eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
476 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
فراخوان همایش و پویش حوزه و فضای مجازی با موضوعات: ✅1) حوزه و فضای مجازی؛ ✅2) معرفی حوزه و روحانیت؛ ✅3) آینده‌پژوهی فضای مجازی؛ ✅4) آموزش مجازی؛ 🎁جوایز مادی در هر رشته : 1. نفر اول : 50000000 ریال 2. نفر دوم: 30000000 ریال 3. نفر سوم: 15000000 ریال 🔴مهلت ارسال آثار: تا تاریخ: 1400/6/1 آثار خود را به یکی از آدرس‌های ذیل ارسال بفرمایید: http://eitaa.com/hresane110 http://sapp.ir/hresane110 hresane110@gmail.com @HOWZAVIAN
🏴از معجزات زیارت عاشورا ✍️مرحوم آیت الله دستغیب در کتابش می فرمایند : علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی از استاد خود مرحوم آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل فرمود: اوقاتی که در سامراء مشغول تحصیل علوم دینی بودم اهالی سامراء به بیماری وباء و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده ای می مردند روزی به همراه جمعی از اهل علم در منزل استادم مرحوم سیّد محمّد فشارکی بودیم، ناگاه میرزا محمّد تقی شیرازی تشریف آوردند و صحبت از بیماری وباء شد که همه در معرض خطر مرگ هستند. مرحوم میرزا فرمود: اگر من حکمی بدهم آیا لازم است انجام شود یا نه ؟ همه اهل مجلس تصدیق نمودند که بلی . سپس فرمود: من حکم می کنم که شیعیان ساکن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زیارت عاشوراء شوند و ثواب آنرا هدیه روح شریف نرجس خانم والده ماجده حضرت حجة بن الحسن (عج) نمایند تا این بلاء از آنها دور شود اهل مجلس این حکم را به تمام شیعیان رساندند و همه مشغول زیارت عاشوراء شدند. از فردای ختم، تلف شدن شیعه متوقف شد و همه روزه غیر شیعی ها می مردند به طوریکه بر همه آشکار گردیده برخی از آنها از آشناهای خود از شیعه ها پرسیدند: سبب اینکه دیگر از شما تلف نمیشوند چیست ؟ به آنها گفته بودند: زیارت عاشوراء، آنها هم مشغول شدند و بلاء از آنها هم بر طرف گردید. ☘️علامه فرید فرمودند: وقتی گرفتاری سختی برایم پیش آمد فرمایش آن مرحوم بیادم آمد و از اول محرم سرگرم زیارت عاشوراء شدم روز هشتم بطور خارق العاده برایم فرج شد. 📚داستان های شگفت، مرحوم آیت الله دستغیب ‌‌‌ @HOWZAVIAN
🔴 در پرده‌های شور و نوا زیر و بم بخوان آمد دوباره فصل عزا شعر غم بخوان با سینۀ پرآتش و با چشم نم بخوان آمد دوباره موسم ماتم بگیر دم همراه عرش و کرسی و لوح و قلم، بخوان: "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" این را هزار بار بخوان، دم‌به‌دم بخوان شرحی از آتش دل آل رسول را در بندبند مرثیۀ محتشم بخوان آمد دوباره ماه غم و ماتم حسین این ماه را بزرگ بدان محترم بخوان در نینوای غمزده چون نی به ناله باش در پرده‌های شور و نوا زیر و بم بخوان از بلبلان خونی و بی‌آشیان بگو از لاله‌های زخمی و زار و دِژَم بخوان همراه اشک و نالۀ زهرا و مرتضی نوحه ببار و شور بگیر و دودم بخوان "از آب هم مضایقه کردند کوفیان" طوماری از جنایت اهل ستم بخوان از خیمه‌ها و قحطی آب و عطش بگو از دست و مشک و فرق و عمود و علم بخوان بر روی نیزه آیۀ اعجاز را ببین از داستان کهف و رقیم این رقم بخوان همچون نسیم از حرم دوست کن گذر از غنچه‌های پرپر باغ قِدَم بخوان بگذار سر به تربت مولای بی‌کفن از غربت و مصائب اهل حرم بخوان ✍ محمدتقی عارفیان @HOWZAVIAN
📌 از توجه‌فروشی تا آدم‌فروشی [در باب رویای شفافیت مالی رسانه‌ها و رسانه‌ای‌ها] ✍ علیرضا قربانی 🔹در انتهای مقالات علمی، تیتر به ظاهر کم‌اهمیتی با نام Funding وجود دارد که در آن ذکر می‌شود آیا این پژوهش با حمایت مالی نهاد یا سازمانی انجام گرفته یا خیر. برای ثبت مقاله نیز نویسنده باید فرم "تعارض منافع" را امضا کند و هرگونه حمایتی که از او شده را اظهار نماید. این سخت‌گیری برای چیست؟ آیا مخاطب نمی‌تواند صرفا با تکیه بر شواهد، مستندات و قرائن داخلی مقاله، اعتبار علمی آن را ارزیابی کند؟ قرائن خارجی (از جمله وابستگی‌های مالی نویسنده) متغیر مهمی است که می‌تواند شاخک‌های مخاطب را برای کشف فریب‌های احتمالی فعال کند. 🔹از ضرورت شفافیت مالی کمپین‌های انتخاباتی زیاد شنیده‌ایم. دو منطق اساسی از این ایده پشتیبانی می‌کند: ۱- منطق سیاسی (شفاف کردن رابطه قدرت اقتصادی و قدرت سیاسی) که ایجاب می‌کند "درآمد" کمپین‌ها شفاف باشد. ۲- منطق رسانه‌ای (شفاف کردن رابطه قدرت اقتصادی و قدرت رسانه‌ای) که ایجاب می‌کند "هزینه‌" کمپین‌ها و پرداخت آنها به رسانه‌ها شفاف باشد. مخاطب حق دارد برای اعتبارسنجی پیام‌های انتخاباتی، به قرائن برون‌متنی همچون نام و وابستگی مالی نویسنده دسترسی داشته باشد. (به عنوان نمونه: در برخی رسانه‌های اجتماعی، فعالیت اکانت‌های با هویت مجهول در حیطه تبلیغات سیاسی مجاز نیست.) درج برچسب بر روی محتوای تبلیغات سیاسی و تمییز آن از محتوای تحلیلی، حق مخاطب است. مخاطب حق دارد بداند توییت‌های به ظاهر تحلیلی، سفارشی است یا خیر. بدون علم به متغیر کلیدی "نوع وابستگی مالی نویسنده"، ارزیابی و صحت‌سنجی پیام برای مخاطب عام، بسیار دشوار است. این مصلحت عمومی می‌تواند مستند اخلاقی-حقوقی الزام تنظیم‌گر حاکمیتی (یا خودتنظیم‌گری پلتفرم‌ها) در این زمینه قرار گیرد. از دیگر سو، می‌توان تولید پیام سفارشی در ظاهری تحلیلی را نوعی کذب و فریب دانست و از این منظر، استدلالی دیگر بر الزام شفافیت مالی تبلیغات سیاسی در رسانه‌ها اقامه کرد. 🔹یکی از ویژگی‌های اختصاصی سازمان‌های رسانه‌ای، بازار دوگانه (و با ظهور بیگ‌دیتا: سه‌گانه) این سازمان‌هاست؛ از یک سو به مخاطبان خود محتوا عرضه می‌کنند و از سوی دیگر، "توجه" مخاطبان را به آگهی‌دهندگان می‌فروشند. تا آنجا که ماهیت این بازار دوگانه شفاف است، چالش اخلاقی به وجود نمی‌آید؛ مخاطب از مطالب رسانه استفاده می‌کند و در کنارش "توجه خود به آگهی‌ها" را می‌فروشد. مساله آنجا پدید می‌آید که مرزهای بازار مبهم شود و رسانه بخواهند "توجه"‌های دیگر مخاطب (که با اعتماد معصومانه او همراه است) را هم بفروشد، بدون اینکه مخاطب به این توجه‌فروشی مضاعف آگاه باشد. مساله آنجا پدید می‌آید که رسانه و رسانه‌ای‌ها به اسم روزنامه‌نگاری، رپورتاژ آگهی برای افراد، سازمانها و نهادها تولید کنند. در فضای مطبوعات برخی کشورها این الزام وجود دارد که اگر روزنامه برای انتشار مطلبی پول دریافت کند، در ابتدای آن مطلب باید این نکته را به مخاطبان اعلام نماید. همچنین روزنامه موظف است حمایت‌های مالی کلی از خود را نیز به طور شفاف اعلام کند... 🔗 متن کامل @HOWZAVIAN
📣 پیغام مهم امام باقر(ع) به شیعیان عن مولاناالامام الباقر عليه السلام ـ لِخَيثَمةَ ـ أبلِغْ شيعَتَنا أنَّهُ لا يُنالُ ما عِندَ اللّه ِ إلاّ بِالعَمَلِ ، و أبلِغْ شيعَتَنا أنَّ أعظَمَ النّاسِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ مَن وَصَفَ عَدلاً ثُمَّ خالَفَهُ إلى غَيرِهِ. امام باقر(ع) فرمود: به شيعيان ما پيغام ده كه آنچه نزد خداست جز با عمل به دست نمى آيد؛ به شيعيان ما پيغام ده كه در روز قيامت بيشترين افسوس را كسى خورَد كه عدالتى را بستايد و خود برخلاف آن رفتار كند. (الأمالي للطوسي،370/796.) @HOWZAVIAN
😔 حسرت تبلیغی به وقت کرونا ✍ حامد تقدیری اصلا طلبه که شدیم دلمان خوش بود دهه های محرم نوکر اربابیم. دلمان به روضه‌های محرم خوش بود. همیشه دهه های محرم مان پر بود. طلبه که میشوی دوست داری زودتر لباس خادمی بپوشی و مبلغ شوی. سالهای اول تبلیغی فولادشهر اصفهان پاتوق مان بود و من هر شب بعد از هیأت، تازه مهمان جوانان پارک نشین ضد طلبه بودم که هیأت پارکی مان با قصه رسول ترک شروع شود و با روضه نمکی تمام شود. جوانانی که به ظاهر با طلبه میانه ای نداشتند اما سالهای بعد دل شان به برکت روضه، به ما گره خورد. راستش را بخواهید من شب اول محرم عقد کردم. دو ساعت مانده به غروب زندگی مشترک مان شروع شد و من دو ساعت بعد از غروب با وسایل تبلیغی به دست، سر جاده قدیم اصفهان ایستاده بودم و همسرم زندگی مشترک مان را با ده روز فراق شروع کرد. این فراق هر سال محرم تکرار شد. از فولادشهر و سپیدان و شهرری تا اتریش و بلژیک و سوریه. همسرم نوکری اش را با صبر انجام می داد. صبری و همراهی که اگر نبود ما هم روزی مان نمیشد. امسال جا مانده ام. رفقا رفتند یاسوج و من که هنوز مدت قرنطینه ام تمام نشده، خانه نشینم. چشم به تلویزیون دوخته ام و حسرت و آه است که از دلم بر می خیزد. یادش بخیر دو سال پیش با آخر شب ها تازه می رفتیم سر دیگ شام هیأت. نکند این محرم آخر مان باشد. آرزوی من در زندگی، صدای خوب برای روضه خوانی بود که هیچ وقت نداشتم. به جایش تلاش کردم معارف اباعبدالله را برای کودکان بگویم. منبرم خوب بود اما بیشتر دوست داشتم برای بچه های زیر هفت سال و هفت تا چهارده سال حرف بزنم. آنقدر برکت از این بچه ها دیدم که دلم برای روضه ها و سینه زدن هایشان تنگ شده. کاش باز ما را به خیمه کودکانه ارباب دعوت کنند. رشته ای بر گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست 🔗 حامدانه @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🏴از معجزات زیارت عاشورا ✍️مرحوم آیت الله دستغیب در کتابش می فرمایند : علامه شیخ حسن فرید گلپایگانی
. 🔻چرا دست به دامان علما نمی شویم؟ در تاریخ زیاد خوانده ایم که در زمان سختی و قحطی و بیماری، مردم دست به دامان علما و صاحب نفسان می شدند یا علما برای حل مشکل مردم پیش قدم میشدند، و مشکل را برطرف می کردند؟ چرا در زمان ما این اتفاق نمی افتد؟ چرا مردم و حتی مسئولان به جای دست و پا زدن و التماس و خواهش، از علمای عامل نمی خواهند تا کاری انجام بدهند؟ چرا طلاب و روحانیون چنین درخواستی را مطرح نمی کنند؟ آیا در زمان ما صاحب نفسی وجود ندارد تا شر و ریشه این بیماری خانمان سوز را با دعا و توسل و دستورالعملی ریشه کن کند؟ آیا صاحبان نفوس فقط در ادوار گذشته بوده اند؟ آیا زیارت عاشورا و توسل و دعا فقط در ادوار گذشته اثر داشته؟ این وقایعی که در تاریخ آمده فقط برای مطالعه نیست، برای درس عبرت و استفاده است و آیا الان زمان عبرت و استفاده نیست؟ به نظر شما ریشه این بی تفاوتی چیست؟ ✍ محمدرضا میرزایی @HOWZAVIAN
💠 پیکر شهید مدافع حرم حجت الاسلام مالامیری در گلزار شهدای قم آرام گرفت ◾️ امروز صبح مراسم تشییع و تدفین پیکر حجت الاسلام مالامیری با حضور، علما، طلاب، همرزمان و مردم شهید پرور قم در حرم کریمه اهل بیت(ع) برگزار گردید و سپس در جوار شهیدان والامقام گلزار شهدای علی ابن جعفر(ع) قم به خاک سپرده شد. 📢 هفته‌نامه افق حوزه @HOWZAVIAN
🔴 قلم دینی ساحت لات‌منشانه نیست قلم لات‌منشانه‌ی برخی طلاب، مرا به شگفتی وامی‌دارد. هر صاحب فکر و قلمی دو سطر ابتدایی برخی نوشته‌ها را بخواند، می‌پندارد که نویسنده، اهل دفتر و قلم و کتاب نیست. نمی‌دانم که ادبیّات چاله‌میدانی و نوکراربابی را کدام شیر پاک خورده‌ای به نوشتارها و گفتارهای تبلیغی حوزه وارد کرده است؟ اگر بزرگان و بزرگواران حوزوی عزم صمیمیّت‌بخشی و غرابت‌زدایی از کلام دارند، مسیرش این نیست که از واژگان کم‌عمق یا سخیف بهره بگیرند. هر واژه‌ای قلمروی دارد که دریایی از مفاهیم در آن زندگی می‌کنند. به گمان خطاآلود من، نباید ادبیّات دینی را با چنین تعابیر نارسا و سخیفی آلوده کرد. نباید جمله‌ها را بی‌مهابا شکست و قوانین دستوری را زیر پا گذاشت. چرا جوانان دیندار ما کمتر می‌خوانند و می‌اندیشند؟ چرا نویسنده طلبه ای همچون من (که نفرین بر او باد) در خواب خرگوشی است؟ اگر سطح ادبیّات دینی را نازل کنیم، آنگاه هر بی سر و پایی به خود اجازه می‌دهد که قلم را بردارد و در باب مسائل دینی برگ دفترها را سیاه کند. در جوامع علمی، گاه متفکّران و قلم به دستان دینی/دیندار را به تمسخر می‌گیرند. بی‌تردید، یکی از دلایلش، نگاه سطحی به مسائل و مفاهیم دینی است که محل بروز و ظهور آن نگاه سطحی، نوشتارهای رفیقان طلبه است. به امید این که کانال نویسندگان حوزوی راه رشد و معیارنویسی را پیش پای طلاب و هر نویسنده عاشق فرهنگ بگذارد و رنج سطحی‌نویسی را از تن نثر دینی بزداید. @HOWZAVIAN 🖋 آماده دریافت نقد و نظر اعضای محترم کانال هستیم.
🌐 باطن و ذات مستکبران ⭕️ ‏امام‌ روح الله: 📢 ای رؤسای جمهور ملل اسلامی، ای سلاطین ملل اسلامی، ای شاه ایران، به داد خودت برس. به داد همه ما برسید. ...آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! 📖 صحيفه امام خمینی، ج ۱، ص ۴٢٠. @HOWZAVIAN
⁉️آیا ایران را می‌کرونایند؟! محمدرضا آتشین صدف نه پزشکم نه سیاستمدار؛ ولی نگرانم می‌فهمی؟ نگران؛ نه برای خودم که برای خانواده‌ام و تمام خانواده‌های هم‌وطنم؛ آیا حق دارم بگویم از آنچه مرا می‌ترساند و می‌شوراند؟ هرچند شاید آنچه من می‌اندیشم درست نباشد؛ یعنی آرزو می‌کنم نباشد. آیا حق دارم بپرسم (و پرسیده‌اند) که چرا در برخی کشورها با یک‌صدم پشتوانۀ پزشکی و تجهیزات و رعایت پروتکل‌های بهداشتی، آمار ابتلا و مردن از کرونایشان یک صدم ما هم نیست؟ چین اعلام می‌کند با طب سنتی‌اش کرونا را مهار کرده؛ جایگاه طب سنتی ما (نمی‌گویم طب اسلامی تا بعضی‌ها هزارجایشان درد نگیرد) در درمان و کنترل این بیماری کجاست؟ پزشکانی که خود در همین سیستم آموزش رسمی دانشگاهی‌مان طب سنتی آموخته‌اند و در پزشکی جدید هم از همکلاسی‌هایشان کمتر ندارند که بیشتر دارند، چقدر بازی داده می‌شوند؟ اینکه مردمانِ بسیاری، پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند درست، اما همۀ ماجرا همین است؟ آیا نمی‌توان به سوراخ‌هایی اندیشید که بارها از آنها گزیده‌شده‌ایم؛ مگر همین چند وقت پیش اعلام نشد که چند نفر از پرسنل یکی از نیروگاه‌های مهم برق کشور دستگیر شدند به اتهام اخلال و خرابکاری در شبکۀ توزیع برق. برق چه ربطی به کرونا دارد؟ ربط دارد؛ در هر دو می‌شود تعمد داشت و دست‌کاری کرد و کار دست ملت داد؛ مگر در گذشته، در جنگ‌ها، گاه آب دشمنی را با وبا آلوده نمی‌کردند؟ مگر جهان این ویروس را چقدر می‌شناسد؟ آیا در غذایی، در دارویی، در امواجی دست‌کاری‌ای نمی‌شود تا ایران در کرونا دست و پا بزند؟ اینکه می‌گوییم ایران، بحث، فقط ایران نیست؛ اما بحث ما الآن ایران است؛ یادمان باشد که ما در روزگاری روزگارمان را سپری می‌کنیم که از «دزیدن ابرها» و «نابارور کردن ابرها» به عنوان «سلاحی اقلیمی» سخن می‌رود و دور نیست که بر ما به کار رفته باشد. وقتی مسئولان عالی‌رتبۀ پزشکی دست‌اندرکار کنترل کرونا، بارها اعلام می‌کنند که کسانی بین ما هستند که نمی‌خواهند کرونا در ایران تمام شود و نمی‌توانیم نام ببریم و شاید روزی بردیم، آیا نباید به چیزی شک کرد یا همان بهتر است که بگوییم ان شاء الله گربه است؟ بر خوانندۀ تیزهوش مخاطب این نوشته، نیک پیداست که کسی با رعایت پروتکل‌ها و توصیه‌های متخصصان و مسئولان خدوم نظام پزشکی کشور مشکلی ندارد، ابداً؛ من خودم ماسک می‌زنم، فاصلۀ اجتماعی را رعایت می‌کنم، سفرهای غیرضروری را نمی‌روم؛ به واکسن ایرانی‌مان افتخار می‌کنم؛ سخن روی این است که حوادث را یک‌لایه و تک‌ساحتی نبینیم؛ همۀ گزینه‌ها روی میز باشد و همۀ سناریوها را در نظر بگیریم؛ حتی بدترینش را که ناغافل، غافلگیر نشویم. هر کسی کار خود کند؛ نظام پزشکی کار خودش را، دستگاه‌های امنیتی کار خودشان را؛ سازمان پدافند غیرعامل کار خودش را و... و همۀ نظرها شنیده شده و بررسی شوند؛ گرچه احتمال درستی‌شان کم باشد؛ چون محتمل، بسیار مهم است. و پرسش آخر، وقتی کادر درمانی‌مان خسته شده‌اند، آیا نمی‌توان خیل جوانان بیکاری را استخدام کرد؛ حتی شده موقت و حقوق داد که بیایند در بیمارستان‌ها به کمک کادر درمان؟ خود را که نمی‌توانیم بفریبیم؛ همه که روحیه و انگیزه و منش کار جهادی ندارند؛ بالایش دوره‌ای یک هفته‌ای یا دو هفته‌ای برایشان برگزار شود و برخی کارهای بی‌نیاز از دانش تخصصی برایشان تعریف شود؛ مگر همۀ کارهای بیمارستان، جراحی در اتاق عمل است؟ برای من ناگفتن این حرف‌ها، بسیار ساده‌تر از گفتنشان بود و می‌دانم که برای کسانی خواندنشان بسیار سخت‌تر از گفتشان خواهد بود؛ چون می‌دانیم در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که به قول فاضل نظری آیینه خیلی هم نباید راستگو باشد من مایۀ رنج تو هستم، راست می‌گویی 🔗 پایگاه خبری صدای حوزه @HOWZAVIAN
✔️ بلاجویان دشت کربلایی 🍃ای شهید، تو به این زیبایی غرق در شهادت شده‌ای... 🍃 ما در خواب هم این آرامش و آن زیبایی سلوک را نداریم... 🍃وای بر ما که نداشته‌های مان بی‌شمار است. ❤️شهید احمد عسگری شهادت: فکه 1363/02/13 @HOWZAVIAN
✴️ رسانه در عصر جدید، از رگ گردن نزدیک‌تر ✍ علیرضا محمدلو 🔸خبر فوت علی سلیمانی از دو خبرگزاری فارس و ایران اینترنشنال رو ببینید و باهم مقایسه کنید 🔸خبرگزاری ایران اینترنشنال : علی سلیمانی بازیگر فیلم‌های "سگ‌کشی" و "بی‌پولی" درگذشت 🔸خبرگزاری فارس: علی سلیمانی بازیگر فیلم‌های "سفر به چزابه" و "وضعیت سفید" در اثر کرونا درگذشت 🔸وقتی صحبت از جنگ روایت‌ها می‌شود یعنی همین. سوژه‌ها و اتفاقات دنیا را رسانه چگونه برای مردم می‌کند. 🔸از یک واقعه دوگونه قرائت و برداشت ارائه می‌شود. بستگی به منافع و صاحبان رسانه دارد. 🔸 سازی در رسانه با همین تکنیک رخ می‌دهد و به اصطلاح، اولین روایت، پایدارترین روایت می‌شود. رسانه به حدی پیش رفته و عمق پیدا کرده که و جهان بینی انسان ها را هم تعین می‌بخشد. 🔸اینکه هرشخص منحصربفردی، به چه چیزی و چگونه فکر بکند، در دامنه ماموریت های رسانه امروزی تعریف می‌شود. رسانه در عصر جدید، از رگ گردن نزدیک تر شده است. @HOWZAVIAN
🍃همراه سپیده یار بر می گردد 🍃با خرمنی از بهار بر می گردد 🌱شمشیر عدالت خداوندی باز 🌱با غیرت ذوالفقار بر می گردد 🔅نزدیک است، دور نیست. ✔️إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً @HOWZAVIAN
💐شما هم دعوتید 💠 راه‌اندازی کانال خبری تحلیلی 📌این کانال در صدد است مطالبات عرصه نخبگانی و استعدادهای درخشان را در فضای رسانه‌ای پی‌گیری کند. 🔗شما هم می توانید با دریافت و بازنشر اخبار مربوط به نخبگان حوزوی و دینی، در ارتقای اندیشه دینی و فرهنگ اسلامی سهیم باشید. 📢 نشانی کانال 👇 🔈https://eitaa.com/joinchat/416612482C80ec4126b2
📌هضم شدگان و ضرورت بازاندیشی در فلسفه علم و هنر ✍ باران نجاتی گام اول تغییر فلسفه‌ است. وقتی سه سال به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاه‌ها تعطیل شد، امید زیادی برای شکل گیری نسل جدید انقلابی در دانشگاه‌هاو عرصه های علمی ایجاد شد. امیدی که تاحدی به حقیقت پیوست و جهش ایران، در مقام های علمی، دست یابی به فناوری نانو، ارسال موجود زنده به فضا، دست‌یابی به انرژی هسته ای وغنی سازی ۲۰٪، را رقم زد. اما بعضی عرصه‌ها مثل عرصه‌های هنر و جو عمومی دانشگاه‌ها، همچنان بافاصله‌ی نجومی از آرمانهای امام و انقلاب سیر می‌کنند‌.وتلاش هرازگاهی معتقدین و متدینین برای حضور دراین عرصه‌ها، با تغییر رویه ازسوی خود آنها ونه جریان‌سازی، و هضم شدن در جریان سکولار و ضد دین و انقلاب، منجر می‌شود‌. این زخم کهنه بر پیکره‌ فرهنگی نظام وارد شده و به نظر درمان آن تنها یک چیز باشد؛ تغییر فلسفه‌ی هنر وفلسفه‌ی علم در دانشگاهها و وام گیری آن از اندیشه های بزرگ‌مردانی چون شهید آوینی. شهید آوینی جزو معدود متفکرانی است که اعتقاد دارندجهان علی رغم آن‌چه در ظاهر به نظر می‌رسد، در نگاه ژزف،دربه سمت معنویت گام برمی‌دارد. او اعتقاد دارد تازمانی که طبق فلسفه‌ی هنر، عامل جذابیت درسینما، سکس وخشونت است، تغییر در سینمای اسلامی رخ نمی‌دهد. موضوعی که به دلیل غفلت وکم کاری مسئولین و درگیری‌های امثال محمدعلی زم با شخص آوینی و گسترش تفکرلیرالیستی و نولیبرالیستی، روز به روز بیشتر رخ می‌نماید وحاصلش می‌شود فرار ازحجاب و مشت‌زنی های سلبریتی ها به اسلام. حاصلش می‌شود در آغوش کشیدن بازیگر زن و مرد در سینمای ایران بعد ازچهل سال . حاصلش می‌شود فرارهرکدام ازسلبریتی ها بااندک بهانه‌ای به خارج از کشور وبه دامن دشمن . حاصلش می‌شود برداشتن حجاب وموضع گیری های نابخردانه و ضد وطن ونه حتی دین و انقلاب. حاصلش می‌شود تولد همان یک فرزندهنرمندان، در کانادا و آمریکا. حاصلش می‌شود سبک زندگی کاملا غربیِ هنرمندان. ‌واصلا نیازی نیست به اشاره به فاصله گیری روزبه روز بیشتر آنها از ارزشهای دینی. ‌فکری باید کرد. نهادهای ارزشی و انقلابیبا بهره گیری از ظرفیتهای دولت جدید انقلابی، بایدگامی بلند درراستای تغییر فلسفه ی هنر و تربیت لشکر انقلابی درعرصه ی هنر بردارند. 🔗 خبرگزاری رسا @HOWZAVIAN
🔴 دست لطف عمو من یتیمم ولی پدر دارم دست لطف عمو به سر دارم رفته میدان عمو دلِ خون و دو چشم تر دارم دست من را رها کن ای عمه به خدا نیّت سفر دارم نگرانم نباش من مَردَم من مگر ترسی از خطر دارم؟ در رگم خون فاتح جمل است نوه ی شیرم و جگر دارم میروم تا فدای او بشوم من برای عمو سپر دارم سمت میدان دوید اما، آه... لشکر بی حیا و عبدالله دید در انتهای یک گودال گوییا رفته است عمو از حال آمد و بر سر عمو افتاد رجز عاشقانه ای سر داد این عموی من است، بی کس نیست می زنیدش، مگر گناهش چیست؟ برد پیش امام دستش را تیغ یک بی مرام دستش را... باز دستی شکست، یاالله روضه را برد جای دیگر، آه ... مادری در مصاف یک نامرد دست مادر , غلاف یک نامرد ✍مجتبی خرسندی @HOWZAVIAN پ.ن: ما را در نجـوای حسینی‌تان دعاگو باشید. 🙏
◾️ استاد مهدی پیشوایی درگذشت ▪️ حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم و مؤلف کتاب مشهور «سیره پیشوایان» دارفانی را وداع گفت. @HOWZAVIAN
🔅 برکات حسینی 🔻 امام باقر(ع):🚩 انّ الحُسَيْنَ صاحِبَ كَربَلا قُتِلَ مَظْلوما، مَكروبا عَطْشانا، لَهفانا فآلَى اللّه ُ عَزَّوَجلّ عَلى نَفْسِهِ اَن لا ياتيَهُ لَهفانٌ و لا مَكروبٌ و لا مُذنِبٌ و لا مَغمومٌ و لاعَطشانٌ و لا مَنْ بِهِ عاهَةٌ ثُمَّ دَعا عِندَهُ و تَقَرَّبَ بِالحُسَيْنِ بنِ عَلىٍّ عليه السلام اِلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ إلاّ نَفَّسَ اللّه ُ كُرْبَتَهُ وَ اَعطاهُ مَسأَلَتَهُ و غَفَرَ ذَنـْبَهُ وَ مَدَّ فى عُمُرِهِ وَ بَسَطَ فى رِزقِهِ فَاعتَبِروا يا اُولـِى الاَبْصار؛ 🏴 حسين، بزرگ مرد كربلا، مظلوم و رنجيده خاطر و لب تشنه و مصيب زده به شهادت رسيد. پس خداوند، به ذات خود، قسم ياد كرد كه هيچ مصيبت زده و رنجيده خاطر و گنهكار و اندوهناك و تشنه اى، و هيچ بَلا ديده اى به خدا روى نمى آورد و نزد قبر حسين عليه السلام دعا نمى كند و آن حضرت را به درگاه خدا شفيع نمى سازد، مگر اين كه خداوند، اندوهش را برطرف و حاجاتش را برآورده مى كند و گناهش را مى بخشد و عمرش را طولانى و روزى اش را گسترده مى سازد. پس اى اهل بينش، درس بگيريد! 📚 بحارالأنوار ، ج 101، ص 46، ح @HOWZAVIAN5
💢 معرفت الامام؛ لبیک به ندای فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا ✍️ امیرحسین طلایی 🔻سرگذشت شیعه مملو از فراز نشیب های دردناک است. از زمانی که آن ۴۰ نفر در میدان حاضر نشدند و اگر آمده بودند شاید آن کرب عظیم برای عالم ایجاد نمی شد، اسارت اهل بیت عصمت مقدر نمی شد. و اما اکنون صدای الرحیل فرزندشان به گوش به ظاهر شنوای ما نمی رسد و امام ما شرید، طرید، فرید و وحید در بیابان هاست. چرا؟ مسلمانان درگیر دو فهم از اسلام اند و می شود آنچه نباید! یک فهم غیر محمدی (آمریکایی) است و دین را برای پاسخ به بخشی از نیاز های فرد می خواهد و آن را جدای از سیاست، حامی برخورداران قریشی و حافظ جماعت و وحدت بدون حق و سنت رسول الله می داند و دیگری فهمی ناب از اسلامی محمدی است. اسلامی که برای اداره جامعه آمده، خواهان امنیت برای عدالت و وحدت کلمه برای حق و احیای سنت است. به تجربه اثبات شده است عمل بر اساس فهم غیر محمدی (آمریکایی) از اسلام، منجر به تنها تر شدن امام علیه السلام شده و تمسک به اسلام ناب محمدی مانند امام خمینی رحمت الله علیه توفیق وفای به عهد را مهیا می سازد. ولی چگونه به این اسلام تمسک کنیم؟ ارتقای محور اصلی رشد است والا قتلوک و ما عرفوک تکرار خواهد شد. @HOWZAVIAN5
🔻تحول در مدیریت کرونا 📌صفحه نخست ، ۲۴ مردادماه ۱۴۰۰ www.vatanemrooz.ir @HOWZAVIAN5
نقدی بر 🔴 سریال قورباغه به مخاطب خود تصویری دروغین از خانواده ایرانی ارائه می‌کند و از این جهت اثری ضد فرهنگی دارد. متن کامل👇👇
📌 سریال قورباغه؛ نکوهش خانواده و ستایش توحش ✍️ علیرضا قربانی سریال قورباغه را می‌توان به لحاظ بسیاری از شاخص‌های هنری و تکنیکی اثری فراتر از سطح فعلی فیلم و سریال‌های ایرانی دانست. اما متاسفانه این سریال شدیداً ضد اخلاق است و خط‌شکنی عجیبی در زمینه خانواده و خشونت انجام داده است. 🔹 قورباغه و خانواده تقریبا همه خانواده‌های این سریال، وضعیتی تماما سیاه، متعفّن و کثافت‌آلود دارند. به عنوان نمونه در خانواده نوری، پدر او مردی همسر آزار است که همسرش بر اثر آزارهای او مرده است. به همین علت، نوری در سن نوجوانی، به کمک سروش و آباد در کمال خونسردی پدرش را در بیابان با ضربات بیل به قتل می‌رسانند. لیلا (خواهر ناتنی نوری که در سن کودکی است) با بی‌تفاوتی از آینه بغل ماشین نظاره‌گر قتل پدر است. در چند قسمت بعد از زبان لیلای جوان می‌شنویم که نوری خودش مادرم را کشت تا پدر را قاتل جلوه دهد. لیلا شخصیتی از هم گسیخته دارد. او در ویلای مجلل برادرش نوری ساکن است، اما مخفیانه به خانه نامزدش فواد و دوستان ولنگار و معتاد او رفت‌وآمد دارد. لیلا درگیر رابطه با مرد متاهلی به نام شمس‌آبادی می‌شود و همسر و فرزند او را به قتل می‌رساند و فواد را قاتل جلوه می‌دهد. شمس‌آبادی نیز مردی همسرآزار است که با کوچکترین اشتباه همسرش در رستوران، او را تهدید به ضرب و شتم و آزار شدید می‌کند. خانواده رامین نیز پر از تعفن است. پدر رامین در سالهای جنگ به طمع دریافت کارت جانبازی برای همسر خود، در یک صحنه‌سازی انگشت او را قطع کرده و مخفیانه در الکل نگه داشته است. 🔹 چرا بازنمایی خانواده مهم است؟ در یادداشت‌های مختلفی به این موضوع پرداخته‌ایم که مخدوش کردن تصویر ذهنی جامعه از خانواده، علاوه بر تاثیرات مستقیمی که بر جایگاه خانواده در ذهن افراد دارد، فهم آنان از مقولات بنیادین دین را نیز مخدوش می‌سازد‌. به عنوان نمونه در یادداشت "فرهنگ جامعه؛ دریچه اجتناب‌ناپذیر فهم دین" بیان شد که بسیاری از مفاهیم دینی همچون امامت، با استعاره‌های مبتنی بر خانواده تبیین شده‌اند. لذا مخدوش کردن "پدر"، به مخدوش کردن تصویر ذهنی از امام که با "الوالد الشفیق" توصیف شده، نیز می‌انجامد. بازنمایی سیاه از خانواده در این سریال، نه تنها تصویر ذهنی افراد از مفهوم خانواده و عناصر و اجزای آن را مشوّش می‌سازد، بلکه بر فهم آنان از "خانواده ایرانی" نیز اثرگذار است. اما چگونه؟ 🔹آیا روایت داستانی متّصف به صدق و کذب می‌شود؟ در نگاه اول به نظر می‌رسد که پاسخ منفی است، زیرا اساساً روایت داستانی دلالتی بر واقع‌نمایی ندارد تا شانیت اتصاف به صدق و کذب داشته باشد. اما نگاه دقیق‌تر نشان می‌دهد که داستان هرچند در تک‌تک عناصر خود ادعای واقع‌نمایی ندارد، اما واجد این ادعای ضمنی است که در کلیت خود، روایتگر حال و روز زمانه خویش است. حتی در آثار فانتزی که از جهان واقعیت فاصله گرفته‌اند، نیز این ادعای ضمنی وجود دارد که این روایت، نگاشتی تمثیلی از واقعیت است. روایت داستانی دلالت بر واقع‌نمایی دارد و این دلالت التزامی مورد قصد خالق اثر نیز قرار می‌گیرد. لذا اگر یک روایت داستانی سازگار با واقعیت متناظر با خود نباشد، عنوان "کذب" به دلیل وجود عناصر "اِخبار خلاف واقع" و "قصد حکایت" در مورد آن صادق است. (البته بحث دقیق فقهی این مطلب مجال دیگری می‌طلبد.) همچنین علاوه بر اینکه خالق اثر ادعای واقع‌نمایی دارد، مخاطب نیز به این ادعا توجه دارد و لذا تقسیم داستان‌ها به راست و دروغ برایش معنادار است. 🔹با این توجه می‌توان گفت که سریال قورباغه در روایت خود از خانواده ایرانی کاذب است و به مخاطب خود تصویری دروغین از خانواده ایرانی ارائه می‌کند و از این جهت اثری ضد فرهنگی دارد. 🔹 قورباغه و توحّش آنچه باعث شده این سریال را اثری در ستایش توحّش بنامیم، نه در کمّیت سکانس‌های خشن و نه حتی در کیفیت خشونت آن است، هرچند که قورباغه در این دو نکته نیز خط‌شکن است. بلکه نکته اصلی، زمینه وقوع خشونت و حس و حال مخاطب نسبت به آن است. قورباغه داستان رقابت شیطان‌های قدرت‌طلب و جذاب است؛ نوری باهوش و خونسرد، رامین فرصت‌طلب و حیله‌گر و شمس‌آبادی دقیق و آهنین. خشونت هریک از این شخصیت‌ها بر اساس عناصر جذابیتی که نویسنده برایشان طراحی کرده، جذاب و توجیه‌پذیر می‌شود و سبب می‌گردد که مخاطب حس بدی نسبت به آن نداشته باشد. رامین برادر معتاد دوستش را به قتل می‌رساند تا مانع فرصت‌طلبی او نشود. شخصیت‌های شمس‌آبادی و نوری نیز به شدت جذاب طراحی شده‌اند که سبب شده توحّش آنها در قتل فواد و سروش، با همراهی مخاطب مواجه گردد. 🔹 در حقیقت باید گفت که هومن سیدی جوکرهایی بهتر از جوکر نولان و جوکر تاد فلیپس خلق کرده که در رقابت وحشیانه با یکدیگر، داستانی مهیّج آفریده‌اند و البته بازنده اصلی در این میان، اخلاق، انسانیت و خانواده است. @HOWZAVIAN5
🔻سرچشمۀ خورشید ✍️ شهیدسیدمرتضی آوینی خون حسین علیه‌السلام و اصحابش کهکشانی است که بر آسمان دنیا، راه قبله را می‌نُمایاند. اگر نبود خون حسین، خورشید سرد می‌شد و دیگر در آفاق جاودانۀ شب، نشانی از نور باقی نمی‌ماند! حسین سرچشمۀ خورشید است، و بدان که سینۀ تو نیز آسمان لایتناهی است با قلبی که در آن خورشید می‌جوشد، و گوش کن که چه خوش ترنّمی ‌دارد در تپیدن: "حسین، حسین، حسین". آن شراب طهور که شنیده‌ای بهشتیان را می‌خورانند، میکده‌اش کربلاست و خراباتیانش این مستان‌اند، که این‌چنین بی سر و دست و پا افتاده‌اند. آن شراب طهور را که شنیده‌ای تنها به تشنگان راز می‌نوشانند، ساقی‌اش حسین است؛ حسین از دست یار می‌نوشد و ما از دست حسین. عالم همه در طواف عشق است و دایره‌دار این طواف، حسین است؛ اینجا در کربلا، در سرچشمۀ جاذبه‌ای که عالم را بر محور عشق نظام داده است. شیطان اکنون در گیرودار آخرین نبرد خویش با سپاه عشق است و امروز در کربلاست که شمشیر شیطان از خون شکست می‌خورد: از خون عاشق، خون شهید. @HOWZAVIAN