eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
21.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
583 ویدیو
177 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 فقط دریافت پیام: 👉 @adminmfeb 💥 برای درخواست تبادل اول بنر بفرستید. 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ متن کامل مقاله‌ی «نقد و بررسی گزارش اعدام مردان بنی قریظه» را اینجا مطالعه کنید: 👉 yon.ir/Qurayzah ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان 📚 مریمیه: از فریتیوف شوان تا سیدحسین نصر (قسمت هفتم) ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✅ مقدمه‌ای بر مطالب امشب 1️⃣ با سلام به همراهان عزیز. تا کنون 6 قسمت از سلسله مقالات «مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر» نوشته استاد عبدالله شهبازی، در وب‌سایت اندیشکده مطالعات یهود منتشر شده و خلاصه‌ی آن‌ها را در کانال اندیشکده مطالعه کرده‌اید. در آستانه‌ی انتشار مطالب قسمت هفتم لازم دیدیم مطالعه‌ی دقیق این مقالات را مورد تأکید قرار دهیم. 2️⃣ شاید برخی از دوستان هنوز نسبت به خطر این فرقه و میزان آن آگاهی کافی نداشته باشند، اما خواهش می‌کنم به ما اعتماد کنید و مطالعه‌ی این مقالات را جدی بگیرید. ان شاء الله کم کم به اهمیت موضوع و ارزش کار بزرگ استاد شهبازی در شناساندن این فرقه به فارسی‌زبانان پی خواهید برد. 3️⃣ فعلاً همین‌قدر سربسته بدانید كه این فرقه‌ی نخبگانی در میان بسیاری از بزرگان علمی و دانشگاهی و حتی حوزوی ما نفوذ کرده و برخی افراد موجّه، شخصیت‌های این فرقه و کتاب‌های آن‌ها را تبلیغ کرده و مقام شخص فاسدی همچون «فریتیوف شوان» (بنیان‌گذار فرقه مریمیه) را تا «عارف بالله» بالا می‌برند!! 4️⃣ فعلاً برای‌این‌که شهرت این افراد باعث ایجاد گارد منفی در برخی خوانندگان و جلوگیری از خواندن مقالات نشود، نامی از آن‌ها نمی‌بریم، اما بعد از آخرین قسمت مقالات حتماً به معرفی این افراد و جریان‌ها در کشورمان نیز خواهیم پرداخت. 5️⃣ با تشکر از صبر و حوصله‌ی شما، توجه‌تان را به هفتمین قسمت این سلسله مقالات جلب می‌کنیم: ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «فریتیوف شوان» از همان آغاز «اسلام» را غایت نمی‌دانست بلکه غایت او «حکمت خالده» (خرد جاویدان) یا «دین خالده» بود! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (1) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 علاویه شوان در اروپا 1️⃣ پس از بازگشت از مستغانم، بر اساس نامه‌ای که از شیخ عَده بن تونس گرفته بود، و درباره مناقشات در پیرامون آن در قسمت قبل سخن گفتیم، پایه‌های خود را بنا نهاد. شوان از همان آغاز «اسلام» را غایت نمی‌دانست بلکه غایت او (خرد جاویدان) یا بود. 2️⃣ در سال 1934، که شوان را آغاز کرد، 27 ساله بود. او به‌عنوان نماینده علاویه در بال سوئیس علاقمندان را به طریقت می‌پذیرفت. شوان مجلس ذکر هفتگی را در آپارتمان خود به راه انداخت. جمع می‌شدند، به شکل حلقه می‌نشستند و ذکر می‌گفتند. از هشت بعدازظهر آغاز می‌شد و گاه تا یک صبح ادامه می‌یافت. صدای ذکر چنان بلند بود که همسایگان شاکی بودند. چندی بعد ساختمانی در حاشیه رود راین پیدا شد و محل «زاویه» به آنجا منتقل شد. در این مکان حلقه ذکر منظم شد، و شرکت‌کنندگان لباس عربی می‌پوشیدند و عمامه می‌بستند. 3️⃣ پس از بازگشت شوان به سوئیس، رابطه با از سر گرفته شد ولی مادلین این رابطه را قطع کرد. ناکامی در عشق مادلین، شوان را به شدت آزرد. او به محل قرار با مادلین در کنار دریاچه لمان می‌رفت و برای مادلین شعر می‌گفت و دعا می‌خواند به این امید که مادلین به سویش بازگردد. گزیده‌ای از این اشعار در «خاطرات و تألمات» شوان منتشر شده است. شوان غالباً تکرار می‌کرد: «هرکس مادلین را دوست ندارد عضو طریقت نیست». 4️⃣ در نوشته در سوگ شوان، نامی از عشق به مادلین و «شعرهای زمینی» برای مادلین نیست؛ همان‌گونه که نام رساله شوان درباره وحدت یهودیت و مسیحیت و اسلام تحریف شده، و همان‌گونه که دیدار با «بودای طلایی» در «خلوت» مستغانم به دیدار با خضر (نبی سبز) تبدیل شده! نصر ماجرا را چنان مبهم روایت می‌کند که خواننده گمان می‌برد اشعار شوان «فرازمینی» و برای شیخ احمد العلاوی بوده است! 5️⃣ دستاوردهای شوان در جلب عده‌ای به اسلام در نامه‌هایی که دوستان به قاهره می‌فرستادند به گنون گفته می‌شد ولی گنون از مکاشفات عجیب و فرا-اسلامی شوان مطلع نبود. گنون به شوان علاقمند شد تا جایی كه علاقمندان به اسلام را به شوان ارجاع می‌داد. به این ترتیب، طریقت علاویه شوان در اروپا گسترش یافت. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «فریتیوف شوان» دو بار به آمریکا سفر کرد. او در این سفرها به میان سرخپوستان رفت و در مناسک آن‌ها حضور یافت. شوان مدعی است به این سفرها رفت برای نجات دادن سرخپوستان آمریکا از مدرنیته، ولی تأثیر مناسک دینی سرخپوستان شمال آمریکا بر شوان بیش از تأثیر شوان بر آن‌ها بود! 🌇 شرح عکس: از راست: فریتیوف شوان، توماس یلوتیل، سوزی یلوتیل و کاترین شوان؛ سوئیس 1953 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (2) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 شیخ، نقاش، سرخپوست 1️⃣ در سال 1937 دومین رؤیای خود را دید: نام تبارک و تعالی بر او ظاهر شد و از خواب بیدار شد. «از خواب بیدار شدم در حالی که یقین داشتم شیخ شده‌ام.» اندکی بعد به روشی که روشن نمی‌کند چگونه بود رساله‌های «شش اصل مراقبه» و «مرگ و زندگی» و «آرامش و عمل» و «دانش و هستی» به او الهام شد. این دو الهام را باید آغاز رسمی جدایی از علاویه الجزایر دانست. اگر شوان «شیخ» است پس دیگر در برابر کسی جز خداوند پاسخ‌گو نیست! 2️⃣ رابطه شوان با در لوزان در سال 1943 به پایان رسید یا به تعبیر شوان به «عشق کیهانی به معشوق» فراروئید. پنج سال بعد (مه 1949)، شوان 42 ساله برای اولین بار ازدواج کرد. زنش، «کاترین فی‌یر» دختر 25 ساله دیپلماتی سوئیسی و عضو طریقت شوان بود. گویا ازدواج با کاترین نیز بر اساس انجام گرفت! از جنس همان الهام هایی که شوان را «مسلمان» و سپس «شیخ» کرد!! 3️⃣ را زنی جاه‌طلب می‌دانند که دخالت‌هایش مطبوع پیروان شوان نبود. اندکی پس از ازدواج، اعضای طریقت را مجبور کرد آپارتمان بزرگ‌تری برای «شیخ» تهیه کنند و در سال 1953 به آپارتمان جدید در پولی، حومه لوزان، مشرف بر دریاچه ژنو (دریاچه لمان)، نقل مکان کرد. می‌گویند در وجوهاتی که شوان به‌نام «زکات» می‌گرفت تصرّف می‌کرد. 3️⃣ کاترین نقاش بود و شوان را، که تا آن زمان شعر می‌گفت، مجبور کرد به‌طور جدّی کند. یکی از اولین نقاشی های شوان تصویر دو سرخپوست آمریکایی است: یکی با لباس و دیگری برهنه. این نقاشی را این‌گونه تفسیر می‌کنند که پوشیده نماد «ظاهر» است و برهنه نماد «باطن». 4️⃣ علاقه شوان به آمریکا بیش‌تر به تأثیر از تحقیقات «جوزف اپس براون» بود. براون محققی برجسته بود و مؤلف کتاب‌هایی درباره آئین‌های رازآمیز و نمادین سرخپوستان، که مشهورترین آن‌ها «چپق مقدس» است. براون مسلمان و عضو طریقت علاویه بود و کتاب‌های خود را برای شوان می‌فرستاد. 5️⃣ شوان در پاریس با سرخپوستی آمریکایی به‌نام دوست شد. یلوتیل و هیئت همراه او برای نمایش آئین دینی سرخپوستان شمال آمریکا، موسوم به «رقص خورشید» به پاریس رفته بودند. یلوتیل از پاریس به لوزان رفت و میهمان شوان شد. این دوستی تداوم یافت و علاقه شوان را به دین سرخپوستان آمریکا افزایش داد. 6️⃣ شوان در تابستان 1959 به دعوت یلوتیل برای اولین بار به آمریکا سفر کرد و بار دوم در سال 1963. او در این سفرها به میان سرخپوستان رفت و در مناسک آن‌ها حضور یافت. شوان مدعی است به این سفرها رفت برای نجات دادن سرخپوستان آمریکا از ، ولی، چنان‌که خواهیم دید، تأثیر مناسک دینی سرخپوستان شمال آمریکا بر شوان بیش از تأثیر شوان بر آن‌ها بود! 7️⃣ به‌نوشته سجویک، شوان و کاترین در سفر سال 1959 طی مراسمی نمادین به‌عنوان عضو قبایل سرخپوست سو، یا به تعبیر خود ایشان «ملّت بزرگ سو» پذیرفته شدند. شوان «ویساپی ویاکپا» (ستاره درخشان) و کاترین «ووان وینیان» (زن هنرمند) نام گرفتند. درباره پیوند فزاینده شوان با سرخپوستان سو در دوران پایانی زندگی شوان سخن خواهیم گفت. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فریتیوف شوان در سفری به بمبئی نسخه‌ای از کتاب سانسکریتِ «بهاگاواد گیتا» را با خود آورد. نه برای مطالعه، بلکه آن‌گونه که خودش نوشته: «به دلیل قدرت برکت‌دهنده آن»! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (3) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 گنون و فرقه‌سازی شوان 1️⃣ در آغاز، مانند بسیاری از نومسلمانان اروپا، خود را علاقمند به معرفی می‌کرد و مسلمانی‌اش با کتاب‌های گنون آغاز شد. گفتیم که گسترش اولیه طریقت شوان به دلیل حمایت گنون بود تا بدان‌جا که علاقمندان به اسلام را به شوان معرفی می‌کرد. 2️⃣ اولین دیدار شوان با گنون در سال 1938 بود. شوان به قاهره رفت و یک هفته تقریباً هر روز با گنون دیدار کرد. شوان در «خاطرات و تألمات» درباره این دیدارها ساکت است و تنها اشاره می‌کند که بود. نمی‌دانیم شوان رؤیای سال 1937 خود را، که او را به مقام ارتقاء داد، به گنون گفته یا نه! 3️⃣ در سال 1939 جنگ جهانی دوم آغاز شد. شوان سفری به بمبئی کرد و بلافاصله بازگشت. او از بمبئی نسخه‌ای از کتاب سانسکریتِ را با خود آورد نه برای مطالعه بلکه، آن‌گونه که شوان نوشته، «به دلیل قدرت برکت‌دهنده آن»! 4️⃣ در سال 1948 شوان مقاله‌ای نوشت درباره مسیحیان و آن را خواند. این مقاله با عنوان «رازهای مسیحی» در مجله مطالعات ترادیشنالیستی منتشر شد و نارضایتی شدید گنون را برانگیخت. در همین زمان ریور به گنون گزارش داد که پیروان شوان مجله را بایکوت کرده و تنها آن شماره‌هایی را می‌خرند که مقالات شوان در آن درج شده. 5️⃣ از این زمان مخالفت گنون با راهی که شوان آغاز کرده بود آشکار شد. گنون موضع و کرداری روشن داشت. او معتقد بود که و باید به‌طور اکید در چارچوب انجام شود و را نقض نکند. 6️⃣ شوان، برخلاف گنون، معتقد بود که مناسک باطنی اصل است و چارچوب ظاهری اهمیت کم تر دارد. این نگاه در عملکرد تجلی می‌یافت: پیروان شوان را به جماعت نمی خواندند در حالی که مسلمانان جماعت را «سنّت» می‌دانند و بر اقامه آن تأکید دارند. در سال 1948 ریور (از پاریس) به گنون (در قاهره) نوشت که اعضای طریقت شوان دیگر در ماه رمضان نمی‌گیرند! ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ میشل واسلان (راست) و هنری هارتنگ (چپ) در نامه‌های جداگانه به گنون از بی‌توجهی پیروان شوان به مناسک اسلامی شکایت می‌کردند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (4) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 گنون و فرقه‌سازی شوان 1️⃣ مسلمان ترادیشنالیست رومانیایی و دیپلمات دولتی بود. او در سال 1939 در پاریس مقیم شد و در سال 1940 شوان او را به‌عنوان اولین «مقدّم» در پاریس منصوب کرد. واسلان در سال 1950، به دستور گنون و در پی اعتراض به رویه غیراسلامی شوان، طریقت علاویه خود را در پاریس ایجاد کرد و از سال 1961 تا زمان مرگ (1974) سردبیری مجله مطالعات ترادیشنالیستی را به عهده داشت. 2️⃣ فرانسوی نیز شخصیت مهمی در تاریخ است. او در دوران ریاست‌جمهوری ژنرال دوگل دستیار وی بود. هارتنگ در جریان مأموریتی در هند، که از 1945 آغاز شد، جستجوی معنوی خود را آغاز کرد. او سپس به پاریس بازگشت و با واسلان آشنا شد و از فوریه 1949 مکاتبه با گنون را آغاز کرد. این مکاتبات بر هارتنگ اثر گذاشت و در ژوئن یا اوائل ژوئیه 1949 به‌همراه زنش مسلمان شدند. این دو به طریقت علاویه پاریس پیوستند که واسلان اداره می‌کرد. 3️⃣ از اوائل سال 1950 واسلان و هارتنگ در نامه‌های جداگانه به گنون از بی‌توجهی پیروان شوان به شکایت می‌کردند. شوان افراد خاصی از پیروانش را در زمینه آزاد گذاشته بود. واسلان برخی بدعت‌های پیروان شوان را چنین می‌شمرد: برای اقامه نماز به جای وضو، تیمم می‌گیرند در حالی که آب وجود دارد، نمازهای پنجگانه را در وقت خود نمی‌خوانند و در ماه رمضان روزه نمی‌گیرند. بدعت دیگر اجازه نوشیدن در میهمانی‌ها بود به این بهانه که کسی نباید متوجه شود آن‌ها مسلمان‌اند. علاوه بر این، بسیاری از پیروان شوان در خانه، مانند ملاء عام، آبجو می نوشیدند! شوان بی‌اعتنایی به شریعت از سوی پیروانش را تأیید و توجیه و دلیل آن را «انطباق با شیوه زندگی در غرب» عنوان می‌کرد! 4️⃣ یکی از علل بی‌اعتنایی شوان به اعمال ظاهری اسلام برای جلب مسیحیان به طریقتش بود. در سال 1950 به گنون اطلاع دادند شوان پیروان مسیحی دارد از جمله یک کشیش کاتولیک. این کشیش كه سال‌ها روش‌های مراقبه شوان را به کار می‌برد، در اواسط دهه 1960 برای نخستین‌بار به لوزان رفت و با مشاهده وضع شوان از او برید! 5️⃣ شوان، که اوضاع را بحرانی یافت، کوشید نظر مساعد گنون را جلب کند و دوستش را نزد واسلان فرستاد و اعلام آمادگی کرد شخصاً به قاهره نزد گنون رود. گنون اعلام کرد اگر شوان به قاهره بیاید با او ملاقات نخواهد کرد. از این پس، شوان و گنون هیچ‌گاه ملاقات نکردند. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ شوان با ژاک کوتا (راست) و تيتوس بورکهارت (چپ) در دوران جوانی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (5) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 گنون و فرقه‌سازی شوان 1️⃣ در اواسط سال 1950، کوتا نیز از جدا شد. کوتا و هارتنگ در نامه هایشان به گنون به آنچه از سوی شوان خوانده می‌شد معترض بودند. کوتا و هارتنگ معتقد بودند شوان بخش‌هایی از شریعت را ترک کرده و مناسکی ابداع کرده که محصول «تخیّل» اوست. پیش‌تر، در سال 1948، ریور نیز به گنون شکایت کرده بود که شوان مناسکی ابداع کرده که از خارج از اسلام اخذ شده. 2️⃣ کوتا و هارتنگ در ژوئیه 1950، در نامه‌های خود به گنون، شوان را متهم کردند به: «مقام الهی قائل شدن برای یک انسان». (منظورشان خود شوان بود.) واسلان نیز از نقش غیراسلامیِ «جامع ادیان بودن»، شوان پرده برداشت. طبق مندرجات «خاطرات و تألمات»، شوان در نیمه دهه 1960 به این باور رسید که دارای نقش یونیورسال (جامع = فرا-اسلامی) است و در سال‌های 1980 و 1990 خود را تجلّی الهی می‌دید. گویا کوتا، هارتنگ و واسلان، از نظر زمانی، خیلی زودتر نشانه‌های این تحولات را در شوان دیده بودند. 3️⃣ سرانجام، در سپتامبر 1950 از واسلان خواست نامه‌ای به شوان بنویسد و جدا شدن علاویه پاریس را از علاویه شوان اعلام کند. گفتیم که واسلان از سال 1940 شعبه علاویه را در پاریس اداره می‌کرد. گنون در ماه اکتبر طی نامه‌ای دلایل خود را این‌گونه بیان کرد: «در لوزان مناسک دینی به حداقل ناچیزی تقلیل یافته و حتی در ماه رمضان روزه نمی‌گیرند.» 4️⃣ گنون معتقد بود علاویه شوان از طریقتی صوفی به «سازمان مبهم یونیورسالیست» تغییر کرده. واسلان در نامه 25 صفحه‌ای اکتبر 1950 به شوان، او را متهم کرد که اسلام را به «یونیورسالیسم ظاهری و سطحی» تبدیل کرده و برای خود نقشی جامع، فراتر از اسلام، قائل است و نیاز به «ایمان ناب محمدی» را نادیده می‌گیرد. 5️⃣ در سال 1950 گنون، و به تبع او ریور، علاقمندان به اسلام را نه به شوان بلکه به واسلان در پاریس یا به ماریدو معرفی می‌کردند. دوست قدیمی گنون بود که در مغرب نزد یکی از شیوخ به طریقت فوق پیوست و از شیخ «اجازه» گرفت برای تأسیس شعبه طریقت در اروپا. به این ترتیب، شوان حمایت گنون را به‌طور کامل از دست داد. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ «رنه گنون» گمان می‌برد پیروان «فریتیوف شوان» جاسوسیِ او را می‌کنند و به‌طور مشخص معتقد بود که «مارتین لینگز» به دستور شوان نامه‌های او را مخفیانه می‌خواند. 🌇 شرح عکس: مارتین لینگز (نفر اول از چپ) و رنه گنون (نفر دوم از چپ) در مصر ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (6) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 شوان و مرگ گنون 1️⃣ نمی‌دانیم از چه می‌دانست یا چه شنیده بود که پس از این ماجراها با نگرانی و ترس می‌زیست و چند ماه بعد درگذشت. 2️⃣ گنون گمان می‌برد پیروان شوان او را می‌کنند و به‌طور مشخص معتقد بود که به دستور شوان نامه‌های او را مخفیانه می‌خواند. لینگز، که در قاهره می‌زیست، نامه‌های گنون را به پست‌خانه می‌برد و می‌آورد. لینگز ادعای گنون را رد می‌کند و مدعی است اگر کسی نامه‌ها را باز می‌کرد سانسورچیان مصری بودند! 3️⃣ «کنتس دو سن پوآ» زن مسلمان فرانسوی که از بدو اقامت گنون در قاهره (1930) با او دوست بود و قدیمی‌ترین دوست گنون در قاهره به‌شمار می‌رفت، در مقاله‌ای که در سوگ گنون منتشر کرد، از نامه‌هایی سخن می‌گوید که گنون را «شکنجه می‌داد» و ادعاهای دروغین دال بر این که گنون «تحت تعقیب است»! 4️⃣ درگیری با شوان و فشارهای ناشی از آن عمر گنون را کوتاه کرد و «چهره خندان و شاد و آرام» او، به تعبیر خانم سن پوآ، به چهره‌ای عصبی و نگران بدل شد که به‌رغم خنده ظاهری آشکارا ناشاد بود. 5️⃣ در اواخر پائیز 1950، همان زمان که واسلان به دستور گنون به شوان نامه 25 صفحه‌ای سرگشاده نوشت و جدایی شاخه پاریس علاویه را از علاویه شوان اعلام کرد، گنون به بیماری آنفولانزا مبتلا شد و در بستر بیماری افتاد. سلامتی‌اش بازنگشت و در شامگاه 6 ژانویه 1951 در 64 سالگی درگذشت. 6️⃣ روز بعد گنون را در قبرستان قدیمی جنوب قاهره به خاک سپردند. از میان پیروان گنون، مارتین لینگز و ویتال پری، که پنهان از گنون در واقع با شوان بودند، در مراسم تدفین گنون حضور داشتند. بعدها، این دو به‌عنوان نزدیکترین کسان به شوان شناخته شدند. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ پس از دیدار با شوان، «مارتین لینگز» به پیرو تمام عمر و وفادار شوان بدل شد. شاید اطلاق نام «ابوبکر» (خلیفه اول) بر لینگز هم بیان‌گر تمایل شوان به خلافت لینگز بعد از خود بوده است! 🌇 شرح عکس: مارتین لینگز (چپ) در کنار فریتیوف شوان ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (7) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 درباره‌ی مارتین لینگز 1️⃣ که در پایان سده بیستم میلادی به یکی از نامدارترین ترادیشنالیست ها بدل شد، در دوران تحصیل در آکسفورد، با کتاب‌های آشنا شد و مطالعه مجله مطالعات ترادیشنالیستی را آغاز کرد. 2️⃣ در ژانویه 1938 به بال سوئیس رفت، با دیدار کرد و به طریقت علاویه شوان پیوست. اندکی بعد، در 1938، شوان به دیدن گنون در قاهره رفت و «نومید» برگشت. وب‌گاه «خرد جهانی»، وابسته به ، در زندگی نامه لینگز می‌نویسد: پس از سفر به بال و دیدار با شوان، لینگز «به پیرو تمام عمر و وفادار شوان بدل شد». 3️⃣ لینگز در سال 1944 با زنی انگلیسی به‌نام لزلی اسمالی ازدواج کرد که مانند لینگز تا پایان عمر پیرو شوان بود. پس از مرگ گنون، لینگز و همسرش به لندن رفتند. لینگز پس از استقرار در لندن به کار در موزه بریتانیا مشغول شد. این جایگاه به لینگز امکان ‌داد که به نُسَخ نایاب و کمیاب خطی دسترسی داشته باشد. 4️⃣ بر این اساس، لینگز کتاب‌هایی درباره نُسَخ خطی قرآن کریم و زندگی پیامبر اسلام (ص) منتشر کرد. «زندگی‌نامه پیامبر اسلام» نوشته لینگز که در سال 1391 به فارسی ترجمه شد، مورد تجلیل تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، قرار گرفته است. گرایش غالب بر آثار لینگز تصوف و ترادیشنالیسم شوانی است. مارتین لینگز در 12 مه 2005، در 96 سالگی، در کنت انگلستان درگذشت. 5️⃣ نام اسلامی لینگز «ابوبکر سراج‌الدین» است. پس از مرگ لینگز از او با عنوان «شیخ ابوبکر سراج‌الدین» و «شیخ ابوبکر مریمی» یاد کرده‌اند. در میان صوفیان عنوان مختص طریقت است. این امر نشان می‌دهد که لینگز، پس از مرگ شوان (1998)، شیخِ بود. شاید اطلاق نام «ابوبکر» (خلیفه اول) بر لینگز بیان‌گر تمایل شوان به لینگز بعد از خود بوده است. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ ویتال و باربارا پری نزدیکترین افراد به شوان بودند. وفاداری ویتال پری به شوان تا بدان حد بود که اولین «ازدواج طولی» شوان با زنِ او انجام گرفت در حالی‌که ویتال همچنان شوهر «عرضی» باربارا بود! 🌇 شرح عکس: باربارا پری و ویتال پری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (8) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 درباره‌ی ویتال و باربارا پری 1️⃣ شوانی وفادار دیگر است که در قاهره می‌زیست و در زمان بیماری و مرگ و تدفین گنون حضور داشت. وی اهل بوستن آمریکا و از خانواده‌ای ثروتمند بود. او در دانشگاه هاروارد تحت تأثیر آناندا کوماراسوامی به جلب شد. زنش باربارا نیز اهل بوستن و دختر یکی از اساتید دانشگاه هاروارد بود. 2️⃣ علاقه مشترک «ویتال پری» و «باربارا وارد» به عرفان خاوردور سبب آشنایی و ازدواج این دو شد. آنان به تشویق آناندا کوماراسوامی در سال 1946 راهی خاوردور شدند تا «استاد معنوی» بیابند. در مسیر خود، در مصر توقف کردند و به دیدار رفتند و با آشنا شدند. تصمیم گرفتند در قاهره بمانند و در خانه‌ای نزدیک خانه لینگز و زنش، اقامت گزیدند. 3️⃣ لینگز آن‌ها را به سوئیس برد و با آشنا کرد. این زن و شوهر به فرقه شوان پیوستند، به مصر بازگشتند و، مانند لینگز، به کارهای گنون رسیدگی می‌کردند. پس از مرگ گنون، در سال 1952 به سوئیس رفتند و با شوان همسایه شدند. 4️⃣ ویتال و باربارا پری، که در فرقه مریمیه «عبدالقیوم» و «حمیده» نام داشتند، از سال 1952 تا مرگ شوان، به مدت 46 سال، نزدیکترین افراد به شوان بودند. وفاداری ویتال پری به شوان تا بدان حد بود که در سال 1965 اولین ازدواج طولیِ شوان با زن او انجام گرفت در حالی‌که ویتال همچنان شوهر «عرضی» باربارا بود! درباره (عمودی) و (افقی) در فرقه شوان و کلنی شوانی ها در حومه شهر بلومینگتن ایالت ایندیانا آمریکا سخن خواهیم گفت. 5️⃣ توضیحات فوق روشن می‌کند که هراس ماه‌های پایانی زندگی گنون از توهّم نبود. گنون از ارتباطات نزدیک و پنهان لینگز و پری، و همسرانشان، با شوان مطلع بود و به این دلیل لینگز را متهم می‌کرد به باز کردن مخفیانه نامه هایش؛ و زمانی که حرکت خود را علیه شوان آغاز کرد، نگران شوان بود. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ آنچه در هشت قسمت فوق خواندید، خلاصه‌ای بود از هفتمین قسمت از سلسله مقالات «مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر». از شما همراهان عزیز دعوت می‌کنیم که متن کامل این مقاله را در آدرس زیر مطالعه کنید: 👉 yon.ir/schuon7 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
🌺 امروز سالگرد شهادت امام جواد علیه‌السلام و همچنین رحلت حضرت هارون بود. ضمن عرض تسلیت به‌مناسبت شهادت نهمین امام همام شیعه، توجه شما همراهان را به مطالبی در باب جایگاه‌ هارون (ع) در قرآن و تورات جلب می‌كنیم.
📚 خدا چون وهّاب است، هبه‌ای مانند‌ هارون به موسی‌ می‌دهد و چون رحمان و رحیم است، رحمتی مانند‌ هارون دارد، پس‌ هارون هم «رحمةالله» است و هم «هبةالله» و موسای کلیم با هماهنگی او، رسالت عظمای خود را به مقصد رساند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📚 جایگاه‌ هارون (ع) در قرآن و تورات (1) 1️⃣ قرآن در وصف (ع) او را مصداق هبه و رحمت خاص خدا می‌شمرد: 🌺 «وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَ جَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیّاً : و از رحمت خویش به آنان ارزانى داشتیم، و ذکر خیر بلندى برایشان قرار دادیم.» [مریم/۵۰] 2️⃣ همان‌طورکه اوصاف کمالی درونی، رحمت است، انسان‌های کامل نیز رحمت‌های الهی هستند، خدا چون وهّاب است، هبه‌ای مانند‌ هارون به موسی‌ می‌دهد و چون رحمان و رحیم است، رحمتی مانند‌ هارون دارد، پس‌ هارون هم «رحمةالله» است و هم «هبةالله» و موسی کلیم با هماهنگی او، رسالت عظمای خود را به مقصد رساند. 3️⃣ یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌هایی که می‌توان برای هارون نبی ذکر کرد، فصاحت و بلاغت در تکلم و امر تبلیغ است که در قرآن كریم و به چشم می‌خورد. 4️⃣ درباره‌ی هارون، باید به نسبتش با امر جانشینی موسی اشاره کنیم. پیامبر اکرم (ص) در موارد متعدد فرمودند که ای علی (ع) تو نسبت به من همانند هارون به موسی هستی، پس ایمان‌آورندگان علی را دوست دارند؛ همان‌طور که اصحاب‌ هارون او را دوست داشتند و نزد موسی کسی همانند‌ هارون دارای ارزش و مقام نبود همان‌طور که نزد من کسی همانند علی ‌دارای مقام و منزلت نیست و‌ هارون جانشین موسی بود و علی (ع)، جانشین محمد (ص). 5️⃣ یکی دیگر از ویژگی‌های که می‌توان برای ایشان ذکر نمود، این است که نبوت در بنی‌اسرائیل از نسل‌ هارون (ع) است. ✍️ نویسنده: سکینه جمشیدی 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 yon.ir/Aaronn ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ یهود ادعا می‌کند که‌ هارون پیامبر نبود؛ بلکه کاهن اعظم قومش و نگهبان مقدسات (کفیل و هیکل مقدس) بوده است. آنها همچنین ادعا می‌کنند که خداوند هنگام وفات‌ هارون به موسی امر کرد که لباس کاهن اعظم را از تن او بیرون آورده و به فرزندش الیعاز بن‌ هارون بپوشاند! ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
📚 جایگاه‌ هارون (ع) در قرآن و تورات (2) 1️⃣ بنابر گزارش ، موسی ‌(ع) چون به پیامبری برگزیده شد، فرمان یافت نزد فرعون برود. او ابتدا بهانه آورد که کُندزبان است و به‌درستی نمی‌تواند سخن بگوید پس خداوند بر او خشم گرفت و گفت: مگر نمی‌دانم که برادرت‌ هارون گشاده‌زبان است! اکنون او را به یاری تو خواهم فرستاد و تو با زبان او سخن خواهی گفت و او زبان تو خواهد بود. 2️⃣ اما داستان در قرآن محترمانه و به‌گونه‌ای دیگر است و این موسی است که چون به پیامبری برگزیده می‌شود از خدا می‌خواهد تا‌ را همراه او سازد: 🌺 «و براى من دستیارى از کسانم قرار ده، هارون برادرم را، پشتم را به او استوار کن، و او را شریک کارم گردان، تا تو را فراوان تسبیح گوییم، و بسیار به یاد تو باشیم، زیرا تو همواره به [حال] ما بینایى. فرمود: اى موسى، خواسته‌ات به تو داده شد.» [طه/۲۹-۳۶] 3️⃣ و این‌چنین است که خداوند نیز درخواست او را می‌پذیرد و می‌فرماید: به آنچه خواستی رسیدی: 🌺 «و برادرم هارون از من زبان‌آورتر است، پس او را با من به دستیارى گسیل دار تا مرا تصدیق کند؛ زیرا مى‌ترسم مرا تکذیب کنند. فرمود: به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت نیرومند خواهیم کرد و براى شما هردو، تسلّطى قرار خواهیم داد که با [وجود] آیات ما، به شما دست نخواهند یافت شما و هرکه شما را پیروى کند چیره خواهید بود.» [قصص/۳۴-۳۵] 4️⃣ در روایات متعدد ‌ازجمله ، نسبتِ حضرت علی (ع) به پیامبر اسلام (ص) مانند نسبت‌ هارون به موسی دانسته شده با این تفاوت که‌ هارون پیامبر بود اما حضرت علی (ع) ‌نه. اما ادعا می‌کند که‌ هارون پیامبر نبوده؛ بلکه قومش و نگهبان مقدسات (کفیل و هیکل مقدس) بوده است. آنها همچنین ادعا می‌کنند که خداوند هنگام وفات‌ هارون به موسی امر کرد که لباس کاهن اعظم را از تن او بیرون آورده و به فرزندش الیعاز بن‌ هارون بپوشاند. ✍️ نویسنده: سکینه جمشیدی 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 yon.ir/Aaronn ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter