eitaa logo
نویسندگان حوزوی البرز
395 دنبال‌کننده
355 عکس
45 ویدیو
59 فایل
✍️ "یک نویسنده" بی‌تردید نخبه است 🍃 شعار ما: حمایت از نخبگان حوزوی و مبلغان استان البرز 🌱 بازنشر یادداشت‌ شما با این مشخصات پذیرش می‌شود: ۱. نام و نام خانوادگی: ۲. از استان: ۳. نشانی کانال شخصی: تنها مرجع دریافت آثار👇 @Jahaderevayat #جهاد_روایت
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 مواجههٔ وجودی با تمدن غربمیلاد حسن زاده تمدن حاصل اعتباریات و مصنوعاتی است که از دل عقاید، علایق و رفتار مردمان بوجود می‌آید. عوام و نخبگان جامعه در مواجهه با نیازها، اعتباریات (روابط و ساختارهایی که انسان در جامعه ایجاد می‌کند) و مصنوعات (تولیدات ملموس) را می‌سازند که از بنیانی‌ترین وجوه ذاتشان برمی‌خیزد. از این رو تمدن فرآیندی است که نمی‌توان اجزاء آن را از قبل تعریف کرد. بله اینکه چه اصول و قواعد کلی و ارزشی بر آن حکم‌فرما باشد از جهان‌بینی مردمانِ آن مشخص و تعیین می‌گردد اما اعتباریات و مصنوعات آن، که به دست بشر رقم می‌خورد در طی فرآیند و با توجه به نیازها بوجود می‌آید. از آن دست جلوه‌های تمدن اسلامی است که نمی‌شد قبل از بوجود آمدن آن را پیش‌بینی کرد. کسی نمی‌توانست بگوید که در تمدن اسلامی و در طی این فرآیند باید مراسم شیرخوارگان حسینی تعریف کرد، بلکه وقتی جان و دل مادران این سرزمین با شش‌ماهه اباعبدالله(علیهما‌السلام) گره خورد، مُبدع حرکتی شد که از زیباترین مظاهر تمدنی شیعه و بازتاب‌دهنده عقیده به ایثار و شهادت و بذل جان و مال و عزیزان در راه دین است. اینکه گفتیم نمی‌توان تمدن را در تمام اجزا قبل از بوجود آمدن تعریف کرد همین است. و تمدنی ما در مسیر تمدن نوین اسلامی در حال شکل‌گیری است، هنوز تا رسیدن به آن تمدن فاصله بسیار داریم اما خطوط کلی و حرکت‌های آن از همین مراسم‌ها مشخص است. این شکل‌گیری و به تعبیری "شدن" نیازمند افرادی است که اولا درک عمیق از دین داشته باشند و ثانیا به مواجههٔ وجودی با پیکره تمدن غرب برخواسته و اجزاء تمدن اسلامی را شکل دهند. به تعبیر این مواجهه در توان است. شهید آوینی در مقالهٔ "تاملاتی در ماهیت سینما" از جلد اول کتاب از اهل ولایت می‌گوید: «اهل ولایت سخت معدودند و انگشت‌شمار. مقام اهل یقین است و مگر هر کنجشک بال‌شکسته‌ای بال در این آسمان بلند خواهد گشود؟ اصلاً اهل ولایت از سیطرهٔ زمان و مکان و تاریخ و طبیعت خارج هستند، چه رسد به روش‌ها و ابزار تمدن غرب؛ آنان نخست جانشان را از اسارت تعلقات رهانیده‌اند و آنکاه خداوند به شکرانهٔ این رهایی، آنان را نسبت‌به غفلت فراگیری که بشر امروز گرفتار آن است، تذکر بخشیده است.» اما در مورد شرط دوم یعنی با غرب زمانی ممکن است که وجود انسان متعلق به جهان دینی شود و قدرت فاصله گرفتن و در نتیجه شناخت حصولی از غرب را داشته باشد. در این صورت غرب نه به‌منزلهٔ موجود زندهٔ موثر بر انسان، بلکه به مثابهٔ جسد مرده‌ای واکاوی می‌شود. استاد در کتاب "تجددشناسی و غرب‌شناسی؛ حقیقت‌های متضاد" بیان می‌دارد که: «رویکرد غرب‌شناسانه مستلزم فاصله‌گیری و رویارویی متنی زنده با متنی مرده است. این فاصله گیری مستلزم آن است که آنکسی که با غرب تجددی رویاروی می‌شود، متعلق به متنی زنده و دارای هستی و هویت خاص خود باشد که در مقابل متنی مرده قرار می‌گیرد. متن مرده نیز برای او هویت خاص خود را دارد، اما آنچنان بی‌روح و مرده است که هر نوع تماس این دو در سطح برابر و هم‌ارزی نامتصور است.» @howzavian_alborz
📮سکوتی که هنوز روایت می‌کند به یاد سید شهیدان اهل قلم ✍ میلاد حسن زاده ▪️امروز، یادآور عروج مردی است که قلم را نه برای گفتن، که برای زیستن برداشت؛ و زیستن را نه برای ماندن، که برای رفتن به سوی حق برگزید. شهید سید مرتضی آوینی، راوی مظلومیت و شکوه، سال‌هاست که از میان ما رفته است، اما هر سال در این روز، گویی صدای او از ورای خاک برمی‌خیزد و ما را به محاکمه می‌کشاند؛ محاکمه‌ای سخت و شریف، در محکمه‌ی وجدان و تعهد. ▫️او نه تنها سید شهیدان اهل قلم بود، بلکه شهسوارِ میدانِ معنا بود. در دورانی که واژه‌ها در بازار مصلحت حراج می‌شدند، او کلمه را تطهیر کرد و از متن گلوله‌ها، نثر نوشت. مرتضی، با چشم دل می‌دید و با گوش جان می‌شنید. به جستجوی حقیقت در چهره‌ی گل‌آلود بسیجیان گمنام، در چکمه‌های خیس از خون و خاک، در شب‌های بی‌پایان خندق و شلمچه برخاست. 🔹آوینی را نمی‌توان تنها یک مستندساز یا نویسنده دانست. او پیامبر خاموش روایت بود، کسی که در «روایت فتح»، نه صرفاً تاریخ جنگ، که تاریخ دل‌های شکسته و بلند را بازگو کرد. او با زبان سینما و دلِ عرفان، دیالوگی نو با جهان گشود؛ جهانی که دیگر تاب حقیقت را نداشت. 🔸امروز، در سالگرد شهادتش، زمانه‌مان سخت به او نیاز دارد. به صدای آرام و شکیبای او که از میان انفجارها، روایت نور می‌کرد. به دَرکِ او از حقیقتِ پنهان در پسِ ظاهرِ عالم. چه بسیار که قلم دارند اما بی‌رسالت‌اند، و چه کم‌اند آنان که چون او، رسالت را در خونِ دل خویش آمیختند. 🔻این روز، نه فقط سالگرد شهادت یک مرد، که مرثیه‌ی مظلومیت تفکری است که به سادگی فهمیده نمی‌شود. تراژدی آوینی، در زود رفتنش نبود؛ در دیر فهمیده شدنش بود. او از ما پیش‌تر رفته بود، نه در زمان، که در افقِ دید. ما هنوز در پی معنا می‌گردیم، و او معنای ما را در هیاهوی جنگ، در سکوت شهیدان، در غبار مرزها یافته بود. سید مرتضی آوینی، اکنون در آرامش است. اما ما، در بی‌قراری مانده‌ایم. او به دعوت خدا لبیک گفت، و ما هنوز در کوچه‌های تردید، سرگردانیم. یادش، نه فقط گرامی، که بیدارکننده است؛ آیینه‌ای برای دیدنِ زشتی‌های خویش و زیبایی‌های فراموش‌شده. 🔺امروز، در این سالگرد، بیاییم نه فقط به او ادای احترام کنیم، که به خود رجوع کنیم: آیا ما نیز اهل قلمیم؟ یا تنها دارندگان قلم؟ آیا ما نیز از جنس روایت فتح‌ایم؟ یا در حصار روایتِ خود مانده‌ایم؟ این‌ها پرسش‌هایی‌ست که سید شهیدان اهل قلم، هر ساله با لبخندی آرام و نگاهی نافذ، از ما می‌پرسد… و پاسخش را نه در کلمات، که در عملِ ما جست‌وجو می‌کند. @howzavian_alborz