eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
516 ویدیو
180 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📰دکه‌ی تیترخوانی پنجشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۲ از بازی ناجوانمردانهٔ غرب‌گراها تا بی‌پناهی یوز @HOWZAVIAN
نویسندگان حوزوی
🌀 افکار و گفتار شایسته‌ی تقدیر یا تقبیح!! 🔸 گرچه نمی‌توان و نباید به دلیل یک اشتباه، کل جشنواره ارز
بودجه حوزه باید توی شکم امثال این آدم بره که جفتک بزنن به نظام ولی محمدحسین فرج نژاد که شب تا صبح، صبح تا شب داره در خدمت انقلاب کار میکنه، باید خونوادشو با یه موتور هندا جابجا کنه آخرشم اونطور کشته بشه و با خانم و بچه های قد و نیم قد پرواز کنن... 😔
. 💠 ولایت و امامت ❇️ دو بعد دارد؛ بعد معنوی و بعد ظاهری یا سیاسی. همان ولایت اجتماعی است، اما ولایت باطنی امری تکوینی است؛ ولایت ظاهری یا امامت، وظیفه اجتماعی است و محقق شدن آن از وظایف امت اسلامی در قلمرو تشریع است،اما ولایت به معنای تکوین به حقیقت عالم تعلق دارد؛ قابل تصرف نیست و امکان غصب آن وجود ندارد. @HOWZAVIAN @parsania_net
دست تو را گرفت و جهان بی‌قرار شد خورشید در برابر ما آشکار شد دست تو را گرفت نبی در غدیر‌خم شیطانِ کفر بار دگر داغدار شد! دست تو را گرفت و زمین بعد از این فقط چرخید دور چشم تو، بر این مدار شد بر جان نشست آیه‌ی "اکملت دینکم..." قلب کویر چشمه به چشمه بهار شد عطر ولایت تو جهان را فرا گرفت سمت تو دست بیعت دنیا قطار شد از شوق دیدن تو تپیدن گرفت دل تا چشمه‌های چشم همه آبشار شد تو کیستی که از تو شبی "شهریار" ما با جان نوشت شعر و چنین ماندگار شد هر جا که نام‌ نامی تو شعر را سرود واژه به واژه‌اش غزلی شاهکار شد لبریز اعتبار شد آن‌کس که با تو بود هر کس نبود با تو چه بی‌اعتبار شد ای قبله‌گاه عالم و آدم مقابلت الماس نور هم به‌ خدا بی‌عیار شد می‌خواستم دو خط بنویسم که سهم من این رزق عاشقانه‌ی پر افتخار شد مولای من تویی، که نبی در غدیر خم دست تو را گرفت و جهان بی‌قرار شد... @shaeranehowzavi
7⃣ «عبرتی از غدیر» ✍نسا خلیلی، عضو تحریریه مجتهده امین رخدادهای اجتماعی قابلیت تکرار تاریخی دارند. امیرالمومنین (علیه‌السلام) خطاب به فرزند ارشدشان فرمودند: «از آنچه در گذشته دیده یا شنیده‌اى، براى آنچه كه هنوز نیامده، استدلال كن، زیرا تحوّلات و امور زندگى همانند یكدیگرند، از كسانى مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان». (نهج البلاغه، نامه ۳۱) یکی از دلایل ذکرِ سرنوشت اقوام مختلف در قرآن، عبرت‌گرفتن از این رخدادها برای دوره‌های دیگر است. ما نیز در عبرت گرفتن از تاریخ بی‌نیاز نیستیم. برای دوران ما، علَت فراموشی عمیق و بی‌تفاوتی مردم در یادآوری غدیر بسیار عبرت‌آموز است. چه شد که تنها با گذشت دو ماه و چند روز، کسانی‌ که غدیر را به خاطر داشتند از همراهی وصی نبی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سرباز زدند؟ 🔺دلیل اول این بود که به رغم تلاش ۲۳ساله پیامبر اکرم(صلی‌الله‌وعلیه‌وآله) در مدت دعوت و استقرار اسلام در شبه جزیره عربستان، برخی از سنت‌های جاهلیت در دل مسلمانان همچنان ارزشمند بود. یکی از این سنت‌ها، رجحان‌داشتن کِبَر سن برای ریاست بود. در دوران جاهلیت، در مجلس مشورتی قریش تنها اشرافی راه می‌یافتند که به چهل سالگی رسیده بودند. بسیار شنیدیم که برای ردکردن خلافت به امیرالمومنین(علیه‌السلام) می‌گفتند که تو جوانی اگر عمرت باقی باشد به تو نیز می‌رسد. بنابراین، سلیقه و رأى شخصی برگرفته از عرف، جای عمل به انتصابِ الهیِ وصی نشست. 🔺علت دیگر، طلبِ منفعت از جانشینی رسول‌اللّه(صلی‌الله‌وعلیه‌وآله) و دخالت‌دادن حب و بُغض شخصی بود. برخی، کینۀ کشته‌شدگان بدر و خیبر و حنین را در دل داشتند. گروهی، خلعت امیری را بر قبیله خویش زیبنده‌تر می‌دیدند؛ می‌ترسیدند که اگر جانشینی در بنی‌هاشم بماند، ابدی شود و آنان از این قدرت بی‌بهره بمانند. بعضی از عدلِ علی گریزان بودند و می‌دانستند وقتی او به قدرت برسد، از ریخت و پاش در بیت‌المال خبری نخواهد بود؛ در نتیجه کریمانه از حق ولایت علی(علیه‌السلام) به نفع دیگری چشم‌پوشی کردند. امّا هر چه شد، انحرافی که در نظر مردمان صدر اسلام، هرچند به نظر کوچک می‌رسید؛ منتهی به پدیدآمدن خصلت‌هایی شد که اسلام برای مبارزه با آن آمده بود و پیکره واحده امت اسلامی که قرار بود به حیاتِ طیّبه برسد به گروه‌های مختلف تقسیم شد. 🔺در سال ۳۷ هجری در مسجد کوفه امیرالمومنین مردم معاصر خود را چنین توصیف می کند: «در این روزگاران، مردم چهار گروه‌اند. گروهى اگر دست به فساد نمى‌زنند، براى این است كه، روحشان ناتوان، و شمشیرشان كُند، و امكانات مالى در اختیار ندارند. گروه دیگر، آنان كه شمشیر كشیده، و شرّ و فسادشان را آشكار كرده‌اند. دین را براى به دست آوردن مال دنیا تباه كردند كه یا رییس و فرماندهٔ گروهى شوند، یا به منبرى فرا رفته، خطبه بخوانند. گروهى دیگر، با اعمال آخرت، دنیا را مى‌‎طلبند. پوشش الهى را وسیله نفاق و دورویى و دنیاطلبى خود قرار مى‌دهند. و برخى دیگر، با پستى و ذلّت و فقدان امكانات، از به‌دست‌آوردن قدرت محروم مانده‌اند، كه خود را به زیور قناعت آراسته، و لباس زاهدان را پوشیده‌اند.» و «در این میان گروه اندكى باقى مانده‌اند كه یاد قیامت، چشم‌هایشان را بر همه چیز فروبسته، و ترس رستاخیز، اشك‌هایشان را جارى ساخته است، برخى از آن‌ها از جامعه رانده شده، و تنها زندگى مى‌كنند، و برخى دیگر ترسان و سركوب‌شده یا لب فروبسته و سكوت اختیار كرده‌اند.» (نهج‌البلاغه، خطبه ۳۲) 🔹وقتی حاکمیت «عدل»، «فضلیت» و «ولایتِ اللّه» به فراموشی سپرده و «سنت»، «عرفی‌گری»، «قشری‌گرایی» و «خودخواهی» عده‌ای جایگزین آن شود؛ جامعه به جای گردآمدن ذیل پرچم وحدت و یکپارچگی به چند شعبه تقسیم می‌شود. این عبرتی است که می‌توان از آن برای تمام جوامع بهره‌ برد. پس همواره باید مراقب بود که حکم خدا با منفعت‌طلبی‌های شخصی و خودخواهی‌ها کنار گذاشته نشود. سوار شدن بر موج عرف، سنت و... در مقابل حکم الهی، نتیجه‌ای جز انشقاق مردم و پدید آمدن گروه‌های مختلفِ مردم ندارد. همانطور که بعد از غدیر مسیری جز این پیموده نشد. @AFKAREHOWZAVI