eitaa logo
برونند زین جرگه هشیارها
279 دنبال‌کننده
189 عکس
27 ویدیو
10 فایل
به نامِ او به یادِ او که مَحبّتش معنی‌بخشِ زندگی است... جُرعه‌های مَحبّت برای مُقیمان و راهیانِ «کیشِ مهر»
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ یا ؟! 📚 جرعه‌ای از دریا / آیة الله شبیری زنجانی حفظه الله / ج ۳ / ص ۶۵۸ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دُزدیده حُسنِ یوسف دیدند و کَف بُریدند زین شیوه دستِ دُزدان دایم بُریده باشد @jargeh
خیلی ببار ابر! که دائم از تُربَتم بروید این من بود از آرزو به بعد چه بودم کبریتِ نیم‌سوخته‌ای که در حسرتِ درخت‌شدن بود باران به شیشه زد که بهار است گفتم خدای من! چه بپوشم؟ پس بانگ زد کسی درِ گوشم ای جامه‌ات لبم که انار است! آن قرمزی که دوخته بودم پیراهنت نبود کفن بود دریا برای مُردنِ ماهی بی‌اختیار فاتحه می‌خواند ماهی به خنده گفت که گاهی هجرت علاجِ عاشقِ تنهاست اما درون تابه نمی‌پخت از بس که بی‌قرارِ وطن بود قلبم! تو جز شکست به چیزی هرگز نخواستی بگریزی هرگز نخواستی بستیزی با اژد‌های هفت‌سری که در شانه‌ات به طورِ غریزی آماده‌ی جوانه‌زدن بود چشمت چکیده بود به عالم من غرقِ چکّه‌های تو بودم اما زمان سر آمده بود و بارانِ تُند بند نیامد جان از تنم در آمده بود و بارانی‌ام هنوز به تن بود خیلی برَنج بال ملائک! بال کسی شکسته در این‌جا خیلی مرا ببند به زنجیر! دیوانه‌ای نشسته در این‌جا را ببند به این من بود! @jargeh
بدین صفت سر و چشمی و قد و بالائی کسی ندید و نشان کس نمی‌دهد جائی چُنین شکوفه نخندد به هیچ بُستانی چُنین بهار نیاید به هیچ صحرائی ز شَستِ زلفِ تُو هر حلقه‌ای و آشوبی ز چَشمِ مست تو هر گوشه‌ای و غوغائی کجا ز حالِ پریشان ما خبر دارد کسی که با سرِ زلفش نپخت سودائی ز شوق پرتو رویت که شمعِ انجمن است مرا ز غیر چو پروانه نیست پروائی خیالِ وصل تمنّی کنم همی در خواب چه دل‌پذیر خیالی چه خوش تمنّائی خِرد به تَرکِ توام رای زد ولیک خلافِ پیشِ تو مُردن نمی‌زند رائی @jargeh
🔖 🔹 مسئله‌ای به نام شاطر عبّاس صبوحی 🌐 https://jm.um.ac.ir/index.php/LITERARY/article_34848_2bab4478a54d8f44725151596982b9a6.pdf 🌐 http://ensani.ir/fa/article/download/394466 ✔️ : در میان شاعران دوره قاجاریه وضعیت خاصی دارد. از یک‌سو و او بین مردم تا امروز برقرار است و از سویی پژوهندگان، بیشتر شعرهای دیوان منتسب به این شاعر را ضمن مآخذ دیگر یافته‌اند و گاه تا مرز انکار واقعیت شاعری و حتی نفی وجود خارجی وی پیش رفته‌اند. مقاله حاضر می‌کوشد از رهگذر واکاوی‌ در اسناد‌، نشان دهد که آیا شاعر بوده است یا نه و آیا در این انتساب‌های غیرصحیح نقش داشته است یا خیر. روش این مقاله، اسنادی-کتابخانه‌ای با رویکرد تحلیلی و تاریخی است. بر این پایه، یک از روزگار جوانی صبوحی به نام تذکره شعرای معاصرین قم آورده‌ایم که هم دلایل شهرت و محبوبیت او را نشان داده است و هم شش غزل صحیح الانتساب وی را پیش روی ما نهاده است. در ادامه با واکاوی سه عامل احتمالی انتساب‌ شعرهای دیگر شاعران به صبوحی، یعنی اولیه دیوان او، وی و ، نتیجه گرفته شده است که عاملِ ناشران تحت تأثیرِ عاملِ دوستداران، نقش اصلی را در این‌باره ایفا کرده‌اند. @jargeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 باز آی و دلِ تنگِ مرا مونسِ جان باش @jargeh
بسم الله الرحمن الرحیم برگزیده "مجموعه‌ای از رباعیات علوی" رباعی۱ ای در پی گنج، گنج و گنجینه علی‌ست ای اهل عمل، دست پر از پینه علی‌ست ای آن که به دنبال خدا می‌گردی دنبال علی باش که آئینه علی‌ست رباعی۲ هرکس که در این جهان گرفتار علی‌ست با قیمت جان و دل خریدار علی‌ست عمری‌ست جهان ریزه‌خور سفره‌ی اوست هرچند که نان‌ونمک افطار علی‌ست رباعی۳ هر دل که شناخته‌ست راهی به‌علی پس رو زده با کوه گناهی به‌علی پیغمبر ما که "مُستَجابُ الدَّعوة" است در سجده چنین گفت؛ "الهی بِعلی" رباعی۴ بر پای تو کوه درد و غم سجده کند نامت که نوشته شد، قلم سجده کند از بس که به سجده رفته ای در دل شب حق است که برتوسجده هم سجده کند رباعی۵ بار غم اگر به شانه برداشت علی در کوفه نهال عشق را کاشت علی هر شب در اوج خلوت نخلستان باچاه قرار درددل داشت علی رباعی۶ یک‌عمر به فکر دیگران بود علی با دشمن و دوست مهربان بود علی تاریخ گواه است که تا روز ابد مظلوم‌ترین مرد جهان بود علی رباعی۷ شب‌های زمین بدون او بی‌بدر است حتی شب قدر بی‌علی بی‌قدر است در زمره‌ی خوبان جهان در تاریخ تا روز حساب نام او در صدر است رباعی۸ بودند اگرچه دورش افراد دورو هرگز دو خورش نبود بر سفره‌ی او از جهلِ زمانه با علی عمری بود؛ خاری در چشم و استخوانی به گلو رباعی۹ امشب خبری نشد از آن مرد کریم خالی مانده‌ست ظرف طفلان یتیم این‌بار به دست کافری معجزه شد در مسجد کوفه ماه گردید دونیم رباعی۱۰ شب شاهد چشم‌های بیدار علی‌ست تاریخ در انتظار تکرار علی‌ست خوشبخت کسی که مُهر پرونده‌ی او امضای "براءَةٌ مِنَ النّارِ" علی‌ست @Mojtaba_Khorsandi
☑️ دستورِ امشب: بی‌چارگی بکاریم، بی‌نیازی درو کنیم. 🏷️ @jargeh
دل و دین و عقل و هوشم همه را بر آب دادی ز کدام باده ساقی به من خراب دادی چه دل و چه دین و ایمان همه گشت رخنه رخنه مژه‌های شوخ خود را چو به غمزه آب دادی دل عالمی ز جا شد چو نقاب بر گشودی دو جهان به هم بر آمد چو به زلف تاب دادی در خرمی گشودی چو جمال خود نمودی ره درد و غم ببستی چو شراب ناب دادی ز دو چشم نیم مستت می ناب عاشقان را ز لب و جوی جبینت شکر و گلاب دادی همه کس نصیب خود را برد از زکات حسنت به من فقیر و مسکین غم بی‌حساب دادی همه سرخوش از وصالت من و حسرت و خیالت همه را شراب دادی و مرا سراب دادی ز لب شکرفروشت دل خواست کامی نه اجابتی نمودی نه مرا جواب دادی @jargeh
✔️ خطاب به زبانِ شیرینِ فارسی 🌍 جهان نما @jargeh
جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای؟ نی غلطم، در دلِ ما بوده‌ای دوش ز هجرِ تُو جفا دیده‌ام ای که تو سلطانِ وفا بوده‌ای آه که من دوش چه سان بوده‌ام آه که تُو دوش که را بوده‌ای 💯 رَشک بَرَم کاش قَبا بودَمی 💯 چون که در آغوشِ قبا بوده‌ای زَهره ندارم که بگویم تو را «بی منِ بی‌چاره چرا بوده‌ای؟!» یارِ سبک روح! به وقتِ گریز تیزتر از بادِ صبا بوده‌ای بی‌تو مرا رنج و بلا بند کرد باش که تو بندِ بلا بوده‌ای رنگِ رُخِ خوبِ تُو آخر گواست در حرَمِ لُطفِ خُدا بوده‌ای رنگْ تُو داری، که زِ رنگِ جهان پاکی و هم‌رنگِ بقا بوده‌ای آینه‌ای رنگِ تُو عکسِ کسیست تو ز همه رنگ جُدا بوده‌ای 🖊 📚 🌍 جهان نما @jahannama_life @jargeh
23.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ازین صورت چه می‌خواهی؟ دوای سیرتِ بد کُن که تقصیری نکرد ایزد دَرین صورت به ✔️ این نقاشی هنوز تمام نشده...؛ دست‌مریزاد به نقّاشِ هنرمندش! 🌍 جهان نما @jahannama_life @jargeh
خوش به حالِ من که با خودم هر چه بیش‌تر پریده‌ام حَظّ بیش‌تر کشیده‌ام هم‌چنان که روزگارِ من هر چه تلخ و تلخ‌تر شده‌است دل‌پذیرتر گذشته است 🚬 روزِ جهانی مبارک؛ قدرِ خودتون رو بدونید! @jahannama_life @jargeh
🔖 برای گِرد آمده‌ایم. 🗺️ We have come together for the sake of . 🪐 إجتَمَعنا من أجلِ . 🌎 ؛ این‌جا زندگی می‌کنیم. 🏡 قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ ✔️ اینستاگرامِ «جهان نما» @jahannama_life
✔️ شانزدهم خرداد، روزی که از میانِ زمینیان رفت و کتاب‌ها، شعرها، ترانه‌ها و فیلم‌هایش ماند تا هم‌چنان در ذهن و روانِ انسان‌هایی که می‌آیند و حتی نادر را ندیده‌اند، دانه‌ای بکارند. 🎬 تماشای مستندِ پُرشُکوهِ نادر ابراهیمی: بارِ دیگر مردی که دوستش می‌داشتیم... ☕ یک فنجان زندگی با طعمِ 🏡 ؛ قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ @jahannama_life
💯 از این به بعد توی دورِ هم جمع میشیم و می‌خونیم؛ ساده، خودمونی و بدونِ هیچ تشریفاتی. 🕔 فردا منتظرتون هستیم... ✔️ برا این جلسه از ، و بهترین شعرهایی که خوندید یا شنیدید رو انتخاب کنید و برامون بخونید. 👌🏻 هر کدوم از عزیزان هم که سروده‌ای از خودشون داشته باشن، می‌تونن توی دورهمی بخونن. ☕ یک فنجان شعر 🏡 ؛ قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱ @jahannama_life
جامه نیستند تا ز تن در آورم چامه و چکامه نیستند تا به رشته‌ی سخن درآورم نعره نیستند تا ز نای جان بر آورم دردهای من نگفتنی دردهای من نهفتنی است دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است مردمی که چین پوستینشان مردمی که رنگ روی آستینشان مردمی که نام‌هایشان جلد کهنه‌ شناسنامه‌هایشان درد می‌کند من ولی تمام استخوان بودنم لحظه‌های ساده‌ سرودنم درد می‌کند انحنای روح من، شانه‌های خسته‌ غرور من تکیه‌گاه بی‌پناهی دلم شکسته است کتف گریه‌های بی‌بهانه‌ام بازوان حس شاعرانه‌ام زخم خورده است دردهای پوستی کجا؟ درد دوستی کجا؟ این سماجت عجیب پافشاری شگفت دردهاست درد، حرف نیست درد، نام دیگر من است من چگونه خویش را صدا کنم؟ @jargeh
مرا به خَلْسه می‌برد حضور ناگهانی‌ات سلام و حال‌پُرسی و شروع خوش زبانی‌ات فقط نه کوچه باغِ ما فقط نه این‌که این محل احاطه کرده شهر را شعاع مهربانی‌ات   دوباره عهد می‌کنی که نشکنی دلِ مرا چه وعده‌ها که می‌دهی به رغمِ ناتوانی‌ات جواب کن به جز مرا صدا بزن شبی مرا و جای تازه باز کُن میان زندگانی‌ات بیا فقط خبر بده مرا قبول کرده‌ای سپس سر مرا بِبَر به جای مژدگانی‌ات @jargeh
47.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه از روزنی می‌گذشتم اگر سوهانم نمی‌زد نمک‌سوده‌تر از آنی که فاسدت کند ای بَرگُذشته از آب و خاک و آتش ای شعر با گندمی زمینی شدم با انگوری آسمانی می‌شوم شعر، لامکانی‌ام می‌بخشد پروانه بی‌تابِ گُلیست که برای تُو چیده‌ام گُل را به شاخه می‌بندم آرام می‌شود شعری برای تُو می‌چینم 📚 لحظه‌های شماره‌شده ✍🏻 🌐 اینستاگرامِ «جهان نما» 🏡 قم، صفاییه، کوچه ۳۷، پلاک ۱۱یک فنجان زندگی @jahannama_life
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه شود اگر که بَری ز دل همه دَردهای نَهانیَم به کِرشمه‌های نهانی و به تَفقُّداتِ زَبانیم نه به ناز تکیه کُند گُلی، نه به ناله دل‌شُده بُلبلی تو اگر به طَرْفِ چمن دَمی بِنشینی و بِنشانیَم ز خونْ دلِ ناتوان، ز جَفات رفته ز تَن توان به لب است جان و تُو هر زمان، ستمی ز نو برسانیم ز سحابِ گر نَمی، برسد به نَخلِ امیدِ من نه طمع ز ابرِ بهاری و نه زیان ز بادِ خَزانیم بوَدَم چو دلی غمین، اَلَم و در کمین نَشَوی به دَرد و الَم قَرین، گر از این اَلَم بِرَهانیم 🔹 منسوب به رَشحه؛ دختر هاتف اصفهانی 🔊 سحرگاهِ جمعه بیست و پنجم آذرماه ۱۴۰۱ @jargeh
📂 در حسرتِ گردنت چه می‌کشد شال‌گردن تا زمستانِ سالِ بعد؟!! ✍🏻 پ.ن: .... تا ؟!! @jargeh
✅ هفتم تیر ماه ۱۴۰۲ سرم از آستانه‌ات خالی‌ست جای من روی شانه‌ات خالی‌ست تا ابد نیستی و با این حال تا ابد با تُو روبه‌رو هستم 📚 وصیت و صبحانه/ غزل چهارم ✍🏻 ❤️ مُبارک باشید! @jargeh
عید قربان شد، بیا عاشق کشی بنیاد کن دردمندان را به درد نو مبارک باد کن گفته‌ای در دین ما رسم فراموشی خطاست چون کنی از ما فراموش، این سخن را یاد کن با من آغاز تکلم کردی و بی‌خود شدم تا از اول بشنوم، بار دگر بنیاد کن زینهار! ای دل، چو آن سلطان خوبان در رسد حال ما را عرضه ده، کر نشنود فریاد کن ای فلک، زان سنگ‌ها کز نقش شیرین کنده شد گر توانی زیب روی تُربت فرهاد کن ترک جان گفتیم و بیدادت هنوز آخر نشد آخر، ای سلطان خوبان، ترک این بیداد کن ای پری‌پیکر، از غمت دیوانه شد گر نوازش می‌کنی، او را به سنگی شاد کن @jargeh
شَبم به فکر که شاید تو را به خواب ببینم زهی تصوّرِ باطل که خواب ندارم @jahannama_life
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 یادی نمیکنی؛ از عاشقت چرا؟! باور نمیکنی؛ حالِ دل مرا… یادی نمیکنی؛ از عاشقت چرا؟! من دوست دارمت… چون شب که ماه را…! من می‌سُرایمت! چون دل که آه را… چون دل که آه را… چون اشکِ من؛ گاهی قدم بر دیده ام نِه دل برده ای… باری بیا؛ دلداریم ده! دیدار تو؛ از این جهان وز آن جهان به! ای نو بهارم… چشم انتظارم… © شهاب‌گرافی کپی‌رایت ندارد...🔻 💯📮@SHAHAB_GRAPHY