eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
335 دنبال‌کننده
324 عکس
34 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
با موج یک نگاه تو آب آفریده شد در روح رودها تب و تاب آفریده شد تا از صفای زمزم اشک تو دم زند شبنم ظهور یافت؛ گلاب آفریده شد تا بنگرند در شب رؤیا، جمال تو در چشم عاشقان تو، خواب آفریده شد تا مدح تو زنند رقم، خلق شد قلم مکتوب تا کنند، کتاب آفریده شد تا شأن دشمنان تو بر ما عیان شود ای رحمت خدای! عذاب آفریده شد تا هم‌نشین گنبد و گل‌دسته‌ات شود آری؛ به عهد ذر، زر ناب آفریده شد بر طاق عرش تا که کند نصب، جبرئیل تصویر بارگاه تو، قاب آفریده شد قربان آن ولی که به مدحش ز شاعری مضمون این دو مصرع ناب آفریده شد: می‌گفت بنده‌ای که خدایا ببینمت لب باز کرد کعبه، جواب آفریده شد ▫️▪️▫️ از احتجاب حضرت بانویت، ای امیر! عصمت طلوع کرد؛ حجاب آفریده شد 💠سروده‌ی سال ۱۳۹۰؛ به استقبال از غزل جناب که مقطع سخنش این است: پرسش مهیب بود: خدایا! چگونه‌ای؟ کعبه دهان گشود و جواب آفریده شد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
در آسمان کرببلا، کم ستاره نیست امّا به دل‌رباییِ این ماه‌پاره نیست گهواره‌اش به بحر گنه، دست‌گیر ماست این کشتی نجات بُوَد، گاهواره نیست "در یک شکوفه نیز شکوه بهار هست" نامش علی است، شیر بخوان، شیرخواره نیست قنداقه را به معرکه‌ی عشق می‌برند "در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست" با یک نظر گرفت گلوی سه‌شعبه را نازم به تیغ طفل که جز یک نظاره نیست! با گریه‌اش ز مادر و با خنده از پدر اشکی گرفته است که آن را شماره نیست بر غربت حسین، گلوی علی گواست با هیچ کس چنین سند پاره پاره نیست دیشب صدای گریه‌‌اش از عرش هم گذشت امشب علی کجاست که در گاهواره نیست؟ باید کنار گریه، صبوری کند رباب جز اشک، غیر صبر، دگر راه چاره نیست با نی بگو که زخمیِ تیر سه شعبه است این حلق را که طاقت زخم دوباره نیست در آسمان که سرخ شود موقع غروب آیا به یاد حنجر او یادواره نیست؟ "تربت"! بس است شرح غم بی کرانه‌اش بحری است بس عمیق که آن را کناره نیست 😭🖤 ✔غزلی عاشورایی در ۱۲ بیت از ۹ شاعر، به ترتیب آقایان: + + خدا را شاکریم که در جمعی از دوستان شاعر، از شهرهای مختلف، با سنین متفاوت که بعضا" یک‌دیگر را هم نمی‌شناختند، توانستیم هم‌دل و هم‌نوا یک غزل عاشورایی رقم بزنیم. به گمانم انسجام کلمات و فضای حاکم بر مدح و مرثیه و نیز خطّ عمودی شعر، تقریبا" یک‌دست شده و شاید قابل تشخیص نباشد که نتیجه‌ی قریحه‌ی چند شاعر است. توجّه کنید که در پیش‌نویس‌های دوستان، بیش از ۱۰ بیت دیگر هم بوده که به غزل راه نیافته است. ان‌شاءالله مرضیّ منتقم عاشورا باشد و گامی در تعجیل فرج حضرت. (ابیات ۵، ۹، ۱۱ از ) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بیت منتشر نشده از پنج‌تن هر آن چه ودیعت که داشتی آن را به پنج نقطه‌ی نامت گذاشتی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🖤 منِ المُبلّغُ عَنّی اِلی سَلامی [چه کسی سلام مرا به دمشق می‌رساند؟] تک‌مصراع بالا که عربی است از حافظ شیرازی است؛ به ذهنم آمد که یک کلمه را چنین تغییر دهم. باشد که روزی غزلی شود. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
یک‌صد و نهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث یکشنبه هشتم بهمن ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۲۰ تا ۲۲ (نشانی در تصویر هست👆) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بیت خوبی از دوست ارجمند آقا http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
بیت خوبی از مثنوی بسیار بلندِ شاعرِ معاصر http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
چهل و یکمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی التجا چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۴۰۲ شمسی ساعت ۱۸/۳۰  تا  ۲۰/۳۰ دفتر محمل به ساعت جلسه توجّه کنید. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
زبان حال ای خوش آن روزی که در آغوش، اصغر داشتم! ذکر لالایی به بالینش مکرّر داشتم . . . . تا که در راه حسینم، پر زند، پرپر شود کاش جز این شیرخواره، طفل دیگر داشتم! [۱۳۹۲] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابیاتی از غزلی که در نکوداشت مرحوم خوانده‌ام. (چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ شمسی) تا نُه فلک رسانَد چوب خدا صدا را گر نشنویم، شاید عیب است گوش ما را از شش جهت به گوشت آید ندای لبّیک یک بار اگر بخوانی از سوز دل، خدا را چشم از خطا بپوشیم، در بندگی بکوشیم از دیده برنداریم گر پرده‌ی حیا را بی خوف بحر، هرگز گوهر به کف نیاری بیمار گنج باید دیدار اژدها را تا کی غم کم و بیش؟ آسوده باش و درویش دیدیم در قناعت، ما سفره‌ی غنا را دانی که از چه قارون شد زنده زنده در گور؟ با تیغ بخل در خود چون کشته بُد سخا را گفتی چگونه باشد ذکر علی عبادت داده به قیمت جان میثم جواب ما را جبرییل از خداوند بر ما سلام آرد سلمان صفت بپوییم گر راه مرتضی را کاری بجاست احسان، آن جا که نیست منّت ذکری نکوست یاهو، گر وانهی هوا را گر طالب خدایی از خویشتن سفر کن گر بر سر الستی، آماده شو بلا را نیکو بُوَد سرشتم، من ساکن بهشتم شاهد ز من چه خواهی؟ بین مشهدالرّضا را حال "شکوهی" این است؛ تقدیر من چنین است: "گر تو نمی‌پسندی، تغییر ده قضا را" مصراع آخر، تضمین از است. تشکّر از آقا بابت حروف‌چینی. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکس اوّل را دیشب از سردر حرم جناب سیّد محمّد علیه‌السّلام واقع در سامرّا گرفتم و با توجّه به کتیبه‌ی سردر، به دوستان همراه گفتم شعرش از سیّد محمّدحسن صدر است. امشب از فروشگاه حرم، کتاب تذکره‌ای عربی با نام "قوافی الولا من الکاظمیّة الی سامرّا" خریدم. مؤلّف کتاب، است. در حصن حرم، تورّق می‌کردم که به همان نام شاعر و عکس چهره‌اش و همان شعر برخوردم. یک‌شنبه _ ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
زنجیر از غریبی من داد می‌زند دیگر به تنگ آمده، فریاد می‌زند عکس از دوست گرامی آقا . http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
زنجیر از غریبی من داد می‌زند دیگر به تنگ آمده، فریاد می‌زند عکس از دوست گرامی آقا #محمد_کرمی. #جو
زنجیر از غریبی من داد می‌زند دیگر به تنگ آمده، فریاد می‌زند عرش‌آشیانم و به قفس جا گرفته‌ام صیدم که بال و پر برِ صیّاد می‌زند خود خلوتی برای مناجات خواستم طعنه، عدو به لطف خداداد می‌زند دل‌خسته‌ام ز دوری معصومه و رضا آتش به جان، جدایی اولاد می‌زند از داغ من، فرات بگرید به کربلا لطمه به چهره، دجله به بغداد می‌زند از بس دلم شهیدِ اسیرانِ نینواست ناله به یاد زینب و سجّاد می‌زند 🦋آجرک الله یا بقیّة الله🦋 🥀عجّل الله تعالی فرجک الشّریف🥀 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکسی از یک‌صد و دهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث در سرداب مقدّس در سامرّا یکشنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۲ شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
یک‌صد و یازدهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث در نجف اشرف http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
عکسی از یک‌صد و دوازدهمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث در پنج‌شنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۲ شمسی http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
✔سفرنامه و سوغاتی سفر در سفر زمینیِ محفل ادبی_مهدوی به عتبات عالیات که از ظهر جمعه، ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ تا صبح ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ به طول انجامید، چهار جلسه‌ی رسمی از سلسله جلسات الغوث برگزار شد. ۱۵ بهمن: سامرّا ۱۸ بهمن: نجف اشرف ۱۹ بهمن: طویریج ۲۰ بهمن: کربلای معلّا یکی از اتّفاقات شیرین سفر محفل ادبی_مهدوی به عتبات عالیات این بود که یک بیت مشترک از دو شاعر و محصول همین سفر را برای معرّفی کرد. دوستان شاعر از اهالی ، چه مشرّف بودند و چه نبودند، شروع به طبع‌آزمایی کردند. سروده‌ها در یک گروه کارگاهی مجازی بارگذاری می‌شد. ظرف چهار پنج روز، قریب چهل بیت سروده شد. غیر از مشورت با خود شاعران و پیرایش‌ها و ویرایش‌های متعدّد در طول سفر، از نظرات هم‌سفران گرامی، خاصّه جناب هم بهره بردیم. حدود یک چهارم ابیات را کنار گذاشتیم تا در مرحله‌ی نخست به بیت‌هایی که شُسته رُفته‌اند، برسیم. مطلع نداشتیم. مقطع مشخّص نبود. خطّ عمودی شعر، تازه داشت شکل می‌گرفت. نوسروده‌ها پی در پی می‌رسیدند. بحث می‌کردیم. حذف و اضافه صورت می‌گرفت. تغییر می‌دادیم. تبدیل‌ها و تعمیرها و تدبیرهایی هم‌زمان رخ می‌داد. مسیر موضوعات را از ولادت، معراج، نجف و ... دسته‌‌بندی کردیم و مغایب و مخاطب بودن ممدوح را در نظر داشتیم. دوستی با مراجعه به سایت و بازنگری ده‌ها بیت از شعرای گذشته، بیتی از را مناسب این مدیحه یافت. پای این شاعر شیعی هم به باز شد. وقتی به ۱۳ بیت رسیدیم، یکی از دوستان به خلأ مضمون مهدویّت که اولویّت جلسه‌ی است، اشاره کرد. دوست دیگری این خلأ را پر کرد. بحمدالله در پایان به چهارده بیت نائل آمدیم که بیت اوّلیّه در جایگاه دهمین بیت ایستاد و اینک به عنوان سوغات نجف و کربلا تقدیم جامعه‌ی  شعر ولایی می‌شود. نکته‌ی مهم: اگر بیتی از شاعری نیامده، دلیل بر ضعف آن شاعر ندانیم. چرا که شاعران خوبی در جمع ما حضور داشتند و بیتی در غزل ندارند. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
30.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در ‌نشست صمیمی دوستان در صحن حرم حضرت مسلم بن عقیل علیهماالسّلام شب عزای حضرت ابوطالب علیه‌السّلام http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
📝 🔖رباعی‌های 🖌به پژوهش (تکمیل شده‌ی متنی که قبلا" برای سایت نوشتم) 💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیه‌السّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجه‌ی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعه‌ی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزه‌ی جمع‌آوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد. ⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اوّلاً بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم): ✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات، خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین 🔅تکمله: در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ی «سفینه»، واژه‌ی «صحیفه» در آن آمده است: ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین ❤️خدايا! عیدی ما را امر فرج آقای ما قرار بده🙏 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
✔سفرنامه و سوغاتی سفر در سفر زمینیِ محفل ادبی_مهدوی #الغوث به عتبات عالیات که از ظهر جمعه، ۱۳ بهمن
🍀 🌺 قلم که در دستم پای راستین دارد سرِ ستایش مولی الموحّدین دارد به حُرمت قدمش کعبه را شرف بخشید شرافتی که مکان دارد، از مکین دارد خدای ماست علی؟ نه؛ خدانماست علی همان که مثل خدا نام دل‌نشین دارد «تبارک‌الله» از این رو به خویش گفته خدا که خلق مثل تویی _ الحق _ «آفرین» دارد عجیب نیست که دیده تو را نبی در عرش مگر به جز تو خداوند، هم‌نشین دارد؟ چنان به درّ نجف داده‌ای شرف که به کف ز خاک تربت تو هر مَلک، نگین دارد از آن زمان که مرا بر گرفته‌ای از خاک هنوز سایه‌ی من، ناز بر زمین دارد چهار فصلِ ضریحت پُر است از انگور که روز و شب، همه‌ی سال، خوشه‌چین دارد به خوشه‌ها که رسیدی فقط ببوی و برو هزار زائر لب‌تشنه در کمین دارد چنان به هم زده‌ای کار طبع خلقت را که قهوه‌های نجف، مزّه‌ی دهین دارد + به حکم اشهد "انّ علی ولیّ الله" اذان شیعه فقط رنگ و بوی دین دارد شراب عشق علیّ و شرار بغض عمر خوشا به حال کسی که هم آن، هم این دارد تخلّص شعرای تو، جمع اضداد است وگرنه جز تو چه کس و دارد؟ چقدر شوق، دل تو، ای اوّلین خورشید! برای دیدن خورشید آخرین دارد! http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
✔یک مطلب بسیار نادر و کم‌یاب. ، شاعری است که در دیوانش با نام آتشکده، دست به ابتکار جالبی زده است. او ۳۰ رباعی در مدح سروده و هر یک را مختوم به یکی از حروف الفبا قرار داده است. (غیر از سه حرف پ، ژ، چ). http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
خدا به طفل بُوَد مهربان‌تر از مادر من ار به گور رسم، خواب گاهواره کنم ، دیوان، ص ۲۷۳ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
ترکیب‌بندهای عاشورایی فقط از شعرای کاشان قیمت مناسب ۱۶۵ تومان http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
✔امشب این پارچه را دیدم👆 تمام کتیبه در رابطه با امام رضا علیه‌السّلام است امّا بی آن که نامی از حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بیاورد در چهار طرف عبارت 《من زارها عارفا" بحقّها》 را آورده که در وصف زیارت ایشان است. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
چند روزی است به فکر بیت مناسبی‌ام تا برای نیمه‌ی شعبان به بگذاریم و غزلی گروهی بنویسیم تا شاخه گلی فراهم آید و آن را به محضر 《مولای از پدر مهربا‌ن‌ترمان》 هدیه کنیم.🌹 ✔دیشب به غزلی از که در همین کانال هم هست برخوردم که دیدم با تغییر کلمه‌ای چقدر مناسب زبان حال منتظران به امام منتظر است. 💠می‌دانید که با این وزن و قافیه و البتّه ردیف "تو" در ادبیّات ولایی و آیینی زیاد شعر داریم. مراجعه به آن‌ها خالی از لطف نیست. 💠آسانی قوافی فریبمان ندهد. بکوشید ابیات خیلی شُسته‌رُفته و مضامین، تر و تازه باشد. بسم ‌الله...: نفرین به من! اگر که ملایک شنیده‌اند جز آرزوی آمدنت در دعای من 🗯🗯🗯🗯🗯 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat @javadhashemi_torbat_69