eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
482 دنبال‌کننده
312 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 پاداش هرکس اندازه اوست ✍ گويد: به علیه السلام عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است. 🔸فرمود: عقلش چگونه است؟ 🔹گفتم نمي دانم. 🔸فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردي از در يكي از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود خدا مي كرد؛ يكي از از آنجا گذشت و عرض كرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را به من بنما به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا به او كرد همراه او باش پس آن به صورت انساني نزد او آمد. 🔹عابد گفت: تو كيستي؟ 🔸گفت: مردي عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود. چون صبح شد فرشته به او گفت: جاي پاكيزه اي داري و فقط براي عبادت خوب است. 🔹عابد گفت: اينجا يك عيب دارد. 🔸فرشته گفت: چه عيبي؟ 🔹عابد گفت: خداي ما چهارپايي ندارد، اگر او خري مي داشت در اينجا مي چرانديمش به راستي اين علف از بين مي رود! 🔸فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد. 🔹 گفت: اگر خري مي داشت چنين علفي تباه نمي شد. پس خدا به فرشته وحي كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش مي دهم (يعني حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روي ساده دلي و ضعف خرد است، و نيست، ليكن عبادتش هم پاداش عبادت خداشناس را ندارد). 📚 منبع ۱. ،ج۱، ص۱۱. 🆔 @islam_history
📌 علیهم السلام () 🔰 روزى كه نبرد اتفاق افتاد، شب آن روز عروسى بود. او با دختر ، سرشناس اوسيان كرده و ناچار بود كه مراسم شب زفاف را همان شب انجام دهد. 🔰 هنگامى كه نداى در گوش او طنين انداخت، متحير شد. چاره اى نديد جز اينكه از پيشگاه فرمانده كل قوا اجازه بگيرد، تا يك شب در مدينه توقف كند و فرداى آن خود را به ميدان جنگ برساند. 🔰 صلی الله علیه و آله يك شب براى انجام مراسم عروسى به وى اجازه داد. بامدادان، حنظله پيش از آن كه غسل جنابت كند، به سوى ميدان شتافت. وقتى خواست از در منزل بيرون آيد؛ اشك در ديدگان نوعروس كه از ازدواج وى جز يك شب نگذشته بود، حلقه زد. 🔰 دست در گردن خود افكند، و درخواست كرد كه چند دقيقه كند. او چهار نفر مرد را كه روى داشتن عذر در مدينه مانده بودند، گواه گرفت كه ديشب ميان او و شوهر گرامى وى عمل آميزش انجام گرفته است. 🔸حنظله از منزل بيرون رفت، عروس رو به آن چهار نفر كرد و گفت: 🔸ديشب در خواب ديدم كه آسمان شكافت و شوهرم داخل آن شد، سپس شكاف به هم آمد. من از اين رؤيا احساس مى كنم كه شوهر من به سوى جهان بالا خواهد رفت و شربت را خواهد نوشيد. 🔰حنظله وارد سپاه شد ديدگانش به افتاد كه ميان دو سپاه مشغول جولان بود. او با يك حمله جوان مردانه شمشيرى به سمت او متوجه ساخت، ولى شمشير بر پشت اسب وى فرود آمد و ابو سفيان نقش زمين شد. 🔰داد و فرياد ابو سفيان موجب اجتماع گروهى از سربازان قريش شد. 🔰شدّاد ليثى بر حنظله حمله كرد و بر اثر آن ابو سفيان از چنگال وى نجات يافت. 🔰در ميان سربازان ، نيزه دارى، به او حمله ور شد و نيزه خود را در بدنش فرو برد. حنظله با همان زخم وى را تعقيب كرد و او را با شمشير از پاى درآورد و خود نيز بر اثر زخم نقش زمين شد. 🔸پيامبر گرامى فرمود: من ديدم كه ، حنظله را غسل مى دادند، و از اين نظر او را مى گفتند. 🔰هنگامى كه قبيله ، مفاخر خود را مى شمردند،چنين مى گفتند: و منّا حنظلة غسيل الملائكة؛ از ما است حنظله كه فرشتگان او را غسل مى دادند. 📚 منابع ۱. اسد الغابه، ج ۲، ص ۵۹. ۲. ، ج ۲۰، ص ۵۷. 🆔 @islam_history
📌 پاداش هرکس اندازه اوست ✍ گويد: به علیه السلام عرض كردم فلاني در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنان است. 🔸فرمود: عقلش چگونه است؟ 🔹گفتم نمي دانم. 🔸فرمود: پاداش به اندازه عقل است. همانا مردي از در يكي از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود خدا مي كرد؛ يكي از از آنجا گذشت و عرض كرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را به من بنما به او نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا به او كرد همراه او باش پس آن به صورت انساني نزد او آمد. 🔹عابد گفت: تو كيستي؟ 🔸گفت: مردي عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم. پس آن روز را با او بود. چون صبح شد فرشته به او گفت: جاي پاكيزه اي داري و فقط براي عبادت خوب است. 🔹عابد گفت: اينجا يك عيب دارد. 🔸فرشته گفت: چه عيبي؟ 🔹عابد گفت: خداي ما چهارپايي ندارد، اگر او خري مي داشت در اينجا مي چرانديمش به راستي اين علف از بين مي رود! 🔸فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد. 🔹 گفت: اگر خري مي داشت چنين علفي تباه نمي شد. پس خدا به فرشته وحي كرد: همانا او را به اندازه عقلش پاداش مي دهم (يعني حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روي ساده دلي و ضعف خرد است، و نيست، ليكن عبادتش هم پاداش عبادت خداشناس را ندارد). 📚 ،ج۱، ص۱۱. 🆔 @islam_history