در مناطق مختلف جهان آشکار گردیده است. برای بررسی و نقد دقیق‌تر این پدیده می‌توان رویکرد تاریخی گرایش به خشونت‌گرایی در فرهنگ غرب را در سه دوره باستان، میانی و دوره معاصر مورد مطالعه قرار داد: اندیشمندان یونانی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد نخستین مباحث پیرامون این مقوله را ارائه داده‌اند. حتی ریشه بسیاری از نظریات امروزی مارکسیستی که در آنها مباحث مربوط به انقلابها و خشونت‌های سیاسی اهمیت فراوانی دارند نیز تا حدود زیادی در فلسفه افلاطونی قابل مشاهده می‌باشند. نظریات ارسطو در توجیه نظام خشن برده‌داری –با این توجیه که بردگان در خصوصیات فیزیکی و روحی، خلق شده برای بردگی می‌باشند- بعدها مستمسک فاتحان اسپانیایی قاره آمریکا قرار گرفت تا با آسودگی بیشتری به کشتار و اسارت بومیان این منطقه روی آورند و کلیسای کاتولیک در این منطقه نیز با اعلام این حکم که بومیان آمریکایی "فاقد روح انسانی" می‌باشند، دست غارتگران را در قتل‌عام و اسارت گسترده بومیان آزاد گذارد. "توسیدید" از اندیشمندان دوران باستان، نخستین نظریات غربی امروزی در مورد جدایی اخلاق از سیاست را مطرح نمود؛ به باور وی، سیاست باید فارق از هرگونه احساسات و اخلاق، راهنمای تصمیم‌گیری دولتها باشد. محتوای تحریف شده کتب عهد عتیق به ویژه تورات که بعدها پیروان بسیاری در غرب و اروپا به دست آورد نیز آکنده از مفاهیم خشونت‌آمیز می‌باشد. در این کتاب یهود به قوم برگزیده خدا توصیف شده و از غیر یهودیان، به حیوانات و حشرات موذی نام برده شده است! امروزه رواج توهم خودبرتربینی در میان صهیونیسم، به گسترش دیدگاه‌های نژادپرستانه در میان این قوم منجر گردیده است. در کتب تحریف شده عهد عتیق شواهد فراوانی وجود دارد که اشغال و تجاوز و خشونت افراط‌‌‌ گونه علیه مردمان سرزمین‌های اشغال‌شده را تجویز می‌کند: «...جمیع ذکورانشان را به دم شمشیر بکش، زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد را برای خود به تاراج ببر»! عجیب آنکه تورات موجود این‌گونه خشونتها را حتی به انبیای بنی‌اسراییل هم منتسب می‌سازد! کتاب تلمود نیز سراسر آکنده از دشمنی و ناسازگاری با هر آیین غیر یهودی و مدافع دیدگاه نژادپرستانه این قوم می‌باشد. در این کتاب هر موجود غیریهودی به حیواناتی تشبیه گردیده‌اند که خداوند «در ظاهر آنان را به صورت انسان آفرید تا لیاقت خدمتگذاری برای یهود را داشته باشند»! خشونت‌طلبی و تجاوزگری کنونی رهبران صهیونیسم که همواره مورد حمایت قدرتهای غربی نیز بوده است نمی‌تواند با چنین متون و ذهنیت‌هایی بی‌ارتباط باشد. موشه‌دایان نیز با پشتوانه همین دیدگاه، ادعای صهیونیسم بر سرزمین فلسطین را توجیه می‌کرد. @HOWZAVIAN
📛خشونت و وحشی‌گری در غرب باستان ✍️ محمد تهرانی یکی دیگر از ویژگی‌های تمدن غرب، خشونت و ترور می‌باشد. امروز نشانه‌های پدیده تروریسم و خشونت‌گرایی به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای سیاسی-فرهنگی غرب در مناطق مختلف جهان آشکار گردیده است. برای بررسی و نقد دقیق‌تر این پدیده می‌توان رویکرد تاریخی گرایش به خشونت‌گرایی در فرهنگ غرب را در سه دوره باستان، میانی و دوره معاصر مورد مطالعه قرار داد: اندیشمندان یونانی قرون پنجم و چهارم پیش از میلاد نخستین مباحث پیرامون این مقوله را ارائه داده‌اند. حتی ریشه بسیاری از نظریات امروزی مارکسیستی که در آنها مباحث مربوط به انقلابها و خشونت‌های سیاسی اهمیت فراوانی دارند نیز تا حدود زیادی در فلسفه افلاطونی قابل مشاهده می‌باشند. نظریات ارسطو در توجیه نظام خشن برده‌داری –با این توجیه که بردگان در خصوصیات فیزیکی و روحی، خلق شده برای بردگی می‌باشند- بعدها مستمسک فاتحان اسپانیایی قاره آمریکا قرار گرفت تا با آسودگی بیشتری به کشتار و اسارت بومیان این منطقه روی آورند و کلیسای کاتولیک در این منطقه نیز با اعلام این حکم که بومیان آمریکایی "فاقد روح انسانی" می‌باشند، دست غارتگران را در قتل‌عام و اسارت گسترده بومیان آزاد گذارد. "توسیدید" از اندیشمندان دوران باستان، نخستین نظریات غربی امروزی در مورد جدایی اخلاق از سیاست را مطرح نمود؛ به باور وی، سیاست باید فارق از هرگونه احساسات و اخلاق، راهنمای تصمیم‌گیری دولتها باشد. محتوای تحریف شده کتب عهد عتیق به ویژه تورات که بعدها پیروان بسیاری در غرب و اروپا به دست آورد نیز آکنده از مفاهیم خشونت‌آمیز می‌باشد. در این کتاب یهود به قوم برگزیده خدا توصیف شده و از غیر یهودیان، به حیوانات و حشرات موذی نام برده شده است! امروزه رواج توهم خودبرتربینی در میان صهیونیسم، به گسترش دیدگاه‌های نژادپرستانه در میان این قوم منجر گردیده است. در کتب تحریف شده عهد عتیق شواهد فراوانی وجود دارد که اشغال و تجاوز و خشونت افراط‌‌‌ گونه علیه مردمان سرزمین‌های اشغال‌شده را تجویز می‌کند: «...جمیع ذکورانشان را به دم شمشیر بکش، زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد را برای خود به تاراج ببر»! عجیب آنکه تورات موجود این‌گونه خشونتها را حتی به انبیای بنی‌اسراییل هم منتسب می‌سازد! کتاب تلمود نیز سراسر آکنده از دشمنی و ناسازگاری با هر آیین غیر یهودی و مدافع دیدگاه نژادپرستانه این قوم می‌باشد. در این کتاب هر موجود غیریهودی به حیواناتی تشبیه گردیده‌اند که خداوند «در ظاهر آنان را به صورت انسان آفرید تا لیاقت خدمتگذاری برای یهود را داشته باشند»! خشونت‌طلبی و تجاوزگری کنونی رهبران صهیونیسم که همواره مورد حمایت قدرتهای غربی نیز بوده است نمی‌تواند با چنین متون و ذهنیت‌هایی بی‌ارتباط باشد. موشه‌دایان نیز با پشتوانه همین دیدگاه، ادعای صهیونیسم بر سرزمین فلسطین را توجیه می‌کرد. @HOWZAVIAN
📣 تبعيض علیه زنان در غرب ✍️ محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه از جلوه‌های تبعیض و بی‌عدالتی در فرهنگ غرب، رویکرد تحقیرآمیز به جنس زن می‌باشد. به رغم تبليغات موجود، شواهد متعدد نشان می‌دهد که رويکرد فرهنگ غرب به جنس زن، رويکردي تبعيض‌آميز و تحقيرکننده است. نظام سرمايه‌داري با هدف استخدام نيروي کار ارزان و تبليغ کالا جهت کسب سرمایه‌ و سود بیشتر، در عمل زمينه سوء استفاده از ويژگي‌هاي فطري، جسمي و انساني زن در غرب را فراهم و زنان را به نام «آزادي» اجير و اسير این نظام ساخت؛ در این راستا از جنس زن در اقسام گوناگون هنر اعم از نقاشی، شعر و موسیقی، داستان، سینما و... به عنوان ابزاری برای سرگرمی، تولید بیشتر و انباشت ثروت استفاده شد. تبعات این سیاست، مشکلات فراوانی علیه زنان غربی را به دنبال داشته که از جمله خشونت‌های سازمان‌یافته علیه زنان است. نمونه دیگر از جلوه‌های نابرابری و بی‌عدالتی در فرهنگ غرب، تبعیض در درمان بیماران و عدم توجه و رسیدگی به بیماران مسن، رنگین‌پوست، تهیدست، غیر بومی و ... است که در دوران همه‌گیری ویروس کرونا در کشورهای غربی بیشتر آشکار گردید. در گزارشی که از اوضاع پزشکی و بهداشتی در آمریکای کرونازده انتشار یافت اعلام گردید که مقامات این کشور بر اساس دستورالعملی در ایالت‌های آمریکا، استفاده از تجهیزات پزشکی به‌ویژه دستگاه‌های تنفس مصنوعی برای افراد مسن، معلولان ذهنی و بیماران سرطانی مبتلا به کرونا را ممنوع کرده و بر اختصاص این دستگاه‎ها به افراد سالم و جوان تاکید نموده‌اند. همچنین بر اساس گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز، دولت آمریکا با برخورد تبعیض‌آمیز نسبت به بیماران مبتلا به ویروس کرونا، به مناطقی از این کشور که بیشتر ساکنان آن سیاه‌پوست هستند، برای تأمین تجهیزات پزشکی توجه نمی‎کند. در انگلستان نیز اعلام گردید که بر اساس دستورالعملی پزشکان انگلیسی وادار به تبعیض بین بیماران مبتلا به کرونا شده و از آنان خواسته شده ظرفیت‌های موجود درمانی را به سمت بیمارانی هدایت کنند که از شانس بالاتری برای زنده ماندن برخوردار هستند. بر اساس این دستورالعمل، انجمن پزشکان بریتانیا همچنین به پزشکان توصیه کرد که خود باید بلافاصله درباره شایستگی بیمارانی که به مراکز پزشکی برای دریافت خدمات درمانی مراجعه می‌کنند تصمیم‌گیری نمایند و همه بیماران را به صورت یکسان درمان نکنند زیرا «هرچند تمام افراد با یکدیگر یکسان هستند، اما این به این معنا نیست که همه باید به طور یکسان درمان شوند»! در ایتالیا و اسپانیا نیز دولت از پرسنل پزشکی خواست وقت و هزینه‌ها را صرف بیماران سالمند نکنند و آنان را به حال خود رها کنند! @HOWZAVIAN
🔴 خرید و فروش "زنان" در کشورهای غربی ✍️دکتر محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه با مروری بر صفحات تاریخ جهان، به موارد متعددی از ظلم و تحقیر علیه زنان، در تاریخ فرهنگ غرب مواجه می‌شویم. خرید و فروش "زنان" یکی از آن موارد، در بریتانیای قرن هجدهم و نوزدهم است: مطالعه رمان قدیمی "شهردار کاستربریج" اثر توماس هاردی که در آن رنج و بدبختی‌های مردم بریتانیا در قرن نوزده را به تصویر می‌کشد و شخصیت اصلیِ این کتاب (مایکل هنکارد) همسر خود را، در یک حراج عمومی می‌فروشد! شاید در نگاه اول تخیلی و غیر واقعی به نظر برسد؛ در حالی که این رمان به هیچ وجه تخیلی نیست و واقعیت حاکم بر آن زمان را به تصویر می‌کشد. خرید و فروش زنان در بریتانیا تا پایان دهه 1900 میلادی، امری کاملاً مرسوم و قانونی بود. بر اساس این قانون، مردهای بریتانیا حق داشتند زنان خود را در یک حراجی، به بالاترین پیشنهاد قیمت بفروش رسانند! این قانون بسیار مورد استقبال مردان انگلیسی بود و از آن برای خلاصی از دست زنانی که دیگر به آنها علاقه نداشتند، بهره می‌بردند. بر اساس این قانون، مردان حق داشتند به جای طلاق دادن همسر خود که برایشان هزینه داشت، او را به حراج گذارند و به جای پرداخت هزینه طلاق، پولی نیز خود به جیب بزنند! بیشترین دوران طلایی فروش زنان در غرب به ویژه در کشور انگلستان _که موارد متعددی از آن در کتب تاریخی نیز ثبت گردیده_ بین سال‌های 1780 تا 1850 اتفاق افتاد. یکی از اولین موارد به ثبت رسیده از فروش زنان توسط همسرانشان، در سال 1733 در بیرمنگام در مرکز انگلستان است. بر اساس این نقل تاریخی "سموئل وایتهاوس" همسر خود "ماری وایتهوس" را در بازار آزاد به قیمت یک گینه (نزدیک به یک پوند) به "توماس گیریفیث" فروخت. در سند معامله درج شده بود که گریفیث، باید ماری را با تمام عیب‌هایش بپذیرد و حق فسخ معامله را ندارد! مرد دیگری، همسرش را به قیمت یک پنی فروخت و... . این معاملات نوعی رقابت دیوانه‌وار را بویژه میان دهقانان و کشاورزان محلی که از طبقات پایین جامعه بودند، ایجاد کرد و قیمت‌ها به‌تدریج رقابتی گردید. در این رقابت، یکی از مردها توانست زن خود را به 18 پنس و یک لیتر آبجو بفروشد. یک مرد دیگر هم همسرش را با یک بشکه پر آبجو معاوضه کرد ...! @HOWZAVIAN
🔴 بحران نژادپرستی در غرب ✍️محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه رویکرد نژادپرستانه به سیاهپوستان در غرب همواره بسترساز ایجاد تنش بوده و درگیری سیاه و سفید را به همراه داشته است؛ یک مثال آشکار داستان مالکوم ایکس از رهبران سیاهپوست آمریکایی است که سال‌ها به مبارزه علیه تبعیض نژادی در آمریکا پرداخته است او در کتاب خاطرات خود به دنبال تحمل مرارت‌ها و تبعیض‌های فراوان در نهایت به این نتیجه می‌رسد که همه سفیدپوستان شیطان هستند! او در این اثر همه سیاهان را خشمگین و خود را خشمگین‌ترین سیاه آمریکایی توصیف می‌کند. دیدگاهی که می‌توان آن را ناشی از تبعیض‌های ناروای تاریخ غرب نسبت به آنان تلقی کرد. هرچند در سال 1964 توسط لیندون جانسون رئیس جمهور وقت ایالات متحده هرگونه تبعیض نژادی، ملیتی و رنگی در آمریکا ممنوع اعلام شد ولی این معضل در فرهنگ این کشور ریشه تاریخی دارد و هنوز نیز جلوه‌های آشکاری از تبعیض نژادی در این کشور مشاهده می‌شود. علاوه بر معضل تبعیض نژادی در غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا، انواع دیگری از تبعیض همچون تبعیض جنسی، مذهبی و ... در این مناطق وجود دارد که طرح و بررسی همه آنها در این مجال نمی‌گنجد. نکته قابل توجه در این زمینه آن است که برخی گروه‌ها در غرب برای مشروعیت بخشیدن به دیدگاه‌های تبعیض‌آمیز خود، آن را به مذهب نیز نسبت می‌دهند تا آنجا که یکی از محققان موضوع مذهب و سیاست در ایالات متحده معتقد است: در آمریکا هرگز گروه یا نهضتی وجود نداشته که ضد سیاهپوستان و یا در خط نژادپرستی باشد ولی در قالب اصول مسائل غیر مذهبی عمل کند... انگیزه نژادپرستی در این کشور همواره به انجیل نسبت داده شده است و حتی آخرین فرقه مذهبی نژادپرست یعنی کوکلاس کلان، صلیب را به عنوان نشانه نهضت خود به کار می‌برد. این در حالی است که روح ادیان و مذاهب الهی با هرگونه نژادپرستی مخالف بوده‌اند. دین اسلام از ابتدای ظهور همواره بر نفی این پدیده شوم تلاش نمود. رسول خدا(ص) در خطبه معروف حجه‌الوداع ‌فرمودند: ای مردم، خدای شما یکی است و پدر شما یکی است همه شما از نسل آدم هستید و آدم هم از خاک می‌باشد، هیچ فضیلت و برتری برای عرب‌ها بر غیر عرب‌ها و هیچ فضل و برتری برای غیر عرب‌ها نسبت به عرب‌ها وجود ندارد و هیچ قرمزی بر سفید و نه سفیدی بر قرمز برتری ندارد مگر به تقوی. @HOWZAVIAN
📌مقایسه‌ای بین زنان ایران و آمریکا؛ 🔸«بی‌پناهی زنان» در وضعیت آزادی مردان؟ ✍️ حبیب الله بابایی، استاد حوزه و دانشگاه به جرأت می‌توان گفت که در آمریکا آنچنان مزاحمتی از ناحیۀ آقایان نسبت به زنان وجود ندارد، لیکن نبود مزاحمت به زنان در آمریکا مربوط به جاهایی است که چراغ قانون روشن است و آنجا که چراغ قانون خاموش می‌شود (وقتی شب می‌شود، وقتی خلوتی پیش می آید، و وقتی به هر دلیلی ناامنی بوجود می آید) بی‌نظمی‌ها و تعرض‌ها به زنان شروع می‌شود. حفظ فاصله قانونی در صف (مثلا صف فروشگاه)، ممنوعیت قانونی لمس یکدیگر (don’t touch me)، خوف و هراس زنان از حضور در جاهای خلوت (مثلا زمانی که در اتوبوس شهری با یک مسافر مرد تنها می‌مانند) و یا واهمه از خروج شبانه از منزل به تنهایی، و همین‌طور قوانین شدید مجازات برای ارتباطات جنسی اساتید با دانشجویان دختر، همه به موجب تعرض‌های گوناگون و مزاحمت‌های جورواجور به زنان در وضعیت خلوت آمریکایی‌ها است. همین مزاحمت‌ها موجب شده است که زنان در آمریکا آن نقطه‌های خطر را درک ‌کنند و آنجا که حفاظ قانونی ندارند ریسک نکرده و حضور پیدا نکنند. به رغم همه این مراقبت‌ها از ناحیه خود زنان، و به رغم مرکزیت و مرجعیت قانون و آسانی وکالت و شکایت‌ در آمریکا (حتی در امور بسیار جزئی)، هنوز «قانون» نتوانسته است نقطه‌های کور و گاه آشکار اجتماعی در آمریکا را پوشش داده و برای زنان امنیت لازم را ایجاد کند. نظم اجتماعی در ایران برخلاف آمریکا، نه بر مبنای قانون، بلکه نوعا بر مبنای اخلاق و فرهنگ دینی و معنوی شکل می‌گیرد و قانون در برقراری نظم اجتماعی از جمله نظم مناسبات انسانی بین زنان و مردان یا اصلا بازدارندگی ندارد و یا بازدارندگی‌اش حداقلی و در نقطه‌های نزاع و دعواست. عدم بازدارندگی قانون آشکارا نه فقط در ساحت‌های سرباز (کوچه و خیابان) بلکه در فضاهای سربسته ای مثل دانشگاه‌ها، ادارات، و سازمان‌ها نیز هست که موجب بی‌نظمی‌های اخلاقی و حقوقی بین مردان (نه فقط پسران) و دختران می شود. حال آنچه که در ایران امروز و در شرایط پس از مهسا امینی در حال رخ دادن است تعلیق سامانه‌های نظم اجتماعی درایران است، تضعیف قانون از یک سو (تضعیف پلیس) تضعیف اخلاق و انجام رفتارهای وقیح و مبتذل از سوی دیگر (فحاشی و توهین)، و تضعیف دین از دیگر سو (توهین به روحانیت)، آنهم البته در سکوت و تماشای بسیاری ازعلمای غافل (که نمی‌دانند چه رخ می‌دهد) و روشنفکران خائن (که به خوبی می دانند چه رخ می دهد)، به کلی پایۀ نظم اجتماعی و امنیت بانوان را ویران می‌کند و آنها را از این پس آسیب‌پذیرتر و برای مردان لیبرال که مصرانه در پی کشف زنان و گاه غصب زنان و حظ از آنها هستند بی‌پناه می گذارد. امروزه کسانی که به آسانی فحاشی می‌کنند، به دیگران توهین می‌کنند، عمامه و چادر و روسری از سر می‌کشند و گاه به زنان محجوب در خانه نیز تعرض می‌کنند (مورد مهاباد)، همین جماعت و عقبه‌های فکری آنها، فردا با همین زنان مکشوفه کارهای دیگری خواهند کرد. بدین سان اشتباه است که ما دو وضعیت متفاوت غرب و ایران را با هم مقایسه کنیم، و پیامدهای آزادی جنسی و جنسیتی زنان را در این دو بستر متفاوت، یکی تلقی کنیم. آمریکا از قوانین و ضمانت‌های اجرایی بسیار صُلبی برخوردار است که در وضعیت بی‌اخلاقی می‌تواند حقی از حقوق زنان را تأمین نماید، ولی نظم اجتماعی ایران، نظم فرهنگی، اخلاقی و دین‌بینان است و در نبود اخلاق و دین، امکان تأمین حقوق از دست رفتۀ زنان و دختران از مسیرهای قانونی نوعا میسر نخواهد بود. @HOWZAVIAN
🔵 مکتب ناکارآمد ✍️ محمدحسین مطهری 🔸در دوره‌ی رنسانس، حاکمیت و حق مرجعیت علمی و حق فرمانروایی و حق اطاعت‌پذیری، از خدای متعال سلب شد و به عقل و تجربه‌ی انسان تعلق گرفت. 🔸اگر کسی مدعی است که عقل و تجربه حق مرجعیت علمی دارد و به تبع آن، انسان حق حاکمیت مطلق را بر طبیعت دارد، باید بتواند مالکیت یا سلطه انحصاری انسان را و کارآمدی و کمال عقل و تجربه را ثابت کند. 🔰آیا فلسفه‌ی غرب، در پاسخ به این سؤال موفق بوده‌است؟ 🔰آیا فلسفه‌ی غرب توانسته‌است جایگاه حاکمیت انسان را در عالم به اثبات برساند؟ 🔰آیا فلسفه‌ی مدرن، برای فرمانروایی مطلق انسان در روی زمین، دلیل متقنی دارد؟ 🔸ناکارآمدی این فلسفه را می‌توانیم در تنازعات تمام‌نشدنی جهانی بر سر انرژی و منابع ببینیم. 🔸اسلام حاکم عالَم را عادل می‌داند و مکتب فکری اسلام محور سیاست را کسی می‌داند که با حاکمیت او، هيچکدام از این تنازعات باقی نخواهدماند... @HOWZAVIAN
🔴 دانش نژادپرستانه ✍️ دکتر محمد تهرانی مطالعه منابع تاریخی غرب نشان می دهد که استدلالات نژادپرستانه اندیشمندان غربی، مقدمه ساز اعمال خشونت و وحشی‌گری علیه نژداهای غیر سفید بوده است. کنت دو گوبینو سیاستمدار، نویسنده و پژوهشگر فرانسوی معروف قرن نوزدهم از جمله کسانی است که دیدگاه های نژادپرستانه او، نژادپرستی در غرب را در قالب علمی نهادینه ساخت. بخشی از نظرات به اصطلاح علمی او پیرامون تفاوت نژاد‌های سیاه و سفید چنین است: «نژاد سیاه پست ترین نژاد است. شخصیت حیوانی از بدو تولد در او وجود دارد. هوش بسیار محدودی دارد و قوای ذهنی او اندک است و یا وجود ندارد. حواس پنجگانه قدرتمندی دارند که خود نشانه پستی نژاد اوست. تمام غذاها و بوها برای او خوب هستند. درکی از خوب و بد اخلاقی ندارند و جان خودش و دیگران برای او ارزشی ندارد و بی دلیل دیگران را می‌کشد. بدون استبداد امکان کنترل او وجود ندارد. شهوات شدیدی دارد و در عین حال این ماشین انسانی که احساسات سریعا در او برانگیخته می شود، در مقابل رنج یا بی تفاوت است و یا بزدلانه به مرگ پناه می برد... نژاد سفید قدرتمندترین و باهوش ترین نژاد است و در عین حال حواس جسمانی ضعیف‌تری دارد که موجب دور شدن او از شهوات جسمانی است. عاشق آزادی و به شدت مخالف زندگی تحت استبداد به شیوه سیاهان است. غریزه نظم فوق العاده‌ای دارند که نه تنها موجب ضمانت صلح و توازن است بلکه موجب خویشتنداری او می شود. قدر زندگی خود و دیگران را می‌داند و زمانی که بی رحم می‌شود از این بی رحمی خود آگاهست، آگاهی که در سیاهان وجود ندارد»! @HOWZAVIAN
💢نژاد سفید، برتر و نژادهای زرد و سیاه پست هستند! 📌دیدگاه‌های نژادپرستانه کنت دگوبینو ✍️دکتر محمد تهرانی افکار نژادپرستانه در بنیان‌های فکری و نظری تمدن غرب ریشه دوانده است و نظریه‌پردازانی از اندیشمندان غربی برای علمی سازی این افکار نژادپرستانه تلاش کرده‌اند. کنت دگوبینو سیاستمدار، نویسنده و پژوهشگر فرانسوی قرن نوزدهم در نظریات به ظاهر علمی‌اش پیرامون تفاوت نژادها در میان انسانها، با تحقیر نژاد زرد و سیاه در مقایسه با نژاد سفید، سلطه نژاد سفید بر غیر سفید را توجیه می‌کند: نژاد زرد در هیچ چیز عالی نیست! انرژی کمی دارد و نسبت به امور بی‌تفاوت است! تمناهای جسمانی او را پایانی نیست گرچه این تمناها در محدوده خاصی هستند. بیشترین استعداد چاقی را دارد. به شدت راحت‌طلب هستند و از سختی‌ها فرار می‌کنند. به داشتن آزادی محدود راضی است. توان رویاپردازی و نظریه پردازی را ندارد و اختراعات بسیار اندکی دارد. با اینکه از سیاهان برتر هستند ولی توان شکل دادن به هیچ تمدنی را ندارند و باید افراد برتری به آنها نظم بدهند. نژاد سفید قدرتمندترین و باهوش‌ترین نژاد است و در عین حال حواس جسمانی ضعیف‌تری دارد که موجب دور شدن او از شهوات جسمانی است. کارایی بسیار بیش از زردها دارند و از روبرو شدن با مشکلات و حل آنها ترسی ندارند. عاشق آزادی هستند و با شکل داده شدن به گونه‌ای که مورد علاقه زردهاست مخالفند. غریزه نظم آنها فوق‌العاده است و این موجب خویشتنداری او می شود. نژاد سفید برای فدا کردن خود دلیلی یافته و آن افتخار است که نژاد زرد و سیاه درکی از آن ندارند. @HOWZAVIAN
⛔️ از تمدن غرب فاصله بگیرید ✍️ سید عبدالله هاشمی 🔰 تمدن غرب به روزهای خطرناک خود رسیده است. فروریختن دیواره های یک تمدن، شبیه آب شدن کوه های یخی است؛ به جای گرد و خاک وسر وصدا، سونامی می سازد.تارسیدن امواج سهمگین آن در فرصت اندک آرامش قبل از طوفان، باید از ساحل چنین تمدنی دور شد.قضاوت درباره افول یک تمدن، شاخصه های متعددی دارد. شاخصه اصلی پایداری یک تمدن، سلامت روابط اجتماعی است. هرگاه مسیر حرکت یک تمدن به سمت شکاف روابط اجتماعی و تنهایی انسان بیانجامد،باید از این کوه یخی در حال آب شدن فرار کرد.همجنس بازی، ازدواج با محارم، ازدواج با حیوانات و....تصاویر وحشتناک مرگ یک تمدن و فروپاشی روابط انسانی است.نظم نوین جهانی شکل گرفته از سوی آمریکا به معنای گره زدن سرنوشت سایر جوامع با افول شکننده خود در این نظم نوین است.تحلیل گران بسیاری، در دنیا نزدیکی چنین پایانی را برای تمدن کثیف،برهنه، بی رحم وپراشتهای غرب پیش بینی نموده اند.مقام معظم رهبری نیز افول آمریکا را به غرق شدن کشتی تایتانیک تشبیه نمودند.احمقانه ترین سیاست در این دوران،نزدیک شدن به چنین تمدنی است. ❇️ اگر با امریکا نرد دوستی باختن، روزی منفعتی داشت و قمار سود آوری بود؛ اکنون باید از تمدن متوحش غرب فاصله گرفت. در همه زمینه هایی که به اسم دانش و یا ساختارهای سازمان های بین الملل، سیاست های غلط خود را پیش برده اند، کشورهای جهان سوم باید، تجدید نظر کنند و مجری سیاست های زیان بار غرب نشوند، شاید سهمشان از نابودی این تمدن کمترباشد. ✅ شوربختانه، عقب ماندگان سیاسی وبرخی «سیبریتی های سیاست ندیده ما» در مسیر روبه رشد تاریخی ما و حرکت رو به زوال آمریکا، ویرانه های این تمدن را باغ سبز نشان می دهند. ناگواری های این چندماه که با نقش آفرینی سلبریتی ها شکل گرفت نشان داد این جماعت را باید «سیبری تی»نامید. ساکنان سردسیرترین جغرافیای سیاست وبی خبر از سرد وگرم حقایق آینده دنیا ونقش سازنده ایران در آن. ⭕️ این جماعت دنیا دیده! باید بهتر از دیگران واقعیت غرب را در می یافتند وجامعه خود را باخبر می کردند نه اینکه در مفاسد تمدن از صاحبان آن پیشی بگیرند اما خاصیت تمدن مادی این است اگر به برق مظاهر فریبای آن خیره نگاه کنی نابینا میشوی. ⭕️ خیره نشوید تا واقعیت تمدن محتضر غرب را درست ببینید. @HOWZAVIAN
▪️جنایات غرب در قاره آفریقا؛ 🔴 قتل‌عام اشغالگران ایتالیایی در آدیس‌آبابا ✍️ دکتر محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه حمله ایتالیا به اتیوپی در اکتبر ۱۹۳۵ در دوران رهبری موسولینی یکی از جنگهای استعماری کشورهای غربی بود که با حمله سربازان ایتالیایی تحت فرماندهی امیلیو د بونو به کشور اتیوپی (حبشه) که در آن دوران به رهبری هایله سلاسی اداره میشد، آغاز شد. این دومین حمله ایتالیا به اتیوپی پس از سال 1896 بود؛ در حمله اول ارتش ایتالیا به اتیوپی در سال ۱۸۹۶ با اینکه مهاجمان ایتالیایی از تجهیزات قدرتمند و نیروی هوایی قوی برخوردار بودند اما نتوانستند در برابر ارتش مسلح به تیر و کمان اتیوپی پیروز شوند و مجبور به عقب‌نشینی شدند. ایتالیا حدود 40 سال بعد مجددا بدون اعلان رسمی به اتیوپی حمله کرده، آن را تصرف کرد و فدراسیون شاخ آفریقا را بنیان گذاشت. این حمله گرچه در ظاهر توسط جامعه ملل محکوم شد اما واکنشی به آن اقدام صورت نگرفت و حتی تحریم‌های اقتصادی ایتالیا برداشته شد! در هر صورت اشغال آدیس آبابا (پایتخت اتیوپی) در اوایل قرن بیستم، به عنوان یک پیروزی بزرگ ایتالیایی‌ها ثبت شد، در حالی که بیشتر اتیوپیایی‌ها فقط تیر و کمان برای دفاع از خود داشتند. ارتش ایتالیا پس از تصرف حبشه با وحشیانه ترین شکل به کشتار مردم بی دفاع مشغول شدند. یان کمبل در کتاب "شرم ملی ایتالیا" می‌نویسد: در ژوئن ۱۹۳۶، درست پس از ورود ارتش ایتالیا به پایتخت اتیوپی، رهبر ایتالیا به نایب‌السلطنه خود دستور داد که «همه شورشیان اسیر شده را تیرباران کنند». کشتار در شهرک‌های دورافتاده و در میان زندانیان محبوس در اردوگاه‌های موقت ادامه یافت. به گفته کمبل، فاش کردن تحصیلات رسمی یا تبار طبقات بالا برای اتیوپیایی‌ها مرگبار بود! طبق تخمین کمبل، حدود ۱۹هزار مرد، زن و کودک در سه روز از ۱۹ تا ۲۱ فوریه ۱۹۳۷ در آدیس‌آبابا به قتل رسیدند. برخی از آنها به ضرب گلوله کشته شده یا به دار آویخته شدند یا در اثر آتش‌زدن کلبه‌هایشان سوزانده شدند. برخی دیگر از آنها با انداختن در چاه‌ها یا انداختن به رودخانه غرق شدند! به نوشته منابع تاریخی این تنها یکی از صدها جنایت ایتالیایی‌ها در مستعمراتشان بوده است. در سال ۱۹۴۶ دولت تازه استقلال یافته اتیوپی شواهدی را به سازمان ملل ارائه کرد که نشان می‌داد نیم میلیون نفر از اتباع او در دوران حکومت ایتالیا قتل عام شدند. @HOWZAVIAN
جنایات غرب در قاره آفریقا؛ 🔴 افتخار ایتالیا به یک میلیون کشته در آفریقا! ✍️ دکتر محمد تهرانی، استاد حوزه و دانشگاه یکی از بهانه های استعمارگران غربی برای قتل و غارت مناطق تحت استعمار خود، متمدن ساختن مردم آن مناطق و ارمغان آزادی و دموکراسی برای آن سرزمین ها بود! آنان با همین بهانه وحشیانه ترین شکنجه ها، اعدام های گسترده و حبس های دسته جمعی مردمان ساکن سرزمین های تحت اشغال را توجیه می کردند. از جمله مناطقی که در قرون گذشته بیشترین صدمات را از سوی استعمارگران غربی متحمل شد، مناطق مختلف آفریقایی است. آفریقاییان در طول سالیان مدید تحت استعمار استعمارگران مختلف اروپایی از مشکلات طاقت فرسایی رنج بردند. از نیمه دوم سده ۱۹ میلادی، میان کشورهای اروپایی بر سر اشغال سرزمین آفریقا رقابت‌های گسترده ای شکل گرفت؛ این رقابتها عمدتا از سال‌های ۱۸۸۱ تا جنگ جهانی اول در ۱۹۱۴ روی داد و با یورش، اشغال، استعمار و پیوست خاک آفریقا توسط قدرت‌های اروپایی در طول این دوره همراه بود. تا اینکه در نهایت دولت‌های رقیب تصمیم گرفتند برای رسیدن به اهداف خود به طور مسالمت آمیز قاره آفریقا را میان خود تقسیم کنند. ایتالیا از جمله استعمارگرانی است که حدود 60 سال بخشی از سرزمین آفریقا را تحت اشغال خود درآورد و در طول این مدت خسارات و صدمات جبران ناپذیری به ساکنان تحت اشغال خود وارد ساخت. "جورجیو گیلیونه" مورخ ایتالیایی می‌نویسد: تخمین زده می شود که در طول ۶۰ سال استعمار ایتالیا، تقریباً ۱ میلیون نفر به دلیل جنگ، تبعید و اسارت کشته شدند. در دهه ۱۹۲۰، زمانی که ارتش ایتالیا یک عملیات نظامی را برای بازپس گیری مناطق تحت کنترل شورشیان لیبی آغاز کرد، آنها به اعدام های گسترده، شکنجه و حبس دسته جمعی متوسل شدند. برای سرکوب مقاومت لیبی، در سال ۱۹۳۰، ژنرال ایتالیایی رودلفو گرازیان، ملقب به «قصاب فزان»، مردم غیرنظامی را در اردوگاه‌های کار اجباری قتل‌عام کرد. نکته قابل توجه اینکه امروزه استعمارگران ایتالیایی نه تنها از آن همه خشونت و وحشی گری علیه مردم آفریقا شرمنده نیستند، که از آن به نیکی نیز یاد می کنند! در مناطق مختلف ایتالیا هنوز با اشاره به گذشته استعماری این کشور، مملو از نام خیابان‌ها یا بناهایی است که سربازانی را که در ساختن امپراتوری ایتالیا جان باختند، تجلیل می‌کنند و بسیاری از کتاب های درسی در مدارس ایتالیا هنوز ادعا می‌کنند که ایتالیا برای آوردن آزادی و تمدن به آفریقا رفته است! @HOWZAVIAN
♦️ فوکوس در هالیوود ✍️ حسین کاوه 🔹 تمدن غرب به خاطر بحران هویت و فقدان قهرمان واقعی در دنیای خود، همواره در سینمای هالیوود دست به خلق قهرمان‌های خیالی می‌زنـد. 🔸 همچنین چون انسان غربی در میان نوع بشر هیولاتر از خود سراغ ندارد، قهرمان‌های خیالی آنان نیز همواره با هیولاهای ماورائی مبارزه می‌کنند. @HOWZAVIAN