eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
8.7هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
339 فایل
امام خامنه ای:کارباید تشکیلاتی باشد. کادر سازی کار تشکیلاتی مطالبه گری تربیت نیرو در طراز انقلاب ✔رسانه تحلیلی خبری قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی ارتباط با کانال @sharheaani ادمین تبادل و تبلیغ @aghiigh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همگرایی مربی با متربی ها چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را جذب کنیم؟ سئوال: مربی تربیتی در مرحله جذب چقدر می تواند با سلیقه  و ذائقه مخاطبانش همگرایی کرده و خود را مثل آنان نشان دهد؟ بعبارت دیگر، آیا باید ما خودمان را مثل مخاطب جا بزنیم و به شکل او درآییم؟ یا اینکه باید تلاش کنیم تا رفتار او را شبیه به رفتار خودمان تغییر دهیم؟ البته در مرحله تثبیت و رشد که بعدها به آن می پردازیم، بیان خواهد شد که همواره «تغییر نهایی رفتار» متناسب با آموزه های دینی، شاه بیت اصلی «تعلیم و تربیت» است، اما اینکه چه میزان از این هدف را می توان در مرحله جذب دنبال کرد، سئوال مهمی است که مربی باید پاسخ آن را از کارشناسان تربیتی بپرسد. در هر صورت، مرحله در کار تربیتی، مرحله گره خوردن دلهاست، مرحله ای که جرقه ی اولیه پیوستن به جمع در این مرحله در ذهن مخاطب زده می شود. گاهی یک تلنگر احیاگر و گاهی نیز یک موعظه اثر گذار در این مرحله، در روح و جان مخاطب، انقلاب ایجاد می کند، چرا که مرحله جذب در واقع، مرحله تاباندن نور به ضمیر مستعد جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، وقتی قرار است مربی دعوت گر به روشنایی باشد و منادی نور، آیا می توان دعوت به روشنایی و نور را به تنهایی با وانمود کردن گرایش به تاریکی انجام داد؟! آیا امروزه که به تدریج ذائقه برخی مخاطبان جوان و نوجوان به مادیات بیش از معنویات گرایش پیدا کرده و الگوهای تربیتی غلط، نیازهای کاذب آنان را در مقابل نیازهای واقعی قرار داده است، مربی با این مسئله باید چگونه کنار بیاید؟ چقدر در مقابل خواست مخاطب کوتاه بیاید؟ چقدر همرنگ او شود و متناسب با ذائقه و نیاز جوان و نوجوان رفتارش را تغییر دهد؟ چقدر خودمان نباشیم تا دیگران را به خود جذب کنیم؟ آیا این گونه جذبی، جذب به ما و اندیشه ما و مرام و مسلک ما خواهد بود یا جذب به مجسمه ای مخاطب پسند و یا بازیگری ایفای نقش کننده، مطابق با خواست تماشاچیان و اعضای گروه؟! در خصوص این مسئله مهم و حائز اهمیت، حتما باید به چند نکته اساسی توجه داشت: اول آنکه متاسفانه گاهی مربیان از جایی شروع می کنند که مخاطب می خواهد، مسیری را طی می کنند که مخاطب می پسندد و به جایی می رسند که مخاطب تصمیم داشته به آنجا برسد. به دیگر سخن آنکه گاه مشاهده می شود که نه مربی طرح مشخصی برای تغییر رفتار در متربیان دارد، نه شکل جذب به گونه ای است که در متربیان انگیزه تغییر و تحول ایجاد کند و نه سیر نهایی این پروسه به رشد و تعالی و اصلاح فرد منجر می شود. این در حالی است که مربی در فرایند جذب حتی یک لحظه نباید از اصول، ارزشها و سیره عملی خود در زندگی کوتاه آمده و عقب نشینی کند تا مخاطب را راضی نگه دارد، اما در عین حال لازم است در مواجهه با مخاطبان انعطاف پذیری لازم را داشته باشیم و خشک و متعصب به نظر نرسیم. بنابراین، مربی باید در اولین برخورد با متربیان، سفیر مهربانی و محبت و دوستی باشد و با رفتار کردارش، شخصیت مخاطبان را تکریم نماید، در مقابل آنچه که هستند گارد نگیرد وگاه خود را به تغافل بزند،اما در عین حال نباید وانمود کرد که او نیز مثل برخی مخاطبان گروه انسانی است سطحی، هیجانی، احساساتی و دلبسته به نیازهای مادی و کاذب. مربی از آنجا که در تمام مراحل جذب، تثبیت و رشد، به هدفی ارزشمند می اندیشد، پس هیچگاه تغییر شکل نمی دهد و همواره شکل یک مسلمان متعهد و رسالتمند زندگی می کند، اما برای انجام این مهم، همواره در برخوردهایش، استراتژی های متفاوت اتخاذ می کند، گاهی روش در پیش می گیرد، گاهی به کسی می دهد، گاهی و آشکار دعوت می کند و گاهی در خفا و پنهان افراد را می نماید. مربی گاهی با کسی دوست می شود که دلی صید کند و گاهی به کسی کم محلی می کند که او را وادار به حرکت نماید. مربی، هیچ وقت نباید تنها به تامین نیازهای کاذب در مخاطب بپردازد، بلکه باید نیازهای واقعی افراد را در درون آنها احیا نماید و سپس به متربیانش کمک کند تا در زندگی نیازهای واقعیشان را برآورده نمایند. رشد و تعالی و کمال و معنویت و اخلاق، همیشه اصلی ترین نیاز یک مخاطب جوان و نوجوان است. پس بر این اساس، مربی باید در مسیر تاریک حرکت متربی در زندگی تنها یک چراغ روشن کند، در بیراهه یک تابلوی راهنما قرار دهد و در مقابل هر نیاز کاذب مخاطب، یک نیاز واقعی را به او معرفی کرده و در نهایت راه رسیدن به آن را نیز تا حد ممکن فرا رویش ترسیم نماید. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روانشناسی-جذب-دانش-آموزا-ن-به-مساجد.pdf
2.89M
جزوه روانشناسی جذب دانش آموزان به مسجد چکیده سخنرانی دکتر شاه محمد پور   مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
ده یادآوری برای همه کسانی که میخواهند تربیت کنند: ۱. هيچ‌وقت در گروه از "این کار را بكن و آن کار را نكن" سخن نمي‌گوييم. ۲. دينداري را با سخت‌گيری به بچه‌ها تحميل نمي‌كنيم. ۳. با كمك سه عنصر ، و ، “رفاقت” را به اعضای گروه هديه مي‌كنيم. ۴. تلاش مي‌كنيم تا روحيات، انديشه‌ها، آرزوها و احساسات مخاطبانمان را بشناسيم. ۵. با لحن قيم مآبانه و بزرگ‌منشانه با آنان سخن نمي‌گوييم. ۶. با ديدن ظاهر افراد در مورد آنها قضاوت منفي نمي‌كنيم. ۷. به شخصيت آنها بهاء مي‌دهيم و سخنانشان را مي‌شنويم. ۸. جلوه‌هاي زيباي دينداري و الگوهاي عملي همسو با جاذبه‌هاي فطري جوانان و نوجوانان را به آنها معرفی مي كنيم. ۹. دين را مخالف شادي، نشاط، زندگي و سرزندگي معرفي نمي‌كنيم. ۱۰. شيوه برخوردمان با آمرانه نيست. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصول کار فرهنگی را بیاموزیم؟ بخش سوم(از۱۳) ➕ابزار و روش ِ در کار فرهنگی مطلوب، همواره باید دو امر مهم و را دقیقا بر اساس دستورهای دینی و ملاکهای اسلامی انجام داد؛ زیرا دراصل، رسالت تشکیلاتی تشکلهای فرهنگی که همان تعلیم و تربیت انسانهای صالح است، ایجاب میکند که در این راه فقط از ابزار و روشهای مناسب استفاده کند و نباید و نمیتواند با استفاده از هر ابزار و روشی انسان تربیت کند. برای انجام دادن کار فرهنگی لازم است به این مهم توجه کرد که در این راه، هرگز نباید فرصت انتخاب ابزار مناسب برای تربیت افراد را ازمسؤلان تشکلها سلب کرد؛ زیرا این به منزله ی نادیده گرفتن روحیه ی نوآوری، ابداع، تنوع طلبی و استقالل فکری آنهاست، همچنین مانع رشد و ترقی آنان به عنوان مهره های کلیدی و اثرگذار در کار فرهنگی و تربیتی برای اداره ی آینده ی جامعه خواهد شد. متأســـفانه امروزه اکثر تشـــکلهای فرهنگی، در گرداب گرفتار شده اند؛ به گونه ای که اکثر این قبیل تشکلها همواره دو سؤال اساسی را فراروی خود دارند: ⭕️چه کاری باید بکنیم؟ ⭕️چگونه باید این کار را انجام دهیم؟ باید تلاش کرد که سیستم تربیتی اسلام را شناخت. بخش عمده ای از خلأ بی ابزاری و بی روشی موجود در تشکلهای فرهنگی کشور درواقع ناشی از شناخت نداشتن آنان از اسلام است. سیستم تربیتی اسلام بسیار دقیق است و حتی برای تقسیم عادلانه ی نگاه معلم بین دانش آموزان نیز توصیه های لازم را در خود دارد. این ما هستیم که از ابعاد و ظرایف آن بیخبریم. درحقیــــقت مکتــــــب الهام بخش اسلام، مالامال از دستورهای اخلاقی و تربیتی درباره ی انسانهاست. 🔺 این دستورها را میتوان از لابلای آیات قرآن و سیره ی عملی اهلبیت بیرون کشید و متناسب با آن عمل کرد. ::قسمتهای قبلی این مبحث:: بخش اول: https://eitaa.com/morabi_masjed/71 بخش دوم: https://eitaa.com/morabi_masjed/162 مربـــی محـــور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اصول کار فرهنگی از منظر امام رضا(ع) 🔹آیا #کار_فرهنگی لزوما فضای مساعد می خواهد؟ 🔹شروع #کار_فرهنگی از کجاست؟ 🔹جایگاه خودشناسی و خودباوری در کار فرهنگی چیست؟ و... مربی محور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
کتاب هایی که فعالان فرهنگی حتما باید بخوانند به همه ی فعالین فرهنگی توصیه می شود که زندگی شهدایی را که کار فرهنگی می کردند، حتما مطالعه کنند. این شهدا الگوهای خوبی برای راهمان هستند. کتاب هایی مثل: 🔹عارفانه (زندگی نامه شهید احمد علی نیّری) 🔸علمدار (زندگی نامه ذاکر شهید سید مجتبی علمدار) 🔹پسرک فلافل فروش (زندگی نامه شهید محمد هادی ذوالفقاری) 🔸سلام بر ابراهیم (خاطرات شهید ابراهیم هادی) مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
تلنگرهای فرهنگی شهید حسن باقری: نکنه جنگیدن رو به عنوان یک حرفه بهش نگاه کنیم! هر کس خسته شده جمع کنه بره... تطابق داده شود با جنگ فرهنگی در عصر حاضر❗️ مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ویژگیهای لازم برای تشکل در تشكيلات اسلامي و فرهنگی بايد چند نكته را به وضوح مشاهده كرد: 🔸 : هدف يك مجموعه بايد رنگ و بوي خدايي داشته باشد. يك تشكيلات اسلامي به هيچ وجه نميتواند هدفي خارج از حيطه ی رضاي خداوند انتخاب كند. چنين تشكيلاتي بايد بر محور خدا بنا شود و خدا و دين مبين اسلام بايد هدف اصلي اين مجموعه قرار گيرد. اعضاي يك تشكيلات اسلامي بايد مراقب تصميم گيريها و برنامه ريزيها باشند كه تصميمات و برنامه هاي ايشان منافاتي با احكام اسلامي نداشته باشد. 🔸 : يكي ديگر از خصوصيات يك تشكیلات اسلامي انحصارطلب نبودن است. ممكن است. تشكلهاي مختلفي با هدف اسلامي، اعضای اسلامي و برنامه هاي اسلامي تشكيل شده باشند كه به ظاهر در يك راستا نیستند. به طور کلی در تشكیلات اسلامي نبايد اين تفكر رواج يابد كه هر چه ما ميگوييم درست است و ديگران همه در اشتباه و انحراف هستند. 🔸 در حين تشكيلاتي بودن: يكي از آسيبهاي تشکلها در سرتاسر دنيا اين است كه اعضای خود را از آزاد انديشي باز دارند. ريختن قالب فكري براي افراد و الزام افراد به اين كه در غير از اين قالب فكر نكنند، از مشكلاتي است كه به خاطر حفظ تشكيلات، دامن گير گروه ها و مجموعه هاي مختلف شده است. اعضای گروهها میتوانند در عین آزاد اندیشی انسجام درونی تشکل خود را حفظ کنند. 🔸 تشكيلات اسلامي وسيله اي براي : در يك تشكيلات اگر روح اسلام بر تمام اجزا حاكم شود، خود به خود براي خودسازي انسانها بستری آماده به وجود مي آيد چرا كه در يك تشكيلات اسلامي اعضای تشكيلات قدم اول را در نابودي رذائل انساني در وجود خود برداشته اند و آن ناديده گرفتن خود است. از اين رو تشكيلات ميتواند مقدمه اي مطلوب براي خود سازي انسانها باشد. به عبارت دیگر، يك تشكيلات اسلامي ميتواند حركت جمعي را در خودسازي شروع كند و به طور قطع حركت جمعي نتيجه ی بهتري را نيز دربر خواهد داشت. در نتيجه تشكيلات اسلامي بايد در مسير رشد اخلاقي تمام اعضا گام بردارد و خودخواهي و خودبيني ها را در بين همه اعضا از بين ببرد. 🔸 به كار برآيد: اعضای تشكیلات اسلامي بايد همواره اهل عمل باشند. اگر تشكيلات بخواهد به اهداف مقدس خود ،كه همان دفاع از ارزشهاست برسد، بايد اعضاي آن اهل عمل باشند. مربی محور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
حجت الاسلام نظافت.pdf
146.8K
جزوه "ضرورت کار تشکیلاتی" حجة الاسلام نظافت مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیشرفت مجموعه ها در گروی اهداف هستند. اگر دقیق تر نگاه کنیم به مجموعه ها و مراکز فرهنگی که کار تشکیلاتی می کنند و الان در روند پیشبرد اهدافشان موفق هستند ، خواهیم دید که برنامه ریزی و تعیین یک که در سطح بالا تعیین میشود تاثیر بسیار زیادی در موفقیت دارد. همین عوامل ناچیز ، موفقیت های بزرگ را به ثمر می رساند. انتخاب هدف به عنوان محور در مراکز و چرخیدن حول آن میتواند نوید بخش و دفع حداقلی در مرکز باشد. به این نکته باید توجه داشت که برنامه ریزی و هدف گذاری باید مطابق آسیب شناسی و پتانسیل مجموعه صورت گیرد چرا که فرمول بالا (جذب حداکثری و دفع حداقلی) دچار مشکلاتی خواهد شد و برعکس میشود. دقت به فرامین مقام معظم رهبری و با توجه به نظرات سایر فعالین فرهنگی میتوان برنامه ی منسجم و استواری طراحی کرد و آن را به عمل در آورد. یادآور شوم که در هدف گذاری یک مجموعه ، رکن تربیت یکی از مهم ترین ارکان مجموعه است. یعنی باید به آن توجه زیرساختی و دقیقی بشود چرا که قلب تپنده ی یک مرکز ، نهاد تربیت است. تربیت وظیفه ی تعلیم و تربیت و تزکیه ی افراد را دارد. این حرف خیلی حائز اهمیت است در بحث مراکز که کادر سازی که توسط تربیت شکل می‌گیرد و قرار است اعضای نوجوان و جوان امروزی بعد ها جایگزین افراد فعلی در نهاد هدف گذاری بشوند باید نسبت به اعضا و تشکیلات مرکز تعصب و ایجاد علقه داشته باشند. ✍مصطفی کریمی مربی محور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
امام موسی صدر: ‌در این دنیای سازمانی، اگر ما باز بخواهیم تک روی کنیم به نظر من نهایت سادگی است. ما اگر امروز عمل دسته جمعی نداشته باشیم؛ کلاهمان پَس معرکه است ، که هست! برای اینکه همه چیز منظم و تشکیلاتی و سازمانی است. مـــــربی محـــــور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایده های جهادی برای ماه مبارک رمضان الف)ایده هایی برای فعالیت در مناطق محروم ۱.برگزاری افطاری ها داخل خانه اهالی روستا مانند روضه های خانگی. ۲.برپایی جشن رمضان به سبک جهادی؛ آموزش قرآن، مسابقه احکام، سخنرانی، مولودی خوانی و مناجات خوانی، روایتگری و خاطره گویی در شب های رمضان در مناطق محروم. ۳.برگزاری مراسم شب های قدر در مناطق محروم. ۴.شناسایی مناطقی که مسجد ندارند و برگزار نمودن برنامه ویژه ماه مبارک رمضان و ایجاد فضای این ماه در روستاها. ۵.برگزاری اعتکاف رمضانیه در روستا. ۶.برپایی ایستگاه صلواتی و پخش افطاری ساده در روستاها با مشارکت اهالی و جهادگران. ۷.برگزاری مراسم جشن و دعوت از اهالی و اهدای هدیه به ایتام و فعالین فرهنگی در ۱۵ رمضان. ۸.هماهنگی و اعزام روحانی مبلغ در ماه رمضان به مناطق محروم. ب)ایده هایی برای فعالیت در مناطق شهری ۱.آماده کردن آب جوش و خرما برای افطاری هر شب بعد از نماز مغرب و کمک گرفتن از اهالی و نوجوانان محل برای تهیه و توزیع آن. ۲.جمع آوری قرآن هایی که در منازل مورد استفاده قرار نمی گیرند و هدیه به مساجد یا افراد در مناطق محروم. ۳.استفاده از فرصت یک شب افطاری مدارس و آشنا کردن دانش آموزان با مفهوم جهادی و کارهایی که در سطح شهر یا محله می توانند انجام دهند. ۴.استفاده از دانش آموزان مدارس برای کارهای فرهنگی و بسته بندی افطار جهت توزیع در معابر و یا درب منازل. ۵.ایجاد شبکه ای جهت تهیه غذای گرم از مدارس و کانون های فرهنگی و توزیع آن میان نیازمندان. ۶.شناسایی خانواده های شهیدی که تنها یک فرزند داشتند و تهیه کردن افطاری برای آنها و انجام کارهای منزل آنها در یک بعدظهر و سپس صرف افطاری در کنار خانواده شهید. ۷.تهیه بسته افطاری ساده و توزیع آن در حاشیه شهر به همراه کار فرهنگی. ۸.افطاری در مساجد مناطق محروم کلان شهرها با محوریت بچه های همان مساجد. ۹.تعریف یک مجموعه اقلام بسته غذایی و جمع آوری کمک از خیرین و… از یک طرف و شناسایی خانواده های نیازمند از طرف دیگر پیش از ماه رمضان و توزیع این اقلام بین این خانواده ها. ۱۰.تامین هزینه نان نانوایی ها در ماه مبارک رمضان. ۱۱.حضور در مساجد پایین شهر و یا در مدارسی که برای بچه های بی بضاعت یا بچه های کار هست و برپایی مسابقه با حفظ سوره هایی از قرآن. ۱۲.دعوت از جهادگران با لباس جهادی از مردم محله به یک افطاری مشترک در فضای سبز نزدیک محل، بچه های جهادی زیرانداز پهن کنند و مردم افطاری خودشان را آنجا صرف نمایند. ۱۳معرفی و بیان و نشان دادن مشکلات مناطق محروم و مستضعفین و جمع آوری کمک های مردمی در مساجد بزرگ شهرها. ۱۴.انجام فعالیت فرهنگی به صورت جهادی در سطح شهر و اجرای فعالیت هایی که در روستاها انجام می شود به صورت محله به محله. ۱۵.سرزدن به خانواده شهدای مدافع حرمی که وضعیت مالی مناسبی ندارند مخصوصا شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون و برطرف کردن نیازهای آنها. ۱۶.برپایی نمایشگاهی از کارها و تولیدات بچه های جهادی و صرف درآمد آن در سفر جهادی. ۱۷.استفاده از ظرفیت شب های احیاء برای جمع آوری کمک های مردمی برای اردوهای جهادی. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ت مثل تجـــربه " یکصد تجربه موفق فعالان فرهنگی مساجد " 🔺تجــربه ســـوم🔺 🔹عنوان تجربه: جدول خوبی ها وبدی ها🔹 🔸شــرح تجربه🔸 ✍در این تجربه،مربی از متربیان که رده سنی دبستان هستند می خواهد هر هفته در انجام دو کار نیک و ترک دو کار بد تلاش نمایند و در پایان هر ماه از مسانی که امتیازات مثبتشان از جمع امتیازات منفی بیشتر باشد تشویق و تقدیر به عمل می آورد. البته، در جدول " خوبی ها و بدی ها" می توان از صفات ابتدایی خوب کودکانه مثل " سلام کردن به دیگران" یا" کمک به مادر در انجام کار خانه" شروع کرد و کم کم به صفات و رفتاری مثل " مؤدب بودن" " فکر کردن" یا " مطالعه کردن" وامثال آن رسید. هم چنین در ردیف صفات بد این جدول هم می توان از دو صفت پایه مثل " لجبازی نکردن" ویا " دعوا نکردن با خواهر و برادر کوچکتر " شروع کرد وبه صفات بدی هم چون "ترک دروغ" یا حسد وامثال آن رسید. سایر عناوینی که به این جدول اطلاق می شود: "گلهای بهشت"،"آشتی باخدا"،"سفید وسیاه"،"کارنامه اعمال ما"، وامثال آن. 🔹هدف از اجــــراے تجــربه 🔹 شناساندن صفات خوب وبد به بچـه ها ،تشویق به انجام اعمال خوب و ترک اعمال بد. 🔹نڪتــه مرتبط تڪمیلے🔹 ✍در نحــوه امتیاز دهی این جدول باید به گونه ای عمل کرد که تشویق وترغیب به اعمال نیک دارای اولویت باشد و جمع امتیاز منفی هیچ کس در گروه نه محاسبه شود و نه اعلام گردد.برای این کار می توان انجام عمل بد را به صورت نمره منفی برای فرد به شمـار می آورد که امتیازات مثبت او را کم می کند علاوه بر آنکه در جمع بندی نهایی و اعلام نتایج این جـدول نیز باید حتما˝ مراقب بود که تنها صفات بد وخـوب در آن تقبیح و یا ستوده شوند و هیچ وقت شخصیت افراد در ارزیابی های نهایی و اعلام نتایج مورد توبیخ یا تکـریم قرار نگیرد. هم چنین باید دقت کـرد که در معرفی صفات خوب وبد ، به معرفی رذایل و فضایل سنگین و سخت از قبیل " مقابله با نفس اماره" یا "ریاضت نفس" و " بیرون کـردن حب دنیا از دل" وامثال آن در رده سنی کودم و نوجـوان نپردازیم و از مخاطب نیز انجام تکلیف ملایطاق را طلب نکنیم. نکته حایز اهمیت دیگـر در این رابطه، تعیین مصادیق و روش های انجام عمل نیک به مخاطبین است تا در امتیاز دهی جـدول،دچار سر در گمی نشوند به عنوان مثال به بچه ها می توان گفت: جمع کردن سفـره یک نمونه کمک به پدر و مادر در انجام کارهای خانه است که امتیاز مثبت دارد و جیغ زدن و دعـوا با برادر یا خواهـر کوچک هم نمونه هایی از کارهایی است که در جـدول "خوبی ها وبدی ها " حاوی نمـره منفی است. در این تجـربه متربیان می توانند در پایان هر روز،ستون امتیازات این جـدول را با کمک پدر یا مادر تکمیل کنند و هفته ای یک بار به مربی مسجـد تحویل دهند. 📚 "ت مثل تجربه" محمد مهدی نجاتی مــربے محـور، یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما تربیت نشدیم ! ما بیش از این نبوده است که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام کنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم و… اما ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را به ما یاد ندادند. کجا به ما آموختند که چگونه نفس بکشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار کنیم…؟ در کودکی به ما آموختند که چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شیوه‌های را به ما نیاموختند. داگلاس سیسیل نورث، اقتصاددان آمریکایی و برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳می‌گوید: «اگر می‌خواهید بدانید کشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و کارخانه‌های آن کشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا کپی کرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد کرد. برای اینکه بتوانید آیندۀ کشوری را پیش‌بینی کنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر کودکانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشارکت جمعی و همکاری گروهی تربیت می‌کنند، مطمئن باشید که آن کشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.» از «نفس کشیدن» تا «سفر کردن» تا «مهرورزی» به آموزش نیاز دارد. بخشی از سلامت روحی و جسمی ما در گرو «تنفس صحیح» است. آیا باید در جوانی یا میان‌سالی یا حتی پیری، گذرمان به یوگا بیفتد تا بفهمیم تنفس انواعی دارد و شکل صحیح آن چگونه است و چقدر مهم است؟! به ما حتی نگاه کردن را نیاموختند. هیچ چیز به اندازۀ «نگاه» نیاز به آموزش و تربیت ندارد. کسی که بلد است چطور ببیند، در دنیایی دیگر زندگی می‌کند؛ دنیایی که بویی از آن به مشام بینندگان ناشی نرسیده است. هزار کیلومتر، از شهری به شهری دیگر می‌رویم و وقتی به خانه برمی‌گردیم، چند خط نمی‌توانیم دربارۀ آنچه دیده‌ایم بنویسیم. چرا؟ چون در واقع «ندیده‌ایم». همه چیز از جلو چشم ما گذشته است؛ مانند نسیمی که بر آهن وزیده است. اگر حرف مولوی درست باشد که «فرع دید آمد عمل بی‌هیچ شکر پس نباشد مردم الا مردمک»، باید بپذیریم که آدمیت ما به اندازۀ مهارت ما در «نگاه» است. اگر در خانه یا مدرسه، یاد گرفته بودیم که چطور نگاه کنیم، چطور بشنویم و چطور بیندیشیم، انسانی دیگر بودیم. انسانی که نمی‌‌تواند از چشم و گوش و زبان خود درست استفاده کند، پا از غار بدویت بیرون نگذاشته است؛ اگرچه نقاشی‌های غارنشینان نشان می‌دهد که آنان با «نگاه» بیگانه نبودند. من پدرانی را می‌شناسم که در آتش محبت فرزندانشان می‌سوزند و برای رفاه و آسایش آنان سر از پا نمی‌شناسند، اما تا دهۀ هفتاد یا هشتاد عمرشان ندانستند که فرزندانشان بیش از خانه و ماشین، به آغوش گرم او نیاز دارند و او باید آنان را لمس می‌کرد و می‌بوسید و دست محبت بر سر و روی آنان می‌کشید. بسیارند پدرانی که نمی‌دانند اگر همۀ دنیا را برای دخترشان فراهم کنند، به اندازۀ یک‌بار در آغوش گرفتن او و بوسیدن روی او، به او آرامش و اعتماد به نفس نمی‌دهد. در جامعه‌ای که از در و دیوار آن، سخن از حق و باطل می‌بارد، کسی به ما یاد نداد که چگونه از حق خود دفاع کنیم یا چگونه حق را مراعات کنیم و مسئلۀ «حق و باطل» را به حقوق افراد گره نزنیم. عجایب را در آسمان‌ها می‌جوییم، ولی یک‌بار به شاخۀ درختی که جلو خانۀ ما مظلومانه قد کشیده است، خیره نشده‌ایم. نگاه کردن، شنیدن، گفتن، نفس کشیدن، راه رفتن، خوابیدن، سفر کردن، بازی، تفریح، مهرورزی، عاشقی، و اعتراض، بیشتر از املا و انشا نیاز به معلم و آموزش دارند. به كودكانمان مفاهيم زيبا و باشكوه زندگى را بياموزيم دوران شيرين كودكى تكرارناپذير است... مربی محور؛ یک تجربه متقاوت فرهنگی @morabi_masjed
محیط اثر تربیتی مستقیم داره بنابراین در انتخاب محل جلسات حلقه و فضاسازی مناسب برای جلسات دقت و وقت بیشتری صرف کنید. عکس های جلسات حلقه هاتون رو برای انتشار برای ما بفرستید. @mojahedfarhangi