eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.5هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه ای از مصائب اهلبیت علیهم السلام در شام در بیان حضرت زین العابدین علیه‌السلام علیه‌السلام به نعمان بن منذر فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ستاد ملی ترویج احکام دین @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 👈 این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از و و که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت صلى‌الله‌علیه‌وآله رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه ... نازل شد و هنگامى که صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت‌هاى نجران ، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به صلى‌الله‌علیه‌وآله نگاه کنید ، اگر با و براى آمد ، از با او بترسید ، و اگر با آمد با او کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». فردا که شد صلى‌الله‌علیه‌وآله آمد در حالى که دست علیه‌السلام را گرفته بود و و علیهماالسلام در پیش روى او راه مى‌رفتند ، و علیهاالسلام پشت سرش بود ، نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید صلى‌الله‌علیه‌وآله با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از علیه‌السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش علیهاالسلام است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ...». به گفت : « براى قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى‌بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى‌کند و من مى‌ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى‌گذرد که در تمام دنیا یک که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . به صلى‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد : ! ما با تو نمى‌کنیم ، بلکه مى‌کنیم ، با ما کن ، صلى‌الله‌علیه‌وآله با آنها کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه ، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و صلى‌الله‌علیه‌وآله ضامن این عاریت‌ها خواهد بود ، تا آن را بازگرداند ، و در این زمینه نوشته شد . 👈 و در روایتى آمده است : به آنها گفت : « من صورت‌هائى را مى‌بینم که اگر از تقاضا کنند : کوه‌ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها نکنید که خواهید شد ، و یک تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ سال دهم هجری قمری 👈 بنابر اشهر روزى است که صلى‌اللّه‌علیه‌وآله با مباهله کرد ، و پیش از مباهله بر دوش مبارک گرفت ، و و و و علیهم‌السّلام را زیر جا داد و گفت : هر پیامبرى را اهل بیتی بوده ، که مخصوص‌ترین خلق نسبت به او بودند ، اینان اهل بیت منند ، از ایشان شک و گناه را برطرف ساز ، و پاک کن ایشان را پاک کردنى کامل ، پس نازل شد ، و را در شأن ایشان فرود آورد ، آنگاه صلى اللّه علیه و آله آن چهار بزرگوار را براى به بیرون برد ، چون نگاه بر ایشان افتاد ، و حقیقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده کردند ، جرأت بر را از دست داده ، و استدعاى مصالحه و قبول جزیه کردند . 👈 در این روز در حال رکوع خود را به داد ، و آیه  در شأن نازل گشت . 👈 در هر صورت این روز داراى شرافت بسیاری است ، و در آن وارد است : غسل . روزه گرفتن . خواندن دو رکعت نماز ، که در وقت و کیفیت و ثواب مانند نماز روز عید غدیر است ، و اینکه در نماز مباهله باید تا » خوانده شود . خواندن دعاى مباهله مى‌باشد ، که شبیه به دعاى سحر ماه رمضان است ، و شیخ طوسى و سیّد ابن طاووس نقل کرده اند ، ولى بین روایات آن دو بزرگوار اختلاف زیادى است ، و من روایت شیخ طوسى را در کتاب «مصباح» برگزیده ام که فرموده است : همراه با فضیلت آن ، از علیه السّلام روایت شده، و آن دعا این است : اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلالِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِأَوْسَعِهَا وَ كُلُّ رَحْمَتِكَ وَاسِعَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّهَا. اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَمَالِكَ بِأَكْمَلِهِ وَ كُلُّ كَمَالِكَ كَامِلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ كَلِمَاتِكَ بِأَتَمِّهَا وَ كُلُّ كَلِمَاتِكَ تَامَّةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكَلِمَاتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ أَسْمَائِكَ بِأَكْبَرِهَا وَ كُلُّ أَسْمَائِكَ كَبِيرَةٌ ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ الَّتِي اسْتَطَلْتَ بِهَا عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ وَ كُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطِيلَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّهَا، اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِأَرْضَاهُ وَ كُلُّ قَوْلِكَ رَضِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ مَسَائِلِكَ بِأَحَبِّهَا وَ كُلُّهَا إِلَيْكَ حَبِيبٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَسَائِلِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِأَشْرَفِهِ وَ كُلُّ شَرَفِكَ شَرِيفٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ 👇👇👇
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ سال دهم هجری قمری 👈 بنابر اشهر روزى است که صلى‌اللّه‌علیه‌وآله با مباهله کرد ، و پیش از مباهله بر دوش مبارک گرفت ، و و و و علیهم‌السّلام را زیر جا داد و گفت : هر پیامبرى را اهل بیتی بوده ، که مخصوص‌ترین خلق نسبت به او بودند ، اینان اهل بیت منند ، از ایشان شک و گناه را برطرف ساز ، و پاک کن ایشان را پاک کردنى کامل ، پس نازل شد ، و را در شأن ایشان فرود آورد ، آنگاه صلى اللّه علیه و آله آن چهار بزرگوار را براى به بیرون برد ، چون نگاه بر ایشان افتاد ، و حقیقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده کردند ، جرأت بر را از دست داده ، و استدعاى مصالحه و قبول جزیه کردند . 👈 در این روز در حال رکوع خود را به داد ، و آیه  در شأن نازل گشت . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 👈 این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از و و که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت صلى‌الله‌علیه‌وآله رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه ... نازل شد و هنگامى که صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت‌هاى نجران ، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به صلى‌الله‌علیه‌وآله نگاه کنید ، اگر با و براى آمد ، از با او بترسید ، و اگر با آمد با او کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». فردا که شد صلى‌الله‌علیه‌وآله آمد در حالى که دست علیه‌السلام را گرفته بود و و علیهماالسلام در پیش روى او راه مى‌رفتند ، و علیهاالسلام پشت سرش بود ، نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید صلى‌الله‌علیه‌وآله با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از علیه‌السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش علیهاالسلام است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ...». به گفت : « براى قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى‌بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى‌کند و من مى‌ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى‌گذرد که در تمام دنیا یک که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . به صلى‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد : ! ما با تو نمى‌کنیم ، بلکه مى‌کنیم ، با ما کن ، صلى‌الله‌علیه‌وآله با آنها کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه ، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و صلى‌الله‌علیه‌وآله ضامن این عاریت‌ها خواهد بود ، تا آن را بازگرداند ، و در این زمینه نوشته شد . 👈 و در روایتى آمده است : به آنها گفت : « من صورت‌هائى را مى‌بینم که اگر از تقاضا کنند : کوه‌ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها نکنید که خواهید شد ، و یک تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ ‍ ✅ گوشه‌ای از علیهم‌السلام در در بیان علیه‌السلام علیه‌السلام به فرمودند : مصائب اسارت در بسیار سنگین بود ... پرسید آن مصائب چه بود ؟ فرمودند : از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با و ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند : ای مردم بکشید آن ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند ! ما را به یک بستند و با این حال ما را از در خانه‌ی و عبور دادند . ما را به بازار بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن‌ها مقدور نساخت . ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... از کتاب تذکره الشهداء، ج۲، ص۳۲۳. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ستاد ملی ترویج احکام دین @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐