🔰 طرح آیة الله مصباح یزدی برای استقرار شکل جدید مردمسالاری دینی
✍️ سید محمدحسین دعائی
۱. هرچند «امام خمینی قدّس سره» در طول دوران نهضت و بهمناسبتهای مختلف، مطالب مهمی را دربارۀ ماهیتِ «نظام سیاسی اسلام» و تفاوتهای آن با دیگر نظامهای سیاسی بیان کرده و اقدامات مؤثری را نیز در راستای تدوین نقشۀ راه حکومت اسلامی به انجام رسانده بودند، اما به دلائل مختلف، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، تصویر کامل و روشنی از «شکل حکومت اسلامی و جزئیات ساختاری آن» در دست نبود. به همین خاطر، یکی از جدیترین اقداماتی که در همان ماههای ابتدائی بعد از پیروزی انقلاب صورت گرفت، عبارت بود از: «تعیین نوع حکومت» توسطِ «رهبران»، «تدوین قانون اساسی کشور» توسطِ «خبرگان» و «تصویب این دو» توسطِ «مردمان»؛ تعیین، تدوین و تصویبی که زمینۀ ورود نهضت از مرحلۀ «انقلاب اسلامی» به مرحلۀ «نظام اسلامی» را فراهم آورد.
۲. البته مثل همۀ مسائل نظری، دربارۀ «شکل حکومت» نیز از همان ابتداء و در بین نخبگان، دیدگاههای گوناگونی مطرح بود که با توجه به طبیعت پیچیده و ذات دشوارِ «نظامسازی»، شرائط خطیر کشور در ابتداء پیروزی انقلاب و فصل الخطاب بودن نظر ولی فقیه جامع الشرائط در مسائل اختلافی، به بخش قابلتوجهی از آنها ترتیب اثر داده نشد؛ دیدگاههایی که میتوان آنها را در نقدهای واردشده به پیشنویس قانون اساسی ـ مثل نقدهای بنیادینِ «علامۀ طهرانی رضوان الله علیه» بر آن ـ یا مباحثات شکلگرفته در مجلس خبرگان قانون اساسی رصد کرد.
۳. با آنکه طبق روال مرسوم در همۀ انقلابها، تلاش برای تثبیت وضع موجود، راهبرد کاملا معقولی است، اما «جوهر دینی و عقلانی موجود در انقلاب» از یک سو و نقش اساسیِ «شکل حکومت» در مسیر دستیابی به آرمانها از سوی دیگر، رهبران انقلاب را بر آن داشته است که علیرغم همۀ محدودیتها و در کنار همۀ اولویتها، بر «ضرورت بازنگری در ساختارهای نظام و بازسازی آنها توسط نخبگان» تأکید کنند؛ تأکیدی که زمینۀ لازم برای تحقق عینی این مهم را فراهم آورده است.
۴. یکی از آن نخبگان و متفکرانی که یقینا بیش از دیگران به اهمیتِ «اندیشههای بنیادین» ـ از جمله: مباحث مرتبط با «نظام سیاسی اسلام» ـ توجه داشته و بخش عمدهای از بار انقلاب اسلامی در این حوزه را یک تنه بر دوش کشیده است، «مرحوم آیة الله مصباح یزدی رضوان الله علیه» است؛ همان عالم مجاهدی که نه فقط در راستای دفاع از نظام اسلامی، بلکه در مسیر اصلاح، ارتقاء و بازسازی آن، به «نظریهپردازی» پرداخته و با عبور از کلیگوییهای فقهی و فلسفی، امتداد دادن به مباحث نظری و تبدیل مبانی علمی خود به «مدلهای عملیاتی»، بستۀ کاملی از یک «اندیشۀ سیاسی» را سامان داده است.
۵. ایدۀ علامۀ مصباح دربارۀ «شکل حکومت اسلامی در دنیای معاصر» ـ که علیرغم اهمیت و جذابیتش، آنگونهای که باید و شاید مورد توجه واقع نشده و حتی از چشم نخبگان مخفی مانده است ـ یکی از مهمترین نشانههای عملیاتیبودن و کاربردیبودن نظریۀ سیاسی ایشان بهشمار میرود؛ و جالب توجه آنکه حتی مخالفان و منتقدان آن اندیشمند فرزانه در عرصۀ سیاسی نیز عمدتا به مبادی و مبانی نظریۀ ایشان دربارۀ نظام سیاسی اسلام حمله کرده و کمتر به نقد مدل عملیاتی ارائهشده در این نظریه تن دادهاند؛ حال آنکه نقد یک نظریه، بدون توجه به مدل عملیاتی مبتنی بر آن نظریه، «نقد روشمند و منصفانه»ای نیست. بر همین اساس، میخواهیم با «توصیف طرح علامۀ مصباح برای شکل جدید حکومت اسلامی»، اولا وجاهت، عقلانیت و خلاقیت موجود در نظریۀ سیاسی ایشان را نشان داده و ثانیا با جلب توجه نخبگان به این مدل عملیاتی، زمینۀ نقادی و سپس اجرائیشدن آن را فراهم آوریم، ان شاء الله.
📌 متن کامل در خبرگزاری رسا: rasanews.ir/0034Op
🏷 #نوشتار #یادداشت #اندیشه_سیاسی #نظام_سیاسی_اسلام #شکل_حکومت #جمهوری_اسلامی #مردمسالاری_دینی #قانون_اساسی #آیة_الله_مصباح_یزدی #رفراندوم
🆔 @Smh_Doaei
https://eitaa.com/HOWZAVIAN_khorasan