eitaa logo
معاونت علمی حوزه علمیه خراسان
11.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
622 ویدیو
1.2هزار فایل
🏢 معاونت علمی حوزه علمیه خراسان 🏫 دفتر معاونت علمی حوزه علمیه خراسان: ☎️۰۵۱۳۲۰۰۸۴۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
با توجه به آیه 44 سوره مبارکه اعراف و آیه 9 سوره مبارکه ملک؛ تفاوت «نعم» و «بلی» در چیست؟ با این‌که ظاهراً دو واژه «بلی» و «نعم» در معنا شبیه به هم هستند و هر دو معنای اثبات دارند، اما کاربرد آنها با هم متفاوت است؛ در جایی که جمله‌ای منفی مطرح شده، و در پاسخ بخواهیم آن جمله منفی را نادرست شمرده و جمله دیگری را به صورت مثبت، تأیید کنیم (چه این جمله در ظاهر بیاید و یا به قرائن فهمیده شود)، از «بلی» استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال هنگامی که پرسیده می‌شود «أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ»؛ «آیا من پروردگار شما نیستم؟» برای این‌که مخاطب اقرار کند که تو پروردگار من هستی، باید در جواب بگوید: «بلی». اما اگر مخاطب در جواب این سؤال، «نعم» بگوید، معنا این می‌شود که تو پروردگار من نیستی؛ زیرا «نعم» برای تصدیق کردن سخن مخاطب است و اگر در جواب سؤال بالا «نعم» گفته شود، یعنی مخاطب گفته است «لستَ بربی». •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(4) 📚در کدام گزینه هر سه نوع اعراب تقدیری، محلی، ظاهری، وجود دارد؟ الف) لِلهِ مَا فی‎السَّماواتِ و الأرضِ إنَّ اللهَ هُوَ الغَنی الحَمید. ب) أولئِکَ عَلَی‎هُدیً مِن‎رَبِّهِم و اولئکَ هُمُ المُفلِحونَ. ج) خَالِدینَ فیها وَعدَ اللهِ حَقّاً وَ هُوَ العَزیزُ الحَکیمُ د) واصبِر عَلَی مَا أصابَکَ إنَّ ذَلِکَ مِن‎عَزمِ الاُمورِ 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚واژه‌ی «قربی» در آیه‌ی «آت ذا القربی حقه» مؤنث است، پس منحصر به حضرت زهرا(س) بوده و نباید شامل حضرت علی(ع) شود؟! 📝این پرسش از دو جهت قابل بررسی است: واژه‌ی «قربی» هرچند که در ظاهر شبیه و هم‌وزن اسم تفضیل مؤنث «فُعلی» است؛ اما باید گفت که این کلمه اسم تفضیل نیست، بلکه «قربی» مصدر از باب «قرب» است که آن‌را به «نزدیک بودن به دیگری در نسبت خویشاوندی» معنا کرده‌اند. بنابر این، واژه‌ی قربی اشاره‌ای به جنسیت مدلول خود ندارد. دقت در آیه‌ی مذکور که می‌فرماید «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏»، نشان می‌دهد آن‌کسی که مورد توصیه قرار گرفته است، خود «القربی» نیست، بلکه «ذا القربی» است. به عبارت دیگر، مفعول فعل «آتِ» عبارت «ذا القربی» است؛ نه «القربی». کلمه‌ی «ذا» به معنای صاحب و دارا، مذکر است و مؤنث آن واژه‌ی «ذات» است که در برخی از آیات قرآن به کار گرفته شده است؛ مانند «وَ حَمَلْناهُ عَلى‏ ذاتِ أَلْواحٍ وَ دُسُر»؛این آیه اشاره به کشتی حضرت نوح دارد که از آن تعبیر به «سفینه» می‌شود و مؤنث مجازی است؛ لذا برای آن از واژه‌ی «ذات» استفاده شده است؛ اما در آیه‌ی موجود در پرسش، از واژه‌ی «ذا» بهره جسته شد که ناظر به آن است که کلمه «القربی» مذکر است. در هر حال، هما‌ن‌گونه که گفته شد، این واژه بیانگر جنسیت نیست. البته در این‌که حضرت زهرا(س) نیز از مصادیق این آیه است، تردیدی وجود ندارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 الف و لام در «السلام علیک یا أباعبدالله» چه نوع الف و لامی است؟ 📝 «ال» در زبان عربی بر سه نوع است: الف) اسم موصول: در این نوع، «ال» اسم بوده و به معنای «الذی» و دیگر فروعات آن است. ب) حرف تعریف: حرفی است که بر سر اسمی وارد می‌شود که گوینده و شنونده از آن شناخت و آگاهی دارند. این قسم از «ال» خود به دو نوع تقسیم می‌شود: 1. عهدی: تعریف عهدی آن است که آن واژه‌ای که «ال» بر آن وارد شده، یا در جملات پیشین از آن سخن به میان آمده که به آن «عهد ذکری» گویند،یا این‌که مخاطب و گوینده پیش از این از آن شناخت داشته که به آن «عهد ذهنی» گویندو یا این‌که در محضر مخاطب و گوینده حضور دارد و آنها، آن‌را می‌بینند و یا حس می‌کنند که به آن «عهد حضوری» گویند 2. جنسی: «ال»ی که برای استغراق افراد به کار برده می‌شود (حقیقتا به معنای کُل است) مانند: «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِیفاً»و «ال»ی که برای استغراق خصائص افراد به کار می‌رود (مجازا به معنای کل است) مانند «زیدٌ الرجلُ علماً» و «ال»ی که برای بیان ماهیت است مانند «وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْ‏ءٍ حَی‏»،همه معنای جنسیت را داشته و «ال» تعریف به شمار می‌روند. ج) زائده 👈با توجه به تقسیمات فوق، «ال» در واژه‌ی «السلام» یا ماهیت خواهد بود، یا استغراق افراد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚با توجه به آیه 279 سوره‌ی مبارکه بقره، و آیه‌ی 5 سوره‌ی مبارکه‌ی مجادله، تفاوت «حرب» و «یحادون» به معنای جنگ کردن چیست؟ 📝پاسخ :«حرب» به معنای شدت عمل است که در اصطلاح به آن «ستیزه» گفته می‌شود، و در مقابل آن واژه‌ی «سِلم» به معنای صلح قرار دارد. اگر این ستیزه ادامه پیدا کرده و استمرار داشته باشد، به آن محاربه گفته می‌شود. حال اگر «حرب» به قصد کشتن طرف مقابل باشد به آن «قتال» می‌گویند، و اگر به قصد گرفتن یا از بین بردن اموال او باشد، به آن «سلب المال» اطلاق می‌گردد. اما فعل «یحادون» که از ماده «حدة» گرفته شده، به معنای تندی و شدت و حِدّت در عمل است و زمانی که به باب مفاعله می‌رود، دلالت بر استمرار و مداومت شدت و خشونت می‌کند. با توجه به مطالب فوق، می‌توان گفت که دو واژه‌ی «یحاربون» و «یحادون» صراحتی در نبرد نظامی ندارند و می‌توانند در درگیری‌های لفظی و حتی مخالفت باطنی مورد استفاده قرار گیرند، ولی واژه اول، بیش از واژه دوم به معنای نبرد نظامی نزدیک‌تر است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(5) 📚در این جمله چند اسم منقوص و چند اعراب تقدیری وجود دارد؟ «کان القاضي یقضي وقتَه في‎مطالعة دعاوٍ جدیدةِ طُولَ لیالٍ متوالیةٍ» الف) أربعة، أربعة ب) ثلاثة، أربعة ج) أربعة، خمسة د) ثلاثة، ثلاثة 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 چرا در متون اسلامی برای نشان دادن جهت چپ و راست از حرف جر «مِن» و برای اشاره به چهار جهت دیگر از حرف جر «عَن» استفاده می‌شود؟ 📝 بیشتر آنچه که در کتب ادبیاتی آمده، قواعدی کلی است که معمولاً کاربرد عمومی داشته و رعایت می‌شود. ولی در کنار این نوع قوانین، قواعد جزئی دیگری وجود دارد که تحت یک قانون کلی قرار نمی‌گیرد و شناخت آن متوقف بر سماع است؛ یعنی باید از یک عرب فصیح آن‌را بشنود و تعلیم ببیند. با ذکر این مقدمه باید گفت؛ جهات سته در زبان عربی عبارت‌اند از (تحت، فوق، یمین، یسار، خلف و أمام یا همان «بین الید») که برای اشاره به جهات «فوق»، «تحت»، «امام»، «خلف»(بالا، پایین، روبرو و پشت) از حرف جر «مِن» و برای اشاره به جهات «یمین» و «شمائل» یا همان «یسار»(راست و چپ)، از حرف جر «عن» بهره گرفته می‌شود. این‌گونه استعمال در درجه بالای فصاحت قرار دارد؛ از این‌رو در قرآن کریم نیز این مسئله به خوبی رعایت شده است. آیات زیر بیان‌گر این معنا است: «یَتَفَیَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْیَمینِ وَ الشَّمائِل»،«إِنَّکُمْ کُنْتُمْ تَأْتُونَنا عَنِ الْیَمینِ»،«عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعیدٌ»،«عَنِ الْیَمینِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزین»،«جَنَّتانِ عَنْ یَمینٍ وَ شِمالٍ»،«یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُؤُسِهِمُ الْحَمیمُ»،«إِذْ جاؤُکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ»، •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(6) ✅ گزینه‎ی صحیح را معیّن کنید؟ الف) رأیت مُعتدٍ یؤذی الحیوان الجمیل. ب) هُناک أراضٌ وسیعةٌ للفلّاحینَ. ج) إعتزل ذکر أغانٍ لا یفیدک. د) یا بُنیَّ! لا تَحزن هذه لیالٌ تنتهی. 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 چرا در قرآن، از عبارت «تجری من تحتها الانهار» استفاده شده و تنها در یک آیه، حرف جر «مِن» وجود ندارد؟ 📝 «وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ...»؛ اما در این آیه گفته شده :«... رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ ... »؛... این آیه، تنها آیه‌‌ای از این نوع است که بدون حرف «مِنْ» آمده؛ لذا «تَحْتَهَا» را از لحاظ نحوی «ظرف» دانسته و آن‌را منصوب می‌خوانیم. برخی از مفسران، اندک اختلافی را میان دو عبارت «جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» و «جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ» اعلام کرده‌اند: 1. از آن‌جا که حرف «مِن» معنای ابتدائیت دارد، معنای «جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ» آن است که شروع جریان آب از زیر درختان است، اما معنای آیه ««جَنَّاتٌ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ» این است که آب از جای دیگری سرچشمه گرفته و از زیر درختان عبور می‌کند. 2. وجود حرف «مِن» در کنار اسم ظرفی مانند «تحت» معنای تأکید را می‌رساند و در صورتی که جمله از حرف «من» خالی باشد، این تأکید را ندارد. 3. در صورتی که عبارت بدون حرف «من» باشد، نشان از این است که منبع آب دور است، اما در صورتی که همراه با حرف «من» باشد، به معنای این است که چیزی نمی‌تواند مانع بین آب و آن درختان شود •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 چرا در مناجات شعبانیه، عبارات «یدنیه منک» و «یقرّبه منک» مورد استفاده قرار گرفته است، با آنکه با توجه به معنا باید گفته می‌شد: «یدنیه إلیک» و «یقرّبه إلیک»؟! 📝 در زبان عربی، به طور معمول، هر فعل، یک یا چند حرف جر ویژه خود را دارد که در عبارت‌پردازی‌ها تنها از آن حروف استفاده می‌شود .به عنوان مثال، با این که هم حرف «مِن» و هم حرف «عَن» به معنای «از» در زبان فارسی است، ولی گاهی دیده می‌شود که نمی‌توان آنها را به جای یکدیگر به کار برد؛ لذا باید برای ماده «قرب» فقط از حرف جر «مِن» استفاده ‌شود، مانند آیه «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ»، اما برای ماده «فرغ» هم می‌توان از حرف جر «عن» مانند «إِذَا فَرَغَ مِنْ صَلَاتِه‏»، و هم از حرف جر «من»مانند «ثُمَّ أَذَّنَ فَلَمَّا فَرَغَ عَنْ أَذَانِه‏»، استفاده کرد. از طرفی در سخن عرب‌زبانان مشاهده می‌شود که یک حرف جر به معنای حرف جر دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد. در همین راستا در فرازهای مناجات شعبانیه نیز عبارتی نمی‌یابیم که بر خلاف سخن‌گفتن عرب بوده و معنایی را برساند که خلاف نظر متکلّم است، بدین ترتیب که برای فعل «یقربه» که از ماده «قرب» است حرف جر «مِن» و برای «یدنیه» از ماده «دنو» نیز همان حرف به کار گرفته شده است و استفاده مشتقّات این هر دو ریشه از حرف جر «من» در زبان عرب کاربرد دارد، حتی اگر در برخی موارد به معنای «إلی» باشد. •┈•✾•🍀🌺🍀•✾•┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(7) ✅ «الذین قُتلوا فی‎سبیل الله لیسوا أمواتاً» گزینه‎ی صحیح در تبدیل کردن به معلوم کدام است: «الّذین....لیسوا أمواتاً.» الف) قتلهم المشرکین ب) قتلوهم الکفّارُ ج) قَتلهم المشرکون د) قُتلوا بید الکفّار 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚واژه‌های «غرونا»، «خدعونا» و «غدروا بنا» در دعای ماه شعبان و در نگاهی وسیعتر، ریشه‌های «غرر»، «خدع» و «غدر» چه تفاوتی با هم دارند؟ 📝فرق بین غرور، خدع، و غدر: در یکی از دعاهای ماه شعبان چنین آمده است: «احْکُمْ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ قَوْمِنَا فَإِنَّهُمْ غَرُّونَا وَ خَدَعُونَا وَ خَذَلُونَا وَ غَدَرُوا بِنَا وَ قَتَلُونَا وَ نَحْنُ عِتْرَةُ نَبِیِّکَ‏»؛خدایا! میان ما [که اهل‌بیت پیامبرت هستیم] و قوم ما داوری کن! که آنان ما را فریب دادند و نیرنگ زدند و ما را وانهادند و با ما بی‌وفایی کردند و ما را کُشتند. «غرور»، توهّمی است که موجب می‌شود انسان به خاطر آن، کاری انجام دهد که موجب ضرر به خود شود؛ مثلاً شخصی از دور سرابی می‌بیند و تصور می‌کند که آب است؛ از این‌رو، آبی را که در اختیار دارد [با مصرف بی‌جا و یا به هر شکل دیگر] آن‌را از دست می‌دهد به این امید که به آب دسترسی دارد، ولی در نهایت تشنه می‌ماند و حتی ممکن است از بین برود. اما «خدع» به معنای این است که افرادی فضا را چنان سنگین و ابرآلود می‌کنند که راه درست و کار صحیح بر انسان پوشیده می‌ماند و به این دلیل که علم به صواب و صلاح ندارد، راه اشتباه را برمی‌گزیند و به خود ضرر وارد می‌کند. «غدر»، به معنای نقض عهد و بی‌وفایی و خیانت است. این واژه از این جهت که درباره عهد و پیمان به کار می‌رود، تفاوتی محسوس با کلمه‌های سابق دارد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚آیا واژه «ضحکت» در آیه 71 سوره هود به معنای حیض است؟ 📝قرآن کریم در داستان حضرت ابراهیم(ع) بعد از آنکه آمدن فرستادگان پروردگار برای بشارت و مژده نزد حضرتشان را نقل می‌کند،در ادامه بیان می‌دارد: «فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْناها بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ». اگر چه بیشتر مفسران و مترجمان قرآن کریم واژه «ضحکت» در این آیه را به خندیدن معنا کرده‌اند، اما برخی نیز آن‌را به معنای حیض‌شدن دانسته‌اند. بنابر تفسیر دوم، معنای آیه این چنین است: زنش ایستاده بود که حائض شد، به او مژده اسحاق را دادیم و پس از اسحاق یعقوب را. در برخی از لغت نامه‌ها آمده است: «ضحک» بفتح «ضاد» به معناى حیض است. گویند: «ضحکت الارنب»؛ یعنى خرگوش حائض شد. صاحب جامع البیان از قول اهل بصره می‌گوید: بعضی از اهل حجاز می‌گویند ضحک به معنای حیض است و ضحکت المرأة؛ یعنی زن حائض شد. همچنین در تفسیر قمی ضحک به معنای حیض آمده، و در تفسیر عیاشى نیز از امام صادق(ع) نقل شده است که ضحک به معناى حیض است: با توجه به آنچه بیان شد، محتوای آیه می‌تواند با هر دو معنا(خنده و عادت ماهانه) سازگار باشد، و هر دو اتفاق خنده و عادت رخ داده باشد و در قالب یک کلمه اعلام شده باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(8) 📝 تعریف تمییز: اسمی است[ نکره ،منصوب وغالبا جامد] که بعد ازیک اسم مبهم(نا مشخص ) یا یک جمله مبهم (نسبت یا رابطه نامشخص درجمله )می اید بطوری که اگر تمییز اورده نشود ،معنی اسم یا جمله دارای وجوه مختلف می باشد. ✅عیّن التمییز: الف) یمتلئ قلبی سروراً بعد انتصار المجاهدین. ب) سرّنی نجاحک سروراً لا یوصف. ج) وجدت سروراً فی قلبه قد أعجبنی. د) لیت فی حیاتک سروراً یدوم طویلاً. 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
وَاسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْک وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ 📚با توجه به فرازی از مناجات شعبانیه چه تفاوتی بین دعا و ندا و نجوا وجود دارد؟ 📝اهل لغت گفته‌اند: بین این سه واژه تفاوت‌هایى وجود دارد، به این شرح كه: «دعا داراى مفهومى عام و معنایى گسترده است، یعنى اگر كسى را با هر زبانى و به هر كیفیّتى، خواه از راه دور یا نزدیك و خواه بلند یا آهسته صدا بزنند و خواه آن فرد آشنا باشد و خواه بیگانه. به همه‌ی این صدا زدن‌ها دعا مى‌گویند. ولی ندا به صدایى گفته مى‌شود كه بلند و فریادگونه است و انسان از راه دور و یا حتّى از راه نزدیك، ولى نه به قصد رساندن صدا به گوش طرف مقابل، بلكه با انگیزه‌اى دیگر؛ مانند آرام شدن و تخلیه روانى، صداى خود را بلند مى‌كند. و نجوا به معناى حرف زدن خصوصى با كسى است به گونه‌اى كه دیگرى نمى‌تواند آن را بشنود. پس نجوا سخنى بین الاثنین است كه شخص ثالث از شنیدن آن بى‌بهره است. البته گاهى انسان با خدا نجوا مى‌كند و گاهى خداوند با انسان، چنان‌كه امیرمؤمنان على(ع) درباره‌ی برخى از افراد مى‌فرماید: «ناجاهُمْ فی فِكْرِهِمْ وَكَلَّمَهُم فی ذاتِ عُقُوْلِهِمْ». •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚آیا «حلم» با «صبر» تفاوت دارد؟! 📝فرق اساسی «حلم» و «صبر» در این است: «صبر» ضد و مقابل بی‌تابی و جزع و فزع نمودن است، و در حقیقت حالت خویشتن‌داری در برابر ناملایمات و اموری است که از بیرون بر انسان وارد می‌شود؛ و انسان باید در برابر آن خویشتن‌داری نموده و مشکل را حل کند، که آن یا صبر «عَلَی الطَّاعَةِ» است، یا صبر «عِنْدَ الْمُصِیبَةِ» است، یا صبر «عَنِ الْمَعْصِیَة»؛ یعنی یا باید طاعتی را انجام دهد که دشوار است؛ مانند روزه ماه مبارک رمضان، اعتکاف و... . زمانی خدای ناکرده مصیبت سختی بر انسان وارد می‌شود که این صبر «عِنْدَ الْمُصِیبَة» است. و گاهی صبرِ «عِند الْمَعْصِیَة»، یعنی صبر در برابر گناه. امّا «حلم» در مقابل خشم و غصب و ضد آنهاست؛ یعنی اگر برای انسان حادثه‌‌ای پیش آمد و او عصبانی نشد، این جزو «صبر» نیست، بلکه جزو «حلم» است. بار سنگین غضبی بر انسان وارد می‌شود، اگر این غضب او را وادار کرد که خلاف بگوید و دست به خلاف بزند، معلوم می‌شود که حلیم نیست، امّا اگر «عند الغضب» آن «طیش» و حمله و خشم را مهار کرد و این بار سنگین غضب را به دوش کشید، می‌گویند او شخصی حلیم است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(9) ☑️ چند جمع مکسّر وجود دارد؟ «شیعَ الآباء أبنائَهم إلی‎المعارک و قد جرت دموع الفرح علی وجوههم» الف) ثلاثة ب) أربعة ج) خمسة د) ستة 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
(10) ☑️ تعریف مبنی: به کلمه ای مبنی گویند که در موقعیت های مختلف حرکت حرف آخر آن تغییر نکند. ✅ کلمات کدام گزینه مبنی هست؟ الف) تَنفَجِرنَ، یقرأنَ، کیفَ، استمّرتْ ب) یسبّحنَ، تَقدرینَ، لاتحزَنْ، اُکتُبْ ج) الامتحان، یقولون، تُشاهدین، مکتبة د) خَلَقَ، خَلَقنا، اُکتبوا، یصدقانِ 👈 پاسخ سوال رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید. https://eitaa.com/abbasipazhooheshsadegh •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚«فی هذه الساعة و فی کل ساعة» در دعای سلامتی امام مهدی(عج) متعلق به «کن لولیک» است و یا «صلواتک»؟ 📝دعای معروفی که برای سلامتی امام مهدی(عج) خوانده می‌شود، به عبارت‌های مختلف نقل شده است که در اکثر آنها جمله «صلواتک علیه و على آبائه‏» وجود نداشته، بلکه به این صورت آغاز می‌شود: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً ...». در اقبال الاعمال نیز چنین آمده است: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الْحُجَّةِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَهْدِیِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ أَفْضَلُ الصَّلَاةِ وَ السَّلَامِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّا... ». این نقل‌ها نشان می‌دهد که عبارت «فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ‏» متعلق به جمله « کُنْ لِوَلِیِّکَ» است؛ چون در آنها جمله «صلواتک» وجود ندارد که که جار و مجرور متعلق به آن شود. بر این اساس، در نقل‌هایی که «صلواتک ...» در آنها وجود دارد، این عبارت را باید جمله‌ای معترضه دانست. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 در روایت ، رمضان یکی از اسامی خداوند دانسته شده است،(الکافی 4/69)، رمضان درباره خداوند چه معنایی پیدا می‌‌کند؟ 📝 رمضان مشتق از «رَمَض» به معنای شدّت حرارت، و حرارت سنگ، بر اثر شدّت حرارت خورشید آمده است.«رمضان» از «رمیض»، به معناى ابر و باران در پایان‏ چلّه‌ی تابستان و ابتداى فصل پاییز است که گرماى تابستان را دور می‌‌کند. به این دلیل این ماه را «رمضان» گفته‌‌اند که بدن‌‌هاى آدمیان را از گناهان می‌‌شوید. اما در مورد این‌که رمضان به کدام معنا، اسمی از اسم‌های خداوند است؟ به نظر می‌رسد رمضان در مورد خداوند به معنای مطهِّر و پاک کننده‌ی گناهان است. این معنا لازم معنای لغوی است؛ یعنی لازمه‌ی شدت حرارت خورشید یا باران پایان تابستان، پاک کردن و تطهیر است. بنابر این، معنای رمضان به عنوان اسم خداوند این است که خداوند مطهِّر و پاک کننده انسان‌ها از آلودگی‌ها است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 نکات آیه «بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا» * بِ يعني چه؟ اين بِ يعني احسان با دست خودت باشد. به قول ما طلبه‌ها باء الصاق، يعني پدر و مادر را به کهريزک و به سالمندان نفرست. با دست خودت ببر، برنج و روغن درِ خانه‌شان نفرست، اگر درِ خانه‌اش پول بفرستي اين «بِالْوَالِدَيْنِ» نيست(وَ اِلَي الوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا) است، (الي) يعني به سوي، نگفته(اِلَي وَالِدَيْنِ) گفته «بِالْوَالِدَيْنِ» يعني خودت قاشق غذا را دهان بابا و ننه پير بگذار. يعني احسان با دست خودت باشد. * والدين، چرا گفته والدين، نگفته(بالابوين)، اَب يعني پدر، اَبوين يعني پدر و مادر، اما والدين با ابوين فرق مي‌کند، اَب شامل پدر زن هم مي‌شود، به پدرزن هم مي‌گويند اَب، به معلم هم مي‌گويند اَب، به عمو هم مي‌گويند اَب، کلمه اَب به پدر مي‌گويند به عمو مي‌گويند به پدرزن مي‌گويند به معلم هم مي‌گويند، اما والدين را به هيچ کس جز پدر و مادر نمي‌گويند، اين گفته «بِالْوَالِدَيْنِ» يعني والدين حساسيت دارد وگرنه مي‌گفت(بالابويه). * هر نوع احسان، چرا؟ اگر مي‌گفت «وَبِالْوَالِدَيْنِ»(الاحسان)، (الاحسان) يعني احسان خاص، مثل اينکه بگوييم(الرجل) يعني آن مرد خاص •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 چرا در دعاهایی؛ مانند دعای شب قدر، «بمحمد» و «بعلی» را بدون الف و لام خوانده، ولی «بالحسن» و «بالحسین» را با الف و لام؟! 👈 یکی از اقسام ال « ال زائده» است که بر دو قسم است: لازمه: مانند «ال» موجود در اسم‌های موصول؛ مانند «اللتی». غیر لازمه: که بر برخی از اسم‌های عَلَم وارد شده و به نوعی تنها حالت تزیینی دارند؛ مانند «الحارث»، «الحسن» و «الحسین». نکته مهم این است که وارد شدن «ال» بر سر اسم عَلَم، سماعی است؛ یعنی متوقف بر استعمال عرب است و قاعده‌مند نیست. به این دلیل که عرب‌زبان‌ها نام‌های «حسن» و «حسین» را به همراه «ال» نیز استفاده کرده‌اند، می‌توان نام این دو امام را با «ال» ذکر کرد و چون نام‌های مبارک «محمد» و «علی» در زبان عرب با الف و لام نیامده، ما هم نمی‌توانیم «ال» را به آنها اضافه کنیم. قابل ذکر است که برای «ال» تقسیمات بیشتری ذکر شده که برای جلوگیری از طولانی شدن کلام از ذکر آن خودداری می‌شود." •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚تفاوت میان ذنب، اثم، عصیان، سیئه و خطیئه در قرآن چیست؟ 📝«اثم»؛ به معنای گناه است و گفته شده مراد از آن انجام کاری است که حلال نیست. «ذنب» عبارت از هر عملى است که به دنبالش ضرر و یا فوت نفع و مصلحتى بوده باشد، و اصل آن از «ذَنَب» گرفته شده که به معناى دم و دنباله حیوان است و به گناهان نیز اطلاق ذنب شده است؛ زیرا گناه، جنایت و ستم به دیگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم کیفر و عقوبت و انتقام است. واژه «عصیان»، در مقابل طاعت به معنای نافرمانی است. اصل این کلمه به معنای چوب است. می‌گویند جلو فلانی را با عصا گرفت و به کسی که از جمعیت کناره‌گیری می‌کند گفته می‌شود «شق العصا»؛ یعنی از جمعیت جدا شد. «سیئة» از ریشه «سوء» گرفته شده و جمع آن «سیئات» است و به هر چیزی که بدی در آن ثابت و متصف به آن است، در هر موضوع یا کار یا عقیده‌ای که باشد اطلاق می‌شود کلمه «خطئیة» از ریشه «خطأ» مقابل «صواب» است و خطا یا در حکم و یا کار و یا در تعیین مصداق و موضوع کاربرد دارد و خطای در حکم از نظر زشتی، اثرش از خطای در کار و یا مصداق و موضوع شدیدتر است. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚واژه‌های «فطر»،«فلق»،«خلق»، «شق»، «فج»، «فجر»، «فجو» و «فرج»، که همگی به معنای شکاف و شکافته‌شدن است، چه تفاوت معنایی با هم دارند؟ 📝فطر: «فطر» به معنای «شکافتن در طول» است. این لفظ به معنای «ابداع و ایجاد اشیا توسط خداوند»، در قرآن کریم به کار رفته است. خلق: اصل ماده «خلق»، به معنای اندازه‌گیری مستقیم است که هم به معنای آفرینش از عدم و هم به معنای آفرینش چیزی از چیز دیگر به کار می‌رود. هم‌چنین گفته شد؛ به معناى ایجاد چیزى بر کیفیت مخصوص و روى حکمت و تقدیر معیّن است. فلق: اصل ماده‌ی «فلق» به معنای تکه‌شدن چیزها و جدا شدن آنها از یکدیگر است. شق: «شق» و «انشقاق» بر خلاف فلق فقط به معنای شکافته شدن است، خواه از یکدیگر جدا شوند یا نه.البته، برخی نیز با بیان این‌که فلق تنها برای شکافته شدن چیزهای بزرگ است، بین این دو واژه تفاوت قائل شده‌اند. فج: «فج» به معنای جدایی کاملاً واضح بین دو چیز است که از مصادیق آن، راه‌های مشخص و واضح بین دو کوه یا در بیابان و صحرا است. فجر: «فجر» به معنای ایجاد شکاف به همراه آشکار شدن چیزی از میان آن شیء است که از مصادیق آن، شکافته‌شدن تاریکی و آشکار‌شدن نور از میان آنها و یا شکافته‌شدن کوه و خارج شدن آب از میان آن است. فجو: «فجو» به معنای شکاف و جدایی وسیع بین دو چیز است. فرج: به معنای مطلق جدایی بین دو چیز است؛ خواه مادی باشد یا معنوی. ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe
📚 معنای «شوال» که یکی از ماه‌های قمری است، چیست؟ 📝 «شوّال» در لغت برگرفته از مصدر «شول» است؛ یعنی «شتر ماده دُمش را بالا برد»، و به معنای «بلند و مرتفع شدن» است. از آن‌جا که هنگام نام‌گذاری ماه‌های عربی، این ماه در فصل سیر و شکار رفتن عرب‌ها قرار داشت، «شوال» نامیده شد. البته روایتی از پیامبر اکرم(ص) ناظر به آن است که نامیده شدن این ماه به «شوال» به جهت از بین رفتن گناهان مؤمنان در این ماه است. شوّال، دهمین ماه از ماه‌های قمری در گاه‌شمار اسلامی بوده و اولین روزش عید فطر می‌باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📚کانال رسمی معاونت آموزش حوزه علمیه خراسان: http://eitaa.com/joinchat/1842216994C8e88b82cfe