eitaa logo
سامانه پاسخگویی و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان
170 دنبال‌کننده
27 عکس
0 ویدیو
0 فایل
✅اهداف کانال: 📌نشر پرسش های ادبی ارسالی به سایت حوزه علمیه خراسان: 1️⃣سامانه اساتید/ سامانه پرسش علمی 2️⃣سامانه طلاب/ پورتال آموزش/ سامانه پرسش علمی 📌نشر پرسش های «سامانه پاسخگویی به مسائل ادبی مدرسه عالی نواب» ☎️ 05132251423 🗳ارسال پرسش: 🆔 @sepenta110
مشاهده در ایتا
دانلود
📊 شماره 2️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦 تحلیل نحوی «أَفَتُراکَ معذبی بنارک بعد توحیدک » چیست؟ تری مجهول و کاف هم آمده است! 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑اهم وجوه ترکیبی در عبارت مورد اشاره، عبارت است: 1️⃣در عبارت مورد سؤال می توان«أتری» را فعل مجهول سماعی به معنای «أتظنّ» دانست که مفعول اوّل آن «کاف» و مفعول دوّم آن «معذّبی» باشد. 2️⃣وجه ترکیبی دیگر آنکه این جمله در اصل اینگونه بوده است: «أیری أحدٌ ایّاک معذّبی بنارک» که «ایاک» مفعول اوّل و «معذبی» مفعول دوّم بوده و پس از مجهول نمودن، «أتری معذبی بنارک» گردیده و سپس کاف حرف خطاب از باب تأکید(قول عکبری) بدان متصل گردیده است. (این بنابر قول افرادی همانند ابو علی فارسی است که قائل به توسعه در الحاق کاف خطاب هستند). 3️⃣وجه دیگر اینکه، می تواند اصل فعل سه مفعولي از باب افعال باشد: « أ يُرِي تعذّبي إيّاك إيّاك معذّبي بنارك ». ترجمه: « آيا عذاب شدن من به تو چنين بنمايد كه تو عذابگر من با آتشت هستی!؟ ». با حذف فاعل يعني تعذّبی مفعول اول يعني اياك اول؛ نائب فاعل شده و دو مفعول ديگر باقي است. ترجمه: « آيا چنين نشان داده شوي كه تو عذابگر من با آتشت هستي»؟! توضيح : اين دور از شان توست كه حاضر شوي به عنوان شكنجه گر بنده خود در عالم شناخته شوي! موفّق باشید. 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 3️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦آیا فعل مجهول (مثلاً «کُسِرَ») با فعل دارای معنای مطاوعه آن (مثلاً «انکسر») فرق معنایی دارد؟ لطفاً در این باره توضیح دهید؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑با سلام و احترام! برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 83277 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 4️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦 با سلام خدمت شما. برخی معتقدند برای یادگیری علم بلاغت باید مطول خوانده شود! برخی نیز می گویند، لازم است دو کتاب بلاغی جرجانی (دلائل الاعجاز و اسرار البلاغة) خوانده شود! عده ای نیز کتاب اسالیب المعانی و البیان و البدیع را توصیه می کنند! نظر شما در این باره چیست؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑با سلام و احترام! از نظر تحلیل، کتاب دلایل الاعجاز و اسرار البلاغه، از نظر تحلیل وجامعیت و روشمندی کتاب مطول و از نظر جامعیت و تعدد شاهد مثال، کتاب «اسالیب المعانی و البیان و البدیع» توصیه می شود! 🔷اما توجه به دو نکته لازم است : 1️⃣اگر رویکرد مساله محور باشد به اقتضاء از هرسه خوانده می شود. 2️⃣خواندن بدون همراهی استاد مسلط موجب ایجاد روند فرسایشی و نقص درفهم وغرض علم بلاغت خواهد بود! موفق باشید! 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 5️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦فرق معنایی دو واژه «نعمت» و «نعیم» در قرآن کریم چیست؟ آیا می توان این دو واژه را به یک معنا دانست و در ترجمه آنها فرقی لحاظ ننمود؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 58759 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 6️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦 آیا معنای واژه «خوف» و «خشیت» تفاوتی دارد؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 10987 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 7️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦 بسیاری از ترجمه های قرآن کریم، دو واژه «حلف» و «یمین» و همچنین مشتقات آن دو را یکسان ترجمه نموده اند! آیا می توان ادعا نمود که این دواژه با یکدیگر مترادف هستند؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 39867 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 8️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦در بلاغت گفته شده: کلام بلیغ یا کلام فصیح، باید مورد پسند ذوق سلیم واقع شود! ذوق سلیم چیست و چه خصوصیاتی دارد؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 29869 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 9️⃣2️⃣ 🔖 درباره 📦داشتن ذوق ادبی یا ذوق سلیم، به چه میزان برای درک ظرافت های بیانی قرآن کریم لازم است؟ آیا درک اعجاز بلاغی قرآن مشروط به کسب یا داشتن ذوق سلیم است؟ و کسی که این درک را ندارد، از آن محروم خواهد بود؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 19287 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 0️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦با سلام. فرق «زید العالم» و «زید عالم» چیست؟ منظور این است که نکره بودن خبر و معرفه بودن آن چه تاثیری در معنا دارد؟؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 ضمن عرض سلام و تقدیم احترام، برای دریافت پاسخ خود،متن زیر را مطالعه فرمایید: 🔷و من فروق الإثبات أنك تقول: زيد منطلق و زيد المنطلق والمنطلق زيد، فيكون لك في كل واحد من هذه الأحوال غرض خاص، وفائدة لا تكون في الباقي. وأنا أفسر لك ذلك: 🔷اعلم أنك إذا قلت: زيد منطلق كان كلامك مع من لم يعلم أن انطلاقاً كان لا من زيد ولا من عمرو. فأنت تفيده ذلك ابتداء. و إذا قلت: زيد المنطلق كان كلامك مع من عرف أن انطلاقاً كان إما من زيد وإما من عمرو فأنت تعلمه أنه كان من زيد ودون غيره. والنكتة: أنك تثبت في الأول الذي هو قولك: زيد منطلق فعلاً لم يعلم السامع من أصله أنه كان. وتثبت في الثاني الذي هو زيد المنطلق فعلاً قد علم السامع أنه كان، ولكنه لم يعلمه لزيد، فأفدته ذلك. فقد وافق الأول في المعنى الذي له كان الخبر خبراً، وهو إثبات المعنى للشيء. 🔷وليس يقدح في ذلك أنك كنت قد علمت أن انطلاقاً كان من أحد الرجلين، لأنك إذا لم تصل إلى القطع على أنه كان من زيد دون عمرو كان حالك في الحاجة إلى من يثبته لزيد كحالك إذا لم تعلم أنه كان من أصله. 🔷وتمام التحقيق أن هذا كلام يكون معك إذا كنت قد بلغت أنه كان من إنسان انطلاق من موضع كذا، في وقت كذا، لغرض كذا، فجوزت أن يكون ذلك كان من زيد. فإذا قيل زيد المنطلق صار الذي كان معلوماً على جهة الجواز معلوماً على جهة الوجوب. ثم إنهم إذا أرادوا تأكيد هذا الوجوب أدخلوا الضمير المسمى فصلاً بين الجزءين، فقالوا: زيد لمنطلق. 🔷ومن الفرق بين المسألتين و هو ما تمس الحاجة إلى معرفته أنك إذا نكرت الخبر أن تأتي بمبتدأ ثان على أن تشركه بحرف العطف في المعنى الذي أخبرت به عن الأول. وإذا عرفت لم يجز ذلك. 🔷تفسیر هذا أنك تقول: زيد منطلق وعمرو. تريد: وعمرو منطلق أيضاً. ولا تقول: زيد المنطلق وعمرو. ذلك لأن المعنى مع التعريف على أنك أردت أن تثبت انطلاقاً مخصوصاً قد كان من واحد فإذا أثبته لزيد لم يصح إثباته لعمرو. ثم إن كان قد كان ذلك الانطلاق من اثنين فإنه ينبغي أن يجمع بينهما في الخبر فتقول: زيد وعمرو هما المنطلقان، لا أن تفرق فتثبته أولاً لزيد، ثم تجيء فتثبته لعمرو.... موفق باشید. 🗂کد منبع: 87687 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 1️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦سلام! برای تشخیص نوع الف و لام در کلمات چه راه کاربردی و عملی پیشنهاد می کنید؟؟ با توجه به اینکه الف و لام خیلی زیاد استعمال می شود و... 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑با عرض سلام و تقدیم احترام! ال حرفی در زبان عربی بر سه قسم جنس، عهد و زائده است. 🔵اما ال موصوله اسم و به معنای الذی و فروعات الذی است و هر جا اسم فاعل و اسم مفعول و صیغه مبالغه معنای وصفی داشته باشند قطعا ال در انها ال موصول است. و این نوع ال بر سر دیگر کلمات عربی داخل نمی شود. ( در مورد داخل شدن آن بر سر صفت مشبهه و اسم تفصیل اختلافی است که قول راجح غیر موصول بودن ال آنهاست). ♦️ از میان مصادیق الف و لام حرفی ، دو مورد عهد و جنس کاربرد بیشتری دارد و شباهت کاربردیشان به هم نیز بیشتر است. 🔻 اگر بخواهیم شمول مدخول ال را تقلیل دهیم و آن را به شخصی خاص یا جریانی خاص نسبت دهیم ال را عهد می گیریم ( این ال بر سه قسم عهد ذکری که به اسمی که قبل از این ال در کلام به نحو تصریحی یا تلویحی ذکر شده است اشاره دارد. 2. عهد ذهنی: مخاطب در ذهن به مدخول آن علم داشته و معهود است 3. عهد حضوری: مدخول آن در نزد مخاطب حاضر است) 🔻 و اگر بخواهیم مدخول ال را به جریان یا فردی خاص اختصاص نداده و حکم در کلام را بر مصادیق متعدد مدخول ال تعمیم دهیم آن را جنس می گیریم. لذا غرض متکلم باید در هر کلام به دقت کشف شود تا معنای اصلی ال در آن لحاظ گردد. ♦️ال جنس نیز که خود به سه قسم استغراق افراد، استغراق صفات و ماهیت تقسیم می شود، هر یک ضابطه ای دارد. ✅علامات ال استغراق افراد: الف.لفظ "کل" بتواند به جای ال بنشیند ب.استثناء از آن صحیح باشد ج.صفت جمع بتواند برای آن بیاید. ✅علامت ال استغراق افراد: بتوان لفظ کل را به صورت مجازی به جای ال به کار بست. ✅علامت ال ماهیت: به جای آن نمی توان لفظ "کل" را به صورت حقیقی و نه مجازی قرار داد اما بر ماهیت و طبیعت مدخول خود دلالت دارد و از آن اراده جنس می گردد. که غالبا این نوع ال در مقام بیان تعریف یک جنس و ماهیت و یا ذکر قواعد و قوانین کلی به کار می رود. ♦️ال زائده در تعریف و تنکیر مدخولش اثری ندارد که خود بر دو قسم زائده لازمه و غیر لازمه است که به خاطر تفصیل آن اگر لازم بود در وقت دیگر مختصات آن را عرض خواهم کرد.موفق باشید. 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 2️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦آیا در لغت عربی و قرآنی، بین خضوع و خشوع تفاوتی وجود دارد؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 15400 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 3️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦در قرآن کریم برای بیان معنای «زن» یا «همسر»، از دو واژه «زوج» و «امرأة» و مشتقات آن دو استفاده شده است! با توجه به اینکه ترجمه های قرآن کریم، تفاوتی میان این دو واژه قائل نیستند و هر دو را به یک معنا ترجمه می کنند، پس هر دو واژه هم معنا خواهد بود؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 43637 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 4️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦سلام علیکم. خدا قوت. فعل مضارع ، منصوب به »أن « مقدر نمی شود مگر بعد از شش چیز : 1-استفهام 2 -تمنی 3 -غرض و تحضیض 4 -امر 5-نهی 6 -نفی. (دسوقی ج2 ص314). چرا باید بعد از این 6 مورد فعل مضارع منصوب به اَن بشود؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑با عرض سلام و تقدیم احترام! 🔵 من المسائل التي كانت موضعَ خلاف بين النحويين مسألةُ عاملِ النّصبِ في الفعلِ المضارعِ بعد فاء السببية، وفيما يلي عرض لمذاهب النحاة فيها: 1️⃣ذهب الكوفيون إلى أنَّ الفعلَ المضارعَ الواقعَ بعد الفاء في جواب الستة الأشياء – التي هي الأمر، والنهي، والنفي، والاستفهام، والتمني، والعرض – ينتصب بالخلاف ، أي مخالفة الثاني للأول من حيث لم يكن شريكا له في المعنى ولا معطوفا عليه( ). 2️⃣ وذهب البصريون إلى أنّه ينتصب بإضمار ( أنْ ) ( ). 3️⃣ وذهب أبو عمر الجرمي من البصريين والكسائي من الكوفيين إلى أنّه ينتصب بالفاء نفسِها( ). 🔵 أما الكوفيون، فاحتجوا لقولهم إنّه منصوب بالخلاف – بأنَّ الجوابَ مخالفٌ لما قبله، فيما قبله أمر أو نهي أو استفهام أو نفي أو تمن أو عرض، فإذا قلنا: ايتنا فنكرِمَك، لم يكن الجواب أمرا، وإذا قلنا: لا تنقطع عنا فنجفوَك، لم يكن الجواب نهيا؛ وإذا قلنا: ما تأتينا فتحدثَنا لم يكن الجواب نفيا، وكذلك الحال في بقية الأجوبة، فلما لم يكن الجواب شيئا من هذه الأشياء كان مخالفا لما قبله، وخلافه هذا أوجب أنْ يكونَ منصوبا على الخلاف( ). 🔵 وأما البصريون، فاحتجوا لقولهم: إنّه منصوب ( بأنْ ) مقدرة – بأنَّ الأصلَ في الفاء أنْ تكونَ حرفَ عطف، والأصل في حروف العطف ألاّ تعمل؛ لأنَّها غيرُ مُختصة، فلما قصدوا أنْ يكونَ الثاني في غير حكم الأول وحول المعنى حول إلى الاسم؛ فاستحال أنْ يضمَ الفعل إلى الاسم( )، فوجب تقدير ( أنْ )؛ لأنَّها مع الفعل بمنزلة الاسم، وهي في الأصل في عوامل النصب في الفعل، وجاز أنْ تعملَ ( أنِ ) الخفيفة مع الحذف دون ( أنَّ) الشديدة من عوامل الأسماء، والخفيفة من عوامل الأفعال، وعوامل الأسماء أقوى من عوامل الأفعال؛ لأنَّ الفاءَ صارت هاهنا دالةٌ عليها، فصارت في حكم ما لم يُحذف( ). 🔵 أما أبو عمر الجرمي، فيرى أنَّ الفاءَ ناصبهٌ بنفسها ؛لأنّها خرجت عن باب العطف( ). 📝 وأجاب ابنُ الأنباري عمَّا ذهب إليه أبو عمر الجرمي وبعضُ الكوفيين، بأنّه لو كانت الفاءُ هي العاملة في مثل هذه العبارات، لجاز دخولُ الفاءِ والواو العاطفتين عليها نحو( ايتني وفأكرمك وفأعطيك) وفي امتناع دخولِ حرفِ العطفِ عليها دليلٌ على أنَّ الناصبَ غيرُها( ). 📝 ويرى الزمخشري و ابنُ يعيش رأيَ البصريين( )، ويعللُ ابنُ يعيشَ إضمارَ ( أنْ ) بعد فاء السببيةِ بأنَّ( أنْ ) أضمرت هاهنا، ونصبَ بها من قبل أنّهم تخيلوا في أول الكلام معنى المصدر، فإذا قال: ( زرني فأزورَكَ )، فكأنّه قال: ( لتكن منك زيارة)، فلما كان الفعلُ الأولُ في تقدير المصدر، والمصدر اسم، لم يسغْ عطف الذي بعده عليه؛ لأنَّ الفعلَ لا يعطف على الاسم، فإذا أضمروا ( أنْ ) قبل الفعل، صار مصدرا، فجاز لذلك عطفُه على ما قبله، وكان من قبيل عطف الاسم على الاسم ( ). 📝و علّق ابنُ يعيشَ على رأي الكوفيين القائلين: إنّه منصوب على الصرف، بأنَّ هذا الكلام إنْ كان المرادُ به أنّه لم يردْ فيه عطفَ الثاني على لفظ الفعل الأول، صرف عن الفعلية إلى معنى الاسمية بأنْ أضمروا ( أنْ )، ونصبوا بها، فهو كلام صحيح. وإنْ كان المرادُ أنَّ نفس الذي هو المعنى عامل، فهو باطل، لأنَّ المعاني لا تعملُ في الأفعال النصب، وإنّما المعنى يعمل فيها الرفع، وهو وقوعه موقعَ الاسم كما كان الابتداءُ الذي هو معنى عاملا في الاسم( ). 📝 وأما ابن هشام الأنصاري، فيرى رأي البصريين، ويرفضُ عزوَ النصبِ للفاء، ويرى أنَّ النصب بأنْ مضمرة بعدها( ). 📊 وهكذا يتضح أنَّ نحاةَ عينة هذا البحث يرون رأي البصريين، وهو ما يرجح عندهم؛ لأنَّ البصريين ينطلقون من قاعدة مضمونها أنَّ الحرفَ العاملَ يجب أنْ يكونَ مختصا، والفاء ليس حرفا مختصا، بدليل أنَّه يعطفُ الفعلَ على الفعل كما يعطفُ الاسم على الاسم. 🔵 ولم يذهب مذهبَ أبي عمرو الجرمي إلا عددٌ محدودٌ من النحاة المتأخرين منهم ابن مضاء القرطبي( ). 🔗 ادامه دارد .... 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
🔗 ادامه از قبل .... 🔵 وأما الباحثون المعاصرون، فقد اختلفوا في وجهات نظرهم إزاء هذا الموضوع، فالدكتور مهدي المخزومي رأى أنَّ الصرفَ أو الخلافَ من التجديد والإصلاح للنحو الذي أفسده البصريون بالقول بنظرية العامل( )، وجعله الدكتور عبدُ الفتاح الحموز أقلَّ تكلفا من إضمار( أنْ)( ). 🔵وعدّ الدكتور إبراهيم السامرائي الصرفَ أو الخلاف شيئا لا يختلف عما يذكره المحدثون على البصريين، وأنّه ليس هو النحو الوصفي المقبولَ في عصرنا( ). 🔵وأما فيما يتعلق برأي الكوفيين في ضوء المنهج الوصفي( )، فإنَّ الكوفيين قد بنوا حكمَهم في هذه المسألة على ما سموه( بالخلاف )؛ لأنَّ الجوابَ مُخالفٌ لما قبله، لكنّهم لم يذكروا كيف يكون ذلك الخلاف؛ إذ إنَّ ما وضّحوه لا يعد الخلاف الذي قصدوه في هذه المسألة، وأمثلتهم كانت توضيحية، وتعليميةَ فقط، فلا تعد حُجة. ولو أخذنا مثالاً مما جاءوا به كقولهم: " وإذا قلت: ( ليت لي بعيرا؛ فأحجَ عليه ) لم يكن الجواب تمنيا"( )، قلت: إنَّ المعنى العام للجملة هو التمني؛ إذ إننا نأخذ المعنى العام . فأين الخلاف إذن ؟ كما أنَّ كلمةَ الخلاف دخلت النحو من المنطق والفلسفة، لذلك فرأيهم يرفضه المنهجُ الوصفي. إذ إنّه رأي فلسفي فقط من أجل إثباتِ الخلافِ مع البصريين، كما أنّهم لم يأتوا بحججٍ قويةٍ موثقةٍ تثبت صحةَ رأيهم، بل اعتمدوا على بعض الأمثلة التوضيحية، التي كانت فقط لتوضيحِ رأيهم. 🔵 وأما رأي البصريين، فمبني على تقدير ( أنْ ) مضمرة، وهي التي تنصبُ الفعلَ المضارع، والتقديرُ الإعرابي يرفضه المنهج الوصفي، وأما قولهم: إنَّ الفاءَ حرفُ عطفٍ، وحروف العطف لا تعمل؛ لأنَّها تدخل على الأسماء تارة، وعلى الأفعال تارة أخرى( ). فهذا قولٌ يرفضُه المنهجُ الوصفي أيضا؛ لأنَّ الفاء - و إنْ كانت حرفَ عطف – فإنّها في هذا الباب مختلفةٌ عن فاء العطف؛ فلا نقيسُها على فاء العطف، إذ لكل موقع خصائصه؛ لذلك فإنَّ المنهجَ الوصفي يرفض هذا التعليل( ). 🔵وأما رأي أبي عُمرَ الجرمي، فقد يكون رأيُه الأقربَ إلى المنهج الوصفي، ولكنَّ المنهجَ الوصفي لا يعترف بالعوامل، والجرمي – كبقية النحاة – يصر على إيجاد عامل يعمل، سواء في الأفعال، أم في الأسماء؛ لذلك فإنَّ المنهجَ الوصفي يرفض هذا الرأيَ القائمَ على ضرورة إيجاد عامل يعملُ في الأفعال والأسماء( ). 🔵وأما رأي المنهج الوصفي في هذه المسألة، فهو يرى أنَّ الفاءَ إذا دخلت على الفعلِ المضارع، فإنّه ينتصب؛ لأنَّ العربَ في كلامهم نصبوه، ودليل ذلك من القرآن الكريم، قولُه تعالى: ( و لا تطغوا فيه فيحلَ عليكم غضبي ) ( )، فقد جاء الفعلُ المضارعُ بعد دخولِ الفاءِ عليه منصوبا، دون تقديرِ عاملٍ يعملُ فيه النصب، ولو قلنا: هكذا جاءت عن العرب، وكذلك في القرآن، لكان الجواب كافيا، واضحا، هذا إضافة إلى أنَّ الفعل المضارع ينصب بعد الفاء، للتفريق بينه وبين الفعل المضارع المجرد من الزيادات؛ كي يلاحظَ السامعُ أو القارىءُ الفارقَ بينهما( ) . 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 5️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦سلام و خدا قوت! راه تشخیص «غیر» که صفت هست با «غیر» در معنای استثتا چیست؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 72942 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 6️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦با عرض سلام و خدا قوت. ببخشید دلیل اینکه عامل مفعول مطلق باید فعل متصرف تام باشه و فعل جامد نمیتونه عامل مفعول مطلق باشه چیه؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑 برای دریافت پاسخ خود، تصویری که به پیوست ارسال می شود را مطالعه فرمایید! موفق باشید. 🗂کد منبع: 79646 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 7️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦ايا رحم الله لمن يقرا صحيح است يا رحم الله من يقرا؟ يعني بدون الف و لام؟ اگر مورد دوم صحيح است «سمع الله لمن حمده» چيست؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑با مراجعه به كتب لغت و استعمالات ماده «رحم يرحم» بدست مي آيد كه اين كلمه براي گرفتن مفعول نيازي به استعمال حرف لام ندارد و متعدي بنفسه مي باشد. بنابراين «رحم الله من يقرأ» صحيح خواهد بود. 🔵امّا درباره عبارت «سمع الله لمن حمده» بايد گفت: گرچه اين ماده در اصل خود مشابه ماده قبل و متعدي بنفسه بوده و نياز به استعمال حرف جرّ ندارد، امّا از آنجا كه اين عبارت از باب تضمين بوده و مادّه «سمع»، متضمّن معناي «استجاب» مي باشد؛ به همراه حرف لام به كار رفته است. جهت استناد اين مطلب به باب هشتم كتاب مغني اللبيب، ذيل قاعده سوم مراجعه فرماييد. موفق باشيد. 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 8️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦آیا منبعی درباره تاثیرگذاری بلاغت در اجتهاد و استنباط احکام شرعی داریم؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑در این باره مراجعه کنید به منابعی با عناوین زیر: 🔷نقش علم بلاغت در استنباط احکام فقهی نزد علمای اصول فقه (پایان نامه فارسی) 🔷علم اصول الفقه و صلته بعلوم البلاغة الحقیقة و المجاز انموذجا (مقاله عربی) 🔷البحث البلاغی عند الاصولیین (پایان نامه عربی) 🔷پیوستگی اجتهاد فقهی و اصولی با دانش بلاغت (مقاله فارسی) 🔷یادداشتی از استاد محمد عشایری منفرد با عنوان اثر داده های علم ادبی در دانش فقه 🔷و ... موفق باشيد. 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110
📊 شماره 9️⃣3️⃣ 🔖 درباره 📦سلام. در دعای کمیل و در جمله «أَوْ تُبْعِّدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ»، «تبعد» با تشدید درست است یا بدون تشدید؟ 🔆 «بسم الله الرحمن الرحیم» 🔑در لغت عربی هم «ابعاد» و هم «تبعید» به معنای دور کردن کسی آمده است! بنابراین می توان ادعا نمود که هر دو قرائت صحیح است! 🔷اما در مقام رجحان بین آن دو باید گفت: به قرینه: تُضَيِّعَ/ تُشَرِّدَ/ تُسَلِّمَ/ در قبل و بعد عبارت مورد نظر و به جهت رعایت مناسبت لفظی بهتر است این کلمه نیز به صورت مشدد خوانده شود! 🔷علاوه بر آن ضرب المثل رایجی در زبان عربی وجود دارد که در مقام نفرین، افراد به یکدیگر «ابعده الله» می گویند که به معنای دوری از خیر و نابودی می باشد! اما در متن دعای کمیل این معنا مقصود نبوده، بلکه صرفا ( و همانند ما قبل و مابعد آن ) به دنبال ایجاد اسلوب طباق و تضاد معنایی بین واژگان است! 🔷بنابراین (و با توجه به مناسبت لفظی و معنایی که ذکر شد) گزینش و خوانش «تبعّد» به صورت مشدد، راجح خواهد بود! موفق باشيد. 🖨نشر تمامی محتوای این کانال، فقط با اشتراک گذاری پیوند آن مجاز است! 🔏«سامانه پاسخگويي و نشر پرسش های ادبی حوزه علمیه خراسان» 🆔@hozehkhLiteraryquestions110