eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
678 ویدیو
201 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 از آریایی‌گرایی تا نازیسم و اسطوره هولوکاست (5) ✡ اسطوره‌ها و بنیان‌های اندیشه سیاسی یهود (قسمت سوم) 🌐 مصاحبه با استاد عبدالله شهبازی 1⃣ طبق نظر تئوسوفیست‌ها، نژادی به نام وجود دارد که در طول تاریخ، رسالت را به دست داشته است و تمامی تمدن‌های بزرگ ساخته‌ی این قوم است. نیز آریایی هستند و در دوران جدید این رسالت تمدن‌سازی به آن‌ها محول شده است. 2⃣ سازمان را یک سرهنگ آمریکایی به نام و یک زن روس به نام تأسیس کردند که با کانون‌های استعماری رابطه نزدیک داشتند. کلنل الکات نماینده تجاری راترفور هایس (رادرفورد هیس) رئیس جمهور وقت آمریکا، در هند بود. 3⃣ بعداً یک زن انگلیسی به نام رهبری تئوفیست‌ها را به دست گرفت. او از سخن می‌گفت و تمدن‌های بشری را به پنج تمدن اصلی تقسیم می‌کرد و همه را به آریایی‌ها منتسب می‌نمود: هند، بین‌النهرین، ایران، روم و تمدن جدید اروپایی. 4⃣ آنی بزانت می‌گفت که این تمدن پنجم آریایی، یعنی ، رسالت سروری بر جهان و استقرار یک را به عهده دارد! 5⃣ این موج آریایی‌گرایانه را در سال‌های پس از جنگ جهانی اول اعضای دامن می‌زدند که اجداد آن‌ها از قرن شانزدهم از مدیران اصلی کمپانی‌های تجاری انگلیس بودند. از درون این موج به وجود آمد! 6⃣ جالب است بدانیم که هیتلر در جوانی با فردی به نام رابطه نزدیک داشت. والتر اشتین، مقارن با دوران جوانی هیتلر و اقامت او در وین، یک فعال مدعی ارتباط با موجودات ماوراء طبیعی در وین بود و سازمان ماسونی پنهانی را بنیان نهاده و به ترویج عقاید آریایی‌گرایانه و تئوسوفیستی اشتغال داشت. 7⃣ جوان به سازمان اشتین پیوست و از نظر فکری به شدت از آن تأثیر گرفت. 8⃣ والتر اشتین بعدها، با نام ، کتاب‌های متعددی درباره نوشت و نوعی آئین را تبلیغ می‌کرد. 9⃣ در سال‌های جنگ دوم جهانی، دکتر اشتین در انگلستان اقامت داشت و مشاور شخصی سر و عضو سرویس اطلاعاتی بریتانیا بود. 🔹 ادامه دارد... 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://yon.ir/U8rPT ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡️ رنسانس؛ آرمان‌های صلیبی و لیبرالیسم 💥 با تأکید بر نقش لورنتسو مدیچی (١) 1⃣ تصویری که تاریخ‌نگاری رسمی غرب از علل پیدایش به دست می‌دهد، و آن‌را ثمرهٔ یک فرایند طولانی و معرفی می‌کند، مخدوش و اغراق‌آمیز است. این تنها یک هویّت واحد، متداوم و همبستهٔ فرهنگی-تاریخی است برای قاره اروپا؛ هویّت و تاریخ پیوسته‌ای که اروپا فاقد آن بود! 2⃣ پردازندگان این الگوی تاریخی، با بزرگ‌نمایی برخی تحولات و پدیده‌های تاریخی و ایجاد پیوند ذهنی میان آنها، که گاه در واقعیت تاریخی هیچ پیوندی میانشان وجود نداشت، و نادیده‌گرفتن یا کم‌اثر جلوه دادنِ برخی تحولات و پدیده‌ها، که گاه جایگاهی بزرگ داشتند، این هویّت واحد و فرایند منطقی رشد آن‌را در عرصهٔ ذهن و اندیشهٔ تاریخی شکل دادند. 3⃣ یک نمونه از این بازسازی غیرواقع‌گرایانهٔ گذشته را در می‌توان دید. فردریک کاپلستون در اعتراض به حذف دوران طولانی از تاریخ اندیشه غرب می‌نویسد: ✍️ دانشجویان فلسفه اروپایی باید از ارسطو، متوفی ٣٢٢ پیش از میلاد، به فرانسیس بیکن و دکارت، که به ترتیب در سال‌های ١۵۶١ و ١۵٩۶ درگذشتند، بپرند!! 4⃣ تبدیل به مبداء تحول جدید قاره اروپا از این‌گونه دستکاری‌های غیرواقعی است. ترجمهٔ متون یونان و روم باستان، که به (رنسانس) فرهنگ فوق شهرت یافته، در زمان خود فاقد آن جایگاه تاریخی بود که بدان نسبت داده می‌شود. 5⃣ این جعلی است که “تاریخ‌نگاری علمی” سدهٔ نوزدهم اروپا بدان دست زد و را باب کرد. ✍️ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter