eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 مبانی فقهی انتخابات؛ با توجه به عناوین ثانویه می توان حکم به وجوب داد 🌀 آیت الله ابوالقاسم علیدوست در گفت‌وگو با خبرگزاری رسا 🔻دو نگاه را می توان به شرکت مردم در انتخابات داشت: 1️⃣ یک شهروند از حقی که دارد می تواند برای تعیین سرنوشت خودش استفاده کند که ذیل مبحث «استیفاء حق» قرار می گیرد که در این بحث حاکمیت باید زمینه را به گونه ای رقم بزند که مردم حس کنند، با شرکت در انتخابات از حق خود استفاده می کنند. شهروندان باید حس کنند که نمی توانند نسبت به حق خود بی تفاوت باشند و زمینه سازی برای استیفاء حق لازم است صورت گیرد. 2️⃣ نگاه دیگر، نگاه تکلیف است که یک شهروند حس کند در یک موقعیتی است که رأی وی می تواند پاسخ داشته باشد و به صلاح مملکت، نظام و تشیع است؛ کاملا جاافتاده است که هر چه شرکت مردم در انتخابات با شکوه تر باشد هم برای کشور و هم برای انقلاب و نظام برد بیشتری دارد. 🔸من به دشمن تعبیر نمی کنم بلکه می گویم طبیعتا «دیگران» به حضور مردم در انتخابات نگاه می کنند و اگر حضور پرشوری شکل بگیرد، حاکمیت می تواند در ارتباط با دیگران و حکومت های منطقه به گونه ای دیگر تعامل کند و اگر حضور ضعیف باشد این تعامل به گونه ای دیگر است. کسانی که خیرخواه نظام هستند به شرکت در انتخابات به شدت توصیه می کنند. 🔹حفظ نظام، حفظ مصالح کشور، قاعده نفی سبیل و تقویت نظام قواعدی هستند که می تواند مبنای فقهی شرکت در انتخابات باشند و با توجه به عناوین ثانویه می توان حکم به وجوب داد. 🔸لازم است مسؤولین برای انتخابات آینده زمینه را برای حضور بهتر مردم آماده کنند از این رو تبلیغات و روشنگری مهم است و لازم است که عملکردهای مثبت به مردم، بدون هیجان بیان شود. اگر حاکمیت مبنای کار خود را بر شفافیت قرار دهد حضور مردم تضمین شده است. 🔹بخشی از آنچه که همه وظیفه می دانیم روی دوش حاکمیت است زیرا باید در حرفی که می زند دقت کند و حضور مردم را پاس بدارد زیرا مشارکت و شرکت در انتخابات بر اساس یک فرایند رخ می دهد و بی دنباله نیست. امیدوارم حاکمان حضور مردم را قدرشناسی کنند و مردم به حساب اصل نظام و کشور نیز در انتخابات حاضر شوند. 🔸 لازم است که مردم به اقناع برسند تا از حق خود استفاده کنند از این رو باید رسانه ها بر مسأله استیفاء حق تأکید کنند؛ خبرگزاری رسا نیز رسانه ای موثر است که می تواند موضوع استیفاء حق را تبیین کند. این تأکید تأثیر بیشتری نسبت به طرح وجوب شرکت از ناحیه افرادی که در کسوت مراجع نیستند، دارد. 🔹 ما نه صرفاً به خاطر اینکه یک مسلمان هستیم بلکه به خاطر اینکه به ایران تعلق داریم و با توجه به اینکه انقلاب برای همه انسان‌ها پیام دارد از نظر انسانی نیز وظیفه داریم که در انتخابات شرکت کنیم. 🔺انتخاب شایسته وظیفه دیگر هر فرد است. هرکس طبق تحلیلی که دارد اقدام به انتخاب افراد شایسته کند برای او حجت است و اگر شک داشت می‌تواند از افراد لایق سؤال کند به گونه‌ای که اگر در قیامت از او سؤال شود چرا به این شخص رأی دادی بتواند پاسخگو باشد. @HOWZAVIAN
🌻 نشانه‌های «مشارکت سیاسی» و «رشد یافتگی ملی» در انتخابات امسال ✍️ حمیدرضا غریب رضا ✳️ توصیف میدان رقابت‌های سیاسی امسال در دو انتخابات خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی نشان از این دارد که دست آوردها و پیشرفت قابل توجهی در فرآیند مشارکت مردمی داشته‌ایم و با عبور از بسیاری از تابوها و جریان‌ها و مطالبات به حق و منصفانه مردم، پدیده ارزشمند «رشد یافتگی سیاسی ملی» در این برهه توسعه یافته است. همین شاخصه باعث شده گفتمان و ادبیات نامزدهای انتخابی همچنین مجریان و ناظران انتخابات تحول مثبت پیدا کند. امیدواریم این تحول، به شکل گیری مجلس کارآمدتر برای حل مشکلات کشور و مردم منجر گردد. در ذیل به بیان مختصر برخی از این نشانه‌ها خواهیم پرداخت: 🔵 فراگیر شدن مطالبه گری به عنوان ویژگی سیاسی مردم ایران در این مقطع تاریخی و تبدیل شدن عدالتخواهی به گفتمان غالب حتی در بین نامزدها و نزدیک شدن به گفتمان گام دوم انقلاب. 🟠 جوان گرایی در بین نامزدها و مشارکت جدی رویش‌ها و نسل‌های جدید انقلاب و ایجاد جریان‌ها و ائتلاف‌های جدید در میان نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی. این شاخصه در بین نامزدهای انتخابات خبرگان رهبری کم نظیر بوده است. 🟡 فاصله گرفتن از خطوط التقاطی و بازگشت به شعارهای اصیل دینی و انقلابی و آرمان‌های امام و رهبر انقلاب در ادبیات نامزدهای انتخابات. 🟢 ارزیابی عملکرد نمایندگان سابق بر اساس معیار شفافیت در مجلس اعم از آراء، عملکرد و دیدگاه‌ها به مقتضای احکام شرعی و قانونی نیابت و وکالت از ملت. 🔴 پیشرفت ادبیات رقابت سیاسی از نقد آقازادگی به مبارزه با پدرخواندگی سیاسی . 🟤 شکسته شدن انحصارگرایی سیاسی و خروج فضای رقابتی از دوگانه‌های سنتی چپ و راست و اصلاح طلب و اصولگرا و گرایش به سمت کارآمد گزینی. 🔶 مطالبه گری از نامزدهای انتخابات درباره منابع هزینه های تبلیغات و تقبیح و انتقاد شدید مردمی از کاندیداهای پرخرج و اسرافگر در تبلیغات. 🔷 دقیق تر شدن عملکرد شورای نگهبان در دو بعد عدم توجه به مصلحت نگری نسبت به شخصیت‌ها و جریان‌های و رعایت مرّ قانون درباره آنان همچنین دقیق تر شدن عملکرد شورای نگهبان در توجه به شکایات کاندیداها. 🔹 مطالبه گری عمومی برای چارچوب دار بودن وعده‌های نامزدها و نپذیرفتن وعده‌های خارج از چارچوب صلاحیت و اختیارات نمایندگان مجلس. 🟦 ‌ توجه کمتر به لیست‌های انتخاباتی و اولویت دادن مردم به تحقیق و مطالعه و مشورت درباره عملکرد، دیدگاه‌ها و برنامه‌های نامزدهای انتخاباتی. ⬜️ فاصله گرفتن بیشتر ذوق سیاسی عمومی از قومیت و قبیله و مذهب گرایی به نسبت انتخابات گذشته. 🟩 تحول کمی و کیفی در عملکرد رسانه ملی در ایجاد فرصت برابر برای تبلیغات و مناظرات انتخاباتی 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🍃 «ایران» را تنها نگذاریم! ✍️ علی خسروی ایران، کشوری است بر روی چندین گسل زلزله؛ گسل‌هایی خطرناک از جنس سیاست و اقتصاد و فرهنگ و... «جامعه‌ای» که بدل به «جمعیت» شده و زخم‌ها و اصطکاک‌ها آن را پراکنده‌ است. در ایران هیچ زخمی التیام نمی‌یابد، بلکه به حال خود رها می‌شود تا کی دوبار سر باز کند و جامعه را به عفونت خود بیالاید. ایران کشوری است با سه میلیون بیکار و نوزده میلیون حاشیه‌نشین و نزدیک به ده میلیون بی‌سواد یا کم‌سواد که سرانۀ مطالعه‌اش به دقیقه نمی‌رسد، با شصت میلیون مستحق دریافت کمک معیشتی دولت در دویست و بیست هزار نقطه که هجده میلیون نفرشان در فقر مطلق‌اند. ایران کشوری گرفتار تورم بالای‌ ۵۰ درصد و رشد منفی اقتصادی در دهۀ نود و رکود. این کشور مانند خانه‌ای است که با هر تکانه‌ای تَرک می‌خورد و بیم فرو ریختن‌اش می‌رود؛ مثل پر کاهی در مصاف تندباد، یا چون سنگی در چمبرۀ سیل خروشان، غلطان و دوان. دقیقاً با نظر کرد به همین دلایل جمعه ۱۱ اسفند، همه ما نامزدی را از میان نامزدها انتخاب نمی‌کنیم؛ یکی از این دو راه را برمی‌گزینیم: توهم مزمن و زورمند که سلسله‌ای از رخدادهای آینده را می‌جنباند؛ یا واقعیت‌گرایی حداقلی که زمینه را برای اصلاح و تغییر بیشتر هموار می‌کند. در چنین شرایط لرزان، اگر کسی به هر دلیلی همین مقدار «تحول‌خواهی» را در مصاف با توهمات ریشه‌دار تنها بگذارد، ایران را به تندباد حوادثی سپرده‌ است که معلوم نیست از کجا سر بر خواهد آورد. بی‌پرده و صریح می‌گویم؛ در این شرایط، کوتاهی و نیامدن به سوی صندوق‌های رأی، نامی جز «خیانت» به ایران ندارد و همراهی و همدستی با آدمخوارانی است که از کشور ما جز زمین سوخته نمی‌خواهند! صلاح مملکت خویش خسروان دانند. @HOWZAVIAN
🔴 در تکاپوی آری ✍️ محمدعلی‌بابایی 🌻وطن عزیزمان از محدود کشورها،بلکه شاید تنها کشوری که به معنی واقعی کلمه حیاتش به زیباترین شکل ممکن به وابسته‌است،نه قدرتهای جهانی. 🌻 مردمی که باور قلبی به آرمانهایی دارند که کمر استکباران جهان را شکسته است، پس انتضار نیست که دشمن هر لحظه دنبال راه‌حلی نگردد تا رگ حیاتیش را قطع نکند، اینجاست که ندادن یعنی تیشه به ریشه خودزدن، زیرا گرچه تنه‌اش مریض اما؛ اصل و اساسش درست و نیازمند ترمیم است. 🌻 با هر رأی دادن نه تنها درخت را آبیاری می‌کنیم بلکه ان‌شاء‌الله نیروی تازه و کارآمدتری، با بصیرت و آگاهیمان برای ترمیم وجود خودمان تزریق می‌کنیم و این در حالی است که با رأی ندادن دستمان را برای آغوش گرفتن دشمنی می گشائیم که حداقل کاری که می‌کند با تزریق سم وجودیش وجودمان را از ریشه و بن می‌کند تا چه برسد که یاریگر ما باشد. @HOWZAVIAN
☀️ بیا با هم حرف بزنیم ✍️ عباس بابائی چند گروه بودیم که آتش‌به‌اختیار برای تبلیغ انتخابات می‌رفتیم بازار تهران. حسابی شلوغ می‌شد. «آرمان» انگار همه‌ی کارهایش را تعطیل کرده‌بود؛ چون هرروز می‌آمد. آرام و پرحوصله حرف می‌زد و تحلیل می‌کرد. ناگهان جوانی پرخاش‌کنان به سمتش آمد: «شما همتون جیره‌خورید! جمع کنید این بساط رو؛ چقدر بهتون دادن؟!» «آرمان» خندید؛ دستش را گرفت و کنار کشید؛ بعد یک لیوان چای برایش ریخت و گفت: «این‌طوری که میگی نیست؛ این چایی رو هم با پول خودمون گرفتیم! اگه دادوبیداد نمی‌کنی، بیا با هم حرف بزنیم.» چند دقیقه‌ای نگذشت؛ صدای خنده‌شان بلند شد! جوان بلندشد، صورت «آرمان» را بوسید. عذرخواهی کرد و رفت. (برگرفته از کتاب اثر انگشت) @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍 نکند نفوذی ماییم و خبر نداریم! ✍ محمدرضا بابایی امشب در آخرین سکانس مربوط به سریال نشان داد که فرزند یک بازاری متعهد، اهل حلال و حرام، دائم الصلاه و دائم الذکر، افرادی که برای انقلاب داشتند زحمت می کشیدند رو لو داد، شاید به دلیل شخصی و یا هر دلیل دیگری، به فکر فرو رفتم که در این انتخابات نکنه این همه لیستی که هر کسی برای خود ارایه می دهد مثل همان کار لو دادن باشد و عدم اتحاد و در نتیجه نفاق رو جاری کند؟ نکند خواص ما در دام پهن شده دشمن بیفتند و با گرفتار شدن در کبر و غرور توان اتخاذ تصمیم درست را نداشته باشند و به تصمیم های خود حتی یک لحظه هم شک نکنند؟ و به دنبال آن عوام را هم با خود به چاه ببرند؟ ۱۲سال است که رای می دهم اما اینگونه فضا برایم متشنج نشده بود، حضور افراد مختلف در عرصه کاندیداتوری و لیست های متفاوت، شاید به زعم برخی ها خوب باشد اما من حس خوبی ندارم. چه شده که برای خدمت رسانی اینچنین می کنیم، آیا مصداق فاستبقوا الخیرات است یا چیز دیگری؟ نیت خوانی نمی کنم ولی حضور گسترده در این سطح برای کرسی مجلس را نمی توانم هضم کنم. قرار نیست همه افراد را شورای نگهبان یا ناظران انتخابات رد صلاحیت کنند، از باب الانسان علی نفسه بصیره (انسان به خودش آگاه تر از بقیه است) همه از خود خبر داریم، گاهی اگر خودمان ترمز نفسمان را نکشیم معلوم نیست کسی ما را از منجلاب نجات دهد. آیا واقعا پندار همه کاندیداها این است که از بقیه برترند؟ آیا واقعا برای خدمت دست به تخریب می زنند؟ روایتی است از پیامبر اکرم(ص) که شخصی محضر ایشان آمد و عرضه داشت من را برای مسولیتی انتخاب و منتصب کنین، پیامبر فرمودند ما به کسی که خود درخواست مسولیت کند مسولیت نمی دهیم. کسی که امروز با تخریب شخص دیگر می خواهد بر کرسی مجلس تکیه زند آیا حال دلش خوب خواهد بود که بتواند با حال خوب و آرامش خاطر برای من و شما قانون خوب تنظیم کند؟ یا بدنبال همان بازی های زمان انتخابات خود خواهد بود؟ با همه این بحث ها فردا پای صندوق رای خواهم رفت و در شهر مقدس قم سه نفر را بعنوان کاندیدای مد نظرم انتخاب خواهم کرد. اما بنظرم عقلای قوم باید برای انتخابات بیش از این ها فکر بکنند و افرادی را خود به صحنه بیاورند نه اینکه فردی وارد رقابت شود تا بعد گرد او جمع آیند، ای بسا در خیلی جاها هم تنهایش بگذارند. فردا به نیابت از شهدای ۱۵خرداد ۱۳۴۲ رای خواهم داد. به نیابت از شهدای نوجوانی که دل مادر و پدرانشان داغ عظیمی برداشت. به نیابت از کسانی که برای این انقلاب از همان ابتدا خون دل خوردند و الان آسایش نصیب ما شده است. به نیابت از مادری که تنها النگوی خود را برای کمک به جبهه ها داد. به نیابت از بچه هایی که در بمباران ها به ناحق شهید شدند. به نیابت از جانبازانی که بخاطر ما بعد از جنگ نفس راحتی نتونستن بکشند. به نیابت از خواهرانی که شوهرانشان را بعد از عقد روانه جبهه کردند و جنازه شهیدشان را تحویل گرفتند. به نیابت از حاج قاسم عزیز که ۴۰ سال بدون خستگی در آب و خشکی و هوا برای عزت و سربلندی این ملت دوید. آری فردا نوبت . نه فردا بلکه روزهای متمادی بعد از فردا نوبت ماست که علم داری کنیم و این سرزمین و پرچمش را تحویل صاحب اصلی اش مهدی فاطمه بدهیم. فردا رای می دهیم به نیت فرج آقامون قربه الی الله. @HOWZAVIAN
برای 💠 کشور را باید حفظ کرد؛ گاهی با ضربِ آهنین، گاهی با دست آهنین. ✍ علی کردانی 🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺 @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🇮🇷 وقت دفاع از 🇮🇷 حـــرم رسیده‌ است..! 🇮🇷 🇮🇷 ✒️@HOWZAVIAN
✏️ساعت ۰۰:۰۰ و رأی گیری تمام! جمهوری اسلامی گفت رأی بده، ندادی؟ ایرادی ندارد، سربازان جمهوری اسلامی همچنان شب‌ها نمی‌خوابند و روزها می‌دوند تا تو و خانواده‌ات در امنیت و آرامش باشید. فرق دوست با دشمن همین است. یاعلی! ✍️ محمدجواد محمودی @HOWZAVIAN @negashteh
بزرگ‌ترین کمپین تحریم انتخابات در ۴۵ سال گذشته شکست خورد. خدا را شکر تا باد، چنین بادا ✍ محمدرضا حدادپور جهرمی @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و ما که رأی دادیم اونایی که رأی ندادین ما براتون انتخاب کردیم ان شاءالله که پسندتون باشه☺️ @HOWZAVIAN
🔹ایام بلوا ✍️حمید احتشام‌کیا 🔸آخرین پرده از یک نمایشِ سیاسی در کشور را با هم نظاره‌گر بودیم. سکانس‌ به‌ سکانس این نمایش، خنده‌های تلخی بر لبانِ آدمی می‌نشاند. 🔸این یادداشت را قبلا در نقد انتخاباتِ جاری یعنی انتخابات به سبک جمهوری اسلامی ایران نگاشتم که بنابر مصلحت، امشب و در پایان آخرین پرده از این طنز سیاسی منتشرش میکنم، تا نام‌مان در لیست بدخواهانِ نظام و تحریم‌کنندگانِ انتخابات جای نگیرد. 🔸همچنین لازم می‌دانم تأکید کنم، من هم مثل بسیاری از شما، برای تأییدِ استقلالِ نظام جمهوری اسلامی ایران و گفتن یک نه محکم به دولت‌های گرگ‌صفت و استعمارگرانِ پیرِ سلطه‌طلب، در انتخابات شرکت کردم، اما نقدم را هم می‌نویسم. 🔸اصول انتخابات به عنوان یک شور اجتماعی باید از شعور اجتماعی هم برخوردار باشد. شعور اجتماعی یعنی انتخاب یک دستگاه، انتخاب یک طرح و ایده، انتخاب یک جریان فکری، انتخاب یک برنامه مدون، نه انتخاب یک فرد حقیقی بماهو حقیقی. 🔸فرض کنید سه یا چهار جریان فکری در کشور وجود دارد که هر جریان، رویکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را دارد و خروجی هر جریان چه در قالبِ وضع قانون و چه در قامتِ نحوه اداره کشور، مشخص است. آن وقت شما مثلا طرفدار آزادسازی قیمت‌ها هستید و یکی طرفدار اقتصاد دستوری؛ اینجا انتخابات معنادار می‌شود. یکی طرفدار فیلترینگ و دیگری ضد فیلترینگ است. اینجا انتخابات معنادار است. 🔸هر جریان فکری باید با استفاده از راه‌کارهای موجود از سالیان قبل دیدگاه‌های خود را مطرح کند تا هم فکرش شناخته شود و هم نقدش بر رویکردهای رقیب. خلاصه بدون احیای این احزاب و انجمن‌ها، انتخابات فقط یک نمایش و بیشتر یک طنز سیاسی است. 🔸ناگهان شهر پر می‌شود از تصاویر و نام‌های افرادی که بر در و دیوار چسبیده‌اند. کاندیدا مثل قارچ از زمین و زمان می‌رویند و در بین شاخه‌های درختان یا پایه‌های چراغ‌ِ برقِ خیابان در هم وول می‌خوردند. بعضی درحالی‌که از پُل‌ها و معبرهای هوایی آویزانند، ازِمان تقاضای رٲی دارند. 🔸گاهی چنان در هم چپیده‌اند که نام یکی‌شان با نام‌خانوادگی دیگری خوانده می‌شود. این درهم تپیدن‌ها و چپیدن‌ها مهم نیست، مهم آن است که برای اولین‌بار است که می‌بینی‌شان و هیچ نمی‌شناسی‌شان. 🔸 مهم‌تر اینکه در یک پیام یا طی یک سخنرانیِ آتشین، باید تصمیمت را بگیری و الا به کبیره مبتلا شده‌ای که چرا رأی نمی‌دهی .... 🔸واقعا این انتخاباتی که ما دیدیم، نمایشی نیست؟ آیا می‌توان از این نامزدهای انتخاباتی یک صورت‌بندی منطقی ارائه داد؟ آیا می‌توان لوازم منطقی انتخاب هر یک از کاندیدا را تعیین کرد؟ چقدر رایج است که ما به یک فرد رأی می‌دهیم و بعد در برابر تصمیمات و انتخابات آن فردِ منتخب غر می‌زنیم و موضع می‌گیریم که چرا به فلان لایحه رأی داده یا چرا به فلان لایحه رأی نداده؟ خوب اگر شما به جریانی رأی داده‌اید که بالطبع مدل فکر و اندیشه‌اش این است که آن لایحه را قبول ندارد، دیگر اعتراض چرا؟ 🔸البته از آنجا که نه جریان‌های فکری در کشور آنقدر گسترده و پویا است و نه کثرت احزاب آن‌چنان جدی، بدیهی است که ملت هم صرفا براساس یک جو رسانه‌ای به فردی رأی می‌دهند که توابع بعدیش آنچنان که بعدا روشن می‌شود، روشن نیست. 🔸خلاصه اگر می‌خواهیم انتخابات از این وضع مضحک و نمایشی درآید، لازم است انجمن‌ها و احزاب سیاسی به دور از نگاه‌های امنیتی، احیاء و پویا شوند. انجمن‌ها نیز باید با کار و فعالیت جدی، ضمن نقدِ علمیِ وضع موجود و نظریه‌پردازی در حکمرانی، به تربیت نیروهای انسانیِ کارآمد بپردازند و در یک فرآیند بلند‌مدت و منضبط، نمایندگان خود را به جامعه بشناسانند تا در وقت انتخابات شاهد چنین بلوایی نباشیم. 🔸مردم ما نیز لازم است از طریق همین احزاب و انجمن‌ها و همچنین از طریق رسانه‌های دیگر بدانند وضع موجود، محصول چه تصمیماتی و هر تصمیم، محصول چه تفکراتی و هر فکر، محصول کدام جریان فکری است تا بتوانند تغییر را به معنای واقعی و نه نمایشی رقم بزنند. @HOWZAVIAN
به عزیزان و جریان‌هایی که به وفور پیامک می‌دادند، کانال می‌زدند، تماس تلفنی می‌گرفتند و لیست‌های متعدد می‌ساختند: حال که کاندیدای شما منتخب و پیروز میدان شده؛ از امروز مطالبه گری کنید اول: برنامه آنها را برای کشور دوباره و جدی‌تر بخواهید دوم: یک وقتی فکر سهم‌خواهی و این حرف‌ها به سرتان نزند! @HOWZAVIAN
💠 رفتگر حکومت‌ اسلامی ✍️ عباس بابایی تمام هیکلش را اگر با لباس‌هایش می‌کشیدی، پنجاه کیلو هم نمی‌شد؛ اما بنیان‌های حکومت شاهنشاهی را به لرزه درآورده بود! نه خدمی داشت، نه حشمی؛ نه خاندان هزارفامیلی که از او حمایت کنند؛ نه شاگردان و مریدان فراوانی که دورش را بگیرند و ترویجش کنند؛ نه در میان مدیران زورگو و فاسد رژیم پهلوی طرف‌دارانی؛ اما وقتی برای آزادی یکی از یارانش به ملاقات شاه رفت، چنان دستش را بر میز کوبید و او را امرونهی کرد، که خود شاه به وزیرش گفت: این سید مثل یک افسر که با سرباز صحبت می‌کند، با من صحبت کرد و اصلاً انگار نه انگار شاهی وجود دارد! نواب صفوی چه کرد که نام او در تاریخ این میهن با عظمت یاد می‌شود؟! نواب در غربت و مظلومیت دوران رژیم منحوس پهلوی فریاد رسای اسلام و مستضعفان بود؛ آن‌چه برایش اهمیت داشت اسلام بود و آن‌چه که برایش پشیزی نمی‌ارزید، اخم شاه و درباریان و کنایه‌ی مذهبی‌های عافیت‌طلب گوشه‌نشینِ متحجر؛ همان‌ها که وقتی حکم اعدامش را شنیدند، گفتند: لباس روحانیت از تنش بیرون کنید که به مقام روحانیتش اهانت نشود! چه چیزی در وجود نواب شعله می‌کشید، که ده‌ها سال قبل «چراغ تولید ایران» را بر سر دست می‌گرفت و آن را به‌عنوان تولید ملی ترویج می‌کرد؟! کدام ویژگی باعث شده بود که او در هر مکانی قرار می‌گرفت، تبدیلش می‌کرد به میدان جهاد؛ جهاد تبیین. او مگر چگونه فریاد سر می‌داد که اولین جرقه‌ی انقلابی‌گری را در دل «بزرگ‌ترین رهبر انقلابی عصر حاضر» ایجاد کرد؟! او چه کرده بود که چنان دل از امام راحل برده‌بود که وقتی دستور اعدامش صادرشد، خودش را برای نجات او به آب و آتش زد؟! نواب چه داشت که عده‌ای از ما نداریم؟! مهم‌ترین ویژگی این مرد الهی تاریخ معاصر ایران «غیرت» بود؛ همان صفتی که اگر در وجود انسان شعله کشید، او را نسبت‌ به دیانت و ملت و مملکت حساس می‌کند و اگر در کسی نبود به انسان ذلیل و بی‌خاصیتی تبدیل می‌شود که نه علمش او را فایده رساند و نه معنویت و نه خاندان و نه حزب و گروهش. مدیر اگر غیرتمند شد، برای حل مشکلات مردم شب و روز نمی‌شناسد؛ معلم اگر غیرتمند شد، در برابر انحراف فکری و رفتاری شاگردانش آرام نمی‌گیرد؛ پزشک اگر غیرتمند شد، نداری و فقر مریض، دست و پایش را نمی لرزاند؛ طلبه اگر غیرتمند شد، ذره‌ای بی‌حرمتی بر مقدسات را بر نمی‌تابد؛ پدر اگر غیرتمند شد، حریم حرمش را با عفاف و حجاب محافظت می‌کند؛ نظامی اگر غیرتمند شد، می‌شود «حاج‌قاسم». رحمت و رضوان الهی بر نواب عزیز که هم نسبت به دیانت، غیرت داشت و هم ملت و هم مملکت. او از سلاله‌ی پاکی بود که جدش فرمود: «كانَ إِبراهيمُ أَبى غَيورا و َأَنَا أَغيَرُ مِنهُ وَ أَرغَمَ اللّه أَنفَ مَن لا يَغارُ مِنَ المُؤمِنينَ؛ پدرم ابراهیم (علیه‌السلام) مرد غیرتمندی بود، لکن من غیرتمندتر هستم؛ و خداوند بینی مسلمانی را که غیرت ندارد به خاک ذلّت می‌مالد.» همان غیرت علوی‌اش باعث‌شد تا با تمام وجود سخنی را برای همه‌ی دلدادگان انقلاب به یادگار بگذارد و حجت را بر همه‌ تمام کند: «آرزو دارم که حکومت اسلامی تشکیل بشود و آن زمان بزرگترین افتخارم این است که رفتگر خیابان‌هایش باشم.» @HOWZAVIAN
. 💐 یک فرصت خوب 💠 کتابخانه‌گردی👆 @HOWZAVIAN