سلام
حرص که بله زیاد میخورم، اما فردی نیستم که خود خوری کنم. اکثرا اگه کاری که دنبالش بودم حل نشه حرص میخورم و یا با افرادی که درست کار رو انجام ندادن دعوام میشه چون کارشون رو درست انجام ندادن و یا خودم کار رو انجام میدم.
#پاسخگویی_صدرزاده
۲۸ آبان ۱۴۰۰
سلام بله اصفهانیم
اگه دختر هستید مجموعههای فرهنگی یادگاران امام وفانوس خوبن. واگه هم پسرید مجموعه فرهنگی سبحان خوبه.
و اما مراکز فرهنگی بیشترین توصیهم پاتوق کتابه که یکی در خیابان فرشادی و یکی دیگه توی خیابان سروشه و بهترین جا برای آرامش روحه جای قشنگیه.
و در آخر تنها جایی که به عنوان هیئت و جای فرهنگی سراغ دارم گلستان شهدای اصفهانه که عالیه.
#پاسخگویی_صدرزاده
۲۸ آبان ۱۴۰۰
🚩 #بسم_رب_الشهدا_والصدیقین 🚩
📖داستان #نیمه_تنها
✍️به قلم #زهرا_اروند ✒️
قسمت هفتم
مجید تا این را میشنود میگوید:عه خب پس منتظر وایسیم تا بیاد بعدش باید بریم.
سریع میگویم:کجا اون وقت؟
مجید میگوید:باید برگردیم پایگاه. احتمالا هنوز اونجا امنه.
میگویم:منظورت از هنوز چیه؟اتفاقی افتاده مگه؟
مجید میگوید: ما رو باش فکر کردیم هوشمون رو از مادرمون به ارث بردیم، نگو ایشون....
سیدعلی با پا ضربه ای به پای مجید میزند ومیگوید:ایشون چی؟؟؟؟
مجید میگوید:آخ چرا میزنی. هیچی منظورم اینه مامان جان، خب این آشوب گرا ممکنه به پایگاههای بسیج هم حمله کنن دیگه مثل ده سال قبل.
سید علی میگوید: مجید برو کل کوچه رو یه بار بررسی کن که کسی از آدمای شاهین نباشه تا عارفه خانم اومد بریم.
مجید میگوید: چشم قربان منتظر دستور شما بودم خوبه الان اومدما.
میگویم: می دونم الان اومدی ولی برو یه نگاه دیگه بنداز.
_چشم مامان چون شما گفتی انجام میدم
مجید میدود تا آخر کوچه.
میگویم: آقا سیدعلی میشه بگی این شاهین چجور آدمیه؟
سید علی میگوید: دقیقا همونی که نوشتی. جسور، خودخواه، عضو سازمان mi6،آموزش دیده در اسرائیل، یک ضدایرانی به تمام معنا.
میگویم: یعنی واقعا همین شده که نوشتم. اگه اینطوری باشه پس یعنی....
سید علی می گوید: آره. همه ما اون جوری شدیم که نوشتی. هر بخش تفکرات شما تپی وجود یکی از ماست. اما فکر کنم موقع نوشتن مجید از دستت در رفته.
لبخند میزنم و میگویم: چرا؟
میگوید: چون مجید واقعا....
همان لحظه مجید سر میرسد و میگوید: واقعا چی؟؟
_هیچی. خیلی آقا و خوبه. مگه نه؟
مجید میخندد و میگوید: بله دیگه. پس چی؟
مشغول صحبت با مجید بودم که احساس کردم یک نفر با سرعت به طرف ما میدود.
سرعتش به قدری زیاد است که الان است با صورت بیوفتد. چادرش میرود زیر پایش و میآید زمین بخورد که میگیرمش.
چادرش را میتکاند و میگوید: خیلی ممنون. ببخشید.
نگاهش میکنم و میگویم: خواهش میکنم. مواظب....
اینکه عارفه است. میگویم: عارفه خودتی؟ چرا انقدر هراسونی؟
عارفه تازه متوجه من میشود. نفس نفس میزند. میبرمش گوشه ای تا حالش کمی جا بیاید.
کمی که بهتر میشود میگوید: وای زهرا. نمیدونی با چه بدبختی تا اینجا اومدم. اون طرف خیلی شلوغه. ماشینها رو جوری پارک کردن که نمیشه تکون خورد. از کوچه پس کوچه اومدم تو بزرگمهر. یه سری شروع کردن شعار دادن. از ترس دویدم تا اینجا.
سیدعلی میآید جلو و میگوید: سلام عارفه خانم. بلاخره اومدین؟ حالتون خوبه؟
عارفه متعجب نگاهم میکند و با اشاره میپرسد: کیه؟
میگویم: داستانش طولانیه. آشناست. بعدا برات تعریف میکنم. فعلا باید بریم. اینجا هم زیاد امن نیست.
مجید میرود آخر کوچه و میگوید: سریع بیاید بریم. این طرف یه راه داره که میخوره به احمد آباد.
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #زهرا_اروند
⛔️کپی به هیچ عنوان مورد رضایت نویسنده نمیباشد⛔️
🔗لینک قسمت اول رمان 👇
🌐 https://eitaa.com/istadegi/3168
ارتباط مستقیم با زهرا اروند 👇🏻
https://harfeto.timefriend.net/16354397542508
#روایت_عشق 💞
۲۸ آبان ۱۴۰۰
۲۸ آبان ۱۴۰۰
۲۹ آبان ۱۴۰۰
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
بله، این شهید رو میشناسم.
باید خود شهید عنایت کنند، انشاءالله مایل هستم ازشون بنویسم
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
خیلی ممنونم، لطف دارید.
انشاءالله بهتر هم بشیم.🌿
خیر متاسفانه...
به قول خانم صدرزاده، حکایت ما مثل اویس شده
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
موقعیت این افراد الان یکم متفاوته
ضمن اینکه اینترنت کامل قطع نبود، فقط پیامرسانهای خارجی قطع بودند
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
مبارکتون باشه.
کتابهای خیلی خوبی هستند؛ اما توی قصه دلبری، شخصیت شهید محمدخانی کامل معرفی نمیشه. اگر میخواید این شهید رو بشناسید عمار حلب رو بخونید.
یکی از کتابهایی که از زبان همسر شهید بود و خیلی به دل بنده نشست، کتاب زندگی شهید منوچهر مدق بود.
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
بستگی داره اون شخص کی باشه در چه جایگاهی
اما به نظر بنده، اگر کسی یک نفر رو دوست داشته باشه، دوستداشتنی های محبوبش رو دوست داره و دوستنداشتنیهای محبوبش رو دوست نداره. یعنی به علاقهها و چارچوبهای محبوبش احترام میذاره.
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰
سلام
افراد بدون این که بدونند خیلی چیزها رو از زندگی شخصیشون در فضای مجازی به اشتراک میذارن. این برای فالگیرها یه فرصت عالیه...
بعضیهاش اتفاقی درست در میاد، خیلیهاش هم اشتباهه!
ولی در این که این چیزها خرافاته شکی نیست
#پاسخگویی_فرات
۲۹ آبان ۱۴۰۰