eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
446 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالشاهد همراه با کاروان شهدا در نوروز ۱۴۰۱ ✍ بهزاد زارع 🌹 جنگ تحمیلی و صلح تحمیلی 🔺 در مطلب قبل بیان شد که نظام سلطه در ادامه خصومت برای نابودی و مهار اندیشه امام و انقلاب اسلامی به تصمیم جنگ رسید و با القاء تهدید و تطمیع و تحریک، را به داخل مرزهای ایران سوق داد. 🔹 با شروع جنگ، مسائل مختلفی در داخل داشتیم، درگیری‌ها و ناآرامی‌های قومی در گوشه و کنار مانند خلق عرب، خلق بلوچ، خلق ترکمن و... 🔸 قبل از انقلاب حقاً به قومیت‌ها و مناطق مرزی ظلم شده بود، اما بلافاصله پس ازپیروزی انقلاب عوامل رژیم گذشته که خوداز عوامل این ظلم‌ها بودند در جلد همین قومیت‌ها رفتند و مطالبه‌گر عدالت‌خواهی و احقاق حقوق همان قومیت‌ها شدند! 🔹 در رأس این فتنه‌ها، غائله بود، گروهک‌ها و جریانات لیبرال هم مشغول تمامیت‌خواهی و... بودند و دولت و بخشی از بدنه حاکمیت هم به‌سمت آن‌ها غش کرده بودند و...! 🔸 مقاومت‌های مردمی در مرزها شکل گرفت و دشمن در مرزها زمین‌گیر شد، اما به‌علت ناهماهنگی‌های داخلی؛ سال اول جنگ به‌سختی گذشت. با رو شدن دست لیبرال‌ها و عزل و اتحاد و انسجام بین نیروهای مسلح؛ عملیات‌های گسترده‌تری عیله دشمن متجاوز آغاز شد. 🔹 پس از برکناری بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا اولین محصول اتحاد ارتش و سپاه با انجام عملیات موفق ثامن‌الائمه علیه‌السلام (شکست حصر آبادان) به بار نشست و در ادامه عید سال ۶۱ دومین فتح‌الفتوح با نام فتح‌المبین انجام شد. در این مدت عملیات‌های دیگری هم انجام شد اما این دو فتح بزرگ، خودباوری را در جبهه حق تقویت کرد. 🔸 درنهایت؛ ۱۸ اردیبهشت ۶۱ رزمندگان اسلام دست به عملیاتی زدند که سوم خرداد منجر به آزادسازی خرمشهر شد و نقطه عطفی در جنگ تحمیلی به‌وجود آورد. 🔹 عملیات بیت‌المقدس ویژگی‌های فراوانی دارد. در این عملیات بیش ازپنج‌هزار کیلومتر مربع ازخاک جمهوری اسلامی ایران آزاد شد و هزاران تانک و نفربر و خودرو نظامی دشمن منهدم یا غنیمت گرفته شد و هزاران عراقی کشته و مجروح؛ و بیش از ۲۱ هزار نفر از ارتش صدام به اسارت رزمندگان درآمدند! 🔸 در عملیات‌های قبلی هم صدام، ضرب شستهای بزرگی خورده بود اما در فتح خرمشهر شوک بزرگی به او وارد شد، طوری که اربابان او هم متحیّر شدند. براساس اعلام خود دشمن در فتح خرمشهر یک سوم ارتش عراق آسیب دید و صدام برای خروج از این حیّرت پیشنهاد آتش بس داد. 🔹 متاسفانه لیبرال‌هایی همچون عناصر به اصطلاح ملّی‌مذهبی که خود در تحمیل جنگ به ایران نقش اصلی داشتند (چرا که در دوره مدیریت خود؛ وضعیت داخلی کشور را به گونه‌ای به دشمن منعکس کردند که در متوهّم شدن صدام تسریع ایجاد کرد) پس از آغاز جنگ از کشور گریختند و به پاریس و لندن و... رفتند و بعدها مقالات و حتی کتابی با عنوان ۲+۶ نوشتند! 👈 تحلیل ۲+۶ یعنی دو سال اول جنگ؛ دفاع مشروع بود اما پس از فتح خرمشهر صدام خواستار پایان جنگ شد ولی جمهوری نپذیرفتید، لذا این ۶ سال بعد جنگ نامشروع بوده و... ! ‼️ این شبهه یکی از مغالطات مهم در است که غرب‌گراها خیلی در بوق آن دمیده و می‌دمند و معمولاً اینطور طرح می‌شود که صدام بعد از فتح خرمشهر خواستار پایان جنگ شده اما ما نپذیرفتیم و اصرار به ادامه جنگ داشتند. ✔️ نکته مهمِ این مغالطه آن است که صدام به‌علت آسیب بزرگی که دیده؛ متحیّر شده بود و برای خروج از این حیرت دنبال فرصتی بود تا وضعیت خود را بازسازی کند، به همین دلیل درخواست کرد نه صلح! چرا که صلح یعنی قرادادی که بندهای متعددی دارد یک بند آن هم آتش‌بس است! 1⃣ لذا اولاً: صدام پیشنهاد پایان جنگ به‌معنای صلح پایداری که طرف آسیب دیده به حق خود برسد و به‌ویژه در ادامه به امنیت پایدار برسد نداده بود و تنها می‌گفت آتش بس! 2⃣ ثانیاً: پذیرش آتش‌بس برای ایران منطقی نبود چون ما در خانه خود نشسته بودیم و او به ما حمله کرده، حالا که در میدان جنگ بر او برتری پیدا کرده‌ایم چرا آتش‌بس را بپذیریم؟ آتش بس یعنی تو نزن من هم نمی‌زنم، اما هر وقت خواستیم شروع کنیم و... ✅ به هیچ وجه پذیرش آتش‌بس برای ایران منطقی نبود، مضافاً اینکه هنوز بخش‌هایی هم از خاک ما در اشغال صدام بود، پایان جنگ یعنی بازگشت به مرزهای بین‌المللی و تعیین متجاوز و تبادل اسراء و تعیین و پرداخت غرامت و... که همه این‌ها در قراداد صلح می‌گنجد و نه عراق و نه هیچ کشور میانجی (تا قبل از قطع‌نامه ۵۹۸ در سال ۶۵) هرگز چنین پیشنهادی به ایران نداده بود! 👈 لذا بعد از فتح خرمشهر به فرمان امام و با هدف تنبیه و تعقیب متجاوز جنگ ادامه پیدا کرد که امام فرمودند: «این گرگ درنده را امان ندهید که اگر فرصت پیدا کند به تجاوزگری خودوادامه می‌دهد و...» @HOWZAVIAN
سفر تبلیغی به استان کردستان، شهرستان قروه (محرم 1396) 💠 مِیهم سُفلی ✍ علی بهاری 🔸راننده خیلی تعارف کرد به خانه‌اش برویم. در تعارف‌هایش صداقت موج می‌زد اما وقتی قبول نکردیم، دیگر خیلی اصرار نکرد. خداحافظی کردیم و به مسجد رفتیم. کمی بعد، بچه‌های شیعه و سنی آمدند. مرتضی - همان دوستم که با عبا آمده و شبیه قاریان مصری شده بود - بچه‌ها را بر اساس مذهب، تفکیک کرد. گفت: «شیعه‌ها بیایید این طرف بهتون وضو و نماز یاد بدیم. سنی‌ها هم برن پیش ماهان یاد بگیرن.» ماهان، سنی‌بچه‌ای باهوش بود که اطلاعات مذهبی خوبی داشت. البته اطلاع بیشتر از مذهب، به معنای این نبود که ماهان الاهی‌دان یا فقیه بود؛ بلکه در جمعی که بسیاری نمی‌دانستند سنی‌اند یا شیعه، او می‌دانست چطور وضو بگیرد و نماز بخواند. 🔸آموزش نماز به کسی که هیچ نمی‌داند، کار بسیار سختی بود. خدا را صد هزار مرتبه شکر که مرتضی ابتدا، وضو را برای‌شان گفته و بار مرا سبک کرده بود. جایگاه مُهر را برایشان توضیح دادم و سپس از ضرورت نیت قبل از نماز گفتم. یکی‌یکی اذکار نماز را به صورت شمرده می‌گفتم و از آن‌ها می‌خواستم بعد از من آرام تکرار کنند. چند دقیقه‌ای طول کشید تا کلیات نماز را یاد گرفتند. باهوش‌ترها، زودتر یاد می‌گرفتند و بعدش به تنظیمات اصلی کارخانه برمی‌گشتند: لش‌بازی! 🔸کمی از کلاس گذشت که پسرکی به جمعمان اضافه شد. یکی از بچه‌ها گفت: «پاشو برو. تو سنی هستی» جواب داد: «نه به خدا شیعه‌ام» آن یکی گفت: «غلط کرده. دروغ میگه. سُنّیه» گفتم: «خودش داره میگه شیعه‌ام. تو چی میگی این وسط؟» جواب داد: «خودش حالیش نیست. من می‌دونم» نمی‌دانم چرا ناگهان صنف شریف رانندگان تاکسی‌ افتادم. پسرک با بغض گفت: «به خدا شیعه‌ام» ما هم اشکش را دلیل بر صداقتش گرفتیم. 🔸البته اگر هم واقعا شیعه نبود، اهمیتی نداشت. چون بچه‌ها اطلاعی از تفاوت‌های اعتقادی و فقهی دو مذهب نداشتند. بسیار سُنّی‌هایی که مسح می‌کشیدند و فراوان شیعیانی که پا می‌شستند.چند بار ذکرهای نماز را توضیح دادم. داشتم مطمئن می‌شدم کلیات را فهمیده‌اند که یکی از دو شیخ گروه صدایم کرد و گفت: «تو بیا با این جوون‌ها بشین. بچه ها رو بسپار به من. حوصله‌شون رو نداری» برای سلامتی پدر و مادرش دعا کردم و به جمع جوانان پیوستم. 🖊 سلسله خاطرات این نویسنده را اینجا بخوانید @HOWZAVIAN