eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.5هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
3هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ 💎 شأن نزول آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد ؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود . گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند : با کی صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد ابتر . این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد . در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم : « اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ » ؛ ( ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است ) . در شأن نزول این سوره مى خوانیم : « عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود ، پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند ، این منظره را از دور مشاهده کردند . هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند : با که صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد « ابتر » ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته بود ، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » ( یعنى بلا عقب ) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند ). (1) پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت : یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله فاقد فرزند پسر شد ، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند . (2) آنها طبق سنت خود ، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند ، بعد از این ماجرا ، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور ، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند . قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد : دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه‌ صلى‌الله‌علیه‌وآله که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان ، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود . (3) (1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203. (2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518. @Javanmardi_langarudi ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️
﷽؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 👈 این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از و و که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت صلى‌الله‌علیه‌وآله رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه ... نازل شد و هنگامى که صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت‌هاى نجران ، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به صلى‌الله‌علیه‌وآله نگاه کنید ، اگر با و براى آمد ، از با او بترسید ، و اگر با آمد با او کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». فردا که شد صلى‌الله‌علیه‌وآله آمد در حالى که دست علیه‌السلام را گرفته بود و و علیهماالسلام در پیش روى او راه مى‌رفتند ، و علیهاالسلام پشت سرش بود ، نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید صلى‌الله‌علیه‌وآله با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از علیه‌السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش علیهاالسلام است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ...». به گفت : « براى قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى‌بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى‌کند و من مى‌ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى‌گذرد که در تمام دنیا یک که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . به صلى‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد : ! ما با تو نمى‌کنیم ، بلکه مى‌کنیم ، با ما کن ، صلى‌الله‌علیه‌وآله با آنها کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه ، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و صلى‌الله‌علیه‌وآله ضامن این عاریت‌ها خواهد بود ، تا آن را بازگرداند ، و در این زمینه نوشته شد . 👈 و در روایتى آمده است : به آنها گفت : « من صورت‌هائى را مى‌بینم که اگر از تقاضا کنند : کوه‌ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها نکنید که خواهید شد ، و یک تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ (( فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ )) 🌧 این آیه و آیات قبل از آن درباره هیأت نجرانى مرکب از «عاقب» و «سیّد» و گروهى که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت پیامبر (صلى الله علیه وآله) رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه «اِنَّ مَثَلَ عِیْسى عِنْدَ اللّهِ...» نازل شد و هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را به مباهله ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از حضرتش مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت هاى نجران ، اسقف (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به محمّد (صلى الله علیه وآله) نگاه کنید ، اگر با فرزندان و خانواده اش براى مباهله آمد ، از مباهله با او بترسید ، و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». 🌧 فردا که شد پیامبر (صلى الله علیه وآله) آمد در حالى که دست على بن ابیطالب (علیه السلام) را گرفته بود و حسن و حسین(علیهما السلام) در پیش روى او راه مى رفتند ، و فاطمه (علیها السلام) پشت سرش بود ، نصارى نیز بیرون آمدند در حالى که اسقف آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید پیامبر (صلى الله علیه وآله) با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از على (علیه السلام) هستند و آن بانوى جوان دخترش فاطمه (علیها السلام) است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک ترین افراد به قلب او است...». 🌧 «سیّد» به اسقف گفت : « براى مباهله قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى بینم که نسبت به مباهله با کمال جرأت اقدام مى کند و من مى ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى گذرد که در تمام دنیا یک نصرانى که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . 🌧 اسقف به پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) عرض کرد : « اى ابوالقاسم ! ما با تو مباهله نمى کنیم ، بلکه مصالحه مى کنیم ، با ما مصالحه کن ، پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آنها مصالحه کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) ضامن این عاریت ها خواهد بود، تا آن را بازگرداند ، و عهد نامه اى در این زمینه نوشته شد . 🌧 و در روایتى آمده است : اسقف مسیحیان به آنها گفت : « من صورت هائى را مى بینم که اگر از خداوند تقاضا کنند : کوه ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد ، و یک نصرانى تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi ☄ شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید ☄
﷽؛ 💎 شأن نزول آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد ؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود . گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند : با کی صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد ابتر . این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد . در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم : « اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ » ؛ ( ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است ) . در شأن نزول این سوره مى خوانیم : « عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود ، پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند ، این منظره را از دور مشاهده کردند . هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند : با که صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد « ابتر » ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته بود ، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » ( یعنى بلا عقب ) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند ). (1) پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت : یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله فاقد فرزند پسر شد ، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند . (2) آنها طبق سنت خود ، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند ، بعد از این ماجرا ، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور ، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند . قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد : دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه‌ صلى‌الله‌علیه‌وآله که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان ، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود . (3) (1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203. (2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518. @Javanmardi_langarudi ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️
﷽؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 👈 این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از و و که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت صلى‌الله‌علیه‌وآله رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه ... نازل شد و هنگامى که صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت‌هاى نجران ، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به صلى‌الله‌علیه‌وآله نگاه کنید ، اگر با و براى آمد ، از با او بترسید ، و اگر با آمد با او کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». فردا که شد صلى‌الله‌علیه‌وآله آمد در حالى که دست علیه‌السلام را گرفته بود و و علیهماالسلام در پیش روى او راه مى‌رفتند ، و علیهاالسلام پشت سرش بود ، نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید صلى‌الله‌علیه‌وآله با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از علیه‌السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش علیهاالسلام است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ...». به گفت : « براى قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى‌بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى‌کند و من مى‌ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى‌گذرد که در تمام دنیا یک که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . به صلى‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد : ! ما با تو نمى‌کنیم ، بلکه مى‌کنیم ، با ما کن ، صلى‌الله‌علیه‌وآله با آنها کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه ، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و صلى‌الله‌علیه‌وآله ضامن این عاریت‌ها خواهد بود ، تا آن را بازگرداند ، و در این زمینه نوشته شد . 👈 و در روایتى آمده است : به آنها گفت : « من صورت‌هائى را مى‌بینم که اگر از تقاضا کنند : کوه‌ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها نکنید که خواهید شد ، و یک تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
076008.mp3
59.5K
﷽؛ سوره  یا  یا  ، « وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا و غذای خود را با اینکه به آن علاقه دارند به و و می‌دهند » . 💫 نزول در بیست و پنجم ذی الحجه بنابر نظر تمامی مفسران شیعه و بسیاری از مفسرین اهل سنت در شأن عصمت وطهارت علیهم‌السلام نازل شده است . در التبيان في تفسير القرآن جلد 10 صفحه 211 می‌نویسد : خاصه و عامه روایت کرده‌اند که این آیات در شأن و و و علیهم‌السلام نازل گردیده زیرا آنان و و را در با افطار خود سیر کردند و خود گرسنه ماندند و با این آیات آن‌ها را ستایش فرمود و این را به خاطر آن‌ها نازل گردانید . در کتاب گرانقدر جلد۳ صفحات ۱۵۵-۱۶۱ از ۳۴ تن از نام برده که روایاتی در این آیات درباره و فضائل و و علیهم السلام نقل کرده‌اند . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
﷽؛ 💎 شأن نزول آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد ؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود . گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند : با کی صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد ابتر . این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد . در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم : « اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ » ؛ ( ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است ) . در شأن نزول این سوره مى خوانیم : « عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود ، پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند ، این منظره را از دور مشاهده کردند . هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند : با که صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد « ابتر » ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته بود ، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » ( یعنى بلا عقب ) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند ). (1) پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت : یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله فاقد فرزند پسر شد ، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند . (2) آنها طبق سنت خود ، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند ، بعد از این ماجرا ، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور ، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند . قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد : دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه‌ صلى‌الله‌علیه‌وآله که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان ، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود . (3) (1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203. (2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518. @Javanmardi_langarudi ❄️ { کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی } ❄️
﷽؛ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ 👈 این آیه و آیات قبل از آن درباره مرکب از و و که با آنها بودند نازل شده است ، آنها خدمت صلى‌الله‌علیه‌وآله رسیده ، عرض کردند : آیا هرگز دیده‌اى فرزندى بدون پدر متولد شود ؟ در این هنگام آیه ... نازل شد و هنگامى که صلى‌الله‌علیه‌وآله آنها را به ¹ دعوت کرد . آنها تا فرداى آن روز از مهلت خواستند و پس از مراجعه ، به شخصیت‌هاى نجران ، (روحانى بزرگشان) به آنها گفت :  « شما فردا به صلى‌الله‌علیه‌وآله نگاه کنید ، اگر با و براى آمد ، از با او بترسید ، و اگر با آمد با او کنید ; زیرا چیزى در بساط ندارد ». فردا که شد صلى‌الله‌علیه‌وآله آمد در حالى که دست علیه‌السلام را گرفته بود و و علیهماالسلام در پیش روى او راه مى‌رفتند ، و علیهاالسلام پشت سرش بود ، نیز بیرون آمدند در حالى که آنها پیشاپیششان بود ، هنگامى که نگاه کرد ، دید صلى‌الله‌علیه‌وآله با آن چند نفر آمدند ، درباره آنها سؤال کرد ، به او گفتند : « این پسر عمو و داماد او و محبوب‌ترین خلق خدا نزد او است و این دو پسر ، فرزندان دختر او از علیه‌السلام هستند و آن بانوى جوان دخترش علیهاالسلام است که عزیزترین مردم نزد او ، و نزدیک‌ترین افراد به قلب او است ...». به گفت : « براى قدم پیش گذار ». گفت : نه ، من مردى را مى‌بینم که نسبت به با کمال جرأت اقدام مى‌کند و من مى‌ترسم راستگو باشد ، و اگر راستگو باشد ، به خدا یک سال بر ما نمى‌گذرد که در تمام دنیا یک که آب بنوشد وجود نخواهد داشت . به صلى‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد : ! ما با تو نمى‌کنیم ، بلکه مى‌کنیم ، با ما کن ، صلى‌الله‌علیه‌وآله با آنها کرد که دو هزار حُلَّه (یک قواره پارچه خوب لباس) که حداقل قیمت هر حُلّه اى چهل درهم باشد ، و عاریت دادن سى دست زره ، و سى عدد نیزه ، و سى رأس اسب ، در صورتى که در سرزمین یمن ، توطئه اى براى مسلمانان رخ دهد ، و صلى‌الله‌علیه‌وآله ضامن این عاریت‌ها خواهد بود ، تا آن را بازگرداند ، و در این زمینه نوشته شد . 👈 و در روایتى آمده است : به آنها گفت : « من صورت‌هائى را مى‌بینم که اگر از تقاضا کنند : کوه‌ها را از جا برکند ، چنین خواهد کرد هرگز با آنها نکنید که خواهید شد ، و یک تا روز قیامت بر صفحه زمین نخواهد ماند ». ²   ¹«مُباهَله» در اصل از ماده «بَهْل» (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن است ، و به همین جهت هنگامى که حیوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در کیسه قرار ندهند ، تا نوزادش بتواند به آزادى شیر بنوشد ، به آن «باهِل» مى گویند ، و «اِبْتِهال» در دعا به معنى تضرع و واگذارى کار به خدا است . و اگر آن را گاهى به معنى هلاکت و لعن و دورى از خدا گرفته اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود این نتائج را به دنبال مى آورد ، این بود معنى «مباهله» از نظر ریشه لغت . و از نظر مفهوم متداول که از آیه فوق گرفته شده ، به معنى نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است ، بدین ترتیب ، افرادى که با هم گفتگو درباره یک مسأله مهم مذهبى دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند . ² «مجمع البیان» ، ذیل آیه مورد بحث ، با کمى تلخیص. این شأن نزول با تفاوت هاى مختصرى در تفاسیر دیگر مانند «ابوالفتوح رازى» و تفسیر «کبیر» و غیر آن نیز آمده است، و «فخر رازى» ادعا مى کند : این روایت در میان علماى تفسیر و حدیث، مورد اتفاق است . «بحار الانوار»، جلد 21، صفحه 321، 322، 342، 344، 345 و... ـ «ارشاد شیخ مفید»، جلد 1، صفحه 166، 167 و 168، کنگره شیخ مفید، 1413 هـ ق. مباهله با مسیحیان نجران    صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعے حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐
076008.mp3
59.5K
﷽؛ سوره  یا  یا  ، « وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا و غذای خود را با اینکه به آن علاقه دارند به و و می‌دهند » . 💫 نزول در بیست و پنجم ذی الحجه بنابر نظر تمامی مفسران شیعه و بسیاری از مفسرین اهل سنت در شأن عصمت وطهارت علیهم‌السلام نازل شده است . در التبيان في تفسير القرآن جلد 10 صفحه 211 می‌نویسد : خاصه و عامه روایت کرده‌اند که این آیات در شأن و و و علیهم‌السلام نازل گردیده زیرا آنان و و را در با افطار خود سیر کردند و خود گرسنه ماندند و با این آیات آن‌ها را ستایش فرمود و این را به خاطر آن‌ها نازل گردانید . در کتاب گرانقدر جلد۳ صفحات ۱۵۵-۱۶۱ از ۳۴ تن از نام برده که روایاتی در این آیات درباره و فضائل و و علیهم السلام نقل کرده‌اند . صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐
،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛ 👈 کشتن سادات و برکت کوثر #حضرت‌استادهاشمےنژاد #أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی #مُحَمَّدٍ وَ #آلِ‌مُحَم
﷽؛ شان نزول آیات (1 ـ 3) سوره«کوثر» چه می باشد ؟ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام با عاص بن وائل گفتگو نمود . گروهى از سران قریش که در مسجد نشسته بودند هنگامى که عاص بن وائل وارد مسجد شد به او گفتند : با کی صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد ابتر . این آیات نازل شد و پاسخ کوبنده ای به آنها داد . در آیات (1 ـ 3) سوره «کوثر» می خوانیم : « اِنّا اَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ * فصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَْبْتَرُ » ؛ ( ما به تو کوثر [خیر و برکت فراوان] عطا کردیم ! * پس براى پروردگارت نمازبخوان و قربانى کن ! * [و بدان] دشمن تو قطعاً بریده نسل و بى عقب است ) . در شأن نزول این سوره مى خوانیم : « عاص بن وائل » که از سران مشرکان بود ، پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به هنگام خارج شدن از مسجد الحرام ملاقات کرد و مدتى با حضرت گفتگو نمود ، گروهى از سران «قریش» در مسجد نشسته بودند ، این منظره را از دور مشاهده کردند . هنگامى که « عاص بن وائل » وارد مسجد شد به او گفتند : با که صحبت مى کردى ؟ گفت : با این مرد « ابتر » ! این تعبیر را به خاطر این انتخاب کرد که «عبداللّه» پسر پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله از دنیا رفته بود ، و عرب کسى را که پسر نداشت « ابتر » ( یعنى بلا عقب ) مى نامید و لذا «قریش» این نام را بعد از فوت پسر پیغمبر براى حضرت انتخاب کرده بود (سوره فوق نازل شد و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله را به نعمت هاى بسیار و کوثر بشارت داد و دشمنان او را ابتر خواند ). (1) پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله دو فرزند پسر از بانوى اسلام «خدیجه» داشت : یکى «قاسم» و دیگرى «طاهر» که او را «عبداللّه» نیز مى نامیدند و هر دو در «مکّه» از دنیا رفتند و پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله فاقد فرزند پسر شد ، این موضوع زبان بدخواهان «قریش» را گشود و کلمه «ابتر» را براى حضرتش انتخاب کردند . (2) آنها طبق سنت خود ، براى فرزند پسر اهمیت فوق العاده اى قائل بودند، او را تداوم بخش برنامه هاى پدر مى شمردند ، بعد از این ماجرا ، آنها فکر مى کردند با رحلت پیغمبر اکرم صلى‌الله‌علیه‌وآله برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور ، تعطیل خواهد شد و خوشحال بودند . قرآن مجید نازل شد و به طرز اعجازآمیزى در این سوره به آنها پاسخ گفت و خبرداد : دشمنان او ابتر خواهند بود و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد، بشارتى که در این سوره داده شده از یکسو ضربه اى بود بر امیدهاى دشمنان اسلام و از سوى دیگر تسلّى خاطرى بود به رسول اللّه‌ صلى‌الله‌علیه‌وآله که بعد از شنیدن این لقب زشت و توطئه دشمنان ، قلب پاکش غمگین و مکدّر شده بود . (3) (1). «مجمع البیان»، ذیل آیات مورد بحث؛ «بحار الانوار»، ج 17، ص 203. (2). پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صاحب فرزند ذکور دیگرى به نام «ابراهیم» از «ماریه قبطیه» در «مدینه» در سال هشتم هجرت شد، ولى اتفاقاً او نیز قبل از آن که به دو سالگى برسد چشم از دنیا پوشید و وفات او قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) را آزرد. (3). گردآوري از کتاب: شان نزول آیات قرآن(برگرفته از تفسیر نمونه)، محمد جعفر امامی، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول ، ص 518. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Javanmardi_langarudi ستاد ملی ترویج احکام دین حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی