eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
436 ویدیو
168 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آیا حجاب در وضعیت کنونی ایران به نقطه بدون بازگشت رسیده است؟ ✍️ حجت الاسلام وحید نجفی 🔸در پاسخ به این سؤال ابتدا باید چند نکته را توضیح داد: 1️⃣منظور از نقطه بدون بازگشت، قرار گرفتن در فرآیندی است که به شکل طبیعی و در شرایط معمولی، اصلاحی در آن صورت نخواهد گرفت. درواقع با توجه به این مسئله ترک از سوی بخشی از جامعه، روزبه‌روز عادی‌تر خواهد شد و تنها پدیده‌های بسیار قوی اجتماعی نظیر می‌توانند تغییری در این روند ایجاد کند و داشتن قانون در این زمینه، هیچ فایده‌ای جز تنش‌آفرینی نخواهد داشت مگر آنکه قانون ناظر به وضعیت مقبول عرفی حال حاضر باشد که با پوشش کامل اسلامی تفاوت دارد. 2️⃣منظور از وضعیت کنونی ، احساس شکست فرهنگی در وضعیت عفاف و حجاب نیست. در جهانی که و بی‌عفتی غوغا می‌کند و روزبه‌روز شیطان دشمنی خود با بنی‌آدم را با برهنه کردن آن‌ها بیشتر به تصویر می‌کشد، الحق و الانصاف حجاب شرعی، پوشش عرفی و در ایران کنونی، نیمه‌پر بسیار قابل‌توجهی دارد و وضعیت انحراف و منحرفان با فشار بسیار فرهنگ آلوده غربی و مزدوران و نادان‌های داخلی چون کاسبان رأی دین‌فروش و سلبریتی هایی که مرعوب فضای رسانه‌ای هستند؛ کاملاً طبیعی است و نزاع جنود رحمانی و شیطانی با توجه به علاقه وافر شیطان به برهنگی بنی‌آدم همچنان ادامه خواهد داشت و ما نیز از خود رفع تکلیف نمی‌کنیم که همچنان دنبال ترویج معروف و دعوت انسان‌ها به صلاح و سعادتشان باشیم. 🔹با توجه به این دو مقدمه با مشاهدات فراوان اجتماعی در نقاط جغرافیایی متعدد باور کرده‌ام که به نقطه بدون بازگشت در مسئله حجاب رسیده‌ایم و طبیعتاً با توجه به عیان بودن مشاهدات خود برای باقی، نیازی به ارایه دلیل برای اثبات یک مسأله عیان ندارم. 🔸اما آنچه مهم است اینکه این وضعیت شناسی ما را باید به مسائلی مشغول کند که برخی از آن‌ها را ذکر می‌کنم. 1️⃣از نزاع‌های بی‌ثمر اجتماعی و چند دسته شدن مردم با توجه به این مسئله باید جلوگیری کرد. بیان به بدحجابان و بی‌حجابان درصحنه از سوی مؤمنان کارآمدی خاصی ندارد و می‌توان مضرات متعددی با توجه به نمونه‌های عینی متعدد برای آن برشمرد. کما اینکه کناره گرفتن کامل از این قشر نیز چیزی جز بستن روزنه‌های حفظ و اصلاح آن‌ها نیست. بنابراین نباید مؤمنان را بااحساس تکلیف اشتباه رها نمود. 2️⃣پوشش شرعی کامل، رمز اسلامیت نیست. ماهیت اصلی حکومت دینی به تسهیل بسترها برای دین‌داری است و حکومت دینی موظف به اجرایی سازی همه احکام و لو بلغ ما بلغ نیست. بلکه پس از تبیین و تلاش، در صورت انسداد راه‌ها بر سر تحقق کامل یک حکم شرعی، می‌توان مانند امیرالمؤمنین (ع) افراد جامعه را با بدعتی چون نماز تراویح به حال خود رها کرد و با تمسک بیجا، به تضییع اصول مبتلا نشد. @HOWZAVIAN
. 👈دومینوی ناهنجاری‌ها و نامه‌ای دلسوزانه ✍️ م. میرزایی شرکت اخیرا فیلمی تبلیغاتی از بستنی خود در رسانه‌ها به اشتراک گذاشته است که صدای دلسوزان درآمد و خواهان برخورد جدی با خاطیان را از مسئولین مربوطه خواهان شدند. در اینباره چند خطی خطاب به مردم غیور ایران اسلامی پیامی دارم. بسم الله الرحمن الرحیم مردم غیور ایران سلام‌. با همین کارهای به ظاهر ناچیز بدنبال عادی سازی محرمات الهی هستند. بدنبال ریختن قبح انجام محرمات هستند. کما اینکه در گذشته هم همین رویه بوده و مثال بارزش حجاب بانوان و غیرت مردان است. اگر خانواده های مذهبی سکوت کنند این سکولارها بر کوله همه مان سوار خواهند شد و تا قرن ها دیگر خبری از نخواهیم شنید. هر کسی که این متن را میخواند به دیگران هم برساند که اگر دشمن با تمام قوا برای بی دینی و بی ایمانی مردمان سرزمین سلمان فارسی نقشه ها کشیده اند این سلمان های فارسی میبایست جانانه غیورانه شجاعانه ومجاهدانه پا به بگذارند و شانه های خود را زیر بار مسئولیت دهند و بار را همه مردم به دوش کشند و اینطور نباشد که هرکسی به گوشه ای بخزد و ترک دنیا نماید و 《به من چه》 را و 《من چه کاره》 هستم و 《من کاری از دستم بر نمی آید》 را در ذهن و لسانش تکرار کند. وای به آن روزی که مردم بیخیال جهاد شوند آنگاه تر و خشک با هم میسوزیم. @HOWZAVIAN
📌 وقتی که شاه قهر می کند ✍️ حسن مددخانی به نظرم شاه فرار نکرد، قهر کرد؛ با مردم ایران قهر کرد. با این قهر خواست به مردم بگوید من این همه دست آمریکایی ها را در تصمیم گیری‌ها باز گذاشتم و آزادانه برای من و به جای من که شاه این مملکت بودم، (ببخشید تا اطلاع ثانوی، با اجازه آمریکایی‌ها، فعلاً شاه هستم)، تصمیم می گرفت. نه من با آنها کاری داشتم، نه آنها با من. من هم به گفتگوی خود با کورش و هخامنش مشغول، که راحت بخوابید، من بیدار هستم. اگر من برای شما آزادی نتوانستم بیاورم، برای آمریکا و چند کشور اروپایی که توانستم. اصلا مردم ایران آزادی رِ برای چه می خواهند. من و پدرم به نمایندگی از این ملت، آزاد بودیم، بس نیست، کافی نیست؟ من که به عنوان شاه این مملکت، حاضر نبودم و نیستم آزادی رِ به مردم تحمیل کنم. تصمیم گرفتم من و خاندانم تا میتوانیم به جای آنها آزاد باشیم. اما مردم قدر این آزادی رِ ندانستند. من می روم و مملکت رِ به (امام) خمینی میسپارم. خمینی می آید و جلوی آزادی آمریکایی‌ها رِ می گیرد و آزادی رِ بر مردم تحمیل می کند و مردم هم مجبور هستند این آزادیِ تحمیلی رِ تحمّل کنند. آمریکایی‌ها هم متأسفانه هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. فقط در سلطنت من که شاه این مملکت بودم توانستند هر غلطی بکنند. @HOWZAVIAN
🔻از «لولهنگ‌پهلوی» تا «بنویسید: ساخت ايران» ✍️ عباس بابائی سپهبد رزم‌آرا نخست‌وزیر پهلوی، بر خلاف نشانه‌های شانه‌اش، بسیار ذلیل بود و وطن‌فروش؛ او خالق همان جمله‌ی حقارت‌باری است که اگر شاه بجای چندستاره برشانه، هزاران ستاره بر هیکلش می‌گذاشت، نمی‌توانست لکه‌ی ننگین آن جمله را پاک کند: «ملتي که لياقت لولهنگ‌سازی ندارد، چگونه می‌تواند صنعت نفت را اداره کند؟!» در دورانی که علی‌رغم اختناقِ حاکمیت، ملت پشت‌سر روحانیت خواستار ملی‌شدن صنعت نفت بودند، نماینده‌ی رژیم پهلوی با زبونیِ مثال‌زدنی، به نمایندگی از دُوَل غربی مشتش را گره کرد و بر دهان استقلال‌خواهان کوفت که چرا شمایی که لیاقت ساخت آفتابه‌ی گِلی را هم ندارید، می‌خواهید صنعت نفت را ملی کنید؟! رزم‌آرا نماینده‌ی تفکرِ واداده‌ی پهلوی بود که این‌گونه وقیحانه آبروی مُلک و مملکت را می‌برد. معنای جمله‌ی کوتاهِ آن مردنمایِ نامرد این بود: «فقط انسان‌های جهان اول توان فکر و تصمیم و اختراع و نوآوری دارند و مابقی انسان‌ها از انسانیت، فقط نامش را یدک می‌کشند و بس؛ ورودشان به این مناطق ممنوعه ریشخند خودشان است و زحمت دیگران!» رزم‌آرا بیش از آنکه نماینده‌ی ملت باشد، نماینده‌ی شاه بی‌کفایت بود؛ همان شاهی که او نیز، نماینده‌ی مسلوب‌الاختیار غرب بود؛ لذا ادعای استقلال‌خواهی مردمان میهن، بسیار بر او سخت آمد که اين‌چنین تمام‌قامت از وطن اصلی و منافع آن دفاع‌ کرد! سال‌هاست امام راحل و امام حاضر با شعار «ما می‌توانیم» در حال جهادکردن و زدودن رسوبات فرهنگی باقیمانده‌ی رژیم منحوس پهلوی از ذهن و جان مردم و مسئولان‌اند. باید پذیرفت که بسیاری از مشکلات اقتصادی کنونی، ریشه در همین تفکر نحس دارد؛ تفکری که سال‌ها در اندیشه‌ی دولتمردان غربگرا، مانع رشد تولید ملی شده‌بود! امروز «امام‌خامنه‌ای»عزیز یکی دیگر از قله‌های اندیشه‌ی اسلام‌گرایی و ملی‌گراییِ امامت‌شان را در ادامه‌ی همان مبارزاتِ فراگیر و مستمر بیان کردند: «باید کاری کنید محصولتان را، که نتوانند مجبورتان کنند به نام کشور دیگری ببرید؛ نه، به نام ایران و ساخت ایران [ببرید]؛ بنویسید «ساخت ایران»؛«MADE IN IRAN» هم ننویسید؛ بنویسید «ساخت ایران» با خطّ فارسی. ببرید در خارج، مجبور بشوند بخرند؛ برای خاطر اینکه کیفیّتش خوب است و قیمتش پایین است.»۱۴۰۱/۱۱/۱۰ @howzavian
. 💠 ویژگی‌های هنر انقلاب اسلامی و ترسیم مسیر تحقق آنها 🖋 دکتر سیدمرتضی میرتبار، مدیرگروه فرهنگ دینی مرکز پژوهشی مبنا ⬅️ زمانی که سخن از انقلابی می‌شود این نگرش تاریخی به اذهان خطور می‌کند که منظور از آن هنر، ابزاری به عنوان تریبون ایدئولوژیک جنبش انقلابی است و لذا با پایان یافتن جریان‌های و بازگشت ثبات به جامعه، تاریخ مصرف این نوع گرایش نیز خاتمه می‌یابد. 🔰 هنر انقلابی، هنری است که پس از تجربه انقلاب اسلامی، با رویکرد و چهره‌ای جدید از تجاوز و دفاع روبرو شده که جوهره اصلی آن را ایثار و شکل می‌دهند و تمثیل‌ها و نمادهای هنری نیز نما و چهره آن به شمار می‌روند. ✔️ هنر انقلاب اسلامی که عمدتاً در ۴ طیف، ۱- انقلاب اسلامی ۲- دفاع مقدس ۳- استکبارستیزی و ۴- مسئله مقاومت، طبقه‌بندی می‌شود؛ واکنشی قوی و عاطفی از سوی جامعه هنرمندان به نهضت انقلاب اسلامی است. 👈 بی‌تردید بررسی دیدگاه و مقام معظم رهبری نشان می‌دهد هنوز بسیاری از هنرمندان این عرصه، پیام این انقلاب را درنیافتند و همچنان راه درازی تا تحقق در پیش داریم و این می‌طلبد تا در نگاه کلی، به ویژگی‌های تراز هنر انقلابی شناخت یابیم و به نظر می‌رسد بهترین منبع برای شناخت این ویژگی‌ها، دیدگاه مقام معظم رهبری است. 🌐 مطالعه متن کامل این یادداشت @HOWZAVIAN
. 💠 شفافیت مسئله حجاب؛ گام اول حکمرانی بر افکار عمومی ✍️ دکتر سیدمرتضی میرتبار، پژوهشگر مرکز پژوهشی مبنا ⬅️ بدحجابی بر مبنای آنچه در بروز یافته، پدیده‌ای پیچیده، چندوجهی و برخاسته از علل و عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی، آموزشی و ... است. بنابراین نمی‌توان برای مقابله و حل چالش‌های معطوف به آن به راهکارها و برنامه‌ریزی‌های روبنایی، سطحی و ساده اکتفا نمود و البته این نکته را نیز باید مدنظر داشت که زمان اندک است و راه دشوار؛ و باید پذیرفت که چه زود دیر می‌شود. ❓چرا حجاب بعد از پیروزی انقلاب، بدل به امری قانونی گردید؟ ❓معیار حجاب، شرع است یا عرف؟ آیا الزام آور است یا التزام آور؟ ❓آیا هنوز حجاب، به معنایی که در اول بود، موردپسند و درخواست حداکثری جامعه زنان است؟ ❓چرا فقها در لزوم اجبار حجاب در جامعه، نظرات متفاوتی دارند؟ درست است که همه آن را واجب شرعی می‌دانند اما درباره لزوم رعایت آن در جامعه، چرا نظرات فقها متفاوت است؟ ❓چرا رویکرد بازدارندگی همچون گشت ارشاد و اقدامات ستاد امربه معروف نتوانسته است وضعیت حجاب اسلامی در را بهبود بخشد؟ ❓با توجه به آمارهای جهانی و داخلی در آثار بدحجابی، آیا واقعاً حجاب مصونیت است؟ 🌐 مطالعه متن کامل این یادداشت @HOWZAVIAN
انقلاب به جاهای خوبش رسیده(۱) ✍️ عباس بابائی پیرزن خوش‌تیپ بلوز و دامن و روسری کوچک آن هم با رنگ روشن برای یک بانوی ۹۰ ساله مقداری جلف به‌نظر می‌آمد! پشت در مسجد ایستاده بود. حاج‌خانم دنبال کسی می‌گردید؟ «پسرم! اومدم رأی بدم.» زود نیومدید مادر؟! «نمیدونم تا یه ساعت بعد زنده‌ام یا نه! گفتم بیام وظیفه‌ی دینیم رو انجام بدم!» وقتی روی صندلی نشست و از سفرهای فراوانش گفت، فهمیدم چقدر دنیادیده است. «تا دیشب خارج از کشور بودم اما برنامه‌ریزی کرده‌بودم که امروز ایران باشم.» به زحمت مهر را در گوشه‌ی یکی از صفحه‌ها زدیم. هیچ‌کدام از صفحات شناسنامه‌اش جای مهرزدن نداشت! @HOWZAVIAN
⚪️ انقلاب به جاهای خوبِش رسیده(۵) ✍️ حجت‌الاسلام‌ عباس‌ بابائی رأی‌دادن با چراغ قوه تا اذان ظهر منتظر شدیم تا صندوق سیار رأی‌گیری را به مقر بیاورند. احمد از مسئول دسته پرسید: تکلیف انتخابات چی میشه؟! سرمدی هم فقط در جواب گفت: قراره تا بعدازظهر صندوق رو بیارن. عصر شد و باز هم خبری از بروبچه‌های رأی‌گیری نشد. دل تو دلش نبود‌؛ شال و کلاه کرد که به شهر برود تا بلکه بتواند در انتخابات شرکت کند که خبر رسید هیچ‌کس حق ندارد مقر را ترک کند! ساعت ۱۰ شب رفت بخوابد تا به موقع سر پستش برسد. ناگهان صدا زدند: هر کی می‌خواد رأِی بده،‌ بیاد. از خوشحالی بال درآورد. یکی یکی بچه‌ها را از خواب بیدار کرد و به سمت چادر رأی‌گیری رفت. چادر خیلی تاریک بود. تنها وسیله روشنایی چراغ قوه بود. بسم‌الله الرحمن الرحیم گفت و نوشت: «محمدعلی رجایی» (خاطره‌ای از شهید احمد جعفرنژاد) ✍️عباس بابائی @HOWZAVIAN
🔴 در تکاپوی آری ✍️ محمدعلی‌بابایی 🌻وطن عزیزمان از محدود کشورها،بلکه شاید تنها کشوری که به معنی واقعی کلمه حیاتش به زیباترین شکل ممکن به وابسته‌است،نه قدرتهای جهانی. 🌻 مردمی که باور قلبی به آرمانهایی دارند که کمر استکباران جهان را شکسته است، پس انتضار نیست که دشمن هر لحظه دنبال راه‌حلی نگردد تا رگ حیاتیش را قطع نکند، اینجاست که ندادن یعنی تیشه به ریشه خودزدن، زیرا گرچه تنه‌اش مریض اما؛ اصل و اساسش درست و نیازمند ترمیم است. 🌻 با هر رأی دادن نه تنها درخت را آبیاری می‌کنیم بلکه ان‌شاء‌الله نیروی تازه و کارآمدتری، با بصیرت و آگاهیمان برای ترمیم وجود خودمان تزریق می‌کنیم و این در حالی است که با رأی ندادن دستمان را برای آغوش گرفتن دشمنی می گشائیم که حداقل کاری که می‌کند با تزریق سم وجودیش وجودمان را از ریشه و بن می‌کند تا چه برسد که یاریگر ما باشد. @HOWZAVIAN
🔺جو غالب توده‌ای‌ها در دهه ۲۰ خانم گوهرالشریعة دستغیب در کتاب خاطراتشان با عنوان گوهر صبر فضای فرهنگی و جو غالب توده‌ای‌ها در جامعه را به خوبی توصیف می‌کنند: توده‌ایها برای عضوگیری و جذب هوادار علاوه بر پخش اعلامیه در مدارس هرازگاهی در خیابان لطفعلی خان میتینگ هم میدادند، یادم هست دختر استاندار شیراز همت که در مدرسه ما درس میخواند جذب توده‌ایها شده بود و در میتینگ‌های آنها شرکت می‌کرد. من و اقدس یک بار او را در راه برگشت به خانه دیدیم که رفته پشت‌بام یکی از مغازه‌ها ایستاده و با یک بلندگوی دستی صحبت می‌کند عده‌ای هم دور و برش ایستاده بودند و به حرفهایش گوش می‌دادند، من از اینکه میدیدم یک دختر خانم این طور جسورانه رفته آن بالا و حرف می‌زند خوشم آمد و در دلم گفتم بارک الله اما چون حرف توده‌ای‌ها را قبول نداشتیم، خیلی سریع از کنار آنها رد شدیم و رفتیم. توده‌ای‌ها چندین بار تا جلوی مدرسه ما هم آمدند و سر و صدا به پا کردند. یک بار هم با هیاهو ریختند به مدرسه. ما از کلاسمان که مشرف به حیاط و در ورودی مدرسه بود، دیدیم بعضی دخترها برای اینکه ببینند چه خبر است با آنها همراه شده‌اند؛ اما چندتایی هم بودند که توده ای‌ها به زور آنها را کشیدند و با خودشان بردند. آن روز من و اقدس از ترس اینکه ما را هم به زور ببرند در کلاس را بستیم و دو سه تا نیمکت به صورت عمودی در گوشه‌ای از کلاس قرار دادیم و پشت آن قایم شدیم. خیلی ترسیده بودیم؛ چون همراه شدن با آنها را عیب می‌دانستیم. … نگران این هم بودیم که اگر بفهمند ما از خانواده‌ای روحانی هستیم بیشتر اذیتمان کنند آن زمان تعداد خانواده‌های روحانی که دخترشان را به دبیرستان می‌فرستادند، واقعاً انگشت شمار بود. ما همین طور که از ترس پشت نیمکت‌ها میلرزیدیم، متوجه شدیم چند تا از توده‌ای‌ها جلوی در کلاس رسیده‌اند .یکی از آنها در را باز کرد و نیم نگاهی داخل کلاس انداخت؛ اما ما را ندید و رفت. نیم ساعت بعد ... به خانه برگشتیم در راه موقع ردشدن از خیابان لطفعلی‌خان باز همان جمعیت را دیدیم که پایین‌تر از مدرسه میتینگ تشکیل داده‌اند روی هم رفته آن زمان جو جامعه بسیار نامساعد و تبلیغات کمونیست‌ها بسیار گسترده بود نه تنها در مدارس بلکه در دانشگاه و ادارات هم آنها حرف اول را می‌زدند و از آنجا که هیچ گروه مذهبی وجود نداشت، اگر کسی می‌خواست فعالیتی بکند، حتماً باید عضو حزب توده می‌شد توده‌ای‌ها به دلیل جذابیت کلام به خوبی خودشان را طرفدار کارگران و فقرا و توده مردم جا می‌زدند و مدافع حقوق آنها معرفی می‌کردند. با اینکه خیلی‌ها تسلیم آنها نمی‌شدند؛ اما به هر حال توانسته بودند از بین خانواده های مذهبی افرادی را جذب کنند. 📖منبع: طیبه پازوکی، گوهر صبر(خاطرات گوهر الشریعة دستغیب)، چاپ اول، تهران، انتشارات سوره مهر، 1397ش، صص ۶۲-۶۳. ... ✔️ پی‌نوشت: خواندن این خاطرات خوبی‌اش این است که می‌فهمیم در دوره پهلوی چه فضای سنگینی علیه مذهب و روحانیت بوده است اما از دل همین فضا باز روحانیت بود که موفق بیرون آمد و امروز دیگر نامی از توده‌ای‌ها نیست، به تعبیر روایتی از امیر المؤمنین «لِلْحَقِّ دَوْلَةٌ» و «لِلْبَاطِلِ جَوْلَةٌ» حق دولت ثابت و همیشگی دارد و باطل فقط سر و صدایش زیاد است. امروزه فضای فرهنگی و نفوذ روحانیت قابل مقایسه با آن زمان‌ها نیست. «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِيَ الدَّهْرُ أَعْيَانُهُمْ مَفْقُودَ ✍️ حمیدرضا باقری را در شرح حال دنبال کنید @HOWZAVIAN
خوب و خوب‌تر ✍️محمد دهقانی شورکی «به نزدیک شده‌ایم»، معانی زیادی دارد، ابعاد متعددی دارد و جلوه‌های گسترده‌ای داشته و پیدا خواهد کرد. یک جلوه از آن به قله نزدیک شدن این است که جبهه‌ی این روزها دارد بین خوب و خوبتر انتخاب می‌کند، بین تئوری گرایی و عملگرایی انتخاب می کند، بین این‌که تیم اجرایی داشتن بهتر است یا عقبه ی فکری! این کجا و آن رأی دادن‌های گتره ای، قبیله‌ای و احساسی و مصلحتی کجا! این خود یک است... @HOWZAVIAN