eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
459 ویدیو
172 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴فرصت‌ها و برکات شبهات و نقدها به قلم✍️ استاد احمدحسين شريفي 🔸بعضي مي‌گويند در پاسخ به شبهات لازم نيست به تفصيل سخن گفت، خيلي مختصر بايد جواب شبهه را داد چون مخاطبان شبهه حوصله مطالعه يا شنيدن بحث‌هاي مفصل را ندارند. 🔸اين سخن از جهتي و نسبت به مخاطباني درست است؛ اما از جهتي توصيه مناسبي نيست... 👈 خواندن بیشتر 👉 📌 دو ویژگی مهم دستگاه استنباطی امام خمینی به قلم ✍️ استاد علی فرحانی 1️⃣مبتنی بر انسان شناسی برین اسلامی 2️⃣جامع الاضداد: هم ظاهری و هم متجدد 💠حقیقت این است که نظام استنباطی حضرت امام یک مدرسه اصولی مدرن و جدید است! به این معنا که این نظام به هیچ وجه تنها حاشیه ای بر نظام مشهور نبوده بلکه گاها هیچ شباهتی به آن ندارد. اما از باب اینکه فهم و تصدیق این مدعا متوقف بر شناخت دقیق این نظام است می بایست به صورت جداگانه و مستقل به بررسی دیدگاه های این الگوریتم اصولی پرداخت. 👈 خواندن بیشتر 👉 گفتاری از استاد فیاضی حضرت علامه نفرموده اند که مفسران در تفسیر قرآن فقط به قرآن نیاز دارند و به غیر قرآن نیاز ندارند؛ هرگز چنین نفرموده اند. آنچه که ایشان فرموده اند این است که خود قرآن نیاز ندارد. به این معنا که قرآنی که تبیان کل شیء است؛ قرآنی که نور است، معنا ندارد که برای تبیین، به غیر خودش نیاز داشته باشد. 👈 خواندن بیشتر 👉 گوشه ای از ✍️ مقاله حامد الگار، استاد دانشگاه کالیفرنیا اهمیت [کتاب] (از آثار عرفانی امام ) به خاطر معرفت گسترده ای كه در آن آمده نیست، بلكه به خاطر تبحر عملی كاملی است كه در هنر عرفان نهفته در آن وجود دارد؛ این اثر برای درك اندیشه ها و قواعد رسیده از گذشته نیست بلكه جلوه و ثمره نگاهی توانمند و اصیل است. 👈 خواندن بیشتر 👉 مقاومت علیه مقاومت به قلم ✍️ استاد مریم منصوری برایان ترنر در کتاب «بدن و جامعه» هنگامی که به تبارشناسی طب می پردازد، بیان می کند که در یونان باستان، به شدت بر این مساله مراقبت می شد که مبادا، طبیب در قبال درمان خود، مبلغی از بیمار طلب نماید. دلیل این امر هم آن بود که از اساس، امکان این که طبیب، بیش از آن که دغدغه ی سلامت بیمار خود را داشته باشد، دغدغه ی بیمار نگه داشتن فرد را در سر بپروراند، از بین برود. 👈 خواندن بیشتر 👉 افتخار شاگردی اهل‌بیت به ✍️ قلم استاد احمد فربهی از افتخارات ملاصدرا، شاگردی مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است، آثار تفسیری ایشان، اگر از آثار فلسفی‌اش بیشتر نباشد، کمتر نیست، بزرگان حکمت متعالیه نیز همین‌گونه بوده‌اند؛ وحی‌پژوهی شاخصه‌ی حکمت متعالیه است. 👈 خواندن بیشتر 👉 https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
سلام علیکم. ضمن تشکر از نویسنده محترم این متن، این احساس تحقیر و خود کوچک بینی محدود به طلبه سطوح پایین و جوان نیست، حتی بسیاری از بزرگان ما اگر قبل از "حجه الاسلام و آیت الله" عنوان دکتر اضافه نشود، برزخ می شوند. از قدیم گفته اند: حرمت امامزاده را متولی آن باید نگهدارد. آیا وقت آن نرسیده بزرگان حوزه حرمت حوزه را حفظ کنند و حتی با داشتن عناوینی نظیر دکتر و مهندس از به کار بردن آن ممانعت کنند؟ البته نمی خواهم بگویم با انجام این کار مشکل مرتفع می شود، اما قطعا یکی از آسیبها همین است.
🔻شخص، فقط وقتی در صدد توجیه خود بر می‌آید که متهم شده باشد. هنوز ندیده‌ام کسی دوره بیفتد خودش را توجیه کند، جز آنکه پیشاپیش احساس کند در معرض اتهام است. پی‌نوشت‌: مسأله مشروعیت، در فضایی مطرح است که امری انکار شود. انکار در بطنِ خویش، اتهام را به همراه دارد. نهادهای دینی و سیاسی در ایران، مدتی مدید و به شکلی جدی با چالش مشروعیت دست و پنجه نرم می‌کنند. تغییر در سبک دینداری توده از سویی و جوانه‌زدن قرائت‌های دیگری از فقه برای عبور از بحران سیاسی، نهادهای کلان حوزوی و حاکمیتی را به تکاپو واداشته است. با این حال من به این اصلاحات، (اگر بتوان نام اصلاح را بر آن گذاشت) خوشبین نیستم. تجربه این سال‌ها به من می‌گوید، ساختارهای دینی _ سیاسی به دلیل درهم تنیده شدگی که از مشروطه به این سو بر آن تاکید شده (به ویژه با جمله معروف سیاست ما عین دیانت ماست و یا ایجاد، کشف و یا صورت بندی جدید ابواب فقهی نظیر باب سیاسات در کنار عبادات و معاملات) هردو به یک میزان دچار «بحران مشروعیت» شدند. این مشروعیت زدایی که از «امر سیاسی» و با تناقضات رفتاری سیاستمدارن در برخورد با مسائل مختلف آغاز شد، به سرعت خودش را تا «تقدس‌زدایی» از «امر دینی» کشانده و هر دو ساحت را به چالش طبیده است. اینکه انگشت اتهام را به سمت فرد، نهاد یا ساختار نشانه بگیریم، مشکلی را حل نمی‌کند. «مسولیت‌‌پذیری» که متاسفانه به کرات مورد استفاده قرار گرفته و به نرخ شاه عباسی تبدیل شده، واژه حائز اهمیتی است. در «فقه وظیفه محور» سویه مسولیت‌پذیری، مبتنی بر «منطق حجیت معذریت و منجزیت» به مسلخ کشانده شده و کسی حاضر به پذیرش مسولیت خویش نیست. از این روست که در هر پست و سمتی، مسولان فعلی از خود سلب مسوولیت کرده و مسوولین سابق نیز سلب اختیار! این رویه مادامی که اصلاح نشود، نتیجه‌ای جز شتاب قطار فروپاشی در پی ندارد. و اولین قدم در مسیر فهم و سپس حل مشکلات، تواضع در فهم، ترویج اخلاق مسوولیت و بازنگری در منطق حجیت است. (به مرور در این باب خواهم نوشت) ✍ محمد رایجی @HOWZAVIAN
. 🔻چرا دست به دامان علما نمی شویم؟ در تاریخ زیاد خوانده ایم که در زمان سختی و قحطی و بیماری، مردم دست به دامان علما و صاحب نفسان می شدند یا علما برای حل مشکل مردم پیش قدم میشدند، و مشکل را برطرف می کردند؟ چرا در زمان ما این اتفاق نمی افتد؟ چرا مردم و حتی مسئولان به جای دست و پا زدن و التماس و خواهش، از علمای عامل نمی خواهند تا کاری انجام بدهند؟ چرا طلاب و روحانیون چنین درخواستی را مطرح نمی کنند؟ آیا در زمان ما صاحب نفسی وجود ندارد تا شر و ریشه این بیماری خانمان سوز را با دعا و توسل و دستورالعملی ریشه کن کند؟ آیا صاحبان نفوس فقط در ادوار گذشته بوده اند؟ آیا زیارت عاشورا و توسل و دعا فقط در ادوار گذشته اثر داشته؟ این وقایعی که در تاریخ آمده فقط برای مطالعه نیست، برای درس عبرت و استفاده است و آیا الان زمان عبرت و استفاده نیست؟ به نظر شما ریشه این بی تفاوتی چیست؟ ✍ محمدرضا میرزایی @HOWZAVIAN
🔻 وارد نشوید ✍ علی بهاری «مترجم در خصومت با خلفا تا آنجا پیش رفته بود که خطبۀ معروف اما‌م ‌علی بر سر مزار خلیفۀ دوم را نیز نفی کرده و آن را به ستایش امام از سلمان فارسی نسبت داده بود با این ادعا که امام علی قهراً نمی‌توانسته سخنی ستایش‌آمیز نسبت به عمر بن خطاب بر زبان رانده باشد!» جملات بالا را جناب احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی‌اش منتشر کرده است. او در یک یادداشت با موضوع وحدت شیعه و سنی، به مرحوم شیخ محمد دشتی به خاطر ترجمه فرقه‌گرایانه (بر اساس ادعای نویسنده) انتقاد کرده است. از کلام نویسنده برمی‌آید منکر دشمنی میان امام و عمر است و معتقد به رفاقت آن دو. از این رو توجه به نکات زیر لازم است: 1. هیچ گاه نمی‌توان نظر معصوم درباره یک موضوع را صرفا با خواندن یک حدیث فهمید. اطلاق، تقیید، عام و خاص به همین خاطر جزئی از مباحث اصولی است. اگر کسی به اندازه کتاب «الموجز» با اصول فقه آشنایی داشته باشد این نکته را تصدیق می‌کند. 2. نظر امیرمومنان درباره خلفا مشخص است. امام در شقشقیه عمر را شخصیتی پر از خشونت، سخت‌گیری و عذرخواهی می‌داند که مردم در دوره حکومتش به رنج، دورویی و اعتراض گرفتار شدند. در صحیح مسلم نیز عمر رو به عباس و امام علی می‌گوید شما دو نفر معتقدید من و ابوبکر (به خاطر عملکردمان پس از رسول خدا) دروغ‌گو، خائن، گناهکار و حیله‌گر بودیم. عباس و امام هم تایید می‌کنند! (1) در روایتی دیگر هم امام پس از شهادت حضرت زهرا کسی را پیش ابوبکر فرستاد تا او را بیاورد و سفارش کرد عمر را نیاور چون دوست ندارم چهره‌اش را ببینم! (2) در شورای شش نفره پس از مرگ عمر نیز، امام خلافت را قبول نکرد و عثمان خلیفه شد، چون نپذیرفت طبق سیره دو خلیفه اول حکم براند. (3) 3. این که امام علی خطبه‌ای در ستایش عمر بن خطاب خوانده باشد بحثی تاریخی است و نقد و نظر درباه‌اش فراوان. (4) اما حتی اگر این اتفاق افتاده باشد - که احتمالا نیفتاده است - از روی تقیه و جبر جامعه است، همان جبری که به او اجازه نداد بساط نماز تراویح را جمع کند و یا مانع قتل دختر رسول خدا شود. 4. جناب زیدآبادی به همان مسائل سیاسی بپردازند موفق‌ترند. بهتر است به حوزه‌ای که تخصص ندارند وارد نشوند! (1): صحیح مسلم، ج3، ص1377 (2): صحيح البخاري، ج4، ص1549 و صحیح مسلم، ج3، ص1380 (3): تاریخ یعقوبی، ج2، ص162 (4): گوشه‌ای از این معرکه آراء را ببینید: https://b2n.ir/q81743 @HOWZAVIAN
در این👆 متن، با عنوان گیرایی مواجه شدم امّا، متأسّفانه، نوشتهٔ رفیق عزیزمان چنان نامفهوم نمود که متحیّرم کرد. عنوان نوشته به «عدد بی‌نهایت» اشاره دارد امّا در ادامه، ما با بی‌نهایت مواجهیم و نه عدد بی‌نهایت. به علاوه، اضافه کردن چیزی به بی‌نهایتٰ ناممکن است؛ در حالی که نویسنده طوری نشان داده که گویا جمع عدد و بی‌نهایت ممکن بوده و حاصل آن بی‌نهایت است! در واقع، خوانندهٔ فرهیخته گمان می‌برد که نویسنده درک صحیحی از مفهوم بی‌نهایت ندارد. همچنین شایسته است که نویسندهٔ محترم به تفاوت مفهومی دو تعبیر «اضافه کردن» و «مقابل بودن» عنایت فرماید. خلط این دست مفاهیم، خواننده را سردرگم می‌کند. امید که به این موجز بی‌مقدار عنایت فرمایند که حال و مجال اطاله و تبیین و تفسیر نبود. @HOWZAVIAN
این مطلب کاملا مخالف با مبانی دینی و ملی ماست! اولاً که امربه معروف و نهی از منکر جزء واجبات مهم دین ماست ! در ثانی کسی دنبال چند دستگی بین بیحجابان و مومنان نیست !و قطعاً تذکر لسانی اگر به شیوه درست با وجود احکام و شرایط آن انجام شود اتفاقا باعث جذب قلوب و جذب حداکثری میشود !!!! به هیچ عنوان حجاب به نقطه بی بازگشت نرسیده !!! این باور تلقینی اشتباه سعی در نا امید کردن مومنان دارد !! این نوشته از نوع انذارهایی است که اطرافیان به امام حسین ع میدادند که قیام و مخالفت و امربه معروف و مقابله با یزید اثر ندارد ... امام ما حضرت روح الله با انقلاب اسلامی ثابت کرد که با نیروی ایمان و اخلاص میتوان با دست خالی جلوی ابرقدرت ها ایستاد و پیروز شد. @HOWZAVIAN ما خرمشهر ها آزاد کردیم و خرمشهرها در پیش داریم ! تغییر ذائقه پوشش و فرهنگ شیعیانی که فقط از سر جهل از اصل پوشش خود دور شدند کار غیر ممکنی نیست !
🔵 دکتر سروش، وحی، شعر ✍️ سیدعبدالله هاشمی 🔸آنچه درباره دیدگاه سروش می‌توان گفت نوازش حس زیبایی دوستی انسان، با سرانگشت خیال وبه طرب انداختن فکر، با رقصاندن کلمات وبه دنبال آن غلطیدن اندیشه، در شوره زار شعر است. کلام سروش همه شاخصه‌های یک سروده خیال انگیز را دارد و از آنچه یک نظریه علمی باید داشته باشد، تهی است. 🔹سخن پیرامون حقیقت وحی وارائه تحلیل هستی شناسانه از آن،بعنوان ملکوتی ترین حادثه عالم ملک، از سوی دم خوران با شعر وغزل، بدون این که دلیل و برهانی یا شاهد مقبولی ارائه شود ، مسموم ساختن چشمه اندیشه است. 🔸اگر وحی تجربه باشد، به باور ایشان و دیگر اندیشمندان، هرآینه شخصی است. جناب دکترسروش با کدام پای، کوچه‌های تاریخ را پیموده وشاهد لحظات وحیانی و تجربه های معنوی، پیامبر شده است و دریافته است که در این حقیقت بزرگ فرشته ای درکار نبوده است؟یا وحی تابع او بوده است نه او تابع وحی.آیا جز با پای خیال می توان این همه راه را پیمود؟ او که تجربه هریک ازعارفان را نوعی منحصردر فرد خویش می‌داند، چگونه می‌تواند با قامت کوتاه اندیشه بشری، به سرای رفیع خلوتکده الهی با پیامبر سرک بکشد و آن را جزم انگارانه تفسیر کند؟ 🔻سروش شاعری است با دو شاخصه: نخست این که موزون سخن می‌گوید اما خارج از چارچوب نظم؛ دیگر این که سخت‌ترین ساحت‌های معرفت بشری را برای سرودن، انتخاب می‌کند. @HOWZAVIAN
🔻بررسی نزاع کریمی و معاونیان ✍️ علی بهاری، نویسنده حوزوی در وقایع روز نوشت: با گذشت چند روز از دعوای کریمی – معاونیان و هتاکی‌های دوطرفه، اکنون اندکی آرامش برقرار شده و فرصت خوبی است این نزاع رسانه‌ای را بدون جانب‌داری بررسی کنیم و ببینیم کدام راست می‌گوید و کدام نه و شاید هم هر دو اشتباه می‌کنند! ماجرا با یک وضعیت اینستاگرامی از علی کریمی آغاز شد. او نوشته بود: «میلیارد‌ها تومان خرج نذری می‌کنیم و در پایان آرزوی شفای بیماری را داریم که به خاطر نداشتن پول درمان، می‌میرد» بعد از انتشار این وضعیت حامدرضا معاونیان، منبری معروف مشهد در جلسه عزای امام حسین علیه السلام و بر فراز منبر به آن واکنش نشان داد. او کریمی را با الفاظی، چون نادان، احمق و ... خطاب کرد و گفت: «ما برای شفای بیماران سفره پهن نمی‌کنیم. این نذری‌ها به خاطر محبت به خاندان پیامبر است. اگر بیماران را شفا دادند که بسیار عالی و اگر هم ندادند باز هم گله‌ای نداریم.» واکنش تند این خطیب با واکنش متقابل علی کریمی مواجه شد و او هم الفاظی برابر با آن چه خطیب گفته بود به او تحویل داد! در این باره نکات زیر گفتنی است: 1. نذری دادن با کمک کردن به فقیران و بیماران بی‌نوا، منافاتی ندارد. چه بسیار هیئت‌هایی که در انتهای مراسم پول جمع می‌کنند برای مستمندان و چه بسیار هیئت‌هایی که سفره‌شان برای فقیران پهن است و آنان به برکت دستگاه سید الشهدا، گاهی طعم غذا‌های دور از دسترسی، چون گوشت و مرغ! را می‌چشند. 2. علی کریمی احتمالا منظور بدی نداشته است. عکس‌های حضور او پای دیگ نذری در سال‌های پیش خود گواه همین مسئله است. شاید خواسته بگوید می‌توان نذری‌ها را هدفمند و در راه‌های نیک دیگر هزینه کرد. البته لحن و جمله‌بندی‌اش طوری است که انگار از بیخ و بن با نذری مخالف است. او در این زمینه کسی را نباید ملامت کند جز خودش که امیر مومنان فرمود کسی که خود را در موضع تهمت قرار می‌دهد نباید کسی را که به او بدگمان می‌شود سرزنش کند. 3. بر فرض علی کریمی مخالف دستگاه سید الشهدا و عزاداری باشد – که نیست – آیا راه مقابله با یک وضعیت اینستاگرامی، فحاشی و بددهنی بر فراز منبر رسول خداست؟ آیا نمی‌شد با لحنی ملایم‌تر و همراه با احترام و تکریم، سخن نادرست را نقد کرد و دلیلش را به چالش کشید و روشنگری کرد؟ همانگونه که اگر زنان پیامبر کار زشتی کنند از کار زشت مردم کوچه و بازار زننده‌تر است، بددهنی و فحاشی اگر از سوی روحانیت باشد زشت‌تر و ناپذیرفتنی‌تر است و البته اثر بدش ماندگارتر! 4. این ماجرا سر یک زخم کهنه را هم باز کرد. زخم ناروا بودن نقد دستگاه عزاداری سید الشهدا علیه‌السلام. در سال‌های اخیر – و هر چه جلوتر آمده‌ایم اوضاع بدتر شده – عده‌ای از مداحان، خطیبان، سینه‌زنان و گریه‌کنان پشت سر امام حسین پنهان شده و راه را بر نقد و اصلاح دستگاه عزای ایشان بسته‌اند. بعضی از این عزیزان، سوگواری برای امام حسین را مساوی با خود ایشان می‌دانند و چون امام، عاری از خطاست دستگاه منتسب به او را هم خطاناپذیر می‌دانند و هرگونه نقد و نصیحتِ مشفقانه یا مغرضانه را به تندی سرکوب می‌کنند و در این تقابل، هیچ خط قرمز اخلاقی‌ای را به رسمیت نمی‌شناسند. اگر از سوی این جماعت به بی‌اعتقادی و دشمنی با دستگاه سید الشهدا متهم نشوم می‌خواهم بگویم می‌توان برای نذری‌ها طرحی نو در انداخت و کار‌های دیگر کرد. مثلا هیچ لزومی ندارد مسجدِ منطقه مرفه‌نشین هر شب شام بدهد. می‌توان هزینه شامِ این مساجد و هیئت‌ها را در مناطق فقیرنشین توزیع کرد. می‌توان در شب‌های محرم، پویشِ «جهیزیه‌های حسین» راه انداخت و به صد‌ها هزار دختر عقدبسته که به خاطر فقر نمی‌توانند به خانه شوهر بروند جهیزیه داد و زندگی‌شان را سامان بخشید. می‌توان پویش «شفای عباس» راه انداخت و با پول پذیرایی‌های مفصل برخی هیئت‌ها، داروی بیماران خاص را خرید و اشکی از گونه بچه‌های دردمندشان برداشت. اثر تربیتی «جهیزیه حسین» و «شفای عباس» اگر از قیمه و قرمه تاسوعا و عاشورا بیشتر نباشد کمتر نیست. 5. ممکن است بگویید بند چهار با یک منافات دارد. خیر، بند یک مربوط به هیئت‌های مناطق فقیرنشین است و بند چهار مربوط به هیئات مناطق متوسط و مرفه. اگر می‌خواهیم غذای متبرک به مردم بدهیم چای و قند و آب جلسه امام هم متبرک است و به اندازه قیمه و قورمه و زرشک‌پلویش شفابخش. اما اگر بنا بر رقابت با دیگر هیئت‌ها بر سر کیفیت غذاست آن سخن دیگری است. 6. شیعه به اندازه کافی دشمن دارد و دشمنانش هم به اندازه کافی پول و رسانه و انگیزه برای زدنش. بهتر است بر سر مشترکات‌مان وحدت داشته باشیم و اختلافات را با منطق و عقلانیت حل کنیم. وقتی مسلمانان با اهل کتاب به وحدت فراخوانده شده‌اند جایگاه هم‌کیش مشخص است. هر چه باشد اختلاف کریمی – معاونیان از مسلمان – مسیحی بیشتر نیست! @HOWZAVIAN
📝 نامه یک نویسنده حوزوی به رمان نویس مشهور ✍️سید محمدعلی علوی جناب آقای رضا امیرخانی، نویسنده شناخته شده کشورمان، در یادداشتی بلند که در کانال تلگرامی خود منتشرکرده، به بهانه حوادث این روزهای کشور، به تحلیل برخی اتفاقات سالهای اخیر پرداخت و به جوان‌های معترض توصیه‌هایی کرده است. درد و دلی جوابیه‌طور، خدمت نویسنده‌ی محترم جناب آقای رضا امیرخانی بسم الله الرحمن الرحیم جناب آقای رضا امیرخانی نویسنده‌ی محترم، سلام علیکم، شاید این یادداشت را هیچ‌وقت نخوانید. و به احتمال زیاد، این نوشتار،برخلاف طومار شما، همان طومار سه هزار و نهصد و پنجاه و هشت کلمه‌ای بدون بسم‌الله، که از نظر من حمایتی در لفافه و نسبتا مودبانه،از اعتراضات و اغتشاشات امروز است، هیچگاه مورد استقبال و انتشار رسانه‌ای قرار نگیرد، اما این کمترین، بر حسب تکلیف و وظیفه، می‌نویسم و به رودخانه‌ی تاریخ می‌سپارم، تا که قبول افتد و که در نظر آید. جناب آقای رضا امیرخانی، ای‌کاش به جای این طومار سه هزار و نهصد و پنجاه و هشت کلمه‌ای بدون بسم‌الله، که از نظر من حمایتی درلفافه و نسبتا مودبانه، از اعتراضات و اغتشاشات امروز است، یک عکس سرلخت از خودتان می‌گذاشتید در صفحه و کانال مجازیتان و خلاص! حالا اگر سرلخت هم نمی‌شود، پالخت! چه فرقی می‌کند، انما الأعمال بالنیات! هم خیال خودتان را راحت می‌کردید هم خیال ما را. دیگر این همه بالا و پایین کردن و مزاحمت برای صغری و کبری و دوخت و دوز آسمان و ریسمان لازم نبود. 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
🔻دستور یا درخواست؟ 🔹با وقوع بالای طبیعی یا در هر سختی و مشکلی، بی شک طلاب جهادگر و بسیجیان میان‌دار خدمت خاصانه و خودوش بوده‌اند که شرح فداکاری‌های آنان در سیل و زلزله و کرونا و محرومیت‌زدایی و جهادسازندگی و... خارج از بیان است. 🔸نکته جالب در سال‌های اخیر نوع رفتار مدیریت محترم حوزه های علمیه برادران در برخورد با این فعالیت خودجوش و جهادی و کنشگری همانند فرماندهان عزیز سپاه و ارتش در ارائه دستور به طلاب برای ورود به عرصه خدمت‌رسانی است. 🔹نیروهای نظامی و انتظامی برای ترک محل خدمت و خدمت رسانی به افراد آسیب دیده، نیازمند دستور مافوق هستند؛ چرا که نسبت خاص اداری و استخدامی وجود دارد و بر این اساس ابلاغ یک دستور نه تنها موجه بلکه ضروری است؛ اما چرا مدیر حوزه‌های علمیه نسبت خود با طلاب جهادگرِ همواره حاضر در میدان را چنین می بیند، سوالی است که برای آن پاسخی ندارم. 🔸آنچه از جانب شما باید واقع شود نه دستور به فعالیت جهادی که درخواست از طلاب برای این امر است که البته بدون این درخواست نیز طلاب جهادگر خودشان وارد میدان خدمت رسانی خواهند شد. 🔹هرچند نسبت به دلسوزی‌های شما واقفیم اما این رفتار اشتباه، خود زمینه‌ساز کاهش ارزش خودجوش بودن این از خود گذشتگی طلاب به‌دلیل ایجاد تصویر دستوری بودن این رفتار است؛ هرچند تصویر خوبی از دل‌نگرانی‌های مدیر حوزه‌های علمیه در جامعه ایجاد می‌کند. 🔸برای طلاب جهادی بهتر است پدری دلسوز باشیم تا یک رئیس. 🔗 منبع @HOWZAVIAN
. 🔶 اکران، تحلیل و بررسی فیلم سینمایی آواتار از سلسله نشست های دکوپاژ و نقد و بررسی آثار سینما، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «آواتار» با حضور دکتر سعید ارجمندفر (رئیس دانشگاه مجازی المصطفی) به همت رسانه فکرت برگزار می شود. این نشست دوشنبه 26 تیرماه 1402 از ساعت 15:30 تا 19:30 در خانه جهان‌نما به آدرس قم، خیابان صفاییه، کوچه 37، پلاک 11 برگزار می‌شود. گفتنی است، «آواتار» فیلم علمی - تخیلی حماسی آمریکایی به کارگردانی جیمز کامرون است که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. این فیلم دنباله آواتار (۲۰۰۹) است و دومین قسمت از مجموعه فیلم‌های آواتار محسوب می‌شود. کامرون و جان لاندو تهیه‌کنندگان فیلم هستند و فیلم‌نامه آن به دست کامرون، ریک یافا و آماندا سیلور بر اساس داستانی به نگارش درآمده است. در این فیلم، ناوی جیک سالی (ورثینگتون) و خانواده‌اش، تحت تهدید انسانی مجدد، به قبیله‌ای در پاندورا پناه می‌برند. @HOWZAVIAN
. جهت مزید استحضار اعضای محترم کانال و جناب آقای احمدحسین شریفی نویسنده دو مطلب منتشر شده در کانال نویسندگان حوزوی با عنوان: فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک) فرمانی که بیست سال بر زمین ماند. ضمن تشکر از دغدغه مندی این دوست عزیز و ابراز خرسندی از این حسن اتفاق که اطلاع رسانی فرمودید، باید عرض کنم که ایده فلسفه اسلامی برای کودکان(فابک) برای اولین بار در سال ۱۳۶۰ توسط کانون اسلامی رشد زیر نظر اندیشمند و نویسنده شهید حجت الاسلام والمسلمین سیدعبدالمحمد تقوی شکل گرفت. این اندیشمند شهید که سرانجام در ۲۱ سالگی در عملیات والفجر ۸ در ورودی شهر فاو عراق به فیض عظیم شهادت نائل آمد تا روزهای قبل از شهادتش نیز دست از قلم نکشید و در راستای تربیت کودکان و نوجوانان فیلسوف و اندیشمند بیش از ده ها کتاب به رشته تحریر درآورد که برخی از آثار این شهید عزیز پس از شهادتش با حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در انتشارات اسلامی به چاپ های متعدد رسید. این نابغه و فیلسوف جوان عمر پربرکتش را که در زمره اعمار پربرکت بشمار می رود، یکسره در خدمت انقلاب، اسلام و تربیت نسلی اندیشمند و فیلسوف مسلمان از کودکان و نوجوانان میهن اسلامی مان گذاشت. اگرچه سیر تحول و تکنولوژی این روزها ما را تا سرحد فراموشی یاد و خاطر این شهیدان عزیزمان عقب رانده است اما خوشبختانه تنها بازماندگان آن واقعه شیرین کانون اسلامی رشد سرانجام در سال ۱۳۹۸ با ارائه و تصویب طرح فابک (فلسفه اسلامی برای کودکان) در دفتر مطالعات و نشر آثار شهید تقوی توانستند با همکاری یک مجموعه انتشاراتی اولین دوره از محصولات خود را رونمایی نموده و دوره های تربیت مربی فابک را نیز به منظور تربیت مربیان آموزشی برای آموزش و اجرای تمرینات فلسفه اسلامی با کودکان برنامه ریزی کنند. در دهم اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ نیز مجموعه ده جلدی داستان های مصور مورد حمایت فابک با مشارکت انتشارات فراهنر رونمایی گردیده و فراخوان پذیرش و حمایت از آثار فلسفه اسلامی برای کودکان (فابک) در روزنامه ها و سایت های خبری اعلام گردید. امید آنکه بتوانیم با استعانت از حضرت حق ذیل توجه و عنایت آن شهید عزیز ادامه دهنده راه ایشان باشیم. موسسه فرهنگی هنری شهید تقوی در این راه از هرگونه فعالیت و اقدام مثمر ثمری تحت منویات مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای دریغ نخواهد کرد. جهت آشنایی با این شهید عزیز می توانید به وبسایت رسمی ایشان به آدرس ذیل مراجعه نمایید: Www.shahidtaghavi.ir والسلام علی عبادالله الصالحین @HOWZAVIAN
. وضعیت اقتصادی یکی از مهمترین موارد هست تا وقتی این مشکل حل نشود همه چیز از جمله فرهنگ و اجتماع یک جامعه را تحت تاثیر خواهد گذاشت ‌.که حتی شرافت و انسانیت هم فروخته خواهد شد.