💎 علامه طباطبایی و مشکل سدّ ذوالقرنین
1⃣ در ادامهٔ مباحث پیشین لازم به ذکر است که #علامه_طباطبایی (ره) نیز ضمن اذعان به قطع نشدن هجوم اقوام مهاجم در اعصار پس از کوروش، تفسیر جدیدی را از آیات مربوط به #سد_ذوالقرنین ارائه نمودهاند تا ناکارآمدی موانعی همچون #سد_داریال را در جلوگیری از تجاوزات اقوام شمالی توجیه نمایند.
2⃣ بر کسی پوشیده نیست که سدّی که به تصریح آیات قرآن، در ساخت آن از آهن و مس استفاده شده، از زمان #ذوالقرنین تاکنون استوار و پابرجا باقیمانده و مانع حملات مهاجمین باشد و تنها در زمان آمدن وعدهٔ الهی یا همان #قیامت ویران گردد، در میان آثار باستانی موجود یافت نمیشود.
3⃣ بههمین دلیل علامه طباطبایی که تلویحاً نظریهٔ #ابوالکلام_آزاد را پذیرفته و قائلاند که در میان شخصیتهای تاریخی، #کوروش_کبیر مطابقت بیشتری با ذوالقرنین دارد، تلاش نمودهاند که اشکالاتی را که در مبحث سد ذوالقرنین به نظریهٔ ابوالکلام وارد است بهنحوی تصحیح نمایند.
4⃣ بخشی از سخنان علامه که به این موضوع اختصاص دارد بدین شرح است:
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✍ توجیه علامه طباطبایی (ره)
1⃣ مفسّرین و مورّخین از قضیه سدّ بهکلّی سکوت کردهاند. در حقیقت بهخاطر اینکه مسأله سدّ یک مسأله پیچیدهای بوده لذا از زیر بار تحقیق آن شانه خالی کردهاند، زیرا ظاهر آیه «فَمَا اسْطَاعُوا أَنْ يَظْهَرُوهُ وَ مَا اسْتَطَاعُوا لَهُ نَقْباً قَالَ هَذَا رَحْمَةٌ مِنْ رَبِّي فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ رَبِّي جَعَلَهُ دَكَّاءَ وَ كَانَ وَعْدُ رَبِّي حَقّاً» بهطوری که خود ایشان تفسیر کردهاند این است که این امت مفسد و خونخوار پس از بنای سدّ در پشت آن محبوس شدهاند و دیگر نمیتوانند تا این سدّ پابرجاست از سرزمین خود بیرون شوند تا وعده خدای سبحان بیاید که وقتی آمد آن را منهدم و متلاشی میکند و باز اقوام نامبرده خونریزیهای خود را از سر میگیرند، و این تفسیر با ظهور مغول در قرن هفتم درست درنمیآید.
2⃣ لذا ناگزیر باید اوصاف سدّ مزبور را بر طبق آنچه قرآن فرموده حفظ کنند و درباره آن اقوام بحث کنند که چه قومی بودهاند، اگر همان تاتار و مغول بوده باشند که از شمال چین به طرف ایران و عراق و شام و قفقاز گرفته تا آسیای صغیر را لگدمال کرده باشند، پس این سدّ کجا بوده و چگونه توانستهاند از آن عبور نموده و به سایر بلاد بریزند و آنها را زیر و رو کنند؟ این قوم مزبور (یأجوج و مأجوج) اگر تاتار و یا غیر آن از امتهای مهاجم در طول تاریخ بشریت نبودهاند پس این سدّ در کجا بوده، و سدّی آهنی و چنان محکم که از خواصش این بوده که امتی بزرگ را هزاران سال از هجوم به اقطار زمین حبس کرده باشد بهطوری که نتوانند از آن عبور کنند کجا است؟ و چرا در این عصر که تمامی دنیا بهوسیله خطوط هوایی و دریایی و زمینی به هم مربوط شده، و به هیچ مانعی چه طبیعی از قبیل کوه و دریا، و یا مصنوعی مانند سدّ و یا دیوار و یا خندق برنمیخوریم که از ربط امتی با امت دیگر جلوگیری کند؟ و با این حال چه معنا دارد که با کشیدن سدّی دارای این صفات و یا هر صفتی که فرض شود رابطهاش با امتهای دیگر قطع شود؟
3⃣ لیکن در دفع این اِشکال آنچه بهنظر من میرسد این است که کلمه «دکاء» از «دک» به معنای ذلّت باشد، همچنان که در لسان العرب گفته: «جبل دک» یعنی کوهی که ذلیل شود. و آنوقت مراد از «دَک کردن سدّ» این باشد که آن را از اهمیت و از خاصیت بیندازد بهخاطر اتساع طرق ارتباطی و تنوع وسایل حرکت و انتقال زمینی و دریایی و هوایی دیگر اعتنایی به شأن آن نشود. پس در حقیقت معنای این وعده الهی وعده به ترقّی مجتمع بشری در تمدن و نزدیک شدن امتهای مختلف است به یکدیگر، بهطوری که دیگر هیچ سدّی و مانعی و دیواری جلو انتقال آنان را از هر طرف دنیا به هر طرف دیگر نگیرد، و به هر قومی بخواهند بتوانند هجوم آورند.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✍ ردّ توجیه علامه طباطبایی (ره)
1⃣ مشاهده کردید که #علامه_طباطبائی از آنجا که هیچ سدّی را نیافتهاند که در طول سالیان متمادی، راه حملات اقوام مهاجم را مسدود نماید، تعبیر جالبی از آیهٔ ۹۸ سورهٔ کهف ارائه نموده و مراد از «دکّ» شدنِ سدّ و رسیدن وعدهٔ الهی را همان ظهور پیشرفتهای بشری دانستهاند!!!
💥 این بیان علامه از دو منظر قابل نقد است:
2⃣👈 #اولاً براساس آیات قرآن و آراء جمهور مفسّرین، مراد از «وعدُ ربّی»، همان قیامت کبری است و این برداشت با آیهٔ ۹۶ سورهٔ انبیاء و نیز با روایات باب «اشراط الساعة» مطابقت کامل دارد که به این مسأله قبلاً اشاره شد. این در حالیاست که برای استنباطی که مرحوم علامه از عبارت «وعدُ ربّی» ارائه نمودهاند، شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد.
3⃣👈 #ثانیاً حتی اگر برداشت ایشان از آیهٔ ۹۸ سوره کهف را پذیرفته و وعدهٔ خداوند متعال را وعده به «ترقّی جوامع و اتساع طرق ارتباطی» تفسیر نماییم، باز همان اِشکال اولیه به قوّت خود باقی است. چرا که سازههایی چون #سد_داریال و #بابالابواب که مفسّرین آنها را بهعنوان سدّ ذوالقرنین بهشمار آوردهاند، حائز اصلیترین ویژگی #سد_ذوالقرنین نبوده و حتی در بدو امر نیز در دفع شرّ مهاجمین کارایی علیالاطلاق نداشتهاند.
4⃣ اساساً طُرُق احتمالی برای حملهٔ #سکاها به عرصههای جنوبی، ٣ راه بوده است: «تنگه داریال»، «دربند یا بابالابواب» و «کرانه شرقی دریای خزر». وجود راههای متفاوت برای حملهٔ سکاها بدان معنا است که با احداث یک سدّ، نمیتوان حملات را بهطور مطلق دفع نمود. زیرا مهاجمین میتوانستند از راههای مختلف به سرزمینهای جنوبی حمله کنند و علىالظاهر این کار را نیز انجام دادهاند، چنانکه در نوشتههای #کتزیاس و #هرودوت بدان اشاره شده است.
5⃣ بنابراین این سازهها نه در زمانهای گذشته و نه اکنون که با وقوع پیشرفتهای چشمگیر، امر ارتباط ملل تسهیل شده، مانعی مطلق برای حملهٔ اقوام مهاجم محسوب نگشته و از اینروی نمیتوان آنها را همان سد ذوالقرنین محسوب نمود.
6⃣ از سوی دیگر، مثالهایی که قبلاً در خصوص حملات #سکاها و #آلانها در اعصار پس از #کوروش ارائه گردید، حاکی از آن است که ابنیهای چون #سد_داریال و #سد_دربند، در آن ادوار که پیشرفتهای کنونی در امور ارتباطی حادث نشده بود نیز «دکّ» و ناکارآمد بودهاند!!
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💎 آنچه در سومین قسمت از مقالات «بررسی نظریهٔ کوروش ذوالقرنین» گذشت:
1⃣ ابتدا به «معرفی اجمالی نظریهٔ ابوالکلام آزاد» پرداختیم.
2⃣ سپس توضیح دادیم که نظریهٔ #ابوالکلام_آزاد روی ۴پایه بنا شده:
👈 ١. سد ذوالقرنین / ٢. مذهب و معتقدات کوروش / ٣. سفرهای سهگانه ذوالقرنین / ۴. شواهد دیگر (اسفار یهود - احادیث اهلسنت - تندیس مشهد مرغاب)
3⃣ در ادامه به اولین پایهٔ نظریهٔ ابوالکلام یعنی #سد_ذوالقرنین پرداختیم و ثابت کردیم که #کوروش هیچ ارتباطی با این سد ندارد!
✍ به همراهان فرهیختهٔ کانال سفارش میکنیم مقالهٔ «بررسی سدّ ذوالقرنین در نظریهٔ ابوالکلام آزاد» را حتماً در آدرس زیر مطالعه کنید، تا هم تفصیلاً در جریان مطالب قرار بگیرید و هم با منابع استدلالات آشنا شوید:
👉 http://jscenter.ir/slave-jews/cyrus/12317
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
💎 مقدمه
1⃣ دیروز توضیح دادیم که نظریهٔ #ابوالکلام_آزاد روی ۴پایه بنا شده:
👈 ١. سد ذوالقرنین / ٢. مذهب و معتقدات کوروش / ٣. سفرهای سهگانه ذوالقرنین / ۴. شواهد دیگر (اسفار یهود - احادیث اهلسنت - تندیس مشهد مرغاب)
2⃣ در ادامه به اولین پایهٔ نظریهٔ ابوالکلام یعنی #سد_ذوالقرنین پرداختیم و ثابت کردیم که #کوروش هیچ ارتباطی با این سد ندارد!
3⃣ از امروز به سراغ دومین پایهٔ نظریهٔ جناب ابوالکلام میرویم. یعنی: مذهب و معتقدات کوروش و مقایسهٔ آنها با سیره و اعتقادات ذوالقرنین. با ما همراه باشید.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ مقایسهٔ اعتقادات و سیرهٔ ذوالقرنین و کوروش
1⃣ یکی از مهمترین معیارهای تطابق یا عدم تطابق شخصیتهای تاریخی با #ذوالقرنین، اعتقادات و سیرهٔ عملی این شخصیتها است. برای مثلاً بسیاری از محققین #اسکندر را بهدلیل اعتقادات شرکآمیز و قتل و غارتهایی که انجام داده، مصداق ذوالقرنین ندانستهاند. از سوی دیگر #کوروش_کبیر بهدلیل آنکه مورد مدح قرار گرفته، از سوی برخی از اندیشمندان و در صدر آنان ابوالکلام آزاد، مابازاء تاریخی ذوالقرنین تلقّی شده است.
2⃣ جناب #ابوالکلام_آزاد معتقدات و خصایل اخلاقی کوروش را در کتاب خود بررسی کرده و با ارائه شواهدی، کوروش را فردی مؤمن و متخلّق به اخلاق الهی دانسته و کوشیده تا منش و مسلک کوروش و ذوالقرنین را یکسان جلوه دهد.
3⃣ ما برای دستیابی به نتیجهای صحیح در خصوص اعتقادات و مسلک #کوروش با دو دسته از گزارشهای تاریخی متفاوت روبهرو هستیم:
👈 برخی از منابع، کوروش را مورد ستایش #یهوه قلمداد نموده و شبان یا راعی خداوند میخوانند؛ لذا عدهای کوروش را مؤیّد به تأییدات الهی دانستهاند.
👈 گروهی از گزارشها نیز او را خادم #مردوک خدای بزرک بابل دانسته و سخن از تعظیم او در برابر ربالارباب بابلیان به میان میآورند.
🔹 از سوی دیگر، مذهب و عقاید شخصی کوروش کبیر نیز محل بحث است:
👈 برخی او را پیرو آیین #زردشت و گروهی او را #مشرک دانستهاند.
4⃣ جناب ابوالکلام به سیاق رویّهای که عمدتاً از آن تبعیت نمودهاند، توجهی به تعارضات تاریخی نداشته و تنها به شرح قولی که مطلوبشان بوده است پرداختهاند!! لیکن راه صحیح برای فردی که در طلب #حقیقت است، بررسی تعارضات و ارائه دلیل برای اخذ یک قول و ردّ اقوال دیگر است.
5⃣ بر این اساس، در ادامه ابتدا موضع ابوالکلام آزاد در رابطه با #اعتقادات_کوروش تبیین شده و ادلّهٔ ایشان مبنی بر یکسان بودن معتقدات و منش کوروش و ذوالقرنین ارائه میگردد. سپس مباحث اختلافی دربارهٔ #عقاید_کوروش بررسی خواهند شد تا نتیجهگیری مناسبی از این اقوال تاریخی متضاد حاصل شود.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter
✡ آراء ابوالکلام دربارهٔ معتقدات کوروش (١)
1⃣ #کوروش_کبیر بهسبب خدمتی که به #یهودیان حین تسخیر بابل انجام داده و موجبات بازگشت ایشان به موطنشان را فراهم آورد، در جایجای #اسفار_یهود مورد ستایشهای کمنظیری قرار گرفته است. لذا یکی از مسائلی که از سوی ابوالکلام بهعنوان مستمسکی برای اثبات #ایمان_کوروش به خدای یکتا استفاده شده، فرازهایی از #عهد_عتیق است.
2⃣ بنا به دیدگاه ابوالکلام، #قوم_یهود بهسبب نخوت و غروری که داشتهاند، محال بوده که لب به ستایش فردی بتپرست بگشایند!! لذا میبایست رابطهٔ نزدیکی میان #مذهب_کوروش و #دین_یهود وجود داشته باشد! ایشان بهرغم نبود مدرک تاریخی، حتی این احتمال را هم دادهاند که پس از فتح بابل، #آیین_یهود به کوروش عرضه شده و کوروش بهسبب آنکه #دین_یهود را موافق مذهب خود یافته، خدمات عظیمی را به این قوم ارائه نموده.
3⃣ جهت تبیین بحث، به چند نمونه از مدایحی که در رابطه با #کوروش در #کتب_یهود بیان شده و جناب ابوالکلام بدان استناد نمودهاند، اشاره میشود. در سِفر اشعیا آمده است:
👈 خدای نجاتدهنده میفرماید… اورشلیم از نو بنا خواهد شد و شهرهای یهود مجدداً آبادان خواهد گردید، من خانههای ویران آن را برای بار دوم از نو بنا خواهم کرد… دربارهٔ #کوروش میگویم که او برآورندهی رضایت و خشنودی من است.
👈 خداوند در شأن #مسیح خود، کوروش میفرماید: من دست او را گرفتم تا ملتها را در حیطهٔ اقتدار او درآورم و از چنگ پادشاهان خونخوار نجات دهم، دروازهها پشت سر هم بر روی او باز شد. آری، من همهجا با توام و همهجا تو را در راه راست راهنما خواهم بود. دروازههای آهنین شکسته و خزاین مدفون و گنجهای پنهان بهدست تو خواهد افتاد، همهٔ این کارها بهدست تو خواهد شد، تا بدانی که من، #یهوه که تو را به اسمت خواندهام، #خدای_اسرائیل میباشم.
👈 هان! نگاه کنید. من #عقاب_شرق را فرا خواندم. من این مرد را که از سرزمین دور میآید و خشنودی مرا فراهم میکند، فرا خواندهام.
4⃣ مشاهده میشود که سِفر اشعیا کوروش را مسیح و نجاتدهندهٔ #یهود قلمداد نموده و از او با صفتِ «برآورندهٔ رضای خداوند» یاد مینماید. قسمتهایی از سِفر ارمیا نیز وعدهٔ #نجات_یهودیان از بابل و بازگشت به اوطانشان را داده است. بدیهیاست کسی که این وعده را تحقّق داده کسی جز #کوروش نبوده و این امر نشان از شأن کوروش نزد #قوم_یهود دارد.
✅ اندیشکده مطالعات یهود:
👉 @jscenter