eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
522 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه 5 قسمت دوم.mp3
7.72M
🎙️🏴🎙️🏴🎙️🏴 جواب همه سوالات یه جمله هست... خدا همه‌ی همه رو برای خودت آفریده! اره خودِ خودت✨ http://eitaa.com/istadegi
سلام بر شما عزیزان با توجه به بالا بودن رای شما به رمان خط قرمز، تحلیل رو از این رمان شروع می‌کنیم. فکر می‌کنید اصلی‌ترین پیام و گزاره محوری این رمان چی هست؟ به عبارتی، اگر بخوایم تمام رمان رو در یک جمله خلاصه کنیم، اون جمله چیه؟ منتظریم... https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh پ.ن: لطفاً نظراتتون درباره مجموعه داستان کوتاه بغض رو هم برای ما بفرستید. آیا راضی بودید از این داستان؟
📚 کتاب 📗 ✍🏻 شهید حججی را شاید دیده باشی و شاید هم با او زیسته باشی! شاید در مدرسه و کوچه و مسجد کنارت نشسته باشد و لحظاتی را با او سر کرده باشی. محسن در زندگی زمینی اش آدم خاصی نبود؛ بچه ای بود شر و شور. از آن ها که می خواهند همه چیز را تجربه کنند؛ از آن ها که می خواهند همه چیز را بدانند. آنچه محسن را خاص می کند، زندگی جهادی اوست! زندگی ای که پایه اش جهاد بود و عمل به تکلیف و جز با خودسازی نمی توان به آن دست یافت. این کتاب، خاطراتی است کوتاه و مستند از زندگی جهادی شهید حججی برای جوانان ایرانی است و در 4 فصل خودسازی اخلاقی، خودسازی جسمی، خودسازی علمی، بینش و بصیرت سیاسی بر اساس زندگی شهید حججی به رشته تحریر در آمده است. 📖 در حلب بودیم. هوا خیلی سرد بود و از بارانی که آمده بود، زمین، گل‌وشل بود. دهلیزی زیر تانک باز شده بود، دقیقاً طرف رانندۀ تانک. هر لحظه ممکن بود تانک مورد اصابت موشک قرار بگیرد. محسن گفت: «این تانک بیت‌الماله!» در آن سرما و گل‌ولای رفت زیر تانک؛ دهلیز را تعمیر کرد و بست. http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ݥــــَـــجݩــۅݩ أݪـځـــــُـــښینٍْ؏_۲۰۲۱_۰۸_۲۰_۲۰_۳۸_۳۷_۴۰۸.mp3
8.73M
🥀 شام نشد حریف من و گریه‌هام... 🎤حاج محمود کریمی شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد. http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادیتی.mp3
10.64M
🏴🎙️🏴🎙️🏴🎙️🏴 یه بچه رو می‌بری پارک تا حسابی بازی کنه و بهش خوش بگذره، اما بهش می‌گی که اون گوشه یه چاله آبه، بهش می‌گی که اگه بپره تو آب ممکنه پاش زخم بشه، لباسش کثیف بشه، خیس بشه، سرما بخوره... حالا اگه گوش نده و بپره، تقصیر کیه؟! خدا منو آورد به این دنیا تا از تماااام چیزهایی که «فقط» بخاطر من آفریده لذت ببرم. http://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
08 dine fetri_ ostad azimi_2.mp3
11.45M
🏴🎙️🏴🎙️🏴🎙️🏴 به اطرافت خوب نگاه 👀 کن، خونه‌ها، خیابون‌ها، ماشین‌ها، پاساژها، پارک‌ها، کافی‌شاپ‌ها، تالارها، باشگاه‌ها، مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها، مغازه‌ها و رستوران‌ها... یه روزی، آدم‌هایی با این‌ها سرو کار داشتن که الان دیگه نیستن! حالا از اول بخون، «تو» هم، «الان» با اینا سرو کار داری... اما یه روزی میاد که دیگه نیستی! چقدر به «اون» روز و بعد از اون روز فکر کردی؟! بیا درباره‌اش بشنویم...! http://eitaa.com/istadegi
بسم رب الشهداء 🔸 🔸 🌷 🌷 🔸تولد: ۱۳۳۸ شمسی، شیراز، استان فارس 🔸شهادت: دهم تیرماه۱۳۶۱، مهاباد، استان آذربایجان غربی http://eitaa.com/istadegi
بسم رب الشهداء 🔸 🔸 🌷 🌷 🔸تولد: ۱۳۳۸ شمسی، شیراز، استان فارس 🔸شهادت: دهم تیرماه۱۳۶۱، مهاباد، استان آذربایجان غربی زمانی که در مقطع دبیرستان درس می‌خواند، داشتن حجاب در مدارس ممنوع بود. از این رو با دوستانش گروهی را تشکیل دادند که همگی به نشان اعتراض روسری آبی به سر می‌کردند؛ وی بر بسیاری از نابسامانی‌ها در رژیم طاغوت، خردمندانه اعتراض ‌کرد، تا جایی که مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت. پس از انقلاب اسلامی، با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیّت کمر به خدمت خلق خدا بست و قدرت خویش را صرف خدمت در کمیته امداد و کمیته امام و سپاه و جهاد سازندگی نمود. در نخستین تلاش های خداپسندانه‌اش، به عنوان جهادگری آراسته به گوهر اندیشه و خرد در یکی از روستاهای مجاور شیراز «روستای دودج» برای زنان و دختران جوان آن دیار به برگزاری کلاس‌های فرهنگی همّت می‌گمارَد و آنان را با اصول و معارف اسلام مأنوس و مألوف می‌کند؛ سپس فعّالیّت پر بارش را در روستای دیگر «دشمن زیاری» ادامه می دهد و در منطقه «فراشبند» از توابع استان فارس به برگزاری نمایشگاه عکس و کتاب مبادرت می‌ورزد. در آغاز سال ۱۳۶۰، نسرین از فقر فرهنگی شدید کردستان آگاه شد و با برادر بزرگوارش شهید احمد افضل (مفقود الاثر) درمورد رفتن به آنجا به مشورت پرداخت و در همین زمان بود که جهاد اعلام کرد که جهت رشد هر چه بیشتر فرهنگی خواهران در کردستان احتیاج است که تعدادی از خواهران متعهّد به آن خطّه عزیمت نمایند و مجدّانه به کار بپردازند. نسرین با کوشش فراوان خواهران دیگری را جمع کرده و با مشورت با علمای شهر راهی کردستان شد. او تا آنجا که توان داشت به ارگان‌های ضعیف و مردم محروم کمک می‌کرد و حتی وقت استراحت شبانه خویش را در فرمانداری و برای تقسیم کوپن‌های مردم مهاباد صرف می‌نمود. گاه تا نیمه‌های شب با وجود خطرهای فراوان آن شهر که چون شهر به تاراج رفته در اختیار ضدانقلاب بود، برای آموزگاران متعهد آن دیار جلسه می‌گذاشت. وی به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش به مربی، با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. وی در سال ۱۳۶۱ با یکی از پاسداران ازدواج کرده و پس از ازدواج با وجود فعالیت زیاد اجتماعی، آنگاه که به کاشانه‌اش بازمی‌گشت، با ذوق و ظرافت، خانه ساده‌اش را به بهشتی روح‌بخش تبدیل ‌کرد. شب شهادتش، نسرین با وجود بیماری، در مراسم دعای توسل شرکت کرده بود. ساعت ده شب مراسم دعا تمام شد. موقعی که می‌خواستند سوار ماشین شوند، صدای تک‌تیرهایی به گوش می‌رسید. نزدیک ماشین نسرین گفت: بچه‌ها شهادتینتون رو بگید. دلم شور می‌زنه. فاطمه سوار ماشین شد و گفت: توی تب می‌سوزی، انگار توی کوره هستی. دلشوره‌ت هم به خاطر همینه. ما که تب نداریم شهادتین را نمی‌گیم، فقط تو بگو نسرین جان. خنده روی لب‌ها یخ زد، همگی سوار ماشین شده بودند. نسرین کنار در نشسته بود و شهادتین را می‌گفت که تیری شلیک شد. تیر درست به سرش اصابت کرد. همان جا که آرزو داشت و همان طور که استادش شهید مطهری به شهادت رسیده بودند، شهید شد. 📘زندگی‌نامه این شهید در کتاب «دختری با روسری آبی» به قلم فریبا طالش‌پور و توسط نشر فاتحان به چاپ رسیده است. http://eitaa.com/istadegi
🥀وصیت‌نامه شهید نسرین افضل🥀 «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله...» شهادت بالاترین درجه‌ای است که یک انسان می‌تواند به آن برسد و با خونش پیامی می‌دهد به بازماندگان راهش. «یا ایتها الفس مطمئنه ارجعی الی ربک راضیه المرضیه، فدلی فی عبادی وادخلی جنتّی.» ای نفس قدسی و دل آرام (بیاد خدا). امروز به حضور پروردگارت بازآی که توخشنود (به نعمت های ابدی او ) و او راضی او تواست. باز آی و در صف بندگان خاص من درآی. و در بهشت من داخل شو. پروردگارا! سپاس که ما را در مبارزه با طاغوت و براندازی رژیم کفر پیشه و وابسته به شیطان بزرگ، آمریکای جهانخوار یاری فرمودی و به ما رهبری آگاه و پرتوان ارمغان نمودی تا ما را از تاریکي ها و ظلم رهانید و با ایجاد وحدت در میان مردم مسلمان و شهید پرور نظام جمهوری اسلامی را در این سرزمین مقدس بنا نهاد. خداوندا، به ما توفیق عبادت و اطاعت عنایت فرموده و ما را از شر هوای نفس محفوظ بدار. بارخدایا، به ما یاری کن تا با اسلام راستین آشنایی پیدا کرده و در عمل به تعالیم آن بکوشیم. ایزدا، ما را در کسب علم و ترویج فرهنگ قرآن و اسلام در مدارسمان یاری و موفق دار. الها! بما قدرتی عنایت کن که پرچم لا اله الا الله را بر سراسر جهان به اهتزاز درآوریم. خداوندا، کشور اسلامی ما را از کشورهای تجاورزگر و سلطه طلب بی نیاز دار. بار الها، اخلاق اسلامی، آداب و عادات قرآنی را بر کشور عزیزمان ایران و مدارسمان حاکم بگردان. بار ایزدا، به رهبر کبیرمان امام خمینی عمر و توفیق بیشتر عنایت دار تا با رهنمودهایش مسلمین و مستضعفین جهان به استقلال و آزادی واقعی دست یابند. خداوندا، ایران و اسلام را از شر کفار و منافقین و حیله‌های زورمداران شرق و غرب و نوکرانشان به دور داشته، رزمندگانمان را در جبهه‌های حق علیه باطل پرتوان و پیروز بدار. کریما، ما را در صدور انقلاب خونبارمان به جهان، توان ده و آن را تا انقلاب مهدی (عج) استوار بدار. همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست می‌دارم، چون خدای خود را در آن زمان پیدا می‌کنم. از تو می‌خواهم اگر می‌خواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی. https://eitaa.com/istadegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20220804-WA0013.
11.88M
🏴🎙️🏴🎙️🏴🎙️🏴 گاهی وقتا ما فکر می‌کنیم خدا ما رو آفریده و رهامون کرده... بعد دلمون میگیره، می‌گیم خدایا! چرا این کارو با ما کردی؟ می‌دونی همین وقتا هم خدا داره به صدات گوش میده و میگه عزیز دلم؛ تا حالا شده چندین رووووز وقت بذاری و یه چیزی بسازی؟ اونوقت اون چیزی که انقدررررر براش زحمت کشیدی رو چی‌کار می‌کنی؟ مراقبشی، دوسش داری، همیشه حواست بهش هست... من، تو رو، با تمام عشقم به این دنیا آوردم و «هرلحظه» مراقبتم، دوستت دارم، حواسم بهت هست. اما تو گاهی بهم نگاه نمی‌کنی... و من دلتنگت میشم❤️ https://eitaa.com/istadegi
رمان خط قرمز در یک جمله... به نظرم بهترین کلمه‌ای که توصیفش کرد «حسین(ع)» بود. نمی‌دونم چقدر تونستم این دلدادگی رو نشون بدم. سوال بعدی؛ شخصیت‌های رمان خط قرمز چقدر عمق داشتند؟ چقدر واقعی و باورپذیر بودند؟ چقدر تونستید باهاشون ارتباط بگیرید و خوب پردازش شدند؟(بجز عباس البته) منتظریم: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و درود بر شما عزیزان🌿 عزاداری‌هاتون قبول باشه.🥀 تا اینجا، نظرتون درباره سلسله سخنرانی‌های دین فطری چیه؟ دوست داشتید؟ مفید بوده براتون؟ حرفی، نظری، بحثی... منتظریم: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
سلام کاملا همینطوره👌 و واقعا ارزش گوش دادن داره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا