eitaa logo
🇮🇷مِه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
476 ویدیو
73 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضور پرشور و انقلابی دختران مجموعه فرهنگی یادگاران امام (ره) در جشن و راهپیمایی چهل و چهارسالگیِ انقلاب عزیز ایران اسلامی🇮🇷🌿 https://eitaa.com/istadegi
🇮🇷بسم الله الرحمن الرحیم🇮🇷 🌱چرا باید خوشحال باشم؟ ✍️فاطمه شکیبا راهپیمایی بیست و دوم بهمن، با همه راهپیمایی‌هایی که در طول سال برگزار می‌شود فرق دارد. در راهپیمایی روز قدس، مردم معترض‌اند به جنایات اسرائیل. در سیزده آبان خشمگین از آمریکا و در نهم دی، منزجر از تفرقه و فتنه. در تشییع شهدا، مردم بیشتر در حال و هوای معنوی‌اند و در راهپیمایی‌هایی که بعد فتنه و اغتشاش برگزار می‌شود، باز هم مردم عصبانی‌اند از آشوب و ناامنی. اما در بیست و دوم بهمن، مردم واقعا خوشحال‌اند؛ واقعا خوشحال. بیست و دوم بهمن، یک جشن ملی ست و نه یک راهپیمایی اعتراضی. و من همیشه شب و روز بیست و دوم بهمن، از صمیم قلب احساس نشاط می‌کنم؛ نه یک نشاطِ برخاسته از منافع فردی، که یک نشاطِ ناشی از ایرانی بودن. روز بیست و دوم بهمن، مردم طنازتر می‌شوند و خلاق‌تر. خلاقیت در شعار، در لطیفه، در پلاکارد و هرچیز دیگری. همه واقعا می‌خندند. همه یک شادیِ پنهان در دلشان دارند که می‌خواهند آشکارش کنند. در جشن بیست و دوم بهمن، احساس می‌کنم با همه مردم ایران یگانه‌ام. انگار همه با هم یک خانواده‌ایم، و همه با هم از یک اتفاق خوب برای خانواده‌مان خوشحالیم. همه با هم به یک موفقیت رسیده‌ایم. با این که درونگرا هستم، روز بیست و دوم بهمن از بودن در جمع لذت می‌برم. دوست دارم به همه لبخند بزنم. دوست دارم برای همه دست تکان بدهم. دوست دارم شیرینی پخش کنم. دوست دارم به تک‌تکشان بگویم از این که ایرانی‌ام و با آن‌ها هم‌وطنم خوشحالم. از این که می‌بینمشان خوشحالم. چه چیزی امیدوارکننده‌تر از دیدن انسان‌هایی ست که ایران را دوست دارند؟ وقتی می‌بینمشان، امیدوار می‌شوم به یک آینده روشن، به روزهای خوب. وقتی می‌بینمشان، سختی‌ها و مشکلاتی که در کشور داریم برایم کم‌رنگ می‌شود. وقتی با همیم، راحت‌تر می‌شود دشواری‌ها را تحمل کرد. پدربزرگ من یکی از آن‌هایی بود که انقلاب کرد. پدرم کودک بود که انقلاب شد. و من، اصلا انقلاب را ندیده‌ام اما سنت خانوادگیِ شرکت در جشن بیست و دوم بهمن را به تبعیت از پدرانم حفظ کرده‌ام و باید آن را به فرزندانم بیاموزم؛ و آن‌ها به فرزندانشان... باید یادشان بدهم که بیست و دوم بهمن، باید خوشحال باشند. باید جشن بگیرند. و اما چرا باید خوشحال بود؟ امروز وقتی داشتم از راهپیمایی برمی‌گشتم، از خودم پرسیدم که چرا انقدر خوشحالم؟ مگر چه اتفاقی افتاده؟ به این فکر کردم که بیست و دوم بهمن، انقلاب پیروز نمی‌شد یا از اساس انقلابی و مبارزه‌ای نبود؛ خمینی‌ای نبود که با سربازانِ در گهواره‌اش به میدان بیاید... چه می‌شد؟ آن وقت من کجا بودم؟ شاید در این صورت، اصلا به دنیا نمی‌آمدم؛ چون ممکن بود پدربزرگ‌هایم که مبارز زمان انقلاب بودند، به دست ساواک کشته شوند و آن وقت پدر و مادرم به دنیا نمی‌آمدند. ممکن بود پدرم یا مادرم، در کودکی بیمار بشوند و بخاطر نبود امکانات بهداشتی مناسب، از دنیا بروند. ممکن بود اصلا مادرم نتواند درس بخواند و به دانشگاه برود، و با پدرم آشنا نمی‌شد. شاید پدرم اصلا مثل پدرش، قدم به میدان مبارزه مخفی علیه شاه می‌گذاشت و جوانی‌اش در مبارزه می‌گذشت و ازدواج نمی‌کرد، یا در همان مسیر کشته می‌شد... ولی اگر به دنیا می‌آمدم چه...؟ این را مطمئنم که من یکی اصلا جرات مبارزه علیه یک حکومت وحشی مثل پهلوی را ندارم؛ بدون تعارف باید بگویم که از ساواک می‌ترسم. آن وقت می‌شدم یک آدم ترسوی مذهبی که کنج خانه خودش خزیده و دائم روی سجاده تسبیح می‌گرداند، بدون آن که درباره آینده خودش و کشورش فکر کند. نهایتا در خفا از شاه و سیاست‌هایش حرص می‌خوردم، خودخوری می‌کردم و می‌شدم یک آدم ناامیدِ افسرده‌ی بدبخت. شاید حتی توی مدرسه و دانشگاه، حجابم را برمی‌داشتم. وقتی آرمان و انگیزه‌ای نباشد، وقتی یک خمینی نباشد که جرات طوفان در جانت بدمد، چنین چیزی بعید نیست. مخصوصا وقتی یک حکومت سکولار و ضددینی بر کشور حاکم باشد و کم‌کم، تمام نمادها و شعائر دین را از جامعه حذف کند، عملا انگیزه‌ای برای دینداری نخواهد ماند. احتمالا اگر انقلاب نمی‌شد، من اصلا دیندار نبودم. شاید غرق می‌شدم در مد و لباس و آرایش و سرگرمی‌های کوچک، بدون فکر کردن به مسائل بزرگ و مهمی که الان درگیرش هستم. می‌شدم یک دختر خیلی پایین‌تر از سطح معمولی. یک دختری که نهایت هنرش دانشگاه رفتن باشد مثلا... وحشتناک است. انقلاب من را مجبور نکرده این‌گونه باشم؛ همان‌طور که عده‌ای از هم‌نسل‌های من، دیندار نیستند و کسی آن‌ها را نکشته. ولی به لطف انقلاب، من فرصت دارم انتخاب کنم عقایدم و اهدافم چطور باشد. 👇👇👇
از این که انقلاب شده خوشحالم. از این که بعد از انقلاب به دنیا آمده‌ام خوشحالم. از این که در هوای جمهوری اسلامی نفس کشیده‌ام خوشحالم؛ چون احساس می‌کنم این انقلاب من را شکوفا کرده. عمیقا احساس می‌کنم دغدغه‌های بزرگ و جهانی‌ام را، فکرها و ایده‌هایم را، نویسنده بودنم را، جامعه‌شناسی خواندنم را، انگیزه و شوقم برای مبارزه و تلاش را، نشاط جوانی‌ام را و امیدم به آینده را مدیون انقلابم. نمی‌گویم مشکل نیست؛ هست. اتفاقا در همین کشور گاه انقدر مشکلات زیاد می‌شود که دوست دارم بنشینم گریه کنم. خیلی وقت‌ها دلم واقعا برای خودم و مردم می‌سوزد. گاهی از پیدا کردن راه حل برای مشکلات خودم و جامعه عاجز می‌شوم. گاهی از آینده می‌ترسم و حتی رگه‌هایی از ناامیدی در افکارم پیدا می‌شود؛ اما باز هم یک شوقی برای ادامه دادن در دلم جوانه می‌زند که آن شوق را مدیون انقلابم. به این فکر می‌کنم که اگر پدران و مادرانم توانستند در شرایطی سخت‌تر از این، تغییر ایجاد کنند، پس من هم می‌توانم. تازه همین دغدغه حل مسئله را هم مدیون انقلابم! به هر حال من خوشحالم که انقلاب شد. برای همین امروز از شادی گریه کردم و از خدا خواستم تا زنده هستم، هرسال بیست و دوم بهمن را جشن بگیرم... https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینم ممکنه، ولی افرا چکاره‌ست این وسط؟😕
سلام الحمدلله... الحمدلله... الحمدلله...
سلام فعلا تصمیمی براش ندارم.
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 حال چند نکته اساسی را که باید مورد توجّه باشد، عرض می‌کنم: اوّلاً فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی، بایستی یک فکر رایج در میان خودِ زنان باشد. خودِ بانوان باید بیشتر به این مسأله بیندیشند. خودِ آن‌ها به معارف، به معلومات، به مطالعه و به مسائل اساسی زندگی رو کنند. همان تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجمّلات، زینتهای بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانه‌های مردسالاری است. یکی از نشانه‌های مردسالارىِ غربی‌ها همین است که زن را برای مرد می‌خواهند؛ لذا می‌گویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است. می‌خواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق می‌کنند! البته این خودخواهی را بسیاری از مردان در جوامعی که از دین خدا بهره‌مند نبودند، از دورانهای قدیم هم داشتند، امروز هم دارند؛ غربی‌ها هم مظهر اعلای این بودند. پس، این مسأله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدّی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند. دوم، اصلاح قوانین است. بعضی از قوانین در برخورد با زن و با مرد احتیاج به اصلاح دارد. باید کسانی که اهل این کارها هستند، مطالعه کنند، بررسی کنند و آن قوانین را درست کنند. 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ ادامه دارد... https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 یک مسأله دیگر که باز از کارهای لازم است، این است که نظر اسلام در مورد حقوق زن و حقوق مرد باید تبیین شود. خودِ بانوان هم در این زمینه باید کار کنند؛ اما بیشتر باید کسانی که در معارف اسلامی آگاهی دارند، تلاش کنند و بتوانند نظر اسلام را در آن‌جاهایی که حقوق زن و مرد متفاوت است، درست تبیین نمایند، تا هر کسی تصدیق کند که این دقیقاً براساس طبیعت و فطرت انسانی زن و مرد و بر طبق مصالح جامعه است. البته کارهای خوبی هم شده است؛ امروز هم باید با زبان امروز این کار بشود، والّا در گذشته هم در این زمینه کارهای خوبی انجام گرفته است و اگر کسی مطالعه و توجّه کند، به همین اذعان و تصدیق هم خواهد رسید. نکته بعدی این است که از بحث‌های انحرافی در این زمینه‌ها باید اجتناب شود. بعضی کسان به عنوان این که از زن دفاع می‌کنند، به بحث‌های انحرافی کشانده می‌شوند و بعضی از مسائل از قبیل دیه و امثال این‌ها را مطرح می‌کنند؛ در حالی که اینها بحث‌های انحرافی است. نظر اسلام در مورد زن و مرد واضح و روشن است. همان‌طور که بیان شد، نظر اسلام در مورد خانواده کاملاً روشن است. این که کسی بیاید این‌طور مسائل را مطرح کند، جز دور کردن راه و منحرف کردن ذهن‌ها هیچ فایده‌ای ندارد و کار صحیح و منطقی نیست. بحث‌های انحرافی نباید مطرح شود. این به نفع حرکت صحیح دراین‌باره نیست. 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ ادامه دارد... https://eitaa.com/istadegi
امروز چهارمین سالگرد حمله تروریستی به اتوبوس سپاه در جاده خاش و شهادت ۲۷ جوان رعنای وطنه...🥀💔 صلواتی به روح مطهرشون هدیه کنیم...
- من نمی‌خوام بمیرم... - نترس. بهم اعتماد داری؟ - فقط به تو اعتماد دارم. - پس فقط چشمات رو ببند. - منو از اینجا ببر... ببر یه جای دور. جلد دوم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ماجرای شهادت یوسف و طیبه بیشتر شبیه شهادت شهید بتول عسگری و شهید حبیب خلیفه‌سلطانی هست.
سلام از کجا معلوم عباسه؟🤔 به خودم قول دادم برای انتشارش عجله نکنم تا کار بهتری تقدیم‌تون بشه ان‌شاءالله.
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 یک نکته دیگر که باید مورد توجّه باشد، دفاع اخلاقی و قانونی از زن، بخصوص در داخل خانواده است. دفاع قانونی با اصلاح قوانین - همان‌طور که گفته شد - و ایجاد قوانین لازم و دفاع اخلاقی با طرح این مسأله و مواجهه با کسانی که این را درست نمی‌فهمند و زن را در خانه، مستخدمِ مورد ستمِ مرد، بدون تمکّن از خودسازی معنوی تلقّی و این‌گونه هم عمل می‌کنند. باید با این فکر با قوّت و شدت مقابله شود؛ البته به شکل کاملاً منطقی و عقلانی. مسأله بعد، مسأله اهمیت دادن به عفاف در زن است. هر حرکتی که برای دفاع از زنان انجام می‌گیرد، باید رکن اصلی آن رعایت عفاف زن باشد. همان‌طور که عرض کردم، در غرب به خاطر این‌که به این نکته توجّه نشد - یعنی مسأله عفت زنان مورد اهتمام قرار نگرفت و به آن اعتنایی نکردند - کار به این بی‌بندو باری‌ها کشید. نباید بگذارند عفّت زن - که مهم‌ترین عنصر برای شخصیت زن است - مورد بی‌اعتنایی قرار گیرد. عفّت در زن، وسیله‌ای برای تعالی و تکریم شخصیت زن در چشم دیگران، حتّی در چشم خودِ مردان شهوت‌ران و بی‌بندوبار است. عفّت زن، مایه احترام و شخصیت اوست. این مسأله حجاب و مَحرم و نامَحرم و نگاه کردن و نگاه نکردن، همه به خاطر این است که قضیه عفاف در این بین سالم نگهداشته شود. اسلام به مسأله عفاف زن اهمیت می‌دهد. البته عفاف مرد هم مهمّ است. عفاف مخصوص زنان نیست؛ مردان هم باید عفیف باشند. منتها چون در جامعه، مرد به خاطر قدرت جسمانی و برتری جسمانی، می‌تواند به زن ظلم کند و برخلاف تمایل زن رفتار نماید، روی عفّت زن بیشتر تکیه و احتیاط شده است. 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ ادامه دارد... https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 شما امروز هم که در دنیا نگاه کنید، می‌بینید یکی از مشکلات زنان در دنیای غرب، بخصوص در کشور ایالات متّحده امریکا، همین است که مردان با تکیه به زورمندی خودشان، به عفّت زن تعدّی و تجاوز می‌کنند. آمار منتشر شده از سوی مقامات رسمی خود امریکا را من دیدم که یکی مربوط به دادگستری امریکا و یکی هم مربوط به یک مقام دیگری بود. آمارها واقعاً وحشت‌انگیز است. در هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف در کشور امریکا صورت می‌گیرد! ببینید چقدر مسأله عفّت مهمّ است و وقتی بی‌اعتنایی کردند، قضیه به کجا می‌ر‌سد. هر شش ثانیه، یک تجاوز به عنف! برخلاف تمایل زن، مردِ زورگو، ظالم، بی‌بندوبار و بی‌عفّت بتواند به حریم عفّت زن تعدّی و تجاوز کند. اسلام این‌ها را ملاحظه می‌کند. مسأله حجاب که این همه مورد توجّه اسلام است، به خاطر این‌هاست. پس، مسأله حفظ عفاف و اهمیت دادن به حجاب و عفاف هم مسأله دیگری است. یک مسأله هم مسأله تعلیم و تربیت بانوان است. من بر این همیشه تأکید کرده‌ام. خوشبختانه امروز در جامعه ما، تعلیم و تربیت زنان رایج است؛ اما در عین حال هنوز خانواده‌هایی هستند که دختران خودشان را از تحصیل منع می‌کنند. اگر یک روز محیط‌های تحصیلی، محیط‌های ناسالمی بود، امروز بحمدالله در دوران اسلامی آن گونه نیست. باید اجازه بدهند که دختران درس بخوانند، مطالعه کنند، کتاب بخوانند، با معارف دینی و با معارف انسانی آشنا شوند و ذهن و مغزشان قوّت و قدرت پیدا کند. این، کارِ بسیار لازمی است که باید انجام گیرد. 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ ادامه دارد... https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت امام هفتم، باب الحوائج، امام موسی کاظم(علیه السلام) بر شیعیان و رهروان ولایت و امامت تسلیت باد.
✨بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم✨ 🌷 🌷 ‼️آنچه بانوان و دختران کشورم باید بخوانند...🌱 نکته آخر این که جامعه، هم از لحاظ قانونی و هم از لحاظ اخلاقی، باید با کسانی که تعدّی به زن را حقّ خودشان می‌دانند، برخورد سخت بکند؛ قانون هم باید در این زمینه مجازات‌های سختی را پیش‌بینی کند. باز همین جا من عرض کنم، در کشورهای غربی علی رغم این همه شعاری که می‌دهند، هنوز نتوانسته‌اند این را تأمین کنند. یعنی در داخل خانواده‌ها، زنانی که از دست شوهرانشان کتک می‌خورند و دخترانی که از دست پدرانشان صدمه می‌بینند و مجروح می‌شوند، فراوانند. آمارهای تکان‌دهنده و وحشت‌آوری هم در این زمینه وجود دارد. منتها در آن‌جا یک چیز دیگر هم هست و آن قتلِ نفس است. راحت خون می‌ریزند، راحت می‌کُشند. کُشتن، آن قبحی را که در محیط اسلامی دارد، در آن محیط‌هایی که از معارف الهی بویی نبرده‌اند - متأسفانه - ندارد. کشتن زنان، یکی از بلیّه‌های بسیار زشت و نفرت‌انگیزی است که در کشورهای غربی - به‌ویژه امریکا - رایج است. این کارها خوشبختانه در کشور ما به آن شدّت نیست و جز موارد استثنایی، دیده نمی‌شود؛ اما به هر حال هر گونه ستم و هرگونه تعدّی جسمانی‌ای نسبت به زن، باید با برخورد بسیار سختی مواجه شود، تا در این زمینه جامعه اسلامی ما به آن سطحی که اسلام خواسته است، برسد. اگر کشور بتواند جامعه زنان را با تکیه بر تعلیمات اسلامی، با همان معارفی که اسلام خواسته است، آشنا کند، من تردیدی ندارم که پیشرفت و ترقّی و تعالی کشور مضاعف و چند برابر خواهد شد. در هر میدانی که بانوان مسؤولانه وارد شوند، پیشرفت در آن میدان چند برابر خواهد شد. خصوصیت حضور خانم‌ها در میدان‌های مختلف این است که وقتی زن خانواده وارد میدان می‌شود، یعنی همسر و فرزندان او هم واردند. حضور مرد به این معنا نیست، اما حضور زن به این معناست. در هر میدانی که زن وارد شود - زنی که خانم و کدبانوی یک خانه است - درحقیقت همه آن خانه را در آن میدان وارد می‌کند. حضور زنان در بخش‌های مختلف بسیار مهمّ است. امیدواریم که خداوند متعال به مسؤولان کشور، به قانونگذاران، به برنامه‌ریزان مسائل زنان و به کسانی که در زمینه مسائل زنان فعّالیت می‌کنند، کمک کند و توفیق دهد، تا بتوانند راه درست اسلامی و صحیح را بدون تمایل و انعطاف به روشهای غلطِ بیگانه و تحمیلی بیابند و ان‌شاءالله در آن راه حرکت کنند، و بانوان کشور ما بتوانند به آن وضع و سطحی که اسلام برای آن‌ها خواسته است - که شامل خوشبختی مادّی و معنوی و خوشبختی دنیا و آخرت است - برسند. پروردگارا! تو را به فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و زینب کبری علیهاسلام و مکتب روحبخش فاطمی و زینبی سوگند می‌دهیم، بانوان کشور ما را به اهداف اسلامی و والایشان نائل فرما. پروردگارا! موانع رشد و تعالی بانوان را از سر راه بردار. پروردگارا! همه ما را مشمول ادعیه زاکیّه حضرت بقیةالله‌الاعظم قرار بده. امیدواریم که خداوند متعال همه شما را موفق و به سلامت بدارد. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته‌ 💠بیانات امام خامنه‌ای در دیدار جمعی از بانوان، ورزشگاه آزادی، ۱۳۷۶/۰۷/۳۰ https://eitaa.com/istadegi
بیانات آقا در ورزشگاه آزادی تمام شد؛ اگر یادتون باشه گفته بودم خیلی این بیانات مهم‌اند و الگوی یک جنبش بانوانه هستند. نمی‌دونم اصلا مطالعه کردید یا نه، و البته نمی‌دونم چطور ممکنه کسی شعار دفاع از ولایت فقیه بده و این بیانات رو نخونده باشه و بهش عمل نکنه؟ از همین امروز شروع کنیم... هر یک از شما، برای تحقق توصیه‌های آقا در رابطه با بانوان، با توجه به شرایط و توانایی خودتون، چکار می‌کنید؟ باید چه کرد؟ باید از کجا شروع کرد؟ https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
⚠️
🍃بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🍃 🥀حماسه‌ی دخترانه‌ی زینبیه...🥀 📍ایران، استان آذربایجان شرقی، شهرستان میانه 📆 ۱۲ بهمن سال ۶۵ مدرسه برای جشن دهه فجر آماده بود. افسانه ذوالقدری دکلمه نوشته بود و شیدا سیدین مقاله. ایران قربانی آماده می‌شد که نوحه آهنگران بخواند و قرآن جشن هم حتما بر عهده سوسن صالحی بود. صَدام گفته بود مدرسه را می‌زنم. یک دبیرستان دخترانه ساده، در یک شهرستان کوچک مگر چقدر می‌توانست مهم باشد؟ شاید تنها جرمش این بود که دانش‌آموزانش کمک‌های مردمی می‌فرستادند به جبهه؛ مربا، آش، و کلاه و شال و دستکش‌هایی که خودشان می‌بافتند. جرمش این بود که دانش‌آموزانش برای اهدای خون به جبهه صف می‌بستند، در قلب دانش‌آموزانش عشق به خمینی می‌تپید، معلمان و دانش‌آموزانش عاشقانه جان و فکر می‌گذاشتند برای فعالیت‌های فرهنگی... جرم آن دبیرستان دخترانه این بود که بوی بهشت می‌داد. صدام گفته بود مدرسه را می‌زنم. مردم ترسیده بودند، دخترها اما نه. دخترها مثل هر روز... نه! با شوقی بیش از روزهای قبل رفتند مدرسه. جشن دهه فجر بود، جشن دوازده بهمن. هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران. بعضی خانواده‌ها آن روز نگذاشتند دخترشان برود مدرسه؛ ولی آن‌ها که باید می‌رفتند، هرطور که شد رفتند، با ادب و شیرین‌زبانی‌های دخترانه گرفته تا از روی دیوار پریدن و یواشکی رفتن. دختر ایرانی که از تهدید صدام نمی‌ترسد! سوسن صالحی قبل رفتن، جواهراتش را داده بود به مادرش و گفته بود آن‌ها را نذر مسجد کرده. ملکه حضرتی یادداشت گذاشته بود که: «با اصرار خودم به مدرسه رفتم و اگر اتفاقی افتاد کسی را مقصر ندانید». فاطمه داودی به مادرش گفته بود: «شهید می‌شویم که می‌شویم، باید بروم.». فروغ عباسی وقتی مادرش گفت: «نرو، خطر دارد»، گفته بود: «کجا خطر ندارد؟... دلت را به رضای خدا آرام کن...». آذر عیسایی، خدمت‌گزار مدرسه هم قبل رفتن به مادرش گفته بود: «اگر قرار است دانش‌آموزان شهید شوند، بهتر است من هم همراهشان باشم». زنگ دوم... ساعت ده و نیم... مادر اعظم اسلامی‌زاده آمده بود دنبال دخترش. یکی از دانش‌آموزها که نمی‌دانم کیست، داشت روی تابلو می‌نوشت: الوداع. اگر ما را ندیدید حلالمان کنید. تا یادم نرفته بگویم... آن زمان سامانه پدآفندی سوم خرداد نداشتیم. میانه یک شهر بی‌پناه مرزی بود که تنها وسیله دفاعی‌اش مقابل هواپیماهای جنگنده، یک مسلسل دستیِ خراب بود که تازه به زحمت تعمیرش کرده بودند و کشانده بودندش روی پشت‌بام مقر سپاه. حتما صدام همه این‌ها را می‌دانست به لطف منافقین. حتما صدام از تصور دختران نوجوانی که پایگاه تدارکاتی برای جبهه راه انداخته‌اند، به خودش لرزیده بود. تهدیدش را عملی کرد. هواپیماها مثل گرگ وحشی، تن میانه را دریدند. دوتا راکت هم سهم دبیرستان دخترانه زینبیه شد. لازم نیست توضیح بدهم چطور زینبیه را کربلا کردند؛ در اینترنت می‌توانید بخوانید، فیلم و عکس‌هایش هم هست. فقط همین‌قدر می‌گویم که انقدر از دختران زینبیه می‌ترسیدند که خلبان به دو راکت راضی نشده بود و از ارتفاع پایین، دانش‌آموزها را به رگبار بسته بود. و فقط همین‌قدر می‌گویم که یک ساعت بعد، حیاط مدرسه پر بود از چادرهای نیمه‌سوخته، دفترهای پاره شده، گیسوان و مقنعه‌های خونین و تن پرپر شده‌ی دخترکان؛ پیچیده در چادر. یک گوشه هم کیف سوسن صالحی افتاده بود، که داخلش تنها یک قرآن بود و نوار سخنرانی امام. 🥀 چادر ایران قربانی و فاطمه یونسی موقع شهادت افتاده بود روی صورتشان؛ یعنی خودشان می‌خواستند اینطور بشود. مریم حنیفه قبل از این که شهید شود، وقتی مجروح روی زمین افتاده بود، به دوستش گفته بود: «مقنعه‌ام را محکم از پشت ببند.»، وقتی خیالش که راحت شد بابت مقنعه، شهید شد. ‼️ ماجرای دبیرستان زینبیه، نه یک تراژدی که یک حماسه است. یک حماسه دخترانه، شورانگیز و الهام‌بخش. دختران مدرسه میانه، قدیسه‌هایی دست‌نیافتنی نبودند. دختران معمولی دبیرستانی بودند؛ بعضی فقیر بودند و به سختی درس می‌خواندند. بعضی شاعر بودند و نویسنده. چندتاشان نوعروس بودند حتی. هریکی ماجرای خودش را داشته و دنیای دخترانه خودش را. اما چرا زینبیه حقیقتاً زینبی شد؟ باید این را در حرکت جمعی دختران جست‌وجو کرد. در روح حماسه‌ای که در کنار هم داشتند. ماجرای زینبیه، غالباً به عنوان سند جنایت صدام روایت شده؛ صرفاً بیان عمق فاجعه بوده؛ بیان وضعیت دلخراش شهدا و مجروحان و غم و اندوه خانواده‌ها. ولی پشت این چهره غم‌انگیز، باید یک حماسه را جست‌وجو کرد، یک الگوی عملی را برای دختران دبیرستانی. دخترانِ دهه هشتادی و نودی هم همان روح پرشور دختران زینبیه را دارند؛ همان شجاعت را و همان قدرت را. فقط کافی ست دستی، غبار را از این روح بزداید و چه دستی توانمندتر از دست شهدا؟ ✍️ فاطمه شکیبا https://eitaa.com/istadegi