eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.2هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
63 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ حسینی: در پایان جنگ جهانی دوم، راه آهن ایران به مشتی آهن‌پاره اسقاطی تبدیل شده بود از پست قبل بخوانید... حسینی با بیان اینکه این تصرف وسایل نقلیه در ایران توسط اثر فاجعه‌انگیزی بر اقتصاد کشور بر جای گذاشت، از فروپاشی سیستم حمل و نقل کالا و مواد مصرفی و غذا در سطح کشور و درنتیجه گرانی و سخن گفت و سپس وارد بحث آسیب‌های وارده بر ساختار مالی ایران شد و آن را چنین توضیح داد: تأمین مایحتاج و نیازهای متفقین یکی از وظایف دولت ایران طبق قرارداد تحمیلی عنوان‌شده بود. راه حلّی که متّفقین برای به‌دست آوردن ریال مورد نیاز خود ابداع کردند این بود که تمامی هزینه‌های ارتش‌های اشغالی و هزینه مؤسّساتی که متّفقین برای رساندن کمک به شوروی در ایران ایجاد کرده بودند می‌بایست توسّط پول کاغذی ایرانی پرداخت می‌شد. متفقین پول کاغذی مورد نیاز خود را از بانک دولتی ایران دریافت کرده و در مقابل در بانک‌های مرکزی انگلستان به استرلینگ، در بانک‌های مرکزی آمریکا و شوروی به دلار، دولت ایران را بستانکار می‌کردند. او افزود: انتشار اسکناس بدون پشتوانه موجب افزایش حیرت‌آور پول در گردش، و درنتیجه، کاهش روزافزون ارزش پول ایران و قدرت خرید ریال و تورم، گرانی، قاچاق، قحطی، مرگ‌ومیر و... شد؛ به‌طوری که ارزش  برابری ریال در برابر لیره استرلینگ از 65  ریال در دوره قبل از اشغال به 140  ریال در دوره پس از اشغال رسید.   این پژوهشگر تاریخ در ادامه از وضع کارخانه‌های ایران بعد از کشور سخن گفت و در این میان وضعیت ذوب آهن را چنین توضیح داد: بخشی از صنایع کارخانه‌ای که به آلمان وابسته بود، آسیب بیشتری دید. یکی از مهم‌ترین کارخانه‌های صنعتی ایران که در این دوران به تعطیلی کشیده شد کارخانه ذوب آهن بود. کشتی حامل ماشین‌آلات و وسایلی که به آلمان سفارش داده شده بود اندکی پیش از اعلان جنگ دریای بالتیک را ترک کرد، ولی در ساحل شرقی آفریقا انگلیسی‌ها مانع از عبور آن شدند و محمولات آن را در خشکی پیاده کردند. قطعات بر اثر رطوبت بعد از پنج سال زنگ زدند؛ چنان‌که بعدا مجبور شدند آنها را با عنوان آهن قراضه به یک شرکت خارجی بفروشند. وسایلی هم که در کرج سوار گردیده بودند به‌وسیله انگلیسی‌ها پیاده و به خارج از ایران حمل شدند و ساختمان و تأسیسات آن همه خراب شدند. کارخانه نساجی فارس، کارخانه‌های حریربافی چالوس، پارچه‌بافی و ریسندگی شاهی، گونی‌بافی شاهی، پارچه‌بافی بهشهر، کارخانه بلورسازی، کارخانه نساجی بهشهر و کارخانه قند کرج از دیگر کارخانه‌هایی بودند که مریم‌السادات حسینی در ادامه صحبت‌های خود در این بخش به آنها اشاره کرد و تعطیلی آنها را در نتیجه به واسطه نرسیدن قطعات دانست. این پژوهشگر تاریخ با اشاره به اشغال تعدادی دیگر از کارخانه‌ها توسط متفقین، وضعیت کارگران این صنایع را اسفناک خواند و دراین‌باره گفت: در طول اشغال حدود بیست‌هزار کارگر بی‌بضاعت تهرانی عموما در گودال‌هایی در جنوب شهر به طرز رقت‌آوری زندگی می‌کردند. برخی دیگر از کارگران نیز در بخش‌های حمل و نقل کارخانه‌های مختلف مونتاژ با دستمزد ناچیزی در خدمت متفقین درآمده بودند و مبلغ دستمزد آنها نیز از بودجه دولتی ایران پرداخت می‌شد.   متن کامل خبر این نشست را در لینک زیر بخوانید ... http://www.iichs.ir/Modules/Content/Other/Print.aspx?id=20164 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ روایت نظامیان رژیم پهلوی از 3 شهریور 1320 (2)؛ ستون‌های طویل برهنگان در تهران پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ ، از جمله سران نظامی رژیم پهلوی، در خاطرات خود وضعیت نظامیان و سربازان رژیم در را این طور توصیف کرده است: «منظره مشمئزکننده و اسفناکی ایجاد شده بود. لباس‌های فرم سربازان را گرفته و آنها را فقط با یک دست لباس زیر، راهی دهات خود کرده بودند؛ به‌طوری‌که اگر کسی از خیابان‌های تهران یا جاده‌های خروجی اطراف می‌گذشت، به ستون‌های طویلی از سربازان برمی‌خورد که پای پیاده، با یک شورت و یک پیراهن زیر (بعضا لخت) به طرف روستاها و شهرستان‌های زادگاه خود در حرکت‌اند».1   عبور نیروهای از خیابان‌های تهران در شهریور 1320 شماره آرشیو: 342-۸ع   1. فریدون سنجر، ‌حاصل چهل سال خدمت: خاطراتی مجمل از پاره‌ای ناهنجاری‌های تلخ در گذشته نیروی هوایی، ص 75. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ نابسامانی تهران در ؛ تهران در وحشت ، روزنامه‌نگار در کتابی با عنوان «از سوم تا بیست‌وپنجم شهریورماه 1320» گزارشی دقیق از وضعیت شهر تهران در روزهای اشغال می‌دهد: نخستین شب تاریک تهران ساعت 8 بعدازظهر بود. صدای پایین آمدن درهای آهنی مغازه‌ها در طول خیابان شاه (جمهوری اسلامی) از دور و نزدیک به گوش می‌رسید. همه با شتاب و عجله پیاده و یا درشکه، خیابان‌ها و گذرگاه‌های عمومی را ترک می‌گفتند. از همین روز اول، تهیه مواد غذایی و خواربار، مخصوصا نان، یکی از بزرگ‌ترین گرفتاری‌های ساکنین شهر تهران شده بود. نه تنها از نظر کمی خواربار و ابتلا به خطر قحطی، خود را در خطر می‌دیدند، بلکه از نظر بمباران هوایی نیز سخت آشفته و حملات احتمالی شبانه بمب‌افکن‌ها آنها را نگران ساخته بود. حق داشتند؛ زیرا در جریان بیست سال تمام که همه کشورهای بزرگ و دنیای متمدن، برای رهایی از آسیب‌های بمباران تحت آموزش دقیقی قرار می‌گرفتند، در کشور شاهنشاهی سخن از تعالی و ترقی در میان بود. شب 4 شهریور، هنگامی که تهران در ظلمت فرو رفت و هواپیمایی در ضلع جنوبی آن شروع به پرواز نمود، خوف مردم را فراگرفت، پا به فرار گذاشته به سوی خانه‌های خود روان شدند. آرشیو ، شماره بازیابی 55-2-131ج. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ آخر بساط خویشتن برچید و رفت؛ شعری درباره قهرمان‌میرزا سالور در کتاب خاطرات خود ذیل تاریخ 27 شهریور 1320 در وصف رفتن رضاشاه نوشته است:   پهلوی آخر بساط خویشتن برچید و رفت همچو مار از بیم سرکوبی به هم پیچید و رفت جان و مال و عرض و ناموس و شرف از ما ربود بیست سال این ملت بیچاره را دوشید و رفت بس قبا بر قامت افراد این ملت برید عاقبت خود جامه ذلت به تن پوشید و رفت آن کسانی را که یار خویشتن پرورده بود گاه رفتن از همان‌ها فحش‌ها بشنید و رفت ناله و فریاد مردم بود از جورش بلند خود زظلم دیگران دیدی چسان نالید و رفت شاه ما همچون نهنگی بود در دریای حرص ملک و مال و نقد را یک سر همی بلعید و رفت صدهزاران مرد و زن بی‌خانه و آواره ساخت اندر آخر خویشتن بی‌خانمان گردید و رفت ملک و ملت، دین و آیین جمله را برباد داد پس اساس شرع و قانون را به هم پاشید و رفت... روزنامه خاطرات عین‌السلطنه (قهرمان‌میرزا سالور)، ج 10، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، اساطیر، 1374، صص 7867-7868. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ روایت نظامیان رژیم پهلوی از 3 شهریور 1320 (3)؛ گل به خودی‌های در شهریور 1320، سرباز کرمانشاهی، که همراه دیگر سربازها، تهران را ترک کرده بود، برای قهرمان‌میرزا سالور، وضعیت و شرایط وقت را چنین روایت کرده است: ما پنجاه و دو نفر بودیم با یک ستوان‌دوم. این افسر جوان ما را با نظم و اسلحه و آنچه داشتیم در کمال نظم و امنیت به کرمانشاهان رسانید. هرجا رسیدیم به زور اسلحه و هدایت ستوان خود همه چیز گرفتیم حتی قند و چای. در یک ده هم ما را محاصره کردند. چندین روز مقاومت کردیم. بالأخره آنها فرار کردند. قهرمان‌میرزا سالور، روزنامه خاطرات ، ج 10، تهران، انتشارات اساطیر، ص 7963. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ سه مرتبه‌ای که فرار را بر قرار ترجیح داد پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ دکتر سیف‌پور فاطمی در مورد اشغال ایران و ترس رضاشاه از متفقین گفته است: «در آغاز جنگ جهانی دوم دولت ایران اعلام بی‌طرفی کرد و و حکومت ایران میل داشت که بی‌طرف بماند، ولی متأسفانه روز 3 شهریور بدون اطلاع و یک‌مرتبه ساعت 4 صبح قشون روس و ارتش انگلستان وارد ایران شدند. در آن موقع رضاشاه، که در اوج قدرت بود ...، یک‌مرتبه از خود ضعف و ناتوانی نشان داد؛ به‌طوری که سه‌مرتبه خیال داشت از تهران فرار بکند تا بالاخره 25 شهریور فروغی به او پیشنهاد کرد استعفا بدهد».   قلمی که رضاشاه با آن استعفای خود را نوشت شماره آرشیو: 130731-۲۷۵م   انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 74-75. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ انگلیس مالک‌الرقاب سلطنت پهلوی؛ روایت وزیر امور خارجه بریتانیا از استعفای پایگاه اطلاع‌رسانی ؛ پس از و توسط ، در متن استعفای خود نوشت: «نظر به اینکه من همه قوای خود را مصروف امور کشور کرده و ناتوان شده‌ام، حس می‌کنم وقت آن رسیده که یک بنیه جوان‌تر به کارهای کشور بپردازد؛ بنابراین امور سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض می‌کنم». این در حالی است که دکتر فریدون کشاورز در خاطرات خود دراین‌باره گفته است: «در رادیو بی‌بی‌سی، آنتونی ایدن در ابتدای ورود قشون متفقین، هنگامی که انگلیسی‌ها رضاشاه را از ایران خارج کردند، گفت که رضاشاه را ما آوردیم و رضاشاه را ما بردیم. من خودم این را به گوش خودم شنیدم». انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 79-80. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ✳️ پایان دیکتاتور   پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ به گفته دکتر سیف‌پور فاطمی، پایان کار در بسیار عبرت‌آموز بود. در آن ایام نه فقط سرنوشت سلطنت، که عزیمت از ایران هم به اراده او نبود: «رضاشاه وقتی که از تهران خارج شد، به اصفهان آمد. در اصفهان قنسول انگلیس در آن وقت مستر گولت بود. به او گفت که شما از اصفهان نمی‌توانید بروید مگر اینکه کلیه املاک و دارایی خود را که در آن موقع بیش از شصت‌میلیون تومان پول نقد در بانک داشت، واگذار کنید و از ایران خارج شوید. از تهران هم قوام شیرازی و دکتر سجادی آمدند به اصفهان و نوشته را از او گرفتند. بعد از آنجا به کرمان می‌رود... در کرمان وضع روحیه رضاشاه خیلی بد بوده است؛ به‌طوری که حتی روی میز مجبور بودند که زیر ظرف‌ها پارچه بگذارند که کارد و چنگال روی میز صدا نکند؛ چون این طور اعصابش خرد بوده است... برای اولین دفعه مرحوم جم می‌گفت که شروع می‌کند به گریه کردن و می‌گوید که من ترجیح می‌دادم که در یک یک ده ایران با سختی و گرسنگی بمیرم تا اینکه امروز به خارج بروم... . امروز که می‌روم دو نفر که مورد اطمینان من باشند وجود ندارند».   انقلاب ایران به روایت رادیو بی‌بی‌سی، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 80-81. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ وضعیت تهران در شهریور 1320؛ روزهایی که تهران تعطیل شد پایگاه اطلاع‌رسانی  ؛ فرماندار وقت تهران (سعید سمیعی) وضعیت را این‌طور گزارش کرده است: تمام شهر تعطیل شده؛ حتی نانوا و قصاب هم از عرضه کالا خودداری می‌کنند و مردم به هر نحو که ممکن باشد به خرید آذوقه جهت ذخیره‌سازی مشغول‌اند. عده زیادی از بازاریان از این وضعیت آشفته سوء استفاده کرده کالاهای نامرغوب خود را به چند برابر قیمت اصلی می‌فروشند. عده‌ای خانه‌های خود را ترک کرده به اطراف تهران پناه برده‌اند. در این دو سه روز تعداد زیادی از منازل خالی مورد دستبرد سارقین قرار گرفته و اموال مردم را به سرقت برده‌اند.   باقر عاقلی، ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320، تهران، انتشارات سخن و علمی، 1367، ص 64. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
‍ ‍ ✳️ کتابی برای شناخت دقیق پهلوی اول و دوم پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ کتاب «شهریور 1320؛ اسرار حمله متفقین به ایران» به قلم محمدقلی مجد و با ترجمه در پانزده فصل توسط برای بار نخست در سال 1396 و برای دومین بار در سال 1398 منتشر شده است.   در مقدمه این کتاب آمده است: ۲۵ اوت ۲۰۲۱ م برابر با ۳ شهریور ۱۴۰۰ ، هشتادمین سالگرد حمله نیروهای مسلح روس و انگلیس به ایران با نام «عملیات رمز دیدار» است. اشغال ایران از سوی متفقین و پیامد آن، برکناری شاه وقت و جایگزینی ولیعهد او، یکی از مهم‌ترین و قابل توجه‌ترین رخدادهای تاریخ معاصر ایران است؛ و در عین حال آن‌طور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. تاریخ ایران در دوره پیش از ظهور رضاخان و برآمدن سلسله پهلوی در سال ۱۳۰۴ش، نسبتا به خوبی بررسی شده، اما تاریخ سال‌های پایانی حکومت رضاشاه و سقوط او و جانشینی فرزندش، محمدرضا پهلوی، عملا بدون بررسی دقیق باقی مانده و پرده از حقایق آن برداشته نشده است. ارزیابی درست و معنادار از رضاشاه و حکومت او، بدون مطالعه سال‌های پایانی سلطنت او و طرز سقوطش ممکن نیست؛ همچنین ارزیابی درست دوران محمدرضا پهلوی بدون مطالعه و بررسی رژیم رضاشاه و چگونگی آغاز سلطنت او امکان‌پذیر نیست. این کتاب اولین تاریخ دقیق و مستند از این وقایع به زبان انگلیسی است.   کتاب «شهریور ۱۳۲۰؛ اسرار حمله به ایران» در پانزده فصل نوشته شده و به مسائل گوناگون از جمله شرایط ایران در آستانه جنگ، اقدامات متفقین و جنگ هشتادساعته، نمایی از ایران مدرن در آستانه جنگ جهانی دوم، کشف حجاب و نوسازی شهری و کار اجباری، عملیات مشترک شوروی و بریتانیا، روابط ایران، روسیه، بریتانیا، و آلمان، دارایی‌ها و املاک رضاشاه و... پرداخته است.   برای تهیه کتاب «شهریور ۱۳۲۰؛ اسرار حمله متفقین» به ایران به قلم محمدقلی مجد و ترجمه علی‌اکبر رنجبر کرمانی با شماره‌های زیر تماس گیرید: 09333900755 02122605073 در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ وقتی این روز فرا برسد، می‌ترسم وحشتناک باشد توصیف ویلیام میلر کشیش آمریکایی از اوضاع ایران در واپسین روزهای سلطنت : مردم ایران در طول پانزده سال گذشته از به زبان آوردن حتی یک کلمه انتقاد از هر چیزی که شاه می‌گفت یا می‌کرد وحشت داشتند. روزنامه‌ها از هر اقدام او به نحوی ستایش می‌کردند که گویی خداست، ولی اکنون که او دیگر در اوج قدرت نیست، مردم شروع به بازگو کردن افکار خود کرده‌اند و انسان از چیزهایی که درباره شاه می‌گویند دچار بهت و حیرت می‌شود. در طول این سال‌ها او مشغول دزدیدن از مردم فقیر بود و با غصب املاک و حقوق مردم، خودش را ثروتمند می‌کرد و اکنون روز حساب به‌سرعت نزدیک می‌شود. وقتی این روز فرا برسد، می‌ترسم وحشتناک باشد. مردی که زندگی این ملت را یکسره کنترل می‌کرد، کاملا آنها را فریب داده است و آنها درصددند با او در بیفتند. وضع برای نوعی انقلاب مستعد شده و با حضور روس‌ها، که برای کمک آماده‌اند، احتمالا این انقلاب خونین خواهد بود. ریچارد ا. استوارت، در آخرین روزهای شاه: تهاجم روس و انگلیس به ایران در شهریور1320، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی و کاوه بیات، تهران، نشر نو، 1370، ص 312. در صفحه پژوهشکده تاریخ معاصر عضو شده و آن را به دوستان خود نیز معرفی کنید؛ 👇👇👇 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir