eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
23.2هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
627 ویدیو
198 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 فقط دریافت پیام: 👉 @adminmfeb 💥 برای درخواست تبادل اول بنر بفرستید. 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مرسِنِری‌ها (Mercenaries) [قسمت اول] ✡️ داعش [2] ✍️ نویسنده: عبدالله شهبازی 🌐 شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۴ برابر با ۱۸ آوریل ۲۰۱۵ 1️⃣ مجله سرشناس آلمانی اسناد و اطلاعاتی منحصربفرد و تکان‌دهنده از تشکیلات و رهبری منتشر کرد. خبرگزاری‌هایی مانند رویترز به سرعت گزارش اشپیگل را مخابره کردند و از آن پس این گزارش به معتبرترین مأخذ درباره‌ی تاریخچه و نحوه‌ی شکل‌گیری و تشکیلات درونی داعش تبدیل شد. 2️⃣ هرچند تا آن زمان مقالات و گزارش‌های پراکنده‌ای منتشر شده بود که «داعش» را نه سازمانی «اعتقادی» و «آرمان‌گرا» بلکه تشکیلاتی مزدور و ساخته و پرداخته و غرب و منطقه معرفی می‌کرد، که با اهداف معین ایجاد شد، ولی گزارش اشپیگل جایگاه ویژه‌ای یافت زیرا این‌گونه تحلیل‌ها و نظرات را بر اساس اسناد ثابت می‌کرد. 3️⃣ گزارش اشپیگل نشان داد که پدیده «داعش» در درون زندان‌های (واقع در ۳۲ کیلومتری غرب بغداد) و (واقع در شهر ام‌قصر بصره در کنار خلیج فارس) شکل گرفت؛ یعنی دو زندانی که، پس از حمله نظامی آمریکا و بریتانیا و متحدان‌شان و سقوط حکومت صدام در ماه مه سال ۲۰۰۳ (اردیبهشت ۱۳۸۲)، آمریکائیان قریب به هفت سال حدود ۳۵ هزار زندانی بعثی را نگهداری می‌کردند. در این دو زندان سرویس‌های اطلاعاتی غرب تعدادی از زندانیان را، که بیشتر افسران اطلاعاتی سابق رژیم صدام بودند، برگزیدند و آموزش دادند. اسناد اشپیگل نقش یکی از این زندانیان بنام «حاجی بَکر» را در ایجاد و سازماندهی داعش نشان می‌داد. 4️⃣ که به (آقای سایه‌ها) نیز شهرت داشت، سرهنگ اطلاعاتی نیروی هوایی ارتش صدام و نام واقعی‌اش سمیر عبد محمد الخلیفاوی بود. حاجی بکر در ژانویه ۲۰۱۴ به دست رقبای داعش در سوریه کشته شد. در آن زمان قاتلین «حاجی بکر» نمی‌دانستند چه شخصیت مهمی را می‌کشند. 5️⃣ اشپیگل بر اساس دستنوشته‌ها و اسنادی که با صرف وقت و پول قابل‌توجه به دست آمد، کلنل معروف به «حاجی بَکر» را بعنوان معمار داعش معرفی کرد. به گزارش اشپیگل، بخش مهمی از موفقیت داعش و تسلط آن بر شمال سوریه و غرب عراق، مدیون اقدامات حاجی بکر بود. او حکومتی با مشخصه‌های مشت آهنین، هوشیاری اطلاعاتی بالا و خشونت بی‌حدومرز در قبال هرگونه مخالفت را از حکومت صدام الگوبرداری کرد؛ چنان سیستمی که ، نویسنده عراقی، از آن با عنوان یاد می‌کند. اسناد بازمانده از حاجی بکر با دقتی مثال‌زدنی ساختار سازمانی داعش را، از مرکزیت و رهبری سازمان تا شبکه‌های روستاها به صورت نمودارهایی نشان می‌دهد. این اسناد بیانیه اعتقادی و ایدئولوژیک نیست بلکه ترسیم طرحی دقیق است برای تأسیس و اداره یک تحت نام و پوشش که درواقع، به تعبیر اشپیگل، «حکومتی اطلاعاتی- امنیتی» است. 6️⃣ در همان زمان که حاجی بکر در به سر می‌برد، یکی دیگر از زندانیان بوکا بنام نیز شناسایی و آموزش داده شد. این زندانی، چنان‌که نامش نشان می‌دهد، به قبیله بَدری ساکن منطقه سامره تعلق داشت. ، که فارغ‌التحصیل علوم اسلامی از دانشگاه بغداد بود، یک دهه بعد با نام شهرت جهانی یافت: اندکی پس از سقوط موصل، در روز یکشنبه، اول ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵ برابر با ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴/ ۸ تیر ۱۳۹۳، «ابوبکر البغدادی»، یا همان ، طی سخنرانی در مسجد جامع تاریخی «النوری» شهر خود را بعنوان «خلیفه مسلمین»‌ معرفی کرد. نوارهای این سخنرانی، و اعلام خلافت ابوبکر البغدادی، در رأس خبرهای جهان قرار گرفت. 7️⃣ گزارش تکان‌دهنده ۱۸ آوریل ۲۰۱۵ مجله اشپیگل درباره نقش افسران اطلاعاتی ، و زندانیان بعثی بوکا و ابوغریب، که کمی پس از خروج آمریکائیان از دو زندان بوکا و ابوغریب در سال ۲۰۰۹، به تشکیل گروه داعش دست زدند، راز سقوط عجیب و سریع شهر دو میلیون نفری موصل به دست گروه سه هزار نفره داعشیان را آشکار می‌کند. 🔹 ادامه دارد... ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter 🔸 هشتگ اصلی:
✡️ فرقه‌سازی فریتیوف شوان (7) 📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7) 🌐 درباره‌ی مارتین لینگز 1️⃣ که در پایان سده بیستم میلادی به یکی از نامدارترین ترادیشنالیست ها بدل شد، در دوران تحصیل در آکسفورد، با کتاب‌های آشنا شد و مطالعه مجله مطالعات ترادیشنالیستی را آغاز کرد. 2️⃣ در ژانویه 1938 به بال سوئیس رفت، با دیدار کرد و به طریقت علاویه شوان پیوست. اندکی بعد، در 1938، شوان به دیدن گنون در قاهره رفت و «نومید» برگشت. وب‌گاه «خرد جهانی»، وابسته به ، در زندگی نامه لینگز می‌نویسد: پس از سفر به بال و دیدار با شوان، لینگز «به پیرو تمام عمر و وفادار شوان بدل شد». 3️⃣ لینگز در سال 1944 با زنی انگلیسی به‌نام لزلی اسمالی ازدواج کرد که مانند لینگز تا پایان عمر پیرو شوان بود. پس از مرگ گنون، لینگز و همسرش به لندن رفتند. لینگز پس از استقرار در لندن به کار در موزه بریتانیا مشغول شد. این جایگاه به لینگز امکان ‌داد که به نُسَخ نایاب و کمیاب خطی دسترسی داشته باشد. 4️⃣ بر این اساس، لینگز کتاب‌هایی درباره نُسَخ خطی قرآن کریم و زندگی پیامبر اسلام (ص) منتشر کرد. «زندگی‌نامه پیامبر اسلام» نوشته لینگز که در سال 1391 به فارسی ترجمه شد، مورد تجلیل تونی بلر، نخست‌وزیر پیشین بریتانیا، قرار گرفته است. گرایش غالب بر آثار لینگز تصوف و ترادیشنالیسم شوانی است. مارتین لینگز در 12 مه 2005، در 96 سالگی، در کنت انگلستان درگذشت. 5️⃣ نام اسلامی لینگز «ابوبکر سراج‌الدین» است. پس از مرگ لینگز از او با عنوان «شیخ ابوبکر سراج‌الدین» و «شیخ ابوبکر مریمی» یاد کرده‌اند. در میان صوفیان عنوان مختص طریقت است. این امر نشان می‌دهد که لینگز، پس از مرگ شوان (1998)، شیخِ بود. شاید اطلاق نام «ابوبکر» (خلیفه اول) بر لینگز بیان‌گر تمایل شوان به لینگز بعد از خود بوده است. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ سقوط بغداد 1⃣ به‌دنبال از بین رفتن اسماعیلیه، از همدان فرستادگانی برای اعلام الزام فرمانبرداری نزد خلیفهٔ عباسی به بغداد فرستاد. 2⃣ خلیفه خواه ناخواه هدایایی برای او ارسال داشت و در عین حال سعی کرد او را از عواقب شوم درافتادن با عباسیان بترساند. اما نتوانست از حرکت هلاکو به بغداد جلوگیری کند و به زودی تختگاه به محاصره افتاد. 3⃣ محاصرهٔ بغداد از ۲۲ محرم ۶۵۶ ه ق شروع شد و تا آخر این ماه طول کشید. به‌همین دلیل خلیفه  ناچار در چهارم صفر ۶۵۶ ه ق به اردوگاه هلاکو آمد، این امر نیز مانع غارت و کشتار بغداد نشد. 4⃣ در نهم صفر هلاکو به وارد شد و مستعصم به دست خویش کلید گنجینه‌های پانصد سالهٔ اجدادی را به او داد. در بیست‌وچهارم صفر خلیفه و پسر بزرگ‌تر او با عده کثیری از رجال دولت به قتل رسیدند. 5⃣ تعداد کشته‌شدگان بغداد در این زمان به‌قولی بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر بوده‌است که به طور مشخص مبالغه است. 6⃣ سقوط در افکار عامه و حتی شاعران عصر، همچون سعدی تأثیر دردآمیز نهاد، اما چون هلاکو حکومت بغداد و عراق را به یک والی مسلمان داد، این تأثیر تا حدی تخفیف یافت. 7⃣ زمامداری ۵۰۸ ساله خلفای عباسی با غارت و تسخیر بغداد توسط مغولان به پایان رسید. 📚 منبع: زرین‌کوب، عبدالحسین (۱۳۹۰). روزگاران. تهران: انتشارات سخن. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ دستگاه خلافت و داستان‌سرایان اسرائیلی (١) 1⃣ یکی از ریشه‌های اصلی نشر و گسترش و در میان مردم، شیوع قصه‌خوانی و آزادی عمل داستان‌سرایان در پناه دستگاه و دولت اموی بود. آزادی عمل قصه‌خوانان در شرایطی بود که نگارش و نقل احادیث و سنّت پیامبر (ص) از سوی خلفا، به‌ویژه با فرمان رسمی خلیفهٔ دوم، منع می‌شد!! 2⃣ در دورهٔ صحابه و تابعین و پس از آن، کسانی که در حوادث گذشته و تاریخ انبیا و خلقت و امثال آن سخن می‌گفتند، و سخنانشان نوعی شباهت ظاهری با داستان‌های قرآن داشت، به «قَصّاص» مشهور شدند. منبع اصلی اینان را و نقل‌های شفاهی رایج در میان تشکیل می‌داد. 3⃣ گفته شده قصه‌خوانی در زمان پیامبر (ص) و ابوبکر وجود نداشته و از زمان خلیفهٔ دوم و با اجازهٔ او آغاز شده است. قصه‌خوانان داستان‌های را به‌نام قرآن و به‌قصد تخریب و تحریف مبانی اعتقادی، در لابه‌لای تعالیم اسلامی و تفاسیر قرآنی جای دادند. زمامداران نیز آنان را برای اهداف سیاسی خود به کار گرفتند. 4⃣ به اجازه داد تا پیش از خطبه‌های نماز جمعه به ایراد موعظه و قصه بپردازد و پس از وی، اجازه داد تا او هفته‌ای دوبار به این کار ادامه دهد. عُبَید بن عُمَیر نیز در زمان عمر اجازهٔ قصه‌خوانی یافت. نخستین کسی که در مصر به داستان‌سرایی پرداخت، سلیمان بن عِتْر تُجِیبی بود. او از سوی ، عهده‌دار امر قضاوت و قصه‌گویی شد، اما بعدها معاویه او را از قضاوت عزل، و تنها موظف به داستان‌سرایی نمود! 5⃣ ، و سهم فراوانی در نقل افسانه‌ها داشته، و ردّ پای آنان را در روایات تفسیری مشاهده می‌کنیم. ابن‌کثیر دربارهٔ کعب‌الأحبار می‌گوید: ✍ کعب‌الأحبار در زمان خلافت عمر اسلام آورد. وی از کتاب‌های کهن برای عمر نقلِ سخن می‌کرد. عمر به سخنان وی گوش فرا می‌داد و مردم را نیز در شنیدن سخنان وی آزاد می‌گذارد و مردم نیز گفته‌های او را نقل می‌کردند... 6⃣ چنان‌که دیدیم، در میان حاکمان، عمر و معاویه بیش از دیگران به دانشمندان تمایل داشته، آنان را در نقل داستان‌های تاریخیِ تورات و افسانه‌های خرافی آزاد گذارده‌اند؛ بلکه در زمان معاویه بیشترین در فضیلت‌سازی برای حکّام و جلوگیری از نشر فضایل اهل‌بیت (ع) صورت گرفت. 🎯 برای روشن شدن این حقیقت تلخ، در ادامه به ٣ مطلب مهم اشاره می‌کنیم: ✍ نویسنده: محمدتقی دیاری ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
💥 ٢. جلوگیری از خیزش صحابه و مشغولیت افکار عمومی 1⃣ یکی دیگر از اهداف برافروختن آتش این جنگ‌ها، پراکنده‌ساختن بود. آنها در مدینه با مشکل بزرگی روبه‌رو بودند و آن، اصحاب رسول‌خدا (ص) بودند. اصحاب ابتدا به‌دلایل خاصی با آنها همکاری کردند و از علی (ع) رویگردان شده و به سران پیوستند. که این به‌دلیل نفاق‌زدگی یا به طمع منافع مقطعی یا به دلیل حسد و یا کینه‌ای بود که از علی (ع) داشتند. حضور این افراد در جناح سقیفه مقطعی بود و پس از مدتی از عملکرد خود پشیمان می‌شدند و درمی‌یافتند که فریب خورده‌اند. 2⃣ کسانی هم که به‌خاطر منافع دنیوی به آنان پیوسته بودند، هر روز بر طمعشان افزوده می‌شد و هرگز به این‌که نصیب اندکی از سوی حکومت به آنان برسد، راضی نمی‌شدند و هرکدام دست‌کم هوای حکمرانی و استانداری در سر می‌پروراندند. کسانی هم که به خاطر کینه و حسد با علی (ع) با آنان همراه شده بودند، قطعاً پس از مدتی اگر خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شد، با سران سقیفه وارد دشمنی می‌شدند. 3⃣ بنابراین تجمّع اصحاب در مدینه خود مشکلی برای ابوبکر شده بود و آنان ناگزیر بودند برای منحرف ساختن افکار از موضوعِ ، چاره‌ای بیندیشند. افزون بر این، با راه انداختن جنگ، اصحاب رسول الله (ص) که سخنان ایشان را شنیده بودند، در این جنگ‌ها کشته می‌شدند و دیگر این سخنان به نسل بعد انتقال نمی‌یافت و سران سقیفه آن‌گونه که خود می‌خواستند نسل‌های بعدی را تربیت می‌کردند. 4⃣ کسانی هم که به طمع قدرت یا کینه از علی (ع) به اینان پیوسته بودند، بسیاری در این جنگ‌ها کشته و یا ترور می‌شدند. اندکی که باقی می‌ماند، با موقعیتی که با پیش می‌آمد، با منصبی راضی می‌شدند. بنابراین رسیدن به پول و زمین در این جنگ‌ها، یکی از اهداف اصلی بود که بتوانند با این وسیله اطرافیان خود را راضی نگه دارند. 5️⃣ افزون بر اینها، در طی این جنگ‌ها، افکار از موضوع خلافت به مسئله معطوف می‌شد و سخنِ روز مردم می‌شد و جنگ، از آنجا که رعب و وحشت در پی داشت، مردم را به فکر رفع خطر جنگ می‌انداخت و اختلافات داخلی به فراموشی سپرده می‌شد. در این شرایط، سخنان علی (ع) و تنی چند از اصحاب که به واقعیت مسئله آگاه بودند، خریداری نداشت. 📖 متن کامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 http://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/5507 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡ اعتراف عُمَر به ممانعتش از مکتوب شدن دستور پیامبر اکرم (ص) مبنی بر خلافت امیرالمؤمنین (ع) 1⃣ ابن ابی‌الحديد معتزلى در شرح نهج‌البلاغه (ج١٢، ص٢٠-٢١) از كتاب "تاريخ بغداد" تأليف احمد بن ابی‌طاهر بغدادى، از نقل كرده است که گفت: 👈 در زمان خلافت عُمَر بر او وارد شدم و از من پرسید: پسر عمويت، بزرگ شما اهل‌بیت، را در چه حالى ترک كردى و پيش من آمدى؟ 🔸 گفتم: در حالی‌كه با دَلو خود از چاه براى نخلستان‌هاى فلانى آب می‌كشيد و قرآن می‌خواند. 🔹 پرسيد: اى عبدالله ... آيا هنوز در دلش چیزی از امر مانده است؟ 🔸 گفتم: بله. 🔹 پرسيد: آيا هنوز گمان می‌كند كه رسول خدا او را نصب كرده است؟ 🔸 گفتم: بله، و بالاتر اين‌كه از پدرم دربارهٔ آن‌چه او ادعا می‌كند پرسیدم و پدرم پاسخ داد: او راست می‌گويد. 🔹 عُمَر گفت: او نزد رسول خدا جايگاه والايى داشت، ولى اين چيزى نیست كه حجتى را اثبات كند یا عذرى را برطرف نمايد. پيامبر در زمانى جايگاه او را بالا می‌برد و 👈 هنگام وفاتش تصميم داشت كه به اسم وى براى جانشينى خود تصريح كند اما من از آن جلوگيرى كردم به‌خاطر دلسوزى نسبت به اسلام و نگه‌داشتن دین. [!!!!!] ... 2⃣ و در همان مصدر (ج١٢، ص٧٨-٧٩) باز به نقل از ابن‌عباس آمده است که: 👈 در سفر عُمَر به شام همراهش بودم و در راه به من گفت: 🔹 اى پسر عباس، از پسرعمويت گلايه دارم؛ از او خواستم كه همراهم بیاید اما نیامد. هنوز او را غمناک می‌بينم! به‌نظر تو اندوهش به‌خاطر چيست؟ گمان می‌كنم به‌خاطر از دست دادن هنوز دلخور است؟! 🔸 گفتم: همين‌طور است. او گمان می‌كند كه رسول خدا او را براى خلافت معين كرده. 🔹 عُمَر گفت: اى پسر عباس، رسول خدا خلافت را برای او می‌خواست اما چه می‌شود كرد كه خدای بلندمرتبه نخواست او خلیفه شود. [!!!!!] رسول خدا چيزى را خواسته بود و خدا چيز ديگرى را خواسته بود. [!!!!!] و خواستِ خدا محقق شد و خواستِ رسول خدا انجام نشد!.... 👈 رسول خدا در هنگام وفاتش خواست او را براى خلافت معين كند، امّا من از ترس فتنه و برای گسترش اسلام راه را بر او بستم!!!... 📚 موسوعة التاريخ الإسلامي ج٣ : ص۶٨٨-۶٨٩، في هامش حديث الدواة و الكتف 📚 تاريخ تحقيقى اسلام (ترجمهٔ موسوعه) ج۴ : ص۵۶٠، پاورقی حدیث دوات و کتف ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ نقش یهودیان مخفی و آتاتورک در فروپاشی عثمانی (٣) 1️⃣ تصمیم گرفته بود که سلطنت و خلافت را از یکدیگر جدا کند. 2️⃣ او با زیرکی تمام به‌منظور جلب رضایت شریعت‌مندان و علما در ٣١ اکتبر ‌لایحهٔ «جمعیت دفاع از حقوق» را به مجلس ملی در «آنکارا» ‌ارائه کرد و با تهدیدات و رایزنی‌های قبلی که وجود داشت، براساس مصوّبه مجلس، اول نوامبر ١٩٢٢م سلطنت از خلافت جدا شد. 3️⃣ با تصویب این لایحه در ١٧ نوامبر سلطان وحیدالدّین از کشور فرار کرد و مجلس، پسرعمویش را به خلافت برگزید و نتیجه این‌که، «معاهدهٔ صلح لوزان» توسط هیئت آتاتورک به امضا رسید. آتاتورک در ۶ دسامبر ١٩٢٢م را تأسیس کرد تا بتواند از راه‌های سیاسی به اهداف خود برسد. 4️⃣ با فعالیت‌های سیاسی آتاتورک در ١٣ اکتبر ١٩٢٣م مجلس طرحی را به تصویب رسانید که براساس آن مرکز سیاسی حکومت «ترکیه» شد و درنهایت پس از ۵ قرن، مرکز حاکمیت تغییر یافت و بلافاصله پس از این طرح، لایحهٔ انحلال سلطنت و برقراری در «عثمانی» ‌با ١۵٨ رأی موافق و بدون مخالف! به تصویب مجلس رسید. 5️⃣ آتاتورک به‌عنوان رئیس‌جمهور و «عصمت اینونو» به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شدند. بعد از آن آتاتورک با تطمیع و تهدید نمایندگان مخالف، با همراهی نمایندگان ماسونی- صهیونیستی در اول مارس ١٩٢۴م بعد از افتتاح اولین جلسهٔ مجلس کبیر، خلع خلیفه، عبدالمجید و انحلال همیشگی و اخراج خاندان عثمانی را، به تصویب مجلس رسانید. 6️⃣ از جمله برنامه‌های ضدّاسلامی وی، حذف نام و جعل نام بی‌مفهوم بر این شهر اسلامی بود. وی دستور حذف زبان و خطّ عربی را صادر کرد و حتی اقامهٔ اذان به‌دستور وی به زبان ترکی گفته می‌شد. از دیگر اقدامات وی، زنان مسلمان در ترکیه بود. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ عصر عثمان؛ حکومت بنی‌امیه و آل‌یهود 💥 سیاست معاویه در برابر بحران مدینه (٣) 1⃣ ، معاویه را به یاری خوانده بود. اگر نیروی معاویه به مدینه برسد، باید با مخالفان درگیر شود که بیشتر آنان از هستند و در این‌صورت معاویه قاتل اصحاب شمرده می‌شد و از سوی دیگر، یکی از مخالفان و شورشیان، است که پیوسته مردم را بر این کار تحریک می‌کرد. درگیری با عایشه به صلاح معاویه نیست و از آن گذشته، عایشه نیروی این سازمان است؛ بنابراین هرگز نباید لشکر معاویه به مدینه برسد. 2⃣ با چند نفر، خود راهی مدینه شد و نیمه‌شب مخفیانه وارد خانهٔ عثمان شد و از عثمان خواست شبانه همراه وی به شام رهسپار شود، که عثمان نپذیرفته به او امر کرد که رفته و با لشگرش بیاید. معاویه مجبور بود نیروی کمکی اعزام کند؛ چون در غیر این‌صورت احتمال داشت عثمان معاویه را عزل کند. 3⃣ معاویه لشکری ١٢هزار نفری از شام به حمایت از عثمان به راه انداخت و به امیر لشکر گفت: چون به ذی خشب رسیدی، در آنجا توقف کن و از آنجا جلوتر نرو!! لشکر معاویه در آن منطقه توقف کرد تا عثمان کُشته شد و معاویه دستور بازگشت داد. این کار معاویه، از آن سبب بود که پس از کشته‌شدن عثمان، را به چنگ گیرد. 4⃣ معاویه از این کار، چند نتیجهٔ مطلوب گرفت: ١. در ذهن شامیان، حامی و طرفدار عثمان شناخته شد؛ ٢. خود را نزد عثمان محبوب جلوه داد؛ ٣. با این کار در مدینه هیاهو می‌شد که لشکر شام در راه است. این خود موجب می‌شد که مردم و شورشیان هرچه زودتر کار عثمان را تمام کنند. 5⃣ خانهٔ عثمان کنترل شده بود و کسی وارد خانه نمی‌شد، اما یک‌باره اعلام شد که عثمان کشته شد! گفتند: از پشت خانه و از راه مخفی آمده و عثمان را کشته‌اند و کسی بالای سر او نیست! قاتلان گریخته‌اند و کسی آنها را ندیده است. برای همیشهٔ تاریخ در پردهٔ ابهام باقی ماند! 6⃣ با توجه به قرائن و شواهد پیش‌گفته، در قتل عثمان نقش داشته و قاتل یا خود او و یا یکی از کارگزاران اوست که به امر وی اقدام به قتل کرده است. این‌که پس از کشته‌شدن عثمان، او، فوراً برای فرستاده می‌شود شاهدی بر این ادعاست. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
💥 شرح ماجرای دوات و قلم 1⃣ بنابر منابع تاریخی و روایی، هنگامی‌که پیامبر اسلام (ص) در آخرین روزهای حیات خود در بستر بیماری بود، قلم و دواتی خواست تا سفارشی بنویسد که مانع گمراهی مسلمانان پس از خود شود. 2⃣ این خواسته، با مخالفت یکی از حاضران مواجه شد و وصیت پیامبر (ص) ناگفته ماند. یکی از حاضران گفت: «پیامبر هذیان می‌گوید و کتاب خدا ما را بس است»!! سپس میان اصحاب افتاد. پیامبر (ص) نیز با مشاهدهٔ اختلاف اصحاب از آنان خواست از نزد او بروند. 3⃣ بیشتر منابع شخص مخالفت‌کننده با پیامبر (ص) را، معرفی کرده‌اند، اما برخی منابع نام وی را سانسور کرده‌اند. 4⃣ بنابر نظر علمای شیعه، پیامبر (ص) می‌خواست با حدیث دوات بر امام علی (ع) پس از خود تأکید کند. اما برخی از حاضران به این امر پی بردند و مانع آن شدند. 5⃣ خود خلیفهٔ دوم نیز در گفت‌وگویی که میان او و ابن‌عباس نقل شده، تصریح می‌کند که: پیامبر (ص) در بیماری‌اش می‌خواسته نام علی (ع) را برای پس از خویش به زبان بیاورد ولی من از روی دل‌سوزی نسبت به اسلام و حفظ آن، مانع شدم!!! 6⃣ بر اساس نقل ابن‌عباس که در آمده است این واقعه در روز پنج‌شنبه رخ داده است و به همین مناسبت آن را رزیهٔ یوم الخمیس یا می‌خوانند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ سالم مولی ابی‌حذیفه و توطئه سقیفه 1⃣ در ماجرای ، ابوبکر، عمر و ابوعبیده، با انصار مجادله کرده و هرکدام این سخنان را گفتند: ای جمعیت انصار، قریش برای سزاوارترند تا شما، چون رسول خدا (ص) فرموده‌اند: الائمة من قریش؛ پیشوایان از قریش هستند. 2⃣ سلمان فارسی می‌گوید: پس از این جریان، نزد امیرمؤمنان (ع) آمدم و دیدم ایشان بدن مطهر رسول خدا (ص) را غسل می‌دهند. داستان را نقل کردم. فرمودند: می‌دانی اولین کسی که با بر فراز منبر رسول‌الله (ص) بیعت کرد در مسجد چه کسی بود؟ عرض کردم: خیر، من در مسجد نبودم. ولی در بنی‌ساعده اولین بیعت‌کننده مغیرة بن شعبه، سپس به‌ترتیب بشیر بن سعد، ابوعبیدة بن جراح، عمر بن خطاب، و معاذ بن جبل بودند. 📚 منبع: کتاب سلیم بن قیس، ص١۴٣-١۴۴ ؛ کافی، ج٨، ص٣۴٣ ؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص٢۶١ ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ ابوبکر؛ عامل نفوذی یهود (١) 1⃣ جبههٔ برای به درون حاکمیت، در پی کسی بودند که از عهدهٔ دو مأموریت برآید: 👈 ١. در کنار رسول‌خدا به‌گونه‌ای رفتار کند که مسلمانان او را شخصیتی برجسته و توانمند برای بشناسند. 👈 ٢. سازمانی ایجاد کرده و کسانی را گرد هم آوَرَد كه حكومت او را به‌رسمیّت بشناسند و در حمایت از او تلاش کنند و مسلمانان را گرد او جمع نمایند. 💥👈 بهترین گزینه برای انجام این مأموریت شناخته شد. 2⃣ جایگاه اجتماعی ابوبکر او را گزینهٔ مناسبی برای ساخته بود. در حالی‌که گروندگان به پیامبر نوعاً جوان هستند، ابوبکر تنها ٣سال از پیامبر کوچک‌تر است. مسلمانان هرگاه دور رسول‌الله جمع شوند و او را نیز کنار رسول‌الله ببینند، به‌دلیل سنّ بالای ابوبکر، او را به‌عنوان نفر دوم اسلام می‌شناسند. 3⃣ افزون بر این‌ها، او در مکّه صاحب‌نام بود. بنابراین اگر در این سیستم نفوذ یابد، طبیعتاً در بین اصحاب رسول‌الله شهرت خواهد یافت. 4⃣ وضعیت مسلمانان در مکه نیز زمینه را فراهم‌تر کرده بود. هستهٔ اصلی اسلام، پس از علنی شدن، بیش از ۴٠نفر نبود و به‌تدریج افراد دیگر به آنها اضافه می‌شدند. 5⃣ او با این ویژگی‌ها و با پشتوانهٔ برنامه‌ریزی قوی، به‌آسانی می‌توانست خود را به‌عنوان شخص برجستهٔ پس از رسول‌خدا به مسلمانان معرفی کند. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ ابوبکر؛ عامل نفوذی یهود (۴) 🌐 ب. تشكیل سازمان ✍ مأموریتِ دوم این بود که سازمانی تشکیل دهد، و گروهی را گرد هم آورد که به وی معتقد باشند. بدیهی است هرچه این سازمان زودتر تشکیل شود، سریع‌تر می‌توانند کنند و برای خود چهره‌ای مناسب نزد مردم بپردازند؛ بنابراین پایهٔ سازمان در مکه گذارده شد. وی کسانی را فراخواند و هستهٔ اصلی را تشکیل داد و با گذشت زمان کسانی را به سازمان افزود. در ادامه، شواهدی بر تشکیل سازمان توسط ابوبکر و رهبری وی بر آن، ارائه خواهد شد: 1⃣ دعوت ویژه‌گان به اسلام 👈 ابوبکر کسانی را به اسلام دعوت می‌کرد که اولاً: او را قبول داشتند؛ ثانیاً: از قریش بودند. روشن است اگر ابوبکر بخواهد سازمانی را با این افراد تأسیس کند، رهبر این سازمان خواهد بود. مورّخان کسانی را که به‌دست ابوبکر مسلمان شده‌اند، چنین برمی‌شمرند: 👈 عثمان، ابوعبیدة بن جراح، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، زبیر، سعد بن ابی‌وقاص، عبیدة بن حارث و ارقم بن ابی‌الارقم. اسامی پنج تن از این اشخاص در شواهد بعدی تکرار خواهد شد و درمی‌یابید که سازمان ابوبکر با این پنج تن به‌همراه عمر بن خطاب تشکیل شد. 2⃣ ترور پیامبر (ص) 3⃣ صحیفهٔ ملعونه 4⃣ سرپیچی از لشکر اسامه 5⃣ نماز ابوبکر 6⃣ توطئهٔ سقیفه 7⃣ حمایت سازمانی از ابوبکر 8⃣ شهادت دروغ 📖 متن کامل این شواهد را به‌همراه منابع آن در سایت اندیشکده مطالعه کنید: 👉 https://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/4828 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی (٢) 1️⃣ در اندیشهٔ ، زن جایگاهی خاص می‌یابد. مفهوم [Shekhinah] در اندیشهٔ کابالی پیش‌تر به معنی «تجلی روحانی داوود» بود. در کابالیسم لوریایی، این مفهوم به بدل شد. 2️⃣ در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط انطباق می‌یابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت [Sefirah Malkhut] (ملکه) جدا می‌کنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. 3️⃣ تبدیل شخینا به نماد مؤنث و تأویل فرایند عرفانی جدایی و وصل با مفاهیم مشخص جنسی، بعدها در بنیاد یعقوب فرانک و فرقه‌های مشابه در سدهٔ بیستم میلادی قرار گرفت. 4️⃣ در مکتب لوریایی ، هبوط آدم تنها به دلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین فروافتاده و اسیر آن شده‌اند! 5️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» می‌دانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدین‌سان، کابالیست‌های یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریب‌الوقوع مسیح بن داوود به سدهٔ هفدهم گام نهادند. 6️⃣ در نیمهٔ اوّل سدهٔ هفدهم، کانون اصلی این مسیح‌گرایی در بندر آمستردام متمرکز بود و بخش مهمی از تکاپوی چاپخانه‌های آمستردام بر اشاعهٔ آرمان و افسانهٔ بنی‌اسرائیل متمرکز بود. 7️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقهٔ در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با نیروهای شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، به‌شدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. 8️⃣ در این زمان، به شکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با بدل شد، به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران بدل گردید و رساله‌های متعدد در این زمینه انتشار یافت. ✍️ استاد عبدالله شهبازی 📖 متن کامل این مقاله: 👉 https://jscenter.ir/jewish-studies/kabbalah/598 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡ سرپیچی از لشکر اسامه (٢) 1⃣ با نگاهی به تاریخ، به‌روشنی می‌توان دریافت که تخلف ابوبکر، عمر، ابوعبیدة بن جراح، سالم مولی ابی‌حذیفه و شماری دیگر از یاران ابوبکر بود که را از حرکت بازداشت! 2⃣ مطابق روایات تاریخی، ، و ، لشکر را ترک و به‌سمت مدینه حرکت کردند. (١) 3⃣ سخنانی دارد که در بخشی از آن آمده است: «پیامبر اکرم (ص) خبر داد که تو (ابوبکر) و یارانت لشکر اسامه را ترک خواهید کرد.» (٢) 4⃣ از سوی دیگر، کسانی می‌توانند به دستور رسول خدا (ص) اعتراض کنند و از حرکت سپاه جلوگیری نمایند که صاحبان باشند و نیز انگیزهٔ مهمّی در سر داشته باشند. در این زمینه، به نام ابوبکر و برخی از یارانش در بعضی از کتاب‌های تاریخ اشاره شده است. (٣) 5⃣ از مطاب پیش‌گفته روشن می‌شود گروه معترض به کمیِ سن اسامه، ابوبکر و یارانش (عمر، عثمان، ابوعبیده، طلحه، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی‌وقاص، سالم مولی ابی‌حذیفه، بشیر بن سعد و…) بودند که می‌خواستند لشکر حرکت نکند تا در زمان رحلت پیامبر اکرم (ص) در مدینه باشند و بتوانند را به دست گیرند. 📚 منابع: 🔸١. تثبیت الامامة، ص١٩. 🔸٢. الاحتجاج، ج١، ص١٠٠؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص١٩۶. 🔸٣. ارشاد القلوب، ج٢، ص٣٣٨؛ بحارالانوار، ج٢٨، ص١٠٧. 📖 متن كامل مقاله به‌همراه مستندات: 👉 https://jscenter.ir/judaism-and-islam/jewish-intrigue/4828 ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ نقش یهود در انتقال قدرت از خلفا به بنی‌امیه 1️⃣ در انتقال قدرت از خلفا به بنی‌امیه، نقش مهمی داشتند. آنان با نفوذ در دستگاه خلافت، زمام آن را در دست گرفته و طوری جهت‌دهی کردند که قدرت به – که با یهود متعاهد بودند – منتقل شود. 2️⃣ در جریان ، بین یهود و تحالفی انجام شد، مبنی بر عداوت با رسول‌خدا (ص) و همکاری آن دو برای همیشه. 3️⃣ بعد از این‌که یهود در مقابل سجده کرده و دین آن‌ها را بهتر از دین اسلام نامیدند، پنجاه نفر از قریش به‌همراه ابوسفیان، با یهود نزد آمدند و تحالفی با این محتوا انجام دادند که: «لا یخذل بعضنا بعضاً، ولتکوننّ کلمتنا واحدة على هذا الرجل ما بقی منّا رجل». 4️⃣ لذا بر این اساس، بین یهود و ، علاقه و ارتباط خاصی بود؛ و چون اهل کتاب مستقیماً نمی‌توانستند اسلام را به‌دست گیرند، سعی داشتند برای مقابله با اسلام، خلافت را به‌دست معاهدان خود داده و از این راه بتوانند به اهداف خود برسند. 5️⃣ یهودیان در انتقال قدرت به نیز تلاش می‌کردند. که نزد برخی از سران صحابه جایگاه خاصی داشت، با سخنان خود چنان در آن‌ها کرده بود که با صراحت معاویه را به‌عنوان حاکم بعد از عثمان معرفی می‌کرد. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter