eitaa logo
دکتر محسن عزیزی ابرقوئی
2.5هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
591 ویدیو
121 فایل
هدف از ایجاد کانال، ایجاد بستری مناسب جهت انجام کار تشکیلاتی و همفکری به منظور ایجاد و گسترش روانشناسی اسلامی است.ان شاءالله به تدریج سلسله بحثهای موضوعی در کانال قرار داده خواهند شد. شما نیز می توانید موضوعات پیشنهادی خود را ارسال کنید: @Mohsenazizi1365
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مطهری (ره) وقتی شاگرد بود، اینجوری استادش (علامه طباطبایی رحمه الله علیه) رو به وجد می آورد! http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولید مطهری ها، نیاز روز جامعه «حقیقتاً محصول بسیار عظیم و باارزشی از شهید مطهری در اختیار ماست و باید آثار این استاد گران‌قدر را، که با فکر والای خود به جامعه‌ فکری ما اهدا کرده است، به‌درستی دریافت کرد و آن را آموخت. من احساس می‌کنم هنوز در جامعه‌ی ما جوانان، روشن‌فکران، نویسندگان، دانشگاهیان و روحانیونی هستند که آثار فکری شهید مطهری را به‌طور کامل نخوانده و یا مورد تأمل قرار نداده‌اند. پس اقدام اول این است که ما آثار این فیلسوف بزرگ را مورد تأمل و استفاده قرار دهیم» (استاد در کلام رهبر؛گردآوری از مجتبی پیرهادی؛تهران: صدرا، ۱۳۹۰، ص ۸۱). «ما نمی‌توانیم در شهید مطهری متوقف شویم. [...] نیازهای فکری روزبه‌روز و نوبه‌نو می‌شود و جریان ورود به چالش با افکار وارداتی و نقادی علمی و تفکیک صحیح از سقیم آن، از وظایف مهمی است که باید ادامه پیدا کند و ما در دهه‌های آینده به مطهری‌ها نیاز مبرم داریم» (همان، ص ۷۱). به عنوان کسی که تجربه مطالعه برخی آثار گرانمایه شهید مطهری (ره) را داشته، باید اعلام کنم که شهید مطهری خوانی، ذهن را نقاد و متفکر بار می آورد. از ویژگیهای جالب توجه شهید مطهری (ره) این بود که پرسش هایی که ایشان درباره موضوعات و چالش ها مطرح میکردند، از پرسش های مخاطب هم جلوتر و تندتر بود! یعنی، اگر برای دریافت پاسخ مساله ای به سراغ اثری از شهید مطهری (ره) برویم، خواهیم دید که استاد سوالات به مراتب دشوارتری از ما را خود مطرح میکنند و سپس آرام آرام به تبیین زوایای موضوع میپردازند. این از هنرمندی های عالی استاد شهید مطهری (ره) است. http://eitaa.com/islamic_psychology
یک پیشنهاد برای تعطیلی عید سعید فطر نظر به اینکه تعطیلات عید سعید فطر، چند سالی است که به دو روز تغییر یافته است، و مساله مشخص نبودن تعطیلی عید برای برخی افراد در جامعه تبدیل به یک چالش ذهنی شده است، پیشنهاد می شود تعطیلات شمسی مربوط به عید تغییر نکند. چگونه؟ بدین صورت که ۱ شوال مصادف با عید سعید فطر تعطیل رسمی باشد. حال، اگر ماه ۲۹ روز شد، یکم و دوم شوال تعطیل باشد و اگر ماه ۳۰ روز شد، سی ام ماه مبارک رمضان و یکم شوال تعطیل باشد! بدین ترتیب، عزیزانی که از قبل برنامه ریزی هایی برای تعطیلات خود داشته اند (مثلا قصد مسافرت کرده بودند) یا مدارس و دانشگاه ها و ادارات و ... برنامه زمان بندی شان به هم نمی خورد. امید است با این راهکار، چالش کمتر شود. http://eitaa.com/islamic_psychology
درسی زیبا از امام سجاد علیه السلام _ به انضمام ظرایف روانشناختی ماجرا مردی آمد نزد حضرت امام سجاد علیه السلام و گفت: 《فلان شخص دیروز حرفهایی چنین و چنان درباره شما میزد و عیب هایی از شما می گرفت》. یکی از یاران پرسید: 《آیا در جمع می گفت و خبر می ساخت؟》 گفت: 《نه که در پنهانی و فقط با من میگفت》. امام فرمود: 《سزای غیبت و تهمت با خداست. وعده گاه همه روز حساب است. او در میان همه حکم خواهد کرد. هیچکس از بدگویی مردم در امان نیست. کسانی بودند که بر پیغمبر هم دروغ می بستند و عیب می گرفتند. برای آن شخص خوبتر آن بود که می آمد و حرف هایش را اینجا می گفت و مطلب را روشن می کردیم‌، ولی تو هم کار خوبی نکردی که این خبر را آوردی. از یک طرف حق صحبت او را رعایت نکردی که حرف پنهانش را برای من گفتی و سخنی که خودش در روی ما نمی گفت به من گفتی‌. از طرف دیگر حق ما را رعایت نکردی که از مسلمانی خبر دل آزاری آوردی که ما نشنیده بودیم. بعد از این پرهیز کن و بدان کسی که عیب مردم را نزد دیگران بسیار می گوید، گواهی می دهد که عیب های خود را در مردم جستجو می کند》. قصه های خوب برای بچه های خوب، مهدی آذریزدی، ۱۳۹۹، جلد ۸، صص ۱۴۴_۱۴۳ ⁉️میزان قرابت خود با این نوع رفتار را بسنجیم 👈ظرافت های روانشناختی ماجرا نیز بر اهلش پوشیده نیست http://eitaa.com/islamic_psychology
انتقاد منصفانه شاید ما زبان انتقاد را به درستی نیاموخته ایم... از یک طرف، گاه انتقاداتمان از دایره انصاف خارج می شود... گاه، حرفهایی بر زبان جاری می کنیم و بعد می فهمیم آنچه بر مبنایش سخن رانده ایم، تکذیب می شود! گاه، هدفمان از انتقاد، خیرخواهی و اصلاح نیست و شاید هم هست، اما شیوه بیانمان این را منتقل نمی کند... گاهی انتقاد می کنیم و از آن اظهار فضل برداشت می شود (پس، شاید اشکال به شیوه انتقاد ماست) گاهی انتقادات مان به حق است، اما در زمان یا وضعیت مناسبی مطرح نمی شود اگر انتقادات ما باعث شد کسانی که هم مسیرمان هستند، چنین برداشتی از ما بکنند و سپس ناچار شویم برای دفاع از کسانی که از آنها انتقاد کرده ایم، تعریف های نابجایی بکنیم، یا مخالفان ایشان را با انتقادات شدیدتری مواجه سازیم که ممکن است به حق نباشند، بدانیم که احتمالا جانب اعتدال را رعایت نکرده ایم گاه، بدون دادن فرصت پاسخ به طرف مقابل، انتقاد می کنیم گاه انتقاد ما حالت تحکم و تعیین تکلیف دارد و نه حالت پیشنهاد سازنده گاه، انتقاد ما، انگیزه های صحیح را کمرنگ می کند گاه، انتقاد می کنیم، ولی نقاط مثبت را نمی بینیم یا اگر نقاط مثبت را بیان می کنیم، مشخصا تظاهر است و هدف اصلی تخریب برداشت می شود اگر رویه انتقادی مان صحیح نباشد، حتی اگر انتقادمان به جا باشد، و هدفمان هم خیر باشد، ممکن است طرف مقابل را به جای پذیرش و اصلاح، به دفاع از حیثیت خود وادار سازیم پس، خیلی مراقب باشیم انتقاد بسیار خوب و لازم است، اگر به جوانب آن اشراف داشته باشیم... حرفم کلی بود، اما قابلیت تطبیق به موارد گوناگونی را دارد: برای نمونه، انتقادات به برنامه زندگی پس از زندگی؛ انتقادات به برخی عملکردهای مسئولین؛ انتقادات به همسر و ..‌ http://eitaa.com/islamic_psychology
جنگ شناختی: شناخت رسانه دشمن یکی از تصورات عجیب در کشور ما این است که آزادی در غرب منجر به کاهش آمار تجاوز جنسی شده تصور عجیب تر این است که برخی فکر می کنند در غرب تجاوز معنای بسیار ظریفی دارد و مثلا اگر لمس کوچکی هم اتفاق بیفتد سریعا همه دستگاه ها واکنش نشان می دهند! این دو فیلم، مربوط به وقایع اخیر در کشور انگلستان است بی بی سی هم یک رسانه لندن نشین است و این وقایع بغل گوش او اتفاق می افتند چند گزارش برای این موارد در بی بی سی تهیه شده است؟ از لوازم داشتن سواد رسانه ای این است که وقتی اطمینان پیدا کردیم که رسانه ای ماست، آن را دنبال نکنیم. چگونه ممکن است در معرض اطلاعات دائما منفی درباره کشور خود قرار بگیریم و متاثر نشویم؟ اهم آنچه در خبرگزاری هایی چون بی بی سی دنبال می شود، شامل موارد زیر است: ۱. انتشار اخبار منفی (با شدت کم یا زیاد) در رابطه با ایران ۲. عدم انتشار اخبار مثبت درباره ایران (حتی اگر خیلی برجسته باشد) ۳. تفکیک گذاشتن بین افرادی که در کشور محبوبیت دارند با نظام و حاکمیت (مثلا تفکیک بین تیم ملی یا ورزشکاران یا هنرمندان با نظام) ۴. پوشاندن نقاط ضعف و مشکلات کشورهای متحد با ایالات متحده و بریتانیا (برای نمونه نشان ندادن مشکلات اقتصادی اخیر در آلمان و ترکیه و عمده کشورهای اروپایی) ۵. گزارش کوچکترین پیشرفتها در کشورهای یادشده ۶. بیان برخی اخبار خنثی در قالبی تمسخرآمیز که مخاطب را تحریک کند ۷. بیان اخبار منفی درباره کشورهایی که با ایران متحد هستند و با غرب هم مشکلات و چالش هایی دارند تمامی این موارد در قابی که از اینستاگرام بی بی سی (همین حالا) قرار داده ام، قابل ملاحظه است. هر چند قاب که از این رسانه بگیرید، با همین موارد (و شاید مواردی دیگر) مواجه خواهید شد اینها همه برنامه ریزی شده است تا ذهن مخاطب در جهات خاصی شکل بپذیرد: تو شرایط بسیار بدی داری؛ از همه جا بدتر! در جاهای دیگر همه چیز خوب پیش می رود متحدان کشور تو، تو و کشورت را فریب داده اند اگر با ما هم پیمان شوی، همه مشکلاتت حل خواهد شد اگر از غرب انتقاد کنی یا به پیشرفت های کشورت افتخار کنی، فرد کم اطلاعی هستی زمانی روشنفکر خواهی شد و لایک ها به سمتت خواهد آمد که از عملکردهای داخل کشورت مدام بنالی و هیچ جنبه مثبتی را نبینی و اهل گلایه کردن بشوی اگر در تو امیدی به بهبودی اوضاع هست، یعنی قدرت تحلیل نداری! اگر به این نتیجه رسیدی که اوضاعت افتضاح است و هیچ امیدی هم به بهبود شرایط نیست جز همراهی با تفکرات جامعه غربی، تمام هدف برای تو محقق شده است http://eitaa.com/islamic_psychology
جذابیت هایت را حفظ کن دختر! بخش اول دختر، با اعتماد به نفسی وصف ناشدنی وارد مرکز مشاوره شد. تعریف می کرد که پسری در اینستاگرام شیفتۀ او شده و خواهان ازدواج است. آنقدر دلباختۀ دختر شده که حاضر است از راهی دور به شهر دختر بیاید، خانواده خود را همراه کند، و دل خانواده دختر را هم به دست آورد. پسر خوبی به نظر می رسد. ظاهرا اهل رفیق بازی نیست، و علاقه اش قلبی به نظر می رسد. از ویژگی های دختر تعریف می کند و درباره تلاشش برای رسیدن به او توضیح می دهد. دختر، از این تلاش و دلباختگی خوشش می آید، اما هنوز کاملا وابسته پسر نشده است. دختر از تلاش پسر، تامین عاطفی از جانب او، و اطمینان خاطری که به او دارد، خوشش می آید. عطش پسر برای رسیدن به خودش را می پسندد و کم کم دارد در برابر او نرم می شود. شاید، این همان پسری باشد که بتواند او را خوشبخت کند. تصور دختر این است که اگر دسترسی های بیشتری به پسر بدهد، عطش بیشتری را ملاحظه خواهد کرد و ماجرا دیگر تمام خواهد شد. پسر، کاملا دلباخته او می شود، و دختر هم که با این کار، نشان داده که خواهان پسر است! ⁉️اما، ماجرا از نگاه پسر چگونه پیش می رود؟ 👈پسران (عموم پسران)، دختران در دسترس را برای ازدواج نمی پسندند، اما پسرانی که به دنبال رابطه اند، دختران دردسترس را می پسندند، چون هدفشان لذت فوری است و نه دادن تعهدی دائمی. پسرانی که قصد ازدواج دارند، به دنبال اعتماد به دختری هستند که دوستش می دارند. اگر نتوانند به دختر اعتماد کنند، برای آنها ارزشی وجود نخواهد داشت. پسر، دوست دارد با تلاش و زحمت به مراد دلش برسد. اگر، آنچه می خواست، بیش از اندازه راحت به دست آمد، ممکن است قدرش نیز کمتر دانسته شود. پسر، وقتی متوجه شد که دختر به او وابسته شده، و دیگر بدون او نمی تواند، قدری پا پس می کشد. اینجاست که تصورات، به خطا می رود. دختری که با هدف ازدواج وارد رابطه شده بود، حالا غرور خود را از دست رفته می بیند، چون دسترسی هایی به پسر داده که باعث شده ارزشش پایین تر بیاید، عطش پسر را خاموش کند، تردیدهایی در پسر ایجاد کند که اگر به من دسترسی داده، چه اطمینانی است که به دیگری نمی داده؟ خود دختر هم خسته شده و دوست دارد تکلیفش روشن شود، اما دیگر نه آن استقلال و غرور قبلی برایش باقی مانده، نه آن اعتماد به نفس ناشی از مشاهده تلاش پسر... ممکن است این فکر به ذهنش برسد که باز هم دسترسی های بیشتری را برای پسر فراهم کند، شاید پسر انگیزه اش برای اقدام به ازدواج بیشتر شود، اما پسر به دنبال دختری است که جذاب و نه چندان در دسترس باشد! دختری که جذاب باشد، ولی چندان آسان به دست نیاید. دختری که جذابیت هایش مربوط به همسرش باشد و نه مربوط به همه... وقتی دختر، رابطه ای را ادامه می دهد، و تعیین تکلیف را از پسر نمی خواهد، معنایش این است که: من، خودم به جای پسر تلاش می کنم (و این یعنی لذت تلاش پسر گرفته می شود). 🚨دختران، معمولا متوجه نمی شوند چه زمانی وابسته شده اند. اوضاع تا پیش از وابستگی در ظاهر خوب بود: پسر، برای رسیدن به دختر عطش زیادی داشت؛ دختر، استقلال و غرور خود را حفظ کرده بود؛ بر رابطه مسلط بود؛ تصور می کرد هرگاه بخواهد می تواند از رابطه خود را خارج کند، اما اکنون اوضاع فرق کرده است: عطش پسر کاهش یافته؛ اطمینان قبلی وجود ندارد؛ دختر سرمایه و انرژی زیادی گذاشته، اما عایدی چندانی برایش نداشته است؛ و حالا، پسر بر فضا مسلط است. داستان می توانست متفاوت باشد... ادامه در ارسال بعد👇 http://eitaa.com/islamic_psychology
جذابیت هایت را حفظ کن دختر! بخش دوم ادامه از ارسال قبل ‌‌.‌.. داستان می توانست متفاوت باشد: ✅درست، در زمانی که دختر تسلط دارد، احساس غرورش از دست نرفته، خود را در دسترس پسر قرار نداده، حریم ها حفظ شده، و عطش پسر بالا ارزیابی می شود، فرصت مناسبی است تا از پسر بخواهد برای او تعیین تکلیف کند: اگر، قصدش ازدواج است، مرد و مردانه بیاید و با خانواده دختر (شامل پدر و مادر) صحبت کند. اگر الان شرایط ندارد، صحبت اولیه را مطرح کند و به میزان معقول و مشخصی زمان بخرد و تا آن موقع رابطه ای برقرار نشود. اگر شرایطش را تا سال های سال ندارد، ولی دختر شرایط ازدواج را دارد، نشان دادن علاقه پسر به این است که انتظار نداشته باشد به خاطر خودخواهی خودش، تمام موقعیت های خوب دختر برای ازدواج از دست برود! 🛑اما، برخی پسرها، با علم به اینکه هدف دختران از رابطه ازدواج است، با دادن وعده و وعیدها زمان می خرند؛ با علم به اینکه دختران شفقت و دلرحمی دارند، خود را به وضعیتی میزنند که دختر حس ترحمش درگیر شود؛ با علم به وابستگی دختر، او را به لطایف الحیل نگه می دارند، و ... . با علم به اینکه برای دختر مهم است که بداند پسر با خانواده اش در این باره حرف زده، خواهر یا مادر (واقعی یا تصنعی) را وارد ماجرا می کنند! اما آشکارا تماسی با خانواده دختر برقرار نمی کنند! این اواسط، گاهی هشدار هم می دهند که «به من وابسته نشو! اگر رابطه به ازدواج منتهی نشد، خودت می خواستی که در آن بمانی! یادت باشد!». 👈حساب ازدواج، با رابطه کاملا متفاوت است و این در پژوهش های متعدد داخلی و خارجی تایید شده است (ان شاءالله در فرصتی مناسب گزارشی از این پژوهش ها را ارائه خواهم کرد) .نگران نباش دختر! اگر، دسترسی هایت، پس از ازدواج (که یک پیمان آشکار تعهدآمیز است) برای پسر باز شد، این وصال برای پسر بسیار خوشایند است، چون برایش تلاش کرده و به آن رسیده و اطمینان دارد که این وصال مختص اوست... اما، همین وصال، در حین رابطه، نتیجه ای معکوس دارد... پانوشت: برای یک پسر، سه دقیقه زمان کافی است تا به اوج لذت جنسی برسد (برایزنداین، مغز مردانه، ترجمه دهقانی و زمانی، ۱۳۹۵، ص ۷۸). این را بسیاری از دختران نمی دانند. لذا، برایشان قابل تصور نیست که وقتی پسری را به منزل راه می دهند، چگونه به دردسر می افتند (و حتی دچار مشکلات روانشناختی چون اختلال استرس پس از سانحه می شودند) و ممکن است مسیر زندگی شان کلا تغییر کند. دختران، اینگونه نیستند و بنابراین، چنین انتظاری هم ندارند. شاید این آگاهی کمک کند تا دخترانمان، هرگز پسری را در خلوت به حریم خود راه ندهند. هم مسئولین و هم والدین، و هم تسهیل گران ازدواج در جامعه باید تلاش کنند تا مسیر برای ازدواج اصولی و سالم مهیا شود. http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگرانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای فرزندان والدین مذهبی آخر الزمان! http://eitaa.com/islamic_psychology
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشر نیکی ها را تمرین کنیم بازنشر(فوروارد) پیامهای ناامیدکننده و ترس آور، برای برخی دارد، به ویژه در این شرایط (فلان جنس در بازار نیست! زود بخرید دفعه بعد قرار هست گرانتر شود؛ شانس آوردی حالا رسیدی و ...) بازنشر پیامهای نیک را در خود به یک عادت تبدیل کنیم تا در گسترس آنها سهیم باشیم بازنشر پیامهای ترس آور و ناامیدکننده را مدتی متوقف کنیم و بلکه به ارسال کنندگان بگوییم این کار را نکنند؛ هم روان خودمان آسوده تر است و هم در ایجاد مشکلات بعدی، که برخی به صورت هدفمند آن را دنبال می کنند، سهیم نخواهیم شد به بیان دیگر: مدتی روزه فوروارد نکردن پیامهای ناامیدکننده و ترس آور را بگیریم. نتیجه به زودی مشخص می شود پ.ن: یکی از فیلمهای بالا درباره استادی است که به دانشجوی کم توان کمک می کند تا از باران عبور کند؛ دیگری واکنش مردم نجیب و عزیز کشورمان در هنگام خالی شدن بار تریلی (که روغن بوده است)، در همین اوضاع فعلی کمبود و گرانی روغن، می باشد http://eitaa.com/islamic_psychology
هدایت شده از مسیر عفافگرایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اعتراض ‏نماینده پارلمان استرالیا از اجرای سند 2030 یونسکو 👈این برگه ای است که دختر 10 ساله من از مدرسه به خانه آورده.... ♨️من از مدرسه شکایت کردم و به من گفتند که این فقط بخشی از است... 🔥این تکلیفی است که هر روز در یک ، نه یک مدرسه راهنمایی، به آنها داده می‎شود! ⚠️چطور باید از بچه هایمان کنیم؟ وقتی این نوع در مدارس ما وجود دارد؟ @umefafgaraei
هدایت شده از محسن عزیزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به عنوان معلم، استاد، مربی، آموزگار، مدیر، معاون، و ... این درس بزرگ را بیاموزیم و بیاموزانیم که همه این دروس، منهای فهم صحیح از کلام خدا، ضررشان از منفعتشان بیشتر است. اگر مبنا کلام خدا شد، همه آن علوم مسیر درست را خواهند یافت و اگر قرآن و کلام خدا مهجور شد، همه آن علوم (فیزیک، شیمی، مهندسی، جامعه شناسی، روانشناسی، مشاوره، علوم تربیتی، مدیریت، حسابداری، اقتصاد، پزشکی، زیست شناسی و ...)، و حتی خود علم توحید هم، حجاب و مانع رشد و تکامل خواهد بود... http://eitaa.com/islamic_psychology
گاهی مردمانمان خیلی می شوند خییلی!! ⭕از آخوندا متنفرند امّا به حسن روحانی رأی می‌دهند! ⭕از عرب‌ها متنفرند امّا با افتخار دُبی می‌روند و منبع خبرشان میشود اینترنشنال شبکه وابسته به دربار سعودی!! ⭕روزه نمی‌گیرند! ولی دل‌شان برای ربنای شجریان تنگ شده! ⭕ کورش‌پرست‌ند و طرفدار پیامبر ایرانی،زرتشت! امّا تعلّقات مذهبی را مانع پیشرفت می‌دانند! ⭕ دم از آزادی بیان میزنند و سرتا پای ارکان مملکت را فحش میدهند در عین حال از خفقان جامعه سخن میگویند! ⭕ میگویند مرگ کسی را نخواهید و شعار باعث مشکلات مملکتمان شده ، اما از ترور هموطنشان توسط شقی ترین آدمها ابراز خوشحالی میکنند ! ⭕ بازیگرانش در طلاق شهره‌اند! امّا نقش‌های عاشقانه بازی می‌کنند! ⭕سه برابر تولید ناخالص ملی لوازم آرایشی مصرف می‌کنند ولی از فقر می‌نالند! ⭕میلیاردها هزینه صرف یک کنسرت تتلو در ترکیه می‌کنند ولی هزینه کربلا و مکه و غذای نذری را اجحاف در حق ایتام می‌دانند! ⭕با پتکِ فرار مغزها بر سر ایران می‌کوبند و خودشان از محصولات، و حتی نرم‌افزارهای ایرانیِ تولیدشده توسط مغزهای ایرانی! استفاده نمی‌کنند تا مغزهایِ بیکار شده، فرار کنند... http://eitaa.com/islamic_psychology
چند دقیقه برای تفکر مکتب سازی در روانشناسی استاد رحیم پور ازغدی https://telewebion.com/episode/0x2887daf این مطالب را از دست ندهید... http://eitaa.com/islamic_psychology
آیا روانشناسی یک علم است؟ ۱ بعضا شنیده میشود که روانشناسی یک علم (Science) است. لطفا به متن زیر، که از کتاب زمینۀ روانشناسی هیلگارد نقل میشود، توجّه کنید: «روانشناسی از طریق تأثیری که بر قوانین و سیاست دولت دارد، بر زندگی ما اثر میگذارد. برای مثال، قوانین مربوط به انحراف جنسی طی چهل و پنج سال اخیر دستخوش تغییرات چشمگیری شده اند، زیراکه بسیاری از اعمال جنسی که در گذشته انحراف به حساب می آمدند، اینک اعمالی «بهنجار» به شمار می آیند، به این معنی که انبوه کثیری از مردم به آنها دست میزنند (اتکینسون و همکاران، زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۳، ج ۱، ص۲۷)». پرسش: این عبارت که «بهنجار تلقی شدن یک رفتار، با کثرت انجام آن توسط افراد تعیین میشود»، یک گزارۀ مبتنی بر شواهد تجربی و علمی است یا مبتنی بر نوعی چشم انداز خارج از چارچوب علم است؟ آیا میتوانیم با انجام آزمایشهای دقیقِ تکرارپذیر، مشاهده پذیر و اندازه پذیر (که ویژگیهای یک علم تجربی است) این گزاره را اثبات نماییم؟ ۲ لطفا به عبارت ۱ دقت کنید: «انبوه کثیری از مردم خودارضایی میکنند»؛ این یک گزاره ابطال پذیر است؛ چراکه میتوان با انجام پژوهشی در رد یا تایید آن شواهدی را گردآوری کرد. اما به عبارت ۲ بیشتر دقت کنید: «اگر انبوه کثیری از مردم خودارضایی کنند، به معنای این است که این عمل بهنجار است و بنابراین دیگر طبیعی قلمداد شده و نباید مورد مداخله واقع شود». پرسش: آیا در روانشناسی فقط با گزارۀ نوع ۱ سر و کار داریم، یا با گزارۀ نوع ۲ هم مواجه هستیم؟ آیا در روانشناسی ارزیابی و قضاوت وجود ندارد؟ ۳ عبارت ۱: «فروید به طور کلّی دیدگاهی منفی دربارۀ طبیعت انسان داشت و معتقد بود آدمی را نیز همانند حیوانات سایقهای اساسی (عمدتا جنسی و پرخاشگری) هدایت میکنند و آدمی مدام با جامعه ای که بر مهار کردن این تکانه ها تأکید دارد، در ستیز است» (اتکینسون و همکاران، زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۳، ج ۱، ص۴۱). عبارت ۲: «برخی نظریه های پدیدارشناختی را انسانگرا نیز نامیده اند، زیرا این نظریه ها بر خصوصیات تمایزدهندۀ انسان از حیوان، مانند تلاش در جهت رشد و شکوفایی، تأکید میورزند. طبق نظریه های انسانگرا نیروی انگیزشی اصلی هر فرد گرایش به سوی رشد و خودشکوفایی است» (همان منبع، ص۴۲). پرسش: با وجودی که سالها از طرح بحث این رویکردها در روانشناسی معاصر میگذرد، امّا این رویکردهای به ظاهر متناقض، هرگز از مکاتب روانشناختی کنار گذاشته نشده اند. یکی از این مکاتب بر مبنای همانندی انسان و حیوان نظریه ای را پایه ریزی و دنبال کرده و دیگری بر مبنای تمایز انسان از حیوانات! شایسته نیست اگر بگوییم «دو پادشاه در یک اقلیم میگنجند»!؟ ۴ مکتبی که علمی بودن را مردود میداند، امّا علم روانشناسی آن را کنار نگذاشته! «روانشناسی پدیدارشناختی یا انسانگرا بیشتر با ادبیات و معارف انسانی دمساز است تا با علم... درواقع، برخی انسانگرایان، روانشناسی علمی را به کلّی مردود میدانند و ادّعا دارند که روشهای آن به هیچ وجه نمیتوانند به درک طبیعت آدمی کمک کنند» (اتکینسون و همکاران، زمینه روانشناسی هیلگارد، ترجمه براهنی و همکاران، ۱۳۸۳، ج ۱، ص۴۳). پرسش: پذیرش چنین مکتبی در دنیای روانشناسی، آن هم به مدت طولانی، یا بیانگر این است که روانشناسی آنطور که تصور شده علمی نیست؛ یا اینکه روانشناسی، دست کم در مقام گردآوری داده، میتواند از منابع دیگر بهره ببرد؛ یا مکتب پدیدارشناسی به قدری قدرت داشته که توانسته خود را در این مجموعه بگنجاند، یا روانشناسی در بسیاری زمینه ها میتواند متأثر از نگاههای فلسفی و ... هم باشد. چه احتمالات دیگری به ذهن شما میرسد؟ ۵ «کتابِ کارول گیلیگان با عنوان با صدایی متفاوت، اثری اولیه و بانفوذ بود که به دیدگاه مردمدار علم روانشناسی اعتراض داشت و آن را در قالب فمینیستی بیان متفاوت کرد...درمان فمینیستی بر مبنای این دو اعتقاد استوار است که زنان در تعدادی از ویژگیهای افراد ستمدیده سهیم اند و از حقوق و نظر برابر محروم شده اند. فرد سالم کسی است که از عواقب منفی جامعۀ مردسالار برای خودپندارۀ زنان و برقراری تعادل قدرت تساوی طلب با مردان آگاه باشد» (پروچاسکا و نورکراس، ترجمه سیدمحمدی، ۱۳۹۵، ص۶۳۹). «رواندرمانی فمینیستی در روانشناسی ریشه ندارد، بلکه ریشۀ آن در فلسفۀ جنبش زنان دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰.م قرار دارد» (همان، ص۶۴۰). «اثربخشی درمان فمینیستی، چه به صورت نسبی و چه مطلق، به دقت ارزیابی نشده است» (ص۶۶۶). پرسش: چگونه یک رواندرمانی که مبنایی به وضوح فلسفی دارد، اهداف تجویزی بسیار بارزی دارد، و حتی هنوز اثربخشی اش سنجش نشده است، در یک کتاب مرجع در رابطه با نظریه های رواندرمانی، به عنوان یکی از رویکردهای اصلی، مورد بحث قرار میگیرد؟! دکتر محسن عزیزی ابرقوئی http://eitaa.com/islamic_psychology
نمونه پرسش هایی که پیش از بازنشر (فوروارد کردن) مطالب در فضای مجازی میتوانیم از خود بپرسیم: ۱. آیا این مطلب سند و مدرک صحیح و مطمئنی دارد؟ اطمینان دارم که مطلب صحیح و مستند است؟ ۲. آیا مطلب با عقل و منطق جور در می آید؟ ۳. آیا با ارسال این مطلب به خودم یا دیگران یا کشورم نفعی می رسانم؟ ۴. آیا عدم ارسال این مطلب به کسی ضرر می رساند؟ یا ممکن است کسی از آن نفعی ببرد که در صورت عدم ارسال من از آن بهره مند نشود؟ ۵. آیا با ارسال این مطلب در گسترش نیکی ها سهیم خواهم شد؟ ۶. آیا ارسال من منجر به قبح شکنی نابهنجاری ها می شود؟ ۷. آیا این ارسال، برای دین و دنیای من مفیدفایده خواهد بود؟ ۸. آیا الان زمان مناسبی برای ارسال این مطلب هست؟ ۹. آیا اگر خداوند من را مورد سوال قرار داد که چرا این مطلب را ارسال کردی، دلیل موجهی خواهم داشت؟ دکتر محسن عزیزی ابرقوئی http://eitaa.com/islamic_psychology
معیارهای ساختگی دنیای امروز آقای مصطفی تاجزاده در پاسخ به بیانات رهبری در خصوص این انتقاد که چرا دانش آموز ما رونالدو ها را کاملا میشناسد، اما کاظمی آشتیانی ها را نمی شناسد، نوشته است: 《همه جا ستاره‌های ورزشی از رئیس پژوهشگاه‌ها مشهورترند》 هنگامی که این واکنش به چنین انتقاد روشنگرانه ای داده می شود، معنایش می تواند چند چیز باشد: فرد، به قدری از گوینده بدش می آید که نمی تواند حرف حق را هم از وی بپذیرد فرد، واقعا اینگونه فکر می کند، و نظام ارزشی اش مبتنی بر چنین دیدگاهی است: چون در همه دنیا ستارگان فوتبال از روسای پژوهشگاه ها مشهورترند، شما هم این را بپذیرید این نگاه اگر باشد، یعنی: چون در همه دنیا رباخواری هست، تو هم بپذیر چون همه دنیا امریکا را رئیس می داند، تو هم بپذیر چون در همه دنیا ازدواج همجنسگرایان قانونی شده، تو هم قانونی کن و ... همه دنیا کیست؟ ۵+۱! چون ۵+۱ زور دارد و زور می گوید، پس تو هم زور بپذیر! تئوریسین جریان فکری خاصی در کشور وقتی اینگونه می اندیشد، سیاست های این جریان هم معنا پیدا می کند... باید گفت: آفرین به ۵+۱ که کاری کرده که با اینکه بیرون نشسته، اما حرفهایش از داخل کاملا به گوش میرسد... وقتی معیار عملکرد تعداد لایک و پذیرش همه دنیا باشد، و نه آنچه حق است، و پشت چنین نگاهی، هیجانات درگیرشده جوانان و نوجوانان(مثلا در فوتبال)، و حمایت رسانه ای هم باشد، مجاهدانه مسائل واجب میشود! پ.ن: صفحه رونالدو در ویکیپدیا ۱۴۶، پروفسور سمیعی ۸، شهید مطهری ۱۷، و دکتر کاظمی آشتیانی ۱ زبان را پوشش داده است! این حق است؟! http://eitaa.com/islamic_psychology