eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
469 ویدیو
176 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸عاقبت به خیری بابک شکورزاده امیرمؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید: حقیقت سعادت این است که انسان عملش را ختم به سعادت کند و حقیقت شقاوت این است که انسان عملش را به شقاوت ختم کند. (خصال/ ج‏1/ ص5) عاقبت به خیری از امور بسیار مهمی است که حتی برخی بزرگان می‌خواستند که اگر یک دعای مستجاب داشته باشند، آن دعای مستجاب، عاقبت به خیری باشد. عوامل مختلفی می‌تواند در عاقبت به خیری انسان نقش داشته باشد. در آموزه‌های دینی عواملی ذکر شده که باعث عاقبت به خیری می‌شود. برای نمونه از حضرت امام صادق علیه‌السلام نقل شده که به بعضى از مردم نوشت: اگر اراده دارى كه عاقبت امر تو به بهترين عمل تو ختم شود و در حالت مردن مرتكب افضل اعمال باشى، حق خداوند را بزرگتر بدان كه نعمت‌هاى او را در معاصى صرف كنى و از حلم خداوند مغرور نشو و هر كسى را كه دیدی ما را یاد می‌كند و يا از محبت ما دم می زند، اكرام كن و بر تو لازم نيست كه جستجو كنى از اينكه در اين ادعا صادق است يا كاذب؛ نيت تو كافى است و كذب او براى خودش ضرر دارد. (عيون أخبار‌الرضا عليه‌السلام/ ج‏2 / ص4) می‌توان گفت که این حدیث شریف در تقوا، مغرور نشدن و اکرام دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام خلاصه شده و این موارد از جمله عوامل عاقبت به خیری شمرده شده است. قرآن شریف هم می‌فرماید "والعاقبة للمتقین" و این نکته کلیدی است که اهمیت تقوا را می‌رساند. مغرور شدن به حلم خداوند هم باعث جری شدن انسان بر معصیت می‌شود و طبیعتا این موضوع، طغیان انسان را به همراه دارد و در نتیجه ممکن است باعث سوء عاقبت انسان شود. نکته سوم، اکرام دوستداران اهل بیت علیهم‌السلام است. این نکته‌ شاید از این نظر حائز اهمیت باشد که لازمه این اکرام در ابتدا دوستی و محبت داشتن به خود اهل بیت علیهم‌السلام است. تا انسان محبت این ذوات مقدسه را نداشته باشد، معنا ندارد که دوستداران ایشان را اکرام کند. اصولا دوست داشتن اولیاء خدا و خوبان عالم، گنج بزرگی است و اثرات مثبت زیادی در هدایت و عاقبت به خیری انسان دارد. نمونه‌های زیادی در تاریخ داریم که انسان‌های آلوده‌ای که به خاطر همین محبت، مسیر زندگی‌شان عوض شد، توبه کردند و عاقبت به خیرشدند. در حدیثی از امام باقر علیه‌السلام نقل شده که فرمودند: اگر می‌خواهی بدانی که آیا در تو خیر هست، به قلبت نگاه کن. اگر اهل طاعت خدا را دوست داری و با اهل معصیت دشمنی، پس در تو خیر هست و خدا هم تو را دوست دارد؛ ولی اگر با اهل طاعت دشمنی داری و اهل معصیت را دوست می‌داری در تو شرّ است و خدا هم دشمن توست و انسان با کسی است که اورا دوست دارد.(محاسن/ج‏1/ ص263) این حدیث شریف، کلیدی بودن حب و بغض را تبیین می‌کند و نشان می‌دهد که محبت اهل طاعت و دشمنی اهل معصیت تا چه اندازه اهمیت دارد. @howzavian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 💠دوگانه حقیقت و احساس ▪️تحلیل وبررسی فیلم سینمایی علفزار با حضور: ▫️دکتر زهرا راد_ تحلیلگر سینما ▫️سید محمدمهدی موسوی _ مجری و کارشناس 🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻 ایتا | روبیکا | اینستاگرام @howzavian
✔️ سیب بهشتی ✍️ سعید احمدی، عضو کانون نویسندگان حوزوی از هنگامی که نور در بند فرزندان خاک افتاد، میان هر خانه‌ای چراغی روشن شد. از سر روشنایی شعله‌ی دیروز تا برق امروز، روزگارها گذشته؛ ولی در اینکه چراغ همیشگی زمین «خورشید» بوده است هیچ جای چون و چرا و اما و اگری نیست. روشنایی‌های دیگر را در نبود و به یاد ستاره‌ی روز برافروخته‌اند. آفتاب رقیب ندارد؛ حتی اگر همه‌ی چراغ‌های زنده و مرده‌ی تبعیدگاه آدم، آمپر بچسبانند و جام‌جهانی نورافشانی راه بیندازند. خانه‌ی سر هر آدمی نیز مغزی دارد و هر مغزی، عقلی. هر عقلی هم شمعی است در شکم تاریک نادانی. خرد می‌تابد تا مچ پای انسان‌بودن پیچ و تاب نخورد و کمر و گردن انسانیت رگ‌‌به‌رگ نشود. عقل شعله می‌کشد تا آبروی اشرف مخلوقات به کوری نرود. شاید، دین انسانیت قدر جامع همه‌ی خردورزان باشد؛ اما سوسویی است در برابر خورشیدی که فهم از آن مایه می‌گیرد. عقل انسان همان چراغ شب‌افروز است؛ اما هرگز مهر درخشنده نیست. عقل به نقش شیر روی پرچم می‌ماند که تا باد نوزد، حمله نمی‌کند. خرد یادبودی برای نور خداوند است. عقل را می‌فهمیم؛ اما عقل‌افروز را نه. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». پیامبران خورشید جهان را دیدند و خبرش را به من تو و ما و شما و ایشان گفتند؛ اما حال بسیاری از ما همچنان مانند «تمثیل غار افلاطون» است. کسی که در قعر غار ایستاده و پشت به نور داده و به سایه‌ها چشم دوخته، جز سایه چه می‌فهمد؟ تنها کسی تفسیر نور را می‌داند و می‌نویسد که قلب و دلش چراغ‌دان آن باشد. فاطمه را اگر «مشکات» می‌خوانند بی‌راه نگفته‌اند. کوثر محمد سایه‌نشین نیست؛ هم‌خانه‌ی آفتاب عالم‌تاب است. خفاش شب خناق می‌گیرد اگر فاطمه نور بیفشاند و به بهانه‌ی فدک، پای سایه‌های تاریکی را فلک کند. زهرا برای باغ‌نشینان تاجی از گل و برای غارنشینان زهر هلاکت است. نمی‌دانم درباره‌ی تفسیر آیه‌ی «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا» چه گفته‌اند؛ ولی می‌دانم هیچ کس به اندازه‌ی سیب بهشتی سرگشتگان وادی حقیقت را شفا نداده و شفاعت نکرده و کسی به اندازه‌ی مریم کبری تشت رسوایی ظالم را به صدا در نیاورده است. @howzavian
📌 یک زن و ناعقلی 18 هزار مرد ✍️خانم غفرانی دیشب رفتم دیدن مرحوم کلینی. گفتم بهر استفتاء آمده‌ام. گفت بپرس. گفتم در بین آن‌همه حدیث که درباره عقل و جنود آن صحبت کردی چرا راجع به من چیزی نگفتی؟!. گفت چگونه چیزی گویم وقتی که در قرآن کریم صدها مرتبه باری تعالی خلقت رسول باطنی و رسول ظاهری را برای همه انسان‌ها یکسان قرار داده؟! گفتم پس چرا این‌همه از من کینه دارند و مرا ناقص العقل می‌خوانند. گفت خوب تو تمام معادلات آن‌ها را به هم ریختی. چرا نیمه شب قلیان‌ها را شکستی تا تنباکو تحریم شود که نه انگلیس به کامش برسد و نه شاهنشاهان قاجار؟! گفتم خوب من وارث طوعه هستم که ناعقلی هجده هزار مرد را دید؛ اما به نایب امامش پشت نکرد. من هم‌خون زن خولی هستم که تا به صبح سر مبارک آقا و مولایش را در تنور احترام کرد. گفت نه، این‌ها همه‌اش نیست. گفتم پس چیست؟! گفت: تو به چادرت کش زدی تا روی سرت محکم‌تر بماند تا انقلاب خمینی زودتر پیروز شود! گفتم، راست گفتی. ما زنان در میانه راه نصف عقلمان را در راه عشق فدا کردیم. عشق به اماممان، عشق به کشورمان، عشق به خانواده‌مان و عشق به تو آقای کلینی که در جلد اول اصول کافی باب عقل از من حرفی نزدی. @howzavian
📚 کتابیّات ✍️ امیرحسن‌اوصالی، عضو باشگاه اندیشه‌ای فکرت 🔻 از قول بیهقی نقل کرده‌اند که: "هیچ چیز نیست که به خواندن نیرزد"، حال آنکه این قول از مشهورات بی‌اساس است. همه‌ی ما به تجربه دریافته‌ایم که بسیاری از کتاب‌ها به یک‌بار خواندن نمی‌ارزند و بسیاری از آنها نیز ارزش تورق جدی هم ندارند. و برعکس بعضی کتاب‌ها هستند که مادام‌العمر می‌توان و می‌باید آنها را خواند و از طراوتشان جان را لطافت بخشید. 🔻 متاسفانه امروزه با پدیده‌ای به نام "انفجار مطبوعات" مواجه هستیم که با تولید انبوه کتاب‌های زرد، صورتی و قرمز! ذائقه‌ی مخاطب را دگرگون و تیر "تجمّل" به ذهن او می‌زنند و آن را از "معنا" دور می‌کنند. این واقعیتی مشهود است که وقتی "پرخوان‌ها" و "مترجم‌ها" خود مؤلف می‌شوند و ساز قلم به‌دست می‌گیرند، نه از سر درایت که از سر ارادت به کتابت است و کتاب‌خوانی!، که طاقت خواص را نیز دچار عجز و ناتوانی می‌کنند؛ و کارشان فقط تصریع و موزائیک‌سازی از اقوال و آثار نوازندگان دیگر است که با قلم‌شان طنازی‌ها کرده‌اند. این اشخاص خود منتقد می‌شوند و منتقدین را بی‌سواد قلمداد کرده و گاهی از تیغ تکفیر سیستم نیز می‌گذرانند! 🔻 این نه فقط در ادبیات و رمان بلکه در فلسفه و دین نیز کاملا مشهود است؛ و چه کاغذ و مرکّب‌ها که اسراف این شهوت نوشتن‌ها شده‌اند و برخی قلم‌ها در بسط مصلحت‌اندیشی شکسته و در خانه‌ی دل محبوس شدند. آثار گذشتگان گاهی ذکری بود که انسان را متذکر می‌کرد و حالا ورد‌خوانیِ ما بیشتر لقلقه‌ی زبان شده و "تجمل‌سرایی" از کتاب‌ها! 🔻 قدیمی‌ها کم و خوب می‌خوانده و می‌نوشتند و ما اکنون بد می‌خوانیم و بسیار. لطفا نگویید فلان کتاب را نتوانستم بخوانم، بلکه بگویید فلان کتاب نتوانست خوانده بشود چون هنر خواندگی نداشت و موزائیک‌سازی بود از کتابت گذشتگان. کاش هنر کتاب نخواندن را در معیت هنر خوب خواندن قرار بدهیم و ذهن را از کثرت الفاظ دور و به سمت دریای "معنا" نزدیک بکنیم، که نور معنا از علم بنفع می‌ماند و بس. پس در این دریای کتابت‌ها باید مروارید‌سنج داشت تا کتابِ خوب و بد را تمییز و تشخیص داد و خود را مشغول امر بیهوده نکرد. @HOWZAVIAN
✔️ برگزاری 👌 لوازم آغازین در روزنامه‌نگاری علوم انسانی دکتر محمدعلی روزبهانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، در چهارمین گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی فکرت: به شدت نیازمند تقویت سواد علوم انسانی هستیم و این که افرادی قوی و حرفه‌ای در عرصه روزنامه‌نگاری علوم انسانی تربیت و معرفی کنیم، چه آن که در کشوری که داعیه تمدن‌سازی دارد باید با زبان علوم انسانی به گفت‌و‌گو پرداخت و به نیازها و سوالات روز پاسخ گفت. توصیه بنده این است که دوستانی که در این عرصه علاقه‌مند به فعالیت هستند، قبل از هر چیز به‌طور جدی اهل مطالعه باشند و مقالات و پژوهش‌های علوم انسانی را بخوانند تا با لحن و نوع نگاه دیگران آشنا شوند و این مطالعه باید حداقل سه ساعت در روز آن هم به‌شکل مستمر و هدفمند باشد. 🔗 در «وبگاه اندیشه‌ای فکرت» بیشتر بخوانیم @HOWZAVIAN
💢 درباره چه موضوعی بنویسیم❓ ✍️ علی‌ کردانی به اطراف‌تان نگاه کنید؛ جهان هستی با تمام موجودات و اتفاقاتِ ریز و درشتش، پُر از سوژه‌های دیدنی و چیدنی است؛ کافی است ذوق و دقت را سرلوحه قرار دهید و از کنار دیدنی‌هاتان به‌ سادگی گذر نکنید. سوژه‌ها مانند میوه‌ها هستند، اگر زود به آنها بپردازید نارس‌اند و اگر دیر بچینید، فایده‌ای ندارد. به مثال‌های زیر توجه کنید: پیاده‌ای که از خیابان عبور می‌کند، فواره‌ای که در میدان شهر خودنمایی می‌کند، افرادی که در ایستگاه اتوبوس منتظر ایستاده‌اند، گریه‌های کودک، رنج‌های مادر، خش‌خش بر‌گ‌های پاییزی، صندلی‌های خالی دانشگاه، آواز قناری، آسمان سرخ، میوه‌فروش محل و صدها مورد دیگر. در دل همه اینها، سوژه‌‌ای به انتظار شما نشسته است. بنابراین اصل «مشاهده جذاب» ما را به سوژه نزدیک می‌کند و آنچه ما را به مشاهده جذاب می‌رساند، چشم‌ و گوش‌ کنجکاو است. نویسنده هنگامی به سوژه منتقل می‌شود که غمِ سوژه، احساس سوژه، جذابیت یا عقلانیت سوژه، او را در بر گرفته باشد. @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی از دشمنی با مناظره تا ۵ اقدام مهم شمخانی سه‌شنبه دوم خرداد ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
🌹🌹🌹🌹 خبر داغ، نقدِ آزادی است بی بی سی، بحث ویژه ای دارد نقطۀ صفر مرزی ایران جای باران گلوله می بارد قصه تکراری و همیشگی است نیم قرنی است بحثشان این است که چرا این وطن نمی‌پاشد؟ که چرا گوش خلق سنگین است؟ مجری بی هوا و روشنفکر باز تحلیل می کند ما را آن طرفتر فراریان خودی دشمنانند آشکارا با ما چیست در راز نانمان ای دل! دستمان بی نمک برادر جان... ما به هر ملتی امان دادیم آخرش رفت و گشت دشمنمان عده ای بی خیال در مرکز خائنان به مردمان وطن مشکل عمده شان حقوق بشر... ساده لوحان ظاهرا روشن جمله بازاری و عوام فریب بحثشان بحث داغ کولبری است دردشان جای عزت و وحدت نعلین الاغِ کولبری است آه اما کسی نمی گوید مردهامان چه سان شهید شدند نقطۀ صفر مرزی ایران... مرزبانانمان شهید شدند! @shaeranehowzavi
💥 فراخوان یادداشت رسانه‌ای ❇️ پنجاهمین شماره 👈نشریه «دیده‌بان اندیشه» 💢 با موضوع بررسی اندیشه مرحوم «عماد افروغ» 💠 در محورهای دوازده‌گانه فلسفی، جامعه‌شناختی، اخلاقی و سیاسی؛ ✔️ یادداشت‌های ارسالی باید بین 700 تا 1000 کلمه باشند و حتی‌الامکان در نگارش آنها از کتاب‌ها و مقالات عماد افروغ استفاده شده باشد. ✔️یادداشت‌های تاییدشده همراه با نام و عکس نویسندگان آنها در شماره آتی نشریه منتشر خواهند شد. ✔️حق‌الزحمه نگارش یادداشت بر اساس تعداد کلمات و طبق اِشِل وزارت علوم پرداخت خواهد شد. 📩 مهلت ارسال آثار: 16 خرداد 1402 🌐 لینک ارسال آثار: @m110614 @HOWZAVIAN
📲چرا عضو انجمن سواد رسانه شویم؟ 💢««سواد رسانه‌ای به ما می‌آموزد که بدانیم تولید محتوای رسانه در مورد هر «واقعیت»؛ 1️⃣فرآورده‌ای بازنمایی شده است. 2️⃣این فراورده مأمور تحقق اهداف صاحبان رسانه که گاهی صاحبان قدرت هستند، است. 3️⃣محتوای رسانه در بردارنده ارزش‌ها، باورها، عقیده‌ها و ایدئولوژی صاحبان رسانه که گاهی اربابان قدرت هستند، است. 4️⃣فراورده رسانه‌ای؛ با زبان خلاقانه به بازآفرینی و روایت واقعیت می‌پردازد. ⭕️انجمن سواد رسانه طلاب شمارا به حضور در جمع دوستان انجمن دعوت می‌کند. •┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈• 👈❌برای عضویت در کانال انجمن از اینجا وارد شوید❌👇 https://eitaa.com/joinchat/4278517775C243526d687
🔸بشنو ولی باور نکن ✍ محسن عبدالله‌زاده وقتی پای حرف بعضی از مددجویان می نشینی، آنقدر زیبا به هم می بافند و دروغ می گویند که خودشان هم باورشان شده. یکیشان می گفت کمپ خسارت مالی زیادی به من زده، من در فلان شرکت فنی، ماهی 20 میلیون درآمد داشته، ماهیانه 10 میلیون به مادرم کمک می کردم، بقیه هم حرف هایش را تایید می کردند. وقتی با مادرش صحبت کردیم؛ بیچاره می گفت پسرم جیبم را نزد، کمک مالی اش پیشکش. یکی دیگر می گفت تو رو خدا آزادم کنید مادرم فلان بیماری را دارد و باید تر و خشکش کنم، اگر بمیرد خونش گردن شما. اما مادرش می گفت تو رو خدا نگهش دارید عامل همه بیماری ها و بدبختی های من همین پسر است. دیگری می گفت تو رو خدا بزارین برم پیش زن و بچه هایم. کسی بالاسرشان نیست، بچه پدر می خواهد اما وقتی از دخترش می پرسیدیم، سرخ و سیاه می شد، لرزه بر تنش می افتاد و التماس می کرد پدرم را برنگردانید تازه جای کبودی های چک و لگدش خوب شده. تازه جای موهایی که می کشیده در آمده. یکی می گفت برادرهایم مرا اینجا آوردند تا بتوانند ارثیه پدری را بالا بکشند وقتی سراغ برادرهایش می رفتی می دیدی انسانهایی متشخص و متشرعی هستند و برعکس این آقا همه ارثیه را دود هوا کرده. آن یکی می گفت من از تهران یک روزه آمده بودم زیارت و در حرم اشتباهی گرفتنم، هنوز کلید اتاق هتل توی جیبم هست وقتی سراغ هتل می رفتی با یک مسافرخانه قدیمی مواجه می شدی که این آقا چند ماهیست در آنجا کارتن خواب شده. یکی دیگر می گفت نمایشگاه ماشین دارد و الان تعطیل است و ماهی چند ملیون اجاره گردنش افتاده وقتی سراغ نمایشگاه می رفتی می دیدی باز و فعال است و ایشان در آنجا چای ریز بوده. جوانی با چشمانی معصوم، مظلومانه می گفت تو رو خدا مرا از این جهنم نجات دهید این اولین کمپیست که می آیم اما وقتی از وضعیت بهداشت و تغذیه کمپ های دیگر صحبت می شود راجع به همه کمپ ها نظرات دقیقی می داد. نمونه های اینچنینی تا دلتان بخواهد وجود دارد اما در کنار این ها مواردی هم هست که واقعا کارشان گیر است و مشکل حقیقی دارند. ❓❓چه باید کرد؟؟ همه را بشنویم اما ابتدائا هیچ چیز را باور نکرده و سریع نظری ندهیم. پرونده و نامه اعمال اکثر این افراد پیش مدیر و گرداننده کمپ باز است و تا حد زیادی صحت و سُقم ماجرا معلوم می شود. پس از آن مواردی را که نیاز به پیگیری دارد با جدیت دنبال کنید و در مواردی که کذب بوده نیازی نیست مستقیم به رویش بیاورید اما به کنایه بفهمانیدش که ساده لوح و زودباور نیستید تا برای دفعات بعدی نقاب و انکار را کنار بگذارد و صادقانه بر اساس واقعیت جلو بیاید. @HOWZAVIAN
🍃 روابط خانوادگی؛ کمترین مرتبه صله رحم ✍️ جواد رستمی، روزنامه‌گار حوزوی امام رضا (ع)فرمودند{صِلْ رحمك وَ لَـوْ بشَربَة مِن ماءٍ وَ أفضَل مـا تُوصل بِه الـرّحـِم كفُّ الاذّى عنها} پیوند خـویشـاوندى را بر قرار كنید گر چه با جرعه آبى باشد وبهترین پیوند خـویشـاونـدى، خـود دارى از آزار خـویشـاونـدان است(تحف العقول,ص 445) در باب صله رحم و روابط خانوادگی با خویشان و نزدیکان بسیار سفارش شده و تعیین حداقلی در بیان امام رضا(ع) نشان از اهمیت آن دارد که به دادن یک لیوان آب هم صله رحم ثبت شده و آثار مادی و معنوی هم در پی خواهد داشت. تاکید بر خودداری از آزار خویشان هم بخشی از صله رحم است که آنها از دست زبان و وجود و حضور شما در کنار خود در امان باشند و با شنیدن نام یا دیدن ما احساس خوشایندی توام با امنیت روانی داشته و ضمن عدم اضطراب از رفتار و گفتار انسان، تمایل به ادامه روابط و برقراری ارتباط داشته باشند. @HOWZAVIAN
🔸نشانه افول آمریکا از زبان سعدی ✍️ علی کردانی، عضو کانون نویسندگان حوزوی در کیهان نوشت: در گلستان سعدی آمده است: «پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد. بیچاره در آن حالت نومیدی مَلِک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن؛ که گفته‌اند: هر که دست از جان بشوید، هر چه در دل دارد بگوید.» آنها با تمام وجود دشمنی می‌کنند اما رفته‌رفته در ادبیات تحلیل‌گران و جامعه‌شناسان نظریه‌ای به‌نام «افول» شکل می‌گیرد. چامسکی، نظریه‌پرداز و تحلیلگر مسایل سیاسی مقاله‌های متعددی درباره افول آمریکا نگاشته است. 🔗 ادامه مطلب @HOWZAVIAN
🎥 سینمایی ابلق به دنبال زنِ گیشه‌ای ✍️ سلمان ایرانمنش، عضو نویسندگان حوزوی در انجمن سواد رسانه طلاب نوشت: ◾️نفس‌ها در سینه حبس شده بود و همه منتظر بودند که آیا راحله در مقابل جلال کوتاه می‌آید و تن به او می‌سپارد یا نه می ایستد و نماد زنی قدرتمند در این فیلم و سینما می‌شود؟ ▫️اما راحله در واکنش به تعرض و تجاوز جلال با چاقویی که در دست داشت رگ خود را می‌زند، اصلا به ذهن کسی خطور نمی‌کند که یک فرد در چنین موقعیتی چنینی کاری کند، کدام آدمی در آن شرایط نفس گیر برای فراری دادن مهاجم رگش را میزند، به نظر بهترن راه فریادکشیدن است؛ اما فقط اینجا نبود و در سکانس پایانی هم دلیلی برای کتمان این واقعه و به گردن گرفتن اصل ماجرا توسط راحله را نمی‌توان هضم کرد و به نظر در این اثر منطق روایی خوبی حکم فرما نیست. ◼️گذشته از اشکالات فرمی که در ابلق به چشم می‌خورد، اشکال انتقال پیام هم بر این اثر وارد است و سازنده می‌خواهد با جلوه‌های بصیری مفهوم و پیام فیلم را به خورد مخاطب دهد، اما بازهم این مفهوم مخیله بیننده را آزار می‌دهد و گویا می‌خواهد به اصرار بگوید زنان جامعه مورد تعرض مردان موزی موش صفت هستند و کسی از حقوق آنان دفاع نمی‌کند. ▫️به نظر بحث زنان نه تنها در سینمای غرب موضوعی جذاب برای جذب مشتری و تماشاچی است، بلکه در سینمای ایران هم با استفاده از تحقیر زنان و علم کردن حقوق به ظاهر پایمال شده آنان این بازار داغ و مورد توجه است، بازاری که پیامدی جز تخریب هویت زن و جایگاه اثرگذار او در جامعه چیزی به دنبال ندارد. @HOWZAVIAN
. را فتح کردیم اما ✍فاطمه شکیب رخ ما را فتح کردیم چرا که رنگ لباس دشمن مشخص بود! محل سقوط خمپاره پیدا بود! نیت خصمانه‌اش هویدا بود! حال که دشمن در لباس شهوت ظهور کرده و مسیر و نیتش در لباس تزویر پنهان است، برخی گیج می‌شوند، برخی خطا می‌زنند و عده ای او را اصلا نمی‌بینند و یا نمی‌شناسند! قصه را به عقب برگردانیم، در جنگ صفین قرآن‌ها که بر نیزه رفت، عده ای امام زمان شان را ترک کردند، دیگرانی او را متهم کردند! نتیجه چه شد؟! جنگ حق و باطلی دیگر، دوباره واجب شد! جنگ نهروان را می‌گویم! جنگ با خارج شدگان از دایره‌ی دین را می‌گویم! نهروان رویارویی لاجرمی بود که راه پسی نداشت ولی کینه‌های ناکثان را بیشتر کرد، آیا علی (ع) آن واجب را بخاطر نتیجه ناخوشایند ترک نمود؟! چه کسی به ما حق داده وقتی عده‌ای علم مخالفت با شعائر دین را بلند کرده اند، ما کوتاه بیاییم؟ و در مواجهه با آنان نرمی پیشه کنیم؟ و عفاف را خواندید؟ مضمون احترام برای کسانی که آداب شرع را به سخره می‌گیرند، بر اساس کدام مستند قرآنی تصور شده است؟ «یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ»، بیایید با یکدیگر صادق باشیم اگر دلیل و انگیزه‌ای برای فتح خرمشهرها ندارید، لااقل لایحه‌ای هم صدور نفرمایید! @AFKAREHOWZAVI