🔊 در #مسجد_حظیره چه گذشت؟ (1)
در پی گفتوگوهایی که دیشب در مراسم سالگرد شهید صدوقی در مسجد روضهی محمدیه یزد (حظیره) انجام شد، برخی خواستهاند با تحریف و نادیدهگرفتن اصل ماجرا و تمسک به گوشهای از آن، ماجرا را به نفع خود روایت کنند.
روایت کامل ماجرا چنین است:
#مسیح_مهاجری که به دعوت بیت صدوقی به این مراسم دعوت شده بود، مقدماتی را در سخن خود به هم پیوست:
- از «الی کوهِن» گفت که جاسوس یهودی بود و خود را انقلابی تند جا زده بود و دیگران را متهم به انقلابینبودن میکرد و در نهایت اعدام شد.
- از رابطهی دهسالهی خود با #شهید_بهشتی گفت.
- از اخلاق و معنویت شهید بهشتی سخنها گفت.
- گفت بهشتی مظلوم بود و کسانی که خود را انقلابی میدانستند او را متهم میکردند.
- از نفوذ در کشور گفت و نمونهی آن را کاترین شکدم دانست و ضمناً اطلاعات سپاه پاسداران را در این زمینه متهم کرد.
- گفت که به نظام و انقلاب و رهبری معتقد است، هرچند انتقادهایی دارد.
و در نهایت مؤکداً نتیجه گرفت که:
- امروز هم «الی کوهن»ها و «شکدم»ها در کشور زیادند که بزرگان و انقلابیون اصیل را متهم میکنند.
- خدا را شاهد گرفت که بعضی از کسانی که امروز در #حصر یا ممنوعالتصویرند، از دلسوزترینها هستند.
- خدا را شاهد گرفت که هاشمی رفسنجانی نزدیکترین یار رهبر معظم انقلاب بوده و هیچکس به اندازهی او به ایشان نزدیک نبود.
و در نهایت نتیجه گرفت که این بزرگان که بعضی هم از این استاناند، توسط تندروها به فتنهگری متهم شدهاند و من با شناخت نزدیکی که از آنها دارم، این اتهام واهی است و نشان از مظلومیت ایشان.
*
هنگامی که نتیجهگیری تمام شد، برخاستم و با صدای بلند گفتم: «آقای مهاجری! سؤال دارم.» و با مهلت ندادن او، این خواسته را تکرار کردم.
در نهایت، سکوت کرد و من شروع کردم. سؤالاتی ساده داشتم که میتوانست گرهگشا باشد:
- بالاخره آیا در سال 88 فتنهای رخ داد یا نه؟
- آیا میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی در این فتنه نقش داشتند یا نه؟
- شما گفتید که رهبر انقلاب را قبول دارید. آیا رهبر انقلاب، رفتار این افراد را #گناه_نابخشودنی نامیدند یا نه؟
- آیا #گناه_اجتماعی توبهی اجتماعی (تبیین و اصلاح) نیاز دارد یا نه؟
- آیا این افراد توبه کردند؟
- آیا در فتنهای که آنها به راه انداختند، دهها نفر بیگناه کشته شدند یا نه؟ آیا تحریمهای فلجکننده در پی فتنه انجام شد یا نه؟
در نهایت پرسیدم:
شما گفتید که تندروها بزرگان و سابقهداران انقلاب را متهم میکنند و به آنان ظلم میکنند؛ چه کسی و چه روزنامهای در دههی 70 آیتالله آذری قمی را ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه خواند؟
****
مهاجری چون پاسخی نداشت، دعا کرد و از منبر فرود آمد.
با جمعیت به سمت او رفتم تا پیش از خروج از مسجد، او را مجاب کنم تا پاسخگوی آنچه بر فراز منبر گفته، باشد.
در نهایت و علیرغم میل تیم امنیتی و نیز هواخواهان فتنه، مجبور شد تا بر زمین بنشیند و پاسخ دهد.
سؤالها را در همهمهی کسانی که از روشنگری واهمه داشتند، تکرار کردم. گفتم چه کسی فتنه را به راه انداخت؟ گفت احمدینژاد. گفتم آیا موسوی در حالی که هنوز انتخابات در حال برگزاری بود، اعلام پیروزی نکرد؟ گفت اگر اینچنین کرده، بد کرده.(!) گفتم آیا میرحسین بیانیه نداد و بهجای مطالبه از طریق قانونی، مردم را دعوت به حضور خیابانی نکرد؟ به جای پاسخگویی، گفت رهبر انقلاب گفتهاند که من بعید میدانم که اینها خودشان این کار را کرده باشند. (!)
گفتم: مدرک این سخن رهبری کجاست؟ پاسخی نداشت.
گفت: من اینها را از نزدیک میشناسم و میدانم که آنها ارادت قلبی به رهبر انقلاب دارند.
گفتم: ارادت در پستو هیچ فایدهای ندارد.
دیگر پاسخی نداشت و برخاست و رفت.
https://eitaa.com/jorenush/142
چرا دست از سر یزید بر نمیداریم؟ (2)
در طول تاریخ، اینچنین تصاویر روشنی چندان زیاد نبودهاند.
در دوران معاصر، یکی از این تصویرها، صحنهی بر دار رفتن #شیخ_فضلالله_نوری در وسط دارالخلافه تهران است.
یکی دیگر، انفجار دفتر حزب جمهوری در 7 تیر 1360، و شهادت #شهید_بهشتی است.
یکی دیگر، ترور بیپردهی سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی در فرودگاه بغداد است.
اینها همه خطوط قرمزی هستند که باطن مُزوّرانه و فتنهگر دشمنان را آشکار کردند و حقیقت مظلوم حق را از شبهات شستند و حق و باطل را آشکارا جلوه دادند. پس نباید فراموش شوند و این «سیدالشهداء»ها باید همواره چون پرچمهایی روشنگر در طول صراط مستقیم افراشته شوند تا راه گم نشود.
اما تابلوهایی هم هستند که گرچه خباثت و شرارت در آنها به اوج رسید، ولی استواری اصحاب حق، مانع از آن شد که فاجعهای دیگر رخ دهد و حقیقت با پرداخت هزینهای سنگین روشن شود. هستند میدانهایی که در آنها تبیّن اتفاق افتاد و صفبندیها به خلوص رسید، ولی بدون رسیدن به قتلگاه.
روشنترین نمونهی این صفبندی را در دوران اخیر، میتوان در فتنهی 88 دید. فتنه با شبههای در انتخابات رخ نمود، ولی در طول 8 ماه پس از آن، باطن پلید خود را آشکار کرد؛ آنجا که همهی کینهوزران از انقلاب کبیر اسلامی گرد آمدند، عکس امام را به آتش کشیدند، از مهمترین شعار انقلاب، اسلام را کنار زدند، مرگ بر «اصل ولایت فقیه» گفتند و انتخابات را بهانهای برای براندازی «اصل نظام» دانستند، و حتی فراتر از آن، با هجوم به کانونیترین نقطهی هویت ملی، به عزاداری عاشورا حمله آوردند، مردم را کشتند و پایکوبی کردند. اینها همه نقاطی بودند که راه رشد را از غیّ تمییز میدادند و امتحاناتی روشن بودند برای کسانی که در این فتنه گرفتار آمدند. امتحاناتی اینچنین، حجت را تمام میکنند و آنگاه که تکرار شوند، راهی بیبازگشت را رقم میزنند که ملاکی روشن برای قضاوت زندگان و نیز آیندگان خواهد بود.
پس فتنهی 88، خط قرمزی پررنگ در تاریخ انقلاب اسلامی شد که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
فتنهی ۸۸، سنگینترین توطئهی امنیتی برای براندازی نظام بود و گناه آنان که با آن همراهی کردند و آگاهانه نظام اسلامی را به خیانت در آراء مردم متهم کردند، #نابخشودنی است.
ولی با اینهمه و بهرغمِ شکست فتنه، آن حادثه آنگاه اهمیتی مضاعف مییابد که بدانیم آنچه پس از آن اتفاق افتاد، تأثیری آشکار از فتنه پذیرفته بود. نباید فراموش کرد که قطعنامهی 1929 شورای امنیت سازمان ملل که در تیر 1389 به اتفاق آراء به تصویب رسید و در صدد اِعمال سختترین تحریمها علیه نظام و مردم ایران بود، بهانهای جز اتهام سرکوب مردم توسط جمهوری اسلامی در سال 88 نداشت.
آمریکایی که در آستانهی انتخابات، در برابر اقتدار جمهوری اسلامی ایران سر فرود آورده بود و رئیس جمهورش، دو نامه به رهبر انقلاب نوشته بود تا به زعم خود در آشتی بگشاید، وقتی آتش فتنه را دید، دانست که هنوز در ایران هستند کسانی که میتوان به آنان امید داشت و با ایجاد فشار اجتماعی و میدانداری اینان، مردم را در مقابل نظام قرار داد و آن را سرنگون کرد. و بهترین راه برای این مقصود، تحریمهای فلجکنندهی اقتصادی است. سختترین تحریمهای اقتصادی تاریخ ایران، ثمرهی #فتنهی_88 بود. و #فتنهگران این تحریمها را ناشی از برنامهی هستهای و موشکی و منطقهای ایران جلوه میدهند و صد افسوس که بیشتر مردم دروغ اینان را باور دارند.
و نباید فراموش کرد که همین تحریمها، در نهایت سبب انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری شد. و هشت سال فاجعه را همین گفتمان رهایی از #تحریم رقم زد.
پس فتنه، داستان امروز ماست. و نمیتوان آن را رها کرد، چراکه او ما را رها نکرده است. فتنه را باید بازخوانی کرد تا مرز میان حق و باطل و منفعت ملی و خیانت کمرنگ نشود.
#فتنه خط قرمز است و هرکس که در صدد تطهیر فتنهگران برآید تا مجال یابند و فاجعهای دیگر بیافرینند، با پاسخ سخت این مردم مواجه خواهد شد.
https://eitaa.com/jorenush/161
جرعهنوش | علی احسانزاده
در اینباره بنگرید به توصیف ایشان از آمیختگی دو خط در فعالیتهای خود: خون دلی که لعل شد، صص ۵۶-۵۹.
در #خط_تبیین، در دهههای سی تا پنجاه شمسی، آثار مهمی در جهت ارائهی تصویری منسجم، جامع، روزآمد و ناظر به مباحث اجتماعی از اسلام که برآمده از منابع اصیل باشد، تولید شدند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
کتاب "تعالیم اسلام" و جزوهی "شناخت اسلام" (منتشرشده در کتاب "بررسیهای اسلامی") از #علامه_طباطبایی
مجموعهی "مقدمهای بر جهانبینی اسلامی" (انسان و ایمان، جهانبینی توحیدی، وحی و نبوت، انسان در قرآن،جامعه جامعه و تاریخ، حیات اخروی) از #شهید_مطهری
#شناخت_اسلام، نوشتهی #شهید_بهشتی، #شهید_باهنر و مرحوم علی گلزاده غفوری.
(این کتاب، مجموعه مباحث کتابهای تعلیمات دینی است که بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ بهوسیلهٔ گروه کارشناسان کتابهای تعلیمات دینی سازمان تألیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش نوشته شده است. شهید باهنر ملاحظه نهایی کتاب را انجام داده است.)
برخی کتب شهید آیتالله سید محمدباقر #صدر از جمله "المُرسِل، الرسول، الرساله" و "الاسلام یقود الحیاه"
مجموعهی "الحیات" اثر مرحوم محمدرضا حکیمی و دو برادرشان که جلد اول آن در سال ۵۳ منتشر شد
بسیاری آثار دیگر از نویسندگان مختلف- اگر چه دارای نقایص و اشتباهات- نیز در این راستا قابل تحلیلند که برخی آثار مهندس بازرگان و دکتر شریعتی از آن جملهاند.
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن مهمترین تولید آیتالله خامنهای در این راستا به شمار میرود.
این جریان، پس از انقلاب هم ادامه یافت و آثار مهمی توسط بزرگانی چون علامه محمدتقی #مصباح_یزدی، آیتالله #جوادی_آملی، #علامه_جعفری، آیتالله جعفر #سبحانی و مرحوم علی #صفایی_حائری و کسانی دیگر از جمله شاگردان این بزرگواران خلق شد.
...
جرعهنوش | علی احسانزاده
چرا #طرح_کلی برای من آنچنان که باید، جذاب نبود؟ یک دلیل، همان اجمال متن بود. دوم، بیاطلاعی من از
حالا بعد از گذشت سالها از این جریانات، میتوانم چند پاسخ به آن سوال داشته باشم.
یکی اینکه سخنرانیها روانی و جاذبهی بیشتری از متن داشتند و انتشار آنها #طرح_کلی را از غربت بیرون آورد.
ولی برای من که ذهن سختگیری داشتم، نظم و دقتهای متن مکتوب از سخنرانی مکتوب مهمتر و قیمتیتر بود.
بنا بر نکاتی که قبلاً دربارهی راز جذابیت #طرح_کلی نوشتم، این من بودم که از عموم مخاطبان عقب ماندم چون گیر ذهنی داشتم.
اما یک علت هم بود که آن را با تاسف مینویسم.
اگر بخواهم در دو کلمه خلاصهاش کنم، میگویم #بیاطلاعی و #جوزدگی.
بخشی از ماجرا این بود که برای #عدهای از دوستان، پیش از انتشار گستردهی طرح کلی، از اندیشه و ادبیات #اسلام_انقلابی بیاطلاع بودند و آن را صرفاً در سخنرانیهای سیاسی شنیده بودند. این عده، نه کتب #شهید_مطهری را مطالعه کرده بودند، نه آثار #شهید_بهشتی و #شهید_صدر و آیتالله #طالقانی و شهید #سید_موسی_صدر و #سید_قطب و .. دیده بودند. #طرح_کلی برای این دوستان بهشدت تازه بود.
...