eitaa logo
من شیعه هستم
571 دنبال‌کننده
308 عکس
376 ویدیو
20 فایل
✅ شناخت دین اسلام : بدون تعصّب، بدون خرافه، با محوریّت تفسیر المیزان علامه طباطبایی (ره) و سخن بزرگان اهل معرفت ✅ معرفت، اعتقاد، اخلاق ✅ اینجا قم مقدّس است
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 ❇️ چطور اسلام كشتن را تجويز كرده با اينكه رحم و عاطفه آن را جائز نمى داند؟ 💠 چه بسا كه اين سؤال به ذهن بعضى وارد شود كه حيوان نيز مانند انسان جان و شعور دارد، او نيز از عذاب ذِبح رنج مى برد و نمى خواهد نابود شود و بميرد؛ و حُبّ ذات كه ما را وا مى دارد به اينكه از هر مكروهى حذر نموده و از ألَم (=درد) هر عذابى بگريزيم و از مرگ فرار كنيم، همين غريزه ما را وا مى دارد به اينكه نسبت به افراد همنوع خود همين احساس را داشته باشيم، يعنى آنچه براى ما درد آور است براى افراد همنوع خود نپسنديم، و آنچه براى خودمان دشوار است براى همنوع خود نيز دشوار بدانيم، چون همه يك جورند. و اين مقياس عيناً در ساير انواع جريان دارد. با اين حال چگونه به خود اجازه دهيم كه حيوانات را با شكنجه اى كه خود از آن مُتألّم می شویم (=دردمان می آید) متألّم سازيم، و شيرينى زندگى آنها را مبدّل به تلخى مرگ كنيم و از نعمت بقاء كه شريف ترين نعمت است محروم سازيم؟ و با اينكه خداى سبحان است، او چرا چنين اجازه اى داده؟ و رحمت واسعه اش چگونه با اين تبعيض در مخلوقاتش مى سازد؟ كه همه جانداران را فدايى و قربانى بسازد؟ 💠 جواب از اين سؤال در يك جمله كوتاه اين است كه اساس شرايع دين و زير بناى آن، و است نه عواطف وَهمى؛ خداى تعالى در شرايعش حقائق و مصالح حقيقى را رعايت كرده، نه عواطف را كه منشأش «وَهم» است. توضيح اينكه اگر خواننده محترم وضع زندگى موجوداتى كه در دسترس او است به مقدار توانايی اش مورد دقّت قرار دهد، خواهد ديد كه هر موجودى در تكوّن (= در به وجود آمدن) و در بقايش تابع ناموس است و مى فهمد كه... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 توضيح اينكه اگر خواننده محترم وضع زندگى موجوداتى كه در دسترس او است به مقدار توانايی اش مورد دقّت قرار دهد، خواهد ديد كه هر موجودى در تكوّن (= به وجود آمدن) و در بقايش تابع ناموس است و مى فهمد كه هيچ موجودى نيست مگر آنكه مى تواند به موجودى ديگر متحوّل شود، و يا موجودى ديگر به صورت خود او متحوّل گردد (يا بدون واسطه و يا با واسطه)؛ و هيچ موجودى ممكن نيست به وجود آيد با معدوم شدن موجودى ديگر، و هيچ موجودى باقى نمى ماند با فنا شدن موجودى ديگر. ✅ بنابراين عالَم مادّه، عالَم و است. و اگر بخواهى مى توانى بگويى عالَم آكل و مأكول (= خورنده و خورده شونده) است. 💠 مى بينيد كه موجوداتِ مركّب زمينى، از زمين و موادّ آن مى خورند و آن را جزء وجود خود مى نمايند و به آن صورت مناسب با صورت خود و يا مخصوص به خود مى دهند، و دوباره زمين خودِ آن موجود را مى خورد و مى سازد. گياهان از زمين سر در مى آورند و با موادّ زمينى تغذيه می كنند و از هوا استنشاق مى نمايند تا به حدّ رشد برسند؛ دوباره زمين آن گياهان را مى خورد و ساختمان آنها را (كه مركّب از اجزايى است) تجزيه نموده، اجزاى اصلى آنها را از يكديگر جدا و به صورت عناصر اوّليه در مى آورد، و مُدام و پى در پى هر يك به ديگرى بر می گردد؛ ، گياه مى شود و ، زمين مى شود. 💠 قدمى فراتر می گذاريم؛ مى بينيم حيوان از گياهان تغذيه مى كند آب و هوا را جزء بدن خود مى سازد، و بعضى از انواع حيوانات مانند درّندگان زمينى و هوايى، حيوانات ديگر را مى خورند و از گوشت آنها تغذيه می كنند چون از نظر مخصوصی كه دارند چيز ديگرى نمى توانند بخورند. ولى كبوتران و گنجشكان با دانه هاى گياهان تغذّى می كنند، و حشراتى امثال مگس و پشه و كك از خون انسان و ساير جانداران مى مَكند، و همچنين انواع حيواناتى ديگر كه غذاهايى ديگر دارند؛ و سر انجام، همه آنها خوراك مى شوند. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 براى اينكه سعادت آدمى تنها به بهتر و بيشتر خوردن و ساير لذائذ مادّى نيست، بلكه امرى است مرکّب از سعادت و سعادت ؛ و يا به عبارت ديگر سعادتش در آن است كه از يك سو از نعمت هاى مادّى برخوردار شود و از سوى ديگر جانش با فضائل اخلاقى و معارف حقّه الهيّه آراسته گردد. در اين صورت است كه سعادت دنيا و آخرتش ضمانت مى شود و امّا فرو رفتن در لذائذ مادّى و به كلّى رها كردنِ سعادت روح، چيزى جز بدبختى نمى تواند باشد. 💠 و امّا اينكه اين _ كه متأسفانه بيشتر فضلاى ما، همين ها هستند _ با شيفتگى هر چه تمامتر سخن از صدق و صفا و امانت و خوش اخلاقى و خوبيهاى ديگر غربيها و ملل پیشرفته دارند، در اين سخن نيز امر بر ايشان مشتبه شده است (و به خاطر دورى از معارف دين و ناآشنايى به ديدگاه اسلام، فرد نگر و شخص پرست شدند). 💠 توضيح اينكه اينان خود را يك انسان و غير وابسته به موجودات ديگر مى پندارند و هرگز نمى توانند بپذيرند كه آن چنان وابسته و مرتبط به ديگرانند كه به هيچ وجه از خود استقلالى ندارند (با اينكه مطلب همين طور است و هيچ انسانى مستقل از غير خود نيست) ولى به خاطر داشتن چنين تفكرى درباره زندگى خود، غير از جلب منافع به سوى شخص خود و دفع ضرر از شخص خود به چيز ديگر نمى انديشند و وقتى وضع خود را با وضع يك فرنگى مقايسه می كنند كه او تا چه اندازه مراقب حقّ ديگران و خواهان آسايش ديگران است، خود را و ملّت خود را عقب مانده و آن فرنگى و همه فرنگى ها را مترقّى و پیشرفته مى بيند؛ و معلوم است كه از اينگونه افراد قضاوتى غير اين، انتظار نمى رود. و امّا كسى كه اجتماعى فكر می كند و... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 و امّا كسى كه فكر می كند و همواره شخص خود را نصب العينِ خود نمى بيند، بلكه خود را جزء لا ينفکّ و جدا نشدنی و وابسته به اجتماع مى نگرد و منافع خود را جزئى از منافع اجتماع و اجتماع را خير خودش و اجتماع را شرّ خودش و همه حالات و اوصاف اجتماع را حال و وصف خودش مى بيند، چنين انسانى تفكرى ديگر دارد و قضاوتش نيز غير قضاوت غرب زدگان ما است. او در ارتباط با غيرِ خود هرگز به افراد جامعه خود نمى پردازد و اهميّتى بدان نداده، بلكه تنها به كسانى مى پردازد كه از مجتمع خود . 💠 خواننده محترم مى تواند با دقّت در مثالى كه مى آوريم مطلب را روشن تر درك كند : 🔹 تن انسان مجموعه اى است مركّب از اعضا و قوايى چند كه همه به نوعى دست به دست هم داده و وحدتى حقيقى تشكيل داده اند كه ما آن را مى ناميم، و اين وحدت حقيقى باعث مى شود كه تك تك آن اعضا و آن قوا در تحت استقلال مجموع، استقلال خود را از دست داده و در مجموع مُستهلک شوند. چشم و گوش و دست و پا و ... هر يك عمل خود را انجام بدهد و از عملكرد خود لذّت ببرد نه بطور استقلال، بلكه لذّت بردنش در ضمن لذّت بردن انسان باشد. 💠 در اين مثال هر يك از اعضا و قواى نام برده، تمام تلاششان اين است كه از ميان موجودات خارج، به آن موجودى بپردازند كه كلّ انسان يعنى مى خواهد به آن بپردازد. مثلاً دست به كسى احسان می كند و به او صدقه مى دهد كه انسان خواسته است به او احسان شود و به كسى سيلى مى زند كه انسان خواسته است او را آزار و اذيّت كند. و امّا رفتار اين اعضا و اين قوا با يكديگر در عين اينكه همه در تحت فرمان يك انسانند كمتر ممكن است رفتارى باشد، مثلاً دست يك انسان، چشم همان انسان را در آورَد و يا به صورت او سيلى بزند و ... اين وضع اجزاى يك انسان است كه مى بينیم دست به دست هم داده و در اجتماع سير می كنند و همه به يك سو در حركتند؛ افراد يك نيز همين حال را دارند. يعنى... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
مهدی رسولی- امام کاظم.mp3
14.02M
🎙مهدی رسولی 🌴رو خاک زندون دست و پا میزنی 🌴با گریه رضا رو صدا میزنی ◾️شهادت بر همه شیعیان تسلیت باد ◾️آجرک الله یا صاحب الزّمان (عج) ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌷🌷🌷 اجْتَهِدُوا فِي أَنْ يكونَ زَمَانُكمْ أَرْبَعَ سَاعَاتٍ : سَاعَةً لِمُنَاجَاةِ اللَّهِ وَ سَاعَةً لِأَمْرِ الْمَعَاشِ وَ سَاعَةً لِمُعَاشَرَةِ الْإِخْوَانِ وَ الثِّقَاتِ الَّذِينَ يعَرِّفُونَكمْ عُيوبَكمْ وَ يخْلِصُونَ لَكمْ فِي البَاطِنِ وَ سَاعَةً تَخْلُونَ فِيهَا لِلَذَّاتِكمْ فِي غَيرِ مُحَرَّمٍ وَ بِهَذِهِ السَّاعَة تَقْدِرُونَ عَلَى الثَّلَاثِ سَاعَاتٍ. ❣ تلاش کنید که وقت شما چهار قسمت باشد : 🔸ساعتى براى ، 🔸 ساعتى براى ، 🔸ساعتى براى با برادران و اشخاص مورد اعتماد که شما را از عیب هایتان آگاه نمایند و قلباً با شما خالص و یک رو باشند، 🔸و ساعتى که در آن براى خویش خلوت کنید و با این ساعت، براى سه ساعت دیگر نیرو مى یابید. 📚 تحف العقول، صفحه۴۰۹ 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺🌺🌺
خرافه گرایی.pdf
254.2K
🌹🌹🌹 💠 خرافه گرایی 💠 🔸اگه میخوای خرافاتی نباشی پیشنهاد میکنم حتماً اینو بخونی. 🔹فقط 8 صفحه است «pdf». 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7
🌷🌷🌷 💠 پس و كه حكومتى على الإطلاق و به پهناى همه عالَم دارد، «تنها» حاكمى است كه حكم تغذّى را معيّن كرده؛ موجودى را محكوم به خوردن گياه، و موجودى ديگر را محكوم به خوردن گوشت، و يكى ديگر را به خوردن دانه، و چهارمى را محکوم به خوردن خون كرده و آنگاه اجزاى وجود را به تبعيّت از «حكمش» هدايت نموده است. و نيز او «تنها» حاكمى است كه خلقت انسان را مجهّز به جهاز گوارشِ گياهان و نباتات كرده. پيشاپيش همه جهازها كه به وى داده هايى است كه در فضاى دهان او به رديف چيده، چند عدد آن براى بريدن، چند عدد براى شكستن، و گاز گرفتن، و آسياب كردن؛ كه اوّلى را ثنائيات (دندان جلو) و دومى را رباعيّات و سومى را انياب (دندان نيش) و چهارمى را طواحن (دندان آسياب يا كرسى) مى ناميم. و همين خود بر اين است كه انسان گوشتخوارِ تنها نيست و گرنه مانند درّندگان بى نياز از دندانهاى آسیاب بود، و علفخوارِ تنها نيز نيست و گرنه مانند گاو و گوسفند بى نياز از دندانهای جلو و نیش بود؛ پس چون هر دو نوع دندان را دارد، مى فهميم كه انسان هم علفخوار است و هم گوشتخوار. 💠 قدمى به عقب تر از دندانها و به از جهاز گوارش می گذاريم و مى بينيم اینطور نیست که قوّه چشايی و ذائقه انسان، تنها از گياهان لذّت و نفرت داشته باشد بلكه طعم خوب و بد انواع گوشتها را تشخيص مى دهد و از خوب آنها لذّت مى برد. در حالى كه گوسفند چنين تشخيصی نسبت به گوشت، و گرگ چنين تشخيصی نسبت به گياهان ندارد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 💠 در به جهاز هاضمه او مى پردازيم و مى بينيم جهاز هاضمه انسان نسبت به انواع گوشتها اشتها دارد و به خوبى آن را هضم می كند. همه اينها است تكوينى و حُكمى است كه در خلقت مى باشد، كه تو انسان حقّ دارى گوسفند را مثلاً ذبح كنى و از گوشت آن ارتزاق نمايى. آرى ممكن نيست بين «هدايت تكوين» و «حُكم عملىِ» آن فرق بگذاريم، هدايتش را بپذيريم و تسليم آن بشويم ولى حكم إباحه و جوازش را منكر شويم. 💠 اسلام نیز دين است، و اراده ای به جز احياء آثار فطرت كه در پس پرده جهل بشر قرار گرفته ندارد. و چون چنين است به جز اين نمى توانسته حكم كند كه خوردن گوشت برخی از حيوانات حلال است، زيرا اين حكم شرعى در اسلام مطابق است با حكم إباحه تكوينى. (یعنی حُکم اسلام در جواز گوشتخواری مطابق با حکم عالَم خلقت است). 💠 همانطور كه با تشريع (= قانونگذاری) خود اين حكم فطرى را زنده كرده، احكام ديگرى را - كه واضعِ تكوين وضع كرده - نيز زنده كرده است. و آن احكامى است كه قبلاً ذكر شد و گفتيم که اسلام با قرار دادن موانعى، از بى بند و بارى در حكم تغذّى جلوگیری كرده. يكى از آن موانع، حكم است كه اجتناب از خوردن هر گوشتى كه ضرر جسمى يا روحى دارد را واجب دانسته. مانع ديگر، حكم است كه از خوردن هر گوشتى كه طبيعت بشرِ «مستقيم الفطرة» آن را پليد مى داند نهى كرده؛ و ريشه هاى اين دو حكم نيز به تصّرفى از تكوين بر می گردد. 💠 اسلام هم اين دو حكم را معتبر شمرده و هر گوشتى كه به نموّ جسم ضرر برساند را كرده؛ هم چنان كه هر گوشتى كه به مصالح مجتمع انسانى لطمه بزند را تحريم نموده، مانند گوشت گوسفند يا شترى كه براى «غير خدا» قربانى شود و يا از طريق «قمار» و «استقسام به أزلام» و مثل آن تصاحب شده باشد، و نيز گوشت هر حيوانى را كه طبيعتِ بشر آن را پليد مى داند، تحريم كرده است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 @ishiaa 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 يعنى اگر تفكرشان باشد، خير و شر - فساد و صلاح - تقوا و فُجور - نيكى كردن و بدى كردن و ... يك يك آنها در خير و شرّ مجتمعشان تأثير می گذارد. يعنى اگر جامعه صالح شد آنان نيز صالح گشته و اگر فاسد شد فاسد می گردند، اگر جامعه با تقوا شد آنان نيز با تقوا مى شوند و اگر فاجر شد فاجر می گردند و ... براى اينكه وقتى افراد، اجتماعى فكر كردند، جامعه داراى می گردد. 💠 هم در داوريهايش نسبت به امّت ها و اقوامى كه تعصّب مذهبى و يا قومى وادارشان كرد به اينكه اجتماعى فكر كنند، همين شيوه را طى كرده. وقتى روى سخن با اين گونه اقوام مثلاً با «يهود» يا «عرب» و يا امّتهايى نظير آن دو دارد، حاضرين را به و گذشتگانشان مؤاخذه می كند و مورد عتاب و توبيخ قرار مى دهد، با اينكه جرم را حاضرين مرتكب نشده اند و آنها كه مرتكب شده اند قرن ها قبل مُرده و منقرض گشته اند. و اينگونه داورى در بين اقوامى كه اجتماعى تفكر می كنند، داورى است و در قرآن كريم از اين قبيل داوریها بسيار است و در آياتى بسيار زياد ديده مى شود كه در اينجا احتياجى به نقل آنها نيست. 💠 بله مقتضاى رعايت اين است كه از ميان فلان قوم كه مورد عتاب واقع شده اند، افرادى كه صالح بوده اند استثنا شوند و حقّ افراد صالح پايمال نگردد؛ زيرا اگرچه اينگونه افراد در ميان آن گونه اجتماعات زندگى كرده اند، و ليكن دل هايشان با آنان نبوده و افكارشان به رنگ افكار فاسد آنان در نيامده و خلاصه : فساد و بيمارى در آنان سرايت نكرده بود و اينگونه افراد انگشت شمار در آن گونه جوامع مثل عضو زائدى بوده اند كه در هيكل آن جامعه روئيده باشند. و همين انصاف را نيز رعايت كرده، در آياتى كه اقوامى را مورد عتاب و سرزنش قرار مى دهد افراد صالح و أبرار را استثنا می كند. 💠 و از آنچه گفته شد روشن گرديد كه در داورى نسبت به ، معيارِ صلاح و فساد را نبايد افراد آن جامعه قرار داد و نبايد افراد آن جامعه را با افراد جامعه هاى ديگر سنجيد. اگر ديديم كه مثلاً مردم فلان كشور غربى در بين خود چنين و چنانند، رفتارى مؤدّبانه دارند، به يكديگر دروغ نمی گويند و مردم فلان كشور شرقى و اسلامى اينطور نيستند، بگوئيم پس بطور كلّى جوامع غربى از شرقيها بهترند. بلكه بايد شخصيّت اجتماعى آنان را و رفتارشان با ساير جوامع را معيار قرار داد، بايد ديد فلان جامعه غربى كه خود را متمدّن قلمداد كرده اند، رفتارشان با فلان جامعه ضعيف چگونه است و خلاصه : بايد او را با ساير شخصيّت هاى اجتماعى عالَم سنجيد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
يا علي؛ أَرْبَعٌ أَسْرَعُ شَيْءٍ عُقُوبَةً : رَجُلٌ أَحْسَنْتَ إِلَيْهِ فَكَافَأَكَ بِالْإِحْسَانِ إِسَاءَةً وَ رَجُلٌ لَا تَبْغِي عَلَيْهِ وَ هُوَ يَبْغِي عَلَيْكَ وَ رَجُلٌ عَاقَدْتَهُ عَلَى أَمْرٍ فَمِنْ أَمْرِكَ الْوَفَاءُ لَهُ وَ مِنْ أَمْرِهِ الْغَدْرُ بِكَ وَ رَجُلٌ تَصِلُهُ رَحِمُهُ وَ يَقْطَعُهَا. یا على؛ سریع ترین کیفر، برای عمل چهار نفر است : 🔹 کسی كه به او خوبى كنى و او به جاى آن به تو كند🔹کسی كه تو، به او ستم نكرده اى ولى وى به تو می كند🔹کسی كه با او در انجام امرى پيمان بسته اى و وفادار به آن هستى در حالیكه او در صدد به توست🔹و کسی كه تو با او صله رحم كنى ولى او با تو كند. 📚 تحف العقول ؛ صفحه 9 ╔═══💌══╗ 🆔 @ishiaa ╚═══💌══╝
🌷🌷🌷 💠 و امّا اينكه گفتند حسّ و با كشتن حيوانات و خوردن گوشت آنها نمى سازد، جوابش اين است كه آرى هيچ شكى نيست كه رحمت، خود موهبتى است لطيف و تكوينى كه خداى تعالى آن را در انسان و بسيارى از حيوانات كه تاكنون به وضع آنها آشنا شده ايم به وديعه نهاده إلّا اينكه چنان هم نيست كه تكوين، حسّ رحمت را «حاكم على الإطلاق» بر امور قرار داده باشد، و در هيچ صورتى مخالفت آن را جائز نداند و اطاعتش را بطور مطلق و در همه جا لازم بشمارد. خُب وقتى خودش رحمت را بطور مطلق و همه جا استعمال نمی كند ما چرا مجبور باشيم او را در همه امور حاكم قرار دهيم؟! دليل اينكه تكوين، رحمت را بطور مطلق استعمال نمی كند وجود دردها و بيماريها و مصائب و انواع عذابها است. 💠 از سوى ديگر اين صفت يعنى صفت رحمت اگر در حيوانات بطور مطلق خوب و نعمت باشد در خصوص چنين نيست. يعنى مانند «عدالت» نیست که بدون قيد و شرط و بطور على الإطلاق فضيلت باشد؛ چون اگر اينطور بود مؤاخذه ظالم به جُرم اينكه ظلم كرده، و مجازات مُجرم به خاطر اينكه مرتكب جرم شده درست نبود - و حتّى زدن يك سيلى به قاتل جنايتكار صحيح نبود، زيرا با ترحّم منافات دارد - و همچنين انتقام گرفتن از متجاوز و به مقدار تعدّى او تعدّى كردن درست نبود. و حال اگر ظالم و مُجرم و جانى و متجاوز را به حال خود واگذاريم دنيا و مردم دنيا مى شوند. 💠 و با اين حال، امر رحمت را بدان جهت كه يكى از مواهب خلقت است مُهمل نگذاشته، بلكه دستور داده كه رحمت عمومى گسترش داده شود، و از اينكه حيوانى را بزنند نهى كرده و حتّى از زدن حيوانى كه مى خواهند ذبح كنند منع نموده و داده : مادام كه حيوانِ ذبح شده جانش بيرون نيامده اعضائش را قطع و پوستش را نكَنند، و نيز نهى كرده از اينكه حيوانى را پيش روى حيوان ديگرى مثل آن ذبح كنند، و براى ذبح كردن حيوان راحت ترين و ملايم ترين وضع را مقرّر فرموده، و آن بريدن چهار رگ گردن او است (دو تا لوله خون و يك لوله تنفس و يك لوله غذا)، و نيز دستور فرموده حيوانى را كه قرار است ذبح شود آب در اختيارش بگذاريد، و از اين قبيل احكام ديگرى كه تفصيل آنها در كتب فقه آمده است. 💠 و با همه اينها اسلام دين است نه دين عاطفه، و در هيچ يك از شرايعش عاطفه را بر احكام عقلى كه اصلاح گر نظام مجتمع بشرى است مقدّم نداشته، و از احكام عاطفه آن احكامى را معتبر شمرده كه عقل آن را معتبر شمرده است كه برگشت آن نيز به پيروى حكم «عقل» است. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 ❇️ تمدّن يا توحّش غربى! 💠 آرى در حكم به اينكه فلان جامعه صالح است يا طالح، ظالم است يا عادل، سعادتمند است يا شقى و ... بايد اين روش را پيش گرفت كه متأسفانه فضلاى ما همانطور كه گفتيم از اين معنا غفلت ورزيده اند، و در نتيجه دچار خَلط و اشتباه شده اند (و چون ديده اند كه فلان شخص انگليسى در لندن پولى كه در زمين افتاده بود بر نداشت و يا فلان عمل صحيح را انجام داد و مردم فلان كشور شرقى اينطور نيستند، آن چنان شيفته غرب و مُنزجر از شرق شدند كه به طور يك كاسه حكم كردند به اينكه تمدّن غرب چنين و چنان است و در مقابل شرقى ها اينطور نيستند، و پا را از اين هم فراتر نهاده و گفتند : در اين عصر نمى تواند انسانها را به صلاح لايقشان هدايت كند). 💠 در حالى كه اگر جامعه غرب را يك می گرفتند، آن وقت رفتار آن شخصيّت را با ساير شخصيّت هاى ديگر جهان مى سنجيدند، معلوم مى شد كه از تمدّن غربى ها به شگفت درمى آيند و يا از توحّش آنان! 💠 و به جان خودم سوگند كه اگر تاريخ غربيها را از روزى كه نهضت اخير آنان آغاز شد، مورد مطالعه دقيق قرار مى دادند و رفتارى را كه با ساير امّتهاى ضعيف و بینوا كردند مورد بررسى قرار مى دادند، بدون كمترين درنگى، حكم به آنان می كردند و مى فهميدند كه تمام ادّعاهايى كه می كنند و خود را مردمى بشر دوست و خير خواه و فداكار بشر معرفى نموده و وانمود می كنند كه در راه خدمت به بشريّت از جان و مال خود مايه می گذارند تا به بشر حُرّيت داده و ستمديدگان را از ظلم و بَردگان را از بردگى و اسيرى نجات بخشند، همه اش و است و جز به بند كشيدن ملل ضعيف هدفى ندارند. و تمام تلاششان اين است كه از هر راه كه بتوانند بر آنها كنند، يك روز از راه قشون كِشى و مداخله نظامى، روز ديگر از راه استعمار، روزى با ادّعاى مالكيّت نسبت به سرزمين آنان، روزى با دعوى قيمومت، روزى به عنوان ، روزى به عنوان كمك در حفظ استقلال آنان، روزى تحت عنوان حفظ و جلوگيرى از تجاوزات ديگران، روزى به عنوان دفاع از حقوق طبقات محروم و بيچاره، روزى ... و روزى ... 💠 انسانى كه «سلامتِ فطرتش» را از دست نداده، هرگز به خود اجازه نمى دهد كه چنين جوامعى را صالح بخواند و يا آن را سعادتمند بپندارد، هر چند كه نداشته باشد و به حكم وحى و نبوّت و بدانچه از نظر دين سعادت شمرده شده، آشنا نباشد. ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
💗💗💗💗 ❤️ لوْ أَنَّ أَشْیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللهُ لِطاعَتِهِ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الیُمْنُ بِلِقائِنا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا. 💜 اگر شیعیان ما - که خداوند آنها را در راه پیروی از خود موفّق شان دارد - دل‌ هایشان در وفا به پیمانى که با ما دارند بود، از فیض ملاقات ما محروم نشده و سعادت دیدار ما زودتر فراهم می ‌شد. 📚 الإحتجاج طبرسی؛ ج2 ص 499 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 💗💗💗💗
🌹🌹🌹 💠 و امّا اينكه گفتند رحمت الهى چگونه با تشريع حكم تذكيه و ذبح حيوانات سازگار است با اينكه خداى تعالى أرحم الرّاحمين است؟ جوابش اينست كه اين شبهه از خَلط ميان رحمت و ناشى شده است. آنچه در خداى تعالى است رحمت است نه رقّت قلب كه تأثّر شعورى خاصی است در انسان كه باعث مى شود انسانِ رحم دل، نسبت به فرد مرحوم تلطّف و مهربانى كند؛ و اين خود صفتى است و مادّى كه خداى تعالى از داشتن آن مُتعالى است (تعالى اللَّه عن ذلك عُلواً كبيراً ). 💠 و امّا در خداى تعالى معنايش إفاضه «خير» بر مستحقّ خير است، آن هم به مقدارى كه استحقاق آن را دارد؛ و به همين جهت بسا مى شود كه عذاب را رحمت خدا و بالعكس رحمت او را عذاب تشخيص مى دهيم (هم چنان كه تشريعِ حكم تذكيه حيوانات را براى حيوانات عذاب مى پنداريم). پس اين فكر را بايد از مغز بيرون كرد كه احكام الهى بايد بر طبق كه ناشى از «عواطف كاذبه» بشرى است بوده باشد، و خدا باید «مصالح تدبير» در عالَم تشريع را بخاطر اينگونه امور باطل ساخته و يا در اينكه شرايعش را مطابق با «واقعيّات» تشريع كرده است مُسامحه كند. 💠 لذا از همه مطالب گذشته اين معنا روشن گرديد كه در تجويز خوردن گوشت حيوانات و همچنين در جزئيات و قيد و شرطهايى كه در اين تجويز رعايت نموده ، را حكايت كرده است. فطرتى كه خداى تعالى بشر را بر آن فطرت خلق كرده : ❣ فطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ — پيوسته از طريقه دين خدا كه فطرت خَلق را بر آن آفريده است پيروى كن كه هيچ تغييرى در خلقت خدا نبايد داد، اين است آيين استوار حقّ (سوره روم آیه 30). ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌷🌷🌷 ❇️ چرا اسلام حِليّت گوشت را مبنى بر تذكيه كرد؟ 💠 توضيح سؤال اينكه ما پذيرفتيم كه خلقتِ بشر طورى است كه هم مجهّز به جهاز «گياه خوارى» است و هم جهاز «گوشتخوارى»؛ و فطرت و خلقت، گوشتخوارى را براى انسان جائز مى داند. و به دنبال اين حكم ، اسلام هم كه شرايعش مطابق با فطرت است خوردن گوشت را جائز دانسته، ليكن اين سؤال پيش مى آيد كه چرا به خوردن گوشت حيواناتى كه خودشان مى ميرند اكتفاء نكرد، با اينكه اگر اكتفاء كرده بود مسلمين هم گوشت مى خوردند و هم كارد بدست نمی گرفتند و با كمال بى رحمى حيوانى را سر نمى بريدند، در نتيجه عواطف و رحمتشان جريحه دار نمى شد؟ 💠 جواب اين سؤال از بياناتى كه قبلاً گذشت روشن گرديد. چون در آنجا گفتيم رحمت به معناى رقّت قلب، واجب الإتباع نيست و پيروى آن را لازم نمى داند، بلكه پيروى از آن را باعث ابطال بسيارى از احكام حقوقى و جزائى مى داند. و خواننده عزيز توجّه فرمود كه اسلام در عين اينكه احكامش را تابعِ مصالح و مفاسد واقعى قرار داده نه تابع عواطف، مع ذلك در بكار بردن رحمت به آن مقدار كه ممكن و معقول بوده از هيچ كوششى فروگذار نكرده؛ هم مصالح واقعى را إحراز نموده، و هم مَلكه را در بين نوع بشر حفظ كرده. 💠 علاوه بر اينكه (همه مى دانيم بيشترِ گاو و گوسفند و شُترانى كه مى ميرند مرگشان بيماريهايى است كه اگر گوشت آنها خورده شود انسانها هم به همان بيماريها مبتلا می گردند) و مزاج آنان تباه و بدنها متضرّر مى شود، و اين خود خلاف رحمت است. و اگر بشر را محكوم می كرد به اينكه تنها از گوشت حيوانى بخورد كه مثلاً از كوه پَرت شده، آن وقت می بايستى همه افراد بشر، دورِ دنيا بچرخند ببينند كجا حيوانى از كوه پرت شده است و اين براى بشر حكمى حَرَجى و است. 🔹 پایان 🔹 📚 جلد5 ص295 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺
🌹🌹🌹 💠 چگونه ممكن است طبيعتِ (كه همه افرادش، اعمّ از اروپايى و آفريقائيش يا آسيايى و امريكائيش و ... به طور مساوى مجهّز به قُوا و اعضايى يكسان مى باشند) رضايت دهد كه يك «طايفه» به نام متمدّن و تافته جدا بافته، بر سر ديگران بتازند و ما يملك آنان را تاراج نموده، خونشان را مُباح و عِرض و مالشان را به يغما ببرند و راه به بازى گرفتن همه شؤون وجود و حيات آنان را براى اين طايفه هموار سازند، تا جايى كه حتّى درك و شعور و فرهنگ آنان را دست بيندازند و بلائى بر سر آنان بياورند كه حتّى انسانهاى نيز آن را نچشيده بودند؟ سَند ما در همه اين مطالب، تاريخ زندگى اين امّت ها و مقايسه آن با جناياتى است كه ملّتهاى ضعيفِ امروز از دست اين به اصطلاح متمدّنها مى بينند. و از همه جناياتشان ، اين جنايات است كه با منطق زورگويى و افسار گسيختگى، جنايات خود را «اصلاح» ناميده و به عنوان «سعادت»! به خورد ملل ضعيف مى دهند. ❇️ اجتماع اسلامى به چه چيز تكوّن يافته و زندگى می كند؟ 💠 شكى نيست در اينكه تشكيل اجتماع (هر نوع كه باشد) مولود و غَرضى واحد است كه مشترك بين همه افراد آن اجتماع مى باشد و اين هدف مشترك در حقيقت به منزله روحِ واحدى است كه در تمام جوانب و اطراف اجتماع دميده شده و نوعى اتّحاد به آنها داده است. البته اين در غالب و بلكه در نوع اجتماعاتى كه تشكيل مى شود، يك هدف مادّى و مربوط به زندگى دنيايى انسانها است؛ البته زندگى مشترك آنان، نه زندگى فرديشان. و جامع همه آن هدفها اين است كه اجتماع از مزاياى بيشترى برخوردار گشته و به زندگى بهترى برسد. 💠 و فرق بين بهره مندى با بهره مندى از نظر خاصيّت، اين است كه انسان اگر مى توانست (مانند بيشتر جانداران) بطور انفرادى زندگى كند، قهراً در همه لذائذ و در برخوردارى از همه بهره هاى زندگيش «مُطلق العنان و آزاد» بود، و هيچ مخالف و معارضى راه را بر او نمى بست و هيچ رقیبی مزاحمش نمى شد. بله چيزى كه آزادى او را محدود می كرد، نارسايى قُوا و جِهازات بدن خود او بود. چون آدمى نمى تواند هر نوع هوايى را استنشاق كند، ساختمان ريه او هوايى مخصوص مى خواهد؛ و همچنين او نمى تواند بيرون از اندازه و گنجايش دستگاه گوارشش غذا بخورد زيرا اين دستگاه براى هضم كردن غذا، قدرتى محدود دارد. و همچنين ساير قوا و جهازات او، يكديگر را محدود می كنند. اين وضع انسان است نسبت به . 💠 و امّا نسبت به ، آنجا كه ما زندگى او را فردى فرض كنيم : نه او كارى به كار انسانهاى ديگر دارد و نه انسانهاى ديگر در بهره وريهاى او مزاحم اويند، و ميدان عمل را عليه او محدود و تنگ مى كنند. چون بنابر اين فرض، علّتى تصور نمى شود كه باعث تضييق ميدانِ عمل او و محدود كردن فعلى از افعال او و عملى از اعمال او گردد. و اين بخلاف انسانى است كه در محدوده زندگى مى كند كه ديگر عرصه زندگى او، آن گستردگى كه در فرض بالا بود را ندارد. و او در ظرف اجتماع نمى تواند در اراده كردن و در أعمال خود مطلق العنان باشد، زيرا او مزاحم آزادى ديگران است. و معلوم است كه وقتى پاى مزاحمت و معارضه به ميان آيد، زندگى خود او و زندگى همه افراد اجتماع تباه مى شود و ما اين معنا را در مباحث نبوّت كه قبلاً گذشت با كامل ترين وجه، شرح داديم. 💠 تنها علّتى كه باعث شد بشر از روز نخست، تَن به حكومت داده و خود را محكوم به حُكم قانون جارى در مجتمع بداند، همانا مسأله... ادامه دارد... 📚 💌 کانال " آی💚شیعه " :👇 http://eitaa.com/joinchat/4236247057Cded3cd6bc7 🌺کپی آزاد بشرط دعا و صلوات بر مهدی فاطمه (عج) 🌺