جرعهنوش | علی احسانزاده
در اینباره بنگرید به توصیف ایشان از آمیختگی دو خط در فعالیتهای خود: خون دلی که لعل شد، صص ۵۶-۵۹.
در #خط_تبیین، در دهههای سی تا پنجاه شمسی، آثار مهمی در جهت ارائهی تصویری منسجم، جامع، روزآمد و ناظر به مباحث اجتماعی از اسلام که برآمده از منابع اصیل باشد، تولید شدند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
کتاب "تعالیم اسلام" و جزوهی "شناخت اسلام" (منتشرشده در کتاب "بررسیهای اسلامی") از #علامه_طباطبایی
مجموعهی "مقدمهای بر جهانبینی اسلامی" (انسان و ایمان، جهانبینی توحیدی، وحی و نبوت، انسان در قرآن،جامعه جامعه و تاریخ، حیات اخروی) از #شهید_مطهری
#شناخت_اسلام، نوشتهی #شهید_بهشتی، #شهید_باهنر و مرحوم علی گلزاده غفوری.
(این کتاب، مجموعه مباحث کتابهای تعلیمات دینی است که بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ بهوسیلهٔ گروه کارشناسان کتابهای تعلیمات دینی سازمان تألیف کتابهای درسی وزارت آموزش و پرورش نوشته شده است. شهید باهنر ملاحظه نهایی کتاب را انجام داده است.)
برخی کتب شهید آیتالله سید محمدباقر #صدر از جمله "المُرسِل، الرسول، الرساله" و "الاسلام یقود الحیاه"
مجموعهی "الحیات" اثر مرحوم محمدرضا حکیمی و دو برادرشان که جلد اول آن در سال ۵۳ منتشر شد
بسیاری آثار دیگر از نویسندگان مختلف- اگر چه دارای نقایص و اشتباهات- نیز در این راستا قابل تحلیلند که برخی آثار مهندس بازرگان و دکتر شریعتی از آن جملهاند.
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن مهمترین تولید آیتالله خامنهای در این راستا به شمار میرود.
این جریان، پس از انقلاب هم ادامه یافت و آثار مهمی توسط بزرگانی چون علامه محمدتقی #مصباح_یزدی، آیتالله #جوادی_آملی، #علامه_جعفری، آیتالله جعفر #سبحانی و مرحوم علی #صفایی_حائری و کسانی دیگر از جمله شاگردان این بزرگواران خلق شد.
...
آیتالله خامنهای به عنوان عنصری فعال در #خط_مبارزه که سابقهی چند دستگیری و زندان را داشت و برخی او را #خمینی_خراسان مینامیدند، در رمضان ۱۳۵۳ تمامی آوردهی فکری خود از #خط_تبیین #اسلام_ناب را در یک نظاموارهی کلان و همآهنگ و مبتنی بر قرآن، ارائه داد و آن را #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن نامید.
او در این درسها که برای عموم مردم گفته میشد، به زیباترین شکل، #تبیین را در خدمت مبارزه به کار گرفت و این یکی از مهمترین رموز حرارت و حلاوت #طرح_کلی است که آن را از بسیاری از تولیدات #خط_تبیین ممتاز میسازد.
اما مبارزهی او چندوجهی بود؛
هم طاغوت پهلوی را هدف میگرفت،
هم نظام سلطهی جهانی را،
هم تفکر #انجمن_حجتیه و اسلام متحجر را،
هم اسلام حداقلی و منفعل را،
هم جریان اخباریِ قرآنگریز را،
هم جریان تفکیکی عقلستیز را،
هم جریان غربزدهی فرنگیمآب را،
و هم جریان مبارز التقاطگرا را.
او در یک درس با همهی این اندیشهها و جریانات میستیزد.
این است که جوان امروز ما وقتی طرح کلی را میخواند، از غرّش این سخنران بر کسانی که از هر سو به #باور او هجوم کردهاند، احساس شعف میکند و آن را آبی گوارا بر کام تشنهی خود مییابد.
کدام باور؟
جوانی که نمیخواهد احکام #عقل را کنار زند،
نمیخواهد با #پیشرفت بستیزد و عقبمانده باشد،
نمیخواهد توسط تمدن غرب، #تحقیر شود،
نمیخواهد ذلت #استعمار_نو را که پهلوی نمایندگیاش میکند، تحمل کند،
و در کنار اینها، میخواهد از #قرآن و از پایگاه #فرهنگ_خودی، متاعی چشمگیر به دست آورَد.
و ضمناً نمیخواهد برای با تمسک به این و آن غریبه، قرآن و دین را توجیه کند.
جوان میخواهد مهاجم باشد، نه دائماً مدافع.
#طرح_کلی اینها را به جوان میدهد.
@jorenush
جرعهنوش | علی احسانزاده
از ابتدای طلبگی یکی از تفریحاتم گشتوگذار در کتابفروشیهای قم بود. یکی از چیزهای جذاب، پیداکردن و خرید کتابهایی بود که آقا خودشان نوشته یا ترجمه کردهاند. چاپ قدیم #طرح_کلی و "آینده در قلمرو اسلام" و "از ژرفای نماز" سه کتابی بودند که آن روزها در کتابفروشیها پیدایشان کردم و خریدم؛ بعضیها را دو بار.
ولی واقعیتش این بود که کتاب #طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن مرا نگرفت. خاطرم هست همان روزها کتاب را به یکی از رفقای طلبه هم دادم و او بعد از مطالعه، وقتی کتاب را به من برگرداند، واکنشی حاکی از ابهامِ کتاب نشان داد. نفمیده بود کتاب میخواهد چه بگوید، همچنان که من نفهمیدم.
بعدتر که کتاب "روح توحید؛ نفی عبودیت غیر خدا" را از مدرسه هدیه گرفتم، باز هم نفهمیدم موضوع چیست. حتی مدیر مدرسه هم که این کتاب را به همه داده بود، کتاب را در نیافته بود.
جالب بود که بعداً دربارهی علت نگارش "روح توحید" خواندم که آقا این اثر را قبل از انقلاب در پاسخ با درخواست یک دانشجویی تبریزی نوشتهاند؛ چرا؟ چون آن دانشجو هم وقتی #طرح_کلی را خوانده، با توجه به مقدمه، توقع بیشتری از متن داشته، ولی با اجمال متن مواجه شده و در نامهای از نویسنده خواسته تا بخش توحید را برایش شرح دهند.
...