eitaa logo
بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
424 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
637 ویدیو
686 فایل
تاریخ معاصر ایران و دانشنامه انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻وقتی توصیه آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله را به سخره گرفت!! ⚫️ سال‌گرد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله 🔹 در نحوه تعامل با گروه‌ها و فرقه‌های منحرف باعث بی‌اعتنایی وی به توصیه‌های مرجعیت اعلای شیعیان، مرحوم آیت‌الله بروجردی شد به طور مثال حجت الاسلام و المسلمین فلسفی از سوی آیت الله بروجردی مامور شد به ملاقات مصدق برود و با متذکر شدن کثرت شکایات مردم نزد آیت‌الله بروجردی نسبت به ، خواستار اقدامی از سوی او شود. 🔸مرحوم فلسفی می گوید: « بعد از تمام شدن صحبت من به گونه‌ای تمسخرآمیز قاه قاه و با صدای بلند خندید و گفت: آقای فلسفی، از نظر من مسلمان و بهایی فرقی ندارد. همه از یک ملت و ایرانی هستند... موقعی که به محضر آیت الله بروجردی رسیدم و این جمله را گفتم، ایشان نیز به حالت بهت و تحیر پیام وی را استماع کرد. (خاطرات و مبارزات حجت الاسلام فلسفی، ص۱۳۲) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ فروردین ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۰ فروردین ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
فصل سوم قسمت 6.mp3
24.55M
منتظری و نهضت آزادی، تزلزل و ناپایداری نظری و عملی 📼کتاب صوتی /آخرین صوت 🔹عملکرد و آقای منتظری نشان می‌دهد که تزلزل در مواضع روش و سیره عملی آنان بوده است. نداشتن عمق فکری و سیاسی لازم و درک درست و کامل از سیره و اندیشه امام خمینی رحمه‌الله زمینه اصلی این آشفتگی بود. 🔸نهضتی‌ها که تا لحظه آخر به دنبال بقای بودند، پس از به قدرت رسیدن در از ولایت و امامت دم می‌زدند و اطاعت از امام را وظیفه شرعی و عقیدتی خود می‌دانستند و آن‌گاه که ماهیت لیبرالی‌شان توسط امام رحمه‌الله افشا شد بیانیه نقد ولایت‌فقیه دادند. 🔹مشابه همین تذبذب در اندیشه و سیره آقای نیز قابل مشاهده است؛ آقای منتظری که روزی دولت بازرگان را و غیرانقلابی معرفی می‌کرد روزی دیگر ملجأ و پناه‌گاه نهضتی‌ها گشت. 🔸آقای منتظری که در کسوت قائم‌مقامی به ولایت‌مطلقه فقیه معتقد است پس از عزل به یک‌باره قائل به نظارت فقیه می‌شود و را کنار گذاشت و در نامه‌هایش تندترین سخنان را برای امام نوشت تا به زعم خود خواب را از چشمان امام برباید. ◀️در آخرین قسمت از کتاب صوتی خواهید شنید: تذبذب نهضت آزادی و آقای منتظری در عملکرد سیاسی صص269 تا آخر فصل سوم. 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️آری، ! 🔹تو مانعی از اینکه آمریکا خاورمیانه بزرگ تشکیل دهد، ایران و عراق و سوریه و لبنان و…. را تجزیه کند و گماشته‌های بیشتری برای سرپا نگاه داشتن رژیم صهیونیستی تدارک ببیند. 🔹تو مانعی و نمی‌گذاری آمریکا داعش را بر کشورهای اسلامی و عربی چیره سازد و سلطه بخشد تا ملت‌های مسلمان را به روز سیاه بنشاند. 🔹تو نگذاشتی آمریکا سیاست خود را در غرب آسیا پیاده کند، او را به شکست کشاندی و بینی او را به خاک مالیدی. 🔹تو مانع مذاکره برجامی‌ها با آمریکاای و نمی‌گذاری قرار مدارهای پشت‌پرده برجام به اجرا درآید و آمریکا «علی برکه‌الله»! به ایران بازگردد و برگرده ملت ایران سوار شود و از سیب و گلابی برجامی دهانش شیرین شود و ملت ایران را مانند دوران شاهنشاهی به ذلت و تباهی بکشاند. 🔹تو مانعی از اینکه برجام‌های شماره ۲و۳و۴ به تصویب برسد. هم‌جنس‌بازی در ایران آزاد شود، فساد و فحشا گسترش یابد، جاسوس‌های سیا و موساد به نام «بهایی» رسمیت پیدا کنند در گام نخست در حکومت شریک شوند و در گام دوم قدرت را در دست بگیرند و ایران را به فلسطین دیگر بدل کنند. 🔹تو مانعی که تسلیم‌طلبان و سازشکاران ملت ایران را از صحنه بیرون برانند و آنان را نامحرم بخوانند و بندوبست‌ها و قراردادها را از آنان پنهان کنند و تنها برای گرفتن رأی از آنها سوء استفاده کنند. تو مانعی که تسلیم طلبان، مرام و مکتب و راه و خط امام را به موزه بفرستند و اسلام آمریکایی را که امروز در عربستان و …. جریان دارد در ایران حاکم کنند. ادامه مطلب 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔹تو مانع هستی که غرب‌زده‌های واداده و خودفروخته کارخانه‌های اسلحه سازی و زرادخانه‌های ایران را همانند راکتور اتمی اراک در زیر خروارها سنگ و سیمان دفن کنند و موشک‌ها و پهبادهای و … ساخت ایران را سوار کشتی کنند و به آمریکا تحویل دهند و ملت ایران در مقابل دشمنان خطرناک خلع سلاح سازند. 🔹تو مانعی از اینکه فلسطین اشغالی، لبنان، غزه، سوریه، یمن، عراق به قصاب‌خانه آمریکا و همدستان او بدل شود و ملت‌های آن به ذلت و زبونی و تباهی کشیده شوند. 🔹تو مانعی از اینکه لبنان به حیات خلوت رژیم صهیونیستی بدل شود و سربازان آن رژیم هرگاه که خواستند تا بیروت بتازند و پیشروی کنند. 🔹تو مانعی که فلسطینی‌ها به مردگان متحرک بدل شوند و توان حرکت نداشته باشند و بسوزند و بمیرند. 🔹 تو مانعی و نمی‌گذاری که ملتهای ایران و دیگر ملت‌های مسلمان غرب آسیا و دیگر مناطق دنیا گدای در خانه کاخ‌نشینان جنایت‌کار باشند. به ملت‌های کرامت و عزت می‌دهی رشد سیاسی می‌بخشی و سربلندی و استقلال و آزادی آنان را پاس می‌داری. 🔹 تو مانعی و نمی‌گذاری که تسلیم‌طلبان فاشیست مآب از ملت انقلابی ایران با عنوان بی‌سواد، دنیا ندیده، عصر حجری، بی‌شناسناسه و…. انتقام بگیرند و آنان را به جرم اینکه در خط مقاومت ایستاده‌اند و راه ولایت و شهادت را دنبال می‌کنند از زندگی اولیه محروم سازند و به خاک مذلت بنشانند. ✳️آری، !! 🖋سیدحمید روحانی ۱۴۰۰/۱/۱۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️نبوغ ذاتی یا دروغ حرفه‌ای؟ ⚫️ سال‌گرد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله 🔻 روایت تحریف/بخش اول 🔴 نقد خاطرات منسوب به آقای منتظری 🔹خاطرات شفاهی یکی از منابع تاریخی است که البته از نظر تاریخ‌پژوهان اعتبار چندانی ندارد و استفاده از آن ضوابط خاص خود را دارد. به ویژه اگر آن خاطرات مربوط به کسی باشد که تحت تأثیر جریانات مختلف قرار گرفته و حتی از شخصی چون امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف فاسق و فاسد و مفسد لقب گرفته باشد.(ر.ک: روزگار قائم‌مقامی صص132-127) 🔸 کتاب «آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله العظمی منتظری» اثر آقای مجتبی لطفی (از هواداران قدیمی آقای منتظری) است که در برخی موارد با سیاست خاطرات مخدوش وی را که مورد نقد اهل نظر قرار گرفته بود بازنشر داد که در ادامه به برخی از تحریفات تاریخی این خاطرات اشاره خواهیم کرد: 🔹 یکی از روایت‌های مخدوش درج شده در این کتاب، مربوط به تأثیر آقای منتظری در ورود به قم است. خاطره‌گو در این مجال خود را مدافع حضور آیت‌الله بروجردی و امام اعلی الله مقامه‌الشریف را در جایگاه مخالف می‌نشاند: 🔸 «من یادم هست قبلش به آقای خمینی می‌گفتیم که از آقای بروجردی بخواهید به قم بیایند و ایشان گفتند: «می‌ترسیم سه تا آقا چهارتا بشود» باورشان نمی‌آمد که آقای بروجردی بتواند کاری انجام دهد ولی بعد که آقای بروجردی به قم آمده بود روزی ایشان فرمودند:«آقای بروجردی بیست سال دیر به قم آمد، درس ایشان جوری است که طلبه‌ها غیرمستقیم بدون این‌که بفهمند می‌بینند مجتهد شده‌اند.» این تعبیر آقای خمینی نسبت به درس آقای بروجردی بود.»(آیت‌الله العظمی بروجردی به روایت آیت‌الله منتظری ص36-35) 🔹 این خاطره پیش از این نیز به بیانی دیگر در خاطرات منتشر شده آقای منتظری درج شده بود. او در جای دیگر گفته بود: گاهی اوقات درس اخلاق که‌ تمام‌ می‌شد‌، من و آقای مطهری می‌رفتیم خدمت ایشان [امام خمینی] اگر نظریاتی‌ داشتیم اظهار می‌کردیم. مثلاً یادم هست که یک وقت با ایشان صحبت کردیم که این اختلافی که در‌ قم‌ هست‌ الان سه تا آقا هستند که مریدهایشان با هم اختلاف دارند‌، این‌ چیز بدی است. اگر یک جوری می‌شد که آیت‌الله بروجردی را از بروجرد دعوت می‌کردند می‌آمدند‌ قم‌ و ایشان‌ را به عهده می‌گرفتند، این اختلافات کمتر می‌شد، مرحوم آقای‌ خمینی‌ گفتند‌ می‌ترسیم سه تا آقا، چهار تا بشود ... (خاطرات ص91) ❇️ تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی در نقد این خاطره می‌گوید: 🔸 آقای منتظری در این‌ فراز‌ از‌ خاطرات کوشیده است برای خود در مورد دعوت آقای بروجردی به قم، نقشی دست‌ و پا‌ کند و چنین بنمایاند که گویا امام به مقام و موقعیت علمی آقای بروجردی و تفوق‌ و برتری‌ او‌ از علمای قم آگاه نبود و او را در ردیف دیگر علمای آن روز قم‌ می‌پنداشت‌. لیکن آقای منتظری با اینکه بیش از چند صباحی نبود به قم آمده‌ بود‌، روی‌ و خارق العادگی که داشت به مقام علمی و موقعیت اجتماعی آقای بروجردی پی برد‌ و اصولاً‌ پیشنهاد دعوت از آقای بروجردی به قم برای نخستین بار از جانب‌ او‌ مطرح‌ شد و از ابتکارات ذهنی او بود!! در این مورد بایسته است چند موضوع مورد بررسی‌ قرار‌ گیرد‌: 🔹 نخست اینکه آقای منتظری در سال 1320ش به قم آمد و در آن‌ برهه‌ هنوز «‌سطح» می‌خواند و خود اعتراف کرده است که «هنوز درس خارج برایم زود بود... و سطح را‌ هم‌ ‌ ‌آن جور که باید مسلط نشده بودم...»(خاطرات ص100) بی‌تردید طلبه تا چند سالی‌ در‌ حوزه‌های درسی فقها و علما زانو نزند و با‌ مبانی‌ علمی‌ آنان به صورت ریشه‌ای آشنا نشود، نمی‌تواند‌ تفوق‌ و برتری برخی از آنان را بر دیگری به دست آورد. 🔸تشخیص اعلمیت نیازمند‌ آن‌ است که طلبه در خبره باشد‌ و خبرگی‌ بدون‌ گذراندن چند دوره و به‌ دست‌ آوردن مبانی قوی علمی، محقق نمی شود. بنابراین آقای منتظری در آن روز‌ به‌ عنوان یک محصل مبتدی نمی‌توانست چنین‌ پیشنهادی را به عنوان‌ یک‌ نظر ابتکاری داشته باشد مگر‌ اینکه‌ از زبان دیگری شنیده باشد.(منبع: مقاله تأملاتی نظری و تاریخی در علل و انگیزه‌های پیدایش جریان آقای منتظری-حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی-فصلنامه پانزده خرداد شماره2 زمستان1383) ◀️ ادامه دارد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
⁉️ در برابر فرستادگان شاه چه واکنشی داشت؟ ⚫️ سال‌گرد ارتحال حضرت آیت‌الله العظمی بروجردی رحمه‌الله 🔹مهم‌ترين برخورد انتقادی و اعتراضی آيت‌الله بروجردی با شاه مبارزه ايشان با طرح اصلاحات ارضی آمريكايی بود كه به دنبال پيش‌گيری در ايران و برای جلوگيری از خروج ايران از قلمرو استعماری آمريكا دنبال می‌شد. آن‌ها در زمان قدرت دمكرات‌ها و رياست جمهوری كندی، شرط بقای سلطنت را در گرو اعمال طرح اصلاحات ارضی می‌دانستند و در فرمانی، از شاه خواستند كه بايد دست به اين كار بزند، وگرنه آن‌ها ناگزير بايد فرد ديگری را به قدرت برسانند تا مقاصدشان را در ايران به اجرا درآورد (انقلاب سفيد، ص16). 🔸 در پاسخ به پيغام شاه مبنی بر ضرورت اصلاحات ارضی، كه در كشورهای منطقه نيز در حال انجام بود، فرمود: در جاهای ديگر كه شده است، اول جمهوری شد و بعد اصلاحات ارضی (انقلاب سفيد، ص 154). 🔹همواره با نقل خاطراتی از دربار،آقايان بهبودی، صدرالاشرف و قائم مقام رفيعی، كه برای توجيه مصالح اصلاحات ارضی خدمت ايشان رسيده بودند، در جواب گفتند: خيلی مسائل هست كه بايد اصلاح شود. اگر بنا شود اصلاح كرد اول از آنجاها بايد شروع بشود و قانون اساسی مملكت را از آنجا بگيريد و شروع به اصلاح نماييد. به گفته آقا سيدجلال تهرانی، آقا در ادامه به اشاره گفتند: اصولاً آن كسي كه مي خواهد اصلاحات ارضی بكند، كيست؟ حاضرين گفتند: شاه. آيت الله بروجردی در جواب گفت: 🔸خودش پايه‌هايش سست است؛ برای اينكه روزی كه اين‌ها آمدند، مردم اين‌ها را نياوردند. اين‌ها را تحميل كردند و اين تحميل ادامه دارد و كسی كه تحميلش كردند، نمی‌تواند كار مثبت برای مملكت انجام بدهد (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص 198). 🔹به گفته آيت‌الله اراكی، زمانی آقا با شدت به شاه گفتند: بدون اجازه حاكم شرع، حق چنين تصرّفی را نداری. كار را سخت نكن كه مردم به جنبش درآيند و شاهی‌ات را از بين ببرند! شايد به جمهوری بدل گردد، دست بردار! اما شاه پس از درگذشت آیت‌الله بروجردی آنچه را در نظر داشت، انجام داد. (الگوی زعامت، سرگذشت‌های ويژه حضرت آیت‌الله_العظمی_بروجردی از زبان علما و مراجع، ص 218). 🔸 آیت‌الله بروجردی غير از اين، نامه‌ای به آقاي بهبهانی نوشت و مخالفت طرح اصلاحات ارضی با قوانين اسلام را گوشزد كرد و از وی خواست به مجلس در اين زمينه تذكر دهد تا طرح به تصويب نرسد ( قيام 15 خرداد به روايت اسناد، ج1، ص 165). 🔹شاه با ، به جای آیت‌الله_بروجردی، با استفاده از واژه حجةالاسلام بروجردی به ايشان نوشت كه اين اصلاحات در كشورهای اسلامی ديگر همچون تركيه و پاكستان انجام گرفت و بايد مصالح كشور را رعايت كرد و ما دستور داديم تا قانون اصلاحات ارضي به اجرا درآيد ( چشم و چراغ مرجعيت، ص 106) 🔸امام خميني ضمن تأسف از ادبيات به كار رفته در نامه شاه، پيشنهاد كرد تا آیت‌الله بروجردی در جواب بنويسد: اين خلاف قانون اساسي است. شاه چه حقی دارد بگويد ما دستور داديم. كشور مشروطه است، مجلس دارد. 🔹از آن پس، چالش جدی تری ميان مرجعيت و دربار به وجود آمد. آيت الله بروجردی به فرستادگان شاه گفت: به شاه بگوييد: كاری نكنيد كه عصايم را بردارم و عمامه ام را بر سر بگذارم و تاج و تختش را ويران كنم! (همان، 27ص،161 و 108) 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۱ فروردین ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
📅 چهل سال پیش در چنین روزی 📌 روزنامه ۱۱ فروردین ۱۳۶۰ 🇮🇷 @IRANeMOASER
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/1 🖊یادداشت اختصاصی 🔹در سرآغاز قرن 15ام شمسی، ، مقایسه‌ای جالب میان چگونگی آغاز قرن کنونی و قرن پیشین داشتند. در طلیعه قرن 14ام هجری شمسی با و چیرگی بر ایران، سلسله‌ای بر این کشور اسلامی حاکم شد که نسبت به پشینیانش، بیشترین ضدیت را با دین و در عین حال کمترین علقه را نسبت به وطن، علی‌رغم شعارهای پوچ ملی‌گرایی افراطی و باستان‌گرایی کور داشت.پهلوی‌ها علاوه بر ننگ استبداد، ننگ وابستگی به بیگانه نیز بر پیشانی داشتند! 🔸اما قرن 15ام شمسی در حالی آغاز می‌شود که ، برای نخستین بار پس از مدت‌ها افول و عجز در برابر قدرت‌های خارجی، دارای حکومتی مقتدر، آن هم بر پایه آموزه‌های دینی است؛ ایرانِ کنونی، قدرتمندترین کنش‌گر در منطقه‌ای است که ابرقدرت‌های پوشالیِ معارض با اسلام ناب محمدی(ص)، تمام امکانات و تلاش خود را برای سلطه بر آن به کار گرفته و می‌گیرند ولی کاری از پیش نبرده‌اند. با حساب و کتاب مادی سیطره‌یافته بر اذهان مادی‌گرا، این امر چیزی شبیه به یک معجزه است. 🔹قرن 15ام هجری شمسی در حالی آغاز می‌شود که برای اولین بار در تاریخ کشور ما، حکومتی بر پایه خواست واقعی مردم به وجود آمده، در حالی که در طلیعه قرن 14ام، با حکم‌رانی جبارانه و سبوعانه یکی از نافهم‌ترین و نادان‌ترین دیکتاتورهای درنده‌خو در تاریخ ایران همراه بود. حکومتی که با خباثت و دخالت بر ایران حاکم شد و با تمام وجود، به باورهای مذهبی و و حتی اقتصادی این کشور یورش برد بدون آنکه مؤلفه‌هایی از جنس قدرت را به صورت مستقل به این خطه زرخیز بیافزاید؛ حکومتی مبتنی بر فریب که بدون تکیه بر انتخاب مردم بر سر کار آمده بود. 🔸 در عصر پهلوی به یک شوخی تلخ سیاسی شبیه بود؛ به نحوی که علاوه بر کابینه، حتی ترکیب نمایندگان مجلس نیز توسط پادشاه دیکتاتور پهلوی تعیین می‌شد؛ حکومتی با چپاول دارایی‌های ملی به بهانه هزینه‌های ارتشی که حتی از انجام یک نمایش در برابر تجاوزهای متفقین در جنگ جهانی دوم ناکام‌ بود؛ حکومتی مملو از غارت اموال خصوصی مردم توسط بی‌سابقه‌ترین زمین‌خوارِ ایران‌زمین و… 🔹 دخالت بریتانیایی‌ها در و تأسیس ، همواره مورد انکار بریتانیا و نوکرانِ مزدور یا سمپات‌های بی‌مزد و مواجب آن‌ها در ایران(غرب‌گرایان تسلیم طلب)بوده است تا جایی که برخی از این متوهمین خوش‌خیال (البته با حسن ظن فراوان، وگرنه ممکن است این تبلیغات از سر خیانت باشد)بارها با صدای بلند، این ادعای مضحک را مطرح کرده‌اند که «حتی روح بریتانیا نیز از این کودتا خبر نداشته است!» جالب است که این محقق‌نمایان برای اثبات عدم دخالت بریتانیا در این انتقال قدرت، به منابع گزینشی و غیر قابل اعتمادی استناد می‌کنند که توسط این حکومت منتشر گردیده است. 🔸در واقع آن‌ها برای تبرئه یک مجرم، به ادعاهای او استناد می‌کنند. این پیشگامانِ عرصه غرب‌زدگی، در رویکردی کاملا متناقض، آنچه توسط جمهوری اسلامی از اقرار‌های سران پیشین پهلوی به چاپ رسیده را غیرقابل استناد می‌دانند که از آن جمله، کتاب « » است که بر اساس خاطرات ، محرم راز محمدرضا پهلوی و رئیس‌ دفتر ویژه اطلاعات نوشته شده است. 🔸 موضع رسمی بریتانیا نیز عموما بر انکار جنایت‌هایی است که آنها در پهنه گسترده‌ای از این کره خاکی مرتکب شده‌اند. در این مورد نیز بر اساس اسناد منتشر شده توسط این حکومت، ارتباط بریتانیا با روی کار آمدن رضاخان انکار می‌گردد. در یکی از این اسناد، ماجرا به گونه‌ای ترسیم کشیده می‌شود که انگار بریتانیایی که خورشید در قلمرو استعماری‌اش هیچ‌گاه غروب نمی‌کرد و همواره از پرنفوذ‌ترین قدرت‌های اخلال‌گر در سراسر جهان بوده است، هیچ ارتباطی با روی‌ کار آمدن پهلوی اول، در زمانه اوج تاثیرگذاری بر خطه ایران، یعنی اشغال توسط بریتانیا نداشته است. 🔻پس از مقدمات پیشین، پرسشی که مطرح می‌شود آنکه، آیا ردپایی از اسناد دخالت انگلیسی‌ها در آثار کارگزاران بریتانیا نیز وجود دارد یا خیر؟ این یادداشت به بازنمایی یکی از مهم‌ترین اسناد دخالت انگلیس در کودتای سیاه 1299 می‌پردازد. 🔸 در این سند که مورد استقبال غرب‌گرایان بی‌هنر نیز قرار گرفته، از قول یکی از مقامات ارشد وزارت امور خارجه بریتانیا، لنسلوت آلیفنت (Lancelot Oliphant)در سال 1928 آمده: «عمر آن دوران‌هایی که می‌توانستیم در تهران کابینه‌ها بسازیم و کابینه‌ها براندازیم و حتی شاهان را تغییر دهیم برای همیشه سپری شده است.» 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔴سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی/2 🔹آلیفنت سپس می افزاید: «افکار عمومی در ایران کماکان بر این اعتفاد باقی است که این ما بودیم که را بر تخت سلطنت نشاندیم. در این باره شکی نیست که دولت انگلستان نخستین دولتی بود که سلطنت او را به رسمیت شناخت و باعث این پیش‌قدمی، تلگرافات مکرر (Sir Percy Lorain)، وزیرمختار سابق ما در تهران بود که چنین سیاستی را جدا توصیه می‌کرد. اما این عقیده‌ای که به ذهن ایرانیان فرو رفته که ما رضاشاه را خلق کرده‌ایم، با توجه به حقایق اوضاع، کاملا صحیح نیست.» (ترجمه به نقل از شیخ‌الاسلامی، جواد، قتل اتابک و شانزده مقاله تحقیقی دیگر، مقاله «گوشه‌ای از فعالیت‌های سیاسی شکر‌الله خان صدری(قوام‌الدوله)و روابط نزدیک او با سفارت انگلیس در تهران»، ص194) 🔸 آنچه در ابتدای نقل قول آمده است، اعتراف صریحی از سوی یک است مبنی بر تلاش همیشگی بریتانیا برای اثرگذاری بر رخ‌داد‌های درونی ایران به منظور کسب منافع نامشروع. اما آنچه در قسمت دوم آمده، ادعایی است از سوی این کارگزار اخلال‌گر و تبهکار انگلیسی جهت پاک کردن ردپای بریتانیا در کودتای انگلیسی. اما بر خلاف این سندنگاری‌ها، مدارک دیگری وجود دارد که نشان می‌دهد ادعای ، کذب محض بوده و یا اینکه او از اقدامات مقامات منسوب به بریتانیا در تهران اطلاعی نداشته است! 🔹 اما برخلاف اظهارات آلیفنت، یکی دیگر از مقامات رسمی سفارت تهران در زمانه روی‌ کار آمدن پهلوی‌ها، اعترافات جالبی در زمینه دخالت‌های انگلستان در ایران دارد. ، متولد 1886 (پسر آرتور نیکلسون، کاردار سفارت بریتانیا در تهران در سال‌های 1885 تا 1888)، در سال 1925 به مقام رایزن ارتقا یافته و پس پایان ماموریت سر پرسی لورن در تهران و انتقال پادشاهی از قاجار به پهلوی به سمت کاردار سفارت بریتانیا می‌رسد. ارتباطات وثیق و اشراف اطلاعاتی وی در ماجرای کودتا و برآمدن سلسله منحوس پهلوی به گونه‌ای است که همسر وی (به اختصار «ویتا»)سکویل-وست (Victoria Marry(Vita)Sackville-West)که همانند او یکی از نویسندگان در حوزه ادبیات بریتانیا است، به گفته برخی از منابع در برگزاری مراسم تاج‌گذاری رضاخان شرکت و یا بر آن نظارت داشته است. هارولد نیکلسون، با چنین پس‌زمینه‌ای از مسئولیت و اطلاعات در سفارت بریتانیا، آن هم در زمانه تغییر پادشاهی ایران، در کتابی با عنوان صبح‌های جمعه (Friday Mornings, 1941-1944)در این رابطه می‌نویسد: 🔸 It was to Lord Ironside that Reza owed his elevation from the ranks. The British general, inspecting one morning a detachment of the Persian Cossacks, was pardonably impressed by the martial bearing and the determined features of the trooper from Savad Kuh. It was as Sartib Reza that, but a few months later, he dashed with his Cossacks along the road from Kasvin and arrested the whole Persian Cabinet in Teheran. It was largely owing to another Englishman, Sir Percy Loraine, that he owed his subsequent rise to power. After the collapse of Lord Curzon’s Anglo-Persian Treaty of 1919 it was evident that Persia was heading for complete disintegration;the only hope was that she could be renovated under strong leadership from within;Sir Percy rightly foresaw that Reza Khan was capable of such regeneration. And thus it came about that the Q^ajar dynasty was deposed by the Majlis, and Reza Khan was able to affix the great diamond of the Moghuls, the Darya-i-Nur, to his khaki hat. ◀️ترجمه در یادداشت بعد... 🇮🇷 @IRANeMOASER
سندی کمتر دیده شده از دخالت انگلیسی‌ها در طلیعه قرن گذشته ایرانی /3 🔹ترجمه: ، ترفیع درجه‌های نظامی خود را مدیون بود. این ژنرال بریتانیایی، یک روز صبح که در حال سرکشی به دسته‌ای از قزاق‌های ایرانی بود، شیفته سلوک نظامی آن سواره‌نظامِ جزءِ سوادکوهی شد. تنها چند ماه بعد، ، همراه با قزاقان خود، جاده قزوین را در نوردید تا تمامی اعضای کابینه را در تهران بازداشت کند. او صعود بعدی‌اش به قدرت را نیز بیش از همه مدیون یک انگلیسی دیگر به نام (وزیر مختار وقت بریتانیا در ایران از سال 1921-1926) بود. پس از فروپاشی قرداد انگلیسی-ایرانی 1919 (که طراح آن لرد کرزن، نائب‌السلطنه هندوستان، بود) کاملا مشخص بود که ایران به سمت یک تجزیه تمام‌عیار می‌رفت[!]؛ تنها امید برای بازسازی آن، از طریق یک رهبری قدرتمند داخلی میسور بود. سر پرسی، به درستی دریافت که رضاخان قابلیت چنین کاری را دارد. این چنین شد که سلسله قاجار توسط مجلس عزل و ، الماس بزرگ مغولان، یعنی همان دریای نور را به کلاه خاکی خود چسباند. (Nicolson, Friday Mornings 1941-1944, 1944, p.7) 🔸 به اعتراف ، رضاخان صعودش در و همچنین تکیه زدن بر اریکه قدرت را مدیون دو انگلیسی بود؛ یکی او را ظرف چند ماه از یک سواره‌نظام جزء، یعنی پایین‌ترین درجه نظامی در واحد موتوری، به درجه سرتیپی رسانده و با استفاده از او یک کودتا را در تهران به راه انداخت؛ و در ادامه نیز توسط یک انگلیسی دیگر به نام سر پرسی لورن بر اریکه قدرت نشست. لفاظی بعدی در مورد تلاش انسان‌دوستانه انگلستان در حفظ موجودیت ایران و جلوگیری از تجزیه آن نیز صرفا از این رو قابل اعنتاست که به عنوان پیامدی ناشی از شکست قراداد 1919 ذکر گردیده که خود متضمن اعترافات جالبی می‌باشد. حقیقتا چرا باید لغو این قرارداد، ایران را در معرض تجزیه قرار دهد با آنکه متضرر اصلی از لغو آن انگلیسی‌ها بوده‌اند؟! این عادت انگلیسی‌ها ( و در کل غربی‌هاست) که جنایات خود را در قالب لفاظی‌هایی مملو از وقاحت، به عنوان الطافی در حق یک ملت مظلوم جلوه دهند. 🔸 در این میان نقش دست‌ها و ذهن‌های پوسیده و عناصر وابسته و بیگانه‌پرستان را می‌توان در این وقایع به صورت واضح دید که چگونه برخلاف افاده‌های پرطمطراقشان از ستایش آزادی، دیکتاتوری به نام رضاخان را به جان ایران انداخته و تمام تلاششان را برای استحکام قدرت وی و تمشیت اسلام‌زدایی تحت حکومت وی به کار گرفتند. هم‌چنان‌که پس از پیروزی انقلاب، دستاوردهای بی‌بدیل و بی‌نظیر (حداقل در مقایسه با چند سده اخیر) را انکار می‌کنند. آنها تمام تلاش خود را برای وارونه‌نمایی حقیقت به کار می‌گیرند تا آن دیکتاتور بی‌آبرو را تبرئه کرده یا حداقل دست اربابان انگلیسی و همچنین اسلاف حقیر خود را از مداخله‌های جنایت‌گونه در تاریخ ایران پاک کنند. 🇮🇷 @IRANeMOASER
صبحگاه 12 فروردین ـ که روز نخستین حکومت الله است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی‏‎ ‎ و ملی ماست. 🔻 | 12 فروردین 🔹‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً‏ ‏‏وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ‏‎ صَدَقَ الله الْعَظیمْ.‏ 🔸‏من به بزرگ که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با خود آنان را‏‎ ‎‏خفیف‏‎ شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می گویم. خداوند‏‎ ‎‏تعالی بر ما منت نهاد و را با دست توانای خود که است‏‎ ‎‏در هم پیچید و ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود، و با برقراری‏ ، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز‏‎ ‎‏ و روز فتح و ظفر ملت، را اعلام می کنم. به دنیا اعلام‏‎ ‎‏می کنم که در تاریخ ایران چنین سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با و‏‎ ‎‏ و و علاقه به صندوق‌ها هجوم آورده و رأی خود را در آن ریخته و‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله دان تاریخ دفن کنند.‏ 🔹‏من از این همبستگی بی‌مانند که جز مشتی ماجراجو و بی‌خبر از خدا، همه و همه به ندای‏‎ ‎‏آسمانی ‏‏وَاْعتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ جَمیعاً‏‎ لبیک گفتند، و با تقریباً به جمهوری اسلامی‏‎ ‎ ‏رأی مثبت دادند و و اجتماعی خود را به و ثابت کردند، تقدیر‏‎ ‎‏می کنم. باد بر شما روزی که پس از جوانان برومند و داغ دل مادران و‏‎ ‎‏پدران و رنجهای طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و زمان را از پای درآوردید، و با‏ به جمهوری اسلامی، الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در‏‎ ‎‏آن، جمیع اقشار با یک چشم دیده می شوند و نور الهی بر همه و همه به یک‏‎ ‎‏طور می تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می بارد. مبارک باد شما‏‎ ‎‏را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و و و و و ‏‎ ‎‏مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق‏‎ ‎‏فاضله و اعمال صالحه است. ‏ 🔸‏مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می رسند، فرقی بین‏‎ ‎‏زن و مرد و اقلیت‌های مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. دفن شد و طغیان‏‎ ‎‏و سرکشی به دنبال او دفن می شود، و کشور از چنگال دشمن‌های و و‏‎ ‎‏چپاول‌گران و غارت‌پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید‏‎ ‎‏و نگذارید بقایای رژیم متعفن‏‎ که در کمین نشسته اند و طرفداران دزدان بین المللی و‏‎ ‎‏نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشردۀ شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات‏‎ ‎‏خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن‏‎ ‎‏جماعت است، قدم‌های بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقۀ فاضله و امنای خود در‏‎ ‎‏مجلس مؤسسان، جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان طور که‏‎ ‎‏با و به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای‏‎ ‎‏بداندیشان نماند.‏ 🔹صبحگاه 12 فروردین ـ که روز نخستین است ـ از بزرگترین ‏‎ ‎ و ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره های‏‎ ‎‏قصر 2500 سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت‏‎ ‎‏بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.‏ 🔸‏هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را‏‎ ‎‏عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی‏‎ ‎‏را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است،‏‎ ‎‏این چند روز آخر عمر را می گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی پاسداری کنند. ‏ 🔹‏من از دولت‌ها می خواهم که بدون وحشت از و ، با فکر و اراده،‏‎ ‎‏باقیماندۀ رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و‏‎ ‎‏فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه ها و ادارات که با فرم و بپا شده‏‎ ‎‏است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا و و‏‎ ‎‏ و را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت‏‎ ‎‏اسلامی را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله . ‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی (12 فروردین 58، صحیفه امام، ج 6، ص 452-454) 🇮🇷 @IRANeMOASER
استفاده از اصطلاح «جمهوری اسلامی» در نامه علمای فارس، در عصر مشروطه ✳️12فروردین روز جمهوری اسلامی 🔻از جمله مهم‌ترین اسناد تاریخی در زمینه اهتمام به تأسیس «»، نامه «علما، اعیان و رعایای » است. 🔹این نامه پر اهمیت، به تاریخ ربیع الثانی1324ق/برابر 1285ش نگاشته شده و موضوع آن انتقاد شدید از رفتار توهین آمیز دولتیان نسبت به علما، بزرگان و مردم فارس است. در این متن، به صراحت از تعبیر «جمهوری اسلامی» یاد شده است و از نظر پیشینه شناسی تاریخی، ارزش فوق العاده دارد. این متن در همان دوران، در روزنامه کوکب دری و همچنین در تاریخ بیداری ایرانیان _نوشته ناظم الإسلام کرمانی_ منتشر شده است. در بخشی از این نامه چنین آمده است: 🔸«تا کنون عقیده ما این بود که دولت عبارت است از هیئت رجال دانشمند سیاسی دان، نه منحصر به یکی از فرنگی‌مآبان تازه و از طبیعی‌مذاقان (مادی‌گرایان) پوسیده و روزنامه‌خوان پاریس به زبان خوشیده (متظاهر به فرانسه‌دانی) که لفظ دولت مطلقه مستبده آموخته و حال آن که ایران است، چه از عهد سلف تا حالِ خلف؛ علمای ملت هر شهری به حکومت شورش کردند دولت با حاکم را عزل فرمود؛ بلکه رعایای هر دهکده به کدخدای خود شوریدند، مالک قهراً به عزل کدخدا حکم داد بلکه کلانتر و خان هیچ طائفه و ایلی نتوانستند عزل کنند و خارجی به جای او نصب، بلکه مجبوراً از همان طائفه و ایل، خان و کلانتر را انتخاب نمودند و به این معنیِ باریک؛ جمهوریِ ما رشک فرانسه و آمریکاست.»(نخستین پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص 37و38) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️بررسی ادعای یکی از سران نهضت آزادی مبنی بر ابداع نظام توسط وی ◀️پیشینه شناسی تاریخی /۱ 🔹پس از پیروزی نهضت امام خمینی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، نوبت به روایت رویدادهای انقلاب و تحلیل این نهضت بی بدیل دینی رسید و در این رهگذر، شخصیت ها و جریان‌های مختلف به اظهار نظر در مورد انقلاب ایران پرداختند. 🔸در میان اظهار نظرهای مختلف، گاه روایت‌های غیر واقعی و نادرستی مشاهده می‌گردد که در صورت عدم توجه و خوانش انتقادی، بخشی از تاریخ و ماهیت نهضت را به و خواهد کشید. 🔹روایت یکی از سران از تاسیس نظام جمهوری اسلامی،از جمله نمونه‌های نقد در این باب است. وی در کتاب خاطراتش، تلاش کرده خود را به عنوان «مشاور ارشد» امام راحل در نوفل لوشاتو معرفی نماید. 🔸از جمله مدعاهای او، پیشگامی در طرح « » به عنوان الگوی حکومتی انقلاب اسلامی است. وی بارها در بیان‌هایی متناقض تلاش دارد، امام را مخالف این مدل حکومتی معرفی نماید و به نوعی به ایجاد دوگانه ای کاذب در جهت تقابل میان «جمهوری اسلامی» و «حکومت اسلامی» پرداخته است. فرد مذکور تا بدانجا می‌رود که او در مصاحبه ای مطبوعاتی پیشینه تاریخی را منکر می‌شود و پذیرش این الگوی حکومتی را نوعی انفعال سیاسی انقلابیون و معلول جبر محیطی ناشی از خواست همگانی بر می شمارد و تصریح می‌کند که هیچ کس حتی امام خمینی در مطرح شدن و تحقق آن موثر نبوده است. 🔹این مدعا در حالی مطرح می‌شود که اولا مفهوم نه فقط در ایران که در سایر کشورهای اسلامی نیز رایج بوده است. 🔸ثانیا و جریان‌های سیاسی به اصطلاح ملی‌گرا ،نوعا نه تنها اسلام را در تعارض با جمهوریت معنا کرده‌اند، بلکه در آستانه تأسیس نظام جمهوری اسلامی نیز، حتی پس از مشاهده تمایلات حداکثری جامعه انقلابی ایران به سمت و سوی جمهوری اسلامی، باز هم حاضر به گردن نهادن به این نظام سیاسی و الگوی حکومتی نشدند و نوع حکومت مورد نظرشان را «جمهوری دموکراتیک» و «جمهوری دموکراتیک اسلامی» اعلام کردند. 🔹از طرفی اسناد به جا مانده از این گروه ها نشان می دهد که عموما تا آخرین روز های سقوط پهلوی، همچنان را بهترین حکومت برای ایران می دانستند و میانه خوبی با جمهوری نداشتند. 🔸حال باید از ایشان پرسید با وجود چنین پیشینه ای و به رغم آنکه تلاش علمی و مستندی از ایشان در جهت ترویج حتی مفهوم جمهوری، در دست نیست، اینان چگونه خود را مبتکر ایده می دانند؟(نخستین پیش نویس قانون اساسی، ص۳۰-۲۷) 📚«نخستین پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران-سهراب مقدمی شهیدانی»؛ اثری از بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در معرفی پیشینه الگوی «جمهوری اسلامی» ◀️راه‌های تهیه کتاب: 🏢نشانی: تهران، خیابان دیباجی جنوبی، خیابان شهید تسلیمی، کوچه زاور، کوچه گل (سمت راست)، کوچه دادآفرین، پلاک6. 📞تلفن: 22579192_021 📞تلفن: 32904231-025 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️ پیشینه شناسی تاریخی جمهوری اسلامی/2 ❎ تلفیق اجتهادی جمهوریت و اسلامیت 🔹دغدغه تاسیس حکومت بر اساس آموزه‌های اسلامی و با محوریت زعمای دین، مساله نوپدیدی نیست و در تاریخ تشیع پیشینه پررنگی دارد. 🔸گفتمان حکومت اسلامی همواره بر اساس نفی حکومت‌های استبدادی (به طور مطلق) سامان یافته است. شکل‌گیری مبارزات سیاسی و ایجاد نهضت‌های اسلامی، از جمله برون‌دادهای اجتماعی _ سیاسی غیر قابل انکار در سلوک روحانیون است که اهتمام مراجع دینی در نفی حکومت‌های ظالمانه را به اثبات می‌رساند. 🔹مردم نیز در پویایی و پیدایی نهضت‌های دینی نقش پررنگی داشته‌اند. حضور تاریخی مردم در مبارزات سیاسی، نشان از اتکای زعمای دین بر توده‌های اجتماعی دارد و بدیهی است که وقتی رهبران دینی در ایجاد نهضت‌های مبارزاتی حضور مردم را به عنوان عامل محدثه قرار می‌دهند، در اداره امور جامعه بعد از پیروزی انقلاب نیز نمی‌توانند منکر نقش مردم در اداره حکومت دینی گردند. 🔸 به عنوان نمونه شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری در رساله حرمت مشروطه و ارتداد مشروطه‌خواهان می‌نویسد: «کارهای سلطنتی(حکومتی) بر حسب اتفاقات عالم از رشته شریعتی موضوع شده و در اصطلاح فقهاء به دولت جائره و در عرف سیاسیون دولت مستبد گردیده است.»( نخستین پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص25) 🇮🇷 @IRANeMOASER
✳️پیشینه شناسی تاریخی /3 ❎ علمای شیعی در آینه اسناد 🔹 خاطرات و گزارشات« » وزیر مختار انگلیس در ایران در دوره قاجاریه یکی از مهم‌ترین منابعی است که آرمان علمای ایرانی به منظور تحقق «جمهوری اسلامی» را بازتاب داده است. 🔻وی در یکی از که در دوران مأموریت خود به لندن می‌فرستد در تبیین جریان‌های فراماسونری و سایر جریان‌های مؤثر به خصوص جریان اتحاد اسلام (پان اسلامیسم) در ایران می‌نویسد: «مجامع پان اسلامی که از طرف پایه گذاری شده در صدد برانداختن دستگاه صدراعظم و در فکر انقراض رژیم قاجاریه و برقراری رژیم جمهوری اسلامی است. 🔸از جمله مهمترین اسناد تاریخی در زمینه علمای شیعی به نظام «»، نامه« علما، اعیان و رعایای فارس» است. این نامه پر اهمیت، به تاریخ ربیع الثانی 1324 ق/برابر 1285 ش نگاشته شده و موضوع آن انتقاد شدید از رفتار توهین‌آمیز دولتیان نسبت به علما، بزرگان و مردم فارس است. در این نامه به صراحت از تعبیر یاد شده است و از نظر پیشینه شناسی تاریخی، ارزش فوق‌العاده دارد. در همان دوران روزنامه کوکب دری و همچنین تاریخ بیداری ایرانیان نوشته ناظم الاسلام کرمانی این نامه را منتشر کردند. در بخشی از این نامه چنین آمده است: «.. تاکنون عقیده ما این بود که دولت عبارت است از هیئت رجال دانشمند سیاسی دان، نه منحصر به یکی از فرنگی‌مآبان تازه و از طبیعی‌مذاقان پوسیده و روزنامه‌خوان پاریس به زبان خوشیده( فرانسه دوست) که لفظ دولت مطلقه مستبده آموخته و حال آن‌که ایران است، چه از عهد سلف تا حال خلف علما ملت هر شهری به حکومت شورش کردند دولت با مصلحت جمهور حاکم را عزل فرمود؛ بلکه رعایای هر دهکده به کدخدای خود شوریدند، مالک قهرا به عزل کدخدا حکم داد بلکه کلانتر و خان هیچ طائفه و ایلی نتوانستند عزل کنند و خارجی به جای او نصب، مجبورا از همان طائفه و ایل و خان و کلانتر را انتخاب نمودند و به این معنی، باریک جمهوری ما رشک فرانسه و آمریکا ست.»(نخستین پیش نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،ص 37- 36) 🇮🇷 @IRANeMOASER
‏دوازده فروردین، روز غلبۀ جنودالله بر جنود شیطان /1 🔻 | 12 فروردین 🔹‏بسم الله الرحمن الرحیم ‏ روز ، سالروز رسمیت یافتن بر ‏‎ ‎‏در است؛ سالروز تحقق وعدۀ حق تعالی است. و منت خدای را که ملت مستضعف‏‎ ‎‏ایران بر مستکبرین جهان ـ چه چه ـ چیره و پیروز شد.‏ 🔸‏دوازده فروردین، روز غلبۀ بر جنود شیطان و روز و خدا و بندگان‏‎ ‎‏مؤمن به اوست. ملت ایران این روز را تلقی می کند. و آن روز فتح‏‎ ‎‏مطلق و نصر به تمام معناست که همۀ مستضعفین جهان را این نور سنت الهی و سایۀ پرچم‏‎ ‎‏نَصرٌ من الله ‏‏ فرا گیرد. آن روزی که مسلمین جهان با مدد غیبی در هر کشور و قُطْر‏‎ دست‏‎ ‎‏جنایتکار ستمگران و چپاولچیان را از کشور خود قطع کنند و پرچم و آرم الله اکبر را‏‎ ‎‏افراشته نمایند؛ آن روزی که با قیام دلاورانه و بانگ «الله اکبر»، با امثال سادات‏‎ و هم‏‎ ‎‏مسلکان شاه مخلوع، آن کنند که ملت شجاع ایران با محمدرضا پهلوی کرد.‏ ‏🔹ملت بزرگ که از ننگ سادات خیانتکار به تنگ آمده بودند، اکنون مواجه با‏‎ ‎‏تحمل ننگ بزرگتری شده اند که با دسیسه و توطئۀ شیطان بزرگ، بر آنان تحمیل شده‏‎ ‎‏است. برای رسیدن به چند سال مَسند جنایت، به هر وسیلۀ ممکن دستاویز‏‎ ‎‏و به هر نقشۀ شیطانی متشبث می شود؛ محمدرضا را به مصر تحمیل و خود را از آن‏‎ ‎‏بی خبر معرفی می کند. غافل از آنکه ملتها بیدار شده اند و دست امثال او را خوب‏ ‏خوانده اند. او که گاهی با اشغال نظامی و پیاده کردن چتربازان در و گاهی با‏‎ ‎‏محاصرۀ اقتصادی و منزوی کردن کشور، ما را تهدید می کرد و از آن نتیجه نگرفت،‏‎ ‎‏اکنون دست به یک نقشۀ سیاسی و یک نیرنگ شیطانی زده است و با نرمش و چاپلوسی‏‎ ‎‏می خواهد ما را اغفال کند و قمار سیاسی خود را از رقیبان خود با نیرنگ به ملت ما، ببرد.‏ ‏🔸این نیرنگ جدید شبیه همان نیرنگی است که شاه مخلوع در اواخر عمر‏‎ ‎‏سلطنت ننگینش زد و در مقابل و به چاپلوسی و حیله گری پرداخت و‏‎ ‎‏دسیسۀ او نقش بر آب شد. آقای کارتر باید بداند که با فرستادن شاه مخلوع به مصر و‏‎ ‎‏عذرخواهی از اشتباهات گذشته و اعتراف به به ملتهای مظلوم ـ از آن‏‎ ‎‏جمله ایران ـ و راه حل لانۀ جاسوسی را از من که یک نفر از ملت بزرگ ایران هستم‏‎ ‎‏خواستن، به بیراهه رفتن است. حل این مسئله به دست هیچ کس جز ملت شریف ایران و‏‎ ‎‏مجلس شورای اسلامی منبعث از آرای ملت نیست. و باید بداند که حمایت از شاه‏‎ ‎‏مخلوع بعد از آنهمه جنایات و خیانتهای بزرگ و آن چپاولگریها مجالی برای حل به‏‎ ‎‏اصطلاح شرافتمندانه نگذاشته است. با سپردن شاه مخلوع ـ دشمن اسلام و ایران ـ به‏‎ ‎‏دست دشمنی که با اعمال ننگین خود مسلمانان جهان را سخت آزرده است، راه حل را‏‎ ‎‏پیچیده تر نموده است. 🔹عجب آن است که سادات نیز مثل کارتر مدعی است که حس‏‎ ‎‏انسان دوستی، او را وادار به پذیرفتن شاه مخلوع نموده است اینان که در هر فرصت،‏‎ ‎‏ملتهای بزرگ را که جرمی جز حق طلبی ندارند، از پا درمی آورند، با ادعای احساس‏‎ ‎‏انسان دوستی یک نفر جنایتکار را که در ظرف قریب به چهل سال، ملتی بزرگ را به‏‎ ‎‏تباهی کشید و دهها هزار انسان بیگناه را به خاک و خون کشید، و نزدیک به صدهزار نفر‏‎ ‎‏را مجروح و معلول نمود، و اموال یک ملت فقیر را به یغما برد، پناه داده و از او حمایت‏‎ ‎‏نموده و می نمایند و این را احساس انسان دوستی می نامند و ملت ما و ملت خودشان را به‏‎ ‎‏بازی سیاسی می گیرند.‏ 🇮🇷 @IRANeMOASER
‏دوازده فروردین، روز غلبۀ جنودالله بر جنود شیطان /2 ‏🔹اکنون که ما گرفتار اشخاصی هستیم که از هیچ امری و ارتکاب هیچ جرمی برای‏‎ ‎‏رسیدن به مَسند چند ساله روگردان نیستند و از دروغگویی و یاوه سرایی و گفتن و‏ حاشا کردن اِبا ندارند و مع الأسف دارای قدرت شیطانی نیز می باشند، بر همۀ ‏‎ ‎‏و خصوص جهان است که به خود آیند و از حق و حقیقت دفاع کنند و‏‎ ‎‏کشورهای خودشان را از لوث وجود این اشخاص پاک کنند.‏ 🔸‏و بر شریف است که در هر مسلکی و با هر گروهی هستند، از و‏#‎ ‎‏نفاق و برای یکدیگر دست بردارند و را با و اعتصام به‏‎ ‎‏«حبل الله » درهم کوبند، و نزاعهای شخصی و گروهی را که جز از هوای نفس برنمی خیزد‏‎ ‎‏و در صورت رشد همه را به می کشد و کشوررا به خرابی سوق می دهد کنار‏‎ ‎‏گذارند، و گویندگان و روشنفکران و متفکران و دانشگاهیان و دانشمندان، همۀ توان خود‏‎ ‎‏را صرف قطع امید ما کنند که با سلطۀ دشمن قدرتمند، برای هیچ‏‎ ‎‏یک چیزی باقی نخواهد ماند. 🔹من از برادران و خواهران می خواهم که برادرانه‏‎ ‎‏با سایر برادران خود و در کنار هم از کشور خود کنید، و و سایرقوای‏‎ ‎‏انتظامی را که خدمتگزاران به کشور و برای امنیت و رفاه ملت تحمل زحمت و مشقت‏‎ ‎‏می کنند، چون برادران خود پذیرا شوید، و به منحرفین که به اسم کرد و ملت کرد‏‎ ‎‏می خواهند کشور شما را به دامن قدرتهای شیطانی بیندازند و گرفتاریها و رنجهای سابق‏‎ ‎‏را اعاده کنند و از اسلام عزیز و احکام آن اطلاعی ندارند و با آن دشمن هستند، گوش فرا‏‎ ‎‏ندهید که با استقرار همۀ قشرهای ملت در کنار یکدیگر با امن و امان و‏‎ ‎‏رفاه، به خواست خدای متعال ادامۀ زندگی می دهند. 🔸برادران و خواهران من، اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته به گراید، نه باقی می ماند و نه و نه‏‎ ‎‏استانهای دیگری. بیایید برای رضای خداوند دست از بردارید و با برادران‏‎ ‎‏دیگر خود با و رفتار کنید، و با تمسک به قدرت الهی از کشور خودتان دفاع‏‎ ‎‏نمایید که در این صورت خدا با شماست و هیچ قدرتی نخواهد توانست بر شما غلبه کند.‏‎ ‎‏از خداوند متعال پیروزی اسلام و مسلمین و هدایت منحرفین را خواستارم.‏ والسلام علی‏‎ ‎‏عبادالله الصالحین.12 فروردین 59‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی (صحیفه امام، ج 12، ص 219-221) 🇮🇷 @IRANeMOASER
🔻کتابی که محافل حقوقی و سیاسی را به چالش کشید 🔹 متن نخستین پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی است در سال 1354 به صورت مخفیانه انتشار یافت و در تاریخ 54.4.11 از طریق پست به دست افتاد. 🔸این سند ارزشمند نشان می‌دهد که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزان اصیل انقلابی الگویی واضح برای اداره کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی داشتند. البته این مدرک، یکی از مهم‌ترین ادله بر ابطال مدعای برخی جریان‌ها و شخصیت‌ای ملی-مذهبی مبنی بر القای مفهوم «جمهوری اسلامی» به امام خمینی قدس سره الشریف در دوران اقامت نوفل‌لوشاتو است. 🔹کتاب نخستین پیش‌نویس قانون اساسی به قلم سهراب مقدمی شهیدانی در پاییز 1398 با اضافات؛ به چاپ پنجم رسید. در فصل نخست «پیشینه شناسی تاریخی جمهوری اسلامی»، در فصل دوم «متن پیش‌نویس قانون اساسی جمهوری اسلامی» و در فصل سوم به «پیشینه و سیر تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی» پرداخته شده است. ◀️ راه‌های تهیه کتاب: 🏢 تهران، خیابان انقلاب اسلامی بین خیابان فخر رازی و خیابان دانشگاه، پلاک 1210 📞تلفن: 22579192_021 📞تلفن: 37741698-025 🇮🇷 @IRANeMOASER
1_54124205.mp3
8.01M
💥هشدار حجت‌الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی در خصوص پدیده در قم ◀️سالروز فوت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹جامعه انقلابی حوزه علمیه هشدارهای رهبر معظم انقلاب در خصوص انگیزه‌هایی برای از حوزه علمیه قم به یاد دارند اما با این وجود و برخی غافلین مشغول کارند و به تردیدافکنی در خصوص فعالیت‌های انقلابی می‌پردازند. 🔸پیش از این رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در واکنش به این تردیدافکنی‌ها سخنان مهمی را ایراد کردند که به مناسبت استمرار فعالیت‌های کارشکنانه آن را بازنشر می‌کنیم. در این صوت می‌شنوید: 🔹 تبیین فعالیت‌های اختلاف‌افکنانه شریعتمداری پیش از انقلاب با تأسیس دارالتبلیغ و ایجاد دو قطبی کاذب میان فعالیت علمی و فعالیت میدانی 🔸هشدار ظهور پدیده در قم 🔹پاسخ به شبهه‌افکنی برخی در خصوص تجمعات طلاب انقلابی 🇮🇷 @IRANeMOASER
📸آقای شریعتمداری: تمام تلاش من برای حفظ مقام سلطنت است/معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم ◀️سالروز فوت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔸«سلام مرا به پیشگاه اعلیحضرت برسانید و به عرض برسانید که اعلیحضرت اطمینان داشته باشند همان مشکلاتی که امروز ایشان دارند ما هم داریم. من آرزو دارم که اعلیحضرت در مقابل این مشکلات تحمل و شکیبایی بیشتری داشته باشند تا مشکلات بر وفق مراد ایشان و در جهت مصلحت مملکت حل شود. ... چند روز قبل که نمایندگان اعلیحضرت ملک حسن [پادشاه وقت مراکش] با من ملاقات داشتند، به من گفتند که در مقابل اعلیحضرت کوتاه بیا. من صریحاً به آنها گفتم تمام تلاش من برای حفظ مقام سلطنت است و از آنها خواستم که به ملک حسن پیغام مرا بدهند و بگویند که ملک حسن به شاهنشاه ما قوت قلب بدهند که در مقابل مشکلات مملکتی استقامت بیشتری داشته باشند. ... 🔸من صریحاً می گویم که با خمینی و اعمال او مخالفم. تعدادی از علما به من مراجعه می کنند و با بحث راجع به روش من وخمینی، سؤال می کنند که آیا اختلافی داریم؟ من می گویم بلی. او مخالف شاه است درحالیکه من این طور نیستم. ... من معتقد به آزادی همه زندانیان نیستم. آنهایی را که اطمینان دارید بعد از آزادی تحریکات نمی کنند، آزاد کنید ولی بقیه را نگاه دارید، مخصوصاً کسانی را که اهانت به مقام سلطنت می کنند.» 📚(آیت‌الله شریعتمداری به روایت اسناد ساواک،صفحات 921 تا 926.) 🇮🇷 @IRANeMOASER
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: آقای شریعتمداری با ساواک در جهت ضربه زدن به مبارزین و انقلابی‌ها کاملا همراه بود ⁉️آقای شریعتمداری برای ضربه زدن به انقلابی‌ها چه پیشنهادی به ساواک داد؟ ◀️سالروز فوت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹آقای شریعتمداری شخصیتی بود که در لباس انقلابی‌گری و حزب‌اللهی بودن به جریان مبارزه اسلامی علیه رژیم پهلوی آسیب می‌زد. بازخوانی سیره شخصیتی وی ما را به شناخت هرچه بهتر نقشه‌های پیچیده کمک می‌کند. 🔸دو نمونه از آسیب‌های منافقانه شریعتمداری به مبارزین از زبان ؛ حجت‌الاسلام و المسلمین 🇮🇷 @IRANeMOASER
غائله‌آفرینی مدعی مرجعیت امام در مواجهه با جریان انحرافی شریعتمداری/1 ◀️سالروز فوت آقای سیدمحمدکاظم شریعتمداری 🔹تلاش برای جلوگیری از سیدکاظم شریعتمداری، از همان سال‌های نهضت اسلامی آغاز شد. در سال1357، زمانی که امام در پاریس حضور داشتند، چهار نفر از روحانیون ماموریت یافتند نزد شریعتمداری رفته و برای جلوگیری از انحراف او بکوشند. آیت‌الله مرتضی مطهری، موسوی اردبیلی، سید ابوالفضل زنجانی و چند تن دیگر مأمور به این کار می‌شوند ولی در این زمینه موفقیتی کسب نمی‌کنند.(خاطرات آیت الله مهدوی کنی ، ص 102) 🔸یکی از خطرناک‌ترین اقداماتی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر چتر حمایت شریعتمداری انجام گرفت؛ تأسیس بود. این حزب به فعالیت‌های ضدانقلابی و در آذربایجان مشغول بود. از جمله اقدامات حزب خلق مسلمان در تقابل با جمهوری اسلامی می‌توان به مخالفت این حزب با اساسی اشاره کرد. آن‌ها در این مسیر شریعتمداری را نیز حامی خود می‌دیدند، به گونه‌ای که پس از برگزاری رفراندوم قانون اساسی و حضور مردم در این همه‌پرسی، اعضای حزب، به بهانه دفاع از مرجعیت به ایجاد آشوب و اغتشاش در آذربایجان دست زدند. 🔹در همین زمان روزنامه در یکی از شماره‌های خود به نقل از شریعتمداری نوشته بود: «اگر توافق‌ها مو به مو اجرا نشود امنیت آذربایجان را تعهد نمی‌کنیم.»(کودتای نوژه، ص90) پس از این آشوب‌ها، آن‌ها دامنه فعالیت‌های خود را به شهرهای قم، مشهد و تهران نیز گسترش دادند.پس از این غائله، شریعتمداری با وجود سیل اعلامیه‌ها و نامه‌هایی که از او انحلال حزب را خواستار شدند، حاضر نشد این حزب را محکوم کند. 🔸افراط گرایی در حزب خلق مسلمان تا حد زیادی ناشی از احساس پشت گرمی به حمایت آمریکایی ها بوده است. شریعتمداری تا آخرین ماه های رژیم سلطنت راضی به تغییر رژیم نبود و ارتباط وی ،در شرایط از هم پاشیدگی ساواک، با ماموران اطلاعاتی ارتش ادامه یافته بود. 🔹اضطراب ناشی از این اعتیاد اطلاعاتی، مرحوم شریعتمداری را پس از سقوط رژیم سلطنت (به رغم ادعاهای علنی همراهی با نظام نوپا) در اولین ملاقات وی با « فرانک باروز» رئیس اتاق بازرگانی ایران و آمریکا می توان دید؛ آنجا که او از نداشتن اطلاعاتی دقیق از اوضاع به میهمان آمریکایی خود شکایت می کند و نتیجه گیری «گلگروف» مامور قرارگاه سیا در تهران ارز این ملاقات چنین است که تماس با شریعتمداری از طریق رابط های ایرانی بایستی گسترش پیدا کند. شریعتمداری در این دیدار با انتقاد از امام به خاطر دامن زدن به فضای مخالفت با آمریکا، احساسات ضد آمریکایی در ایران را نشانه ای از عدم حاکمیت عقل در اداره کشور دانست. این ملاقات در شرایطی انجام شد به چاپ یک مقاله به قلم مرحوم صادق خلخالی در انتقاد به اقدام تشتت آفرین تشکیل حزب خلق مسلمان گردانندگان حزب مزبور را به راه اندازی اولین غائله در تبریز ترغیب کرده بود. آنها عوام فریبانه مقاله مرحوم خلخالی را با مقاله رشیدی مطلق در سال 56 علیه امام مقایسه می کردند.(نقش آفرینان عصر تاریکی ، ص 55) 🔸ارزیابی گلگروف از مجموع چنین وقایعی، این بود:«همان طور که ستاد متوجه خواهد شد شریعتمداری همراه با طالقانی و خاقانی، آیت الله بلند مرتبه خوزستان در بعضی مسائل بین خود و خمینی هرچه بیشتر (تمایز) قائل می شوند و محبوبیت شریعتمداری ظاهرا رو به افزایش است.»(اسناد لانه جاسوسی ،ج 6،ص 34) 🇮🇷 @IRANeMOASER