eitaa logo
جستارهای فقهی و اصولی، فصلنامه علمی پژوهشی
269 دنبال‌کننده
43 عکس
0 ویدیو
1 فایل
سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/ ایمیل نشریه: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">Jostar.feqhi@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
معیارهای ساختاربندی علم فقه و شاخص های ارزیابی آن (دوره 5، شماره 4 - شماره پیاپی 17، زمستان 1398، مقاله 3 ) نویسنده: استادیار پژوهشکده فقه و حقوق پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم چکیده: ساختاربندی علم فقه بر اساس معیارهای گوناگونی طراحی می­شود. حداقل سه دسته معیار منطقی، فلسفه فقهی و درون­فقهی برای ساختاربندی فقه وجود دارد. معیارهای منطقی معیارهای لازم و مشترک در هر ساختاری است. معیارهای فلسفه فقهی، معیارهای ترجیحی است که فقیهان بدان تصریح کرده­اند و معیارهای درون­فقهی، معیارهای ترجیحی­ است که از فقه گرفته شده­اند. در این مقاله، پس از بیان انواع معیارهای ساختاربندی، معیارهای جامعیت، مانعیت، اساس واحد، تباین اقسام، انسجام، هدف­داری و پاسخگویی در حیطه معیارهای منطقی، معیارهای قصد تقرب، اخروی و دنیوی بودن، مطلوبیت ذاتی، غرض از تشریع، دفع مفسده و جلب منفعت، حفظ مقاصد شریعت، ارتباطات انسانی، مراحل طبیعی زندگی، کمال­یابی قوای نفسانی، نیازهای بشر، حق در حیطه معیارهای فلسفه فقهی و معیارهای سنخ فعل مکلف، سنخ موضوع، سنخ حکم، اصناف مکلفان، احوال مکلف، آثار و لوازم فعل مکلف در حیطه معیارهای درون فقهی بررسی و ارزیابی شده است. ساختارهای فقهی را بر پایه شاخص­های مختلفی می­توان ارزیابی کرد. شاخص­ها ذیل معیارها قرار می­گیرد. در این پژوهش با روش استقرای کتاب­های فقهی و غیرفقهی معیارهای ساختاربندی استقصا شده است. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68044_b682252aad80f4ff617df4d0a0c30e06.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68044.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
حکم فقهی پاسخ به سلام در ارتباطات کلامی غیرشفاهی سنتی و مدرن (دوره 5، شماره 4 - شماره پیاپی 17، زمستان 1398، مقاله 4 ) نویسنده: دانش آموخته درس خارج فقه و فلسفه اسلامی حوزة علمیه قم و مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم چکیده: پاسخ به سلام در ارتباطات سنتی شفاهی واجب است، اما در ارتباطات غیرشفاهی، این حکم پیچیدگی خاصی دارد. پژوهۀ فرارو این موضوع را در انواع ارتباطات سنتی غیرشفاهی و مدرن (بر حسب نوع ارتباط مدرن و سنتی) کاویده است و با توجه به تقسیم انواع ارتباط، با عزیمت از جایگاه ادلة فقهی سعی کرده است از تحلیل علمی انواع ارتباط و ساختار هریک سود بجوید تا در موازنه با آیة تحیت و روایات پاسخ به سلام و اندیشه ­های فقهی گذشتگان، احکام انواع ارتباط غیرشفاهی خصوصاً صورت­های نوپیدای آن را نیز استخراج کند. نتایج تحقیق نشان داده است، در ارتباطات غیرشفاهی میان ­فردی چه سنتی چون نامه­ نگاری کاغذی و چه مدرن چون ایمیل و پیامک فردی، پاسخ سلام واجب است. در ارتباطات جمعی (رادیو و تلویزیون) گرچه پخش زنده باشد، پاسخ واجب نیست و در ارتباطات گروهی، حکم آن بسته به نوع ارتباط و بستر آن فرق دارد. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68038_130720f6a861185bee76915596f3c82b.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68038.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
بررسی حکم نگاه زن به مرد در خواستگاری (دوره 5، شماره 4 - شماره پیاپی 17، زمستان 1398، مقاله 5 ) نویسندگان: 1 2 1 استادیار دپارتمان الهیات دانشگاه مفید قم، 2 دانش آموخته دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه مفید قم چکیده: یکی از احکام مربوط به مسلمانان، حرمت نگاه به نامحرم است که مورد اتفاق فقهاست. از حکم مذکور، مواردی از جمله نگاه مرد به زن در زمان خواستگاری استثنا شده است. فقهای امامیه نوعاً حکم مذکور را درباره زن جاری نمی­دانند و معتقدند به­سبب فقدان دلیل کافی، باید به ادله حرمت تمسک جست و قائل به حرمت نگاه زن به مرد در زمان خواستگاری گردید. در این مقاله، با روش توصیفی ـ تحلیلی اثبات شده که ادله کافی بر جواز نگاه درباره زن نیز جاری است. اشکالات فقها در جهت نفی جواز نگاه زن نقدپذیر است و به نظر می‌رسد ادله جواز را می‌توان در خصوص زن نیز جاری دانست. ادله جواز نگاه عبارت است از روایات دالّ بر مسئله گران بودن ثمن و ایجاد توافق بیشتر با نگاه که البته به مردان اختصاص ندارد، بلکه نگاه زن به مرد نیز در بر می­گیرد. ادله­ای که حقوق و تکالیف مشابهی را برای زن و مرد قرار می­دهد، همچون آیه 228 سوره بقره نیز در مسئله نگاه زن در خواستگاری می­تواند جاری شود.همچنین قاعده نفی ضرر نیز در بحث حاضر قابل تطبیق است، اما در مورد دلیل ضرورت، در صورتی می­تواند حکم حرمت را کنار زند که صغرای آن توسط عرف به اثبات رسد. البته روشن است که در این دلیل، بیش از مقدار ضرورت نمی­توان قائل به جواز شد. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68040_da9d0bfaff6a9d76be71d6b15a48a000.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68040.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
بررسی دیدگاه نوین آیت الله خویی در ضمان نسبی خمس (دوره 5، شماره 4 - شماره پیاپی 17، زمستان 1398، مقاله 6 ) نویسندگان: 1 2 1 مدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه عدالت تهران 2 مدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و استادیار فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد چکیده: خمس یکی از واجبات مالی اسلام است که افزون بر جنبۀ عبادی آن، در توسعۀ اقتصادی جامعه و رفع فقر نیز بسیار تأثیرگذار است. مسائل زیادی در باب خمس وجود دارد؛ یکی از آن مسائل، کاهش آن بعد از افزایش اولیه است که در این باره دو نظریۀ عمده وجود دارد: یکی نظریۀ مشهور فقهاست و دیگری نظریۀ آیت­الله خویی است که قائل به ضمان نسبی خمس می­ باشد. ابداع ایشان آثار جالب توجّهی را در پی دارد. این مقاله با بررسی دو دیدگاه به ­صورت توصیفی و تحلیلی بر اساس روش رایج فقهی و تجزیه و تحلیل ادلۀ آنان، نظریۀ محقق خویی را به­صواب نزدیک­تر دانسته است؛ بنابراین، در خلال این بررسی­ها، ضمان نسبی خمس به ­دست آمده است. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68039_a32849f90bfd6e3fb3bd0062a4a32f3e.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68039.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
امکان سنجی تطبیق روایات ناظر به استهلاک بر مواد افزودنی حرام (دوره 5، شماره 4 - شماره پیاپی 17، زمستان 1398، مقاله 7 ) نویسندگان: 1 2 2 1 استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، (نویسنده مسئول) 2 استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد چکیده: امروز به ­جهت ازدیاد جمعیت و رشد تکنولوژی تولید مواد غذایی از حالت سنتی خارج و به­صورت گسترده و صنعتی انجام می­ گیرد. شرکت­های بزرگ مواد غذایی در کنار تولید محصول نهایی به تولید افزودنی­های خوراکی به ­عنوان رنگ­ها، چربی­ ها، نگه­دارنده­ ها و... تحت عنوان (e-number) اقدام می­کنند. برخی از این افزودنی­ ها از حیوانات حرامی چون خوک یا اجزای حیوان غیر تذکیه شده و ... تهیه می­شود که امکان استفاده آن طبق فقه اسلامی مجاز نیست. در فقه گزاره­ هایی وجود دارد که قابلیت آن را دارد به­ سان یک قاعده در جهت حل بخشی از مشکلات در این زمینه استفاده گردد؛ از جمله این گزاره­ها مسئله­ ای است با نام استهلاک. استهلاک به ­معنای انعدام عرفی یک افزودنی در شیء ممزوج است به گونه ­ای که دیگر اسم آن افزودنی بر آن فرآورده صادق نباشد. این مقاله برآن است تا با نشان دادن موارد متعدد استفاده از گزاره استهلاک در فقه آن را در زمره قواعد نوپای فقهی قرار دهد و با استناد فقهی به روایات متعدد آن را استحکام بخشد. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68042_df11cb96e6a34e24e096961e4adfaf07.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68042.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، صفحه 1-210 لینک صفحه شماره در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/issue_4742_4743.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
واکاوی قاعده تبعیض در حجیت (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 1 ) نویسندگان: 1 2 1 مدرس سطوح عالی حوزه علمیه مشهد و دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی. مشهد. ایران. 2 استاد تمام فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد. چکیده: قاعده تبعیض در حجیت خبر از جمله قواعد مطرح در کلمات فقهاست که جوانب مختلف آن به ­خوبی تبیین نشده است. در نوشتار پیش‌رو، دیدگاه‌های مختلف درباره قاعده در دو مقام ثبوت و اثبات بررسی شده است. در نوشتار حاضر روشن شده است که قاعده تبعیض در حجیت مشکل ثبوتی ندارد و در مقام اثبات، ادله هفت‌گانه بر اعتبار آن وجود دارد. قاعده نسبت به روایاتی که دلالت تضمنی غیر تحلیلی دارند و فقرات آن مستقل و دارای احکام مستقل باشند، جاری است، اما اگر دلالت تضمّنی تحلیلی باشد یا غیر تحلیلی پیوسته و دارای حکم واحد باشد، قاعده جاری نیست یا لااقل مشکوک است. با توجه به لبّی بودن دلیل سیره که نقش پررنگی در اثبات قاعده و تعیین محدوده آن دارد، نمی‌توان در موارد مشکوک، قاعده را جاری ساخت. این تفصیل با ادله هفت گانه حجیت قاعده نیز سازگار است. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68490_f7561b02f7e7d49255abd7782ae87c80.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68490.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
بازخوانی ادله و مستندات قاعدۀ «الولایة الخاصة أقوی من الولایة العامة» (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 2 ) نویسندگان: 1 2 3 1 دانشجوی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران 2 استاد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی. ایران ـ مشهد، (نویسنده مسئول)؛ رایانامه: saberi@um.ac.ir 3 استاد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی. ایران ـ مشهد چکیده: قاعده «الولایة الخاصة أقوی من الولایة العامة» از جمله قواعد فقهی است که برخی از علمای اهل تسنن در فروعات فقهی به آن استناد نموده‌اند. به‌موجب این قاعده ارتباط بین ولیِّ خاص و آنچه تحت ولایتش است، از چنان قوّت و استیلایی برخوردار است که با وجود او حقّ هیچ‌گونه دخل و تصرفی برای ولیّ عام در محدوده ولایت ولیّ خاص وجود ندارد. در جستار حاضر، ابتدا به تحلیل و بررسی احادیث مورد استناد فقهای اهل تسنن به‌عنوان ادله قاعده مزبور پرداخته‌ شده، سپس سایر ادله تحت عنوان مؤیدات عرفی بیان شده و برخی مورد نقد قرار گرفته است.‌ همچنین این مقاله به قاعده «الأقرب یمنع الأبعد» که از سوی فقهای امامیه در باب میراث بیان ‌شده و کسی به‌عنوان دلیلی بر این قاعده متعرض آن نشده تبیین شد و در پی اثبات آن برآمده است. در نهایت، روایت «لحمه» و روایت «السلطان ولیّ من لا ولیّ له» و نیز قاعده «الأقرب یمنع الا بعد» به‌عنوان دلایلی پذیرفتنی برای اثبات قاعده معرفی شده است. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68506_27749099b0519ba3affeaa8ede95d89c.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68506.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
حق محوری یا تکلیف مداری زبان فقه از دیدگاه فریقین با تأکید بر اندیشه های استاد جوادی آملی (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 3 ) نویسنده: استادیار دانشگاه گنبد کاووس چکیده: برخی معتقدند فقه اسلامی بیش از آنکه به حقوق انسانی توجه کند، انسان را به وظیفه­ مداری سوق داده، مکلف بار می‏آورد. آن­ها شبهاتی از قبیل مبتنی بودن فقه اسلامی بر تکلیف و ابتنای نظام فکری غرب بر حق و تعارض بایدها و نبایدهای دینی با حق­محوری را مطرح نموده ­اند. بر این اساس، در این پژوهش بر آن هستیم تا حق­ محوری یا تکلیف ­مداری فقه اسلامی را از دیدگاه علمای اهل تسنن و فقهای امامیه، به ­ویژه استاد جوادی آملی، به­ عنوان احیاگر فکر دینی مورد تحلیل و واکاوی قرار دهیم. نتایج تحقیق نشان می­ دهد که با درآمیختن افق دید عالمان دینی و بسط و تلفیق آرای آنان می­توان به اشتراکات مهمی دست یافت. آنان بر این نظر اتفاق دارند که زبان فقه نه تنها زبان تکلیف نیست، بلکه در مواقعی هم که فقه اسلامی به ظاهر زبان تکلیفی دارد، در راستای تأمین حقوق انسان سخن به ­میان آورده است. در واقع، بایدهای فقهی، راه­های حفظ و حمایت از حقوق و نبایدهای فقهی، نشان­ دهندۀ آسیب­های تأمین حقوق هستند؛ از این­رو، اگر با نگاهی دقیق به فقه اسلامی نگریسته شود، چیزی جز حق و مصلحت مشاهده نمی‌شود و با این نگرش می‌توان گفت همه وظایف به حقوق برمی‌گردند. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68440_4a41c8c6b338a3f45dc3c40bc58eb762.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68440.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
«اشتباه مفهوم به مصداق» در تعریف ربا و نقش آن در ارزیابی عملیات بانکی (مطالعه تطبیقی در قرآن، روایات و فقه امامیه) (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 4 ) نویسنده: استادیار فقه و حقوق اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره). قزوین- ایران. چکیده: گفتمان رایج درباره ربا تعریف آن در قالب ربای قرضی، معاملی و جاهلی است. در نظام بانکداری اسلامی با تکیه بر این گفتمان هرگونه شائبه ربوی بودن قراردادها نفی می‌شود؛ زیرا ربای معاملی در بانک صورت نمی‌گیرد، قرض هم درصد ناچیزی از تسهیلات را شامل می‌شود که نوعاً به­ صورت قرض ­الحسنه است. جریمه تأخیر هم در قالب وجه التزام دریافت می‌شود که در مقابل تخلف مدیون از ادای دین در سررسید است و نه در مقابل تمدید مهلت تا ربای جاهلی بشود. با این حال، به­نظر می‌رسد این گفتمان دچار مغالطه اشتباه مفهوم به مصداق شده است؛ زیرا در قرآن کریم حکم ربا بیان شده است نه تعریف و مصداق آن و در روایات هم حکم برخی مصادیق بیان شده است. حال پرسش این است که مفهوم و ماهیت ربا چیست؟ چه وجه مشترکی بین مصادیق ذکر شده برای ربا وجود دارد؟ اگر ربا منحصر به ربای قرضی و معاملی است، چرا برخی فعالیت­های دیگر ـ مثل بیع عینه و... ـ تحت عنوان ربا منع شده است؟ در این مقاله به روش استقرا و تحلیل موارد به این نتیجه رسیده­ایم که ربا مفهوم جامعی دارد که شامل همه مصادیق موجود و نوپیدا می‌شود و قرض و معامله ربوی دو مصداق روشن این مفهوم­اند.حکم ربا در قرآن اطلاق دارد و شامل هر مصداقی می­شود که این مفهوم بر آن صدق کند. این مفهوم عبارت است از: «زیاده لزومی بر سرمایه در ازای مدت با تضمین اصل و فرع» که روایات و شواهد تاریخی نیز این مفهوم را تأیید می‌نماید. این مفهوم امروزه در تمام قراردادهای بانکی راه یافته است. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68508_01d0cf54e8d43d84c35edb31addcc864.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68508.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
صحت خیار شرط در وقف در فقه اسلامی (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 5 ) نویسنده: استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی مشهد مقدس چکیده: یکی از تقسیمات عقد، تقسیم آن به جایز و لازم است. انحلال عقود لازم ممکن نیست، مگر در جایی که برای یکی از طرفین یا هر دوی آن­ها، خیار ثابت شود یا طرفین بر اقاله قرارداد، تراضی نمایند. عقود لازم نیز به نوبه خود به دو دستۀ عقود لازم خیارپذیر و عقود لازم خیار ناپذیر تقسیم می‌شوند. قانون مدنی ایران در خصوص امکان یا عدم امکان درج خیار در عقد وقف، سکوت کرده است؛ لذا حقوقدانان نسبت به آن اختلاف دارند. در فقه امامیه و اهل سنت نیز مسئله اختلافی است. برخی شرط خیار در عقد وقف را صحیح دانسته­اند. در مقابل، برخی حکم به بطلان شرط و عقد کرده­اند و برخی معتقدند شرط باطل، ولی عقد صحیح است. در نوشتار حاضر، این نتیجه به دست آمده است که شرط خیار در عقد وقف، صحیح و سکوت قانون مدنی را نیز باید بر صحت آن نزد قانونگذار حمل نمود. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68439_4f8b404dd7b3d257ff10381b088f8553.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68439.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir
شناسایی مفهوم اعسار و افلاس و تأثیر آن در تفسیر قانون (دوره 6، شماره 1، شماره پیاپی 18، بهار 1399، مقاله 6 ) نویسندگان: 1 2 3 1 استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم 2 استادیار گروه حقوق ، دانشگاه پیام نور، ایران.(نویسنده مسؤول) رایانامه: mohsenvaseghi@pnu.ac.ir 3 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه مفید. قم. ایران؛ رایانامه: Mehryar_mohammad@yahoo.com چکیده: نهاد اعسار و افلاس در فقه امامیه و مذاهب دیگر اسلامی بحث و بررسی شده است. در ادبیات حقوقی کشور ما نیز تا قبل از سال 1313 ش، سه نهاد حقوقی اعسار، افلاس و ورشکستگی وجود داشت. قانونگذار نیز در قانون مدنی ایران از هر سه عنوان بهره جسته است. پس از نسخ نهاد افلاس در سال 1313ش. و هم­پوشانی این مفهوم نسبت به اعسار این سؤال مطرح می­­گردد که در قانون مدنی موجود، نهاد افلاس را چگونه باید تفسیر کرد؟ ضرورت این مسئله از آن جهت می­باشد که در بسیاری از مواد قانون مدنی، قانونگذار به­عنوان افلاس اشاره نموده و رویه­ قضایی در تفسیر آن دچار مشکل است، به­ویژه در ارتباط با ماده 380 ق.م. و بحث خیار تفلیس این معضل بیش از پیش نمایان است. هدف از نگارش این مقاله تفسیر صحیح این مواد قانونی بر پایه­ منابع فقهی و حقوقی است؛ اگرچه دکترین حقوقی دو رویکرد نسبتاً عمده از جمله رویکرد جایگزینی اعسار به جای افلاس و نیز رویکرد جایگزینی ورشکستگی به جای افلاس در تفسیر این نهاد حقوقی پس از نسخ آن از ادبیات حقوقی اتخاذ نموده­اند، به این نتیجه رسیدیم که رویکرد صحیح، تفسیر مواد قانونی به اقتضای مبانی فقهی آن می­باشد. بدین منظور بازشناسی مفهوم اعسار و افلاس مدّ نظر قرار گرفته تا از این طریق به پاسخ سؤال اصلی برسیم. کلیدواژه‌ها: دریافت فایل مقاله: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68498_ce42fb865ad17055ef860518e4aaab20.pdf لینک صفحه مقاله در سامانه نشریه: http://jostar-fiqh.maalem.ir/article_68498.html لینک کانال نشریه در ایتا: https://eitaa.com/jostar_fiqh_maalem_ir