🔴 روابط ماه با تعداد جرائم
♻ دکتر Sharma D و Thakur Cp در سال 1984 تحقیقی در سه مرکز پلیس در شهرهای مختلف (یک مرکز روستائی، یک مرکز شهری و یک مرکز صنعتی) انجام داده و #میزان_جرائم را محاسبه نمودهاند.
تعداد جرائم در روز #چهاردهم ماه بیشتر از همه روزهای دیگر بوده است.
سپس در روز #اول ماه
و بعد روز #بیست_یکم
و در درجه بعد روز #هفتم بیشترین جرائم را به ترتیب به خود اختصاص دادهاند.
با بررسیهای مختلف، این دو نفر به این نتیجه میرسند که خورشید و دوری و نزدیکی آن نمیتواند در میزان جرائم تأثیری داشته باشد، و اثر ماه را به نقش #جاذبه آن بر بدن انسان ارتباط میدهند و از اصطلاح جالب امواج جذر و مدیهای انسان استفاده مینمایند.
🔸 #نکته: با کامل شدن قرص ماه، خون در بدن بیشتر به سیلان و هیجان میآید، بهمین دلیل بیشترین حوادث، وضع حملها و قتلها در شب ۱۴ ماه قمری اتفاق میافتد.
🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱
🌹🍃 بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🍃🌹
📒 #رمان_دختر_شینا 🌱🦋
🖌 به قلم : #بهناز_ضرابی_زاده🌱🌸
📌 قسمت: #هفتم
#فصل_دوم
خانه عمویم دیوار به دیوار خانه ما بود. هر روز چند ساعتی به خانه آن ها می رفتم. گاهی وقت ها مادرم هم می آمد.
آن روز من به تنهایی به خانه آن ها رفته بودم، سر ظهر بود و داشتم از پله های بلند و زیادی که از ایوان شروع می شد و به حیاط ختم می شد، پایین می آمدم که یک دفعه پسر جوانی روبه رویم ظاهر شد.
جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد.
پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می شنیدم که داشت از سینه ام بیرون می زد. آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم.
بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آنجا هم یک نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن برادرم، خدیجه، داشت از چاه آب می کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد.
ترسیده بود، گفت: «قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟!»
کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او خیلی راحت و خودمانی بودم.
او از همه زن برادرهایم به من نزدیک تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: «فکر کردم عقرب تو را زده. پسرندیده!»
پسر دیده بودم.
🌱 &ادامه دارد....
🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱🌹🌱🦋🌱
@jqkhhamedan