eitaa logo
جرعه‌نوش
315 دنبال‌کننده
99 عکس
25 ویدیو
6 فایل
من جرعه‌نوشِ بزم تو بودم هزار سال کی ترک آب‌خورد کند طبع خوگرم سیاهه‌های علی احسان‌زاده @dastmalbaf
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطرات از استاد (3) کلاس‌های از این قرار بودند: عکاسی، فتوشاپ، احکام، تجوید قرآن، صهیونیسم‌شناسی، گوهرشناسی، و البته . این آخری را خود محمدحسین فرج‌نژاد تدریس می‌کرد. دائماً از قم به یزد می‌آمد و هر هفته برای ما کلاس برگزار می‌کرد. غرب‌شناسی او اما یک روند کلاسیک نداشت؛ همیشه درس‌هایش کارگاهی و گفت‌وگومحور بود. مخاطب را رشد می‌داد و به‌جای آن‌که فقط حافظه‌ی او را پر کند، فکرش را و آرمانش را و انگیزه‌اش را و و اراده‌اش را و سعه‌ی نظرش را بالا می‌برد. در همان اولین جلسات- نمی‌دانم به چه مناسبت- از برترین تانک جهان سخن به میان آمد. یکی از دوستان، از تانک ذوالفقار نام برد. من هم از سر تعجب و انکار- شاید در دلم و شاید با یک لبخند- او را به سخره گرفتم. اما استاد کاملاً جدی و مبتنی بر اطلاعات، موضع آن دوست را تقویت کرد. و این آغازین گام‌ها برای درمان و جبران خلأ در جان من توسط استاد فرج‌نژاد بود. در همان جلسات گاهی از او سؤال می‌پرسیدم و کمی باب گفت‌وگو میان ما باز شد. شیرینی آن دوره با اولین حضور در اعتکاف ماه رجب و اولین زیارت مشهد در جمع دوستان مدرسه‌ی عشق، دوچندان شد و من دنیای جدیدی را تجربه کردم؛ دوستانی جدید، استادانی جدید، اندیشه‌ای نو، دغدغه‌هایی تازه و دل‌بستگی‌هایی از جنسی دیگر و انس با چیزهایی که تا آن زمان از آن‌ها بیگانه بودم؛ هرچند پیش از آن نیز در خانواده‌ای مذهبی و انقلابی رشد کرده بودم. @jorenush