eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
433 ویدیو
167 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
شلخته ‌تر از سرباز ها ندیده‌ام از جنگ که بر میگردند یکی دستش را  یکی پایش را یکی دلش را و حواس پرت‌ترین آنها خودش را جا میگذارد ✍ سهیل ملکی https://eitaa.com/joinchat/3834314754C58903f67c6
🔸جلسات مخفیانه و ۹ساله‌ برای ۷۰ نفر در زندان رژیم بعث 🔅 بخشی از مجاهدت مرحوم آیت الله حکیم ✍ حسین داودپور، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء ۸۷ سال قبل، سید محمد سعید حکیم طباطبایی در خاندانی اصیل و عالم‌پروربه دنیا آمد. از همان کودکی توسط پدر، مرحوم سیدمحمدعلی حکیم، تحت تعلیم معارف‌دینی قرار گرفت و در محافل علمی نجف اشرف حضور می‌یافت. لذا علاوه بر ایشان، از محضر فرهیختگان و عالمان وارسته‌ای چون آیات عظام: سید محسن حکیم(پدربزرگ‌شان)، آیت الله ابوالقاسم خویی و آیت‌الله حاج شیخ حسین حلی نیز استفاده کرده‌اند. به نحوی که به علت نبوغ ذاتی، به محافل ویژه علمی این بزرگان راه یافته و فرموده‌اند: «استفاده‌هایی که من از جلسات خصوصی مرحوم شیخ‌حسین‌حلی بردم حتی از جلسات درس هم بیش‌تر بود.» پس از وفات مشکوک آیت‌الله‌خویی در سال ۱۳۷۱ شمسی، درخواست‌های قبول مرجعیت از ایشان بسیار شد و ایشان پس از اصرار علما، ازجمله نامه علمای لبنان؛ رساله صادر فرمودند. در عصر جدید حوزه نجف ایشان به همراه: آیت‌الله سیدعلی حسینی سیستانی، آیت الله بشیر‌حسین نجفی، و آیت الله شیخ محمداسحاق فیاض؛ به عنوان مراجع تقلید چهارگانه عراق شناخته شده و در قله فقاهت مکتب نجف قرار گرفتند. از ایشان در این‌باره نقل شده است:«من برای مزاحمت باقی آقایان وارد صحنه نشدم و به‌هیچ‌وجه راضی نیستم تا مزاحم دیگران باشم.» آیت‌الله حکیم معتقد بودند باید شیعیان کرامت خود را حفظ کرده تا مظلوم و قربانی نشوند. در دوره حکومت حزب بعث بر عراق، شجاعت و ایستادگی ایشان در برابر طاغوت زبانزد بود و علاوه بر امتیاز ندادن ایشان به طاغوت وقت، به مبارزه هم می‌پرداختند و با فتاوای حکیمانه، شیعیان را صریحاً از شرکت در جنگ تحمیلی صدام بازمی‌داشتند. سرانجام به دلیل همین مبارزات و عدم شرکت ایشان یا فرزندان‌شان در کنفرانسی تبلیغاتی که صدام ترتیب داده بود؛ با یورش نظامیان حزب بعث، ایشان و تمامی فرزندان و شاگردانی که در بیت حکیم بودند (حدود ۷۰ نفر) بازداشت شده و نزدیک به ۹ سال در زندان به سر می‌برند. در زندان، جلسات مخفیانه تفسیر ایشان آغاز می‌شود و حتی به گفته فرزندشان، بخش اعظم کتاب «الکافی فی الأصول» را در زندان به نگارش درآورده‌اند. سیدریاض حکیم، شاگرد و فرزند آیت الله حکیم، در توصیف آن شرایط سخت از قول پدر می‌گویند: «الحمدالله خداوند دریچه قم را باز کرد تا این امانت و مسئولیت ادامه یابد و منشأ خیر برای جهان تشیع و مکتب اهل بیت باشد.» دغدغه و نگرانی ایشان نسبت به اوضاع شیعیان جهان به گونه‌ای بود که همواره تاکید بر دوراندیشی و عدم عکس‌العمل‌های انفعالی داشته‌اند؛ لذا تأکید داشتند نباید با برخی رفتارها، موجبات عکس‌العمل‌های انفعالی و نفرت بین مسلمانان را فراهم کرد. از طرفی هم شیعیان باید عزت خود را حفظ کرده و قربانی سیاست‌های مغرضانه نشوند. سیره عملی شخص ایشان نیز به همین‌نحو بوده و در سفر درمانی به لندن، علی‌رغم وضعیت جسمانی دشوار، در قبرستان عمومی مسلمانان حاضر شدند تا شخصاً برای درگذشتگان طلب مغفرت نمایند. سرانجام، عمری مجاهدت علمی و تلاش مخلصانه و پربرکت ایشان با عارضه قلبی به سرآمد و در ۲۵ محرم‌الحرام ۱۴۴۳ هجری قمری، به دیدار مولا امیرالمومنین شتافتند. @HOWZAVIAN
🔹متوقف نمی‌شود کارش 🔹راه پاکش نمی‌شود بسته 🔸خط سرخ مقاومت باقی است 🔸انقلابی نمی‌شود خسته ✍️ محمدتقی عارفیان خبر آن‌قدر سخت و سنگین بود که دلم را هزار بار شکست "حاج‌قاسم هم آسمانی شد" به رفیقان مخلصش پیوست هیچ در باورم نمی‌گنجد غم سردار جنگ و فتح و جهاد گرچه رفت از میان ما این مرد نام پاکش نمی‌رود از یاد حاج‌قاسم چه عاشقانه پرید پیش یاران به عرش اعلی رفت بعد عمری مجاهدت با کفر او به دست شقی‌ترن‌ها رفت چشم دل باز اگر شود بینیم گرد او حلقۀ شهیدان را دست شیطان کجا تواند کشت روح اخلاص و عشق و ایمان را سینه پرآتش است و دل پرغم چشم‌ها بیقرار و بارانی داغ دارد سراسر ایران از غم قاسم سلیمانی خبر آن‌قدر ناگهانی بود که زمین و زمانه مبهوت است خون او ریخت بر زمین اما خون او رمز محو طاغوت است پیر بزم مدافعان حرم در دفاع از حرم حسینی بود بود عمرش همه جهاد و قیام پیرو مکتب خمینی بود یار مظلوم و خصم ظالم بود جز خدا از کسی نمی‌ترسید زنده تا بود، چون شهیدان زیست کشته شد، گشت زندۀ جاوید چشم او معدن صلابت بود دیدنی بود روی بشّاشش بعد عمری تلاش بی‌وقفه جز شهادت نبود پاداشش چشم‌هایش اگرچه می‌خندید دلش از داغ کاظمی غم داشت از مدال و نشان جنگ و جهاد یک مدال شهادت او کم داشت پرده در پرده سینه‌ها آتش چشمه در چشمه دیده‌ها پرخون داغ‌دار از فراق او ایران قلب یک امت از غمش محزون متوقف نمی‌شود کارش راه پاکش نمی‌شود بسته خط سرخ مقاومت باقی است انقلابی نمی‌شود خسته گرچه قلب امام خامنه‌ای از غم رفتنش پریشان شد در طریق مبارزه با کفر عزم و انگیزه‌ها دوچندان شد رفتنش گرچه تلخ و جانکاه است کرد دل‌های خفته را بیدار می‌کند خون او ز دنیا محو دیو خون‌خوار و نحس استکبار کَند ظالم به دست خود گورش خون قاسم کُند قیامی سخت به شهیدان قسم که می‌گیریم بی‌شک از دشمن انتقامی سخت @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✨به افسانه می‌ماند آن روزها ✍️ حسن طاهری، مدرس روزنامه‌نگاری نوجوان بهبهانی گریان در فیلم، با اینکه برادر دیگرش در جبهه اسیر شده، با التماس و گریه خود، قصد اعزام به جبهه را دارد، اما فرمانده او از اعزام او ممانعت می کند. سرانجام با پادرمیانی مادر این بسیجی، او اعزام می شود... این یک صحنه کوتاه است از روزهای مقاومت دهه ۶۰ و دورانی نورانی جهاد و شهادت، که برای انسان قرن ۲۱ میلادی و ربات های گوشتی اشباه الانسان، بیشتر به افسانه های تاریخی و اساطیر تخیلی می ماند. اما نسل انقلابی آن روزها، انسان های سراپا باور و عقیده و پرورش یافته در کرانه آتشفشانی اندیشه حضرت روح الله را نظاره کرد، که دیگر مادر گیتی چون آنان را نزاده است. انسان هایی که از سر تا قدم، مملو از ایمان و اخلاص بودند و فرشتگانی واصل و متصل، که یک شبه راه صدساله عارفان دیرنشین را سپری کردند. فقط یک جمله زیبا و مانا از حضرت روح الله می تواند چنین صحنه هایی شگفت آور را تفسیر کند: خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند! خوشا به حال آنان که در این قافله نور جان و سر باختند! خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروراندند! @HOWZAVIAN
📌 سلام فرمانده و راهبرد حضور تمدنی ✍️ سیدمهدی موسوی 🔹سرود سلام فرمانده و ترجمه های مختلف آن به زبان‌های مختلف، پیام های مختلفی دارد که یکی از آنها پی بردن به شیوه های نوین حضور تمدنی و گسترش فرهنگ اسلامی است. 🔸از سویی توجه به فرهنگ مهدویت و مقاومت و از سوی دیگر زبان ساده و معصومانه کودکی در قالب سرود از جمله ویژگی‌های این اثر هنری است که توانست در میان ملتها جاگیر شود. 🔹 سلام فرمانده یک سرود تنها نیست بلکه نمادی از حکمت انقلاب اسلامی و فرهنگ متعالی برآمده از آن است که سالیان متمادی متفکران و اندیشمندان انقلاب اسلامی به صورتبندی آن پرداخته اند و توسط امام خمینی و امام خامنه‌ای به یک گفتمان تبدیل شده است و توسط مجاهدان جبهه مقاومت، به عنوان الگوی موفق عملیاتی معرفی شده است. امروز سلام فرمانده با این عقبه تئوریک و زمینه فرهنگی توانست مرزهای جغرافیایی را در نوردد و نمادی از آن فرهنگ و عمل باشد. 🔸 ندیدن این عقبه تئوریک و عدم توجه به حکمت انقلاب اسلامی، موجب می شود که نتوان تحلیلی واقع بینانه از موفقیت سلام فرمانده داشت و صرفا آن را در سطح یک سرود و شعر و آهنگ فهم کرد و به تحلیل نشست. در این صورت، نقدهای هنری برجسته می شود که شاید بسیاری هم وارد باشد. 🔹اما آنچه سلام فرمانده را از سایر آثار همانند متمایز کرد تجلّی فرهنگ متعالی انقلاب اسلامی با محوریت گفتگو با امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در زبانی ساده و سرشار از احساسات پاک آن هم از زبان کودکان و نوجوانانی است که آینده متعلق به آنهاست. 🔸 لذا می توان آنرا نمونه یک اثر تمدنی دانست. اثری است که اولا قابلیت درنوردیدن مرزهای جغرافیایی را داشته باشد و پیامی نو را به ملتها منتقل کند و ثانیا از آنچنان عمق معنایی برخوردار باشد که قابلیت انعطاف محتوایی با اقتضائات فرهنگی، زبانی و سیاسی جوامع مختلف را داشته باشد و لازمه آن امکان شکل گیری جهش‌های مضمونی در چارچوب شبکه مفهومی و نظام معنایی بنیادین آن است به نحوی که اصل پیام محفوظ باشد. 🔹 سلام فرمانده نمونه یک اثر تمدنی است چراکه آغازی بر یک جریان پاک و طيب و خودجوش انقلابی است که خود مسیرش را در داخل و خارج پیدا کرد و به سرعت نسخه های متنوع آن بدون هرگونه دخالت دولت‌ها در میان ملت ها تولید شد. نکته جالب توجه دیگر، جهش های مضمونی آن در نسخه های ملت‌های دیگر است که کاملا موجب سازگاری آن سرود با فرهنگها و اقتضائات زبانی و سیاسی ملتهاست. ارتقا به یکی از جهش‌های محتوایی این اثر است که در آینده جهش های دیگری را هم در پی خواهد داشت. @HOWZAVIAN
🎥 لوپیتو، انیمیشنی که آرزوهای بزرگ ما را در خود جای داده است ✍️ حجت الاسلام ابراهیم شریفی، پژوهشگر رسانه 😊 مجدد فرصتی شد به سینما بروم، انیمیشنی حرفه ای و البته کاملا ایرانی را ببینم. 💠 تمام داستان انیمیشن حول این موضوع است که پدر علی در کارگاه لوپتو با یاد دادن ساخت اسباب بازی به بیمارانش، آن‌ها را درمان می‌کند. 🔻 کارگاه اسباب‌بازی‌های خلاقانه لوپتو که بین کودکان ایرانی محبوبیت زیادی دارد با خرابکاری یک ناشناس تعطیل می‌شود. علی تلاش می‌کند پدرش را که ناامید شده است از این مخمصه نجات دهد... 🌐 این داستان از مفاهیمی همچون ، ، ، و... بهره برده البته نه به صورت کلیشه ای و نچسب بلکه کاملا هنرمندانه و داستانی. این فیلم میتواند برای روانشناسان هم نکات قابل تاملی داشته باشد که علی الظاهر نشست‌هایی با همین محوریت برگزار شده است. 🗂 ادامه در صفحه رسانه شریف @HOWZAVIAN
365-day-365-diary (1).pdf
30.06M
💐365 خاطره در 365 روز 🚩انتشار کتاب #۳۶۵خاطره_۳۶۵_روز، تألیف ✍️ناصر_کاوه که مجموعه خاطرات و سبک زندگی شهدا در رابطه با احترام به والدین، ازدواج آسان، همسرداری، عاشقانه شهدا، در ۸ سال دفاع مقدس می باشد، به مناسبت هفته بسیج منتشر می شود، لطفا پس از خواندن آنرا نشر بدهید... @HOWZAVIAN
. 🔰حاج قاسم؛ پیروز در نبرد و دفاع ترکیبی ✍️دکتر آفرین قائمی، استاد حوزه علمیه خواهران 🔸شروع عملیات جنگ ترکیبی از سوی سردار سلیمانی از دوران جوانی ایشان در پی آشنایی ایشان با رهبر انقلاب در دوران دفاع مقدس رقم خورده است. 🔸از ترفندهای دشمن در جنگ هیبریدی، ترور به منظور ایجاد رعب و وحشت در میان گروه‌های مخالف یا مردم است، به گونه‌ای که افراد به علت فشارهای وارده به حالت تسلیم درآمده و از مواضع خود چشم پوشی کنند؛ ترور به دو شکل، ترور شخص و ترور شخصیت اعمال می‌شود. 🔸دشمن‌شناسی دقیق، پایه و اساس دشمن‌ستیزی و دفع کید دشمنان است، متأسفانه نوع مبارزان در دشمن‌شناسی لغزیده و گاه دوست یا بی‌طرف و متسالم را دشمن اصلی می‌انگارند یا حاضر نیستند منازعات ساده را چشم پوشیده و در مقابل دشمن اصلی متحد شوند. 🔗 متن کامل در فکرت @HOWZAVIAN
. 🔰تربیت مقاومتی راه بازسازی فرهنگ ✍️ مصطفی محسنی، کارشناس علوم اجتماعی در فکرت نوشت: ▪️عقلانیت حاکم بر نظام تعلیم و تربیت در وادی عقلانیت مدرن افتاده است؛ زین رو در حوزه معرفتی، پوزیتیویست‌پرور و در حوزه اخلاق، نفع‌گرا است و جریان جهانی عقلانیت لیبرالی، فرزندان ما را به شکل سریعی در مسیر خود به پیش می‌برد. ▪️اگر عقلانیت حاکم بر نظام قضائی کشور، عقلانیت مدرن و سکولاری باشد، نظام معنایی متناسب با خودش را نیز تولید خواهد کرد؛ برای نمونه اگر عدالت در فقه اسلامی درباره کسی به‌کار می‌رود که گناه نمی‌کند و قاضی باید عادل باشد، در فضای حقوق غربی و سکولار به معنای کسی است که با انصاف است و شامل قاضی بهایی یا مسیحی نیز می‌شود. 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🌹 شهردار شهید ✍ ناصر کاوه 💥وقتى به مهدی باکری خبر دادند که برادرت شهید شده است و می‌ خواهیم پیکرش را برگردانیم؛ اجازه نداد و گفت: همه ى آنها برادرای من هستند اگر تونستید همه را برگردونید حمید را هم بیاورید!... برادران باکری که هر سه پیکر پاکشان به دست نیامده است. 🔹وقتی شهید مهدی باکری شهردار ارومیه بود، یک شب باران شدیدی بارید و سیل آمد، ایشان پا به پای دیگران در میان گل و لای کوچه ها که تا زیر زانو می رسید به کمک مردم سیل زده شتافت. در این بین آقا مهدی متوجه پیرزنی شد که با شیون و فریاد از مردم کمک میخواست‌، تمام اسباب و اثاثیه پیرزن در داخل زیر زمین خانه آب گرفته بود. آقا مهدی بی درنگ به داخل زیرزمین رفت و مشغول کمک به او شد. پیرزن به مهدی که مرتب در حال فعالیت بود نزدیک شد و گفت: خدا عوضت بده مادر، خیر ببینی. نمیدانم این شهردار فلان فلان شده کجاست تا شما رو ببینه و یکم از غیرت و شرف شما یاد بگیره. آقا مهدی خنده ای کرد و گفت: راست میگی مادر، کاش یاد می گرفت! 🌹 با آقا مهدی سوار بر تویوتا داشتیم می‌رفتیم جایی. هوا به شدت گرم بود، اما جرآت نمی‌کردم ‌کولر رو روشن‌کنم. بالاخره به‌خاطر گرما طاقتم تموم شد و کولرِ ماشین رو روشن کردم. وقتی کولر رو زدم ، آقا مهدی گفت: الله بنده‌سی «بنده‌ی خدا» میدونی وقتی کولر روشن می‌کنی، مصرف بنزینِ بیت المال میره بالا؟ خاموش کن! فردای قیامت چه جوابی داریم به شهدا بدیم؟ خاموش کن! مگه رزمنده ها توی سنگر زیر کولر نشستند که تو کولر روشن می‌کنی؟ 🌷توی ماشین داشت اسلحه خالی می‌کرد، باچند تا بسیجی دیگه. از عرق روی لباس‌هایش می‌شد فهمید، چقدر کار کرده.... کارش که تموم شد از کنارمان داشت می‌رفت. به رفیقم گفت: چطوری مش علی؟ به علی گفتم: کی بود این؟ گفت: مهدی باکری جانشین فرمانده. گفتم: پس چرا داره بار ماشین رو خالی می‌کنه؟! گفت: یواش یواش اخلاقش میاد دستت.... 🌷اهالی یک محل عصبانی آمدند شهرداری، توی اتاقی که من و مهدی آن‌جا می‌نشستیم و جواب مردم را می‌دادیم. می‌گفتند: آخر تو چه می‌دانی که ما توی چه بدبختی گیر کرده‌ایم. خودت کوچه‌ات آسفالت است، معلوم است که نمی‌دانی محله‌ی ما باران آمده، آب همه‌جا را برداشته. مهدی حرف نزد. حتی ابرو خم نکرد. رفت پوتین گلی خودش را از پشت میزش برداشت گذاشت جلو چشم آن‌ها، گفت: این هم مدرک من که به همه‌مان ثابت کند کوچه‌ی ما هم دست کمی از کوچه‌ی شما ندارد. 🌷وقتی مهدی باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند، را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایَش کرد و به *جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد* و آن گاه با لحنی آرام جمله‌ای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی به هر کسی نقل کرده‌ام، هم *اشک از چشمان من سرازیر می‌شود و هم اشک مخاطبم*. او گفت: خاک بر سرت مهدی، آدم شده‌ای که بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟ 🌷هر روز آفتاب نزده از خانه میرفت بیرون ، یه روز صدای پایین آمدنش را ار پله ها شنیدم ، رفتم و جلویش را گرفتم ، گفتم ، آقا مهدی ، شما دیگر عیالواری ، یک کم بیشتر مواظب خودت باش. گفت ، چه کار کنم ؟ ، مسئولیت بچه ‌های مردم گردنمه . گفتم ، لااقل توی سنگر فرماندهی بمون. گفت ، اگر فرمانده نیم خیز راه بره  ، نیروها سینه خیز میرند ، اگر بمونه توی سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون..... ما باید در خط مقدم باشیم، تا دیگران در صحنه بمانند... 💥اوایل انقلاب بود.....در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شدم. چشمم به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دیدم امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفتم، او رفتگر همیشگی محله ی ما نبود. کنجکاوم شد، سلام دادم و دیدم رفتگر امروز، آقا مهدی است... 💥آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. ادامه دادم، آقا مهدی شما شهرداری، اینجا چیکار می کنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کردم تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشیدم. @HOWZAVIAN
⭕️ الاهیات امیدواری در روزگار رنج‌ها! ✍ محمدامین رضایی 🔸خبر خودکشی خالق قصه های مجید بی شک امری شوکه کننده برای جامعه ما بود. از حواشی و اصل این خبر می‌گذرم. این قصه تلخ بهانه‌ای شد برای ذکر تذکری که مدت‌هاست در ذهنم چرخ می‌خورد. مساله معنای زندگی و الاهیات امیداوری؛ این روزها که توفیق شده برای مدتی کوتاه همجواری حضرت امیر ع را اختیار کنم طبیعتا فرصت نوشیدن معنای ناب از ضریح حضرت و استشمام عطر زندگی از حرم بیشتر فراهم است خصوصا که این همجواری قرین شده با ماه رحمت و برکت؛ رمضان عزیز ترکیب مکان و زمان ناب خلق و کسب معنا را به اوج می‌رساند. 🔹مدت‌هاست به مساله تاب آوری انسان‌ها در رنج های فردی-اجتماعی فکر می‌کنم. چه چیز قدرت مقاومت و حرکت را در روزهای سخت تاریخ خلق می‌کند؟ تاریخ را که ورق می‌زنیم وجه مشترک بین قهرمان‌ها این است در روزهای سخت، آنها نشکستند! به اصلاح کم نیاورند و استوار ماندند و حتی بالاتر، نایستادند و حرکت کردند. و -مستمر در روزهای سخت؛ این وجه مشترک تمام آنهایی است که مسیر تاریخ را عوض کردند. 🔸برای شکل‌گیری این روحیه و تبدیل شدن آن به ملکه "معنا" مهم‌ترین امر است. به سایر مکاتب و مذاهب کار ندارم مخاطب من همین جوانان مسلمانی است که در ایران امروز زندگی می‌کنند و در کنار "زندگی شخصی" مسائلی چون "آرمان" و "امرجمعی" برایشان مهم است و حتی آنها که صرفا به "زندگی کردن" فکر می‌کنند. دوستان؛ ما به "معنا" محتاجیم بسیار زیاد؛ شاید به این تصمیم تلخی که آقای پوراحمد رسید هیچ کدام از ما نرسیم؛ اقدامی که با هر طرز فکری امری قبیح و غیر قابل دفاع است اما مقاومت کردن و تسلیم رنج های زندگی نشدن حداقل ماجراست، مساله این است اساسا ما برای حرکت و تغییر خلق شدیم. 🔹بسیاری از ما این روزها به افت انگیزه، رکود، کم آوردن و بی خیال شدن مبتلا شدیم این را علاوه بر بسیاری از مردم عادی بلکه به وضوح در بخش قابل توجهی از بچه های انقلابی که عدالت و تحول دغدغه شان است و اینها پیشران حرکت اجتماعی هستند شاهد هستیم! واقعش این است ما در جای سختی از تاریخ قرار داریم، در لحظه هایی تاریخی که بسیاری می‌شکنند و بی خیال نهضت و آرمان می‌شوند و در بهترین حالت به"فردیت محض" دچار می‌شوند. طبیعتا من طبیب نیستم و این درد هم با چند کلمه درمان نمی‌شود. 🔸 اما اگر کوتاه بخواهم بگویم: آنچه می‌تواند به ما و بدهد است و بهترین و برترین چیزی که برای ما معنا خلق می‌کند الاهیات است. ۱:ارتباط با تراث دینی( مطالعه قرآن و روایات)، ۲:مطالعه زندگی معصومین و شخصیت های بزرگ و تاریخی ما، ۳:داشتن اساتید فکری-معنوی و ارتباط مستمر و مشورت با آنها؛ این سه تا حدی زیادی معنای زندگی برای مقامت و حرکت را خلق می‌کند. 🔹به زندگی اهل بیت ع نگاه کنیم خصوصا در لحظه های سخت مثل دوران خانه نشینی حضرت امیر ع، روزهای صلح امام حسین، به ویژه مساله کربلا که قبل-حین و بعدش پر از رنج و سختی است، خطبه فاطمه بنت الحسین ع به عنوان یک دختر کم سن و سال را بخوانید چطور در آن موقعیت شکننده بعد از کشته شدن پدر و برادرها و همه عزیزانش اما نشکست و آنگونه حماسه آفرید! از این جنس افراد که معصوم هم نبودند که کسی بخواهد امام بودن را دلیل بر استثنا بداند در طول تاریخ شیعه؛ در لحظه های تاریخی بسیار داریم. 🔸 در عصر اخیر مثل میرزا کوچک خان، مرحوم مدرس، بهلول، شهیدصدر و خواهرش و امام خمینی ره به عنوان یک قله و...صدها نفر در قد و اندازه های مختلف میتوان نام برد که چگونه این الاهیات به آنها معنا داد تا در بزنگاه ها کم نیاورند. هیچ جای تاریخ شرایط به سختی کربلا نخواهد شد، الاهیاتی که انسان را آن هم زن که شکنندگی‌اش طبیعتا بیشتر است را می‌تواند از دل آن همه بلا زنده و استوار بیرون آورد و علاوه بر قدرت مقاومت به او قدرت کنش ورزی و حرکت بدهد آن الاهیات در طول تاریخ برای سخت ترین لحظه ها کفایت می‌کند تا به ما معنا و گرما ببخشد. 🔹 انسان فقط جسم نیست که مرگ یا خودکشی آن را از او بگیرد، شخصیت اجتماعی انسان نیز بخشی از انسان است. منفعل شدن، منزوی شدن؛ رها کردن وظیفه اجتماعی هم کمی از خودکشی ندارد چرا که شبیه خودکشی را از انسان می‌گیرد. معنا نه تنها مقاومت در برابر رنج ها که حرکت و به بن بست نرسیدن در میانه سختی ها را به ما می‌دهد؛ این مهم‌ترین مساله ای که به‌جای خیلی مطالب باید در دوره های معرفتی مکرر می‌گفتیم است امروز هم باید درباره آن بسیار تأمل کنیم. @HOWZAVIAN