هدایت شده از روزنه
خلاصه سخنرانی.mp3
11.78M
شخصیت والای حضرت خدیجه(س) در نگاه مرحوم استاد دکتر سامانی (نویسنده و پژوهشگر ارجمند تاریخ اسلام)
◀️ نسب حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها و نیای مشترک ایشان با رسول اکرم صلی الله علیه و آله ؛
حضرت خدیجه سلام الله علیها از تیره بنی اسد بن عبدالعزی میباشند.
اجداد ایشان عبارتند از :
خویلد بن اسد بن عبد العزي بن قصی بن کلاب
اجداد حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله :
عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب
◀️ کنیه های حضرت ؛ ملیکة الحجاز – کریمه - مرضیه - راضیه - صدیقه - طاهره
◀️ چگونگی همکاری تجاری حضرت با رسول اکرم صلی الله علیه و آله ؛
سه نظر درباره نحو همکاری حضرت با رسول اکرم صلی الله علیه و آله وجود دارد :
- رسول اکرم صلی الله علیه و آله اجیر حضرت بودند و در ازای کار ، اجرت دریافت میکردند.
- مضاربه
- رسول اکرم صلی الله علیه و آله از طرف حضرت خدیجه وکیل بودند.
◀️ پاسخ به شبهاتی مانند اموال حضرت و ...
@rozaneebefarda
۲۰ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
شخصیت والای حضرت خدیجه(س) در نگاه مرحوم استاد دکتر سامانی (نویسنده و پژوهشگر ارجمند تاریخ اسلام) ◀
عرض ارادتی به حضرت امالمومنین خدیجه سلاماللهعلیها
و ادای احترامی به استاد فقید دکتر سامانی رحمهالله
۲۰ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
بخش تلخ ماجرا اینجاست که #برخی دوستان، نسبت به آقا دچار #ایمان_ناآگاهانه بودند؛ دقیقاً همان چیزی که
...
بخشی دیگر از ماجرا که تلخ است، نتیجهی همان #بیاطلاعی است که عرض شد.
#برخی دوستان حرفهایی که برایشان از #طرح_کلی تازه است را جملگی از ابداعات آقا میدانند. نتیجهاش میشود اینکه این برادران، آقا را تافتهای جدابافته از جریان تاریخی میشناسند.
این اتفاق، از چند نظر خطرناک است. اولاً میراث گرانقدر جریان تاریخی اسلام ناب را نادیده گرفته و دور میاندازند و جامعهی مخاطب را از این میراث محروم میکنند. این انقطاع تاریخی، خود از جهات متعدد آسیبزاست.
ثانیاً ناخودآگاه، آقا را به یک پدیدهی غیر قابل تکرار تبدیل میکند.
ثالثاً فرآوردههای علمیِ آقا را به مثابه پدیدهای غیرقابل نقد عرضه میکند و رشد فکری و علمی را میگیرد. و این جمود و #تحجر، خود سبب رویگردانی جریانهای علمی و فکری از میراث ارزشمند فکری آقا میشود و ناخواسته آقا را مهجور میکند.
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
... بخشی دیگر از ماجرا که تلخ است، نتیجهی همان #بیاطلاعی است که عرض شد. #برخی دوستان حرفهایی که ب
...
این در حالی است که خود آقا بارها گفتهاند که داشتهها و تولیدات ایشان، بخشی از یک جریان، و متأثر از مجموعهای از عوامل پیشینی است. هرگز نمیخواهم ابداعات فکری و علمی آقا را نفی کنم؛ بیتردید ایشان یکی از مهمترین متفکران برجستهی تاریخ معاصر ما در چندین عرصهی علمی هستند. سخن در جای دیگری است. سخن بر سر شخص آیتالله خامنهای نیست. این برخورد با هر متفکر دیگری نیز خطاست. اگر بخواهیم قدر و منزلت یک اندیشمند و تولیدات فکری او بهدرستی شناخته شود، باید نسبت او با جریانات زمانهاش را بشناسیم تا هم بتوانیم افکار را ریشهیابی کنیم و هم میزان پیشرفتی که او در اندیشه و علم پدید آورده را بسنجیم. این برخورد، به هیچ وجه، کاستن از جایگاه آن متفکر نیست. بسیاری از دیگر دوستان نیز هر یک به حسب آشنایی و ارادتی که افکار دیگر اندیشمندان دارند، ممکن است همین برخورد خطا را با آن متفکر داشته باشند.
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
... این در حالی است که خود آقا بارها گفتهاند که داشتهها و تولیدات ایشان، بخشی از یک جریان، و متأثر
حال که سخن به اینجا کشید، خوب است به #برخی شخصیتهای مؤثر بر اندیشه و عمل امام خامنهای بپردازیم.
بیتردید، تأثیرگذارترین شخصیت بر فکر و جان آقا، #امام-خمینی است. ایشان در این زمینه فراوان سخن گفتهاند. نکتهی مهم این است که توجه ما به شخصیت و اندیشهی آقا، نباید شخصیت بینظیر امام خمینی و مکتب ارجمند ایشان را که امام خمینی شاخصترین پیرو آن محسوب میشوند، کمرنگ کند و ما را از بهرهبرداری از میراث گرانقدر امام خمینی محروم کند. برای شناخت انقلاب و انقلابیشدن، هیچ منبعی مهمتر از #صحیفه_امام نمیتوان یافت.
در اینجا به چند نمونه از گفتارها و نوشتارها آقا دربارهی امام و نقش محوری ایشان اشاره میکنیم:
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
حال که سخن به اینجا کشید، خوب است به #برخی شخصیتهای مؤثر بر اندیشه و عمل امام خامنهای بپردازیم.
«خوب است كه بر غمهاى خود چيره شويم و از احساسمان نسبت به امام عزيز نردبانى درست كنيم تا به قلهى آرمانهايى كه او به ما نشان داده بود و هميشه ما را در پيمودن راه به سمت آن آرمانها تشجيع كرده بود، برسيم. او به ما تعليم داده بود كه مىتوانيم هر كارى را انجام دهيم، و از اينكه بترسيم و ترديد كنيم، ما را بر حذر داشته بود. سعى كنيم ... به مقصد اعلايى كه آن بزرگوار به ما نشان داده و ما را به سمت آن هدايت كرده بود، برسيم. ما حقيقتاً مرده بوديم؛ امام (ره) ما را زنده كرد. ما گمراه بوديم؛ او ما را هدايت كرد. ما از وظايف بزرگ انسان و مسلمان غافل بوديم؛ او ما را بيدار كرد و راه را به ما نشان داد و دست ما را گرفت و ما را تشجيع نمود و خودش هم جلوتر از همه حركت كرد. خدا را شكر مىكنيم كه با همهى وجودمان سخن او را باور كرديم و پشت سر او حركت كرديم و متوقف نشديم و در نيمهى راه او را رها نكرديم.»
(1368/04/19؛ سخنرانى در مراسم بيعت فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامى)
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
«خوب است كه بر غمهاى خود چيره شويم و از احساسمان نسبت به امام عزيز نردبانى درست كنيم تا به قلهى آر
...
«ريشهى اين شجرهى طيبه، همين شخصيت عظيمى است كه همه چيز از او روييد. او بود كه اين درخت مبارك را روياند. او همه چيز بود، و اگر نبود، ما هيچچيز نداشتيم. در گذشته، همين ايران و ملت و موقعيت جغرافيايى و همين فقه و قرآن و نهج البلاغه بود؛ اما در واقع چيزى نداشتيم و روزبهروز عقبتر مىرفتيم و بيشتر بر سرمان مىخورد و شخصيت ما هضم مىشد. بعد كه او پديد آمد و قدم در صحنه گذاشت، مثل وجودى كه ماهيات را هستى و تحقق مىبخشد، و مثل خورشيدى كه مىتابد و اشيا را آشكار مىكند، و مانند روحى كه به كالبدى دميده مىشود و اجزاى آن را زنده مىسازد، ما را زنده و نمايان كرد و به حركت درآورد؛ آنوقت ارزش جغرافيايى و تاريخى و فرهنگ گذشته و قرآن و نهج البلاغه و ملت ما احيا شد و به كارمان آمد.»
(1368/04/28؛ سخنرانى در مراسم بيعت گروه كثيرى از جانبازان و ...)
...
۲۳ اسفند
...
«از اين سى و يك سال- كه از دوران جوانى بنده تا رحلت آن بزرگوار طول كشيد- البته چهارده سال ايشان در تبعيد بودند و ما بظاهر از ايشان دور بوديم؛ اما در فضاى ذهن و مسير امام بوديم و از او جدا نبوديم. همان چهارده سال هم در واقع با امام بوديم. ... درست است كه شاگردان امام و آشنايان با امام، امام را در حدّ بالايى با عشق و محبت دوست ميداشتند؛ اما آنچه دربارهى امام گفته شده است، منشأش محبت نيست؛ محبت منشأش آن خصوصياتى است كه در امام بود. نكتهى دوم اين است كه اين شخصيتِ داراى ابعاد گوناگون، هيچ اصرار و عجلهاى نداشت كه آن زيباييها و درخشندگيهاى وجود خود را به رخ كسى بكشد. هر وقت هرجا تكليف شرعى او را وادار به حركتى كرد، بُعدى از ابعاد او آشكار شد. ... من ... سال 37 ... خودم به قم رفتم و اولبار امام را از نزديك ديدم؛ البته قبل از آن، در مشهد شنيده بوديم كه در قم يك مدرّس و استاد بزرگى هست كه جوانپسند و برجسته است. ... استادى كه طلّاب جوان و مشتاق را در وهلهى اول به خود جلب ميكرد، همين مردى بود كه آن روز در ميان شاگردانش بعنوان «حاجآقا روحالله» شناخته ميشد. مجموعهى جوانان فاضل و درسخوان و پُرشوق در محفل درس او جمع بودند. ما در چنين فضايى وارد قم شديم. او مظهر نوآورى علمى و تبحّر در فقه و اصول بود. بنده قبل از ايشان استاد بزرگى را در مشهد ديده بودم- يعنى مرحوم آيتالله ميلانى- كه از فقهاى برجسته بود. در قم هم همان وقت رئيس حوزهى علميهى قم- كه استاد امام هم بود؛ يعنى مرحوم آيتاللَّهالعظمى بروجردى- حضور داشت؛ بزرگان ديگرى هم بودند؛ اما آن محفل درسى كه دلهاى جوان و مشتاق و كوشا و علاقهمند به استعدادهاى خوب را جذب ميكرد، درس فقه و اصول امام بود. يواشيواش از قديمىترها شنيديم كه اين مرد، فيلسوف بزرگى هم هست و در قم درس فلسفهى او، درس اول فلسفه بوده است؛ ليكن حالا ترجيح ميدهد كه فقه تدريس كند. شنيديم كه اين مرد، معلّم اخلاق هم بوده است و كسانى در درس اخلاق او شركت ميكردند و او به تقويت فضايل اخلاقى در جوانان همّت ميگماشته است. در خلال درس در طول سالها، اين را ما از نزديك هم مشاهده كرديم. اما تا اينجا شخصيت اين مرد بزرگ- كه باطن او سرشار از خصوصيات ناشناخته بود- براى اكثر مردم در آن روز فقط بعنوان يك استاد عالم و شاگردپرور و يك تهذيبكنندهى اخلاق طلّاب و شاگردان شناخته ميشد.»
(1378/3/12، در ديدار با ميهمانان داخلى و خارجى دهمين سالگرد ارتحال حضرت امام خمينى ره)
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
... «از اين سى و يك سال- كه از دوران جوانى بنده تا رحلت آن بزرگوار طول كشيد- البته چهارده سال ايشان
...
«... معلم و مرشد و پیشوای بزرگ ما؛ ... آن شخصیت بیبدیل که مجدِّد حیات اسلام در این دوران است. ... در هر نقطهی جهان، هرگاه انسانی با دانش و خردمندی و اندیشهی بلند، یا با پرهیزگاری و پارسایی و ایمان استوار، یا با شهامت و دلیری و همت والا، یا با زیرکی و تیزبینی و پختگی سیاسی، قدم در میدان کاری بزرگ بگذارد و پایدار و صبور، هدف مقدّسی را دنبال کند، بیتردید کشور و ملت خود و گاه بشریت را به افتخارات بزرگ و پیشرفتهای ماندگار خواهد رسانید. همهی کسانی که نامشان در فهرست نامآوران تاریخ قرار گرفته است، به برخی از این ویژگیها آراسته بودهاند. اما نامآور بزرگ دوران معاصر یعنی امام روحالله خمینی همهی این ویژگیها را با هم، آن هم در نصابی معمولاً دستنیافتنی و کمنظیر داشت. او دانشمندی پارسا و خردمندی پرهیزگار و حکیمی سیاستمدار و مؤمنی نواندیش و عارفی شجاع و هوشمند و فرمانروایی عادل و مجاهدی فداکار بود. او فقیه و اصولی و فیلسوف و عارف و معلم اخلاق و ادیب و شاعر بود، برترین کرسی تدریس و فشردهترین و گرمترین مجمع علمی حوزه در طول سالیان دراز به او تعلق داشت. در او، خصلتهای برجستۀ خداداد، درآمیخته با آنچه او خود از معارف قرآنی آموخته و دل و جانش را به آن زیور داده بود، شخصیت عظیم و جذاب و تأثیرگذاری پدید آورده بود که هر یک از چهرههای برجستهی یک قرن اخیر جهان- که قرن رجال بزرگ و مصلحان نامآور دینی و سیاسی و اجتماعی است- در برابر آن، کمجاذبه و یکبعدی و کوچک به نظر میآمدند. ... شخصیت ممتاز و درخشان او در همهی دورههای حیات سیاسیش خیرهکننده و منحصر به فرد بود؛ ... در همه حال، او همین قلّهی ایمان و شجاعت و فداکاری را در کنار ژرفای حکمت و تدبیر و خردمندی، در وجود گرانبهای خود به نمایش نهاد. ...»
(مقدمهی صحیفهی امام به قلم امام خامنهای)
...
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
... «... معلم و مرشد و پیشوای بزرگ ما؛ ... آن شخصیت بیبدیل که مجدِّد حیات اسلام در این دوران اس
در باب شخصیت بینظیر امام خمینی، سخن بسیار است و بیانات امام خامنهای دربارهی ایشان، به چندین کتاب تبدیل شده، ولی در باب اهمیت نوشتارهای امام خصوصاً آنچه در سالهای آخر عمر شریف ایشان، صدور یافته، به نقل یک سخن از امام خامنهای اکتفا میکنم.
آقا چهار روز پس از پذیرش قطعنامهی 591 و دو روز پس از صدور پیام حج 67 توسط امام که در آن سخن از پذیرش جام زهر رفته بود، در خطبههای نماز جمعهی تهران، پس از بیان نکاتی دربارهی حج و قطعنامه، اینچنین گفتند:
«... اگر ما میخواستیم که حق سخن را در اینباره ادا بکنیم، باید پیام بلندِ زیبای استثناییِ ماندگارِ تاریخی رهبر و امام عزیزمان را در اینجا مطرح میکردیم و در پیرامون آن حرف میزدیم. حقیقتاً این پیام یکی از آیات و معجزات بزرگ این انقلاب است؛ و همانطوری که همه احساس کردید، آنچنان نغمهی دلپذیر و مؤثّری است که تا اعماق جان ملت انقلابی ما نفوذ کرد و تارهای روح آنان را به نوا درآورد و این تازه آغاز کار است. این پیام، لوحهی زرینِ پاکنشدنی است که بر سَردَر این انقلاب و بر پیشانی و کتیبهی این نظام عظیم اسلامی، تا ابد خواهد ماند. کلمهکلمه و جملهجملهی این پیام قطرهی باران رحمتی است که کام مشتاقان را و جان عاشقان را سیراب خواهد کرد. حقیقتاً نشانهای است از اینکه امام ما- این فرزند راستین ولی خدا و پیامبر خدا- مُلهَم به الهامات الهی است. این نیروی فوقالعادهای است که خدای متعال ذخیرهی این انقلاب قرار داده است. افسوس که وقت کم است و الا در ستایش این پیام، ساعتها باید سخن گفت و در تفسیر این پیام عمری را باید صرف کرد. برادران ما در مجلس شورای اسلامی و بیرون آن مجلس گفتند که این پیام باید قانون بشود. این درست است، اما بالاتر از آن، این پیام باید فرهنگ جامعهی ما بشود. ایبسا قانونی که در دل مردم و عمق جان مردم نیست، بر نوک قلمها و لقلقهی زبانها است؛ اما فرهنگ یک جامعه، یعنی آن راه روشنی که جامعه آن راه را میپیماید. این پیام باید آنقدر تکرار بشود، آنقدر بر سر منابر و تریبونها گفته بشود و شرح و توضیح داده شود، آنقدر باید جزوه و کتابی که حاوی این پیام خواهد شد، در خانهها بهوسیلهی پدران و مادران و جوانان بزرگ خانواده برای دیگران خوانده بشود، آنقدر باید این پیام در زبانها و دلها و ذهنها بگردد تا رنگ ثابت ملت ما و فرهنگ ناستردنیِ انقلاب ما بشود. این پیام و پیام سال گذشتهی حج یک مجموعهی کامل است که باید از آن، این ملت جان خود را سیراب کند.» (31/ 04/ 1367)
۲۳ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
در باب شخصیت بینظیر امام خمینی، سخن بسیار است و بیانات امام خامنهای دربارهی ایشان، به چندین کتاب
تأثیر #امام_خمینی بر #امام_خامنهای در هر دو محور- اندیشه و عمل- قابل ردیابی است که تفصیل آن، مجالی دیگر میطلبد.
اما دیگر تأثیرگذاران بر آقا کیانند؟
در ناحیهی شخصیت و روحیهی عملی، قطعاً در وهلهی اول، #والدین ایشان نقشی پررنگ دارند؛ چنانچه خود آقا در بیان خاطراتشان از تأثیرات هر دو بزرگوار- پدر و مادر- بر خود یاد کردهاند. از این مطلب نیز گرچه بسیار شیرین و قابل بهرهبرداری است، ولی چون بحث ما را تا حدی به حاشیه میبرد، میگذریم.
یکی از شخصیتهای مهم و اثرگذار بر روحیهی انقلابی آیتالله خامنهای، شهید سید مجتبی #نواب_صفوی است. همان که آقا او را «پیشآهنگ جهاد و شهادت در زمان ما» میدانند.
...
۲۴ اسفند
جرعهنوش | علی احسانزاده
تأثیر #امام_خمینی بر #امام_خامنهای در هر دو محور- اندیشه و عمل- قابل ردیابی است که تفصیل آن، مجالی
...
«من شايد پانزده يا شانزده سالم بود كه مرحوم #نوّاب_صفوى به مشهد آمد. مرحوم نواب صفوى براى من، خيلى جاذبه داشت و بهكلّى مرا مجذوب خودش كرد. هركسى هم كه آن وقت در حدود سنين ما بود، مجذوب #نواب_صفوى مىشد؛ از بس اين آدم، #پُرشور و #بااخلاص، پر از صدق و صفا و ضمناً #شجاع و #صريح و گويا بود. من مىتوانم بگويم كه آنجا به طور جدّى به مسائل مبارزاتى و به آنچه كه به آن مبارزه سياسى مىگوييم، علاقهمند شدم. البته قبل از آن، چيزهايى مىدانستم. زمان نوجوانىِ ما با اوقات #مصدّق مصادف بود. من يادم است در سال ۱۳۲۹ وقتىكه مصدّق تازه روى كار آمده بود و مرحوم #آيتالله_كاشانى با او همكارى مىكردند، مرحوم آيتالله كاشانى نقش زيادى در توجّه مردم به شعارهاى سياسى دكتر مصدّق داشتند لذا كسانى را به شهرهاى مختلف مىفرستادند كه براى مردم سخنرانى كنند و حرف بزنند. از جمله در مشهد، سخنرانانى مىآمدند. من دو نفر از آن سخنرانان و سخنرانيهايشان را كاملاً يادم است. آنجا با مسائل مصدّق آشنا شديم و بعد، مصدّق سقوط كرد. در سال ۱۳۳۲ كه قضيه ۲۸ مرداد پيشامد كرد، من كاملاً در جريان سقوط مصدّق و حوادث آن روز بودم؛ يعنى من خوب يادم است كه اوباش و اراذل، در مجامع حزبى كه به دولت دكتر مصدّق ارتباط داشتند، ريخته بودند و آنجاها را غارت مىكردند. اين مناظر، كاملاً جلوِ چشمم است! بنابراين من مقولههاى سياسى را كاملاً #مىشناختم و ديده بودم؛ ليكن به #مبارزه_سياسى به معناى حقيقى، از زمان آمدن مرحوم نوّاب #علاقهمند شدم. بعد از آنكه مرحوم نوّاب از مشهد رفت، زياد طول نكشيد كه شهيد شد. شهادت او هم غوغايى در دلهاى جوانانى كه او را ديده و شناخته بودند، به وجود آورده بود. در حقيقت سوابق كار مبارزاتى ما به اين دوران برمىگردد؛ يعنى به سالهاى ۱۳۳۳ و ۳۴ به بعد.»
(۱۳۷۶/۱۱/۱۴؛ گفتوشنود صميمانهی رهبر معظم انقلاب اسلامى با گروهى از جوانان و نوجوانان)
۲۴ اسفند