eitaa logo
نویسندگان حوزوی البرز
407 دنبال‌کننده
283 عکس
30 ویدیو
50 فایل
✍️یک نویسنده، بی تردید نخبه است. 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃اینجا فضایی برای نشر دیدگاه نخبگان حوزوی استان البرز است. ارسال یادداشت 👇 @Revolutionson2 #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 معماری اسلامیمحسن بهرامی وجود ندارد!!! این سخن ضعیف‌تر از آن است که قابل نقد و بررسی باشد زیرا به گواه تاریخ دوران قبل و بعد از پذیرش در تغییرات بسیاری در ایجاد شد که مجموعه این تحولات نشان از وجود هنر خلاق اسلامی دارد. اما از آنجا که این سخن در مجازی رواج بسیار یافته و موجبات مسرت باستان گرایان ضدّملی و ضدّاسلام شده، راقم این سطور به بیان نکته‌ای در این باب کفایت میکند . منظور از وصف اسلامی در عباراتی چون اشاره به حوزه تاثیرپذیری هنرمند از مذهب و فرهنگ اسلام و مسلمین است، به عنوان مثال در اندیشه حکمی و معرفتی اسلام، نحوه ظهور جهان و موجودات به نحو بوده است و تجلی یعنی سیر از وحدت به کثرت. براین اساس حکیم و عارف مسلمان سعی دارد این حقیقت بزرگ را به نحو غیر مستقیم و در قالب الوان و یا اشعار به مخاطب خود انتقال دهد. اشعار زیر بیان این حقیقت به نحو تمثیلی در می‌باشد: صورت از بی صورتی آمد پدید چون به صورت آمد آن نور سُره / شد عدد چون سایه‌های کنگره از طرفی این حقیقت در معماری خود را بصورت بناهای گنبد محور با تزئیناتی خاص از گل‌های ختایی و اسلیمی و رنگهای نمادین که هر کدام معنا و مرادی دارند نشان میدهد. در بالای گنبد یک دایره توخالی بی رنگ(نماد تجرد از کثرات) یا نقطه سیاه(نماد وحدت) وجود دارد، هرچه قدر پائین میرویم طیف نقوش با محوریت گلها (گیاه نماد ظهور نفس پایه‌ای حیوان و انسان است زیرا اولین مرتبه نفس انسانی و حیوانی نفس نباتی است...پس نقش گیاه دلالت بر ظهور جانداران مرکب ذی نفس که گیاه و انسان و حیوان است دارد) که همگی در بستر طیف رنگهای گرم هستند ایجاد میشود (گرمی نماد لطافت و فقدان تکاثف ماده است) سپس به سمت قاعده و پائین بنا میرویم که در آنجا تراکم گلها و تزئینات (تراکم نقش و نگار، نماد کثرت عالم ماده است) با محوریت طیف رنگهای سرد مثل آبی و بنفش (که سردی نماد تکاثف و غلظت ماده است) وجود دارد که این همه بیان گر روند خلقت عالم که همان سیر از وحدت به کثرت، ویا ظهور صورت از بی صورتی، و ظهور اسماء الله و تشکیل موجودات است می‌باشد که در واقع دلالت بر مفهوم در اندیشه عرفانی اسلامی دارد. البته گنبد قبل از اسلام هم در ایران وجود داشته مانند گنبد خشتی کاخ در استان فارس اما چنین منظومه معرفتی از هنر که خود را در چینش و نسبت نقش و نگارها و تزئینات نشان میدهد در آن دوره وجود نداشته. زیرا هنر متکی بر جهان‌بینی و الهیات است و چنین الهیات و نگرش عرفانی مخصوص به اسلام است و قبل از اسلام وجود نداشته، تبعاً هنر این الهیات نیز ویژه دوران خودش بوده و نمی‌توان وجود آنرا نفی کرد. بر اساس آنچه گفته شد هنر، ظهور الهیات وجهان‌بینی در الوان و اصوات و الحان و اشعار است، لذا هر هنری یک آبشخور الهیاتی_فلسفی دارد همانگونه که هنرمند واقعی دارای الهیات و جهان‌بینی مبنایی است که حسب آن می‌سازد و ایجاد میکند و جلو می‌رود. باستان‌گرایی و ناسیونالیسم ایرانی که هوشنگ سیحون مدافع آن است اساسا فاقد آن عمق معرفتی_الهیاتی است که بخواهد هنر ایجاد کند لذا هنری که متاثر از ملیت و نژاد خاصی باشد موضوعیت ندارد و بِلاوجه می‌باشد. براین اساس قبل از اسلام هم ایرانیان تحت تاثیر الهیات و فلسفه و سپس آئین (ونه ملیت‌گرایی) هنرخاصی را ایجاد کردند که با ظهور اسلام وتغییر آن الهیات خاص قطعا الهیات جدید و تبعا هنر تازه‌ای ایجاد شد. البته بیان نکات ویژه و حکمتهای خاص هنر اسلامی در معماری اختصاص به چند نمونه خاص ندارد و بیش از این می‌باشد..که محدودیت مجازی مجال بیانش را نمی‌دهد. @howzavian_alborz