eitaa logo
فرهنگ موضوعی علت ها, حکمت ها, راهکارها
32 دنبال‌کننده
35 عکس
28 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 📙حرف غ موضوع : غیبت چگونه براي خودم و فرد ديگري که مثلا غيبتش را کرده ام، استغفار بگويم؟ پاسخ: الف: استغفار برای خودتان را می توانید با جملات استغفر الله ربی و اتوب الیه، الهی العفو، داشته باشید. ب: اگر حق الناسی مانند غیبت به گردن دارید و در صدد جبران آن هستید بايد از آن فرد حلاليت بطلبد، اگر حلاليت طلبيدن، موجب ايجاد اختلاف و كينه و نزاع مي شود، لازم نيست حلاليت طلبيد، بلكه بايد توبه و استغفار كرد، و براي آن فرد نيز استغفار و طلب بخشش كرد، «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا كَفَّارَةُ الِاغْتِيَابِ قَالَ تَسْتَغْفِرُ لِمَنِ اغْتَبْتَهُ كَمَا ذَكَرْتَهُ از پيامبر سوال شد كه كفاره و راه جبران غيبت كردن چيست؟ 🌱فرمودند: اين است كه هر وقت ياد آن فردي كه غيبتش را كردي، افتادي، برايش استغفار كني. » و با انجام كارهاي خير مانند صلوات فرستادن، قرآن خواندن، و هديه ثواب آن كارها به آن فرد كم كم اثرات بد آن را از بين برد. پس هر جا حلاليت طلبيدن باعث مفسده بيشتر مي شود ، لازم نيست حلاليت بطلبيد، توبه و استغفار كافي است. 📚 شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، انتشارات جامعه مدرسين قم، 1413 ه.ق، ج 3، ص 377. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 کانال خواص سوره ها 👇👇👇👇 @MA2021my فهرست این نمونه آموزش ها https://eitaa.com/jadiiid/286
📙حرف ن ✅ موضوع : ❌اگر دیده نبیند دل نخواهد❌ همه مهری، ز نادیدن بکاهد اگر دیده نبیند، دل نخواهد(۱) 📚ویس و رامین بعد الدار بغير الب. (۲) دوری خانه، مانند دوری نسب است. Far from eye, far from heart. (۳) Out of sight, out of mind. (F) 1-امثال و حکم، ج ۴، ص ۲۰۰۳. ۲. امثال و حکم ج ۱، ص ۱۳۰. . 3- فرهنگ ضرب المثلهای انگلیسی فارسی، ص ۱۱۱. ۴. ضرب المثلهای انگلیسی، ص ۲۲۷. های دانستنی در مثل ها ♻️برچسب: ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/ahlebeyt4
🌷🌹🌷🌹🌷 📙حرف ع ها و حکمت ها 💠موضوع : عیب گو چار هندو در یکی مسجد شدند بهر طاعت را کع و ساجد شدند هر یکی بر نیتی تکبیر گفت در نماز آمد به مسکینی و درد مُؤذن آمد زان یکی لفظی بجست کای مؤذن بانگ کردی وقت هست؟ گفت آن هندوی دیگر از نیاز هی سخن گفتی و باطل شد نماز آن سوم گفت: حمد لله که من در نیفتادم به چه چون این سه تن پس نماز هر چهاران شد تباه عیب گویان بیشتر گم کرده راه 📚مولوی ♻️برچسب: ✍️جهت آگاهی بیشتر از واژه های برچسب خورده به کتابخانه موضوعی مراجعه بفرمائید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/jadid3
هدایت شده از فرهنگ لطیفه و طنز😁
✳️حرف د ها و حکمت ها 💠موضوع: دلبستگی به دنیا از همه نادان تر مرد دانایی به هنگام مرگ سیصد تومان به پسر داد و گفت یکصد در تومان آن را پس از مرگ من برای خود بردار و با صد تومان دیگر آن، اسبی کرایه کن و با آن به دنبال کسی بگرد که از همه نادان تر باشد وقتی او را یافتی صد تومان باقی مانده را به او بده، فرزند پس از مرگ، پدر اسبی کرایه کرد و برای یافتن نادان ترین به راه افتاد رفت و رفت تا به روستایی رسید. دید در میدان، روستا فردی را خوابانده اند و برگرده او شلاق می زنند و فردی دیگر بر تخت نشسته و دیگران آن را تماشا می کنند علت را پرسید گفتند: آن که خوابیده و کتک می خورد کدخدای سابق است و آن که بر تخت نشسته کدخدای جدید است و این روش ماست که پس از سر آمدن دوران مدیریت کدخدای ،سابق چنین از او پذیرایی میکنیم پسر فورا پیش کدخدای جدید رفت و صد تومان به او داد کدخدا پرسید این پول برای چیست؟ : گفت من به دنبال فردی بودم که پدرم نشانه های او را داده بود و معلوم شد او تو هستی که با چشم خود می بینی با کدخدای سابق چه میکنند و باز بر تخت نشسته!ای های هشداری ♻️برچسب: ✍️جهت تهیه محتوا برای بیان موضوع واژه های برچسب خورده را در کتابخانه موضوعی جستجو کنید. https://eitaa.com/jadiiddd/108 •┈┈••✾••📚••✾••┈┈• https://eitaa.com/udifidi
📙حرف الف 💠موضوع : خوبی وبدی عادی 🌱 بدى با بدى خاموش نمیشود، چنان كه آتش با آتش خاموش نمیشود. 🌱 بدى با خوبى خاموش میشود، چنان كه آتش با آب، خاموش میگردد. برگرفته از: ‌کانال سخنرانی دلنشین ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/ahlebeyt3📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌
📙حرف ش 💠موضوع: شناخت خدا عادی « آرایشگر و خدا » مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.» مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟» آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.» مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.» آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.» مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.» آرایشگر گفت: «نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.» مشتری تاکید کرد: «دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد!» ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/jadiiid📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌
📚قرآن موضوعی کار آمدها📚 📙حرف الف 💠موضوع: ارتباط با خدا عادی اگر تو اتوبوسِ در حالِ حرکت ایستاده باشی، هی این طرف و اون طرف میشی. اصلا ممکنه بیوفتی زمین مگر اینکه دستت رو به میله اتوبوس بگیری تا نیوفتی زندگی هم، درست مثل اتوبوسِ در حال حرکته شاید تو زندگی سختی هایی داشته باشی که باعث بشه ایمان تو رو تکون بده پس باید حواست باشه خیلی زود، خودت رو به یک تکیه‌گاه محکم برسونی. این تکیه‌گاه، قرآن است: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا و همگى به ریسمان خدا، چنگ زنید، و پراکنده نشوید. چرا که: وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا هرگز پناهگاهی، جز او نمی یابی. آل عمران، آیه ۱۰۳ کهف، آیه ۲۷ 📚برگرفته از : تمثیلات جذاب و شنیدنی ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/dastanhayghorany📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌
📙حرف غ ✅موضوع : انفاق 🌾مرحوم قاضی و انفاق به مستحق یکى از رفقاى نجفى ما که فعلًا از اعلام نجف است براى من مى ‏گفت: من یک روز به دکّان سبزى فروشى رفته بودم، دیدم مرحوم قاضى خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است؛ ولى به عکس معهود، کاهوهاى پلاسیده و آن هائی که داراى برگ هاى خشن و بزرگ هستند بر مى ‏دارد. من کاملًا متوجّه بودم؛ تا مرحوم قاضى کاهوها را به صاحب دکّان داد و ترازو کرد، و مرحوم قاضى آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من که در آن وقت طلبه جوانى بودم و مرحوم قاضى مَرد مُسنّ و پیرمردى بود، به دنبالش رفتم و عرض کردم: آقا من سؤالى دارم! شما به عکس همه، چرا این کاهوهاى غیر مطلوب را سوا کردید؟! مرحوم قاضى فرمود: آقا جان من! این مرد فروشنده، شخص بى بضاعت و فقیرى است، و من گاهگاهى به او مى ‏کنم؛ و نمى ‏خواهم چیزى به او بلا عوض داده باشم تا اوّلًا آن و از بین برود؛ و ثانیاً خداى ناخواسته عادت کند به مجّانى گرفتن؛ و در هم ضعیف شود و براى ما فرقى ندارد کاهوى لطیف و نازک بخوریم یا از این کاهوها؛ و من مى‏دانستم که اینها بالاخره خریدارى ندارد، و ظهر که دکّان خود را مى‏بندد به بیرون خواهد ریخت، لذا براى عدم تضرّر او مبادرت به خریدن کردم. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/ahlebet1📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
📙حرف الف ها و حکمت ها معارف اسلامی 🌷موضوع : ازدواج 🔰 جالبی از ازدواج پدر و مادر مقدس اردبیلی: 👈«پدرِ مقدس اردبیلی در دوران جوانی، کنار جوی آبی نشسته بود، دید سیبی بر روی آب می‌آید. دست برد و سیب را برداشت و خورد. بعد از خوردن سیب، به افتاد که این سیبی که خوردم از کدام باغ بود؟ رفت تا به باغی که سیب از آن باغ بود، رسید. به صاحب باغ گفت که مرا کنید یا آنکه قیمتش را بپردازم. صاحب باغ گفت: این باغ فقط از من نیست، ما چهار برادریم و من سهم خودم را به شما بخشیدم. دو تا دیگر از برادرانم در ایران هستند و یکی در خارج از ایران (آذربایجان). نزد آن دو برادر رفت و طلبید و سپس بار سفر بست و به خارج از ایران رفت و خود را به در خانه آن برادر رسانید و قصه را بیان کرد. آن برادر چهارم کرد که این فرد کیست که برای یک چهارم سیب، این همه راه را طی کرده و به اینجا آمده تا حلالیت بطلبد؟ گفت: من سهم خودم را به شما بخشیدم ولی به یک شرط: دختری دارم از چشم، کور و از زبان، لال و از گوش، کر است اگر قبول کنی با او ازدواج کنی حلالت می کنم و الا نه. جوان قدری تأمل کرد و پذیرفت. وقتی مراسم عقد تمام شد و داخل حجله رفتند، عروس را حوریه‌ای از حوران بهشتی دید. از حجله بیرون آمد و به پدر دختر گفت: شما گفتید دخترتان کور و کر و لال است؟! گفت: آری، من نگفتم. گفتم: کور است چون تا به حال چشمش به نامحرم نیفتاده، و گفتم: کر است، چون گوش او صدای نامحرم و صدای ساز و آواز و غنا نشنیده، و گفتم: لال است، زیرا زبانش به دروغ و و و تکلم با نامحرم باز نشده است. مدتها از درگاه حضرت حق می کردم که خدایا خوبی که هم این دختر باشد به من مرحمت کن. خدا مرا مستجاب کرد و دامادی متقی چون تو نصیبم کرد. از این ازدواج خداوند صالح و بی نظیر، عالمی ربانی، افقه الفقهاء زمان، شیخ احمد مقدس اردبیلی را عنایت فرمود.» 🔸مرحوم مقدس اردبیلی در رجب سال ۹۹۳ قمری در نجف درگذشت و در حرم حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام به خاک سپرده شد. 📕منبع: کتاب گلشن ابرار، جلد اول .┄┅┅❅🌸🍂🍃🌹🍃🍂🌸❅┅┅┄ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/ahlebet1📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
📙حرف ع 💠موضوع: اعمال و کردار ها آیت الله العظمی جوادی آملی: «مرحوم صدوق(رضوان الله تعالي عليه) اين روايت را نقل مي‌كند كه كسی به وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليه) عرض كرد كه من توفيق نماز شب ندارم چه كنم؟ فرمود: «قَد قَيَّدتك ذنوبك» روز ببين چه كردی توفيق شب از تو گرفته مي‌شود، خب آن غذايی كه خوردی، آن حرفی كه زدی، آن بيراهه كه نگاه كردی اين باعث مي‌شود كه اين بخش اراده به بند كشيده مي‌شود.» درس اخلاق ٩١/٢/١۴ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌ 📚https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan📚 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈‌
🌷 👈بعضی وقت ها چيزهای عجيبی آدم می بيند يا می شنود. بقول معروف «می خواهد شاخ در بياورد» اما وقتی شعر يا : 💜. نامه بهمنيار شرفِ مرد به علم است، شرف نيست به سال. فخر در دانش بود مر مرد را. قدرت علم را زوالي نيست. و ... 👈را می خواند و دنبال علم و دانش و عرفان، می رود کم کم عاقل می شود. با خود می گويد: عجب قدرتی و توفيقی و ارتباط نزديک باخدايي. که: خدا زود اشتباهش را بهش ياد آوری می کن. تا از ياد خدا غافل نشود سپس اين آيه را مورد فکر و انديشه قرار می دهد که می گويد: انسان می تواند خداگونه شود و در دنيا تحول و تغيير ايجاد کند، مثل شق القمر و برگرداندن خورشيد، توسط امام (ع) و به نقلی توسط فضائل گوی امام! يٰا أَيُّهَا الْإِنْسٰانُ إِنَّكَ كٰادِحٌ إِلىٰ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاٰقِيهِ. (آيه ششم، از سوره انشقاق: هشتاد و چهارمين سوره از قرآن كريم) «اى انسان! تحقيقاً تو با سختى و تعب خودت را به سوى پروردگارت مى‌كشانى، و سپس وى را ملاقات خواهى نمود.» حالا با اين نگاه، حکايتش را بخوانيد! 🔴 💠مرحوم کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابى او را می‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که می‌شود، حسابى مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. گفتند: او را بدهید. گفت: نمی‌دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم خداست، چون وقتى بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین علیه‌السلام می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من می‌کنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه مرا برمی‌دارد، (کمی مغرور می‌شوم) همان وقت می‌آیم در خانه، کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود. این الهى است، این باید باشد. 📙کتاب‌نفس؛ انصاریان،ص ۳۲۸ برگرفته از : 👇 http://Eitaa.com/ahadith https://eitaa.com/danestanyhaybozorgan
✅نمونه نکته هشداری 📙حرف ح ❌موضوع : حسادت مثبت و منفی ها و حکمت ها ✍️عجیب است گاهی ما به کسی که در پُست و مقام یا ثروت از ما پیشی گرفته حسادت می ورزیم اما هنگامی که کسی: در صف اول نماز یا در قرآن از ما پیشی گرفته، غبطه نمی خوریم و علت آن بسیار واضح است و آن به دنیا و فراموش نمودن آخرت است. 🆔 http://Eitaa.com/ahadith اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋