eitaa logo
اشعار مذهبی
694 دنبال‌کننده
60 عکس
4 ویدیو
3 فایل
آدرس در تلگرام https://t.me/janatmahdi آدرس در واتس آپ https://chat.whatsapp.com/GNrNYw6uBbEFeBunVJoiXM آدرس در ایتا https://eitaa.com/jannatolmahdi آدرس در سروش http://sapp.ir/jannatolmahdi آدرس سایت اینترنتی Www.janatmahdi.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
      گُم شدم در دل بازار،مرا یاری کن باز هم از منِ درمانده طرفداری کن بار من روی زمین مانده..،خدایا چه کُنم بار من مانده خدایا..،تو خریداری کن معصیت مثل لجنزار فرو بُرد مرا تا که آب از سر من رد نشده..،کاری کن بنده ی نفس شدم بندگی ام یادم رفت بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن اختیاراً ز درِ خانه ی تو دور شدم پس گداییِ مرا لطف کن،اجباری کن وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد سفره تا جمع نشد..،اشک مرا جاری کن در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند منِ غفلت زده را تشنه ی بیداری کن من غلامی ز غلامان امیر نجفم ای خدا رحم بر این نوکر درباری کن جان آقای غریبی که ندارد حرمی دل ویران مرا یک شبِ مِعماری کن گریه بر خون خدا ارثیه ی اجدادیست ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن روزه با روضه اگر باز شود..،می چسبد گریه کن! با نمِ اشک خودت افطاری کن تشنه لب بود که شمر آمد و..،ای داد ای داد با نوکِ چکمه به جانِ لب ارباب افتاد بردیا محمدی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
امام حسن مجتبی علیه السلام شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است . محسن ناصحی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
او هست خدای من و من بنده ی خویشم درگیر هوای دل یک دنده ی خویشم در نامه ی اعمال من از دین خبری نیست شرمنده ی تاریکی پرونده ی خویشم اشک از رخ غمدیده دلی، پاک نکردم سرگرم دل بی غم خوش خنده ی خویشم هر بی سر و پا لایق ایمان و ادب نیست بیچاره منم، من، که برازنده ی خویشم دادم به دَمِ جاده ی بی راهه ی تردید بی راه بَلَد، راکب و راننده ی خویشم او ثانیه ای خالی از اندیشهٔ من نیست خالی من از او هستم و آکنده ی خویشم بازیچه ی دنیا شدم از خیره سَری، آه بازیچه و بازیگر و بازنده ی خویشم از خویشتن خویش فراری شده ام، هست؟ راهی به کرم خانه ی خواهنده ی خویشم!!! t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
چشم تار من اگر تر شد نگاهم میکنی التفاتی به دل و روی سیاهم میکنی سر اگر بر سجده بردم سر به راهم میکنی عاقبت لطفی به سیل اشک و آهم میکنی راضی ام حتی اگر گاهی بلایم میدهی در جوار قرب خود یک روز جایم می‌دهی از حضور رحمتت یک لحظه هم دورم مکن من گدای یک نگاهم لطف کن کورم مکن ظلمتم ، میدانم اما دور از نورم مکن با چنین وضعی که دارم راهی گورم مکن بی پناهی را پناهی مرحمت کن ای خدا گاه گاهی هم نگاهی مرحمت کن ای خدا من خودم میدانم از تو سهم من لبخند نیست من نمی‌ارزم به هیچ و بحث چون و چند نیست حال من خوب آنچنان که خلق میگویند نیست دستگیری کن که دست من به جایی بند نیست من که هستم ای خدا : جانی که بر لب آمدم من به امید امام هشتم امشب آمدم هر کسی از هرکجا درمانده اینجا آمده اشکهایش قطره قطره سوی دریا آمده با هزار امید به پابوس آقا آمده دست من هم بین این زُوّار بالا آمده حضرت همسایه لطفت بر سرم همواره هست تا تو هستی مطمئنم شاهراه چاره هست من بمیرم که عبا را روی سر انداختی چند ساعت با همان سم سوختی و ساختی از کمال جور مامون رنگ از رخ باختی لحظه ی آخر به داغ دیگری پرداختی اشک غم بر خاک ، یاد کربلا میریختی اشک بر زخم تن خون خدا میریختی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
علیه‌السلام می‌رسد باز به گوش دل ما این آواز چه نشستید که در‌های عنایت شد باز جاری از طور ولایت شده سر‌چشمۀ نور چشم دل خیره شد از دیدن این چشم‌انداز تا که از چرخ چهارم شنود «روح‌الله» سخنی روح‌افزا، زان دو لب روح‌نواز گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت زهره گردید هم‌آغوش جگر گوشۀ ناز به صفای قدمش ماه خدا گشت دو نیم؟ یا نبی آمد و شق‌القمر است این اعجاز؟ مکّه در زمزمۀ آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک» وادی قدس شد از جلوۀ خورشید حجاز ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد ای حقیقت که بود تحت شعاع تو مَجاز به خدا آینۀ حُسنِ رسول اللهی ای ظهور ازلی، ای ابدیّت‌پرواز به جمال ملکوتی تو هر کس نِگَریست آفرین خواند بر آن صورت و صورت‌پرداز جز تو، ای سیّد و سالارِ جوانان بهشت در سراپردۀ عصمت که شود محرم راز؟ کَرَمت نامتناهی بُوَد، ای چشمۀ فیض تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز همۀ سعی تو آن بود که کوتاه شود دست نامحرم از این مکتب محروم‌نواز آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود یک وفا‌پیشه و یک جان‌به‌کف و یک سرباز اُمّت از دایرۀ عشق تو بیرون رفتند ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز عرقِ شرم به پیشانیِ سجاده نشست چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک خلق در شیب نشیب‌اند و تو در اوج فراز غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز تا مگر باز کند عقدۀ دل را به «بقیع» هر گفتار غمی، سوی تو می‌‌آید باز شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بُوَد عوض شمع دل فاطمه در سوز و گداز آرزوی «شفق» این است که گاهی او را به طواف حرم پاک تو بخشند جواز t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
اقرار میکنم که دلم بی قرار نیست در خواب غفلت است که شب زنده دار نیست عاشق شبانه با تو مناجات میکند چشم دلش به خواب پریشان دچار نیست بی وقفه بی اراده به دنبال دلبرند اعمال عاشقان ز سر اختیار نیست مشغول چیست ؟ دل به چه داده است بعد تو؟ آن کس که در محبت تو بی قرار نیست من شاکی ام ز دست خودم پاسخی بده باید چه کرد دل که به دنبال یار نیست؟ اصلا نگارخانه نه ویرانه ی من است در خانه ی دلم که نشان نگار نیست من هم عزیز میشوم آخر به دست تو هر کس پناه برده به تو خار و زار نیست گاهی به سفره فقرا هم سری بزن با بینوا نشستن سلطان که عار نیست t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
      باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای- از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که... «یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد* از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود» مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد! *فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی: «و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک» «خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم» مرضیه عاطفی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ﻣﺎ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﺑﻨﯽ‌ﺑﺸﺮﯼ ﻭﻝ نمی‌شویم ﯾﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻠﻪ‌ﻫﺎ ﮐﺞ ﻭ ﻣﺎﯾﻞ نمی‌شویم ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﻝ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ‌ﺍﯾﻢ ﺍﺻﻼ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺗﻮ ﮔﻞ نمی‌شویم ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺩﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ ﺟﺰ ﮐﺎﺭ ﻧﻮﮐﺮﯼ ﺗﻮ ﺷﺎﻏﻞ نمی‌شویم ﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺮﺥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﯿ‌ﺨﻮﺭﯾﻢ ﺁﻗﺎ ﮐﺮﯾﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺳﺎﺋﻞ نمی‌شویم ﺩﺭ ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ‌ﺍﯾﻢ ﺑﯽ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﺎﺣﻞ نمی‌شویم ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺧﺪﺍ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻣﻬﺮ ﻣﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ نمی‌شویم ﺁﻧ‌ﺠﺎ ﻏﺪﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﯽ ﺷﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺎ ﺑﯿ‌ﺨﯿﺎﻝ ﺯﯾﻨﺐ ﻭ ﻣﺤﻤﻞ نمی‌شویم ﺁﻗﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﻮﻧﯽ ﻣﺎ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ یک‌دل نمی‌شویم؟ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﺲ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ ﻫﻢ‌ﺧﻮﻥ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎﺩﻝ نمی‌شویم ﺍﺫﻥ ﺩﺧﻮﻝ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ نمی‌شویم ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻗﺒﺾ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﺎ ﻣﺎ ﮐﺮﺑﻼﻧﺪﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﻃﻞ نمیﺷﻮﯾﻢ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ﻣﺎ ﺳﻤﺖ ﻫﺮ ﺑﻨﯽ‌ﺑﺸﺮﯼ ﻭﻝ نمی‌شویم ﯾﺎ ﻣﺜﻞ ﻗﺒﻠﻪ‌ﻫﺎ ﮐﺞ ﻭ ﻣﺎﯾﻞ نمی‌شویم ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺯ ﺭﻭﺯ ﺍﺯﻝ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ‌ﺍﯾﻢ ﺍﺻﻼ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺑﺖ ﺗﻮ ﮔﻞ نمی‌شویم ﺩﺭ ﮔﯿﺮ ﻭ ﺩﺍﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺯﻣﺮﮔﯽ ﺟﺰ ﮐﺎﺭ ﻧﻮﮐﺮﯼ ﺗﻮ ﺷﺎﻏﻞ نمی‌شویم ﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺮﺥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻣﯿ‌ﺨﻮﺭﯾﻢ ﺁﻗﺎ ﮐﺮﯾﻢ ﺁﻣﺪﻩ ﺳﺎﺋﻞ نمی‌شویم ﺩﺭ ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﺗﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ‌ﺍﯾﻢ ﺑﯽ ﻧﺎﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺳﺎﺣﻞ نمی‌شویم ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺍﻫﻞ ﺑﯿﺖ ﺧﺪﺍ ﺷﯿﻌﻪ ﺷﺪ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻣﻬﺮ ﻣﻬﺮ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺣﺎﺻﻞ نمی‌شویم ﺁﻧ‌ﺠﺎ ﻏﺪﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﯽ ﺷﻞ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻣﺎ ﺑﯿ‌ﺨﯿﺎﻝ ﺯﯾﻨﺐ ﻭ ﻣﺤﻤﻞ نمی‌شویم ﺁﻗﺎ ﮔﺮﻭﻩ ﺧﻮﻧﯽ ﻣﺎ ﺧﺎﮎ ﮐﺮﺑﻼﺳﺖ ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻤﻪ یک‌دل نمی‌شویم؟ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﭘﺲ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ ﻫﻢ‌ﺧﻮﻥ ﺷﺪﯾﻢ ﻭ ﻧﺎﻣﺘﻌﺎﺩﻝ نمی‌شویم ﺍﺫﻥ ﺩﺧﻮﻝ ﻗﻠﺐ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﯿﺲ ﻣﺎﺳﺖ ﻣﺎ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻞ نمی‌شویم ﻣﺎﻣﻮﺭ ﻗﺒﺾ ﺭﻭﺡ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﯼ ﻣﺎ ﻣﯿﺎ ﻣﺎ ﮐﺮﺑﻼﻧﺪﯾﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﻃﻞ نمیﺷﻮﯾﻢ t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
  دور از مسیرِ قُربِ تو دل گر تباه شد خواندم تو را به گریه و اشکم گواه شد خیری نداشت دوری از تو برای من روزِ من از فراق ِ تو شـامِ سیاه شد حسرتْ نصیبم از اثرِ کرده های خویش حیف از مجالِ عُمـر که خرجِ گناه شد زورم نمی رسید بگیرم عنانِ نَفْس دلْ با نسیم ماهِ خدا رو براه شد پیش ِ تو کوهِ معصیت آورده ام ولی با یک نگاهِ لطف تو تبدیلِ کاه شد ** آه از دمی که حضرت سلطان اولیاء ذبحِ عظـیمِ واقعـه در قتلگاه شد آتش به جانِ گیسوی طفلان رسید تا... خورشیدِ نیزه ها خیَمَش بی پناه شد «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»؛ «به عوض او، ذبح عظيمی را پذيرفتيم». سوره صافات، آیه 107 وحید دکامین t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
ای شاه کریمی که کرم در به در توست حاتم به گدایی همه جا پشت سرتوست ما شیعه چشمان تو با گوشه نگاهیم اینها همه از لطف و عطای پدر توست من ایل و تبارم زقدیم خادمتان بود این دولت شاهی زقضا و قدر توست تو سید و سالار جوانان بهشتی پس سید اشباب جهان گل پسر توست یک کودک ده ساله شده زینت گودال این یاور جانباز حسینی ثمر توست با صلح شما روزی ما کرب و بلا شد هرجا که حسینیه بپاست بانظر توست سرفصل گداییِ همه ماه حسین است پایان عزا و صله اش با صفر توست آقای اباالفضل تو بخوان ذکر فرج را چشمم به ره حجت ثانی عشر توست سعید سلگی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم حَسن صورت ، حَسن سیرت ، حَسن خَلق و حَسن خُلق است که معنا عاجز است از حدّ توصیفش عبارت هم چنان افتاده ام بر خاک پای مجتبی امروز "که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"* کجا او دوستان را از دعا محروم می سازد دعا میکرد بهر آنکه بود اهل اهانت هم ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را که اینجا دستگیری میکند ، آنجا شفاعت هم شب میلاد امام مجتبی علیه السلام ۱۴ رمضان ۱۴۴۳ *مصراع از هلالی جغتایی t.me/janatmahdi eitaa.com/jannatolmahdi