eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
104 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پژوهشکده تاریخ معاصر
✳️ مولایی: واقعیت‌های ارتش خیالی رضاخانی چه بود؟ پژوهشگر و تاریخ‌پژوه طی سخنانی با عنوان بررسی اقدامات و ناکارآمدی ارتش از زاویه آموزش نظامی آن دوره اظهارداشت: فروپاشی ارتش رضاخان قبل از مواجهه با متفقین، رها کردن تجهیزات در بیابان‌ها و تقدیم کشور به بیگانه، برای مردم و افرادی که تحت تاثیر تبلیغات رسمی به وجود یک ارتش مدرن باور داشتند، شکّه کننده بود. وی افزود: تعجب و حیرت مردم از رفتار نظامیان بدین خاطر بود که درک صحیحی از واقعیت ارتش نوین وجود نداشت. به واقع حاکمیت در خصوص واقعیت نهادی که به عنوان ارتش مدرن معرفی می‌شد، پنهان‌کاری کرده بود؛ در صورتی که ارتش مدرن (حتی در آن مقطع) دارای شاخص‌های مشخصی هستند که همواره ذیل رژه و نمایش از آن چشم‌پوشی می‌شد. مولایی با بیان اینکه یکی از دلایل نمایش فضاحت‌بار ارتش رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ عدم تأمین نیازهای اولیه آموزشی سربازان و نظامیان بود، تصریح کرد: به بیان دیگر با اینکه انحلال ارتش پهلوی اول همزمان با تجاوز متفقین به ایران (در شهریور ۱۳۲۰) دلایل متعددی دارد، اما یکی از مواردی که اسناد و شواهد قابل توجهی برای اثبات آن اقامه شده، محرومیت از آموزش‌‌های رزمی منظم و حرفه‌‌ای به جهت عدم تأمین امکانات و نیازهای اولیه سربازان و کارکنان نهادی بود که لقب ارتش مدرن ایران را یدک می‌کشید. این پژوهشگر افزود: ارتش‌‌های مدرن شاخص‌‌‌های متعددی دارند که صرفا یکی از آنها آموزش‌های حرفه‌ای نظامیان و سربازان است. برای آموزش‌های نظامی بدیهیات و شاخص‌هایی وجود دارد که تأمین حداقل نیازها نقطه آغاز محسوب می‌‌شود. با این وجود برای که در تأمین بدیهیات و نیازهای اولیه ناتوان بود، این مهم هیچ‌گاه محقق نشد. وی افزود: در دوره پهلوی اول و در شرایطی که دوره قاجار به عنوان دوره تباهی مورد تمسخر بود، عمده سربازان ارتش رضاخان به لوازم ابتدایی آموزش از جمله کتابچه و شمشیر معمولی نیز دسترسی نداشتند و به سبب کمبودها، از واحدی به واحد دیگر سرگردان بودند. مولایی در پایان خاطرنشان کرد: مشکلات عدیده‌‌ای در سرراه آموزش نظامی نیروها مطرح بود که عمدتا ذیل کمبود منابع و تجهیزات قابل توجیه است. در این رابطه نامه بسیار مهمی از فرمانده تیپ مستقل گارد سوار به تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۰۸ در خصوص فقدان تجهیزات آموزشی وجود دارد که مهر تأییدی بر ادعاهای فوق است و اهم کمبودها را مورد تأیید قرار می‌دهد. متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ دکتر حقانی: پیمان سعدآباد نشانه آلمانوفیل نبودن رضاخان است سخنران پایانی پیش‌همایش «هشتادمین سالگرد اشغال ایران و سقوط رضاخان» دکتر بود که سخنان خود را با موضوع «چرایی فروپاشی سریع ارتش و سقوط رضاخان» این چنین آغاز کرد: ارتش رضاخان به فرد، یعنی به رضاخان، متکی بود و وقتی خود رضاخان هیچ انگیزه‌ای برای مقاومت نداشت و در برابر متفقین منفعل برخورد کرد، چگونه می‌توان از فرماندهان او انتظار داشت که مقاومت را رها نکنند؟! نکته دومی که رئیس درباره ی بیان کرد بحث ناآزموده بودن آن بود. او دراین‌باره اظهار کرد: این ارتش، ارتش آزموده‌ای برای مقابله با نیروهای خارجی نبود. این ارتش از زمانی که تشکیل شد، در توطئه جمهوری‌خواهی و بعد سلطنت رضاخان و بعد از آن، سرکوب عشایر و غارت اموال و املاک مردم، در خدمت اهداف شخصی رضاخان قرار داشت. رؤسای اداره املاک اختصاصی رضاشاه عمدتا فرماندهان نظامی بودند که برای سرکوب و غارت ملت کاملا آموزش دیده بودند نه دفاع از کشور. نکته دیگری که در کلام دکتر حقانی برجسته شد بی‌ایمانی فرماندهان ارتش بود که او درباره آن چنین توضیح داد: منظور از بی‌ایمانی، ایمان نداشتن به حفظ تمامیت ارضی کشور بود. وقتی تمام همّ و غم فرماندهان غارت اموال مردم بود هیچ انگیزه‌ای برای دفاع از سرزمین وجود نداشت. در تمام سال‌های تشکیل ارتش، فرماندهان تنها وظیفه خود را دفاع از منافع رضاخان می‌دانستند. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر پس از اشاره به فساد فرهاندهان ارتش، از تجهیزات این ارتش سخن گفت و دراین‌باره اظهار کرد: این ارتش از نظر سلاح و تجهیزات هم ناکارآمد بود و اگرچه به‌ظاهر انگلیسی‌ها با کودتای 1299 دولت مقتدری بر سر کار آوردند اقتدار این دولت فقط در سرکوب داخلی بود و استراتژی بریتانیا از همان آغاز قدرت‌گیری رضاخان بر این اصل قرار داشت که بدون قوی شدن ایران زمینه‌ای فراهم کند که خود به راحتی به غارت منابع ایران بپردازد؛ به همین دلیل به هیچ وجه اجازه ندادند که پهلوی بتواند صنایع سنگین در ایران راه بیندازد. او در بخش بعدی سخنان خود، وضعیت ایران را در دو جنگ ایران و روسیه و جنگ جهانی اول با جنگ جهانی دوم مقایسه کرد و گفت: در جنگ روسیه علیه ایران و نیز جنگ جهانی اول، ایلات و عشایر با کارآمدی بالایی که داشتند در برابر نیروهای بیگانه ایستادگی کردند، اما در دوره رضاخان با سرکوبی این گروه از جامعه ایران، ارتش به جای آنها در مرزها مستقر شدند، اما این نیروی به‌اصطلاح آموزش‌دیده و حرفه‌ای برخلاف نیروی به‌ظاهر آموزش‌ندیده عشایر، با حمله نیروهای متفقین پا به فرار گذاشتند؛ درحالی‌که ایلات و عشایر تا آخرین قطره خون خود از مرزهای این سرزمین دفاع می‌کردند. نکته دیگری که دکتر حقانی با مقایسه این جنگ‌ها مطرح کرد مربوط به گروه‌های مرجع بود. از نظر دکتر حقانی، نکته مهم‌تر از بحث ارتش در عدم شکل‌گیری مقاومت علیه نیروهای بیگانه، موضوع قلع و قمع نیروهای مرجع و مردمی بود. ایشان دیدگاه خود را دراین‌باره چنین مطرح کرد: در جنگ‌های دوره دوم روسیه علیه ایران، پس از آنکه فتواهای مراجع شیعه صادر شد، فقط صدهزار نفر از آذربایجان رهسپار میدان نبرد شدند، اما در جنگ جهانی دوم، این ظرفیت از بین رفته بود؛ نه آیت‌الله مدرسی بود که چنین فتوایی صادر کند و نه مراجع آن زمان توان و قدرتی داشتند که مردم را به مقاومت دعوت کنند؛ از آن طرف هم نیروی مردمی که بیست سال سرکوب شده بود توانی برای مقاومت نداشت. ادامه در پست بعد ... https://eitaa.com/iichs_ir/5638 متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir