eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
64 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ در نشست افتتاحیه نمایشگاه «از نهضت تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»: گرایشهایی در ایران در تحلیل عقب‌ماندگی کشور، نقش استعمار را نادیده می‌گیرند ✅ گالری خیال راوی واقعیت 150 سال تاریخ ایران ساعت 11 صبح 12 شهریور 1397 است. 103 سال پیش در این روزها یکی از قهرمانان ملی ما در مقابل نیروهای انگلیسی، که حضور آنها در خطه جنوب این سرزمین هرروز بیشتر ریشه می‌دواند، ایستادگی کرد و در این راه از جان خویش نیز گذشت. رئیسعلی دلواری گرچه شهید شد، روز درگذشت او در کنار عبارت «روز مبارزه با استعمار» در تقویم ما ایرانیان خوش نشسته است. این قهرمان دلواری در دوره‌ای زندگی می‌کرد که رویداد مهمی با عنوان مشروطه در ایران رخ داده بود؛ رویدادی که خود نتیجه جریانهایی بود، اما جریانهایی را نیز باعث شد. مشروطه را می‌توان از میان آثاری که از آن زمان تا کنون نگاشته شده است شناخت، اما عکسها و اسناد چه بسا اطلاعاتی را در اختیار ذهن پرسشگر بیننده قرار دهد که در وثاقت آنها کمتر شک و شبهه‌ای به میان آید و حتی او را به تردید درباره تاریخی که تا کنون در ذهن او شکل گرفته است وادارد. گالری خیال موسسه فرهنگی، هنری صبا این روزها روایتگر تصویری یکصد و پنجاه سال دگرگونی ایران است. با ورود به این گالری، بیننده وارد فضای دوره ناصری می‌شود. این فضا او را تا پیروزی مشروطه همراه می‌کند. روایت تصویری از مشروطه تا استبداد صغیر و پس از آن فتح تهران بخش دیگر این نمایشگاه است، اما بدون درک آنچه پس از فتح تهران رخ داد نمی‌توان علت کودتای 1299 و ظهور رضاخان را دریافت؛ ازاین‌رو بیننده قدم به قدم وارد فضای پیش از کودتای 1299 می‌شود. تحولات ایران در دوره رضاشاه و نحوه روی کار آمدن محمدرضاشاه نیز موضوع دیگری است که در قاب تصویر و سند جای گرفته است. سوالی که در این مدت ذهن بیننده را به خود مشغول می‌کند خط سیر روحیه استعمارستیزی مردم ایران است که در ابتدای نمایشگاه، در جنبش تحریم تنباکو نمایان شده است؛ در قسمت دیگری از این نمایشگاه، امتداد این خط، در نهضت ملی شدن صنعت نفت به تصویر درمی‌آید. به تصویر کشیدن آنچه در این نهضت رخ داد بیننده را وارد فضای کودتای 1332 می‌کند. دو خواسته عمومی مردم عصر قاجار، که در ابتدای این نمایشگاه جلوه بصری یافته است، یعنی مبارزه با استعمار و استبداد، در این بخش از تاریخ ایران به شکلی تنگاتنگ در نهضتی تنیده می‌شود که شروع آن خرداد 1342 است. تصاویر و اسناد نمایشگاه بیننده را از نحوه شکل‌گیری این رویداد و استمرار آن آگاه می‌کند و او را قدم به قدم به بهمن 1357 می‌رساند که در آن انقلاب اسلامی ایران با حذف استعمار و استبداد از کشور ایران به پیروزی رسید. در روز آغازین نمایشگاه «از نهضت مشروطه تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»، در انتهای گالری خیال، نشستی ترتیب داده شده بود که در آن دو استاد و محقق حوزه تاریخ معاصر از زوایای جنبش ضداستعماری ایران سخن می‌گفتند. ✅ در عصر قراردادها سبک زندگی ایرانیان تغییر کرد در آغاز، (دوانی) گریزی به دوره زد و از پندنامه‌نویسی که توسط علما و برای سلاطین نوشته می‌شد سخن گفت. او با اشاره به رساله «نصیحه‌السلاطین» و نمونه‌هایی از این دست، ضمن مستند کردن گفته خود، بر ادامه این اقدام در دوره‌های بعدی تاکید کرد و شاهد مثال خود را «ارشادنامه» دانست. رجبی با تاکید بر اینکه این رساله خطاب به آقامحمدخان قاجار نوشته شده است گفت: از دوره قاجار به بعد، ایران ناخواسته وارد گردونه رقابت قدرتهای سیاسی اروپایی می‌شود؛ چون ایران هم‌مرز با هندوستان است و کلید فتح این منطقه به‌شمار می‌آید. از اوایل قرن سیزدهم، هیئتهای فرانسوی و انگلیسی برای انعقاد پیمانهای سیاسی به ایران می‌آیند. اعزام هیئتهای یادشده به‌خصوص با توجه به این امر است که ایران درگیر جنگ طولانی‌مدت با روسیه بود. نتایج دو جنگ ایران با روسیه نیز متاسفانه به شکست ایران و انعقاد دو قرارداد و منجر شد. نویسنده کتاب «مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه؛ دوره قاجار» با اشاره به اینکه کاپیتولاسیون یکی از پیامدهای این قراردادها بود بحث عملکرد علما در این دوره را این چنین پی گرفت: در این دوره، علما رسالات و فتواهای بسیاری نوشتند که از نکات مهم آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. درخواست رفع خطر از جان و نوامیس مردم قفقاز؛ 2. آزادسازی منطقه قفقاز از کفره روس؛ 3. نوسازی ارتش؛ 4. اقتباس از فنون و لباسهای نظامی غرب برای نیروهای نظامی ایران. ازآنجاکه چنین اقتباسی نوعی بدعت به‌شمار می‌آمد، علما برای آن فتوا دادند. ادامه در پست بعد ...
✳️ در نشست افتتاحیه نمایشگاه «از نهضت تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»: گرایشهایی در ایران در تحلیل عقب‌ماندگی کشور، نقش استعمار را نادیده می‌گیرند از پست قبل بخوانید ... در ادامه تشریح خط سیر فعالیت علما، وارد دوره پس از قتل امیرکبیر شد و ابتدا فضای آن دوره را از نظر عملکرد استعمار و عوامل داخلی آن توضیح داد. او دراین‌باره اظهار کرد: متاسفانه بعد از قتل امیرکبیر، عصر قراردادها آغاز شد. یکی از این قراردادها، قرارداد رویتر یا راه‌آهن بود. طبق آن بنا بود ایران قراردادی به مدت هفتاد سال با رویتر ببندد که او در آن متضمن ساخت راه‌آهن برای ایران شود و از آن سو تمام منابع ایران، به جز طلا و نقره، به رویتر واگذار گردد؛ به یک معنا با این قرارداد تمام هستی ایران در اختیار یک فرد اروپایی قرار می‌گرفت، اما ازآنجاکه علما اطلاع داشتند انگلیس از طریق کمپانی هند شرقی و همین قراردادها هند را به استعمار درآورده بود، به مبارزه با آن پرداختند. این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: گرچه قرارداد رویتر فسخ شد، این قراردادها ادامه پیدا کرد؛ چون صدراعظم‌های بعد از امیرکبیر، با مشاهده سرنوشت امیرکبیر و قائم‌مقام، می‌کوشیدند خود را به یکی از دو قدرت آن روز نزدیک کنند. بر اساس این قراردادها، کالاهای عمدتا مصرفی اروپایی روانه ایران شد و نیز تعداد بیشتری از اروپاییان در کشور حضور پیدا کردند و همین امر سبک زندگی ایرانیان را تغییر داد. علما نگران بودند که بر اثر این وضعیت یک استحاله فرهنگی رخ دهد؛ ازهمین‌رو ملا علی هیدجی و شیخ حسن کربلایی در کتابهای خود شرح مبسوطی از ورشکستگی اقتصاد ایران و تغییر سبک زندگی ایرانیان دادند. میرزای شیرازی هم از همین بابت دو فتوا صادر کرد و نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه نوشت. یکی از این دو فتوا راجع به پرهیز مسلمانان از مصرف کالاهای اروپایی و تلاش برای رونق اقتصادی ایران بود. این اقدامات نشان می‌دهد که همان طور که استعمار از طریق جنگ اقدام کرد و بعد شکل این مبارزه تغییر یافت و وارد فاز اقتصادی شد، فتواهای علما هم متناسب با همین تغییرات، تغییر شکل داد. ✅ شرکت اسلامیه کالاهایی به آفریقا صادر می‌کرد پس از سخنرانی محمدحسن رجبی، (رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر) در جایگاه قرار گرفت و با نوید دادن برگزاری نمایشگاهی با ابعاد بزرگ‌تر در دهه فجر امسال، که مصادف با چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است، به مسئله استعمار اشاره کرد و گفت: قرن نوزدهم، قرن حضور جدی استعمار برای مردم ایران و منطقه است و نمی‌توان تاریخ ایران و منطقه را بدون استعمار و اقدامات آن بررسی کرد. اما متاسفانه گرایشهایی در ایران وجود دارد که نقش استعمار را در عقب نگه داشتن ایران و کشورهای دیگر منطقه نادیده می‌گیرند و بر عوامل داخلی تکیه می‌کنند. این گرایشها حتی به جای بررسی عوامل اصلی داخلی، به سراغ مسائلی می‌روند که خوراک سیاسی روز دارد. شاه بیت استدلال این گرایشها در تحلیل رویدادهای تاریخ معاصر ایران این است که ما ضعیف بودیم و ازهمین‌رو قدرتهای آن روز دنیا توانستند بر ما غلبه کنند. این در حالی است که بخش بزرگی از ضعف ما به دلیل دخالتها و حضور این قدرتها در منطقه است. وی در رد این ادعا یکی از نامه‌های ناصرالدین‌شاه را مستند گفته خود قرار داد و با اشاره به جمله معروف آن، یعنی «مرده‌شور مملکتی را ببرند که شاهش حق ندارد به شمال و جنوب مملکتش مسافرت نماید» گفت: آن نامه طرحهای اصلاحی در ایران و موانعی را که بر سر این کار وجود دارد برمی‌شمرد. نامه یادشده نشان می‌دهد که مسئولان ایران متوجه وضعیت کشور بودند و برای آن طرح و برنامه داشتند؛ درنتیجه نمی‌توان با این استدلال که ما ضعیف بودیم و ازهمین‌رو آنها توانستند بر ما غلبه کنند تاثیر استعمار را تقلیل دهیم. اتفاقا حضور آنها به طرحهای اصلاحی ما لطمه زد. ناصرالدین‌شاه حتی در بخشی از این نامه می‌گوید: امروز بر روی کره ارض ملتی ضعیف‌تر از ایران وجود ندارد و سپس به نقش انگلستان در این وضعیت اشاره می‌کند. ادامه در پست بعد ...
✳️ در نشست افتتاحیه نمایشگاه «از نهضت تا انقلاب اسلامی به روایت اسناد»: گرایشهایی در ایران در تحلیل عقب‌ماندگی کشور، نقش استعمار را نادیده می‌گیرند از پست قبل بخوانید ... مشخصه‌های جریان مبارزه با استعمار، که مرجعیت شیعه رهبری آن را در دست داشت، موضوع دیگری بود که رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر مطرح کرد. او در این بخش، به اتکای این مبارزه بر ادبیات و مبانی دینی اشاره نمود و گفت: از زمانی که استعمار در ایران حضور پیدا کرد، دو جریان در کشور پدید آمد: یک جریان، نگاه مرجعیت شیعه بود که اعتقاد داشت کفار نباید بر مسلمانان مسلط شوند (قاعده نفی سبیل). جریان دوم نگرش خوش‌باورانه‌ای به غرب داشت و بر این نکته تاکید می‌کرد که ما باید به سمت اقتباس از غرب برویم. وی در ادامه وجوه سلبی و ایجابی جریان مبارزه با استعمار را مطرح کرد و دراین‌باره اظهار نمود: نفی نفوذ فقط به جنبه نظامی محدود نمی‌شد، بلکه در حوزه سبک زندگی و اقتصاد هم دیده می‌شد. اینکه مردم را نهی می‌کردند از اینکه مانند اجنبی لباس بپوشند نمونه‌ای از توجه آنها به مقوله سبک زندگی است. جنبه ایجابی در حوزه اقتصاد حتی زودتر از مشروطه آغاز شد. شرکت اسلامیه در اصفهان تاسیس گردید. این شرکت کالاهایی حتی به آفریقا صادر می‌کرد. کل علما و مراجع با صدور فتواهای بسیاری از شرکت یادشده حمایت کردند. با بیان اینکه تاثیر ادبیات دینی را در قضیه جنگ روسیه علیه ایران می‌بینیم، وارد بحث فرقه‌سازی استعمار در ایران شد و آن را بعد دیگری از این نفوذ عنوان نمود. او در شرح نحوه مقابله جریان ضداستعماری با این بعد از استعمارگری گفت: فرقه‌سازی در ایران و ایجاد تشکلهای سیاسی ـ فرهنگی نظیر فراماسونری نمونه کارهایی است که استعمار برای مقابله با حرکت علما انجام داد. اما هوشیاری مرجعیت شیعه و مردم ایران که از آنها تبعیت داشتند، در این زمینه کاملا مشهود است. آنها مبارزه را فقط به بعد نظامی محدود ندانستند و در عرصه فرهنگی هم همواره آماده مقابله با توطئه‌ها بودند. قدرت بسیجگری روحانیت و مرجعیت شیعه، که دوست و دوشمن به آن اعتراف کرده‌اند، موضوع دیگری بود که موسی حقانی در بحث از مشخصه‌های جریان مبارزه با استعمار به آن اشاره کرد و سپس از هدفمند بودن و برنامه داشتن این جریان سخن گفت. آنچه وی دراین‌باره بیان نمود چنین است: در تحریم تنباکو، مردم ایران برای اولین‌بار استبداد را به چالش کشیدند. پس از آن مبارزه تئوریزه شد. در رساله‌هایی که علما در این دوره نگاشته‌اند ساختار دولت و تشکیلات آن، بحث قشون و مالیات و نحوه تعامل با مردم بازتاب یافته است و همه اینها از طرح و برنامه داشتن رهبران این جریان حکایت می‌کند. مشخصه دیگری که رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در بخش پایانی سخنان خود مطرح کرد محدود نبودن این جریان در چهارچوب سرزمینی ایران بود. وی گفت: ایران ام‌القرای جهان تشیع است. وسعت سرزمین و پیشینه تمدنی و استقرار شیعه در ایران باعث می‌شد این کشور در جهان تشیع اهمیت داشته باشد؛ وقتی به لیبی یا مصر تجاوز می‌شد مرجعیت شیعی نسبت به آن واکنش نشان می‌داد و بی‌توجه از کنار آن عبور نمی‌کرد. http://yon.ir/Z5IoP @iichs_ir
✳️ در یادداشتهای خلقیات ما ایرانیها به خوبی منعکس شده از پست های قبل بخوانید https://eitaa.com/iichs_ir/2990 https://eitaa.com/iichs_ir/2991 https://eitaa.com/iichs_ir/2997 پیش از رونمایی جلد ششم کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، ، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، به برخی نکات تکمیلی درباره این کتاب اشاره کرد. او ضمن عذرخواهی از خانواده عمیدی نوری به دلیل بیان نقاط ضعف او، کار تاریخ را بیان واقعیتها ــ چه نقاط قوت و چه نقاط ضعف ــ دانست. پس از آن به‌اجمال شخصیت ابوالحسن عمیدی نوری را معرفی کرد و گفت: او از جوانی وارد عرصه روزنامه‌نگاری شد. از نکات مهم در این حوزه از زندگی او می‌توان به انتشار مطالبی درباره زمین‌خواری رضاشاه اشاره کرد؛ دراقع بعد از شهریور 13۲۰، عمیدی نوری و خلعتبری جزء اولین کسانی بودند که درباره زمین‌خواری رضاشاه مطلب نوشتند و چوب آن را هم بعدها خوردند. کار عمیدی نوری به عرصه روزنامه‌نگاری محدود نبود؛ او همچنین وکیل دادگستری، نماینده مجلس شورای ملی، ملاک و فعال سیاسی بود. ارتباطات عمیدی نوری با برخی از چهره‌ها، به‌ویژه در گعده‌های روز جمعه، سبب اطلاع او از مسائل متفاوتی شده است. مسئولیت دیگر عمیدی نوری معاونت سیاسی فضل‌الله زاهدی طی دوره‌ای کوتاه در دولت کودتا بود. شاید یکی از اشتباهات عمیدی نوری همین مقطع است که با رژیم کودتا همکاری کرد. او معتقد بود مصدق با روندی که در اداره کشور در پیش گرفته است آن را به سمت سقوط می‌برد. شاید با این فکر بود که او با عوامل کودتا همکاری کرد؛ زیرا نطقهای او در مجلس هیجدهم و نوزدهم، که به نمایندگی از بابل در آنها حضور داشت، نشان می‌دهد که فرد مستقلی است. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ادامه وارد موضوع ابعاد مطالبی شد که در این یادداشتها مطرح شده است. آنچه در این بخش بیان شد چنین بود: کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» منبع بی‌نظیری برای شناخت تاریخ ایران از ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ است؛ زیرا عمیدی نوری همچون یک روزنامه‌نگار ماهر، خیلی خوب اخبار را شکار می‌کرد. در این کتاب، بوروکراسی و فساد اداری، که متاسفانه هنوز ادامه دارد، به خوبی بیان شده است؛ همچنین چون او وکیل دادگستری بود و کار وکالت پرونده‌های مهم را برعهده داشت و نیز در گعده‌های خود با وکلا، اطلاعاتی درباره پرونده‌هایی از این دست کسب می‌کرد، یادداشتهای او توصیف خوبی از وضع محاکم دوره پهلوی به‌دست می‌دهد. اطلاعات او درباره وضعیت کشاورزی و کشاورزان ایران قبل و بعد از اصلاحات ارضی، بخشی از مطالبی است که در توصیف وضع اقتصادی ایران بیان کرده و ازآنجاکه او ملاک بوده این اطلاعات برای پژوهشگر تاریخ بسیار ارزشمند است. نظام بانکداری و مشکلاتی که این نظام ایجاد کرده بود، وضعیت بهداشت، باغداری، وضع قانون‌گذاری در کشور و مسئله دوتابعیتی‌ها از مباحث دیگری است که با مطالعه این یادداشتها می‌توان به ابعاد مختلف آن در دوره پهلوی پی برد. این یادداشتها را یک دوره رجال‌شناسی دانست و گفت: عمیدی نوری نه تنها با رجال دربار پهلوی، بلکه با پزشکان، افسران بازنشسته ارتش، روزنامه‌نگاران، نمایندگان مجلس و علما ارتباط داشت و حین ثبت اطلاعات خود، ویژگیهای شخصیتی آنها را نیز بیان کرده است. در این یادداشتها حتی خلقیات ما ایرانیها به خوبی منعکس شده است. نمونه این مسئله را در شایعاتی که در جامعه منتشر می‌شد می‌توان دید. یکی از این موارد که عمیدی نوری به آن اشاره کرده شایعه مرگ ملکه مادر پیش از برگزاری جشن تاج‌گذاری است. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، پس از اشاره به خبرهای ناب جلدهای 7 تا 9 یادداشتهای عمیدی نوری، که در دست آماده‌سازی است، از مشکلاتی که در کار استنساخ این یادداشتها وجود داشت یاد کرد و گفت: یادداشتهای عمیدی نوری در دفترچه‌هایی در قطع کوچک، آن هم با خودنویس و در خطوطی نزدیک به هم نوشته شده که این کار تشخیص بعضی از واژه‌ها را بسیار دشوار و گاه حتی ناممکن می‌سازد. در انتهای این نشست، جلد ششم کتاب «یادداشتهای یک روزنامه‌نگار» (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری) با حضور آقایان غلامعلی حداد عادل، خسرو معتضد، مجید تفرشی و موسی حقانی رونمایی شد. گفتنی است نشست «تحولات نیم‌قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری» سه‌شنبه 13 شهریور 1397 در پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار شد. http://yon.ir/a7ap6 @iichs_ir
✳️ موسی فقیه در نشست «غرب‌زدگی و نفوذ استعمار در ایران»: استعمار را تئوریزه کرد در نشست «غرب‌زدگی و نفوذ استعمار در ایران» ضمن اشاره به نقش جریان روشنفکری در زمینه‌سازی برای نفوذ استعمار، گفت: ملکم‌خان با حرفهای خود استعمار را تئوریزه کرد. ‼️ رئیس پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر : در برابر اصل صیانت از ایران، اصل نابودی ایران در دستور کار استعمار قرار دارد. استعمار ــ چه روسیه و چه انگلستان ــ طی تاریخ درصدد نابود ساختن ایران بودهاند و سه بار نیز تا حد نابودی ایران پیش رفتند؛ قراردادهای 1907، 1915 و 1917 تماما از این تلاشها حکایت می‌کند. حتی آن روشنفکرانی که ادعای ایران‌دوستی ‌کرده‌اند در نهایت قائل به این بوده‌اند که ایران باید در نظام بین‌الملل ادغام شود. ملکم‌خان معتقد بود که ایرانی لیاقت چیزی را ندارد و راه پیشرفت ایران در این است که مستشار از خارج بیاورد و همین اندیشه‌ها بود که زمینه ظهور رضاخان را فراهم کرد. او وقاحت را به جایی می‌رساند که می‌گوید: خداوند نعمتهایش را به تمام بندگانش داده، اما یک عده لیاقت دارند و عده دیگری لیاقت ندارند. پس باید از آنها که لیاقت ندارند گرفته شود و به آنها که لیاقت دارند داده شود. ملکم‌خان با این حرفها استعمار را تئوریزه کرد. متن کامل گزارش نشست «غرب‌زدگی و نفوذ استعمار در ایران» را در لینک زیر مطالعه کنید و به اشتراک بگذارید؛ goo.gl/Ho719c @iichs_ir
در مراسم رونمایی از دفاتر املاک و اسناد زمین‌خواری پهلوی: چرا رضاخان برای کودتا انتخاب شد؟ مراسم رونمایی از «دفتر املاک و اسناد زمین‌خواری پهلوی» و افتتاح نمایشگاه «ایران بین دو انقلاب به روایت اسناد و تصاویر» برگزار شد. در این مراسم ، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، سخن خویش را با بیان چرایی انتخاب رضاخان از سوی انگلیسی‌ها آغاز کرد و گفت: رفتاری که رضاخان طی شانزده سال سلطنت از خود بروز داد به خوبی نشان می‌دهد که ما با فردی عاری از تربیت ملی، اجتماعی و دینی روبه‌رو هستیم. براساس آنچه در تاریخ ثبت شده است در زمان قدرت‌گیری او، در میان رجال ایرانی، حتی آنان که به انگلستان وابسته بودند، افراد بزرگی از لحاظ سواد وجود داشتند؛ مثل قوام‌السلطنه، نصرت‌الدوله فیروز و تیمورتاش. اینها همگی از رضاخان باسوادتر بودند، اما چرا انگلستان آدم دنی‌الاصلی مثل رضاخان را انتخاب کرد؟ ‼️ چرا رضاخان برای کودتا انتخاب شد؟ ایشان در ادامه برای پاسخ به پرسشی که مطرح کرده بود اظهار نمود: عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» ذکر می‌کند که انگلستان به دنبال این بود که کسی را روی کار آورد که به نام ایران سرمایه ملی را غارت کند. درواقع تسلط بر مالیه ایران و نیز یک سری مسائل فرهنگی جزء اهداف کودتا بود. آن اهداف فرهنگی را ــ که کشف حجاب و منع عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) نمونه‌ای از آنها بود ــ حتی افرادی مثل نصرت‌الدوله فیروز و تیمورتاش که رنگی از دین‌داری نداشتند اجرا نمی‌کردند یا مثل رضاخان اجرا نمی‌کردند. از سوی دیگر این افراد باعث افزایش غارت نفت ایران توسط انگلستان شد. ازهمین‌رو باید گفت که عایدی انگلستان از روی کار آوردن چنین فردی، غارت نفت ایران بود. این قدرت استعماری تا سال 1312ش براساس قرارداد دارسی نفت ایران را غارت می‌کرد و از این سال به بعد با تمدید قرارداد یادشده با شرایط بهتر به نفع خودش، به غارتگری نفت ایران ادامه داد. اهمیت این مسئله زمانی مشخص می‌شود که بدانیم حیات انگلستان به نفت ایران وابسته بود. از بین بردن نیروهای مخالف و نیز مدافعان مرزهای ایران از جمله عشایر از جمله خوش‌خدمتی‌های رضاخان به انگلستان بود. اینها نشان می‌دهد که چرا رضاخان برای کودتا انتخاب می‌شود و افرادی که یک سروگردن از او بالاتر بودند کنار گذاشته می‌شوند. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر در ادامه به کارکردهای اصلی فردی که در کشور به قدرت می‌رسد اشاره کرد و با بررسی رفتار و اقدامات رضاخان در آن حوزه نشان داد که چرا او گزینه مناسب انگلستان برای کودتا بود. ایشان در این بخش اظهار نمود: صیانت از استقلال کشور یکی از این کارکردهاست، اما در دوره پهلوی اول و دوم ما از استقلال برخوردار نبودیم. ارتش مدرنی که رضاخان ایجاد کرد در اولین نبرد جدی طی هشتاد و به عبارتی هشت ساعت شکست خورد و امرای این ارتش حتی از خود رضاخان زودتر فرار کردند. به دلیل همین خصائل بود که رضاخان به آنها «ناقابل لشکر» می‌گفت. صیانت از دین نیز یکی از کارکردهای یادشده در بالا بود که دکتر حقانی درباره آن چنین گفت: اقدامات رضاخان در حوزه مقابله با دین به قدری واضح است که احتیاجی به گفتن دوباره آنها نیست؛ ازهمین‌رو در این زمینه فقط به ذکر این نکته اکتفا می‌کنم که حوزه علمیه قم در ابتدای قدرت‌گیری رضاخان 780 تا 800 نفر عالم و طلبه داشت، اما وقتی رضاخان فرار کرد این تعداد به 300 نفر تقلیل پیدا کرده بود. همچنین رضاخان مروّج بهائی‌گری در کشور بود و در زمان او افرادی مثل شریعت سنگلجی آزادانه علیه تشیع فعالیت می‌کردند. رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر پس از اشاره به و نحوه رفتار رضاخان و امرای او در این زمینه وارد بحث امنیت، که یکی دیگر از کارکردهای یادشده بود، شد و گفت: رضاخان به ظاهر با ایجاد ارتش مدرن امنیت را در کشور برقرار کرد، اما خود رضاخان و امرای ارتش او به غارت مردم دست زدند. گرفتن زمین‌های مردم به زور یکی از این غارتگری‌ها بود که اسناد فراوانی درباره آن وجود دارد. تا الان 38 هزار برگ سند مربوط به شکایات افرادی که زمین‌های آنها به‌زور توسط رضاخان یا امرای ارتش او غصب شده شناسایی گردیده است. این افراد بعد از خروج رضاخان از کشور توانستند شکایات خود را مطرح کنند وگرنه در دوره رضاخان حتی اسم اداره املاک اختصاصی تن مردم را به لرزه درمی‌آورد. ادامه این گزارش را در پست بعد بخوانید؛ https://eitaa.com/iichs_ir/5274
در مراسم رونمایی از دفاتر املاک و اسناد زمین‌خواری پهلوی: چرا رضاخان برای کودتا انتخاب شد؟ از پست قبل بخوانید؛ https://eitaa.com/iichs_ir/5273 ایشان چنین ادامه دادند: در سال 1314 میزان املاکی که رضاخان غصب کرده بود به قدری زیاد شد که برای اداره آن، اداره املاک اختصاصی تأسیس گردید. در رأس این اداره نظامیان قرار داشتند. ازآنجاکه گرگان یکی از مناطقی بود که چشم رضاخان را گرفته بود اداره یادشده در این منطقه همه‌کاره شد. این اداره به انحای مختلف از مردم گرگان بیگاری می‌کشید. رفتار وحشیانه این اداره باعث آوارگی بسیاری از خانواده‌های ساکن گرگان شد. دکتر حقانی در پایان گفت: دفتر عایدات املاک رضاخان و نیز حساب‌های بانکی و سپرده‌گذاری او در بانک‌های خارجی از جمله دفاتری است که در این نمایشگاه برای نخستین‌بار از آنها رونمایی خواهد شد. نمایشگاه «ایران بین دو انقلاب به روایت اسناد و تصاویر» نخستین نمایشگاهی نیست که پژوهشکده تاریخ معاصر برگزار کرده است؛ این پژوهشکده از سال ١٣۶٨ تا کنون نمایشگاه‌های متعددی از اسناد تاریخی برگزار نموده است، اما نمایشگاه حاضر غنی‌ترین و بهترین آنهاست؛ چراکه نمایانگر نحوه تملک اراضی، عایدات و حق‌الارضی‌ها، حساب‌های بانکی و سپرده‌گذاری‌های رضاشاه در خارج از کشور است؛ اسنادی که نشان می‌دهد این پول‌ها و سرمایه‌ها چگونه به‌دست آمده است. @iichs_ir