eitaa logo
هیأت جوانان حضرت علی اکبر (ع)
260 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
145 ویدیو
10 فایل
حضرت علی اکبر (ع)، "جوان مومن انقلابی" زمان خویش بود!
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 🌙 🔹 هَآ أَنْتُمْ هَٰٓؤُلَآءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ ۖ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ ۚ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَآءُ ۚ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓا أَمْثَالَكُمْ 🔸 آگاه باشید! شما همان مردمی هستید كه برای در راه خدا (پر کردن خلا اجتماع مسلمین) دعوت می‌شوید، پس برخی از شما می‌ورزند، و هر كه بخل پیشه كند، فقط نسبت به [سعادت و خوشبختی‌] خود بخیل است، و خدا [از انفاق و صدقات شما] بی‌نیاز است، و شمایید كه هستید؛ و اگر [از فرمان‌های او] روی بگردانید به شما گروه دیگری را می‌آورد كه مانند شما [روی گردان و سست عقیده و بخیل‌] نخواهند بود. 📚 محمد - 38 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-513728768_-210701.mp3
2.85M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۳۵ تا ۳۸ سوره محمد 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: سلام بر نوح 😇 حاج‌آقاعابدینی: 👘 ادریس اولین کسی بود که و را ابداع کرد. قبل از او مردم از پوست حیوانات و برگ درختان بدون این که دوختنی در کار باشد استفاده می‌کردند اما از زمان ادریس او اولین کسی بود که لباس دوخت و دوختن لباس را ابداع کرد. ادریس هر سوزنی که می‌زد حال و در وجودش بود یعنی تمام وجودش حتی حین اشتغالش می‌گفت لا اله الا الله یعنی سوزن زدنش را در یک راه تهلیل و تمجید حق می‌دید. 🙌 تمام زندگی انسان با این نگاه باشد. می‌گویم خدایا به قصد این که امر توست که باید آدم برود دنبال کار راه می‌افتم می‌روم دنبال کار. در انجام کارش میگوید خدایا من قصدم این است که اطاعت تو کرده باشم. این از جلوگیری می‌کند. من در میان جمع و دلم جای دیگر است. یعنی بدن اینجا با بقیه است مشغول گفتگوست اما حقیقت این شخص جای دیگری در مراتب معراجیه سیر میکند. 🏘 ادریس نبی از انبیاء یونانی بوده است. یکی از معجزاتش علم حکمت و نجوم و حساب و علم هیئت بوده است. نسبت به علم نجوم یک تسلط ویژه‌ای داشت که افلاک وقتی کنار هم قرار می‌گیرند چه آثاری ایجاد می‌شود. را ابداع کرده است لذا دارد به دستور ایشان شهر‌ها با شهرسازی بنا شد یعنی داشت چه در شهر و چه در شهر. این لذا شهر از دوره‌ی ایشان آغاز شد معماری شهر‌ها شکل گرفت. اولین کسی بوده که با قلم نوشته است. سی صحیفه داشت. هر کدام از این صحیفه‌ها اسمی دارد که در کتاب شریف بحار آمده است. 🙋‍♂ با سلام بر نوح نبی وارد زندگی ایشان می‌شویم. که «سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَمِينَ». دوران عمر نوح را مختلف ذکر کرده اند. دوره‌ی اول عمر نوح دورانی بوده است که در زمان انبیا قبل بوده است و هنوز به نبوت مبعوث نشده بوده است. این دوره را از حدود چهارصد تا هشت صد و پنجاه سال ذکر می‌کنند. نوح نبی با دو واسطه به ادریس نبی از فرزندان ادریس نبی می‌شود. نوح شغلش هم نجاری بوده است یعنی از ابتدا نوح نجار بود و بعد در جریان ساختن کشتی خداوند نجاتش را از طریق همان شغلی که از ابتدا داشت قرار داد. زبان نوح زبان سریانی بوده است. دوران دعوت نوح حدودا 950 سال در قرآن قبل از وقوع طوفان است و بعد از طوفان دوباره نبی بوده است. 🏃‍♂ نوح در دوران سلطه‌ی جبارین زندگی می‌کرد که فرزندان قابیل بودند. او از فرزندان شناخته شده‌ی حضرت ادریس بود و جزء کسانی بود که تحت تعقیب بود به کوه‌ها فرار کرده بود و قبل از نبوتش در آن جا مشغول بود. از همان روییدنی‌هایی که از گیاهان بود استفاده می‌کرد. یک روز جبرئیل سراغش آمد و به او عرض کرد چرا کرده ای؟ گفت این‌ها خداشناسی نیستند. جبرائیل گفت با این‌ها بکن. گفت من تحت تعقیب هستم. اگر من را بشناسند می‌کشند. آن وقت دیگر جایی نمانده من بروم بکنم. گفت اگر به تو خدا بدهد حاضر هستی بکنی؟ قَالَ وَاشَوقًا اِلَی ذَلِک چقدر هستم به این که را بخواهم بدهم. 👀 گفت تو کیستی که با من این گونه صحبت می‌کنی؟ جبرئیل صدایی زد که همه‌ی ملائکه جوابش را دادند. در اثر این جواب آن‌ها زمین لرزید. نوح او را شناخت. جبرئیل گفت خدا به تو سلام می‌رساند و برای تو بشارتی دارم. اولش است. لباس صبر، لباس یقین لباس نصرت خدا. لباس رسالت و نبوت را برای تو از جانب خدا آوردم و خدا امر کرده که تو ازدواج بکنی با اموره بنت زمران بن اخنوخ. اموره نوه‌ی حضرت ادریس بوده او اولین کسی است که به تو ایمان آورده است. 🧕👩‍🎤 این خانم غیر از آن خانمی است که جزء زنان شرّ عالم بود که در قرآن است. این خانم اولین کسی بود که به حضرت نوح ایمان آورد و مادر سام نبی است سامی است که وصی نوح قرار می‌گیرد. وقتی نوح دعوت کرد این خانم به نوح ایمان آورد. یک سال زندانی اش کردند اما بعد یک سال آزادش که کردند همسر نوح نبی شد و سام از او به دنیا آمد که همراه نوح در کشتی بود و بعد هم این همسرش در مقابل اهل کفر و نفاق بود در مقابل با آن همسری است که با کفار و منافقین بود. 📚 منبع: جلسه 95/03/08 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-906289408_-210704.mp3
5.58M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید عبدالحسین برونسی🌹 عنایت ام ابیها (س) هنوز عملیات درست و حسابی شروع نشده که کار گره خورد. گردان ما زمینگیر شد و حال و هوای بچه ها عوض شده بود. تا حالا این وضعی برام سابقه نداشت، نمی دانم چه شان شده بود که حرف شنوی نداشتند؛ همان بچه هایی که می گفتی برو تو آتش، با جان و دل می رفتند، الان جور خاصی شده بودند، نه می شد بگویی ضعف دارند، نه می شد بگویی ترسیدند، هیچ حدسی نمی شد بزنی. هر چه برایشان صحبت کردم، فایده نداشت. انگار چسبیده بودند به زمین و نمی خواستند جدا شوند، هر کاری کردم راضی نمی شدند بلند شوند و راه بیفتند. اگر ما حرکت نمی کردیم، احتمال شکست محور های دیگه هم زیاد بود، آن هم با کلی شهید. پاک درمانده شدم، نا امیدی در تمام وجودم ریشه دوانده بود. با خودم گفتم چه کار کنم؟ سرم را بلند کردم رو به آسمان و توی دلم نالیدم که: خدایا کمک کن. از بچه ها فاصله گرفتم، اسم (س) را، از ته دل صدا زدم و متوسل شدم به وجود شریفش. زمزمه کردم: خانم، خودتون کنید، منو کنین تا بتونم این بچه ها رو حرکت بدم، وضع ما رو خودتون بهتر می دونین. چند لحظه ای راز و نیاز کردم و آمدم پیش نیروها. داشتم حضرت تنهام نمی گذارند، اصلا عنایت بودم؛ توی آن تاریکی شب و توی آن بیچارگی محض، یکدفعه فکری به ذهنم الهام شد‌ رو کردن به بچه ها و گفتم: دیگه به شما ها احتیاجی ندارم! هیچ کدومتون رو نمی خوام؛ فقط یک آرپی چی زن از بین شما ها بلند شه با من بیاد، دیگه هیچی نمیخوام. طولی نکشید که علاوه بر یک آرپی چی زن کل گردان همر
📜 🌙 🔹 الٓمٓر ۚ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ ۗ وَالَّذِيٓ أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ 🔸 المر- این آیاتِ [با عظمتِ‌] كتابِ [قانون الهی‌] است، و آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، سراسر است [چنان حقّی كه هیچ باطلی در آن راه ندارد] ولی بیشتر مردم [به سبب عناد] نمی‌آورند. 📚 رعد - ۱ ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-239657215_-210757.mp3
5.55M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۱ تا ۵ رعد 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: انذار راهی برای انسان 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤖برای قوم نوح ارزش‌های دنیایی مطرح شده بود لذا بت هایی ساختند برای حفظ منافع خودشان. مثلاً به خدای باران، به الهه‌ی باد، به خورشید به عنوان یک الهه و بت، به ماه همینطور، *اینها را سبب حفظ یک سری از وقایع و ارزش‌ها می‌دانستند لذا از ترس از دست ندادن خود به اینها رجوع می‌کردند.* خدای تعالی نوح نبی را به عنوان نظیر فرستاد. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى‏ قَوْمِهِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِين‏» (هود/25) نوح فرمود من نذیر آشکار هستم. گاه نذیر، انذار کردن و ترساندن با یک استدلال است و یک بیان طبیعی می‌خواهد. اما یکوقت آشکار است. یعنی خیلی نزدیک به همان چیزی است که اینها می‌شناسند و قبول دارند. 🤔 در مرحله تعلیم نوح باید دقت کنیم مخاطب کیست، چه کسی میخواهد مورد تربیت و تعلیم قرار بگیرد. کودک است، نوجوان است، جوان است. هرکس که می‌خواهد تحت ما قرار بگیرد، باید دیده شود در چه است. چه چیزهایی برایش مهم است؟ از جایی باید آغاز کنیم که او باشد. 🙇‍♂ از سنن الهی خضوع است، خضوع در مقابل یک حقیقت قوی که علت این انسان است، فطری بشر است منتها بشر به انحراف می افتد. البته آنطور که فیلسوفان غربی گفتند نیست که قدرتمند باید حاکم باشد. این خیالی و توهمی است. اصل این است که معلول ذاتا نسبت به علتش است. هرچیزی که معلول است نسبت به علتش خاضع است. نسبت به علتش انانیت و ندارد. حتی پدر و مادر برای فرزند علت نیستند بلکه کمک کننده برای ایجاد هستند. 😧 نوح از این خضوع انسان در مقابل حقیقت قوی استفاده کرد چون فطری بشر است. لذا حضرت خواستند روحیه پرستش و آن ترسی که در آن زمان پررنگ بوده را بدهند. این ترس را روی جایی ببرند که آنجا ترسیدن جا دارد و حقیقی است. است که با و است. ترس با معرفت انسان را به کمال می‌رساند. مثلا اگر به ما گفتند خداوند اگر نماز صبح را نخوانی عقابش را برداشته چند نفر نمازهایشان سر جایش میماند؟ خیلی‌ها می‌گویند: ما عبادت از خوف نمی‌کنیم. عبادت از شوق نمی‌کنیم. ما می‌خواهیم عبادتمان احرار باشد. خوب است. اما این عبادت برای چه کسانی است؟ برای کسی است که قبلاً از خوف کرده است. برای کسی است که قبلاً از عبور کرده است. اینها را طی کرده و پشت سر گذاشته است. اما اگر به من بگویند: از این به بعد دیگر جهنمی در کار نیست. بهشت هم هست اما جهنمی نیست نماز من یکی در میان ترک می‌شود. نمونه‌اش این است که در افعال مستحبی دیگرمان می‌بینیم. 🙌 چون امت زمان نوح با عبادت بت‌ها را می‌کردند، خدای تبارک و تعالی نوح را براساس و نذیر بودن فرستاد. در آیه می‌فرماید: «أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ‏ عَذابٌ أَلِيم‏» (نوح/1) می‌گوید: نوح من تو را منذر فرستادم. اینها دارند نزدیک می‌شوند به عذاب الیم. یعنی انذار اینجا دهنده اینها از عذابی است که مظهر قهر الهی است. یعنی این خوف اینها را از عذاب نجات می‌دهد. ☄ عذاب چه وقت بر امتی نازل می‌شود؟ وقتی که در کفر شوند که دیگر استعداد و کمالی در وجودشان نمانده باشد. همه در سقوط باشد. اگر هم از این به بعد استعدادی به آنها اعطا شود، و هر توانی به آنها داده شود، کند. وقتی اینجا می‌رسد عذاب نازل می‌شود. چرا فساد در بعضی کشورها زیاد است، اما عذاب نازل نمی‌شود؟ اینجا محو نشدند هنوز امیدی هست به هدایت اینها. اینها در حقیقت حرفی است که نوح با اینها می‌زند که نظام هستی و خلقت و عالم حرکت به سمت خدای تبارک و تعالی است اما شما در مقابل حق می‌خواهید به بت‌ها رجوع کنید؟ 🤯 هر فعل ما در محضر تمام هستی است. یک عمل صالح، یک عمل در برابر جریان دادن هستی به سمت کمالش است. وقتی عمل صالح انجام می‌شود همه هستی خشنود می‌شوند. لبخند رضایت بر لب همه هستی می‌نشیند. در مقابلش کسی که اهل معصیت است، بر روی زمین راه برود زمین میگوید که من را عذاب دادی. هوایی هم که استنشاق می‌کند همین است. نوری که به چشم ما می‌آید همین است. همه هستی به ادم معصیت کار اعتراض میکنند، لعن میکنند. وقتی ولی و انسان صالحی از دنیا می‌رود، آسمان و زمین گریه می‌کنند اما نسبت به کافر مطلق گریه نمی‌کنند بلکه خوشحال اند که رفت. پس اگر انسان تخطی کند، قطعاً تمام عالم در مقابل او قرار می‌گیرد. 📚 منبع: جلسه 95/03/29 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-845537534_-210759.mp3
9.59M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید عبدالحسین برونسی🌹 مکاشفه یک بار خاطره ای از برام تعریف می کرد. می گفت: کنار یکی از زاغه مهماتها سخت مشغول بودیم ؛ تو جعبه های مخصوص ، مهمات می گذاشتیم و درشان را می بستیم . گرم کار ، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه ، با چادری مشکی! داشت پا به پای ما مهمات می گذاشت توی جعبه ها . با خودم گفتم : حتما از این خانمهاییه که می آن . اصلا حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمی گذارند وارد آن منطقه بشود . به بچه ها نگاه کردم . مشغول کارشان بودند و بی تفاوت می رفتند و می آمدند. انگار آن خانم را نمی دیدند . قضیه عجیب برام سؤال شده بود . موضوع، عادی به نظر نمی رسید . کنجکاو شدم بفهمم جریان چیست. رفتم نزدیکتر . تا رعایت شده باشد ، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتياط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم ، شما نباید زحمت بکشین . رویش طرف من نبود . به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمی کشید ؟ یک آن یاد امام حسین ( سلام الله عليه ) افتادم و اشک توی چشم هام حلقه زده خدا به ام لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست. بی اختیار شنیده بودم و نمی دانستم چه بگویم . خانم ، همان طور که روشان آن طرف بود ، فرمودند : هر کس که باور ما باشد ، البته ما هم اش می کنیم . 📚 خاکهای نرم کوشک - ص ۱۶۷ ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
📜 🌙 🔹 وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ اَلْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اَللّٰهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتَّخِذَهٰا هُزُواً أُولٰئِكَ لَهُمْ عَذٰابٌ مُهِينٌ و برخی از مردم اند که و یاوه و سرگرم کننده را می خرند تا از روی و نادانی [مردم را] از راه خدا کنند و آن (حق) را به بگیرند؛ اینان برایشان عذابی خواهد بود. 📚 لقمان - 6 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-399237376_-210801.mp3
2.38M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۱ تا ۶ لقمان 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: سنتی برای و یا برای ابدی 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🙌 خدا نوح را فرستاد تا اینها را نجات بدهد. بعد نوح اینها را دعوت به اطاعت الهی کرد. بعد از اینکه آنها را به تقوا و اطاعت الهی دعوت کرد فرمود: اگر شما تقوا پیشه کنید و اطاعت الهی کنید، عذاب برای شما محقق نمی‌شود. اما اگر اطاعت نکنید، عذاب قطعی است. اما چون تاکنون عذاب نازل نشده بود، اینها نمی‌کردند. لذا نوح 150 سال این کار را طول داد تا دعوت کرد. ☹️ خدای متعال چقدر مهلت داد و چقدر دادن خدا سبب شد. قوم نوح به نوح می‌گفتند: آنچه به ما وعده داده بودی، کجاست؟ بیاور! هرچه خدا از روی ، این را به تأخیر می‌انداخت که بلکه یک عده‌ای باشند اما اینها می‌شدند. اگر نتیجه گناهمان را ندیدیم، اگر خبری نشد فکر نکنیم خبری نیست. بگوییم: پس معلوم است این کارها نتیجه بدی ندارد!!! اگر خبری بود می‌شد پس معلوم است خبری نیست!!! این سوء استفاده از حلم خداست. بلکه خدا باید ما را کند. به ما دادند. ما همیشه باید خودمان را ببینیم. این آخرین ذره گناهی که حتی ممکن است یک صغیره باشد، اگر در دلمان نسبت به یک حالت پیدا کنیم، انسان از خارج میشود. 🤯 😱 هر ذره‌ای از عمل من که ممکن است یک عمل کوچک و ساده‌ای باشد، در حقیقت ممکن است کفه ترازو را بچرباند و دیگر کفه سیئات من بر حسنات من غلبه کند و جزء شوم. «وَ إِنْ عُدْتُمْ‏ عُدْنا» (اسراء/8) اگر انسان برگشت، ما هم برمی‌گردیم. در روایات دارد اگر کسی گناه کرد او کوتاه می‌شود. لذا هر گناه نه فقط یک از دست دادن نسبت به آن زمان است بلکه مدتی از عمر را که در آنجا می‌توانست برای استفاده کند را از دست میدهد لذا داریم که کسانی که به عمر غیر طبیعی از دنیا می‌روند بیش از کسانی هستند که با اجل مسمی از دنیا می‌روند. چرا؟ چون برایشان پیش آمده که این معاصی به منجر نشده است. خداوند در قبال بعضی از اعمال و طاعات، عمر را زیاد می‌کند مثل صله رحم. قطع رحم عمر را به سرعت کوتاه می‌کند. 😨 البته گاهی کسانی عمر طولانی می‌کنند، افراد فاسق و فاجری هستند. لذا فرعون عمرش خیلی طولانی بود. چهارصد سال عمر کرد. اگر کسی به شقاوت رسید، خدای تبارک و تعالی اجل مسمی می‌دهد تا به شقاوتش برسد. البته اینطور نیست هرکس عمرش کوتاه بوده گناهکار بوده است. ما نمی‌دانیم عمر چقدر است. ممکن است کسی یک روز بعد از بلوغش از دنیا برود. همان یک روز برای کمالش می‌کرده است. اصلاً در این رابطه ملاک نیست. هیچکس نمی‌تواند قضاوت کند چه کسی گناهکار است. 🤲 بعد خطاب می‌کند: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُم‏» (نوح/10) نسبت به رب خودتان کنید. «إِنَّهُ كانَ غَفَّارا» (نوح/10) اگر استغفار کردی، خدای تبارک و تعالی می‌آمرزد. می‌کند، مغفرت فقط پوشاندن نیست بلکه دادن هم هست. خدا هم عفو است، هم غفور است. اول عفو خدا شامل حال ما می‌شود. بعد مغفرت و غفرانش. یا علی و یا عظیم! یا غفور و یا رحیم! تازه رحمت رحیمیه فوق مغفرت است. نوح می‌فرماید: اگر شما استغفار کردی «يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً» (نوح/11) آسمان برای شما در رزقش را به بهترین وجه باز می‌کند. استغفار رفع مانع می‌کند. برای این مشرکین قطحی آمده بود تا به خدا رو کنند، تا شوند. اما به ابر و خورشید و ربوبیت‌های غیر خداوند رو می کردند. این ها در دوران خودشان به عقیم شدن رسیده بودند. نوح میگفت: «وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ» اگر استغفار کردید هم باران به موقع می‌آید و هم قحطی برداشته می‌شود. هم اموال شما زیاد می‌شود و هم اولاد شما زیاد می‌شود. «وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً» (نوح/12) باغ‌های شما آباد می‌شود. نهرهای شما جریان پیدا می‌کند. قوم نوح باران می خواستند و فرزند می‌خواستند و باغات می‌خواستند، می‌فرماید: اینها را به شما می‌دهیم. منتها شما اول باید استغفار کنید. بودن حق یک مستمر است. خدای متعال با استغفار راه را برای ما باز می‌کندو حتی منافع مادی فراوانی به دنبال دارد. لذا کسانی که دنبال رزق زیاد هستند، استغفار کنند. 🤝 استغفار هم فقط به گفتن کلمه «استغفرالله» نیست. یعنی انسان نسبت به گناهان کند.
تدارک مافات است
. لذا بین مجتمع و فرد و بین استغفار و عمل صالح یک رابطه مستقیم است. 📚 منبع: جلسه 95/04/12 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-1566826749_-210803.mp3
5.16M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید عبدالحسین برونسی🌹 پرستیژ فرماندهی علاقه خاصی، هم نسبت به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت، هم نسبت به سادات و فرزندان ایشان. عجیب هم احترام هر را نگه میداشت؛ یادم نمی آید توی سنگر، چادر، خانه، یا جای دیگری با هم رفته باشیم و او زودتر از من وارد شده باشد، حتی سعی می کرد جلوتر از من قدم برندارد یک بار با هم می خواستیم برویم جلسه. پشت در اتاق که رسیدیم، طبق معمول مرا فرستاد جلو و گفت: بفرما نرفتم تو. په اش گفتم: اول شما برو لبخندی زد و گفت: تو که میدونی من جلوتر از سید، جایی وارد نمی شم. به اعتراض گفتم: حاج آقا اینجا دیگه خوبیت نداره که من اول برم گفت: برای چی؟ گفتم: ناسلامتی شما هستی، اینجا هم که جبهه هست و بالأخره باید ابهت و حفظ بشه. مکثی کردم و زود ادامه دادم؛ این که من جلوتر برم، پرستیژ شما رو پایین میاره. خندید و گفت: اون که می‌خواد با بی احترامی به سادات باشه می خوام اصلا نباشه! 📚 خاک های نرم کوشک‌ - ص ۱۰۰ ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
📜 🌙 🔹 وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّىٰ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِيٓ أُذُنَيْهِ وَقْرًا ۖ فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ 🔸 چون ما بر او خوانده شود روی برمی‌گرداند، انگار که اصلا آنها را نشنیده است، انگار در دو گوشش سنگینی ای است، پس او را به عذابی دردناك خبر ده؛ 📚 لقمان - 7 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
565714690_-210826.mp3
2.45M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۷ تا ۱۰ لقمان 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: ادامه از طریق عده ای اندک 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤴در دوران نوح(ع) برای اولین بار خیلی زیاد شده بود، به طوری که جامعه کاملاً به دو طبقه خیلی با فاصله متشکل از سرمایه‌داران و اشراف و سلطه‌گران و در مقابل آنها محرومان تقسیم شده بود. این در اثر تصرف شیطان به جایی رسیده بود که عده‌ای قدرت بر بقیه پیدا کنند و دیگران را به بکشانند. و از خصوصیاتی بود که از یک نوع فکر نشأت می‌گرفت. اینکه که بقیه باید ما باشند. البته زمینه این ویژگی در همه ما هست. ریشه‌هایش خیلی ساده است؛ من تا یک مقام کوچکی پیدا می‌کنم ببینم به زیردستانم شدم یا نه! نکند یک نسبت به دیگران پیدا کنم. 🤨 قوم نوح از اینجا شروع کردند تا جاییکه به نوح گفتند اینها هستند که به تو آوردند. تا اینها به تو ایمان آورده باشند، جای ما نیست.د که ما آن هستیم با علمی که آن طبقات لایق آن هستند کاملاً متفاوت است. ((گاهی می‌بینید که یک عده برای خودشان مختلف تعریف می‌کنند. گاهی می بینید برای خودشان متفاوت تعریف می‌کنند. نگاهی در آنها ایجاد شده که است و ریشه‌اش از یک جای ساده شروع می‌شود. مثلا من سخنران، موقع سخنوری احساس می‌کنم اینها عوامی هستند که من بر آنها غلبه دارم، چیزهایی می‌دانم که آنها نمی‌دانند. این ها خطرناک است. 🤯 اگر در هر قدر برای انسان پیش می‌آید، این را یک ببیند، که را برای خودش تعریف کند که شکرش بیشتر باشد، این نعمت و موهبت می‌ماند. اما اگر انسان وقتی هرکدام از اینها رسید بعد در وجودش شروع شود، و آغاز شود، تا فرعون هم می‌رسد. 🏆 نوح در مقابل سرکش‌ترین اقوام طول تاریخ قرار داشت. که تعبیر قوم لُد، یعنی قومی که لجوج و عنود هستند که زیر بار چیزی نمی‌روند. حرف در وجود اینها فرو نمی‌رود. نه خودشان قابلیت دارند نه کسانی که از اینها به دنیا می‌آیند. چقدر یک نبی باید شرح صدر داشته باشد. «فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ‏ الرُّسُل‏» (احقاف/35) نوح اولین دعوت جهانی را به پا کرد. چون دعوت نبی اولوالعزم جهانی است. لذا قوم نوح در مقابل دعوت جهانی نوح ایستادند و می‌خواستند این دعوت ادامه پیدا نکند و اگر نوح(ع) در مقابل اینها نمی‌کرد، و آن و خیلی سنگین را به خرج نمی‌داد باب در کل عالم بسته می‌شد. 🏅 ما فکر نکنیم فقط هشتاد نفر هدایت شدند. این هشتاد نفر در مقابل یک چنین قوم لجوج و عنودی، یک معجزه است که نوح توانست آنها را از بین اینها نجات بدهد. با وجود آن هشتاد نفر ادامه پیدا کرد. «سَلامٌ‏ عَلى‏ نُوحٍ‏ فِي الْعالَمِينَ» (صافات/79) در قرآن چنین سلامی نظیر ندارد. این عالمین چه عوالم وجودی انسان باشد چه عوالم آفرینش باشد، که انسان و غیر انسان را شامل شود، مربوط به این است که نوح در طول دوران زندگی و دوران سختی که با قوم عنود و لجوج درگیر بود، استعدادهای وجودی او و او به فعلیت تام رسید. یک طرف مسأله این است که یک عده‌ای اهل فسق و فجور و ظلم هستند که استعدادهای آنها در به فعلیت می‌رسد. یک طرف دیگری هم آن انسان رحمانی و الهی است که استعدادهایش بروز می‌کند. لذا آنها برای نوح کمال بودند. این 950 سال و از نوح انسانی ساخت، را ایجاد کرد که «سَلامٌ‏ عَلى‏ نُوحٍ‏ فِي الْعالَمِينَ» شد. فلذا با هدایت شدن هشتاد نفر از این قوم لجوج و عنود، بقای صورت گرفت. 🤝 فکر نکنید اگر در جایی یک، دو نفر هستید، یک هستید نمی‌شود کاری را پیش ببرید. بلکه همین را حفظ کردن و اقامه دین در بین همین چند نفر، بقای خط هدایتی است که گاهی بعدها امت‌های عظیم از همین نشأت می‌گیرد. 📚 منبع: جلسه 95/04/26 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-1014292736_-210829.mp3
13.04M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
🌹 🌙 🌹 شهید احمد علی نیری🌹 امتحان معلم گفته بود امتحان دارید. ناظم آمد سر صف و گفت: برخلاف همیشه خارج از ساعت آموزشی برگزار میشه. فردا زنگ سوم که تمام شد آمادۀ امتحان باشید. آمدیم داخل حیاط. گفتند: چند دقیقه دیگه امتحان شروع می شه. صدای اذان از مسجد محل بلند شد، آهسته تر حرکت کرد و رفت به سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای ازت امتحان نمی گیره و ... می دانستم نماز احمد طولانی است. احمد مقید بود که ذکر   را هم با ادا کند. هرچه می گفتم بی فایده بود. احمد به نمازخانه رفت و مشغول شد. همان موقع همه ما را به صف کردند. وارد کلاس شدیم. ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سوال ها رو بیاره. مرتب از کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه. بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود و نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند. که یک‌دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند با عصبانیت گفت از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد یکی از بچه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد. درباز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی رو بعد از خودش توی کلاس راه نمی داد. من هم با ناراحتی منتظر عکس العمل معلم بودم. آقا معلم درحالی که حواسش به کلاس بود گفت: نَیِّری برو بشین سر جات! احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سوالات امتحان شد. من هم با تعجب به او نگاه می کردم. احمد مثل ما مشغول پاسخ شد. فرق من با او در این بود که احمد را خوانده بود و من ... خیلی روی این کار احمد فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجۀ عمل احمد. 📚 عارفانه - خاطره‌ی امتحان ........................................ ✅ @Javananaliakbar1386
📜 🌙 🔹 وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ ۚ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ 🔸 به راستی ما به لقمان عطا كردیم كه نسبت به خدا باش‌ (یعنی هر نعمتی من جمله حکمت را در راستای هدفِ عطا کردن آن نعمت استفاده کن) و هركه شکر به جای آورد تنها به سود خودش شکر می‌گزارد، و هركه ناسپاسی كند (یعنی آن نعمت را در راستای هدف حق به کار نبندد) [به خدا زیان نمی‌زند، زیرا] خدا و ستوده است. 📚 لقمان - 12 ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
1685397249_-210880.mp3
2.48M
🎙 🌙 🔊 قرائت قران: ایات ۱۱ تا ۱۴ لقمان 🎙 محمد عبدالباسط صمد 🔹 به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386
موضوع: ها زودتر میخورند 😇 حاج‌آقاعابدینی: 🤢 حقیقت عمل صالح و کلام صالحی که در وجودی تحقق پیدا می‌کند و وارد می‌شود، بستگی دارد به اینکه این وجود چگونه خودش را تاکنون کرده باشد. یعنی زمانی که عمل صالح انجام دهد اگر این وجود جان، جان خرابی باشد، جان ناصالحی باشد، در مقابل این عمل صالح مقاومت می‌کند. این عمل صالح در وجود این تبدیل به سم می‌شود. نه اینکه فقط نفعی ایجاد نمیکند بلکه سم میشود. 🙈 قوم نوح اینگونه با نوح برخورد کردند. اینها دست‌هایشان را در گوششان می‌کردند. چشم‌هایشان را می‌بستند. یعنی حواس ادراکی‌شان را نسبت به نوح می‌بستند که حتی به نوح گفتند: عذابی را که وعده دادی، بیاور. گاهی تکذیب با زبان است، گاهی تکذیب با است.وتکذیب با زبان این است که انسان بگوید: من نمی‌خواهم. البته ممکن است منِ گوینده و مبلغ گاهی بد صحبت کنم یعنی این جوان با من مشکل دارد نه با دین خدا. اما گاهی خود دین را نمیپذیرد. لذا میگوید اگر خدا هم بگوید، من قبول ندارم. البته اگر جوان از روی جهل این حرف را بزند خدای تبارک و تعالی گذشت می‌کند. چون خدای تبارک و تعالی که محل انفعال نیست. یعنی کاسه‌اش را با این وارونه نمی‌کند. لذا با یک تلنگر او را برمی‌گرداند. اما یک تکذیب عملی داریم. 👣 «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذِينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُن» (روم/10)‏ کسانی که گناه می‌کنند، این تکذیب عملی است. گناه یعنی اینکه من این عمل را که خدا فرموده نمی‌کنم. خلافش را انجام می‌دهم. منتهی گناه هم گاهی از روی جهل است. «إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَة» (نساء/17) وقتی با گناه محقق می‌شود، باب باز است. اما اگر گناه با محقق شود، خیلی سخت است. این «أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ» است. تکذیب خدا یعنی راه کمال برای این شخص بسته می‌شود. اگر گناه عملی هم ادامه پیدا کرد، و به توبه و شرمندگی منجر نشد، ادامه و اصرار بر آن، انسان را به تکذیب خدا و آیات الهی می‌کشاند. 🤯 محاربه با خدا آغاز می‌شود. با و آغاز می‌شود. شیطان هیچ موقع نمی‌گوید: در مقابل خدا یکباره بایست. یواش یواش از بی‌حالی و تنبلی و اینها آغاز می‌شود. اما به اینجا خلاصه نمی‌شود. لذا اینجا باید جلویش را گرفت وگرنه به «کذبوا بآیات الله» میرسیم. تکذیب آیات الهی ذره ذره است. همین گناه عملی که از روی جهالت هم هست ذره‌ای از تکذیب است. اما این ذره‌ای از تکذیب با ندامت و پشیمانی و جبران می‌شود. اما اگر گناه در وجود انسان نعوذ بالله شد، همان می‌شود که به صورت درمی‌آید. به صورت عناد درمی‌آید. 😒 بعضی در زمان امیرالمؤمنین (ع) گاهی به امیرالمؤمنین داشتند، اما حاضر نبودند با حضرت در جنگ‌ها شرکت کنند. بعضی هم اصلاً نسبت به جنگهای حضرت میلی نداشتند. کم کم به جایی می‌رسید که می‌دیدند در لشگر مقابل قرار گرفتند و دارند تشویق می‌کنند و کم کم به جایی که در لشگر مقابل می‌جنگیدند. 🚷 باید حواسمان باشد. نقطه‌های آغاز همیشه خیلی پیچیده نیست که انسان بگوید: من می‌فهمم. لذا در اینجا زودتر می‌خورند. یعنی کسانی که فکر می‌کنند خیلی حواسشان جمع است، و مراقب هستند زودتر گول میخورند. میگویند کسی نمی‌تواند ما را کند. اما می‌بیند کم کم به جایی رسید که اگر می‌خواهد ترک کند اما از درد این کار اشکش درمی‌آید. لذا انسان باید مراقبتش کامل باشد و هم بترسد. کسانی که خودشان را در یک نقطه‌ای خیلی قوی می‌بینند، شیطان از همین وارد می‌شود تا از همین ناحیه او را زمین بزند. نقطه ضعف را می‌شود جبران کرد ولی نقطه قوت را نمیشود. شیطان در نقطه‌های قوت ذره ذره وارد می‌شود. 📚 منبع: جلسه 95/05/02 سمت خدا. ................................................ ✅ @javananaliakbar1386
-387375358_-210883.mp3
5.32M
🎙 🌙 🔊 🎙 با نوای حاج مهدی رسولی 🔹به مناسبت ................................................ ✅ @Javananaliakbar1386