Notes_221101_155835_a79.pdf
118.9K
https://eitaa.com/jahanearab
احادیثی در مورد خود شناسی با ترجمه فارسی
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
https://eitaa.com/jahanearab
ﻣﻦ ﻣﺬﻛﺮﺓ ﺍﻟﻠﻴﻞ
ﻋﻠﻰ ﺟﺪﺍﺭ ﻟﻴﻠﻲ ﺍﻟﺮﻫﻴﺐ
ﺭﺳﻤﺖ ﺻﻮﺗﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﻭاﺳﻤﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ ﺯنبقة
ﻣﻦ ﺷﻂّ ﺑﺤﺮﻧﺎ ﻭﻣﻮﺟﺔ ﻣﺆﺭّﻗﻪ
ﻋﻠﻰ ﺭﻣﺎﻝ ﺳﻬﺪﻫﺎ ﺍﻟﻄﻮﻳﻞ ﺗﻨﺘﻈﺮ
ﻣﻦ ﺍﻟﻐﻴﻮﻡ ﻓﺎﺭﺱ ﺍﻟﻘﻤﺮ
ﺭﺳﻤﺖ ﺻﻮﺗﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﻭﺍﺳﻤﻚ ﺍﻟﺤﺒﻴﺐ
ﺑﺮﻋﻤﺎ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺴﻴﻢ
ﻣﻨﻮّﺭﺍ ﻓﻲ ﺟﺤﻴﻢ
ﺻﺤﺮﺍﺀ ﻋﺰﻟﺘﻲ ﻭﻟﻴﻠﻲ ﺍﻟﺮﻫﻴﺐ
ترجمه فارسی
خاطرات شب
بر دیوار شب هولناکم
صدای دوست داشتنیات را
و نام دوست داشتنیات را
سوسنی رسم کردم
از کرانه دریایمان و موج خوابزدهای
که بر ماسههای بیخوابی طولانیاش
از ابرها به انتظار شوالیهی ماه نشسته است
صدای دوست داشتنیات را رسم کردم
و نام دوست داشتنیات
جوانهای از جنس نسیم
که به دوزخ صحرای عزلت و شب هولناکم
روشنا میبخشد
شعر از معين بسیسو شاعر فلسطینی
**
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
https://eitaa.com/jahanearab
تفاوت و جایگاه پدر و مادر در زندگی فرزندان
https://eitaa.com/jahanearab
کسی که از زمانی که چشــم باز می کنی تو را دوست دارد مــــادر است
وکسی که دوستت دارد بدون اینکه ظاهر کند پــــدر است « به او جفا می کنی »
مــــادر تو را به جهان تقدیم می کند
پــــدر تلاش می کند که جهان را به تو تقدیم کند « به سختی می افتد
مــــادر به تو زندگی می دهد
پــــدر به تو می آموزد چگونه این زندگی را احیا کنی « به تلاش وادار می کند
مــــادر تو را 9 ماه در رحم خود نگه میدارد
پــــدر باقی عمر تو را حمل می کند « ومتوجه نیستی »
مادر به وقت تولدت فریاد می کشد صدایش را نمی شنوی
وپــــدر بعد از آن فریاد می کشد « از او گله می کنی »
مــــادر گریه می کند وقتی بیمار می شوی
پــــدر بیمار می شود وقتی گریه می کنی « در خفا »
مــــادر مطمئن می شود که گرسنه نیستی
پــــدر به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی « درک نمی کنی »
مــــادر تو را روی سینه اش نگه می دارد
پــــدر تو را به دوش می کشد « اورا نمی بینی »
مــــادر چشمه محبت است
وپــــدر چاه حکمت « و می ترسی از عمق چاه »
مــــادر مسئولیت از دوش تو بر می دارد
پــــدر مسئولیت را در وجود تو می کارد « تو را به سختی می اندازد »
مــــادر تو را از سقوط نگه می دارد
پــــدر می آموزد بعد از سقوط بلند شوی
مادر یاد می دهد چگونه روی پای خود راه بروی
پدر یاد می دهد چگونه در راه ها ی زندگی حرکت کنی
مــــادر کمال وزیبایی را منعکس می کند
پــــدر واقعییت ها وتلاشها را منعکس می کند
مهــر مــادری را هنگام ولادت حس می کنی
مهــر پــدری را وقتی پــــدر شدی حس خواهی کرد
بنابرایــن مــــادر با چیــزی مقایســه نمی شود
و پــــدر تکــرار نخواهــد شــد.
The difference and place of parents in children's lives
https://eitaa.com/jahanearab
The one who loves you from the moment you open your eyes is your mother
And the one who loves you is a father without showing it "you torture him"
Your mother presents you to the world
The father is trying to present the world to you, but it is difficult
Mother gives you life
The father teaches you how to revive this life "makes you try."
Your mother will keep you in her womb for 9 months
Your father will carry you for the rest of your life "and you don't notice"
Mother screams at your birthday, you don't hear her voice
And the father shouts after that, "You complain about him"
Mother cries when you get sick
Dad gets sick when you cry "in secret"
Mother will make sure that you are not hungry
Father teaches you not to starve "you don't understand"
Mother holds you on her chest
The father carries you on his shoulders "You don't see him"
Mother is the fountain of love
And at the well of wisdom "and you are afraid of the depth of the well"
Mother takes responsibility from your shoulders
The father plants the responsibility in you "He throws you hard"
Mother will keep you from falling
Father teaches you to get up after falling
Mother teaches you how to walk on your own feet
Father teaches you how to move in the ways of life
Mother reflects perfection and beauty
Father reflects the realities and efforts
You feel the mother's seal during birth
You will feel the seal of fatherhood when you become a father
Therefore, mother is not compared to anything
And the father will not be repeated.
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
Notes_221103_085108_284.pdf
50.4K
https://eitaa.com/jahanearab
داستان غیر از خدا هیچکس تنها نیست
متن فارسی با ترجمه عربی ان
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
https://eitaa.com/jahanearab
حكايت تامل برانگيز فروش بهشت
https://eitaa.com/jahanearab
در قرون وسطی، کشیشان بهشت را به مردم میفروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود میکردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج میبرد، دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد، تا اینکه فکری به سرش زد. به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: قیمت جهنم چقدر است؟
کشیش تعجب کرد و گفت: جهنم؟! مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید. کشیش روی کاغذ پارهای نوشت: سند جهنم
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد. سپس به میدان اصلی شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم را خریدم، این هم سند آن است. دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمیدهم!
The thought-provoking story of selling paradise
https://eitaa.com/jahanearab
In the Middle Ages, priests sold heaven to people, and ignorant people paid any amount of money to get a part of heaven. A wise person who suffered from people's ignorance, did everything he could to stop people from doing this stupid thing, until he got an idea. He went to the church and said to the priest in charge of selling heaven: What is the price of hell?
The priest was surprised and said: Hell?! The wise man said: Hell yes. The priest said without thinking: 3 coins.
The man hurriedly paid the amount and said: Please give the document of Hell. The priest wrote on a piece of paper: the document of hell
The man happily took it and left the church. Then he went to the main square of the city and shouted: I bought all hell, this is the document. You don't have to buy heaven anymore because I won't let anyone into hell!
قصة بيع الجنة المحفزة للفكر
في العصور الوسطى ، باع الكهنة الجنة للناس ، وكان الجهلاء يدفعون أي مبلغ من المال للحصول على جزء من الجنة. رجل عاقل عانى من جهل الناس ، فعل كل ما في وسعه لمنع الناس من فعل هذا الشيء الغبي ، حتى خطرت له فكرة. ذهب إلى الكنيسة وقال للكاهن المكلف ببيع الجنة: ما هو ثمن النار؟
تفاجأ الكاهن وقال: جهنم ؟! قال الحكيم: نعم الجحيم. قال الكاهن بغير تفكير: 3 قطع.
فأسرع الرجل المبلغ وقال: أعطِ وثيقة الجحيم. كتب الكاهن على قطعة من الورق: وثيقة الجحيم
أخذها الرجل بسعادة وغادر الكنيسة. ثم ذهب إلى الساحة الرئيسية بالمدينة وصرخ: اشتريت كل الجحيم ، هذه هي الوثيقة. ليس عليك شراء الجنة بعد الآن لأنني لن أسمح لأي شخص بالدخول إلى الجحيم!
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
https://eitaa.com/jahanearab
آهنگ هتل کالیفرنیا همراه با متن و ترجمه
Eagles-Hotel California
.
متن آهنگ Lyrics
───────────────────
On a dark desert highway
روي بزرگراه صحرايي تاريكي
Cool wind in my hair
با نسيم خنكي لابه لاي موهايم
Warm smell of colitis
و احساس مزه گرمي در گلويم (!)
Rising up through the air
به سمت آسمان ميرفتم
Up ahead in the distance
در اون بالا در دوردستها
I saw a shimmering light
نوري چشمك زن را ديدم
My head grew heavy, and my sight grew dim
سرم سنگين شد و جلوي چشمهايم تار شد
I had to stop for the night
بايد شب را بخوابم
There she stood in the doorway
و اون دختر لاي چهارچوب در ايستاده بود
I heard the mission bell
صداي ناقوس جنگ را شنيدم
And I was thinking to myself
و به خودم فكر ميكردم
This could be Heaven or this could be Hell
و اين ميتوانست بهشتي باشد در اين جهنم سرما
Then she lit up a candle
و سپس او شمعي روشن كرد
And she showed me the way
و راه را به من نشان داد
There were voices down the corridor
صداهايي از سالن پائين ميآمد
I thought I heard them say
فكر كردم آن پائين ميگويند:
Welcome to the Hotel California
به هتل كاليفرنيا خوش آمدي
Such a lovely place
چه محل دوستداشتنياي
Such a lovely place (background)
چه محل دوستداشتنياي (صدا زمينه)
Such a lovely face
چه صورت دوستداشتنياي
Plenty of room at the Hotel California
هتل كاليفرنيا هزاران اتاق دارد
Any time of year
هر زمان در سال
(Any time of year (background
هر زمان در سال (صداي زمينه)
You can find it here
ميتواني اينجا بيابي
You can find it here
ميتواني اينجا بيابي
Her mind is Tiffany twisted
ذهن اون دختر همچون ابريشمي پيچ و تاب دار است
She's got the Mercedes bends
او مرسدس بنز دارد
She's got a lot of pretty, pretty boys
او پسران زيباي بسياري دارد
That she calls friends
كه به آنها ميگويد : دوستان
How they dance in the courtyard
چنانكه آنها در حياط ميرقصند
Sweet summer sweat
تابستان شيرين شيرين
Some dance to remember
كمي برقص تا به ياد بياري
Some dance to forget
كمي برقص تا فراموش كني
So I called up the Captain
بعد من مدير را صدا كردم
Please bring me my wine
لطفا جام مرا پركن
He said
او گفت
We haven't had that spirit here since 1969
ما از سال 1969 به اين طرف موجود زندهاي در اينجا نداشتهايم
And still those voices are calling from far away
و هنوز هم آنها از فاصلهاي دور به گوشم ميرسند
Wake you up in the middle of the night
كه تو را نصفه شب بيدار ميكنند
Just to hear them say
تنها براي شنيدن صدايي كه ميگويد:
Welcome to the Hotel California
Such a lovely Place
Such a lovely Place (background)
Such a lovely face
They're livin' it up at the Hotel California
What a nice surprise
چه پيشآمد نيكي
(What a nice surprise (background
Bring your alibis
بهانههاي خود را حاضر كن
Mirrors on the ceiling
آينههاي روي سقف
Pink champagne on ice
مشروب صورتي روي يخ
And she said
و اون دختر ميگفت
We are all just prisoners here
ما همه اينجا زنداني هستيم
Of our own device
زنداني اختراع خويش
And in the master's chambers
و در تالارهاي اربابان
They gathered for the feast
آنها گردهم ميآيند براي يك سور ديگر
They stab it with their steely knives
خنجرهاي استيلشان را در بدن جانور فرو ميكنند
But they just can't kill the beast
ولي نميتوانند او را بكشند
Last thing I remember
آخرين چيزي كه به ياد ميآورم
I was running for the door
من به طرف در خروج ميدويدم
I had to find the passage back to the place I was before
بايد راهي به جايي كه قبل از اين در آن بودم مييافتم
Relax said the night man
خيلي خونسرد مهماندار شب گفت:
We are programed to receive
ما براي خدمتگذاري برنامهريزي شدهايم
You can check out any time you like
شما هميشه و هروقت كه دلتان بخواهد ميتوانيد بيرون برويد
But you can never leave
ولي هرگز نميتوانيد اينجا را ترك كنيد
.
──
https://eitaa.com/jahanearab
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
در خواستی اعضای محترم
https://eitaa.com/jahanearab
از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید
“آدمیت مرد
گرچه آدم زنده بود”
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت
ای دریغ
آدمیت برنگشت
قرن ما
روزگار مرگ انسانیت است
سینه دنیا ز خوبی ها تهی است
صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چمبه هاست
روزگار مرگ انسانیت است
من که از پژمردن یک شاخه گل
از نگاه ساکت یک کودک بیمار
از فغان یک قناری در قفس
از غم یک مرد در زنجیر حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست
وندرین ایام زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای جنگل را بیابان میکنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردان با جان انسان میکنند
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصیبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
“گفتگو از مرگ انسانیت است”
From the same day as the hand of Hazrat Cain
The blood of Hazrat Abel was contaminated
From the life of the children of Adam
Poison and bitter enmity boiled in their blood
"A man is a man."
Although Adam was alive"
On that day, Yusuf's brothers would throw him into a well
From the same day, they built the wall of China with whip and blood
Adam was dead
Then the world became a mill for Adam
Go and go
The Qur'an also passed away from Adam
oh lie
Humanity did not return
my century
Work is the death of humanity
The world is good
Companionship with freedom is pure, pure, and foolish
The association of Moses, Jesus, and Muhammad is not valid
Qur'an Musa is Chambah
Work is the death of humanity
Man ka az pajmardan one branch flower
A child is sick
From Faghan, a canary in a cage
Of grief, a man is in chains, even a murderer
Tears in my eyes and anger in my throat
Wandering days, poison is in the cup, poison is in the bottom
How can I trust death?
Sahabah az Pajmardan is not a leaf
They make the forest a desert
They hide their bloody hands in front of the people
No animal is allowed to be an animal
What these impotent people do with their lives
Sahabah az Pajmardan is not a leaf
Let's assume that the death of a canary in a cage is not death either
Assume that even a branch of a flower has never been born in the world
Presumably, the jungle was a wilderness from the beginning of the day
There was a house in the desert
Be patient among the people
Companionship of death love death love
"Talking about the death of humanity"
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
رسالة من أحد كبار السياسيين لمعلم ابنه
علم ابني يجب أن يعلم أنه ليس كل الناس عادلين وليس كلهم صادقون ، لكن علم ابني أنه مقابل كل كاذب ، هناك شخص أمين. قل له ، مقابل كل سياسي أناني ، هناك زعيم شهم. علمه أن لكل عدو صديق. أعلم أن الأمر يستغرق وقتًا ، لكن علمه أنه إذا كسب دولارًا من عمله الشاق ، فهذا أفضل من العثور على خمسة دولارات في مكان ما على وجه الأرض. علمه أن يتعلم من الخسارة وأن يستمتع بالفوز. لا تجعله يشعر بالغيرة. ذكّره بالدور المهم وتأثير الضحك.
إذا استطعت ، علمه الدور الفعال للكتب في الحياة. قل له أن يتأمل ، وأن ينتبه للطيور التي تحلق في السماء. انتبه للزهور في الحديقة والنحل الذي يطير في الهواء. علم ابني أنه من الأفضل أن يفشل في المدرسة ولكن لا يمر بالغش. علم ابني أن يكون لطيفًا مع أولئك الذين يتعاملون مع الرفقاء ، وأن يكون لطيفًا مع أولئك الذين يشدون رقابهم. قل له أن يؤمن بمعتقداته حتى لو قال الجميع خلاف ذلك.
علم ابني أن يستمع إلى كل الكلمات وأن يختار الكلمة التي تبدو مناسبة له. علم ابني قيم الحياة. إذا كنت تستطيع تعليم ابني أن يبتسم في ذروة الحزن. علمه ألا يخجل من ذرف الدموع. علمه أنه يستطيع تحديد ثمن عقله وذكائه ، لكن وضع الثمن على القلب لا معنى له. قل له ألا يستسلم للضجيج وإذا كان يعتقد أنه على حق ، أن يقف بجانب كلمته ويقاتل بكل قوته.
كن لطيفًا في تعليم ابني ، لكن لا تجعله حيوانًا أليفًا. دعه يكون شجاعا ، علمه أن يؤمن بالناس. هناك الكثير لنتوقعه ولكن انظر إلى ما يمكنك فعله ، ابني طفل جيد جدًا.
نامه يكي از سياستمدران بزرگ به آموزگار پسرش
به پسرم درس بدهید. او باید بداند که همه مردم عادل و همه آنها صادق نیستند، اما به پسرم بیاموزید که به ازای هر شیاد، انسان صدیقی هم وجود دارد. به او بگویید، به ازای هر سیاستمدار خودخواه، رهبر جوانمردی هم یافت می شود. به او بیاموزید، که در ازای هر دشمن، دوستی هم هست. می دانم که وقت می گیرد، اما به او بیاموزید اگر با کار و زحمت خویش، یک دلار کاسبی کند بهتر از آن است که جایی روی زمین پنج دلار بیابد. به او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن لذت ببرد. او را از غبطه خوردن بر حذر دارید. به او نقش و تاثیر مهم خندیدن را یادآور شوید.
اگر می توانید، به او نقش موثر کتاب در زندگی را آموزش دهید. به او بگویید تعمق کند، به پرندگان در حال پرواز در دل آسمان دقیق شود. به گلهای درون باغچه و به زنبورها که در هوا پرواز می کنند، دقیق شود. به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد. به پسرم یاد بدهید با ملایم ها، ملایم و با گردن کشان، گردن کش باشد. به او بگویید به عقایدش ایمان داشته باشد حتی اگر همه برخلاف او حرف بزنند.
به پسرم یاد بدهید که همه حرف ها را بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب کند. ارزش های زندگی را به پسرم آموزش دهید. اگر می توانید به پسرم یاد بدهید که در اوج اندوه تبسم کند. به او بیاموزید که از اشک ریختن خجالت نکشد. به او بیاموزید که می تواند برای فکر و شعورش مبلغی تعیین کند، اما قیمت گذاری برای دل بی معناست. به او بگویید که تسلیم هیاهو نشود و اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با تمام قوا بجنگد.
در کار تدریس به پسرم ملایمت به خرج دهید، اما از او یک نازپرورده نسازید. بگذارید که او شجاع باشد، به او بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد. توقع زیادی است اما ببینید که چه می توانید بکنید، پسرم کودک کم سال بسیار خوبی است.
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab
https://eitaa.com/jahanearab
ضرب المثل عربی با معادل فارسی
✿☆ لان یحمل التمر إلی البصره.
ترجمه: فلانی خرما به بصره می برد. (نظیر: جان می برند تحفه به نزدیک یار خویش، خرما به بصره ، زیره به کرمان همی برند.)
☆✿☆✿☆✿☆۲۸.أين الثري و أين الثريّا
(نظیر: اين كجا و آن كجا؟ یا میان ماه من تا ماه گردون/ تفاوت از زمين تا آسمان است)
☆✿☆✿☆✿☆
کانال جهان عرب
مجموعه ای از محتوا های آموزشی عربی و انگلیسی در ایتا
اموزش زبان عربی و انگلیسی
دستور زبان و نکات گرامری
اموزش اصطلاحات کاربردی
نوحه ها و اهنگ های انگلیسی و عربی با ترجمه فارسی
داستان های اموزنده همراه با ترجمه فارسی
انتشار مطالب هر روز
https://eitaa.com/jahanearab